اینطور فهمیدیم كه یك باهمستان عبارت است از گروهی از افرادی كه یكدیگر را میشناسند و پیشفرضهای فرهنگی، علایق، دغدغهها و هدفهای مشترک دارند، عمدتا به این دلیل كه با هم زندگی كردهاند و همواره این اشتراكات را داشتهاند. حالا، برای ایجاد یک باهمستان، چه در مناطق روستایی، چه در شهرهای كوچک، یا در یك شهر بزرگ، معمولا لازم است افراد كنار هم قرار گیرند تا بتوانند یكدیگر را بشناسند، با فرهنگهای یكدیگر آشنا شوند و علایق، دغدغهها و هدفهای مشترك پیدا كنند. با این حال، خصوصا در شهرهای بزرگ، مردم معمولا یا در انزوا زندگی میكنند، یا در اطرافشان تنها كسانی وجود دارند كه از نظر زبان، فرهنگ و فرضیات، مشابه خودشان باشند. چطور باهمستانهایی بسازیم كه حامی و قابل اعتماد باشند و بتوانند منعكسكننده و دربرگیرنده گوناگونی سوابق، قومیتها، نژادها و فرهنگهایی باشند كه اغلب جوامع امروزی را تشكیل میدهند؟
این بخش درباره ساختن باهمستان از طریق حذف مرزهای فیزیكی و روانیای است كه اغلب ناخواسته از سوی افراد و شهرداریها ایجاد میشود و مردم را به طور خاص (اما نه همیشه) بر مبنای شرایط مختلف از هم جدا میكنند.
اگر فضاهایی ایجاد شوند كه اعضای باهمستان بتوانند در آنها به طور طبیعی با هم بیامیزند و یكدیگر را به عنوان یك انسان بشناسند، آن وقت است كه باهمستانها میتوانند باهمستان به معنای واقعی كلمه شوند. مكانهایی كه در آنها نه فقط افراد در كنار یكدیگر زندگی كنند، بلكه به یكدیگر اهمیت بدهند و برای خودشان و فرزندانشان امیدهای مشترك داشته باشند.
مكانهای خوب برای تعامل، از نظر ما یعنی چه؟
تعاملهای اجتماعی، تماسهای معناداری هستند كه افراد با یكدیگر برقرار میكنند. در اینجا «معنادار» كلمه مهمی است. زیرا اشاره به تبادلی دارد كه شامل برقراری یک ارتباط واقعی است، حتی اگر شده برای یك لحظه، و باعث میشود هر یك از طرفین احساس كنند كه در امری با انسانی دیگر سهیم شدهاند. مكانهای خوب برای تعامل، مكانهایی هستند كه در آنها، به دلیل طبیعت یا جاذبه آن فضا و یا به دلیل فعالیتهای وابسته به آن فضا، افرادی معمولا از بخشهای مختلف باهمستان، و یا با زمینهها و سوابق مختلف، به طور طبیعی و عادی با یكدیگر ملاقات كنند و با راحتی و غالبا به طرزی لذتبخش با یكدیگر تعامل داشته باشند.
مكانهای خوب برای تعامل، فضاهایی هستند كه افرادی از مناطق مختلف و با سوابق مختلف، دلشان میخواهد آنجا باشند. برای آنكه فضایی واجد این شرط باشد، به چهار ویژگی اولیه نیاز دارد:
- باید دلیلی برای رفتن افراد به آنجا وجود داشته باشد
- باید برای افراد دلیلی وجود داشته باشد كه وقتی وارد آن فضا شدند، دلشان بخواهد كه آنجا بمانند
- افرادی كه در آن فضا هستند باید احساس امنیت و راحتی كنند
- این فضا باید برای همه پذیرا و در دسترس باشد
فضاهای مختلفی وجود دارند، اعم از عمومی و خصوصی، روستایی و شهری، كه میتوانند مكانهای خوبی برای تعامل باشند. برخی از متداولترینشان عبارتند از چهارراهها و میدانها، پیادهرو خیابانها، ساختمانهای عمومی و مراكز هنری، بولوارها، پاركها، مراكز خرید، بازارها، وسایل حمل و نقل عمومی، مدارس، تماشاخانهها، اماكن ورزشی، كتابخانهها، موزهها و سایر مكانهایی كه مردم به منظور سرگرمی یا فعالیتهای تفریحی در آنها جمع میشوند.
چرا مكانهای خوب برای تعامل ایجاد كنیم؟
- مكانهای خوب برای تعامل، احساس غرور و اشراف باهمستانی ایجاد میكند.
- مكانهای خوب برای تعامل، به ایجاد احساس واقعی باهمستانی در میان افرادی با ریشهها، سوابق و دیدگاههای مختلف كمك میكند.
- مكانهای خوب برای تعامل، از طریق تعامل با افرادی كه فرضیات و انتظارات متفاوتی دارند، به وسعت بخشیدن به افق دید كودكان كمك میكند.
- از آنجا كه افراد بیشتری با هم در ارتباط قرار میگیرند، مكانهای خوب برای تعامل باهمستانها را به مكانهای خوشایندتری تبدیل میكند.
- مكانهای خوب برای تعامل، به طور كلی شادی را در زندگی باهمستانی افزایش میدهد.
- مكانهای خوب برای تعامل، احساس امنیت و اطمینان خاطر را افزایش میدهد. وقتی مردم یك محله در اثر ملاقاتهای منظم و دائمی همدیگر را بشناسند، احتمال بیشتری وجود دارد كه مراقب یكدیگر هم باشند.
- مكانهای خوب برای تعامل، زیستپذیری محلهها را بهبود میبخشد.
- مكانهای خوب برای تعامل، ادراك افراد از فرهنگ و محسنات انسانی یكدیگر را ارتقا میبخشد.
- مكانهای خوب برای تعامل، محلی برای تبادل افكار در اختیار میگذارد.
- مكانهای خوب برای تعامل، با ترغیب افرادی از سطوح مختلف اقتصادی، به برقراری رابطه و آمیختن با یكدیگر، مساوات را افزایش میدهد.
- مكانهای خوب برای تعامل، امكان هماهنگ كردن عملكرد باهمستان با تغییرات اجتماعی را افزایش میدهد.
- مكانهای خوب برای تعامل، سرمایههای اجتماعی و خصوصا پلهای ارتباطی میان سرمایههای اجتماعی را افزایش میدهد.
سرمایههای اجتماعی عبارتند از مجموع منافعی كه افراد از طریق شبكه ارتباطاتشان به دست میآورند. به عقیده رابرت پوتنَم، این سرمایهها دو نوعند: سرمایه پیوند اجتماعی، امتیازاتی است كه افراد از طریق برقراری ارتباط با كسانی كه ضرورتا مشابه خودشان هستند، كسب میكنند. و سرمایه پلزنی اجتماعی، که از طریق برقراری ارتباط با افرادی كاملا متفاوت با خود فرد، اعم از نظر فرهنگی، نژادی یا قومی، وضعیت اقتصادی، فلسفه سیاسی، یا همه اینها به اضافه مواردی دیگر، به دست میآید.
همه سرمایههای اجتماعی در اثر ایجاد شبكههای آشنایان و دوستان، از طریق شناخت یكدیگر كسب میشوند. چنین فرصتی در اثر معاملات تجاری مكرر، رویدادهای محلهای، یا فقط ملاقات روزانه در خیابانهای محلهتان به دست میآید. مكانهای خوب برای تعامل، چنانچه افرادی را از نواحی مختلف، و یا با سوابق گوناگون جذب كنند، احتمال ساختن پلهای ارتباطی میان سرمایههای اجتماعی را بالا میبرند. كه به نوبه خود چسبی مهم است، كه باهمستانها و اجتماعات را به هم میچسباند و در كنار یكدیگر نگه میدارد.
سرمایه اجتماعی هم به نوعی مانند سرمایه اقتصادی است؛ شبیه «وجه یا پول رایج» در اجتماع عمل میکند كه به عنوان پیامد روابطتان در اختیارتان قرار میگیرد تا خرج كنید. این وجه رایج خود را به صورت تمایل همسایهتان برای مراقبت از سگتان وقتی در خانه نیستید، یا قرض دادن وانتش به شما برای حمل كاناپهای كه از سمساری خریدهاید، نشان میدهد. سرمایه اجتماعی، تقریبا در هر تعاملی كه انجام میشود و با هر یك نفری كه به شبكه اضافه میشود، به سود هر دو طرف رشد میكند. پیوستن به یك سازمان یا یك گروه، معمولا آن را بسیار گسترش میدهد. هم به دلیل اینكه عضویت، دلالت ضمنی دارد بر تعهدات خاصی كه اعضا نسبت به یكدیگر دارند، و هم به دلیل اینكه تعاملات اجتماعی و آشنایی با اعضای دیگر را افزایش میدهد و به این وسیله شبكه قویتری ایجاد میكند.
سرمایه اجتماعی هم مانند سرمایه مالی در هر دو طرف گردش دارد. شما از طریق انواع مختلفی از تعاملات مثبت، شامل اطلاعرسانی و انجام تعهداتتان نسبت به اعضای شبكه (كمك به دوستان برای نقل مكان به آپارتمان جدید، یا مراقبت از سگشان)، به كسب این سرمایه ادامه میدهید. گاهی حتی بدون اینكه بدانید چنین سرمایهای دارید، آن را خرج میكنید. همسایهای كه هرگز با او بیش از یك احوالپرسی ساده حرف نزدهاید، اما صرفا به دلیل اینكه همسایه او هستید و آدم خوبی به نظر میرسید، ممکن است وقتی در مرخصی هستید، چشمش به خانه شما باشد و از آن مراقبت كند.
عملكرد باهمستان به تعاملهای قبلی بستگی دارد. اگر افراد از قبل با هم رابطه نداشته باشند، برای آنها بسیار دشوار خواهد بود كه برای یك دلیل مشترك، جمعا اقدام كنند. در زندگی باهمستانی، یك توالی وجود دارد از دیدن، تا دانستن، تا حرف زدن، تا اعتماد كردن و تا دست به عمل زدن. و مرحله «حرف زدن» یا تعامل، حلقهای بنیادین در این زنجیره است.
چه وقت باید مكانهای خوب برای تعامل ایجاد كنید؟
ایجاد مكانهای خوب برای تعامل را باید همیشه در ذهن داشته باشید. اما زمانی درست وقت ایجاد چنین مكانهایی است كه افتتاحی در كار باشد، وقتی فرصتی برای ایجاد یك فضای جدید سرپوشیده یا سرباز، یا برای تغییر یك فضای موجود در جهت مساعدتر شدن آن برای تعامل دست داده باشد. گاهی میتوانید از طریق یك اقدام مدنی (شهری)، ترویجگری، یا ارائه یك پیشنهاد در مكان و زمان درست، یك افتتاحیه ایجاد كنید. گاهی هم افتتاحیه خودش را عرضه میكند.
برخی از آن فرصتها:
- زمانی كه محله یا باهمستان درگیر یك فرآیند طراحی و برنامهریزی است. طرح مسئله فضایی برای تعامل در جلسات عمومی با صاحبان ملك علاقمند به توسعه ملكشان، صاحبان پاركهای عمومی، طراحان و برنامهریزان و غیره میتواند منجر شود به اینكه طرح نهایی شامل آن فضا هم بشود.
- زمانی كه یك پیشرفت اقتصادی در راه است.
در مونترال كانادا، كه ماههای زیادی از سال سرمای گزندهای دارد، شبكهای از خیابانهای زیرزمینی وجود دارند، با نور كافی و پر از فروشگاه، رستوران و با دسترسی به ساختمانهای مركز شهر. این معابر، خالی از ترافیك وسایل نقلیه، غیرمرتبط با وضعیت آب و هوا، و قابل دستیابی از ساختمانها و خیابانهای بیشمار، روزانه مورد استفاده بیش از نیم میلیون جمعیت قرار میگیرند.
-
زمانی كه توسعه جدیدی در ساختمانهای مسكونی یا تجاری یا ساختمانهای اصلی در دست اجرا باشد. این زمان خوبی است برای آنكه با هر دو طرف، یعنی هم با توسعهدهندگان و هم با مسئولین رایزنی كنید و برای مشمول طرح قرار دادن فضایی برای تعامل، چه سرپوشیده چه سرباز و چه هر دو، مجوز بگیرید. این مجوز را میتوان به عنوان جبران مزاحمتهای ساخت و ساز در محله، معامله پایاپای بابت اعتراض به منطقهبندی، به عنوان یك تغییر منطقهبندی كه لاجرم فضایی برای تعامل را در هر توسعهای با سایز مشخص مشمول طرح میكند، و یا به عنوان یك انتخاب كه میتواند توسط مشوقهای مالیاتی ترغیب شود، اخذ كرد.
به هر عنوانی كه مطرح میكنید، باید به دقت بدانید كه چه میخواهید. داستانهای غمانگیز بسیاری وجود دارند راجع به آسمانخراشهایی در نیویورك و جاهای دیگر كه سازندگان آنها میادین عمومی مجازی را در خارج از ساختمانهایشان ساختند، اما به ویژگیهای تعاملی آنها توجهی نكردند. در اغلب موارد، نتیجه كار فضاهایی شد بیحاصل و بر بادرفته، كه تعامل اصلی در آنها معاملات دلالان مواد مخدر یا تکدیگری بود.
- زمانی كه یك پروژه شهری در دست اقدام است. این پروژه چه تعمیرات یا ساخت جاده یا پل باشد، یا ساخت یك پیادهروی تازه، یك ساختمان عمومی جدید، یا طراحی مجدد و كامل یك میدان یا پارك در شهر، میتوانید طرحی را كه شامل فضاهایی باشد كه تعامل را ترغیب میكند، طراحی یا حمایت كنید و در پروژه بگنجانید.
- زمانی كه محل گردهمایی یك محله یا باهمستان در خطر فروریزی یا پوسیدگی و تخریب باشد، یا در خطر پایمال شدن توسط گروه جنایتكاران، دلالان و فروشندگان مواد مخدر و كسان دیگری باشد كه آن مكانها را برای استفاده باهمستان ناخوشایند یا خطرناك میكنند.
- زمانی كه برای تعاملها موانعی طراحی میشود. ممكن است در شهرها جادهها، یا دالانهای سرپوشیدهای برای عبور قطار ساخته شود، كه از وسط یك محله كشیده شود و آن را دو قسمت كند، یا ممكن است توسعههایی صورت گیرد كه مسیرهای ارتباطی عادی میان قسمتهای مختلف یك باهمستان را مسدود كند. در این صورت، ترویجگری در دستور كار قرار میگیرد كه یا پروژه را متوقف كنند و یا تغییر مكان دهند، یا اینكه در پروژه راههایی را بگنجانند كه اثرات منفی آن را بر تعامل در باهمستان كاهش دهد، یا حذف كند.
- زمانی كه یك مكان خوب موجود برای تعامل در مخاطره است. قطع بودجه های دولتی یا محلی، میتواند یك پارك یا مركز باهمستان را به تعطیلی تهدید كند. یك مالك جدید ممكن است به این نتیجه برسد كه دسترسی عموم به یك میدان باغچهبندیشده یا لابی پر از تابلوهای نقاشی در یك ساختمان اداری، میتواند اسباب خسارت باشد. فضاهایی كه در آنها افراد دور هم جمع میشوند، ممكن است به دلایل زیادی مورد تهدید قرار بگیرد و شاید برگرداندن آنها به حالت اول، مستلزم انجام كارهایی از جانب باهمستان باشد.
چه كسانی باید دستاندركار ایجاد مكانهای خوب برای تعامل باشند؟
در اینجا پرسش اصلی این است: «چه كسی از داشتن مكانهای خوب و در دسترس برای تعامل سود میبرد؟» مهمترین پاسخ به این پرسش این است: «كسانی كه از آن مكانها استفاده خواهند كرد».
این فضاها باید در هر كجا كه امكانش باشد، از طریق یك پروسه مشاركتی انتخاب و طراحی شوند، تا كسانی كه از آنها استفاده خواهند كرد، در طراحی قسمتهایی كه بیش از همه میخواهند، دستی داشته باشند. به عنوان نمونه برای افرادی كه در خانواده بچههای كمسن و سال دارند، مكانهای امن و هیجانانگیز برای بچهها، یا برای فعالیتهای خانوادهمحور اهمیت دارد. برای جوانان مكانهای ورزشی یا امكانات بازی، یا در دسترس بودن خوراكی و نوشیدنی مهم است. برای افراد مسن، محلهای متعدد برای نشستن در اولویت است. برای افراد دیگر وجود كارهای جالب برای انجام دادن یا نمای فضا میتواند مهم باشد. بهترین راه طراحی یك فضا، به طرزی كه پاسخگوی نیازهای استفادهكنندگان از آن فضا باشد، درگیر كار كردن خود آنهاست.
اشخاص دیگری هم هستند كه به ایجاد فضاهایی كه در آنها تعامل انجام گیرد، علاقمندند، از جمله:
- مسئولین محلی. مكانهای خوب برای تعامل كیفیت زندگی در باهمستان را ارتقا میبخشد و این هدفی است كه اغلب مسئولین محلی در آن سهیم هستند. دستیابی به این هدف وضعیت اقتصادی را هم بهبود میبخشد.
- برنامهریزها، معمارها و طراحان. كسانی كه بخشی از حرفهشان طراحی فضاست، آموزش دیدهاند كه نحوه استفاده افراد از آن فضا را هم در نظر بگیرند.
- توسعهدهندگان. اگر یك توسعهدهنده فضاهایی را كه مردم مایل به استفاده از آنها هستند در ملك خود بگنجانند، بر جذابیت ملكش خواهد افزود.
- رهبران باهمستانها و اندیشهسازان. این افراد، اعضای مورد احترام باهمستان، روحانیون، مسئولین ارشد سازمانهای باهمستان و از این قبیل، عموما به ایجاد باهمستان اهمیت میدهند و در باهمستانسازی، توان بالقوه فضاهایی را كه افراد را دور هم جمع میكنند، درك میكنند یا بعدها درك خواهند كرد.
- اهالی کسب و کار. مكانهای خوب برای تعامل معمولا شامل تعاملات تجاری هم هستند. و آنهایی كه هستند، همواره محلهای مناسبی برای انجام معاملاتند.
- سیستم پلیس و دادگاه. مكانهای خوبی كه از آنها بهدرستی استفاده شود و اجتماعات مناسبی در آن مكانها جمع شوند، باهمستان را ایمنتر میكنند و با حذف فرصت برای ارتكاب جرم، خصوصا جرایم خشونتبار، میزان كلی جرایم را پائین میآورند.
- فعالین باهمستانها و سازمانهای باهمستانمحور. وسیعا هدف این افراد و گروهها ایجاد باهمستان است، و حمایت از مكانهایی برای تعامل، قدمی عادی به سمت تقویت پیوندهای باهمستانی است.
چطور مكانهای خوب برای تعامل را ایجاد میكنید؟
ایجاد مكانهای خوب برای تعامل چهار جنبه دارد:
- طرح. برای آنكه فضایی مكان خوبی برای تعامل باشد، باید چطور به نظر برسد و چه حسی ایجاد كند؟
- مشوقهای انگیزهزا و مقررات. شما چطور توسعهدهندهها، سازندهها، و صاحبان كسب و كار را متقاعد میكنید كه مكانهای خوب برای تعامل را در پروژههایشان بگنجانند؟
- عملكرد باهمستان. خود اعضای باهمستان چطور میتوانند یك فضای خوب برای تعامل را طراحی و ایجاد كنند؟
- ترویجگری. شما چطور مسئولین محلی و سایر دولتمردان را متقاعد میكنید كه به مكانهای خوب برای تعامل توجه كنند و آنها را توسعه دهند، آنها را مشمول پروژههای خود كنند و مشمول كردن چنین فضاهایی را در پروژههای بخش خصوصی دستورالعمل قرار دهند یا حداقل از این كار حمایت كنند؟
چهار ویژگی مكانهای خوب برای تعامل - یعنی دلایلی وجود داشته باشد كه افراد به آن مكانها بروند؛ دلایلی وجود داشته باشد كه افراد در آن مكانها بمانند؛ دلایلی وجود داشته باشد كه افراد در آن مكانها احساس امنیت و راحتی كنند: و آن مكانها برای همه پذیرا و قابل دسترس باشند - تا حد زیادی بسته به طراحیشان دارد. مهم است بدانید كه در هر صورت طراحی فضاهای عمومی معمولا، اگر نه همیشه، بستگی به سیاست دارد. مشوقهای انگیزهزا و مقررات ابزارهایی هستند كه به وسیله آنها سیاستهای مساعد با فضاهای خوب عمومی به اجرا درمیآیند. عملكرد باهمستان و ترویجگری و همچنین رایگیری، راههایی هستند كه از طریق آنها عموم میتوانند قبل از هر چیز بر جهتگیری سیاستها تاثیر بگذارند. آنها میتوانند طرحهایی ایجاد كنند كه تعامل را بخشی از فرهنگ مدنی باهمستان محسوب كنند.
۱- طراحی
همانطور كه قبلا گفتیم، ویژگیهای فضاهای خوب برای تعامل عبارتند از: دلایلی وجود داشته باشد كه افراد به آنجا بروند، دلایلی وجود داشته باشد كه افراد در آنجا بمانند، امنیت و راحتی، و پذیرا و در دسترس بودن برای همه. همه این ویژگیها، یكی كمتر یكی بیشتر، وابسته به طرح هستند.
مكانهای خوب برای تعامل دلایلی ارائه میكنند كه افراد به آنجا بروند
آن دلایل میتوانند از سر ضرورت و نیاز باشند، مانند مراكز حمل و نقل عمومی، مراكز خرید، مراكز كاری و اداری، یا ممكن است مورد ترجیح افراد باشند مانند پاركهای سرگرمی، محل قرار داشتن كافهها، پاركها، موزهها و میادین عمومی. به عبارت دیگر، در آن مكانها فعالیتی وجود دارد كه افراد یا ناچارند و یا مایلند آن فعالیت را انجام دهند. این فعالیت میتواند یك كار ساده مثل نشستن در آفتاب باشد، یا ممكن است شامل خرید، صرف شام یا رفتن به سینما و تئاتر باشد.
مكانهای خوب برای تعامل دلایلی ارائه میكنند كه افراد بعد از رفتن به آن مكانها، بخواهند كه آنجا بمانند
خصوصا در مورد مكانهایی كه جذابیتشان به واسطه خود مكان است، باید چیزی وجود داشته باشد كه افراد را در آنجا نگه دارد. ممكن است دلتان بخواهد زمانی را صرف تماشای یك منظره كنید، اما اگر جایی برای نشستن نداشته باشید، به احتمال زیاد مدت طولانی در آنجا نخواهید ماند. به این دلیل است كه بسیاری از میدانهای بزرگ و معروف شهرهای اروپا، و تقریبا همه میدانها در ایتالیا و اسپانیا، در حلقه میز و صندلیهای كافهها در فضای باز قرار دارند. به قیمت صرف یك فنجان قهوه یا یك لیوان شراب، شما میتوانید یك صبح یا بعد از ظهرتان را در آنجا بنشینید و روزنامه یا كتاب بخوانید، یا فقط مردم را تماشا كنید و از روزتان لذت ببرید.
مكانهای خوب برای تعامل به فرد احساس امنیت و راحتی میدهند
اگر افراد از جانب كسانی كه مكان را اشغال كردهاند احساس خطر كنند، یا در محلهای كه آن مكان قرار دارد احساس امنیت نكنند، وارد آن فضا نخواهند شد. به همین علت، افراد مایل نیستند زمان زیادی را در محلی بگذرانند كه كثیف، تاریك، نمور، سرد، پر از سر و صداهای بلند و ناخوشایند، تخریبشده، یا پوشیده از دیوارنگارههای زمخت و زننده باشد.
مكانهای خوب برای تعامل پذیرا و قابل دسترس برای همه هستند
اگر افراد به هر تعداد بخواهند از فضایی استفاده كنند، دلشان میخواهد احساس كنند كه آن فضا برای استفاده كسانی مثل خودشان در نظر گرفته شده است. به این معنا كه آن فضا باید در محلی باشد كه به آسانی بتوانند واردش شوند و وقتی وارد شدند پذیرایشان باشد.
۲- مشوقهای انگیزهزا و مقررات
واضح است که صرف دانستن چگونگی طراحی محلی كه تعامل را ترغیب كند، كافی نیست. طراحان و سازندگان آن فضاها، باید خواهان و موافق با طراحی آن فضاها به آن صورت باشند. اگر طراحان و سازندگان، توسعهدهندگان و صاحبان كسب و كار در بخش خصوصی باشند، شهرداری میتواند مشوقهایی ارائه كند كه آنها تشویق به ساختن فضاهایی شوند كه طراحیشدهاند تا تعامل را ترغیب كنند و همچنین میتواند مقرراتی وضع كند كه طبق آن مقررات از آنها خواسته شود چنین فضاهایی بسازند. هر دوی این روشها موثرند، هرچند كه اگر از نظر مالی امكانپذیر باشد، مشوقها معمولا ترجیح دارند. زیرا مشوقها مثبت هستند، میان توسعهدهندگان و شهرداریها مشاركت ایجاد میكنند و محلی كه در اثر این مشاركت ایجاد میشود، به احتمال زیاد رضایت هر دو طرف را به جا میآورد.
عملكرد باهمستان
در مورد فضاهایی در مالكیت همگانی (عموم)، شاید باهمستان بتواند اداره اوضاع را در دست گیرد. وقتی پاركی تخریب میشود و شهرداری در این باره نمیتواند یا نمیخواهد كاری انجام دهد، شهروندان میتوانند برای تغییر شرایط كارها را سازماندهی كنند و به دست بگیرند.
داوطلبان میتوانند وظایفی همچون گلكاری، جمعآوری زبالهها، نظافت، نقاشی مجدد نیمكتها یا ساختمانهای پارك، روفتن مسیرها و برگهای خشك و جوابگویی در كیوسكهای اطلاعات را به عهده بگیرند. جمعآوری اعانه میتواند هزینههای مربوط به محلهای نشستن، روشنایی، ساختمانهای جدید، زمینهای بازی، میادین ورزشی، مناسبتهای خاص و سایر امكانات را تامین كند. همچنین میتوان تلاشهای باهمستان را در جهت محافظت از ساختمانی كه به دلیل نقشی كه در زندگی محله ایفا كرده یا ارتباطات تاریخیای كه دارد محبوب عموم است، هدایت كرد.
عملكرد باهمستان چندین منظور را محقق میكند:
- اعضای باهمستان را علیرغم ریشههای مختلف قومی، نژادی، طبقاتی و فرهنگی گرد هم جمع میكند، سرمایههای اجتماعی دارای پلهای ارتباطی را كه پیشتر گفتیم، ایجاد میكند و یك حس قوی باهمستانی به وجود میآورد.
- به افراد كمك میكند بفهمند منابع مورد نیاز برای حل بسیاری از مشكلاتشان را از طریق باهمستان در اختیار دارند و به آنها انگیزه میدهد كه از این منابع استفاده كنند.
- بنیادی ایجاد میكند برای اینكه از عهده سایر مشكلات برآیند و به سوی تغییرات اجتماعی حركت كنند.
- هنگامی كه باهمستان به تنهایی قادر به انجامش نیست، پایگاهی برای ترویجگری به وجود میآورد.
ترویجگری
در بسیاری از بخشهای «جعبه ابزار باهمستان» بر اهمیت ترویجگری تاكید شده است. در این مورد، منظور از ترویجگری متقاعد كردن سیاستگذاران است در به كار بردن آن نوع از مشوقها و مقرراتی است كه توسعهدهندگان و صاحبان كسب و كار در بخش خصوصی را ترغیب كند كه مكانهای خوب برای تعامل را در پروژههایشان بگنجانند، بخش مشخصی از یك محله، یا همه بخشهای یك مكان خاص (مثل یك پارك) را بهبود و توسعه ببخشند، مشوقها و مقررات را به اجرا درآورند و به اطلاع عموم برسانند، و سیاستگذاران را متقاعد كنند كه به پیشنیازهای طراحی برای پروژههای عمومی وفادار بمانند و آنها را مقرر كنند. پیشنیازهایی كه توسعه مكانهای خوب برای تعامل را ترغیب میكنند. در اینجا برخی رهنمودهای اولیه را ملاحظه میكنید:
نیرو جمع كنید
در اینجا فرصتی عالی وجود دارد برای آنكه گروهی از افراد با سوابق مختلف را جمع كنید، افرادی كه تحت تاثیر آنچه ترویجگری میكنید، قرار دارند و همین، میتواند راهی باشد برای ایجاد گروه فعالین محله. این گروه میتواند متشكل از پیشگامان باهمستان موجود باشند، یا داوطلبان دیگری كه فراخوانی میكنید.
سعی كنید در گروهتان اشخاص متنفذی را به كار بگیرید. ممكن است اعضای انجمن شهر یا نمایندگان ایالتی مایل باشند به نمایندگی از طرف سازمانهایشان در این گروهها فعالیت كنند. یا شاید یكی از رهبران متنفذ عالم تجارت یا باهمستانی دیگر، همانقدر به موضوع اهمیت بدهد كه برای شما مهم است، شاید هم علاقمند به ایجاد فضاهای دوستدار مردم باشد. گنجاندن برخی از این صداها در گروهتان، به قدرت ترویجگری شما خواهد افزود.
سازماندهی لازم را انجام دهید تا باهمستان پشت هدفتان قرار گیرد. فكر نكنید كافی است پرچمتان را بلند كنید تا افراد زیرش جمع شوند. باید مكالمات رو در روی بسیاری انجام دهید، در اتاق نشیمن افراد یا جاهای دیگر جلسه بگذارید و تقریبا با همه ساكنین محله یا همه افراد كلیدی در قسمتهای مختلف باهمستان ارتباط برقرار كنید (البته در صورتی كه تلاشتان به وسعت كل باهمستان باشد)، تا بتوانید افراد را متقاعد كنید به تلاش شما برای ترویجگری بپیوندند. آنها به اطلاعاتی درباره مسئلهای كه درگیرش هستید نیاز دارند و باید بفهمند تا چه حد تحت تاثیر این مسئله قرار دارند. همچنین باید اعتماد داشته باشند و بدانند كه صدایشان شنیده خواهد شد.
آمادگیهای قبلی لازم را داشته باشید
اطمینان حاصل كنید كه هر چه را باید و امكان دارد، درباره طرح فضاهای تعامل، فضای خاصی كه در نظر دارید و منافع حاصله از فضاهای تعامل برای باهمستان، و غیره، میدانید. اگر پیشینه وضعیت را به درستی بدانید، گروهتان میتواند درباره كاری كه باید با آن فضاها انجام دهید، نوع مشوق و یا مقرراتی كه میتوانند مفید باشند، اینكه چطور میشود آنها را برقرار كرد، حدودا چه مقدار هزینه یا منفعت خواهند داشت و غیره، پیشنهادهایی ارائه بدهد.
اگر به طرحهای شما اعتراض شد، باید بدانید كه چطور با آن اعتراضها مواجه شوید. نقطه نظرات معترضین را بفهمید و باید نشان دهید كه چرا ایدههای شما برای باهمستان بهتر هستند (اگر بهتر نیستند، پس چرا از آنها ترویجگری میكنید؟)
سیاستگذاران، قانونگذاران و سایر كسانی را كه روی شكست یا موفقیت ترویجگری شما نفوذ دارند، بشناسید
اعضای انجمن شهر، قانونگذاران، طراحان و دستیارانشان كسانی هستند كه درباره موضوع مورد نظر شما تصمیم خواهند گرفت. آنها را هر چه بهتر بشناسید و هر چه بیشتر رو در رو با ایشان صحبت كنید، احتمال اینكه به نقطه نظرات و دیدگاههای شما نزدیك شوند بیشتر خواهد بود.
شرط مطلوب این است كه در این گروه قهرمانی پیدا كنید كه به همكارانش كمك كند. چنین شخصی میتواند ضامن اجرای قانونگذاریها و نظامنامههای شهری باشد، در خصوص مسئله جلسه برگزار کند و یا از راههای دیگری بین كسانی كه تصمیمگیرنده هستند، حامی جمع كند.
زمان را بهدقت انتخاب كنید
احتمال موفقیت ترویجگری زمانی از همه بیشتر است، كه توجه عموم به مسئله شما معطوف شده و شرایطی ایجاد شده كه این آگاهی را به سطح بیاورد. كل شرایط در بخش «چه وقت ...؟»، این قسمت میتواند زمان عمده برای ترویجگری باشد.
از رسانهها استفاده كنید
سیاستگذاران به افكار عمومی گوش میكنند و افكار عمومی زاییده اطلاعاتی است كه مردم دارند. عموم مردم اطلاعاتشان را از رسانههای سنتی و رسانههای جمعی دریافت میكنند. اگر رسانهها درباره مسائل مورد نظر شما گزارش مثبت بدهند و روایتهایی نقل كنند از اینكه مكانهای خوب برای تعامل تا چه حد میتوانند به نفع باهمستان عمل كنند (اینكه پذیرش تنوع اجتماعی را تسهیل میکند و آرزوهای باهمستان را تحقق میبخشد و غیره)، عموم آگاه خواهند شد و به کار شما به چشم مساعد نگاه خواهند كرد.
برای دستیابی به راهحلها یا ایدههای جدید، از جانب گروهتان پیشنهاد كمك بدهید
اگر مشق شبتان را درست نوشته باشید، شما و گروهتان در این زمینه صدای مقتدری خواهید داشت. در این صورت به جای طرح مسئله، میتوانید بخشی از راه حل مسئله باشید. اگر مورد مثبتی برای ارائه داشته باشید، همواره حرفهایتان اقتدار بیشتری خواهند داشت.
بسته به شرایط، همچنین میتوانید برای به كار بستن یك راه حل، از جانب گروهتان پیشنهاد كمك بدهید. مثلا میتوانید داوطلبین را برای تعمیرات و نگهداری، پاسداری از ایمنی، ساخت و ساز، تعمیرات و نگهداری ساختارها و غیره، بهخط كنید. اگر اهالی کسب و کار متحد شما باشد، خدمات بیشتری میتوانید عرضه كنید.
در حد امكان ترویجگری خود را مثبت جلوه دهید و نه خصمانه و از سر مخالفت
شما و گروهتان میخواهید با سیاستگذاران، توسعهدهندگان و دیگران مشاركت كنید، تا مكانهایی ایجاد شوند كه به سود همه باشند، واژههای ترویجگری شما باید در قالبی بیان شوند كه به طرف مقابل نشان دهند برایشان كار میكنید، نه علیهشان.
کارتان را کماکان ادامه دهید
حتی بعد از آنكه در كارتان موفق شدید، باید از دستاوردهایتان نگهداری كنید. به محض آنكه بیتوجهی كنید، حاصل كارتان ناپدید خواهد شد. از دستاوردهایتان نگهداری كنید و به كار كردن برای دستیابی به باهمستانی ادامه دهید که در هر فضای آن همه میتوانند جمع شوند و در هم بیامیزند.
خلاصه
ساختن یك باهمستان مستلزم ایجاد اعتماد، احترام و وجود هدفهای مشترك در میان گروهها و افرادی با نژادها، قومیتها، فرهنگها و سوابق مختلف است یكی از عوامل دستیابی به این هدف، ایجاد فضاهایی است كه در آنها افراد بتوانند دور هم جمع شوند و به طور طبیعی درهم بیامیزند، یكدیگر را بشناسند، یا حداقل به حضور و سبك و رفتار یكدیگر عادت كنند.
چنین مكانهای خوبی برای گردهماییهای باهمستان، جایی است كه افراد دلشان میخواهد در آنجا حضور داشته باشند و از نظر فیزیكی آماده گفتگو و تعامل هستند. چنین مكانهایی دلایلی به دست میدهند كه فرد مایل است به آنجا برود، آنجا بماند، احساس امنیت و راحتی كند و این مكانها در دسترس و پذیرا برای همه هستند. به نفع هر محله و باهمستانی است كه در حد ممكن واجد چنین مكانهایی برای گردهماییهای عادی باشند. زیرا این مكانها نه فقط برای تعامل بلكه برای سرگرمی، یادگیریهای میانفرهنگی و ایجاد هماهنگیهای میانگروهی و ایجاد غرور محلهای و باهمستانی، امكان در اختیار میگذارند.