فرم جستجو

بخش ۱۵. روش‌های کیفی برای ارزیابی مسائل باهمستان

استفاده از روش‌های کیفی ارزیابی،‌ نسبت به استفاده از داده‌های محض، برای درک بسیاری از مسائل باهمستان ضروری‌ است. آمار و ارقام برای مقایسه‌ تفاوت‌ها، سنجش پیشرفت و نمایش تلاش‌های باهمستان به خوبی کار می‌کنند، اما قادر به بیان انگیزه‌ها، نظرها، احساس‌ها و یا روابط نیستند. در این بخش به چگونگی کاربرد روش‌های کیفی ارزیابی و اینکه چه زمانی این روش‌ها را در برنامه‌ریزی‌های باهمستان بگنجانیم، می‌پردازیم.

روش‌های کیفی ارزیابی چیست؟

وقتی سنجش و تفسیر داده‌ها و ارقام به‌سادگی ممکن نیست، می‌توان از روش‌های کیفی ارزیابی برای جمع‌آوری این نوع از اطلاعات استفاده کرد. این روش‌ها برای شناخت معناهای ظریف و پنهان در پس آمار مثل احساسات، اقدامات کوچک، و یا تکه‌هایی از پیشینه‌ باهمستان که بر یک وضعیت جاری تاثیر می‌گذارد، به‌کار می‌روند. روش‌های کیفی ارزیابی این واقعیت را تایید می‌کند که تجربه یک امر عینی‌ است - به این معنا که از غربال برداشت‌ها و جهان‌بینی‌های مختلف مردمی که آن تجربه را از سر می‌گذرانند، عبور می‌کند - پس درک این برداشت‌ها و جهان‌بینی‌ها بسیار اهمیت دارد.

دو روش عمده‌ علمی برای جمع‌آوری اطلاعات وجود دارد: روش‌های کمی و روش‌های کیفی. روش‌های کمی نتایج خود را به شکل اعداد نمایش می‌دهند. این روش‌ها برای مقایسه به‌ کار برده می‌شوند و به پرسش‌هایی مثل «چقدر» و یا «چند مرتبه» پاسخ می‌دهند. به‌عبارت‌دیگر، این روش‌ها نتایج برنامه‌های باهمستان، تاثیرات تلاش‌ها برای توسعه اقتصادی و یا نگرش‌ها به یک مسئله در باهمستان را به آمار تبدیل می‌کند. روش‌های کمی در واقع همه امور و یا افراد تحت بررسی را با  آزمون‌ها و یا پرسش‌هایی مقایسه می‌کنند که پاسخ آن‌ قابلیت تبدیل شدن به آمار را دارد. به این صورت، همه چیز و همه کس با معیاری یکسان اندازه‌گیری می‌شود. بیشتر سیاست‌گذاران خواستار سنجش‌های کمی‌اند چون این گونه سنجش‌‌ها قابل اعتماد است، نتایج سنجش‌ها را می‌توان با یکدیگر مقایسه کرد و نیز به این دلیل که جایی برای گرایش‌های جانبدارانه باقی نمی‌گذارد.

روش‌های کیفی با اعداد و ارقام سروکار ندارند. آنها ممکن است از افراد بخواهند که به سوالاتی درباره مسائلی پیچیده، پاسخ‌هایی بلند بدهند و یا روابط و تاثیرات متقابل را در وضعیت‌های پیچیده مشاهده و بررسی کنند. وقتی از شمار زیادی از افراد می‌خواهید که واکنش خود به، و یا برداشت خود از، مسئله‌ای در باهمستان را بیان کنند، به احتمال زیاد پاسخ‌های متفاوت زیادی دریافت خواهید کرد. وقتی یک وضعیت پیچیده را مشاهده می‌کنید، ممکن است ابعاد مختلفی از آن وضعیت و نیز روش‌های متعددی برای تعبیر آن ابعاد، به چشم آید. در نتیجه، پژوهشگران و سیاست‌گذاران گاهی روش‌های کیفی را کمتر از روش‌های کمی، دقیق و یا قابل اتکا می‌دانند. این برداشت می‌تواند درست باشد اما طوری که خواهیم دید، اگر روش‌های کیفی با دقت به کار روند، می‌توانند اطلاعات قابل اتکایی به‌دست دهند.

روش‌های کیفی و کمی، در واقع، مکمل یکدیگرند. کاربرد این دو روش در کنار هم تصویر روشن‌تری از وضعیت موجود را نشان می‌دهند. چندین روش کیفی وجود دارد که می‌تواند در ارزیابی مسائل و یا سنجش نیازهای باهمستان به کار رود. این‌جا روش‌های اصلی را فهرست می‌کنیم و سپس در ادامه‌ این بخش با جزئیات بیشتر به آن‌ها خواهیم پرداخت.

روش‌های کیفی اصلی شامل این‌ها است:

  • مصاحبه انفرادی که می‌تواند ساختاریافته و یا ساختارنیافته باشد.
  • مصاحبه گروهی که شبیه مصاحبه‌ انفرادی‌ است اما به جای یک مصاحبه‌شونده، دو یا تعداد بیشتری مصاحبه‌شونده به شکل همزمان حضور دارند. مصاحبه‌های گروهی مزایایی دارند. چرا که مصاحبه‌شونده‌ها می‌توانند اظهارات یکدیگر را بررسی و تعدیل کنند و افکار هم را برانگیزانند. همزمان، مصاحبه‌کننده باید نقش گرداننده را هم ایفا کند و اطمینان یابد که هیچ کدام از مصاحبه‌شونده‌ها همه وقت را به خود اختصاص نمی‌دهند و دیگران نیز فرصتی منصفانه برای بیان نظرهای خود دارند.

یکی از شیوه‌‌های مصاحبه‌ جمعی، گروه تمرکز (focus group) است. این گروه ۶ تا ۱۰ عضو دارد و هدفش پاسخ دادن به پرسش‌ یا پرسش‌هایی مشخص است. در ضمن این گروه را یک گرداننده‌ آموزش‌دیده اداره می‌کند. بهتر است کسانی عضو این گروه شوند که همدیگر را نمی‌شناسند تا مطمئن شویم که فشارهای اجتماعی روی بیان نظرات توسط افراد تاثیر نمی‌گذارد. اگر گردانندگان آموزش‌دیده باشند، گروه‌ تمرکز می‌تواند روش مناسبی برای کسب اطلاعات دقیق درخصوص یک مسئله باشد.   

  • مشاهده که از نظارت یک واقعه تا زندگی در میان یک گروه هدف را برای شناخت آن دربرمی‌گیرد
  • جلسات باهمستان و یا دیگر جلسات گروهی بزرگ
  • تحلیل و تفسیر جزئیات ثبت شده، یادداشت‌ها و غیره. این مورد می‌تواند شامل مواردی چون بررسی کیفی داده‌های کمی، کاربرد داده‌های کمی به عنوان نقطه‌ آغاز ارزیابی‌های کیفی، و یا مطالعه موردی شود. هرچند مطالعه موردی همیشه برای ارزیابی مسائل و یا نیازهای باهمستان مفید نیست. اما برای متقاعد کردن سیاست‌گذاران و یا حامیان مالی نسبت به اهمیت آن مسائل و یا نیازها، می‌تواند بسیار موثر باشد.

بسیاری از اطلاعات کیفی تبدیل به آمار می‌شوند، هرچند این آمار همیشه دقیق نیست. جزییات مهمی ممکن است در روند تبدیل اطلاعات به آمار از دست برود و یا اینکه اطلاعات پیچیده‌تر از آن باشند که بشود آنها را به اعداد تبدیل کرد، مگر آنکه مدل رایانه‌ای و یا دیگر قالب‌های ریاضی را طراحی کنید که ظرفیت دریافت و تحلیل حجم بزرگی از متغیرها را داشته باشند.

از آن‌جایی که روش‌های کیفی به شما نتایجی می‌دهد که مقایسه‌ آن با هم یا حتی بررسی درستی و دقت آن‌ همیشه آسان نیست، افرادی که به دنبال شواهد قاطع و سریع هستند،‌ در صحت نتایج این روش‌ها تردید دارند. در واقع برای شناخت یک وضعیت هم سنجش‌های کیفی وهم کمی مهم و ضروری‌ هستند. وقتی شما مسائل باهمستان را به شکلی که پیش از این بحث شد، ارزیابی می‌کنید، اغلب با کاربرد هر دو روش کیفی و کمی‌ است که به تصویر کامل از وضعیت نزدیک می‌شوید. مشکل این‌جا متقاعد کردن افرادی‌ است - مثل سیاست‌گذاران، حامیان مالی و غیره - که لازم است متقاعد شوند که سنجش‌های کیفی شما قابل اتکا است.

چطور ارزیابی‌های کیفی را قابل اتکا کنیم:

  • گزارش باید کامل و دقیق باشد. ثبت مصاحبه‌ها، مشاهدات و دیگر اطلاعات باید تا جایی که امکان دارد با دقت و کامل صورت گیرد (مثلا ثبت کلمه به کلمه مصاحبه‌ها)
  • پرسش‌های درست را مطرح کرده و به آن‌ها جهت بدهید. هر چه بیان شما روشن‌تر باشد - و نیز هر چه پرسشی که می‌پرسید واضح‌تر باشد طوری که به درک واقعی و اقدام موثر منجر شود - اعتبار ارزیابی کیفی شما هم بیشتر خواهد بود.
  • روش‌های کیفی را مشخصا برای کسب اطلاعاتی استفاده کنید که با روش‌های کمّی نمی‌توانید آن اطلاعات را به آسانی به دست آورید. شما می‌توانید با روش کمی نشان دهید که تعداد ساکنان یک اقلیت مشخص در یک محله‌ خاص چقدر است، اما داشتن درکی روشن از روابط این اقلیت با همسایگانشان و چرایی چنین روابطی با استفاده از روش‌های کمی بسیار دشوار است.
  • روش‌ یا روش‌هایی را به کار گیرید که به شما به بهترین وجه کمک می‌کنند که پاسخ پرسش‌های خود را بیابید. اگر می‌خواهید وضعیت زمین‌های خالی در یک شهر را بدانید، احتمالا پرس‌وجو از مردم کمتر به شما کمک خواهد کرد تا بازدید شما از آن زمین‌ها و مشاهده وضعیت.  
  • واقعیت عینی را از احساسات و دیدگاه‌های انتزاعی خود و دیگران جدا کنید و اطمینان یابید که یافته‌های شما عینی است.

چرا باید از روش‌های کیفی برای ارزیابی استفاده کنیم؟

دلیل اصلی استفاده از روش‌های کیفی این است که ارزیابی باهمستان دربرگیرنده پرسش‌ها و ابعادی‌ است که روش کیفی بهتر از روش کمی می‌تواند به آن‌ها بپردازد. روش‌های مورد استفاده‌ شما را پرسش‌های شما تعیین می‌کنند. ولی از آن‌جا که ممکن است متقاعد کردن سیاست‌گذاران و گروه‌های مشابه به مفید بودن روش‌های کیفی دشوار باشد، پس اصولا چرا باید آن‌ها را به کار برد؟ برخی از دلایل عمده به کارگیری روش‌های کیفی این‌ها هستند:

  • روش‌ کیفی به پرسش‌هایی پاسخ می‌دهد که روش‌های کمی قادر به پاسخگویی نیست. روش‌های کیفی بهتر می‌توانند به پرسش‌های «چرا» و «چگونه» پاسخ دهند و افزون بر آن در این فرآیند، اطلاعات دیگری نیز به دست می‌دهد.
  • روش‌ کیفی، بی‌واسطه با جمعیت و باهمستان مورد نظر شما ارتباط برقرار می‌کند. به طور کلی روش‌های کیفی در مقایسه با روش‌های کمی،  به صورت مستقیم به سراغ منابعی می‌روند که می‌توانند پاسخ‌گوی پرسش‌های پیچیده باشند.
  • روش‌ کیفی می‌تواند واقعیت‌های پوشیده‌ و زیرین یک وضعیت خاص را آشکار کند. این روش‌ها می‌توانند به شما درباره‌ پیشینه باهمستان و یا یک مسئله معین توضیح دهند؛ این‌که چه کسانی موافقان و مخالفان اصلی ایده‌های متفاوت هستند، اعضای باهمستان به چه کسانی گوش می‌دهند و نکته‌های دیگری از این دست. در ارزیابی وضعیت، این‌ها می‌توانند اطلاعات بسیار مهمی باشند.
  • روش‌ کیفی قادر است گروه‌های علاقه‌مند و یا کل باهمستان را در فرآیند ارزیابی مسائل و یا نیازهای باهمستان مشارکت دهد.
  • روش‌ کیفی، به نسبت روش‌ کمی، وارسی عمیق‌تری از وضعیت یا باهمستان را ممکن می‌سازد.
  • روش‌ کیفی عوامل انسانی را بازشناسی می‌کند. هرچند اطلاعاتی که از روش‌های کیفی به دست می‌آید اغلب انتزاعی‌ است، اما با در نظر گرفتن انتزاعی بودن آن پذیرفته و تحلیل می‌شود.

چه زمانی از روش‌های ارزیابی کیفی استفاده کنیم؟

پاسخ این سوال به میزان زیادی به سوالی که می‌پرسید بستگی دارد. چهار مرحله اولی که در زیر آمده، بر راهنماهایی استوار است که برای روش‌های ارزیابی سریع به کار می‌روند:

  • هنگامی که به اطلاعات کیفی و تشریحی نیاز دارید؛
  • هنگامی که تلاش می‌کنید علت‌ها و انگیزه‌های رفتار مردم و یا چگونگی عملکرد آن‌ها در وضعیت‌های خاص را درک کنید؛
  • هنگامی که داده‌های کمی را تحلیل می‌کنید؛
  • وقتی روی تدوین پیشنهادها و توصیه‌های مشخصی کار می‌کنید؛
  • هنگامی که می‌خواهید در ارزیابی‌ها، باهمستان را تا حد امکان به شکل مستقیم مشارکت دهید؛
  • زمانی که پژوهش‌های مشارکتی در باهمستان انجام می‌دهید (مثلا مشارکت دادن باهمستان به شکل مستقیم در برنامه‌ریزی و اجرای ارزیابی)؛
  • وقتی داده‌های کمی در دسترس نیست و یا به دست آوردن این داده‌ها ناممکن است؛
  • هنگامی که ظرفیت لازم برای کاربرد روش‌های کمی را در اختیار ندارید.

روش‌های کیفی را چگونه باید به کار برد؟

به ندرت می‌شود گفت که فقط یک راه درست برای انجام کاری وجود دارد. ما چند گام را در کاربرد روش‌های کیفی برخواهیم شمرد که شامل راهنماهایی برای انجام مصاحبه و نیز مشاهده است که این دو شیوه از رایج‌ترین شیوه‌‌ها در این زمینه به شمار می‌روند. (بیشتر این رهنمودها در کاربرد روش‌های کمی نیز صدق می‌کند.)

کار را با تصمیم درباره این‌که چه چیزی می‌خواهید بدانید، آغاز کنید.

اهمیت تصمیم‌گیری درباره‌ اینکه به چه چیزی می‌خواهید پی‌ ببرید، ویژگی ارزیابی شما را تعیین می‌کند. به این معنا که پرسش‌های شما را مشخص می‌کند، افرادی را که باید به پرسش‌ها پاسخ دهند به شما می‌شناساند، چگونگی کارکرد را تعیین می‌کند و چیزهایی از این دست. بدون این ساختار حداقلی، احتمالا در میان توده‌ای از اطلاعات سامان‌نیافته سردرگم خواهید شد.

رویکردهای زیادی نسبت به ارزیابی باهمستانی وجود دارد، و به همان نسبت، پرسش‌هایی که برای آغاز ارزیابی خود باید انتخاب کنید. چه بسا بیش از یک رویکرد یا پرسش را برای آغاز ارزیابی برگزینید، اما مهم است است که به روشنی بدانید به دنبال چه هستید.

برخی از پرسش‌های ممکن:

  • جدی‌ترین مسئله‌ کلی یا مشخصی که باهمستان با آن مواجه است، چیست؟
  • باهمستان به چه خدماتی بیشترین نیاز را دارد؟ چه کسانی بیشترین نیاز را به این خدمات دارند؟
  • آیا مردم از خدماتی که در حال حاضر وجود دارد، استفاده می‌کنند؟
  • امکانات مهم باهمستان چیست؟ چطور می‌توان آن‌ها را تقویت کرد؟
  • آیا نیروهایی در تضاد با منافع عمومی باهمستان وجود دارند که باید با آن‌ها مقابله کرد؟
  • چه کسانی بایستی در یک ائتلاف یا ابتکارعمل دخیل باشند؟

روشی را انتخاب کنید که مناسب برای پیدا کردن اطلاعاتی باشد که دنبالش هستید

اگر می‌خواهید درباره رفتار جمعی مردم بدانید، احتمالا شیوه‌ مشاهده مستقیم را برخواهید گزید. مثلا، مشاهده مادران و کودکان آن‌ها در اتاق انتظار یک درمانگاه ممکن است به شما اطلاعاتی درباره میزان اضطراب مادران و یا شیوه‌های مراقبت از کودکان بدهد. اما اگر می‌خواهید نظر مردم و یا احساس آنها را نسبت به مسائل بدانید، اشکال مختلف مصاحبه احتمالا مفیدتر خواهد بود.

کسانی که قرار است اطلاعات را گردآوری کنند، انتخاب کرده و در صورت نیاز آموزش‌های لازم را به آن‌ها بدهید.

در روش‌های کیفی که در آن ارتباطات اغلب شخصی‌ است، این پرسش که کار به چه کسی سپرده شود، بسیار مهم است.

پژوهشگران دانشگاهی و یا کسانی که باهمستان آنها را غریبه یا «دیگران» تلقی می‌کند - چه به خاطر رفتار و گفتارشان و چه به این دلیل که آنها به باهمستان مورد مطالعه تعلق ندارند - ممکن است در جمع‌آوری اطلاعات صحیح و دقیق از مردمی که نسبت به طبقات اجتماعی و تفاوت‌های فرهنگی حساس‌اند، دچار مشکل شوند. بنابراین، اغلب معقول‌تر آن است که افرادی از باهمستان را در این زمینه آموزش داد تا آنها که قرار است به پرسش‌ها پاسخ دهند و نظرات خود را بیان کنند، به گردآورندگان اطلاعات اعتماد داشته باشند و یا حداقل با آنها و رفتار و گفتارشان آشنا باشند.

فردی که قرار است به کار گردآوری اطلاعات بپردازد، باید تسلط کامل بر زبان و فرهنگ مصاحبه‌شونده‌ها داشته باشد.

اگر گردآوری اطلاعات را به اعضای باهمستان یا گروه خاصی می‌سپارید - به این دلیل که مثلا با زبان باهمستان آشنایند و می‌توانند ارتباط بهتری با مردم برقرار کنند و یا به این دلیل که می‌خواهید آن‌ها را در کار مشارکت دهید و یا صرفا به این دلیل که باور دارید از پس انجام این کار برمی‌آیند - باید آن‌ها را آموزش دهید تا اطمینان یابید اطلاعاتی که با خود می‌آورند، قابل اتکا خواهد بود. برخی از عناصر آموزشی برای این افراد، بسته به نوع روش‌هایی که به کار می‌برند، می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • چه ثبت کنند و چگونه؛
  • شگرد‌های مصاحبه و نیز هدف دقیقی که مصاحبه دنبال می‌کند و اینکه این هدف چگونه و در کجای تصویر بزرگتری که از ارزیابی داریم، جا می‌گیرد؛
  • شگرد‌های مشاهده؛
  • آموزش دیگر روش‌ها مثلا اجرای مصاحبه‌های گروهی؛
  • آموزش نکات تخصصی و کلیدی پژوهشگری. مثلا افراد باید بدانند که تحقیق چطور کار می‌کند و از کنجکاوی لازم برخوردار باشند، به جزئیات توجه کنند و اطلاعات دریافتی را با سرعت کافی پردازش کنند تا بتوانند سوال بعدی خود را طراحی کنند.

تعیین کنید که از چه کسی و از کجا باید اطلاعات را به دست آورید.

شاید ترجیح دهید که نظرات همه بخش‌های باهمستان را بشنوید، اما برخی مسئله‌ها و وضعیت‌ها، صحبت با افراد مطلع خاصی را می‌طلبد. برخی از مصاحبه‌شونده‌ها ممکن است سمت‌های رسمی داشته باشند، یا اعضای یک گروه جمعیتی یا فرهنگی مشخص باشند، یا از یک منطقه‌ جغرافیایی خاص باشند و یا افرادی باشند با ویژگی‌های خاص (مثلا: والدین کودکان خردسال، افراد معلول، مردان ۱۸-۲۴ سال،‌ مردمی که به فشار خون مبتلایند).

مشاهده می‌تواند متمرکز بر افراد باشد. در اینصورت پرسش این نیست که کدام افراد بلکه پرسش فعالیت یا وضعیت آنها است و این موارد باید مورد مشاهده قرار گیرند. اگر مشاهده بر افراد متمرکز نبود و مثلا هدف آن فعالیت‌های خیابانی در محله‌های مختلف و یا چگونگی استفاده‌ مردم از یک پارک عمومی‌ بود، آنگاه نیاز نیست که روی یک جمع خاص تمرکز کنید بلکه آن محل باید موضوع مشاهده باشد.

گردآوری اطلاعات

حالا زمان آن است که شما و یا افرادی که انتخاب کرده‌اید، کار گردآوری اطلاعات مورد نیاز را آغاز کنید.

مصاحبه‌

همان‌طور که گفته شد، مصاحبه یا ساختار یافته است یا ساختار نیافته. در مصاحبه ساختاریافته‌ای که سوالات دقیق و سخت‌گیرانه طراحی شده‌اند، از همه مصاحبه‌شوندگان پرسش‌هایی یکسان و با ترتیب یکسان پرسیده می‌شود و فضای زیادی برای انحراف از موضوع مشخص مصاحبه وجود ندارد. مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته نیز ممکن است بر فهرستی از پرسش‌های مشخص استوار باشند. هرچند باید تلاش شود که مصاحبه‌شونده به همه‌ آن‌ها پاسخ دهد، با این وجود، مصاحبه‌کننده ممکن است گفتگو را به سمت موضوعاتی جالب‌ توجه سوق دهد و یا مصاحبه‌شونده را ترغیب کند که درباره‌ دیگر موضوعات مرتبط نیز صحبت کند. در مقایسه، مصاحبه‌ ساختارنیافته انعطاف‌پذیر‌تر است و بیشتر شبیه یک گفتگو است تا مصاحبه‌ای رسمی.

هرکدام از این رویکردها معایب و مزایای خود را دارند. یک مصاحبه ساختاریافته می‌تواند مصاحبه‌شونده را به تمرکز بر پرسش‌ها و روند مصاحبه وادار کند و در نتیجه پاسخ‌هایی خوب به دست دهد. مصاحبه‌ نیمه‌ساختاریافته ممکن است به مصاحبه‌شونده اجازه دهد که راحت و خودمانی باشد و در نتیجه نظرش را صریح‌تر و رک‌تر بیان کند. این‌که چه نوع مصاحبه‌ای را انتخاب می‌کنید، بستگی به ماهیت اطلاعاتی دارد که به دنبال آن هستید، نیازهای افرادی که با آنها مصاحبه می‌کنید و نیز راحتی خود شما با نوع مصاحبه.

اگر قرار است نتایج مصاحبه‌ها منتشر شود، حتی زمانی که مصاحبه‌شونده به شکل ناشناس با شما مصاحبه می‌کند، بهتر است از او برای انتشار و یا کاربرد اطلاعات مصاحبه به شکلی دیگر اجازه بگیرید.

  • در جریان مصاحبه تلاش کنید پرسش‌های باز مطرح کنید و نه سوالاتی که پاسخ آن‌ها بله/خیر است.
  • حرف مصاحبه‌شونده را خیلی سریع قطع نکنید. اهمیت روایتی که بیان می‌کنند و یا آنچه شما از لابلای آن می‌توانید بفهمید،‌ شاید از اهمیت آن‌چه به شکل مستقیم می‌گویند کمتر نباشد.

مصاحبه‌ گروهی، هم به مصاحبه‌های انفرادی شباهت دارد و هم با آن‌ها متفاوت است. اصول راهنمای کار - که پرسش‌های شما روشن باشد و باز و غیر آن - در مورد هر دو نوع مصاحبه صدق می‌کند،‌ اما مصاحبه‌های گروهی پویایی خاص خود را دارند. در این شکل، مصاحبه بیشتر به یک بحث گروهی شبیه می‌شود و نقش مصاحبه‌کننده بیشتر آن است که اطمینان یابد همه فرصت بیان نظرات خود را خواهند داشت. از این‌رو باید به مهار افرادی بپردازد که می‌خواهند بحث را به خود اختصاص دهند و همزمان مسیر مصاحبه را به سمت ایده‌ها و اطلاعات سوق دهد و نه شخصیت‌ها.

مصاحبه‌های گروهی برای موقعیتی که منابع - و در نتیجه مصاحبه‌کننده‌ها - محدود باشد، مفید است و یا زمانی که شمار علاقه‌مندان به مصاحبه زیاد باشد. با این‌حال، بهتر است تعداد افراد در مصاحبه‌ گروهی بیشتر از پنج یا شش نفر نباشد و مصاحبه‌‌کنندگان باید برای مهارت‌های پایه در تسهیلگری مصاحبه گروهی آموزش دیده باشند و یا آموزش ببینند.

مشاهده

در عرصه فعالیت‌های باهمستان دو نوع مشاهده وجود دارد: مستقیم و مشارکتی.

مشاهده مستقیم یا منفعل به معنای نظارت بر محل، مردم و یا فعالیت‌ها است، بدون هیچ‌گونه دخالت و یا مشارکت‌ مشاهده‌گر در آن‌چه که رخ می‌دهد. مشاهده‌گر به اصطلاح «مگس روی دیوار» است، اغلب ناشناس باقی می‌ماند و کاری بجز تماشا و ثبت آن‌چه می‌بیند و می‌شنود، انجام نمی‌دهد. مشاهده مستقیم،‌ مثلا برای مشاهده‌ چگونگی استفاده مردم از یک پارک عمومی ممکن است با کمک یک یا چند مشاهده‌گر انجام شود که صرفا جایی در پارک می‌نشیند و یا در اطراف آن چند ساعت و یا حتی چند روز قدم می‌زنند. گاهی ممکن است از افرادی که به پارک آمده‌اند، سوالی بپرسند، اما تا جایی که ممکن است پرسش را عادی و بدون جلب توجه و بدون آن‌که خود را پژوهشگر معرفی کنند، می‌پرسند.

مشاهده مشارکتی یا فعالانه به معنای حدی از مشارکت پژوهشگر در زندگی افرادی‌ است که موضوع مشاهده‌ هستند؛ آموختن از آنها و مشارکت در امور فرهنگی، جشن‌ها، رسوم و فعالیت‌های روزمره‌ آن‌ها. مثلا مشاهده‌گر فعال در پارکی که پیشتر مثال زدیم ممکن است در فعالیت‌هایی که قراراست مشاهده کند، مشارکت هم بکند - مثلا در یک بازی والیبال که مرتب برگزار می‌شود، مسابقه اسکی زمستانی میان تیم‌های کشوری، بیرون بردن سگ‌ها و مثل آن - و به این صورت با افرادی که در این فعالیت‌ها حضور دارند، آشنا شود. مشاهده‌گر همچنان احساس و واکنش‌های خود را نیز - مثلا نسبت به استفاده از پارک یادشده - زیر نظر خواهد داشت تا احساس دیگران نسبت به آن را بهتر درک کند. مشاهده‌گر فعال احتمالا سوالات زیادی از دیگران می‌پرسد و باکی نیست اگر خود را به عنوان پژوهشگر به آنها معرفی کند.

هر دو نوع مشاهده می‌تواند در ارزیابی باهمستانی مفید باشد. هر مشاهده‌گر فعال در چنین وضعیتی، خود عضو گروهی‌ است که موضوع مشاهده‌ اوست. مشاهده مستقیم هم در بیشتر اوقات به عنوان ابزار ارزیابی به کار می‌رود. فارغ از نوع مشاهده، این کار باید طوری انجام شود که اطلاعات حاصله از آن قابل اتکا باشد.

وحالا راهنمایی‌هایی برای رسیدن به این هدف:

  • درباره‌ پرسش‌هایی که مشاهده شما قرار است به آن پاسخ دهد، به دقت بیاندیشید؛
  • از خود بپرسید چه کسی را و کجا باید مشاهده کنم تا پاسخ سوالاتم را دریابم؟
  • مشخص کنید کجا و برای چه مدتی مشاهده باید انجام شود.

چه چیزی را باید مشاهده و ثبت کنید؟ این امر بستگی به پرسش‌هایی دارد که می‌خواهید پاسخ آن را به دست آورید، اما برخی از اصول پایه شامل این‌ها است:

  • خصوصیات فیزیکی محیطی، مانند وضعیت هوا، ساختمان، موقعیت جغرافیایی.
  • زمان و تقویم شامل ساعت، روز، هفته و سال
  • جزئیات مربوط به افراد (سن، نژاد/قوم، جنیست، پوشش و غیر آن)
  • فعالیت‌ها، رویدادها و یا مکان‌ها و وضعیت‌هایی که مشاهده می‌شوند و توضیح هر یک از این‌ها
  • ماهیت روابط متقابل مردم
  • واکنش‌های واضح مردم نسبت به یک مکان، وضعیت، فعالیت یا رویداد - مثبت، منفی، خوشحالی، سردرگمی، خشم، ناامیدی و غیر آن.
  • وضعیت فیزیکی و اجتماعی مشاهده‌گر (ناشناس، جدا از دیگران، مشاهده فعال و غیر آن)
  • واکنش‌ها و نگرش‌های خود مشاهده‌گر از جمله راحتی فیزیکی و روانی کار مشاهده. این‌ها باید به صورت جدا از مشاهده ثبت شوند و ایده‌آل آن‌ است که بر ثبت عینی آن‌چه مشاهده می‌شود تاثیر نگذارند.

مشاهده را چگونه ثبت کنید؟ بستگی به ماهیت مشاهده و منابع شما دارد. در بیشتر موارد، ثبت با استفاده از دفتر، قلم و یا کامپیوتر صورت می‌گیرد. اگر ثبت همزمان با مشاهده دشوار است، ممکن است بخواهید بعد از ترک محل مشاهده، کار ثبت را انجام دهید - اما این کار را باید هرچه زودتر آغاز کنید تا جزییات را فراموش نکنید و یا دچار خطا نشوید.

تحلیل اطلاعات

وقتی اطلاعات خود را از هر روش کیفی که لازم می‌دانید، گرد‌ آوردید، آن وقت باید دریابید که این اطلاعات به شما چه می‌گویند. گام آخر در این جا کاربرد این اطلاعات و تفسیرهای به دست‌ آمده از روش‌های کیفی‌ برای بهبود باهمستان است. هیچ ارزیابی در جهان مفید نیست، مگر آن‌که منجر به اقدامی‌ شود که هدف از آن آوردن ایجاد بهبود وضعیت و تغییر مثبت است.

خلاصه

روش‌های کیفی گردآوری اطلاعات اغلب در ارزیابی باهمستان بسیار مفید است، به ویژه وقتی که در همراهی با روش‌های کمی - که نتایج آماری به دست می‌دهد - به‌کار رود.