منظور از «علل ریشهای» چیست؟
علل ریشهای دلایل ابتدایی مشکلات یا مسائلی هستند که در باهمستان دیده میشوند. تلاش برای یافتن چرایی بروز مشکلات یکی از بخشهای اساسی «فرایند حل مساله» برای رسیدن به پاسخ درست و همچنین کمک به شهروندان جهت اشراف بر مسائل است.
شگرد «اما چرا؟»
شگرد «اما چرا؟» راهی برای شناسایی علل اساسی مشکلات در باهمستان است. به این عوامل بنیادین اصطلاحا «علل ریشهای» میگویند.
در این شگرد برای بررسی یک مساله پرسشهایی جهت تعیین علل آن مطرح میشود. در هر مرحله، پس از پاسخ به پرسش قبلی، پرسش دیگری درباره چرایی این پاسخ مطرح میشود.
مثلا، وقتی کسی میگوید بسیاری از افراد فقیر در اجتماع با معضل مواد مخدر روبرو هستند، باید پرسید «چرا؟» پس از پاسخ به این پرسش، دوباره برای بررسی بیشتر این پاسخ باید پرسید «چرا؟» و این چراها تا جایی ادامه پیدا میکند که ریشه یا به عبارتی علت ریشهای این مساله مشخص شود.
چرا باید علل ریشهای را شناسایی کرد؟
یافتن راهحلی واقعی برای یک مساله به معنی آگاهی از علل واقعی آن است. اقدام عملی بدون شناسایی عوامل موثر در بروز مساله باعث میشود تلاشها به بیراهه کشیده شود و زمان و منابع هدر رود. اما با بررسی دقیق و کامل علل مساله، میتوان کار را در دست گرفت و مساله را از آن خود دانست، یعنی با تجربه کردن هر مساله میتوان به فهم بهتری از آن مساله رسید و انگیزه بیشتری برای رفع مشکل پیدا کرد.
شگرد «اما چرا؟» را میتوان برای یافتن علل اساسی یا «ریشهای» در خصوص افراد یا در سطح گستردهتر برای نظامهای اجتماعی بهکار گرفت:
-
با این روش میتوان مشخص کرد برای رسیدن به گروه هدف و ایجاد تغییر، کدام عوامل فردی را باید هدف گرفت؛ مثلا، سطح دانش، آگاهی، نگرشها، و رفتار.
-
آیا باید دانش مردم را درباره تغذیه بیشتر کرد؟
-
آیا برای جلوگیری از مصرف دخانیات، باید مهارتهای نه گفتن را به کودکان آموزش داد؟
-
آیا نوجوانان باید روش استفاده از وسایل ضد بارداری را بیاموزند؟
-
-
با این روش میتوان علل اجتماعی را بررسی کرد. مثلا، این روش میتواند در تعیین چرایی شدیدتر بودن یک معضل خاص در یک محله مشخص مفید واقع شود. این علل اجتماعی در سه دسته اصلی جای میگیرند:
-
عوامل فرهنگی مثل آداب و رسوم، باورها و ارزشها
-
عوامل اقتصادی مثل پول، زمین و منابع
-
عوامل سیاسی مثل قدرت تصمیمگیری
-
-
با این روش میتوان چند راهحل برای یک مساله مشخص پیدا کرد تا فردی که قرار است این راهحلها را به کار گیرد با گزینههایی روبرو شود که شاید قبلا نداشته است. به این ترتیب، احتمال گزینش راهحل درست بیشتر میشود، چون بسیاری از ابعاد مساله در روند «اما چرا؟» بررسی میشوند.
چه زمانی باید علل ریشهای را شناسایی کرد؟
- هر زمان که ضرورت پرداختن به مسالهای چالشبرانگیز در اجتماع احساس می شود. البته، شگرد «اما چرا؟» همیشه بهترین راه نیست و نباید در ۱۰۰ درصد موارد از آن استفاده کرد. این روش در یافتن راهحلهای گوناگون بسیار کارآمد است و روشی سریع و کمهزینه است که هرکس میتواند در هر زمان و هر جا اجرا کند. اما برای برخی مشکلات باید از روشهای دیگر مثل نظرسنجی، مصاحبه، یا جمعآوری دادهها بهره گرفت.
- هنگامیکه یک «راهحل» مطرح میشود و طرفدار پیدا میکند، ولی به نظر میرسد این راهحل به علل واقعی مساله نپرداخته است. مثلا، وقتی کسانی پیشنهاد میکنند برای حل مشکل گرسنگی خانوادههای فقیر در آمریکا، باید در روز شکرگزاری در این کشور بوقلمون رایگان توزیع شود.
- وقتی وجود مشکلی در اجتماع نادیده گرفته شده یا انکار میشود.
طرز استفاده از شگرد «اما چرا؟»
راهنمای شگرد «اما چرا؟»: در این قسمت، چگونگی استفاده از این روش را توضیح میدهیم. گروهی از افراد برای بررسی مسالهای در اجتماع، میپرسند علت این مساله چیست. هر بار که کسی پاسخی میدهد، فرد سوالکننده برای ادامه بررسی میپرسد «ولی چرا؟» یا «چطور میشد از بروز این مساله جلوگیری کرد؟»
مثال:
تعداد بسیار زیادی (تعداد بسیار کمی) از افراد اینطور (مثلا معتاد) هستند:
پرسش: ولی چرا؟
پاسخ: چون...
پرسش: ولی چرا؟
پاسخ: چون...
پرسش: آیا میشد از بروز این وضعیت جلوگیری کرد؟
پاسخ: بله.
پرسش: چطور؟
پرسش: ولی چرا؟
پاسخ: چون...
پرسش: ولی چرا؟
پاسخ: چون...
پرسش: ولی چرا؟
و این روند به همین شکل ادامه مییابد.
- نخست از افراد متاثر از مساله مورد نظر که میتوانند در حل آن نقش داشته باشند دعوت کنید تا در روند توفان فکری برای یافتن علل احتمالی شرکت کنند. هر چه این کارگروه بهتر بتواند از اعضای باهمستان نمایندگی کند، احتمال یافتن علل ریشهای بیشتر میشود.
- در گام بعدی، این کارگروه باید با طرح پرسش درباره علل یکی از مسائل اجتماع مثلا سوءمصرف مواد یا خشونت، این مساله را بررسی کند. هر بار که کسی پاسخی میدهد، اعضای گروه میپرسند: «ولی چرا؟»
مثال:
پای دختربچهای عفونت کرده
پرسش: ولی چرا؟
پاسخ: موقع راه رفتن، پایش روی خردهشیشه رفته است.
پرسش: آیا میشد از این وضعیت جلوگیری کرد؟
پاسخ: بله.
پرسش: چطور؟
پاسخ: بهتر بود کفش میپوشید.
پرسش: ولی چرا کفش نداشت؟
پاسخ: چون خانوادهاش پول برای خرید کفش ندارند.
پرسش: ولی چرا؟
پاسخ: پدر و مادرش بیکارند.
پرسش: ولی چرا؟
و تا آخر...
در این مثال، ریشهکاوی با شگرد چراهای پیاپی دست کم دو نتیجه متفاوت را در پی دارد. معیار انتخاب از بین این دو نتیجهگیری، بررسی محیطی برای هر یک از این دو مورد است. گاه یک مساله چند راهحل دارد، و باید ببینید کدام راهحل بیشتر با شرایط جور است. ریشهکاوی با شگرد «اما چرا؟» به خودی خود به بهترین راهحل منجر نمیشود، بلکه فقط چندین راه ممکن را مشخص میکند.
شگرد «اما چرا؟» در آمریکای جنوبی
دیوید ورنر، از مسئولان هماهنگی برنامههای بهداشت و سلامت باهمستان در آمریکای جنوبی، شگرد «اما چرا؟» را برای رسیدن به علل اساسی و ریشهای وضعیت نامناسب سلامت روستاییان در غرب مکزیک به کار گرفته است:
«...(اول) فقط علل سطحی این وضعیت نامناسب را میدیدم. به نظرم، کرمک و اسهال نتیجه بهداشت نامناسب و آلودگی آب بود. علت اصلی سوءتغذیه کمبود مواد غذایی در نواحی دورافتاده و کوهستانی بود که خشکسالی و سیل و وزش بادهای شدید کار کشاورزی را دشوار میکرد و معلوم نبود مردم بتوانند محصولی برداشت کنند.»
«کمکم متوجه شدم بسیاری از این خسارات، مثل مرگ کودکان یا از دست رفتن زمین یا امید مردم فقط علل سطحی ندارند، بلکه علل ریشهای اجتماعی دارند. عکسی هست از یک پسربچه بسیار نحیف در آغوش مادرش که سوءتغذیه دارد. این پسربچه دست آخر جانش را به خاطر گرسنگی از دست داد. خانوادهاش بسیار تهیدست بودند و هنوز هم هستند. پدر خانواده هر سال باید از یکی از زمینداران بزرگِ این ناحیه ذرت قرض میکرد. به ازای هر کیلو ذرت در زمان کاشت، باید سه کیلو ذرت در زمان برداشت پس میداد. این نرخ بهره بالا باعث میشد خانواده زیر بار قرض بیشتری برود. پدر خانواده هرچه تلاش میکرد باز هم باید ذرت برداشتی بیشتری را بابت قرضش به زمیندار میداد.» (برگرفته از: «کمک به آموزش مددکاران بهداشت و درمان» نوشته دیوید ورنر)
در این قضیه، به شکلی روشن از شگرد چراهای پیاپی ذکر نشده، اما ورنر با مطرح کردن این چراها توانسته به مردم در تحلیل مشکلاتشان کمک کند و از هدررفت منابع و روشها جلوگیری کند. او در مسیر تلاش برای رفع مشکلات، با این شگرد توانسته از علل سطحی مشکلات فراتر رود. مثلا، متوجه شده که علت سوءتغذیه شاید چیزی غیر از کمبود صرف مواد غذایی باشد.