فرم جستجو

  • حل اختلاف به چه معناست؟
  • چرا باید اختلاف را حل کرد؟
  • چه زمان باید اختلاف را حل کرد؟
  • چگونه باید اختلاف را حل کرد؟

حل اختلاف به چه معناست؟

اختلاف، مجادله و تغییر جزئی طبیعی از زندگی ما و موجودیت هر اداره، سازمان و ملت است.

حل اختلاف شیوه­‌ای است که طی آن دو یا چند طرف یک اختلاف، به راه­‌حلی صلح ­آمیز دست پیدا می‌­کنند. این اختلاف می‌­تواند شخصی، مالی، سیاسی یا عاطفی باشد.

هنگامی که مجادله‌­ای در می‌­گیرد، اغلب مذاکره بهترین راه‌حل آن است.

اهداف مذاکره از این قرار هستند:

  • طرح راه­‌حلی که همه طرفین بتوانند بر سر آن توافق کنند
  • یافتن هر چه سریع­تر راه‌حل
  • تحکیم و نه تضعیف روابط بین گروه­‌های درگیر

حل اختلاف از راه مذاکره می‌­تواند برای همه طرفین مفید باشد. اغلب اوقات وقتی که طرفین اختلاف به جای خالی کردن میدان به مذاکره می‌­پردازند، چه بسا به منابعی دست پیدا کنند که در غیر این صورت در دسترس قرار نمی‌­گرفت.

چرا باید اختلاف را حل کرد؟

هدف اصلی از مذاکره با طرف مقابل دستیابی به توافقی است که می‌­تواند برای طرفین سودمند باشد.

سایر نتایج مفید مذاکره عبارتند از:

  • شناخت بهتر افرادی که شاید ایده­‌ها، عقاید و پیشینه آنان با شما تفاوت داشته باشد. برای حل اختلاف لازم است که مشکل را از دریچه چشم طرف مقابل نیز ببینید و درباره نقطه‌نظر و انگیزه­‌های او اطلاعات بیشتری کسب کنید.
  • حصول اطمینان از ادامه و بهبود رابطه با طرف مقابل. هنگامی که با طرف اختلاف خود مصالحه می‌­کنید، هم‌­پیمان تازه­‌ای در باهمستان پیدا خواهید کرد. مذاکره­‌ای که موفقیت­ آمیز باشد راه را برای روابط عاری از اشکال در آینده هموار می‌­کند.
  • یافتن راه‌حلی صلح­ آمیز در موقعیت‌­های دشوار. نبرد تمام عیار، منابعی مانند وقت، انرژی، شهرت و اعتبار و انگیزه را به مصرف می‌­رساند. با روی آوردن به مذاکره، از به هدر دادن این منابع جلوگیری می‌کنید و در عمل هم‌­پیمانان و منابعی تازه را به ­دست می‌­آورید!

چه زمان باید اختلاف را حل کنید؟

حل اختلاف تقریبا برای هر عدم توافقی راهی مناسب است. در زندگی روزمره فرصت‌­های زیادی برای مذاکره پیش می‌­آید؛ بین والدین و فرزندان، همکاران، دوستان و غیره. در نتیجه به احتمال زیاد هم اکنون نیز با راهبردهای موثری برای حل اختلافات جزئی آشنا هستید. اما برای اختلافات جدی‌­تر که به جای افراد، بین گروه‌ها درمی‌­گیرد شاید به مهارت‌­های دیگری نیاز داشته باشید. برای مثال، آیا لازم است بین گروه خود و گروه رقیب جلسه‌­ای برگزار کنید؟ چه زمانی باید مصالحه کنید و چه زمانی باید برای کسب امتیاز بیشتر پافشاری نمایید؟ اگر رقیب به شخص شما حمله کند چه واکنشی باید نشان دهید؟ برای فراگیری تکنیک‌­های خاص حل اختلاف به مطالعه این راهنما ادامه دهید.

چگونه باید اختلاف را حل کنید؟

برای موفقیت در مذاکرات مربوط به حل اختلاف هفت مرحله وجود دارد:

۱. موضوع اختلاف را درک کنید

۲. با گروه مخالف گفتگو کنید

۳. درباره راه­‌حل‌­های احتمالی از بارش فکری استفاده کنید

۴. بهترین راه­‌حل را برگزینید

۵. از یک میانجی بی‌­طرف استفاده کنید

۶. راه­‌حل‌­های جایگزین را مورد بررسی قرار دهید

۷. شرایط پریشان‌کننده و فشارهای گروه رقیب را تحمل کنید.

۱. موضوع اختلاف را درک کنید

اختلاف به دلایل عدیده‌­ای می‌­تواند بروز کند. اهمیت زیادی دارد که بتوانید موضع و منافع خود و رقیب را درک کنید. با طرح پرسش‌­های زیر برای خودتان،  قادر خواهید بود تا تعریف بهتری از ماهیت اختلاف به دست آورید.

منافع

  • منافع من کدامند؟
  • در این اختلاف من واقعا به چه چیز اهمیت می‌­دهم؟
  • خواست من چیست؟
  • نیاز من چیست؟
  • دغدغه‌­ها، امیدها و ترس­‌های من کدامند؟

نتایج احتمالی

  • ممکن است به چه توافقاتی دست یابیم؟

مشروعیت

  • کدام فرد بی‌­طرف  بیرون از مناقشه می‌­تواند یکی از دو طرف یا هر دو طرف را متقاعد کند که توافق پیشنهاد شده منصفانه است؟
  • کدام استاندارد عینی می‌­تواند ما را قانع کند که توافق منصفانه است؟ مثلا یک قانون، نظر کارشناس، یا ارزش نتیجه توافق در بازار.
  • آیا مورد مشابهی در گذشته بوده که مرجع ما در مورد منصفانه بودن توافق باشد؟

منافع گروه مقابل

  • منافع طرف مقابل کدامند؟
  • اگر من به جای آنان بودم در موضوع مورد اختلاف واقعا به چه چیز اهمیت می‌­دادم؟
  • خواسته آنان چیست؟
  • نیاز آنان چیست؟
  • دغدغه­‌ها، امیدها و ترس­‌های آنان کدامند؟

منافع در ادراک بهتر موضوع اختلاف نقش مهمی دارند. گروه­‌های درگیر اغلب به جای آن که توضیح دهند چه منافعی را دنبال می‌­کنند، با «چانه زدن درباره مواضع خود» اتلاف وقت می‌کنند و درباره «نتیجه نهایی» به مجادله می‌­پردازند. این راه مناسبی برای مذاکره نیست، چون گروه­‌های درگیر را به پافشاری بر موضعی یک‌طرفه ترغیب می‌­کند (که نتیجه مطلوب و نهایی از نظر آنهاست). هنگامی که آنان در پس یک موضع خاص سنگربندی کنند، ترک موضع موجب شرمساری آنان خواهد بود. در این وضعیت ممکن است به­‌جای پیدا کردن راه­‌حلی مناسب، بیشتر به «حفظ آبرو» اهمیت دهند. معمولا بهتر است ابتدا منافع گروه را شناسایی کنیم و بعد ببینیم چه موضعی با آن منافع همخوانی دارد.

مثال:

گروهی از اولیای دانش آموزان از دبیرستان محله می‌­خواهند متن کتاب درس تاریخ آمریکا را تغییر دهد. به عقیده آنان این کتاب تاریخ سیاه پوستان آمریکا، مهاجرین آمریکای لاتین و آسیایی­‌های ساکن در آمریکا را به طور مناسبی عرضه نمی‌­کند. شما در کمیته مدرسه حاضر می‌شوید و می‌­گویید: «تنها کتابی که ما با آن موافق هستیم تاریخ مردم ایالات متحده آمریکا است؛ همین و بس!» در اینجا شما به جای آن که منافع مورد نظر خود را بازگو کنید، اعلام موضع کرده‌­اید. با اعلام نتیجه و حکم نهایی، خود را در یک موضع خاص گرفتار می‌­کنید و اگر نتوانید کمیته دبیرستان را نسبت به پذیرش کتاب مورد نظرتان متقاعد کنید، بازنده میدان خواهید بود.

شیوه موثرتر برای گفتگو با کمیته مربیان دبیرستان این است که علایق خود را بازگو نمایید. می‌­توانید بگویید: «ما نگران کم‌رنگ بودن اقلیت‌­های نژادی در کتاب تاریخ آمریکا هستیم و مایلیم جایگزین بهتری پیدا کنیم.» با انتقال خواسته خود به جای اعلام موضع در حقیقت فضایی برای مذاکره باز می‌­کنید و در عین حال هدف خود را نیز محکم و شفاف بیان می‌­نمایید.

اغلب ممکن است علایق و منافع مشترک در مواضع متفاوتی بیان شوند. برای مثال ممکن است کمیته مربیان به افزودن کتابی تکمیلی رای دهد که حاوی مقالاتی درباره اقلیت‌­ها باشد، یا واحدهای اجباری در مبحث برده داری، اردوگاه‌­های شهروندان ژاپنی [در جنگ دوم در ایالات متحده] یا درسی جدید درباره اقلیت‌­های آمریکا را اضافه کند. این‌ها مواضع و راه‌حل‌های مختلفی است که یک منفعت واحد را تامین می‌کند.

۲. با گروه مخالف گفتگو کنید

اکنون که درباره علایق خود و گروه مقابل به‌­خوبی اندیشیده­‌اید، می‌­توانید با گروه مقابل مستقیما گفتگو کنید. به چند نکته در مورد گفتگوی سازنده توجه نمایید:

  • گوش دهید. عقاید آنان برای شما اهمیت دارند، چون سرمنشأ اختلاف فی‌مابین هستند. اگر چیزی برای آنان مهم است، باید آن را به رسمیت بشناسید. البته به رسمیت شناختن به معنی موافقت نیست!
  • بگذارید هر کسی که مایل است در بحث شرکت کند. کسانی که در بحث شرکت می‌­کنند، در نتیجه نهایی ذینفع هستند و مایلند به مصالحه مناسبی برسند.
  • درباره احساسات غالب خود صحبت کنید. بگذارید طرف مقابل نیز عواطف خود را بروز دهد.
  • در عین حال نسبت به داد و بیدادهای احساسی واکنش نشان ندهید! به جای آن که در جواب فریاد بکشید، عذرخواهی را بیازمایید. عذرخواهی هزینه‌­ای ندارد و تکنیکی است که اغلب با پاداش همراه است.
  • شنونده‌‌ای فعال باشید. شنیده خود را به شکل پرسش بازسازی کنید: «اجازه دهید ببینم متوجه منظور شما می‌­شوم یا نه. منظور شما این است که ... درست متوجه شدم؟» در عین گوش دادن به طرف مقابل می‌­توانید بر نظر خود هم استوار هم باشید.
  • درباره خود صحبت کنید، نه طرف مقابل. در مثال بالا می‌­توانید به جای اینکه به مربیان مدرسه بگویید: «چطور توانستید چنین کتاب نژادپرستانه­‌ای را انتخاب کنید؟» بگویید: «از این که می‌­بینم فرزندان من این کتاب نخ‌نما شده را می‌­خوانند عصبانی هستم.»
  • مشخص و روشن صحبت کنید اما انعطاف­پذیر باشید. درباره علایق خود صحبت کنید، نه مواضع.
  • از قضاوت زود هنگام پرهیز کنید. به پرسیدن و جمع‌­آوری اطلاعات ادامه دهید.
  • به طرف مقابل نگویید، «خودت باید برای مشکلات راه‌حلی پیدا کنی.» سعی کنید راه­حلی مشترک پیدا کنید.
  • راهی پیدا کنید تا تصمیم‌گیری را برای دیگران آسان کنید. تلاش کنید تا گروه مقابل موضع شما را در پیش بگیرد بدون آن که ضعیف جلوه کند، ولی نام آن را «حفظ آبرو» نگذارید. در مذاکرات غرور افراد اهمیت زیادی دارد.

۳. در مورد راه­‌حل‌­های احتمالی از بارش فکری استفاده کنید​

حالا که از علایق و منافع طرفین اختلاف آگاه شده‌اید و می‌­دانید که چگونه می‌­توان با طرف مقابل بهتر ارتباط برقرار کرد، وقت آن رسیده که به راه­‌حل‌­ها فکر کنید. به فهرستی که از منافع خود و گروه مقابل تهیه کرده­‌اید نگاهی بی‌اندازید و به دنبال علایق و منافع مشترک بگردید. اغلب هر دو گروه دارای منافع مشترک بسیاری هستند. برای مثال هر دو گروه خواهان ثبات و احترام عمومی هستند.

پیش از آن که جلسه بارش فکری را برگزار نمایید، درباره نحوه برگزاری جلسه به دقت بیاندیشید. هدف از برگزاری جلسه را به روشنی بنویسید. گروه کوچکی متشکل از ۵ تا ۸ نفر را انتخاب کنید. محیطی متفاوت از محیط معمول جلسات را برگزینید. حتما سعی کنید جلسه غیررسمی باشد تا افراد احساس راحتی و امنیت کنند. یک تسهیلگر بی‌­طرف را پیدا کنید که بتواند بدون مطرح کردن عقیده خود درباره موضوع اختلاف، جلسه را اداره نماید.

در ابتدای بارش فکری، ببینید که آیا می‌­خواهید گروه مقابل هم در جلسه مشارکت کند یا تنها با گروه خود آن را برگزار خواهید کرد. در هر دو صورت لازم است که یک سری قواعد را تعیین کنید:

  • تلاش کنید تا بیشترین تعداد راه­‌حل‌­ها در جلسه مطرح شوند. هیچ کدام از نظرات را مورد قضاوت یا انتقاد قرار ندهید، چرا که این کار می‌­تواند مانع خلاقیت دیگران شود.
  • سعی کنید گزینه­‌های خود را به حداکثر (نه حداقل) برسانید.
  • در پی یافتن راه­‌حل‌­ها یا مصالحه برد-برد باشید تا هر طرفی به گوشه‌­ای از خواسته‌­های خود برسد.
  • راهی پیدا کنید تا تصمیم‌گیری برای آنان آسان باشد.
  • در طول جلسه افراد را در کنار هم بنشانید، به طوری که همگی در مقابل تخته یا سطحی که برای نوشتن «شرح مشکل» انتخاب کرده‌اید قرار گیرند. تسهیلگر باید هدف جلسه را یادآوری کند، قواعد را گوشزد کند و از حاضرین بخواهد تا موافقت خود را با آن قواعد اعلام نمایند. او در خلال جلسه بارش فکری همه نظرات را بر روی تخته یا کاغذ می‌­نویسد.

۴. بهترین راه­‌حل را انتخاب کنید​

پس از جلسه، لازم است بهترین راه­‌حل را انتخاب کنید. نظرات مطرح شده را مرور کنید و در مقابل بهترین آنها ستاره بگذارید؛ اینها راه­‌هایی هستند که طی فرایند یافتن راه­‌حل اختلاف به آنها رجوع خواهید کرد. برای بحث درباره آنها زمانی را تعیین کنید و بهترین پیشنهادها را انتخاب کنید.

در اینجا هدف آن است که از مهارت‌­ها و منابع هر دو گروه استفاده کنید تا به نتیجه‌­ای مناسب برای همگان دست یابید. کدام راه‌حل بیشترین منافع را برای هر دو گروه تامین می‌­کند؟ احتمالا همان بهترین راه­‌حل است.

۵. از یک میانجی بی‌­طرف استفاده کنید

هنگامی که مشغول بارش فکری و انتخاب یک راه­‌حل مناسب هستید، می‌توانید از یک میانجی بی‌­طرف نیز استفاده کنید. میانجی کسی است که به هیچ یک از گروه­‌های ذینفع تعلق ندارد، اما همه به انصاف او اطمینان دارند. او می‌­تواند طرفین را نسبت به پذیرفتن استانداردی که می‌­بایست در فرایند قضاوت درباره راه­‌حل به­‌کار رود متقاعد کند. استاندارد روشی است که با آن توافق خود را ارزیابی می‌­کنید و می‌­تواند نظر یک کارشناس، ارجاع به قانون، سابقه مشابه (رویه انجام کار در گذشته) یا اصولی از پیش پذیرفته شده باشد.

برای مثال:

فرض کنید می‌­خواهید زمین بازی تازه­‌ای برای مدرسه ابتدایی شهر خود بسازید، اما بر سر نوع مصالحی که برای آن به ­کار خواهد رفت با ناظر پروژه اختلاف نظر دارید. ناظر می‌­خواهد از تخته­‌های چوبی آغشته به مواد شیمیایی استفاده کند، ولی شما آنها را ایمن نمی‌­دانید. در اینجا میانجی می‌­تواند راهنمای منتشر شده از سوی صنعت چوب‌­بری را مطالعه کند و به شما بگوید که کدام نوع چوب برای کودکان مناسب و استاندارد است. در اینجا شما و ناظر می‌­توانید بر سر رعایت توصیه­‌های صنعت چوب توافق کنید یا به عبارت بهتر، این توصیه‌­ها را به عنوان معیار بپذیرید.

میانجی شما برای مثال می‌­تواند جلسه بارش فکری شما را نیز اداره کند.

موارد زیر وظایف دیگری هستند که می‌­توان به میانجی واگذار کرد:

  • تعیین دستورالعمل‌­هایی که مورد توافق شما و دیگر طرف اختلاف قرار خواهد گرفت (برای مثال هر دو می‌­توانید توافق کنید که عموم مردم را در جریان موضوع اختلاف قرار ندهید)
  • ایجاد فضایی مناسب برای برگزاری جلسات گفتگو
  • طرح پیشنهادهایی در مورد راه­‌های مصالحه
  • نقش «گوش شنوا» داشتن برای خشم و ترس‌­های طرفین
  • شنیدن سخنان طرفین و تشریح مواضع هر یک برای طرف مقابل
  • یافتن علایق و منافعی که در پس مواضع هر طرف وجود دارد
  • تلاش برای یافتن جایگزین‌های برد-برد
  • ترغیب طرفین به حفظ تمرکز، منطق و حرمت دیگران
  • ممانعت از اینکه یکی از طرفین احساس کند دارد آبرویش را از دست می دهد
  • تهیه پیش نویس توافقنامه.

مثال:

خانم هریت در فکر استعفا است، چون رئیس‌اش می­خواهد او را به اداره دیگری منتقل کند. در اینجا میانجی می‌­تواند بگوید، «به نظرم هریت با انتقالش به دفتر مرکز شهر مشکلی ندارد. اما نگران این است که مبادا رتبه خود را از دست بدهد، اینطور نیست هریت؟ آقای اسنل شما نگرانی هریت را درک می‌­کنید؟ چگونه می‌­توانیم به هریت اطمینان دهیم که در صورت موافقت با انتقال، رتبه خود را از دست نخواهد داد؟»

۶. راه­‌حل‌­های جایگزین را بررسی کنید​

ممکن است بعضی اوقات علی‌رغم تلاش زیاد و نیت خوبی که دارید، نتوانید برای اختلاف موجود راه‌­حل قابل قبولی پیدا کنید. بهتر است پیش از شروع مذاکرات، این احتمال را هم در نظر داشته باشید: در چه صورتی تصمیم می‌­گیرید میز مذاکره را ترک کنید؟ اگر نتوانید با طرف دیگر به توافق برسید، چه جایگزین‌­هایی در پیش رو دارید؟

بررسی راه­‌حل‌­های جایگزین طی جلسه بارش فکری در ابتدای روند مذاکرات اهمیت زیادی دارد و باید همیشه بهترین جایگزین را جایی در گوشه ذهن خود داشته باشید. وقتی که توافق‌­های احتمالی را مد نظر قرار می‌­دهید، آنها را با این راه­‌حل جایگزین نیز مقایسه کنید. اگر نمی‌­دانید جایگزین شما کدام است، بدون در اختیار داشتن اطلاعات کامل وارد مذاکره شده‌­اید!

برای پیدا کردن جایگزین ابتدا از بارش فکری استفاده کنید و سپس نظر موافقان و مخالفان هر راه‌حل را بررسی کنید. ببینید کدام جایگزین واقع بینانه و عملی است. ضمنا ببینید چگونه می‌­توانید آن را بهبود دهید.

در عین حال فراموش نکنید که باید خود را به جای طرف مقابل هم قرار دهید. آنان ممکن است چه جایگزینی داشته باشند؟ چرا آن را انتخاب می‌­کنند؟ چکار باید بکنید تا راه­‌حل جایگزین شما از آن بهتر باشد؟

راجر فیشر و دنی ارتل این جایگزین را بهجت (بهترین جایگزین توافق BATNA – Best Alternative to a Negotiated Agreement) نامیده‌­اند. اگر مایلید بیشتر درباره بهجت بدانید به کتاب آمادگی برای مذاکرات که این دو نوشته‌­اند مراجعه کنید.

۷. شرایط پریشان کننده و فشارهای گروه مقابل را تحمل کنید​

تا اینجا درباره مذاکره با رقبایی صحبت کرده‌­ایم که نسبتا منطقی هستند. اما باید برای مذاکره با انواع رقبا، خواه منطقی یا غیرمنطقی نیز آمادگی داشته باشید. اگر طرف مقابل قوی‌­تر و بانفوذتر از شما باشد چه خواهد شد؟ اگر نپذیرد که با شما جلسه بگذارد یا گفتگو کند چطور؟

اینها همه شرایطی نامطبوع هستند و هدف طرف مقابل آن است که به شما فشار بیاورد تا تصمیمی شتاب زده بگیرید که به نفع اوست. در صورت بروز چنین شرایطی خونسردی خود را حفظ کنید و سنجیده و آهسته عمل کنید. عصبانی نشوید و سریع تصمیم نگیرید، بلکه بدون آن که حکمی صادر کنید درباره تاکتیک فشار با او گفتگو کنید.

به این موقعیت‌­های احتمالی توجه نمایید:

اگر رقیب قوی‌­تر باشد​

چنانچه از قبل بهترین جایگزین را انتخاب کرده‌­اید، نگران چیزی نباشید. هر زمان که بخواهید می‌­توانید جلسه را ترک کنید و آن راه را برگزینید. به همه کارهایی که می‌­توانید انجام دهید یا میانجی شما قادر است انجام دهد فکر کنید. اگرچه قوی‌­تر نیستید، اما با در اختیار داشتن همه اطلاعات لازم مذاکره می‌­کنید.

رقیب از میدان به‌در نمی­‌رود

در چنین شرایطی ممکن است وسوسه شوید تا مقابله به مثل کنید و بگویید: «اگر نظر شما عوض نمی‌­شود، من هم کوتاه نمی‌­آیم.» اما اگر بر موضع خود پافشاری کنید بازنده میدان خواهید بود. در عوض موضع رقیب را به عنوان یک واقعیت ممکن بپذیرید. زیاد سوال کنید. به منطق طرف دیگر گوش دهید. علایق و منافع او را درک کنید و ببینید واقعا چه می‌­خواهد. توجه کنید که از ایده شما چه انتقاداتی می‌­کند. هر قدر بیشتر به سرمنشأ انتقادات او پی ببرید، راه­‌حل بهتری پیدا خواهید کرد.

خلاصه

در حل اختلاف، بهترین راه­‌حل آن است که برای طرفین بهترین باشد. البته یافتن چنین راه­‌حلی همواره آسان نخواهد بود، ولی باید از تمام امکانات خود استفاده کنید تا اختلاف موجود را به آرامی هر چه تمام‌­تر حل نمایید.