فرم جستجو

بخش ۸. شناسایی و تحلیل ذینفعان و منافع و علایق‌شان

ذینفعان کسانی هستند که می‌توانند روی یک فعالیت تاثیر داشته باشند و یا این‌‌که به‌صورت مستقیم و یا غیرمستقیم تحت تاثیر آن فعالیت قرار بگیرند. ذینفعان همچنین ممکن است شامل افرادی باشند که به دلایل مختلف علاقه زیادی به یک فعالیت دارند، اگرچه خود آن‌ها، خانواده، دوستان و نزدیکان‌شان به‌صورت مستقیم از این فعالیت تاثیری نمی‌پذیرند.

شناسایی کردن و مشارکت دادن ذینفعان می‌تواند بخش بزرگی از تضمین موفقیت یک فعالیت باشد. برای جذب حمایت و همکاری ذینفعان در یک فعالیت، تنها شناسایی آن‌ها کافی نیست بلکه باید چرایی علاقه آن‌ها به یک فعالیت خاص را نیز شناخت. با درک این موضوع، شما می‌توانید از آن‌ها برای مشارکت دعوت کنید، به دغدغه‌های آن‌ها پاسخ دهید، و به آن‌ها نشان دهید چگونه فعالیت‌‌تان به آن‌ها سود می‌رساند.

مدیریت ذینفعان به معنی نگهداری همکاری و حمایت از سوی آن‌ها است. چنین کاری با تحلیل ذینفعان به‌صورتی که میزان علاقه و نفوذ آن‌ها روی یک فعالیت را روشن می‌کند، راحت‌تر می‌شود. وقتی شما این اطلاعات را به‌دست آوردید، می‌توانید درباره راهبرد مناسب ارتباط برقرار کردن و شیوه کار و مراوده با هر فرد و گروه تصمیم بگیرید. بسته به اهداف شما برای یک فعالیت، ممکن است روی آن‌هایی که بیشترین علاقه و نفوذ را دارند، و یا روی کسانی که به بیشترین مقدار تحت تاثیر این فعالیت قرار می‌گیرند، تمرکز کنید.

یکی از راه‌های تشخیص ذینفعان بررسی رابطه آن‌ها با فعالیت مورد نظر است.

  •  ذینفعان دست اول: افراد و یا گروه‌هایی هستند که به‌صورت مستقیم تحت تاثیر یک فعالیت به‌خصوص و یا کارهای یک نهاد، موسسه و یا سازمان قرار می‌گیرند، چه به صورت مثبت و چه به صورت منفی. در بعضی موارد ذینفعان دست اول در هر دو سوی معادله قرار دارند: مقرراتی که برای یک گروه تاثیر مثبت به‌همراه دارد ولی برای گروه دیگر منفی است.
  •  ذینفعان دست دوم: افراد و یا گروه‌هایی هستند که به‌صورت غیرمستقیم تحت‌ تاثیر یک فعالیت به‌خصوص و یا کارهای یک نهاد، موسسه و یا سازمان قرار می‌گیرند، چه به‌صورت مثبت و چه به صورت منفی.
  •  ذینفعان کلیدی: این ذینفعان که ممکن است عضو هر دو این گروه باشند یا نباشند، توانایی آن را دارند که تاثیری مثبت و یا منفی روی یک فعالیت داشته باشند، و یا افرادی هستند که داخل موسسه، نهاد و سازمان مجری، جایگاه مهمی دارند.

چرا باید ذینفعان را شناسایی و علائق آن‌ها را بررسی کرد؟

مهمترین دلیل برای شناسایی و فهمیدن علائق ذینفعان این است که می‌توانید آن‌ها را به‌عنوان مشارکت کننده در فعالیت‌تان جذب کنید. در بیشتر موارد یک تلاش مشارکتی که دربردارنده نظرات بیشترین تعداد ممکن ذینفعان است، تاثیرات مهمی را با خود به ارمغان می آورد:

  •  در مقایسه با شرایطی که طراحی و اجرای فعالیت تنها محدود به یک نهاد و یا یک گروه کوچک افراد همفکر باشد، ایده‌های بسیار بیشتری را پیش‌رو می‌گذارد.
  •  شامل نقطه‌نظرهای متنوع از سوی تمام بخش‌ها و عناصر باهمستانی است که تحت تاثیر قرار می‌گیرد، بنابراین تصویر روشن‌تری از بافت باهمستان و معایب و مزایای احتمالی به‌دست می‌دهد.
  •  با تبدیل همه ذینفعان به بخشی جدایی ناپذیر در روند طراحی، برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی، حمایت همه جانبه آن‌ها را به‌دست می‌آورد. آن‌ها این فعالیت را از آن خود می‌دانند و در نتیجه همه تلاش‌شان را می‌کنند تا با موفقیت انجام شود.
  •  این رویکرد برای همه عادلانه است. تمام ذینفعان می‌توانند در روند انجام فعالیتی که ممکن است آن‌ها را به‌صورت جدی تحت تاثیر قرار دهد، حق ابراز نظر پیدا می‌کنند.
  •  شما را از پیش آمدن مشکلاتی که نتوانسته‌اید پیش‌بینی کنید، نجات می‌دهد. اگر هر کس جایی بر سر میز مذاکره داشته باشد، می‌تواند نگرانی‌های خود را قبل از این‌که تبدیل به مشکلی بزرگ شود، ابراز کند. حتی اگر این مشکلات حل نشوند، در زمانی‌که فکر می‌کنید همه چیز به‌خوبی پیش می‌رود شما را غافلگیر نکرده و کل فعالیت را از مسیر خارج نخواهد کرد.
  •  اگر مخالفتی از جانب آن‌ها وجود داشته باشد، با شناسایی آن در واقع موقعیت شما محکم‌تر خواهد شد. مشارکت دادن همه ذینفعان از نظر اخلاقی و سیاسی تفاوت زیادی ایجاد می کند.
  •  سرمایه اجتماعی وحدت بخش برای باهمستان فراهم می‌کند. سرمایه اجتماعی می‌تواند شبکه ارتباطات، دوستی‌ها، پیوندهای خانوادگی، علايق، مسئولیت‌ها و دیگر واحدهای پول اجتماعی است که می‌تواند برای محکم کردن روابط و تقویت باهمستان به‌کار رود. سرمایه اجتماعیِ وحدت بخش گروه‌های مختلف را که معمولا با هم تعامل ندارند، به هم پیوند می‌دهد و به احتمال زیاد مهمترین نوع سرمایه اجتماعی است. این سرمایه، بدون توجه به موانع ایجاد شده توسط طبقه اجتماعی و یا شرایط اقتصادی، ایجاد یک باهمستان را ممکن می‌کند، جایی که افرادی از گروه‌های متنوع می‌توانند یکدیگر را بشناسند و برای همدیگر ارزش قائل شوند. یک روند مشارکتی، که معمولا دربردارنده طیف متنوعی از افراد است، از افراد دریافت‌کننده خدمات بهزیستی گرفته تا کارکنان بانک و پزشکان، می‌تواند به‌ ایجاد چنین شرایطی کمک کند.
  •  اعتبار نهاد شما را افزایش می‌دهد. مشارکت دادن و توجه کردن به دغدغه‌های همه ذینفعان سازمان شما را به‌عنوان یک نهاد منصف، اخلاقی، و شفاف معرفی می‌کند و احتمال این‌ را که افراد بیشتری در شرایط متفاوت با شما همکاری کنند، افزایش می‌دهد.
  •  شانس موفقیت فعالیت شما را افزایش می‌دهد. به‌خاطر همه دلایل بالا، با شناسایی ذینفعان و توجه به دغدغه‌های آن‌ها، فعالیت شما با احتمال بیشتری حمایت مورد نیاز خود را دریافت کرده و تمرکز لازم برای کارآمدی بیشتر را پیدا می‌کند.

ذینفعان کلیدی

اول، مسئولین دولتی و سیاستگذاران

این گروه افرادی هستند که می‌توانند قوانینی را طرح، تصویب و اجرا کنند. آن‌ها ممکن است کاملا هم جهت با اهداف شما باشند و یا این‌که در جهت عکس آن‌ها عمل کنند.

  •  قانونگذاران: مسئولین دولتی کشوری و یا استانی، نمایندگان مجلس، شهردارها، اعضای شورای شهر و یا دیگر مسئولین محلی که قوانین و آیین‌نامه‌ها را طرح و تصویب کرده و معمولا بودجه عمومی را در سطح کشوری، استانی و یا محلی اداره می‌کنند.
  •  سیاستگذاران: این گروه افراد ممکن است سمت رسمی دولتی نداشته باشند، اما معمولا طرف مشاوره سازمان‌ها و مقامات دولتی هستند و نظریات و توصیه‌هایشان مورد توجه قرار می‌گیرد.

دوم، کسانی که می‌توانند دیگران را تحت تاثیر قرار دهند

  •  رسانه‌های جمعی
  •  افراد پر نفوذ: روحانیون، پزشکان، مدیران نهادهای بزرگ و روسای دانشگاه‌ها، همگی مثال‌هایی از این‌گونه افراد هستند.
  •  رهبران باهمستان یا افرادی که دیگران به آن‌ها گوش می‌دهند: این‌ها افرادی هستند که ممکن است به خاطر جایگاه رهبری که در میان مردم دارند، مورد احترام باشند و یا این‌که ساکنین قدیمی یک باهمستان باشند که با یک عمر درستکاری و خدمت‌رسانی، اعتماد دیگران را به خود جلب کرده‌اند.

سوم، کسانی که نتیجه یک فعالیت برای آن‌ها اهمیت دارد

ممکن است بعضی افراد به‌طور مستقیم تحت تاثیر نتیجه یک فعالیت قرار نگیرند و یا اصلا در آن دخالتی نداشته باشند، اما در هر صورت این فعالیت برایشان آن‌قدر اهمیت داشته باشد که حاضر باشند برای تحت تاثیر قرار دادن نتیجه آن کاری بکنند. بعضی از آن‌ها ممکن است توان تحت تاثیر دادن فعالیت را داشته باشند و یا در آینده این توان را به دست بیاورند ـ مانند صاحبان کسب و کار - و در نتیجه نقش مهمی در این روند داشته باشند.

  •  کسب و کارها: صاحبان کسب و کار معمولا منافع خود را در هر کاری که منجر به جذب کارگران بیشتر، سود بیشتر و آسان‌تر برای آن‌ها بشود، شناسایی می‌کنند. به همین دلیل به احتمال زیاد با کارهایی که فکر کنند منجر به ایجاد هزینه بیشتر و یا تحمیل مقررات بیشتری برای آن‌ها می‌شود، مخالفت خواهند کرد.
  •  مدافعان: این مدافعان ممکن است در هر دو سوی مساله‌ای که با آن درگیر هستید فعال باشند.
  •  فعالین مدنی: نهادها و یا افرادی که علاقه فلسفی و یا سیاسی به مساله مورد نظر و یا جمعیت تحت تاثیر آن دارند، ممکن است برای حمایت از این فعالیت و یا برای شکست دادن آن متحد شده و نیروهای مردمی را سازماندهی کنند.
  •  افرادی با علائق دانشگاهی و تحقیقاتی به مساله مورد نظر و یا افراد تحت تاثیر: ممکن است سابقه کاری آن‌ها را قانع کرده باشد که نیاز دارند در این مساله دخالت کرده و ابتکاری به خرج دهند. یا ممکن است تنها راجع به اهداف این فعالیت به‌خصوص حساس باشند و بهتر از هر کس دیگری متوجه اهمیت آن باشند.
  •  حامیان مالی: حامیان مالی و یا حامیان احتمالی در آینده به روشنی از ذینفعان کلیدی هستند که در بسیاری از موارد بدون حمایت آنان انجام کاری غیرممکن خواهد بود.
  •  باهمستان به‌طور کلی: وقتی حمایت گسترده باهمستان مورد نیاز است، باهمستان به‌صورت کلی به یکی از ذینفعان کلیدی تبدیل می‌شود.

چه زمانی باید ذینفعان و خواسته‌های آن‌ها را شناسایی کنید؟

هدف فعالیت شما هر چه که باشد، شناسایی ذینفعان و خواسته‌های آن‌ها، اگر اولین قدم شما نباشد باید دست‌کم جز فهرست کارهای مهم شما باشد. اگر این رویکرد را در پیش بگیرید به احتمال زیاد فعالیت شما را در برابر خیلی از مشکلات مصون می‌کند.

  •  اگر می‌خواهید ذینفعان را در روندهای مشارکتی داخل کنید، دلایل آن روشن است. آن‌ها باید بخشی از هر مرحله کار باشند تا هم بتوانند کمک کنند و کا را از آن خود بدانند. دانش آن‌ها درباره باهمستان و شناختی که از نیازهای آن دارند، منبع بسیار ارزشمندی برای کمک به شما است تا در استراتژی خود و انتخاب افرادی که آن‌ها را مشکارکت می‌دهید، اشتباه نکنید.
  •  اگر قصد شما اجرای یک طرح تحقیقاتی عملی است، ذینفعان باید در همه مراحل ارزیابی، پیش از برنامه‌ریزی و همچنین برنامه‌ریزی و اجرا مشارکت داده شوند. با این کار آن‌ها روند پژوهش و پروژه را بسیار بهتر متوجه می‌شوند و می‌توانند به غنای آن اضافه کنند.
  •  اگر می‌خواهید روند کاری شما به‌عنوان روندی شفاف شناخته شود، دخالت ذینفعان از ابتدا یک الزام ضروری است. اعضای باهمستان تنها به یک روند پذیرا و شفاف تنها در صورتی که واقعا پذیرا باشد، اعتماد خواهند کرد.
  •  چنان‌چه فعالیت شما روی افراد به گونه‌‌های مختلف تاثر خواهد گذاشت، لازم است تمام این افراد از ابتدای کار مشارکت داده شوند، تا دغدغه‌های آن‌ها برطرف شود و موانع احتمالی در مراحل اولیه کار خود را نشان داده و حل شوند.
  •  در شرایطی که پای قانون به میان کشیده می‌شود، مانند ساختن یک مجموعه، مشارکت دادن ذینفعان در مراحل اولیه هم نشان‌دهنده رویکرد بی‌طرفانه شما است و هم کمک خواهد کرد در آینده از مشکلاتی مانند شکایت به مراجع قانونی جلوگیری شود.

خلاصه این‌که، در بیشتر موارد هر چه زودتر ذینفعان در روند کار مشارکت داده شوند، بهتر است.

چگونه باید ذینفعان و خواسته‌های آن‌ها را شناسایی و تحلیل کرد؟

در روند شناسایی افراد و گروه‌های ذینفع این‌که به ورای بدیهیات فکر کنیم بسیار مهم است. افرادی که پای منافع‌شان در میان است و سیاستگذاران به‌راحتی تشخیص داده می‌شوند، درحالی‌که تاثیرات غیرمستقیم - و در نتیجه ذینفعان درجه دو- بعضی وقت‌ها سخت‌تر قابل شناسایی‌اند. برای مثال، تلاش برای ایجاد مقررات جدید در یک صنعت به‌خصوص ممکن است منجر به افزایش روند نامه‌نگاری و کاغذبازی در جریان خرید ماشین‌آلات برای این صنعت بشود. ایجاد محدودیت‌های ترافیکی در محله‌ها با هدف کنترل سرعت خودروها، ممکن است افرادی را که برای رفت و آمد از وسايل نقلیه عمومی استفاده می‌کنند، تحت تاثیر قرار دهد. سعی کنید تا جایی که می‌توانید به همه منافع و یا ضررهایی که ممکن است فعالیت شما به‌صورت غیرمستقیم با خود به‌همراه بیاورد، فکر کنید.

با در نظر گرفتن این موضوع، ذینفعان را از راه‌های مختلف می‌توان تشخیص داد. معمولا استفاده از بیشتر از تنها یک راه، نتایج بهتری را به دست می دهد.

  •  همفکری کنید. با اعضای سازمان و هم‌تیمی‌های خود، مسئولین و دیگر کسانی که تا کنون در کارها مشارکت کرده‌اند و یا از روند آن مطلع هستند، دور هم جمع شوید و یکی یکی اسامی و گروه‌های مختلف را نام ببرید.
  •  از افراد مطلع در باهمستان درباره اسامی و گروه‌ها سوال کنید.
  •  با سازمان‌هایی که در گذشته تلاش‌های مشابه انجام داده‌ و یا در حال حاضر انجام می‌دهند و همچنین با دیگر نهادهایی که با افراد مورد نظر شما و یا در محدوده جغرافیایی مورد نظر شما کار می کنند، مشورت کنید.
  •  از خود ذینفعانی که تا کنون شناسایی کرده‌اید‌، در این‌باره ایده بگیرید.
  •  در صورت امکان، تبلیغ کنید. برای اطلاع‌رسانی درباره فعالیت‌تان می‌توانید از مجموعه‌ای از رسانه‌های مختلف که معمولا مجانی هستند استفاده کنید، مانند ملاقات‌های داخلی اعضای باهمستان و محله، خبرنامه داخلی باهمستان، رسانه‌های اجتماعی، نامه‌های الکترونیک برای یک گروه خاص و اطلاع‌رسانی توسط رهبران گروه‌های اجتماعی و مذهبی. با انجام این کار ممکن است با افرادی روبرو شوید که خود را ذینفع می‌دانند، اما هرگز به ذهن شما خطور نکرده باشند.

تحلیل ذینفعان - نقشه‌کشی ذینفعان

بیایید فرض کنیم که شما همه افراد و گروه‌های ذینفع را شناسایی کرده‌اید و همه دغدغه‌ها و خواسته‌های آن‌ها را می‌دانید. حالا چه کار باید کرد؟ همه آن‌ها باید به‌طور کامل در جریان کاری که شما می‌خواهید انجام دهید قرار بگیرند. همچنین شما باید هر طور که می‌توانید به دغدغه‌های آن‌ها پاسخ داده و آن‌ها را حل کنید و نیز چنان‌چه قادر به حل آن‌ها نیستید دست کم با نشان دادن این‌که از وجود چنین دغدغه‌هایی مطلع هستید، به آن‌ها پاسخ دهید. شما باید با بیشترین میزان حمایتی که می‌توانید از سوی ذینفعان جلب کنید، به راه خود ادامه دهید.

تحلیل یا نقشه‌کشی ذینفعان به این معنی است که تصمیم بگیرید چه کسانی در میان ذینفعان می‌توانند مثبت‌ترین و یا منفی‌ترین تاثیر را روی فعالیت شما داشته باشند، کدام‌یک از آن‌ها بیشتر از سایرین تحت تاثیر این فعالیت قرار می‌گیرند، و این‌که شما چگونه باید با گروه‌های مختلف ذینفع با درجات متفاوت علاقه و تاثیر، همکاری کنید.

بیشتر روش‌های تحلیل یا نقشه‌کشی ذینفعان آن‌ها را به چهار گروه تقسیم می‌کند و هر کدام از این چهار گروه روی یک بخش از شبکه چهار بخشی قرار می‌گیرند:

همانطور که می‌بینید قدرت تاثیرگذاری بسیار کم تا بسیار زیاد روی محور عمودی و به همین صورت میزان علاقه بسیار کم تا بسیار زیاد روی محور افقی مشخص نشان داده شده است. بسته به نقطه‌نظر افراد، هم تاثیر و هم علاقه می‌تواند مثبت و یا منفی باشد. خطوطی که آن‌ها را توصیف می‌کند، ممتد هستند به این معنی که افراد می‌توانند در هر نقطه از این طیف قرار بگیرند، افرادی با علاقه‌ صفر و یا افرادی با علاقه بسیار زیاد در دو طرف طیف و افراد دیگر در نقاط مختلف در میانه این طیف قرار می‌گیرند با توجه به میزان علاقه‌شان به موضوع.

افرادی که ما به‌عنوان «ذینفعان کلیدی» توصیف کردیم معمولا در مربع گوشه بالا دست راست قرار می‌گیرند.

هدف از ترسیم این نمودار این است که به شما کمک کند بهتر بفهمید هر کدام از ذینفعان چه نوع تاثیری روی سازمان شما و یا روند و موفقیت احتمالی فعالیت شما دارند. این دانش در عوض به شما کمک می‌کند بهتر درباره مدیریت این افراد و گروه‌ها تصمیم بگیرید: چگونه کمک افرادی را که به آن‌ها نیاز دارید جذب کنید، افرادی را که مفید هستند در مشارکت دهید، و یا بر عکس. یا دست‌کم این‌که چگونه تلاش و حضور افرادی را که نیت منفی درباره فعالیت شما دارند خنثی کنید.

فرضی که بیشتر طرفداران این روش تحلیل ذینفعان دارند، این است که مهمترین ذینفعان در مربع بالای سمت راست و کم اهمیت‌ترین آنان در مربع پایین سمت چپ جای می‌گیرند. گذاشتن اسم‌ها در پرانتز روش دیگری برای تعریف خصوصیات ذینفعان در ارتباط با فعالیت شما است.

  •  پیش‌برندگان هم علاقه زیادی به فعالیت شما دارند و هم این‌که قدرت کافی دارند تا با کمک‌شان باعث موفقیت فعالیت شما شوند (و یا آن‌که برعکس کاملا آن را از مسیر خارج کنند).
  •  مدافعان به فعالیت شما علاقه دارند و حمایت خود را از آن در باهمستان اعلام می‌کنند، اما در‌ واقع قدرت کمی برای تاثیر گذاشتن روی فعالیت شما دارند.
  •  بالقوه‌ها فعلا هیچ علاقه خاصی به فعالیت شما ندارند اما قدرت آن را دارند که در صورت علاقه‌مند شدن آن را به‌صورت قابل ملاحظه‌ای تحت تاثیر قرار دهند.
  •  بی‌تفاوت‌ها نه علاقه‌ای به کار شما دارند و نه قدرتی برای تاثیرگذاری روی آن. این گروه حتی شاید از وجود چنین فعالیتی هم بی‌خبر باشند.

علاقه در اینجا به معنی یک یا هر دوی این موارد است:
اول، این‌که فرد، سازمان یا گروه به دلایل فرهنگی یا فلسفی به این فعالیت علاقه دارد.
دوم، به این فعالیت علاقه دارد چون او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. درجه علاقه در این مورد دوم بستگی به وسعت و درجه این تاثیر دارد. برای مثال یک فرد دریافت‌کننده خدمات بهزیستی که می‌خواهد کمک هزینه بیشتر، خدمات کودک یاری و آموزش کاری از یک برنامه برای اشتغال دوباره دریافت کند، در مقایسه بافردی که فکر می‌کند این برنامه‌ها فکر خوبی هستند ولی هیچ قصدی برای مشارکت در آن‌ها ندارد، علاقه بسیار بیشتری به فعالیت در این زمینه دارد.

تاثیرگذاری از راه‌های متفاوتی می‌تواند تفسیر شود:

  •  یک فرد و یا سازمان می‌تواند به‌عنوان یک مسئول یا نهاد دولتی، به نوعی از قدرت رسمی خود استفاده کند.
  •  فرد یا گروه به‌خصوصی که در جایگاه کارگزار، عضو هیات مدیره و یا حامی مالی، میزان مشخصی از قدرت و تاثیرگذاری روی سازمان اجراکننده پروژه دارند.
  •  امکان دیگر، داشتن قدرت نفوذ از جایگاه «رهبر باهمستان» است. یک رئیس دانشگاه، مدیر بیمارستان، روحانی، رئیس بانک و غیره از این نوع افراد هستند. معمولا به حرف این افراد به خاطر جایگاهشان در باهمستان گوش داده می‌شود، و حتی ممکن است به این افراد یک و یا چندین جایگاه افتخاری نیز داده شود که بر قدرت تاثیر آن‌ها بیش از پیش اضافه می کند: مثلا مدیریت افتخاری یک کارزار، عضو افتخاری هیات مدیره یک و یا چندین سازمان مردم‌نهاد.
  •  ذینفعان کلیدی معمولا به شبکه‌های بزرگ متصل هستند و بنابراین می‌توانند به بسیاری از اعضا باهمستان دسترسی داشته باشند و آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهند. این ارتباطات می‌تواند از طریق کار، رابطه خانوادگی، اقامت طولانی در یک محل، عضویت در باشگاه‌ها و نهادهای مختلف و یا جایگاه رسمی آن‌ها در گذشته، برقرار شود.
  •  افراد (و یا گاهی نهادهایی)‌ که از سوی اعضا باهمستان به خاطرهوش، درستکاری، توجه به دیگران و خیرخواهی جمعی، و نیز بی‌طرفی‌شان مورد احترام هستند، می‌توانند تاثیر زیادی روی یک روند داشته باشند.
  •  بعضی افراد و نهادها از راه‌های اقتصادی تاثیرگذارند. برای مثال، بزرگ‌ترین کارفرما در یک باهمستان از راه استفاده از تهدید و یا تشویق می‌تواند تاثیر بسیار زیادی روی نیروی کار خود و یا کل با همستان داشته باشد.

علاقه و تاثیر روی سازمان و باهمستان می‌تواند هم داخلی باشد و هم خارجی. بیشتر توصیف‌های ما در این مطلب مربوط به علاقه و تاثیر خارجی است، اما این موارد می‌توانند در سطح داخلی هم وجود داشته باشند. سازمان‌ها و موسسات رهبران رسمی و غیررسمی دارند، افردی در موضع قدرت که می‌توانند نفوذ خود را اعمال کنند، افرادی با شبکه اجتماعی وسیع و غیره. به‌علاوه کسانی که به صورت رسمی انجام فعالیتی را دنبال می‌کنند – معمولا کارمندان یک نهاد- درباره درست انجام شدن یک فعالیت و بنابراین روی میزان کارآمدی آن کنترل بسیار زیادی دارند.

ارزیابی روند شناسایی و تحلیل ذینفعان

مانند هر کار دیگری که انجام می‌دهید، ارزیابی این‌که آیا ذینفعان مختلف به خوبی شناسایی شده‌اند، دها و علائق آن‌ها به خوبی درک شده و در جریان روند فعالیت شما دخالت داده شده‌اند، اهمیت زیادی دارد. به وضوح دخالت دادن ذینفعان از ابتدای کار انتخاب بسیار بهتری است، اما آموختن از آن‌چه تا کنون انجام داده‌اید برای بهبود کارتان هیچ وقت دیر نیست. ارزیابی روند همکاری با ذینفعان باید یک بخش جدایی ناپذیر از ارزیابی کلی فعالیت شما باشد. همچنین خود ذینفعان باید در روند این ارزیابی دخالت داشته باشند. آن‌ها بهترین کسانی هستند که می‌توانند به شما بگویند چه چیز در روند جذب و فعال نگه داشتن آن‌ها موفق یا نه چندان موفق بوده است.

بعضی از سوالات مربوط به این ارزیابی که می‌توانید در نظر بگیرید:

  •  برای شناسایی بهتر ذینفعان چه کاری را می‌توانستید بهتر انجام دهید؟
  •  برای مشارکت دادن گروه‌ها و افراد مختلف، چه راهبردی بهتر از همه راهگشا بوده است؟
  •  در فعال نگه داشتن افراد تا چه حد موفق بوده‌اید؟
  •  آیا برنامه‌های آموزشی و یا نوع دیگری از حمایت به ذینفعان ارئه داده‌اید؟ آیا این خدمات موثر بوده‌اند؟ چگونه می‌توان این خدمات را بهبود بخشید؟
  •  آیا تلاش شما برای مدیریت و ارزیابی ذینفعان تاثیر دلخواه را داشته است؟ آیا این تلاش‌ها مفید بوده‌اند؟
  •  آیا مشارکت ذینفعان باعث بهبود، کارآمدتر شدن، و یا جذب حمایت بیشتر سیاسی/اجتماعی برای فعالیت شما، شده است؟

پاسخ به این پرسش‌ها و پرسش‌های مشابه هم می‌تواند به شما کمک کند فعالیت کنونی را بهبود ببخشید وهم تغییری جدی در فعالیت‌های آینده به وجود آورید. چرا که تنها در صورت مشارکت دادن ذینفعان در روند کار، انجام فعالیت بیشتر در آینده برای شما ممکن خواهد بود.

خلاصه

ذینفعان کسانی هستند که می‌توانند روی یک فعالیت در باهمستان تاثیر داشته باشند و یا این‌‌که به‌صورت مستقیم و یا غیرمستقیم تحت تاثیر آن فعالیت قرار بگیرند. ذینفعان همچنین ممکن است شامل افرادی باشند که به دلایل مختلف علاقه زیادی به یک فعالیت دارند حتی اگر به‌صورت مستقیم از این فعالیت تاثیری نمی‌پذیرند. شناسایی کردن و مشارکت دادن ذینفعان می‌تواند بخش بزرگی از تضمین موفقیت یک فعالیت باشد. یکی از راه‌های تشخیص ذینفعان بررسی رابطه آن‌ها با فعالیت مورد نظر است. مهمترین دلیل برای شناسایی و فهمیدن علائق ذینفعان این است که می‌توانید آن‌ها را به‌عنوان مشارکت کننده در فعالیت‌تان جذب کنید. تحلیل یا نقشه‌کشی ذینفعان به این معنی است که تصمیم بگیرید چه کسانی در میان ذینفعان می‌توانند مثبت‌ترین و یا منفی‌ترین تاثیر را روی فعالیت شما داشته باشند. مشارکت دادن و توجه کردن به دغدغه‌های همه ذینفعان سازمان شما را به‌عنوان یک نهاد منصف، اخلاقی، و شفاف معرفی می‌کند.