فرم جستجو

بخش ۸. درس‌های آموخته از تجربه سازماندهی و تغییر در باهمستان

سازماندهی در باهمستان چیست؟

سازماندهی در باهمستان فرآیند گردهم آمدن مردم به منظور پرداختن به مسئله‌ای‌ است که برای آن‌ها اهمیت دارد؛ مثلا، اعضای یک باهمستان برای بهبود وضعیت کودکان برنامه‌ریزی می‌کنند. همسایه‌‌ها دست در دست به مصرف مواد مخدر و خشونت در محله خود اعتراض می‌کنند. پیروان یک دین در همکاری با هم برای بهبود وضعیت مسکن در باهمستان تلاش می‌کنند. این‌ها مثال‌هایی از سازماندهی در باهمستان است.

چه نوع باهمستانی دست به سازماندهی می‌زند؟

سازماندهی در باهمستان در زمینه‌های مختلفی رخ می‌دهد که در تعریف «باهمستان» از آن یاد کرده‌ایم:

مکان مشترک​

افرادی دور هم جمع می‌شوند که در یک مکان مشترک، مثلا یک محله یا شهر و یا شهرک به سر می‌برند. مثلا ساکنان یک محله ممکن است برای رسیدگی به نگرانی‌هایی درباره ایمنی، مسکن و یا خدمات اولیه دور هم جمع شوند. حل معضل از طریق سازمان‌های موجود در باهمستان و انجمن‌های محله‌ای، یک شکل رایج عملکرد مبتنی بر مکان مشترک است.

وضعیت و یا محل کاری مشترک​

‍سازماندهی در باهمستان در میان افرادی که وضعیت و یا محل کاری مشترک دارند نیز اتفاق می‌افتد. مثلا، اتحادیه‌های صنعتی و یا کشاورزی می‌توانند افرادی را که نگران شرایط کاری، امنیت شغلی، دستمزد و یا تسهیلات کاری هستند، دور هم جمع کند.

تجربه‌ها و یا نگرانی‌های مشترک ​

وقتی گروهی از مردم تجربه و یا نگرانی مشترک دارند، فرصت خوبی برای سازماندهی باهمستانی است. مثلا، این نوع از سازماندهی ممکن است میان افرادی شکل گیرد که از فرصت‌های کافی شغلی، مسکن، آموزش و یا دیگر عوامل تاثیرگذار در رفاه برخوردار نیستند.

سازماندهی مستمر در میان افرادی پیش می‌آید که نگران مسائلی مثل مصرف مواد مخدر، خشونت و یا مشکلات مرتبط با مراقبت از کودکان هستند. افرادی که از نژاد و قوم مشترکی هستند نیز ممکن است در خصوص مسائلی مثل تبعیض و دیگر موانع دستیابی به اهداف مشترکشان گرد هم آیند. همچنین، افرادی که معلولیت‌های جسمی دارند نیز ممکن است دور هم جمع شوند و به دنبال ایجاد شرایطی باشند که به زندگی مستقل آن‌ها کمک می‌کند.

چند نمونه از اشکال مختلف سازماندهی در باهمستان​

آیا هدف یک سازمان در باهمستان باید ترغیب همکاری میان افرادی باشد که نگرانی‌ها و علاقه‌مندی‌های مشترک دارند، یا مقابله با صاحبان قدرت؟ چنین پرسشی نادرست است و زمینه‌ کاری سازمان را در باهمستان در نظر نمی‌گیرد. اشکال مختلفی از سازماندهی در باهمستان وجود دارد که در زمینه‌هایی متفاوت می‌تواند عملکردی متناسب با آن زمینه‌ها داشته باشد.

برنامه‌ریزی اجتماعی​​

برنامه‌ریزی اجتماعی با تکیه بر اطلاعات و تحلیل‌های مرتبط به رسیدگی به مسائل عمده در باهمستان، مثل آموزش، توسعه توانمندی‌ها کودکان و یا سلامت محیط، انجام می‌شود. مثلا برنامه‌ریزی شورای شهر و یا کارگروه‌ها (معمولا) با کارشناسانی صورت می‌گیرد که اهداف دور و نزدیک را تعیین می‌کنند و به هماهنگی تلاش‌ها و بررسی اهداف به دست آمده می‌پردازند.

اقدام اجتماعی​

اقدام اجتماعی دربرگیرنده‌ تلاش‌ها برای افزایش قدرت و منابع افراد کم‌درآمد و یا گروه‌هایی‌ است که در حاشیه قرار دارند. مثلا، سازمان‌های حامی حقوق معلولان و یا کنترل دخانیات اغلب از رویکردهای مبتنی بر اقدام اجتماعی استفاده می‌کنند. آن‌ها ممکن است به شگرد‌های مختل‌کننده (از جمله طرح دعوای حقوقی،‌ تحصن و یا تحریم) دست بزنند تا توجه افرادی را که در قدرت هستند، به مسائل مورد نظر خود جلب کنند.

این سازمان‌ها به راه‌اندازی فعالیت‌های اجتماعی مثل اعتراض جمعی و یا اعتصاب روی می‌آورند تا آن‌ها که در موضع قدرت هستند (مثلا کارفرمایان) را وادار به توافق با خواسته‌های خود کنند. مثلا، گروهی از معلولان ممکن است نسبت به سیاست‌های تبعیض‌آمیز یک شرکت یا نهاد تجاری نسبت به معلولان، در مقابل ساختمان آن دست به اعتراض بزنند. و یا یک کمپانی تولید کننده دخانیات ممکن است در پی طرح دعوای حقوقی از سوی کنشگران اجتماعی بپذیرد که تبلیغات سیگار را محدود کند. شگردهای اقدام اجتماعی در وضعیت‌هایی که تنازع منافع به وجود می‌آید و یا توازن قدرت به هم می‌خورد، به کار گرفته شود.

توسعه محلی​

توسعه محلی راه دیگری برای ترغیب مردم به کار با یکدیگر است. این امر فرایند توافق جمعی یک گروه بر سر نگرانی‌های مشترک و همکاری با هم برای حل یک معضل است. مثلا، ساکنان یک محله شهری یا یک روستا ممکن است در تعریف مسائل تاثیرگذار بر زندگی‌شان، مثل دسترسی به فرصت‌های شغلی و یا آموزش بهتر، توافق کنند و سپس در همکاری با هم آن نگرانی را برطرف سازند.

ائتلاف در باهمستان

صورت دیگری از سازماندهی در باهمستان می‌تواند ترکیبی از هر سه راهکار بالا باشد. مثلا، ائتلافی در باهمستان ممکن است عناصری از برنامه‌ریزی اجتماعی و توسعه محلی را برای رفع نگرانی‌های مشترک، مثل مراقبت از کودکان و یا یافتن راهکاری برای معضل مصرف مواد مخدر، به کار گیرد. هدف بسیاری از این دست ائتلاف‌ها تغییر وضعیت باهمستان از طریق اجرای برنامه‌ها، سیاست‌ها و اقدامات مختلف با هدف حفاظت مردم در برابر نگرانی‌ها و یا کاهش آن نگرانی‌ها است. انواع ائتلاف ممکن است در سطح یک محله، کشور، منطقه و حتی بالاتر از آن صورت گیرد.

چه درس‌هایی می‌توان از سازماندهی در باهمستان و تغییر آموخت؟

نکات فشرده‌ای که در زیر می‌آید، برخی از درس‌هایی‌ است که از تجربه‌های مختلف سازماندهی اجتماعی آموخته‌ایم. این درس‌ها به شکل موضوعات عمومی مرتبط با کار سازماندهی و تغییر در باهمستان تنظیم شده و با تجربه عملی در این زمینه‌ها به دست آمده است:

  • درک (و تاثیرگذاری بر) موقعیت و شرایط باهمستان
  • برنامه‌ریزی برای باهمستان
  • اقدام و بسیج برای باهمستان
  • درک (و پرداختن به) مخالفت‌ با تغییر و مقاومت در برابر تغییر
  • مداخله و پایدارسازی تلاش‌ها
  • ترویج تغییر در باهمستان
  • نفوذ بر تغییر سیستم‌ها (و یا فراتر از آن)
  • دستیابی به بهبود در سطح باهمستان

خلاصه

هدف بنیادین سازماندهی در باهمستان، یعنی کمک به مردم برای کشف اهداف مشترک و دستیابی به آن، از ارزش‌ها، آگاهی و تجربه سرچشمه می‌گیرد. در این بخش، ما از آموخته‌ها و تجربه‌های نسل قبلی کنشگران باهمستان ( هرکدام با ۴۰ سال تجربه به طور میانگین) در خصوص سازماندهی صحبت کردیم. این‌ تجربه‌ها و اطلاعات زیر موضوعات کلی کار سازماندهی در باهمستان تنظیم شده است.

اغلب، یکی از ویژگی‌های سازماندهی در باهمستان این است که «از پایین به بالا» عمل می‌کند: به این معنا که افرادی با توان کمتر دور هم جمع می‌شوند تا مسئله‌ای را که برای آن‌ها مهم است، رفع کنند. مثلا، تلاش‌هایی که در این سطح از باهمستان آغاز می‌شوند، ممکن است نیازمند برنامه‌ریزی از سوی یک نهاد محلی باشد؛ مثل اعتراضاتی که یک سازمان حامی مستاجران به راه می‌اندازد و یا تلاش جمعی گروهی از خانواده‌‌های کم‌درآمد برای بهبود شرایط مسکن.

با این‌همه، سازماندهی در باهمستان می‌تواند به عنوان راهبردی «از بالا به پایین» نیز عمل کند؛ مثلا هنگامی که مقام‌های دولتی، یا آن‌ها که از قدرت تصمیم‌گیری برخوردارند، با یک جمع در باهمستان برای تدوین یک سیاست خاص و یا تخصیص منابع همگام می‌شوند. مواقعی نیز هست که هر دو رویکرد «بالا به پایین» و «پایین به بالا» می‌تواند برای یک سازمان در باهمستان مفید باشد؛ مثلا هنگامی که مقامات انتصابی در تبانی با یکدیگر تلاش می‌کنند که ثبت‌نام اقلیت‌ها برای رای‌دهی را دشوارتر کنند. افزون براین، هر دو رویکرد می‌تواند در هماهنگی با یکدیگر کار کند؛ به عنوان مثال، هنگامی که کمپین و یا تظاهراتی در حمایت از تغییر یک سیاست از سوی مقام‌های انتصابی و یا انتخابی به راه انداخته می‌شود.

راهبردهای سازماندهی در باهمستان می‌تواند در خدمت ارزش‌ها و اهداف یک جمع باشد. مثلا موضوع سقط جنین را در نظر بگیرید: آن‌هایی که طرفدار حق انتخاب زن در خصوص سقط جنین هستند، ممکن است از شگرد‌هایی مثل تظاهرات در حمایت از سیاست‌ها و اقداماتی استفاده کنند که آزادی‌های فردی را گسترش می‌دهد (مثلا حق زن در انتخاب سقط جنین). به همین شکل، آن‌هایی که طرفدار «حق حیات» هستند (مخالفان سقط جنین) نیز ممکن است از راه‌های مشابه به دنبال تغییرات و سیاست‌هایی باشند که تضمین‌کننده ارزش‌هایی مثل امنیت و حق حیات است (از جمله «حق» حیات یک جنین متولد نشده). ما، بسته به ارزش‌ها و باورهای‌مان، ممکن است با استفاده‌ از شگردهای مختل کننده در چنین وضعیت‌هایی موافق باشیم و یا آن را محکوم کنیم.

چه رابطه‌ای میان ارزش‌ها و ویژگی‌های یک کنشگر اجتماعی و تجارب و محیط‌هایی که آن‌ ارزش‌ها و ویژگی‌ها را شکل داده، با کار سازماندهی و تغییر در باهمستان وجود دارد؟ پیشینه‌ و تجربه فردی، مثلا این که فرد باورمند به ارزش‌های معنوی است و یا اینکه به دلیل تعلق به یک گروه قومی خاص مورد تبعیض قرار گرفته، می‌تواند در گرایش یک کنش‌گر اجتماعی به طرفداری از ارزش‌های خاصی مثل عدالت اجتماعی و برابری تاثیر داشته باشد و در نتیجه کار سازماندهی در باهمستان آن فرد نیز همخوان با چنین گرایش‌هایی خواهد بود.

ویژگی‌ها و رفتارهای سازمان‌دهندگان در باهمستان (مثل احترام به دیگران و تمایل به شنیدن سخن آن‌ها) چگونه می‌تواند در گردهم آوردن مردم مفید باشد؟ بسیاری از این خصوصیت‌ها و رفتارها، از جمله روشنی دیدگاه، ظرفیت حمایت و ترغیب و مدارا، همان است که در رهبران در عرصه‌های دیگر می‌توان دید.

و سرانجام این‌که، رهبری در کار باهمستانی می‌تواند با چند پرسش خوب آغاز شود:

  • مردم در حال حاضر چه می‌خواهند؟
  • معنای موفقیت چیست؟
  • تحت چه شرایطی بهبود وضعیت ممکن است؟
  • چطور می‌توان شرایط لازم حل یک معضل را ایجاد کرد که در درازمدت و با وجود چالش‌ها، آن شرایط پایدار بمانند؟
  • از کجا بدانیم که آن شرایط پایدارباقی مانده است؟

یک «دموکراسی زنده» را تصور کنید؛ گروه بزرگی از مردم در باهمستان‌های مختلف درباره نگرانی‌های مشترکشان گفتگو می‌کنند و اقدامی جمعی را با هدف بهبود وضعیت برنامه‌ریزی می‌کنند. شاید این درس‌ها که حاصل تفکر و عملکرد نسل پیشین کنشگران در باهمستانی‌ است، بتواند به ما کمک کند که نقش اصلی و حیاتی دموکراسی را بهتر درک کنیم و آن را بهبود بخشیم و آن اینکه:‌ مردم برای پرداختن به مسائلی که برای آن‌ها اهمیت دارد دور هم جمع می‌شوند.