اغلب، پرداختن به همه مشکلات یا مسائل باهمستان، برای یک موسسه یا سازمان بیش از حد بزرگ و پیچیده است. در چنین موقعیتهایی، تشکیل ائتلافی از گروهها و افراد میتواند برای ایجاد تغییر در برنامهها یا سیاستها در مدارس، مشاغل، دولت و سایر بخشهای مربوطه راهبردی موثر باشد.
ائتلاف چیست؟
ائتلاف به زبان ساده، عبارت است از گروهی از افراد و یا سازمانها که دارای علایق مشترک هستند و برای رسیدن به هدفی مشترک توافق میکنند. این هدف ممکن است تنها معطوف به تجهیز کمک مالی برای حل یک مسئله کوچک باشد و یا هدفی بلند مدت در جهت بهبود دائمی کیفیت سلامت باهمستان. به همین ترتیب سازمانها و افراد عضو ائتلاف هم به تناسب مسئله، از بین طیف وسیعی از علایق و مسئولیتهای مختلف از درون یا بیرون باهمستان به ائتلاف میپیوندند.
ائتلاف ترکیبی از کسانی است که در آن افراد برای دستیابی به یک هدف خاص به طور موقت با یکدیگر همکاری میکنند. در برخی مواقع بعد از پایان همکاری این گروه ممکن است منحل شود و به کار خود خاتمه دهد. ائتلاف همچنین میتواند به سازمانی مبدل شود که دارای بدنه مدیریت، مسئولیتهای معین باهمستانی، مالی است که فعالیت خود را به صورت مستمر دادمه میدهد. ائتلاف میتواند متشکل از یک باهمستان، یک منطقه، استان و یا حتی کل کشور باشد.
اهداف یک ائتلاف با توجه به نوع ائتلاف تعیین میشود، ولی ائتلافهایی که با هدف تقویت سلامت باهمستان شکل میگیرند اغلب حاوی عناصری از یک یا چند مورد زیر هستند:
- تاثیرگذاری بر سیاست عمومی یا ایجاد سیاستهای مرتبط به یک موضوع معین
- تغییر نگرش یا رفتار گروهی از افراد (برای نمونه، کاهش مصرف دخانیات یا مواد مخدر)
- ایجاد یک باهمستان سالم. اصطلاح باهمستان سالم هم به معنای سلامت جسمی باهمستان است (که میتواند نه تنها شامل خدمات پزشکی و پیشگیری یا بهداشتی باشد، بلکه سلامت زیست محیطی، برنامه ریزی برای باهمستان، اسکان، رفع گرسنگی، پیشگیری ازمصرف مواد مخدر، و سایر عوامل را نیز در بر میگیرد) و هم به معنای سلامت اجتماعی و روانی باهمستان (شامل تنوع جمعیتی، تحصیلات کافی، فرهنگ و هنرغنی، پیشگیری از خشونت، رشد کودکان، ایجاد اشتغال، توسعه اقتصادی، سلامت روانی و سایر خدمات انسانی و غیره.)
در ماه نوامبر ۱۹۸۶ در یک کنفرانس بینالمللی با موضوع ترویج سلامت که با حمایت انجمن سلامت عمومی کانادا، تندرستی و رفاه کانادا و سازمان بهداشت جهانی برگزار شد، شرکت کنندگان پیش نویسی را تهیه کردند که به منشور اتاوا شهرت یافت. در این سند برای ایجاد باهمستانها و جامعهای سالم مقرراتی وضع شد که زمینه را برای فعالیتهای مرتبط به ایجاد باهمستانهای سالم فراهم کرد. شاید بتوان مهمترین مفاد آن را در این دو جمله خلاصه کرد:
«شرایط و بنیان اساسی سلامت عبارتند از: صلح، سرپناه، تحصیلات، غذا، درآمد، محیط زیست با ثبات، منابع پایدار و برابری. [از این رو] سلامت باهمستان در اساس مستلزم تامین این پیش نیازهای بنیانی است.»
چرا ائتلاف را تشکیل میدهیم (و چرا این کار میتواند دشوار باشد)؟
همانطور که در بخشهای قبلی این مقاله اشاره شد دلایلی متعددی برای لازم و کارآمد بودن تشکیل ائتلاف وجود دارد. با شکلگیری ائتلاف و تمرکز بر مشکلی معین، بین افرادی که شاید در شرایط عادی با یکدیگر همکاری نکنند، اتحاد ایجاد میشود و توجه باهمستان به طور مداوم بر روی مشکلات نگاه داشته میشود.
تمرکز مداوم بر مشکلات از سوی باهمستان به ویژه در شرایطی که افراد و گروههای مختلفی درگیر آن هستند بسیار کلیدی است. چرا که اگر بین دیدگاه باهمستان و سایر ذینفعان تفاوتی چشمگیر وجود داشته باشد که مانع همکاری و همیاری آنها شود، ممکن است وضعیتی آشفتهای رخ دهد که هیچ دستاوردی در پی نداشته باشد. از این رو، اگر اعضا بتوانند با هم کار کرده و بر سر شیوهای مشترک جهت پرداختن به مشکل و اهداف مشترک توافق کنند، پیشرفت کار بسیار محتمل خواهد بود.
از جمله سایر دلایل و یا شرایطی که شکل گیری یک ائتلاف میتواند راهگشا باشد عبارتند از:
- مدیریت یک وضعیت اضطراری. مانند پیشگیری یا رفع خشونت در میان جوانان
- توانمند سازی یک بخش یا کل باهمستان با هدف جلب مشارکت آنها در بهبود وضعیت اجتماعی، اقتصادی، و یا محیط زیستی. مانند توانمندسازی جوانان برای پیشگیری از مصرف مواد مخدر.
- تامین یا عرضه خدمات به طور عملی. برای مثال طراحی، جلب حمایت مالی، و اجرای مداخله در باهمستان، در ابتدای کار یا در دراز مدت، نیازمند یک ائتلاف است.
- عرضه موثر و کارآمد برنامهها و حذف دوباره کاریهای غیر ضروری. گرد آوردن همه ذینفعان و ذیربطان یک مسئله میتواند به مداخله منسجمتر و جامعتری منتهی شود. سازمانها به جای تلاش و صرف هزینههای بیشتر، میتوانند با هماهنگی لازم مسئولیتها را بین سایر ذینفعان تقسیم کنند؛ به این ترتیب نه تنها دسترسی بیشتری برای مشارکت کنندگان فراهم میشود بلکه میتوان انتظار داشت که خدمات و برنامهها تنوع بیشتری داشته باشند و نیازهای بیشتری را پاسخ دهند.
در توصیف عبارت دوباره کاری، «غیر ضروری» واژه کلیدی است. در بسیاری از مواقع، شاهد هستیم که برخی از سازمانها خدمات مشابهی را به باهمستان یا یک گروه خاص در باهمستان عرضه میکنند و یا به نیازی میپردازند که به اندازه کافی و احتمالا از سوی سایر سازمانها به آن پرداخته شده است. نکته مهم در اینجا آن است که چگونه میتوان با یک استراتژی یا رویکرد یکپارچه - بین ذینفعان مختلف- بتوان خدمات فعلی را بهبود بخشید یا چیزی به آن افزود.
- یکی کردن منابع. گاهی تعدادی از افراد یا سازمانها در کنار هم با اتکا به منابعی که در اختیار دارند اقداماتی را انجام میدهند که هیچیک به تنهایی از عهده آن بر نمیآیند. در چنین شرایطی شکلگیری یک ائتلاف میتواند به عنوان یک محور کلیدی و پیوند دهنده این منابع موجب شکوفایی و موفقیت آن اقدامات شود.
- برقراری ارتباط بین گروهها و شکستن کلیشهها. ایجاد ائتلاف به گرد هم آوردن گروهها و افراد از بخشهای مختلف باهمستان که قبلا ارتباط چندانی با هم نداشتهاند کمک میکند. این تلاش جمعی برای رسیدن به یک هدف مشترک به افراد کمک میکند موانع و پیشداوریها را رفع کرده و نحوه اعتماد به یکدیگر را بیاموزند و تمرین کنند.
- احیای نیروهای بالقوه گروههایی که تلاش میکنند به تنهایی کار زیادی انجام دهند. با کمک ائتلاف میتوان کوششهایی که در جهت رفع یک مشکل به طور پراکنده شکلگرفته است را همراستا و تقویت کرد. برای کسانی که مدت زیادی به تنهایی کار کردهاند، پیوستن سایر افراد برای انجام دادن یک کار، میتواند منبع بسیار نیرومندی از انرژی و امید باشد.
- تقویت و بهرهگیری از نفوذ سیاسی در جهت تامین دسترسی باهمستان به خدمات و مزایایی که میةوانند از آن برخوردار باشند. ائتلاف یکپارچه در باهمستان در جانبداری از منافع مورد نظر نقش به مراتب موثرتری از تلاشهای افراد و گروههایی دارد که به طور پراکنده و به تنهایی عمل میکنند. علاوه بر این، یک ائتلاف گسترده میتواند از اهرم فشار سیاسی در تمام بخشهای باهمستان بهره گرفته و قدرت سیاسی بیشتری را در اختیار بگیرد.
- ایجاد تغییر اجتماعی دراز مدت و دایمی. معمولا تغییر واقعی، طی زمانی طولانی و توسط افرادی رخ میدهد که اعتمادها را جلب میکنند، ایدهها را در میان میگذارند، و از پیشداوریهای خود فراتر رفته و در پس نیازهای باهمستان مشکلات واقعی را درک میکنند. یک ائتلاف با ساختار همکاری بین گروهها و افراد متنوع و قدرتی که برای حل مشکلات دارد، میتواند فرایند تغییر در باهمستان را تسهیل و حتی گاهی تسریع کند.
موانع شکلگیری یک ائتلاف
راه اندازی یک ائتلاف، اغلب با موانعی روبروست که آگاهی از آنها و پیش بینی آنها مهم است، چرا که آگاهی از آنها به ما کمک می کند تصویر دقیقتری از روندی که ائتلاف باید برای یک شروع موفقیت آمیز طی کند، داشته باشیم. تعدادی از بالاترین احتمالات عبارتند از:
- مسایل رقابتی. برخی از سازمانها نسبت به در میان گذاشتن جزییات فعالیتهایشان و بويژه مسایل مالی با مخاطبان و رقبایشان بسیار حساس هستند. شاید بخشی از تلاش برای شروع ائتلاف، متقاعد کردن این سازمانها در مورد اهمیت منافعی است که در نتیجه این همکاری عاید خودشان و همه ذینفعان میشود و به آنها در رفع مشکلاتشان کمک میکند.
- سابقه بد. سازمانها، افراد یا کلا باهمستانها شاید در گذشته تجربیاتی داشتهاند که آنان را متقاعد کرده همکاری با برخی از سازمانها یا کلا همکاری به طور مطلق امکان پذیر نیست. در چنین شرایطی در بدو شکل گیری یک ائتلاف لازم است ابتدا این تاریخچه را پذیرفت و با توجه به آن برای ادامه همکاری برنامهریزی کرد.
- سلطهگری «حرفهایها» یا سایر نخبگان. بسیاری از اوقات، کارکنان و تسهیلگرانی که مدارک تحصیلی بالا دارند، سیاستمداران محلی، روسای مشاغل، و سایرین، به علت تعجیل برای حل مشکلات، یا برای «کمک به محرومان» از دخالت دادن افرادی که بیش از همه قربانی مشکل حاضر شدهاند و سایر اعضای باهمستان، غافل میشوند. ایجاد فضایی مشارکتی و مهار کسانی که فکر میکنند تمام پاسخها را در اختیار دارند، تقریبا همیشه یکی از موانع شکلگیری ائتلافهاست.
شاید در چنین مواردی یکی از راه حلها حمایت از کسانی باشد که عادت ندارند به شیوه «حرفهایها» جلسه برگزارکرده و به نتیجه برسند. در عین حال باید افرادی متخصص را تربیت کنیم که برای حل مشکلی که متعلق به خودشان است، نظرشان به مراتب درستتر و مهمتر است. این میتواند به معنی یاری خواستن از یک تسهیلگر بیطرف یا صرفا توجه دقیق به هدایت روند کار از داخل گروه باشد.
- ارتباط ضعیف با باهمستان. شاید قدم اول ایجاد روابطی باشد که پیش از این کلا بین ذینفعان و باهمستان وجود نداشته است.
- ظرفیت حداقلی سازمانی. در مواقعی که ائتلافی بلند مدت در حال شکل گیری است، لازم است یک هماهنگ کننده پیدا کنیم تا حجم فعالیتها فشار مضاعفی بر اعضای ائتلاف و ظرفیتهای سازمان ایجاد نکند. این هماهنگ کننده ممکن است یک فرد، یک سازمان یا مجموعهای از افراد باشد.
- منابع مالی. دشواری یافتن منابع مالی، مانعی آشکار است. اما از این آشکارتر مخاطرات آن دسته از منابع مالی در دسترس است که ائتلاف را به مسیر غلط کشانده یا آن را وامیدارند تا برای حل مشکل به طور موثر، سریع عمل کند. ائتلافهای تازه باید بدانند که احتمال یافتن کمک مالی از همه بخشها ممکن است، ولی باید مراقب باشند که برای چه نوع منبع مالی درخواست میدهند و آن را میپذیرند.
- ضعف مدیریت و رهبری در درون ائتلاف. هر ائتلافی نیازمند نوع خاصی از رهبری مشارکتی است. اگر این رهبری موجود نبوده و نتواند از درون ائتلاف ایجاد شود، احتمالا ائتلاف در خطر است. برای حل مشکل، شاید لازم باشد یک تسهیلگر بیطرف را بیاوریم و یا کسی را برای رهبری مشارکتی معرفی کنیم و یا آموزش دهیم.
- متناسب نبودن هزینههای همکاری با منافع اعضای ائتلاف. اگر قرار باشد که ائتلاف باقی بماند، لازم است راههایی پیدا کنیم تا منافعی که عاید افراد و گروههای عضو ائتلاف میشود بیشتر از هزینههایی باشد که در نتیجه این همکاری متقبل میشوند.
اگر موانع بالقوه تشکیل ائتلاف در باهمستان خود را درک کنید، میتوانید با برنامه ریزی، شانس موفقیت آن را بالا ببرید.
چه وقت باید ائتلاف تشکیل داد؟
لازمه یک ائتلاف موفق داشتن یک هدف دقیق است. همان طور که در بالا توضیح دادیم، هدف میتواند گسترده یا محدود باشد؛ در هر صورت بعید است که بدون داشتن یک دلیل محکم و منطقی گروه متنوعی گرد هم آیند. در موارد خاص، وضعیت موجود هم به تشکیل ائتلاف کمک میکند، مانند:
- وقتی که حوادثی غیرمترقبه یا آزاد دهنده در باهمستان رخ میدهد، مانند فجایع طبیعی، قلتهای زنجیرهای، پندمی.
- وقتی که اطلاعاتی تازه در دسترس قرار میگیرد. مانند اطلاعاتی در مورد سوء تغذیه تعداد زیادی از کودکان، افزایش شدید بیکاری،
- وقتی که شرایط یا مقررات تغییر میکنند، مانند تصویب قانونی که در نتیجه آن تعداد زیادی از گروههای آسیبپذیر از دریافت خدمات عمومی محروم میشوند.
- وقتی که منبع مالی تازه ای پیدا میشود، مانند مواقعی که دولت وامهای با بهره پایین در اختیار کسب و کارهای کوچک قرار میدهد.
- وقتی که باهمستان از خارج مورد تهدید قرار میگیرد، مانند آلوده شدن منابع آب باهمستان با آلایندههای شیمیایی صنایع.
- وقتی گروهی تصمیم میگیرد در باهمستان تغییراتی وسیع و مهم ایجاد کند، مانند اجرای یک پروژه آموزشی برای کودکان و نوجوانان.
ائتلافی که با هدف ایجاد یک تغییر تشکیل شده، در مقایسه با ائتلافی که با اهداف مشخصتر و کوتاهتر تشکیل شده ممکن است مضمون و کارکرد متفاوتی داشته باشد. چرا که تغییرات اجتماعی مستلزم صرف منابع بیشتر و زمان بسیار طولانیتری هستند. در ائتلافی که با این هدف شکل میگیرد افراد یا سازمانهای عضو ائتلاف باید به زمانی طولانی التزام داشته باشند، و به دلیل اینکه افراد زیادی در طول زمان نقش ایفا میکنند، باید به آن تعهد احترام بگذارند.
نکته دوم این است که ائتلافی که با هدف تغییر اجتماعی شکل گرفته باید به واسطه یک هدف منسجم و مشترک سر پا نگه داشته شود. معمولا چنین هدفی در صورتی تحقق مییابد که فرایندی گروهی که بتواند هدف را تشریح کند شکل بگیرد و سبب شود که دیگران هم آن هدف را دستیافتنی ببینند.
سوم این که ائتلاف برای تغییر اجتماعی، اغلب باید به نتایج کوچکی بسنده کند که تنها با گذشت زمان چیزی به حساب میآیند. اعضا باید به پیروزیهای کوچک و مشکلات غیر قابل اجتنابی که گاهی آن پیروزیها را خنثی میکنند، راضی باشند. نگاه دراز مدت برای تغییرات اجتماعی موفق، به اندازه تعهد دراز مدت اهمیت دارد.
وقتی که نه تنها برای ائتلاف دلیل خوبی دارید، بلکه این احتمال هم وجود دارد که ائتلاف در باهمستان شما موفق شود. این موضوعی بسیار مهم است، موضوعی که به چندین عامل بستگی دارد:
- آیا مسئله یا مشکل آنقدر روشن است که همه بتوانند بر ماهیت آن توافق کنند؟ اگر در مورد تعریف یا پذیرفتن مشکل توافق وجود نداشته باشد، بعید است که بتوانید در رابطه با آن ائتلافی تشکیل دهید. لازم است آن را به روشنی تشریح کنید؛ حتی اگر هنوز راهحلی برای آن پیدا نکردهاید.
- آیا بین افراد و سازمانهایی که قرار است ائتلاف را تشکیل دهند، حداقل میزان اعتماد حاکم است؟ تاریخچه باهمستان یا سابقه برخی از سازمانها، نشان میدهد که چه موانع ظاهرا غیر قابل عبوری بر سر راه تشکیل ائتلاف وجود داشته است؛ مانند اختلافات موجود در باهمستان از قبیل تفاوتهای نژادی، بومی، طبقاتی، مذهبی، یا سیاسی؛ دشمنیهای قدیمی، منازعات بین سازمانها، یا شاید تلاشهای شکست خورده قبلی در تشکیل ائتلاف، به معنی این باشد که قبل از آن که باهمستان حتی احتمال آن را مد نظر قرار دهد، لازم است آمادگی کافی ایجاد شود. شاید تا رسیدن به آن نقطه، راهی طولانی در پیش رو باشد.
حتی اگر اعتماد کافی برای تشکیل یک ائتلاف وجود داشته باشد، این را بدانید که نه تنها ممکن، بلکه تقریبا حتمی است که بین برخی از گروهها یا افراد، احساساتی منفی وجود داشته باشد. این در مورد هر باهمستانی صادق است و احتمالا ائتلاف باید با آن روبرو شود. در بسیاری از موارد، همکاری در جهت هدفی مشترک میتواند بر تغییر رفتارها و تلطیف گذشته تاثیر زیادی داشته باشد، ولی در برخی از موارد هم هیچ تفاوتی ایجاد نمیکند و دشمنیهای قدیمی سر باز میکنند.
- آیا تشکیل ائتلاف واقعا بهترین پاسخ برای مسئله است؟ فرض کنیم که نه تشریح مسئله و نه عدم اعتماد هیچ یک مشکل ما نیستند؛ باز هم این احتمال وجود دارد که بیشتر افراد، ائتلاف را موثرترین راه برای رسیدگی به وضعیت نبینند (و شاید حق با آنان باشد). قبل از شروع یک ائتلاف باید به برخی از سوالات پاسخ مثبت داده شود:
- در صورتیکه همه طرفین همکاری کنند، آیا میتوان با مسئله بهتر مواجه شد و آیا ائتلاف به این هدف کمک خواهد کرد؟
- آیا ائتلاف این احتمال را بالا میبرد که همه عوامل دخیل در مشکل، شناسایی شده و مورد رسیدگی قرار گیرند؟
- آیا ائتلاف، انسجام، توانایی، و کارایی واکنش به باهمستان به مشکل را افزایش میدهد؟
- اگر از قبل در باهمستان تعدادی ائتلاف وجود داشته باشد، آیا تشکیل یکی دیگر بهترین واکنش به مسئله خواهد بود؟
ائتلاف تنها زمانی میتواند شکل بگیرد که امکانش فراهم است یا میتواند فراهم شود.
چه کسانی باید عضوی از ائتلاف باشند؟
طبق قاعدهای کلی، هر قدر تنوع اعضای یک ائتلاف وسیعتر باشد، بهتر است؛ ولی افراد و گروههای معینی هستند که حضورشان در ائتلاف به شدت ضروری است.
ذینفعان
این افراد و گروهها کسانی هستند که در موفقیت تلاشهای ائتلاف منافعی دارند. از جمله:
- کسانی که بیش از سایرین از وجود مشکل صدمه دیدهاند. مانند مشارکتکنندگان فعلی یا بالقوهی برنامهها، یا کسانی که از امکانات رفاهی از قبیل بیمه خدمات درمانی یا مسکن مناسب محروم هستند، مبتلایان به بیماریهای خاص یا برای نمونه، در صورت وجود بیماریهای مرتبط با محیط زیست یا سلامت عمومی، و کل باهمستان. برای این کار منطقی وجود ندارد و آشکارا غیر منصفانه است که تصمیماتی بگیریم که بر زندگی افراد تاثیر دارند، بدون این که آنان را در فرایند در نظر بگیریم.
- همیاران و حامیان رسمی یا غیر رسمی، کسانی که مسئولیت انجام وظایف مرتبط با مسئله را در باهمستان بر عهده دارند و سایرین که تحت تاثیر اقدامات ائتلاف قرار میگیرند. تامین کنندگان خدمات درمانی و انسانی یا سایر سازمانها و دوایر باهمستان، پلیس، اولیای مدارس، دستگاه قضایی و دادگاهها، کارفرمایان محلی، مالکان، برخی یا همه اینها و یا بسیاری دیگر که شاید به طور مستقیم یا غیر مستقیم در نتایج ابتکارات ائتلاف دخیل هستند.
رهبران افکار عمومی باهمستان
دعوت از کسانی که میتوانند بر گروه بزرگی از مردم تاثیر داشته باشند به غایت ضروری است. روحانیون، صاحبان صنایع، مدیران شهری، یا کسانی که در باهمستان اعتبار زیادی دارند در این گروه قرار میگیرند.
سیاست گذاران
مشارکت مقامات سیاسی محلی، نمایندگان استانی، و سایر کسانی که در جایگاه تصمیمگیری و سیاست گذاری هستند، هم به شراکت شما اعتبار میدهد و هم این شانس را افزایش میدهد که بتوانید در عمل بر سیاستهای مرتبط با علایق خود تاثیر بگذارید.
علاوه بر این گروههای خاص، عملا هر ائتلافی میتواند از عضویت حداقل برخی از شهروندان نگران متمتع شود که شاید با مشکل جاری ارتباط مستقیمی نداشته باشند. چنین افرادی میتوانند هم به عنوان ابزار سنجش رفتارهای کلی در باهمستان عمل کنند و هم اطلاعات را به باهمستان منتقل کنند که این به تشریح فعالیتهای ائتلاف کمک میکند و کارنامه بهتری به آن میدهد.
گروه دیگری که بهتر است مشارکت دهید اما به صورت کمی متفاوت، رسانهها هستند. به جای آن که سعی کنید اعضای رسانه را ترغیب کنید تا به شما بپیوندند، بد نیست با آنان تماس بگیرید تا ائتلاف شما و تلاشهای آن را به اطلاع عموم برسانند و تحت پوشش قرار دهند. اگر به شما ملحق شوند، شاید در ارتباط با میزان پوششی که میتوانند برای شما فراهم کنند، محذوریت اخلاقی پیش بیاید.
چگونه باید ائتلاف را در باهمستان ایجاد کنید؟
وقتی به این نتیجه رسیدید که ائتلاف راهی است که در باهمستان در پیش خواهید گرفت، این اقدام را از کجا آغاز کنید؟
یک گروه مرکزی تشکیل دهید
احتمالا تا اینجا در نگرانی از مشکل جاری تنها نیستید و شاید از قبل یک گروه اصلی شامل تعدادی افراد یا سازمان که آماده تشکیل ائتلاف هستند ایجاد کرده باشید. در غیر این صورت، اولین قدم شما عبارت است از پیدا کردن و تماس با آن چند نفر و سازمان که بیش از همه با مشکل درگیر هستند.
چند دلیل برای این که چرا گروه اصلی به جای یک فرد، میتواند تلاش را آغاز کند:
- گروه اصلی در مقایسه با یک فرد، دارای ارتباطات و اطلاعات بیشتری در باهمستان است.
- گروه اصلی به ایده تشکیل ائتلاف در میان اعضای بالقوه آن، جایگاه و رسمیت بیشتری میدهد.
- این کار، روند یافتن و فراخواندن اعضای بالقوه را تسریع میکند.
- گروه اصلی کار را برای ذینفعان آسانتر میکند و در نتیجه احتمال موفقیت را بالا میبرد.
- گروه اصلی نشان میدهد که تلاش شما از پشتیبانی وسیعی برخوردار است.
تشکیل گروه اصلی با روشهای مختلفی امکان پذیر است از جمله:
- با کسانی شروع کنید که آشنا هستند. اگر مدتهاست که در رابطه با این مشکل فعالیت میکنید، با افراد زیادی در تماس هستید؛ بهویژه در میان افرادی که با دغدغه شما همراه هستند. هم اکنون از این تماسها استفاده کنید، یا آنان را به گروه دعوت کنید یا اسامی کسانی را پیدا کنید که شاید عضو یک گروه دیگر هستند. احتمال متقاعد کردن کسی که شما را میشناسد، با این فرض که رابطهای مثبت بین شما برقرار است، معمولا در مقایسه با دیگران بیشتر است.
- با افرادی در ارگانها یا نهادها تماس بگیرید که بیش از دیگران قربانی مسئله هستند. برای مثال اگر در زمینه پیشگیری از خشونت خیابانی فعالیت میکنید، احتمالا نهادهایی مانند نیروی انتظامی، مدارس و یا مراکز درمانی بیش از سایر نهادها مایل به رفع مسئله هستند. در چنین موقعیتی میةوانید از یک افسر نیروی انتظامی، مسئول انجمن اولیا و مربیان و مدیر یک مرکز درمانی برای پیوستن به ائتلاف دعوت کنید.
- با افراد با نفوذ یا کسانی که افراد زیادی را میشناسند صحبت کنید. از جمله مدیران مشاغل یا مسئولان شهری، شهروندان عادی با اعتبار بالا، یا معتمدان محلی که جایگاهشان ایجاب میکند تقریبا همه را بشناسند.
مهمترین اعضای بالقوه ائتلاف را شناسایی کنید
به خصوص اگر ائتلاف شما دارای هدف و زمان محدود باشد، احتمالا افراد یا سازمانهایی هستند که بدون آنها نمیتوانید موفق شوید. شناسایی آنان و نیز هدف گرفتن آنان، به ویژه برای عضویت اهمیت دارد. شاید باید از آنان پذیرایی کنید، مثلا در دیدار اول، پول ناهار را شما بدهید یا سمتی در کمیته مدیران را وعده دهید.
در بخش «چه کسی باید در ائتلاف شرکت داشته باشد؟» به اغلب این افراد و سازمانها اشاره شده است، ولی باهمستانها متفاوت هستند. شاید در باهمستان شما فردی معین در گروه هدف یا یکی از مقامات رسمی وجود داشته باشد که بدون او هیچ کاری صورت نمیگیرد. بعید نیست که شما یا یکی از اعضای گروه اصلی این شخص را بشناسید یا حداقل از دور با او آشنا بوده و ارتباطاتی با او داشته باشید.
همان طور که قبلا ذکر شد، هیچ یک از اینها بدین معنا نیست که نباید بسیاری افراد و سازمانهای دیگر را به ائتلاف خود جذب کنید. منظور تنها این است که لازم است تلاش مخصوصی بکنید تا مشارکت این اعضای حیاتی را برای پیوستن به ائتلاف جلب نمایید.
برای ائتلاف عضو گیری کنید
بعد از تشکیل گروه اصلی و تصمیمگیری درباره اعضای بالقوهای که برای موفقیت ائتلاف اهمیت دارند، میتوانید عضو گیری را آغاز کنید. اگر چه شروع با افراد و گروههایی که در بالا ذکر شد مهم است، بهتر است تا حد ممکن پذیرا باشید. تا به حال کسی نشنیده که یک ائتلاف به خاطر تعداد زیاد اعضا با شکست مواجه شود.
از ظرفیت شبکه سازی گروه اصلی به بهترین نحو استفاده کنید. گروه اصلی میتواند علاوه بر کسانی که ضروری دانسته شدهاند، درباره فهرستی از اعضای آینده تبادل نظر کند. سپس هر عضوی میتواند افرادی در فهرست را که شخصا میشناسد یا سازمانهایی که با آنها شخصا تماس داشته، معرفی کند. اگر تعدادی اسم بدون تماس در فهرست باقی ماند، میتوانند آن اسامی را بین اعضای گروه اصلی تقسیم کنند.
واضح است که به شیوههای مختلف میتوان با افراد و سازمانها تماس گرفت، از جمله:
- ملاقات حضوری
- تماس تلفنی
- نامهنگاری یا ارسال ایمیل
- اعلان از طریق خدمات عمومی یا آگهی در رسانهها
- اعلامیه و پوستر
فهرست بالا به ترتیب کارآیی دسته بندی شده و تماس مستقیم شخصی بهترین آنهاست. البته بیشتر از همه هم وقت میگیرد و احتمالا باید برای کسانی محفوظ باشد که عضویتشان در ائتلاف اهمیت کلیدی دارد.
البته همانطور که قبلا گفته شد شیوههای ارتباط با افراد لازم است متناسب با وضعیت و ترجیح افراد و اصولا عادتهای رفتاری آنها انتخاب شود. حتما از کسانی که با آنان صحبت کردهاید بخواهید تا اعضای بالقوه دیگری را پیشنهاد دهند و بخواهید که با آنان تماس بگیرند. با این کار پیام منتشر میشود و ضمنا به دعوت اعتبار بیشتری میدهد، چون از سوی کسی میآید که فرد مورد نظر وی را میشناسد. در صورت موفقیت، شاید مجبور شوید از چندین برابر کسانی که در فهرست اولیه شما بودند دعوت کنید.
جلسه اول را برنامه ریزی و برگزار کنید
اولین جلسه ائتلاف مهم است. اگر یک گرد هم آیی پر انرژی و شاد باشد و مردم را به هیجان آورد، شروع خوبی است. اگر ملال آور و منفی یا کسل کننده باشد، اطمینان داشته باشید که مردم دیگر برنمیگردند. وظیفه گروه اصلی (که شاید آخرین وظیفه رسمی آن باشد)، برنامه ریزی جلسهای است که ائتلاف را به خوبی راه اندازی کند.
در واقع در اینجا دو نگرانی وجود دارد: تدارکات جلسه (کجا، چه وقت، چه مدت، و غیره) و محتوای آن.
برای محتوای جلسه اول تعدادی احتمال متصور است. برنامه جلسه به مشکل خاص مطروحه و اهداف و نیازهای باهمستان شما بستگی دارد؛ ولی شاید بد نباشد تعدادی از موارد زیر را هم اضافه کنید:
- معارفه اعضا
- تعریف مسئله یا مشکل که ائتلاف به خاطر آن تشکیل شده است
- تشریح ساختار و کارکرد ائتلاف
- خلق یک چشم انداز مشترک و توافق بر سر ارزشهای مشترک درباره جهت حرکت ائتلاف.
- بحث درباره اجزا و ترتیبات یک برنامه اقدام.
- مرور اقدامات لازم قبل از جلسه بعدی و تعیین مسئولیت افرادی که این اقدامات را به عهده میگیرند.
- زمانبندی جلسات آینده و یا حداقل تعیین زمان جلسه بعدی.
پیگیری پس از جلسه اول
جلسه اول را با موفقیت برگزار کردید، آفرین! اما، کار تشکیل ائتلاف تازه شروع شده است. ابتدا باید با پیگیری اطمینان حاصل کنید که جلسه بعدی با حضور حداکثر مدعوین برگزار خواهد شد تا کار ادامه یابد.
فهرستی که در زیر میبینید، برای کسی است که عملا ائتلاف را شکل میدهد. تشکیل دهنده یک ائتلاف ممکن است یک عضو باهمستان، یک گروه اولیه، یک کارمند یا حتی هیئت رئیسه ائتلاف تازه باشد. هر کسی که باشد، یک نفر باید مسئول مراقبت از کارکرد ائتلاف باشد و به سایر اعضا اطمینان دهد که کار به خوبی انجام خواهد شد. بدون داشتن این هماهنگی و مراقبت، بعید است که ائتلاف دوام آورده و موفق شود.
- گزارش و صورتجلسه نشست اول را منتشر کرده و همراه دعوتنامه برای همه اعضا و همچنین اعضای بالقوه آینده بفرستید.
- پیگیری کنید که آیا گروهها یا افراد وظایفی که در جلسه اول به آنها واگذار شده را انجام میدهند یا خیر. چنانچه در انجام این وظایف با چالشهایی روبهرو شدند سعی کنید با کمک سایر اعضای راهحلی برای آن مسئله پیدا کنید.
- چنانچه کمیته یا کارگروهی تشکیل میشود، سعی کنید برای آنها عضو تازه جذب کنید.
- همواره مترصد یافتن اعضای تازه برای ائتلاف باشید.
- اجزا و بخشهای تشکیل دهنده ائتلاف را که هنوز در جای خود قرار نگرفته اند، شناسایی و برای بهبود آن برنامهریزی کنید.
قدمهای بعدی
موارد و وظایفی هستند که بعضی از آنها را در جلسه اول به جریان انداختهاید و لازم است ادامه یابند تا اطمینان یابید که ائتلاف رو به پیشرفت است.
- جمع آوری اطلاعات. برای برنامه ریزی اقدام، در صورت امکان هر قدر که ممکن است به اطلاعات درباره مشکل و باهمستان نیاز دارید.
- بیانیه چشم انداز و ماموریت را تدوین کنید. بعد از این که هر کسی در جلسه اصلی نظر خود را ابراز کرد، میتوانید این بیانیهها را در گروهی کوچکتر مطرح کنید یا سعی کنید آنها را در گروه بزرگتر تولید کنید (احتمالا با تقسیم به گروههای کوچکتر و سپس جمع شدن دوباره برای مقایسه تفاوتها). این مهم است که بر سر انتخاب واژهها و منظور از آنها توافق صورت گیرد، چون این بیانیهها اساس ائتلاف هستند و هنگامی که گروه درباره برخورد با مسئله خاصی میخواهد تصمیم بگیرد، بارها و بارها در طی زمان به آنها رجوع خواهد شد.
- یک برنامه اقدام تهیه کنید. برنامه اقدام ائتلاف، مسلما با ساختار و نیز چشمانداز و ماموریت آن در هم تنیده است. ائتلافها در عمل اغلب با برداشتی از کاری که لازم است انجام شود شروع میکنند و بعد ساختارها، چشماندازها و ماموریتها از دل آن بیرون میآیند.
- روند طراحی یک ساختار برای ائتلاف را کامل کنید. این هم باید کاری مشترک باشد و همه اعضا برای مطرح کردن نظر خود فرصتی داشته باشند. در اینجا با طیف وسیعی از احتمالات مواجه هستیم؛ از فقدان عملی هر نوع مدیریتی تا یک سلسله مراتب کاملا روشن و رسمی. برای گروه جنبه حیاتی دارد که به فرمی برسند که همه بتوانند بر سر آن توافق کنند.
- تعدادی مسئول، هماهنگ کننده یا یک کمیته راهبردی تعیین کنید. وقتی که بر سر ساختار ائتلاف توافق حاصل شد، وقت آن است که اعضا تصمیم بگیرند که آیا یک هیئت مدیره میخواهند یا نه و بعد آن را انتخاب کنند تا کار ائتلاف بتواند ادامه پیدا کند.
- لزوم استخدام کارمندان حرفهای را بررسی کنید. هر ائتلافی بسته به چشم انداز فعالیت خود به گروهی کارمند حرفهای یا حداقل یک هماهنگ کننده نیاز دارد تا کارآمد و موفق باشد. ائتلاف یک باهمستان در صورت برخورداری از منابع لازم، شاید بتواند یک مسئول هماهنگی تمام وقت یا پاره وقت را استخدام کند. یا شاید بعد از این که این نیاز را احساس کرد، به جستجوی منابع لازم برای تامین هزینههای احتمالی آن برآید. علاوه بر منابع مالی مستقیم ائتلاف، شاید یک یا دو سازمان عضو ائتلاف بتوانند منبع مالی را تامین کنند یا کارفرمایان یا سایر عناصر باهمستان شاید حاضر باشند در صورتی که ائتلاف با خواستههای آنان مرتبط باشد، تمام یا بخشی از حقوق مسئول هماهنگی را به عهده بگیرند.
- سایر منابع از جمله تجهیزات، ملزومات، اطلاعات مورد نیاز و غیره را تعیین کنید؛ لازم است برای تامین این منابع نقشهای داشته و مشخص کنید که چه کسی مسئول انجام این کار است. اگر منبع مالی لازم برای استخدام یک کارمند حقوق بگیر دارید، پیدا کردن منابع مالی را می توانید به او بسپارید. همچنین یک کارگروه یا کمیتهای در ائتلاف میتواند این مسئولیت را به عهده بگیرد. بخشی از تدوین برنامه راهبردی که چشم انداز، ماموریت و برنامه اقدام را در بر میگیرد، تعیین منابعی است که برای رسیدن به اهدافتان نیاز دارید و سپس برنامه ریزی برای به دست آوردن آن منابع است.
- مسئولیت دشوار حفظ ائتلاف در دراز مدت را آغاز کنید. هنگامی که ائتلاف شما فعال شد، محتاج مراقبت و تغذیه است. پس از آن که مدتی از تشکیل آن گذشت و موفقیتهایی کسب کرد، ممکن است افراد آن را امری بدیهی بپندارند یا شاید اعضای اولیه آن شروع کنند به فرسایش یا کند شدن. مراقبت دقیق برای دراز مدت وظیفهای بسیار مهم است.