هر یك از ما در یك محله زندگی میكنیم و بخشی از آن هستیم، اما ممكن است هر یك از ما نظر متفاوتی نسبت به یك محله داشته باشیم. هر یك از ما تصویری از محله را با ویژگیهای متفاوتی در ذهن مجسم میكنیم. ویژگیهای مثبت یا منفی یا هر دو. یك لحظه به تصویر ذهنی خودتان از یك «محله» فكر كنید و آن را با واقعیتها یا با تصویر ذهنی شخصی دیگر مقایسه كنید. همچنین به تاثیر این دریافتها و تصاویر واقعی بر هممحلهایهایتان، هنگام ترغیبشان به بحث بر سر ترویج یک اقدام جمعی در محله فكر كنید. تصویری كه شما از محله در ذهن خودتان دارید، ممكن است با یكی از مفاهیم زیر همخوان باشد، یا بینابین آنها باشد: وضعیت مثبت گرم، باز، با جوّ دوستانه رفتار برابر و منصفانه با همه ساكنین رابطههای باز میان همسایگان مکانهای تمیز و امن فعال و پرجنب و جوش، وجود تعامل میان ساكنین (بزرگسالان، كودكان، سالمندان) دسترسی آسان با پای پیاده به فروشگاهها و خدمات مورد نیاز وضعیت منفی محیط سرد، بسته و غیردوستانه هر كس سرش به كار خودش است و با كسی حرف نمیزند كثیف، وجود جرم و جنایت در خیابانها خیابانهای لخت و بایر با غریبههایی كه بیهدف رفت و آمد میکنند بدون هیچ مغازهای در آن نزدیكی كه بشود نیازهای اولیه را تهیه كرد ما از عبارت «ارتقای اقدام جمعی در محله» به طور وسیع استفاده میكنیم، تا بتواند شامل تعریف هر نوع فعالیتی شود كه ساكنین محله را در ارتباط با یكدیگر قرار دهد، یا كمكشان كند قدر محلهشان را بیشتر بدانند. معمولا چنین فعالیتهایی به معنای كار دستهجمعی همسایگان برای یك هدف مشترك است. یعنی پیوستن همسایهها با هم برای نظافت یك محوطه خالی، یا رنگ كردن علامت عبور عابرین پیاده، یا مخالفت با ساخت یك فروشگاه بزرگ، نمونههای روشنی از اقدامهای جمعی در یک محله است. اما فعالیتهای كوچک که گاهی کمتر مبتنی بر یک هدف خاص است نیز از جمله این نوع اقدامات به شمار میرود: آشنایی با ساكنین ساختمانتان، سر زدن به سالمندی در خیابانتان، یا كاشتن گل و گیاه در امتداد خیابانها. به نظر ما این رویدادها هم مثالهایی از اقدام جمعی محله هستند و باید ترویج شوند. چرا ارتقاء اقدام جمعی در محله اهمیت دارد فهرست بلندی از دلایل محتلف وجود دارد. چند تای آنها را ذكر میكنیم: اقدام كل محله در مقایسه با اقدام تك تك افراد، نتایج مطلوبتری خواهد داشت. نظافت یك محوطه خالی، یا رنگ كردن خطوط عابر پیاده یا مخالفت با ساخت یك ابرفروشگاه، به تنهایی بسیار سختتر است. اصل كلی آن است كه وقتی مردم همگی كار كنند، عموما موثرتر میتوانند به هدفشان برسند، تا وقتی كه افراد به صورت انفرادی كار كنند. جمع و گروه قدرت دارد. علت چیست؟ معمولا علت این است كه اقدامهای محلی مستلزم اعمال نفوذ در تصمیمگیرندهها (اعم از مسئولین محلی، ناظرین بر ترافیك، توسعهدهندگان بخش خصوصی، پلیس) برای دست به كار شدن به نفع محله است. اگر تصمیمگیرندهها مسئولین محلی باشند، بیشتر احتمال دارد كه به صدای جمعی تعداد زیادی از رایدهندگان پاسخ بدهند، چون باید مستقیم یا غیرمستقیم جوابگوی آن رایدهندگان باشند. حتی اگر تصمیمگیرندهها شهروندان بخش خصوصی باشند، مقاومت در مقابل خواست یك محله، از نظر اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی به نفعشان نخواهد بود. اگر اقدام جمعی در محله موفقیتآمیز باشد، شانس اقدامهای جمعی بیشتر در آینده را افزایش خواهد داد. موفقیت تقویتكننده است. در این مورد، احتمال اینكه همسایهها دوباره فعالیتهای مشابهی انجام دهند، بیشتر خواهد بود. موفقیت نه تنها تقویتكننده است، بلكه قدرت میآورد. یك اقدام موفقیتآمیز در محله، باعث میشود اهالی محل چه به طور انفرادی و چه جمعی احساس قدرت كنند. احساس خواهند كرد اقدام تاثیر گذار است و آنها اختیاردار سرنوشت خودشان هستند. این احساسات فینفسه ارزشمند هستند. علاوه بر این، گروههای خارج از محله هم آنها را مقتدر خواهند دید و بر این مبنا به قدرت آنها احترام خواهند گذاشت. زمانی سائول اَلینسكی، سازماندهنده معروف باهمستان گفت: «قدرت آن چیزی نیست كه خودتان فكر میكنید دارید، آن چیزی است كه دشمن فكر میكند شما دارید». و درست میگفت. معمولا اقدام جمعی محلی بین افراد مهر و محبت ایجاد میكند. همسایهها از طریق اقدام محلی، جلسات، تماسهای تلفنی، ارسال ایمیل، و برخورد با یكدیگر در خیابان، همدیگر را بهتر میشناسند. ممكن است متوجه شوند كه بیش از آنچه فكر میكردند، به هم شباهت دارند و ارزشها و هدفهای مشترك دارند. آنوقت از معاشرت با یكدیگر بیشتر لذت خواهند برد و به دنبالش خواهند بود. معمولا اقدامهای محلی روابط و اعتماد جمعی را افزایش میدهد. افراد احساس میكنند كه میتوانند روی كمك یكدیگر حساب كنند، روی وظایف دنیوی مانند آب دادن گلهای خانه یكدیگر وقتی در سفر هستند، یا قرض گرفتن یك ابزار، یا مراقب خانه همدیگر بودن. اقدامهای محلی معمولا امنیت را بیشتر میكند. اگر همسایههایتان را بشناسید، دوست داشته باشید و به آنها اعتماد پیدا كنید، از نظر مادی و روانی در محل زندگیتان احساس امنیت بیشتری خواهید كرد. هنگام خارج شدن از ساختمان و حتی در خانه خودتان احساس امنیت و راحتی بیشتری خواهید كرد، چون تعداد غریبهها كمتر هستند و شما احساس میكنید كسانی كه در اطرافتان هستند در صورت لزوم كمكتان خواهند كرد. این احساس امنیت را نمیشود دست كم گرفت. اغلب اقدامهای محلی به شما حس خوبی میدهند. احساس فوقالعادهای است كه خارج از منزلتان راه بروید و به كسانی كه میشناسید بربخورید، حالشان را بپرسید و حالتان را بپرسند. تاییدشان كنید و تاییدتان كنند. یك محله گرم و پرتپش، به زندگی غنا و معنا میبخشد. اقدامهای محلی در بهبود سلامت موثر است. از طریق اقدامهای محلی شبكههای حمایتهای اجتماعی و میانفردی باهمستانها تقویت میشود. و محققین دریافتهاند كسانی كه تحت حمایت شبكههای قوی هستند، نه فقط سالمترند، بلکه معمولا عمر طولانیتری هم دارند. اقدامهای محلی دستاوردهای بهتری برای كودكان دارد. اگر «برای بزرگ كردن یك بچه، یك دهكده كار لازم است»، محله معادل امروزی یك دهكده است. و تحقیقات نشان میدهند كه محلههای قویتر، در واقع كودكان بهبودپذیرتر، هدفمندتر بهتری پرورش میدهند. اقدامهای محلی انگیزهبخش پیشرفتهای اقتصادی محلی هستند. فقط این نیست كه همسایهها بتوانند از كالاهای محلی حمایت كنند یا كسب و كارهای محلی را جذب كنند. این هم هست كه ساكنین محله از طریق اقدامهای محلی ارتباطات موجود اجتماعیشان را توسعه میدهند. این ارتباطات ارزش اقتصادی دارند، خصوصا اگر آشنایی داشته باشید كه بتواند به سمت شغلی راهنماییتان كند (یا خود شغل را به شما بدهد)، یا روی كالایی به شما تحفیف بدهد. یا بتواند برای گرفتن وامی ضامنتان شود، یا امور حقوقیتان را برایتان اداره كند. اصل ساده این است كه هر چه ارتباطات بیشتری داشته باشید، احتمال اینكه كسی را بشناسید كه بتواند نیازتان را برطرف كند، یا خودش كسی را به این منظور بشناسد، بیشتر خواهد بود. این به اندازه پول منفعت دارد. چه وقت باید اقدام محله را ارتقا ببخشید؟ میتوانید بگویید «همیشه»، كه تا حدی هم درست است، اگرچه گفتنش زیادی آسان و لاقید است. این طور هم میشود به قضیه نگاه كرد: بعضی از محلهها قوی، همبسته، و مملو از فعالیت هستند. آنها همه منافعی را كه توصیف كردیم، مهیا میكنند. اگرچه كه تعداد قلیلی از این محلهها وجود دارند. در حال حاضر آنها به اقدام بیشتر نیاز ندارند. محلههای دیگری هستند كه سرد و دورافتادهاند. همسایهها عموما همدیگر را نمیشناسند، اهمیتی هم نمیدهند. برای چیزی كه بخواهد تعهد تازهای بر عهدهشان بگذارد، وقت ندارند. شنیدهایم كه میگویند: «اگر با همسایهام آشنا شوم، ممكن است توقعی از من داشته باشد». این محلهها، كه احتمالا اینها هم در اقلیت قرار دارند، با برداشتن قدمهای تدریجی و صحیح ساختن یك باهمستان منتفع خواهند شد. در عالم واقعیت، اغلب محلهها چیزی میان این دو هستند. ساكنین آن محلهها ممكن است صمیمی، خوشایند و علاقهمند به كمك در وقت تنگنا باشند. اما زندگیشان سخت و پرمسئولیت است، تعهداتشان عمدتا خارج از محله یا داخل خانهشان است و لذا توجه چندانی به امورات محله ندارند. ولی ما دقیقتر به قضیه نگاه میكنیم. شرایطی وجود دارد كه خصوصا برای ارتقاء اقدام جمعی در محله مطلوب است. آن شرایط از این قرار هستند: وقتی یك مشكل حی و حاضر در محله وجود دارد كه كاری برایش انجام نشده است. ما مشكل محله را یك موضوع محلی تعریف میكنیم كه میان عده خاصی از ساكنین محل نگرانی و هیجانات منفی ایجاد میكند. این مشكل هر چیزی میتواند باشد، از یك گروه جوانان خلافكار گرفته تا چمنهای كمپشت، از زبالههای سمی گرفته تا پارك اتومبیل در طول شب (در محل نامناسب). (بهزودی درباره «مشكلات محله» بیشتر صحبت خواهیم كرد). وقتی برای خیر و سلامت محله تهدیدی خارجی وجود دارد (تهدیدات هم مشكل محسوب میشوند، اما مشكلی كه برآمده از خارج از محله است و نه از خود محله). تهدیدها هر چیزی میتوانند باشند. از یك فاجعه طبیعی (بالقوه یا بالفعل) گرفته تا قانونشكنی در حد یك جُرم، تا خطر تعطیل شدن یك ایستگاه آتشنشانی در محله، تا پیشنهاد كاهش ارائه خدمات به محله. وقتی چنین مشكل یا تهدیدی وجود داشته باشد و در موردش اقدامی هم صورت گرفته باشد، اما در حد رضایت ساكنین محله حل نشده باشد. وقتی در مورد موضوعی (هر موضوعی) میان گروههای مختلفی در محله اختلاف وجود داشته باشد، خصوصا اگر اختلاف عمیقا ریشهدار باشد و قویا احساس شود. مشكلاتی كه در نمونههای بالا ذكر شد متداول و رایج هستند. اما شرایط زیر متداول نیستند. وقتی خود محله جدید باشد (اعم از اینكه یك توسعه خانهسازی جدید یا یك بخش فرعی باشد) و از آنجا كه ساكنین محله فرصت كافی برای آشنایی با یكدیگر نداشتهاند، هویت محله ضعیف باشد. وقتی همسایهها به هر دلیل یكدیگر را خوب نشناسند و لذا هیچ احساس علاقه یا اعتماد نسبت به یكدیگر نداشته باشند. وقتی بهسادگی یك عدم رضایت یا ناآرامی میان ساكنین محله وجود داشته باشد، و به طور مبهم و یا مشخص احساس كنند كه اوضاع محله میتوانست بهتر از این باشد. موضوع این نیست كه در چنین شرایطی ارتقاء اقدام جمعی در محله قطعا ضروری باشد، چرا كه زندگی در هر شرایطی ادامه دارد. موضوع این هم نیست كه ارتقاء اقدام جمعی در محله همواره كیفیت محله را بهبود خواهد بخشید. موضوع این است كه اگر شخص به اقدام محله عاقلانه بپردازد، میتواند به بهبود زندگی در محله و بهبود زندگی در كل كمك كند. اما شخص چطور باید این كار را انجام دهد؟ شما چطور اقدام جمعی در محله را ارتقا میبخشید؟ بهترین راه پرداختن به ارتقاء اقدام جمعی در محله این است كه با پاسخ دادن به سوالات زیر شروع كنید: «آیا ساكنین محله باور دارند كه مشكلی وجود دارد كه باید به آن پرداخت و فورا حلش كرد؟» در حالی كه استراتژیها و تكنیكهای مطلوب همپوشانی میكنند، در عین حال در هر مورد میتوانند متفاوت باشند و در صفحات بعد درباره هر كدام جداگانه صحبت خواهیم كرد. اما پیش از آن، اجازه دهید چند اصل كلی (و مرتبط با هم) را كه میتوانید در هر شرایطی برای ارتقاء اقدام جمعی در محله از آنها استفاده كنید، به شما معرفی كنیم. الف) برخی اصول مقدماتی ۱. فرصت برقراری ارتباط میان همه ساكنین محله را افزایش دهید. چرا؟ چون وقتی اهالی محله ارتباط بیشتری با هم برقرار كنند، همدیگر را بهتر میشناسند. معمولا وقتی كسی را بهتر بشناسید، احتمال اینكه از او خوشتان بیاید بیشتر خواهد بود. هر چه از كسی بیشتر خوشتان بیاید، بیشتر مایل خواهید بود به او اعتماد كنید. و هر چه بیشتر به او اعتماد داشته باشید، احتمال اینكه به یك دلیل مشترك، یك دلیل محلهای یا هر دلیل دیگر، با هم كار كنید، بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر، در روابط انسانی یك پیشرفت ذاتی وجود دارد كه با دیدن و تماس برقرار كردن شروع میشود و به شناختن، خوش آمدن، اعتماد كردن و عمل كردن میانجامد. وقتی فرصتهای برقراری تماس را بیشتر میكنید، افراد را به پیشرفت در كل مسیر زنجیرهای برقراری رابطه ترغیب میكنید. منظور ما از «تماس»، تماسهای برنامهریزیشده و منظمی است كه در جلسات و رویدادهای محله برقرار میشود (به نمونه زیر توجه كنید). همچنین منظورمان تماسهای برنامهریزینشدهای هم هست، كه به صورت غیررسمی در خیابان، فروشگاه، یا پارك میان افراد برقرار میشود. اهمیت آن تماسهای برنامهریزینشده هم كم نیست. ولی حتی آن تماسهای برنامهریزینشده هم میتوانند در محله حال و هوایی ایجاد كنند كه وقوع آن نوع دیگر تماسها را تسهیل كنند. به عنوان نمونه: میتوانید فضاها یا ساختارهایی را طراحی كنید كه تماس میان افراد را ارتقا بخشند. مثلا چه خواهد شد اگر تابلوی اعلانات محله را در ورودی پارك نصب كنید كه همسایهها توقف كنند و مطالبش را بخوانند؟ یا چه میشد اگر در سالن انتظار یك ساختمان چندین طبقه آپارتمانی، میزها و صندلیهای بیشتری قرار میدادند؟ یا چه میشد اگر در محوطه زمین بازی بچهها نیمكتهای بیشتری میگذاشتند تا والدین و افراد دیگر میتوانستند روی آنها بنشینند و با هم حرف بزنند؟ (در مورد این آخری، طراحان شهری یا كسبه محل میتوانند با شما همكاری كنند). میتوانید رویدادهایی را كه با هدف اصلی تفریح (یا جمعآوری كمكهای نقدی) برگزار میشوند، اما منجر به آشنایی همسایهها و گپ و گفت میان آنها میشوند را قبل، حین و بعد از هر فعالیتی همچنان برگزار كنید. در رویدادهای ورزشی جوانان، پایان پاكسازیها، مراسم مذهبی، بازارهای محلی، فروشهای خانگی و غیره چنین اتفاقی میافتد. و زمانی كه آن فضاها و فرصتهای برقراری تماس ایجاد شد، گاهی میشود خدمات مربوط به محله را در آن فضاها و فرصتها ارائه كرد. به همین دلیل است كه گرفتن فشار خون افراد در مناطق مشترك خانهسازیهای بزرگ شهری انجام میشود، یا برای اركسترهای مدارس در كنار مسابقات كوچك اعانه جمع میكنند، یا در جشن شروع سال تحصیلی مدارس از داوطلبین ثبت نام میشود. ۲. نیازها و نگرانیهای محلهتان را بشناسید تقریبا هر محلهای نیازها و نگرانیهای خودش را دارد و اگرچه ممكن است آن نیازها و نگرانیها در حال حاضر نیازمند رسیدگی نباشند، در زمان دیگری باید به آنها رسیدگی شود. ممكن است بعدها به مشكلات حیاتی تبدیل شوند. در هر صورت باید اقداماتی را كه جوابگوی آن نیازها و نگرانیهاست طراحی كنید و به اجرا درآورید. به این ترتیب عده بیشتری دستاندركار خواهند شد و منافع بیشتری عاید خواهد شد. لذا اگر از قبل متوجه نیازها و نگرانیهای محله شده باشید، برای پاسخگویی مشتاقانهتر و موثرتر آمادگی بیشتری خواهید داشت. ولی ممكن است آن نیازها و نگرانیها آشكار نباشند. حتی اگر در محل زندگیتان عده زیادی را هم بشناسید، آنها نمایندگان كل محلهتان نخواهند بود. و حتی ممكن است همان همسایههایی كه میشناختید هم، با شما كاملا صادق نباشند. به این ترتیب چطور میتوانید متوجه آن نیازها و نگرانیها بشوید؟ گزینههای زیادی وجود دارند، از ساده گرفته تا پیچیده: میتوانید به طور غیررسمی با همسایهها صحبت كنید و از ذهنیاتشان باخبر شوید. این نوع دریافتن ممكن است خودمانی و نامنسجم باشد، اما همین هم بسیار مفید است. میتوانید در مهمانیها، كافهها، یا گردهماییهای جمعی و عادی دیگر به حرفهای همسایهها گوش كنید، گردهماییهای كه به محتوای فرهنگ محل بستگی دارد. در چنین ملاقاتهای غیررسمی برای نظرپرسی میتوانید برگههایی همراه داشته باشید. همچنین میتوانید از تابلوی اعلانات و نوشتههای دستی روی تیر تلفن (یا تیر چراغبرق) و نامههایی خطاب به سردبیر (نشریات) استفاده كنید. میتوانید در جلسات شنیدن نظرات عموم یا سایر جلسات شركت كنید تا بهتر بفهمید كه برای ساكنین محله شما چه چیزهایی مهم هستند. میتوانید مثلا در یك رویداد برنامهریزیشده محلی، در پایان یك جلسه برنامهریزیشده یا یك اقدام اجتماعی، یك پیمایش كوتاه و غیررسمی ترتیب بدهید. میتوانید جلسات خانگی خودتان یا رویدادهای اجتماعی را جوری سازماندهی كنید كه به صورت یك گروه متمركز شكل بگیرد. میتوانید از بخش برنامهریزی شهری یا كتابخانه سوال كنید كه آیا قبلا پیمایش در خصوص نیازها و نگرانیهای ساكنین محل انجام شده است یا خیر. میتوانید از بخش برنامهریزی یا سایر شعب دولتی محل بپرسید كه آیا میتوانند ترتیب چنین پیمایشی را به كمك دادههای شما انجام دهند یا خیر. اگر وقت و منابع در اختیار دارید، میتوانید خودتان پیمایشی واجد ساختار ترتیب بدهید. شاید بعضی از شاگردان كالج یا دانشگاهی در آن نزدیكی بتوانند كمكتان كنند. ۳. منابع و داراییهای محلهتان را بشناسید علت این است كه محلهها نه فقط نیازها و نگرانیهایی دارند، بلكه منابع و داراییهایی هم دارند كه میتوانند برای رسیدگی به آن نیازها و نگرانیها مورد استفاده قرار گیرند. اگر آن داراییها و منابع را بشناسید، زمانی كه آماده اقدام شدید، میتوانید از آنها استفاده كنید. «منابع و داراییها» شامل بسیاری از حوزهها میشوند. حوزههایی از جمله: سازمانها و موسساتی كه از قبل در محله وجود داشتهاند (اعم از آژانسها، باشگاهها، گروههای ورزشی، گروههای مدارس و مذهبی و غیره). منابع و داراییهای فیزیكی محله، اعم از ساخته دست بشر (پاركها، زمینهای بازی، مدارس، كلیساها، درمانگاهها، فروشگاهها، ساختمانهای عمومی) یا طبیعی (جنگلها، دریاچهها، جویبارها، رودخانهها، سواحل، باراندازها، آب و هوای معتدل، هوای پاك). مهارتها و استعدادهای تك تك ساكنین محله. مثلا اگر در محله كسی هنرمند گرافیست است، این یك دارایی محسوب میشود. به همین ترتیب، اگر كسی در زمینه مراقبت از درختها، یا قانون مالیاتها، یا لولهكشی، یا تزئین كیك مهارت خاصی داشته باشد، این هم دارایی محسوب میشود. ممكن است در لحظه حاضر اغلب آنها به چشم نیایند. اما اگر از وجودشان باخبر باشید، میتوانید به وقتش خبرشان كنید. تحقیق روی داراییهای محله كمتر از تحقیق روی نیازها به گوش آشناست. ولی امروزه شاگردان زندگی در محلات، آن را بسیار مهم قلمداد میكنند. در اینجا راهكارهایی وجود دارند كه میتوانید برای شناخت آن داراییها و منابع استفاده كنید: به طور غیررسمی: در محله قدم بزنید. با كسانی كه ملاقات میكنید حرف بزنید. بدون انجام مطالعه مفصل یا انجام كاری كه موجب بیاعتمادی شود، درباره كسانی كه ساكن محله هستند و علایقشان تحقیق كنید. رسمیتر: احتمالا به كمك سایر همسایهها یا كمكهایی از خارج محله، «موجودی استعداد و قابلیت» بگیرید. موجودی استعداد و قابلیت نوعی پیمایش است كه برای اطلاع بیشتر از مهارتها و تواناییهای ساكنین محله طراحی شده است. همانطور كه درباره نیازها و نگرانیها گفتیم، در این مورد هم زمانی كه همه اطلاعات مربوط به منابع و داراییها را جمعآوری كردید، آنها را با هر تعداد ممكن از سكنه محل در میان بگذارید تا مفید واقع شوند. نمونهای از اینكه چطور تماس غیررسمی و اطلاعیابی درباره داراییها توانستند یك مشكل مهم محله را حل كنند. در محلهای تالاب محل پر شده بود از خزه، اما ظاهرا كسی در این زمینه اقدامی نمیكرد. مسئولین دولتی محله كار را به تعویق میانداختند. اما آن تالاب بخشی از پاركی بود كه تعداد زیادی از همسایهها سگهایشان را در آنجا به گردش میبردند. صاحبان سگها بهمرور گرم گفتگو شدند. در گیر و دار همین گفتگوها متوجه شدند كه در گروهشان یك معمار محوطهسازی، یك حقوقدان محیط زیست، یك پیمایشگر آماتور و یك متخصص آبزیها دارند. آنها و همسایههای دیگر دانستههایشان را روی هم گذاشتند و نقشهای طراحی كردند كه بهتر از نقشهای بود كه بدوا مقامات شهری پیشنهاد كرده بودند. آنها درباره نقشهشان صحبت و تبلیغ كردند تا سرانجام مقامات شهری را وادار به قبول آن كردند. دست آخر بخش اعظم خزهها تخلیه شدند. ب) وقتی مشكلی در میان است بسیاری از اقدامهای محله و احتمالا اغلب آنها زمانی انجام میشود كه مشكلاتی وجود داشته باشند. همانطور كه گفتیم، در مقایسه با اقدامات انفرادی، اغلب مشكلات زمانی به طور موثر حل میشوند كه همسایهها همگی با هم دست به كار شوند. و عطف به نكتهای كه پیشتر ذكر شد، اگر ساكنین محله از قبل با هم همبستگی داشته باشند و روابط میان آنها از قبل محكم باشد، وقتی آنها را دور هم جمع میكنید، همواره مفید است. آن وقت است كه بیشتر به یكدیگر اعتماد میكنند و با هم موفقتر عمل میكنند. به این دلیل است كه ترغیب برقراری تماس میان ساكنین محله، فكر پسندیدهای است. چرا كه ارتباط، حس باهمستانی ایجاد میكند. ۱. با كسانی كه به شما نزدیك هستند درباره مشكل صحبت كنید آنها میتوانند دوستان شما باشند كه احساسی مشابه خود شما دارند، یا كسانی كه میدانید دست اندر كار خواهند شد و یا كسانی كه به قضاوتشان اعتماد دارید و احترام میگذارید، یا تركیبی از همه اینها. اینها قدمهای ابتدایی و مقدماتی است. قصد از این كار فهمیدن دیدگاههای دیگران درباره مسئله است. آنها ممكن است مسئله را همانطور كه شما میبینید ببینند، شاید هم جور دیگری ببینند. در این مرحله شما میخواهید به نظرات دیگران گوش كنید، توصیههای مختلف را بشنوید، بفهمید چه كسی مایل است و میتواند با شما كار كند و برای خودتان حمایتهای شخصی دست و پا كنید. اگر این واقعا مسئله محله باشد، مایل هستید انرژی گروهی را پشت مسئله احساس كنید و نمیخواهید كه به تنهایی به آن بپردازید. گاهی ممكن است در محله شما از قبل یك انجمن محلی وجود داشته باشد. در این صورت این مسئله برای آن انجمن یك موقعیت عالی است كه دستاندركارش شود. (در چنین حالتی، از همان ابتدای كار با اعضای این انجمن صحبت كنید). اگر چنین انجمنی از قبل وجود نداشته باشد، كاملا امكان دارد كه یك مشكل مهم بتواند منجر به تشكیل چنین انجمنی شود كه در آن صورت میتواند به مشكلات بعدیای كه در محله به وجود بیایند هم، بپردازد. ۲. برای برگزاری یك جلسه بزرگتر فراخوانی كنید برای برنامهریزی و برگزاری چنین جلسهای، با گروه اصلی در محله كار كنید (كه چنانچه در محله انجمن محلی وجود داشته باشد. احتمالا در همان گروه است). در مورد این جلسه وسیعا اطلاعرسانی كنید. شخصا از متنفذترین رهبران محله دعوت كنید و از آنها بخواهید از طریق دوستان و شبكههای خودشان به اطلاعرسانی درباره این جلسه كمك كنند. ضمنا ورود به این جلسه باید برای همه ساكنین محله مقدور باشد. ۳. در آن جلسه یك بار دیگر مسئله را مطرح كنید در اینجا هم منظور شما مشابه منظورتان در قدم اول است. ولی این بار در معیار وسیعتر. آنچه را درباره داراییهای محله میدانید با دیگران در میان بگذارید و از دیگران بپرسید كه آنها در این باره چه میدانند. احساس خودتان را درباره مسئله به آنها بگویید و بپرسید آنها چه احساسی دارند. اكنون اهداف شما تبادل اطلاعات، در میان گذاشتن نظرات و كسب حمایت است. از هر كسی كه نظری دارد بخواهید كه صحبت كند. جمعآوری هر مقدار اطلاعات و نظرات كه بتوانید و داوطلبانه بیان شده باشند، وقتی زمان برنامهریزی و اجرای عملیات برسد، به دردتان خواهد خورد. ۴. پاسخهای ممكن نسبت به مسئله را كشف كنید خوب است كه تعدادی راه حل در جمع رو شود. آیا باید با مسئولین شهری ملاقات داشته باشیم؟ نامه بنویسیم؟ در محل سالن شهرداری راهپیمایی كنیم؟ به دنبال متحدینی در خارج از محله بگردیم؟ این هم امكان دارد كه در لحظه كاری انجام ندهید تا شرایط شفافتر شوند، یا صبر كنید تا وضعیت خودش تغییر كند. ممكن است همه این گزینهها وجود داشته باشند. پیش از انتحاب بهترین پاسخ به شرایط، باید همه نظرات مختلف را بشنوید. ۵. پاسخ خودتان را انتخاب كنید برای انتخاب پاسخ، از چه ضوابط و معیارهایی باید استفاده كنید؟ میزان اهمیت مسئله سرعتی كه حل مسئله نیاز دارد میزان حمایت محله میزان حمایت باهمستان بزرگتر مشكلات به اجرا درآوردن پاسخ شما، بهویژه در خصوص تعداد احتمالی افراد مورد نیاز، مقدار زمان تخمین زدهشده، هزینه پیشبینیشده میزان و نوع مخالفتی كه با آن مواجه خواهید شد میزان احتمالی موفقیت، اینكه اقدام انتخابیتان شما را به آنچه میخواهید خواهد رساند یا خیر. مثلا اگر زبالهجمعكنها قوطیهای زباله را وسط خیابان رها كرده باشند، یك تماس تلفنی كفایت میكند. اگر نیروی پلیس در پاسخگویی به ۹۱۱ (تماسهای اضطراری) تعلل میكند، واکنش پرفشارتری میطلبد. اما اگر بشنوید كه قرار است مدرسه ابتدایی محله شما را تعطیل كنند، باید یك كمپین درازمدت و چندجانبه را در نظر بگیرید یا درخواست كنید. ۶. برای اجرای واکنشتان برنامهریزی كنید پیش از اقدام بهدقت فكر كنید چطور میخواهید انجام دهید. اگر این قدم یا قدمهای دیگری را انتخاب كنید، چه كسی نامهها را خواهد نوشت، یادداشتها را ارسال خواهد كرد، به همسایهها تلفن خواهد كرد و با رسانهها تماس خواهد گرفت؟ به احتمال زیاد نقشه شما به جای یك اقدام واحد، مستلزم تركیبی از اقدامهای مختلف خواهد بود. در هر صورت، اقدامات خاصی را كه باید انجام دهید، انتخاب كنید. تقسیم مسئولیت كنید. برای هر مسئولیتی جدول زمانی تعیین كنید. كیفیت و تاثیر اقدام شما، مانند هر فعالیت دیگری در زندگی، اگر طبق نقشه از پیش طراحیشده باشد، بهبود خواهد یافت. مشكل هر قدر پیچیدهتر باشد، این اصل بیشتر صدق میكند. ۷. وارد عمل شوید، پاسخ خود را به اجرا درآورید اگر بهدقت درباره مسئله مذاكره كرده، حمایت همسایهها را به دست آورده، گزینهها را سبك و سنگین كرده و پاسختان را برنامهریزی كرده باشید، اقدامتان به احتمال زیاد موفقیتآمیز خواهد بود. ۸. نتایج را ارزیابی كنید در نتیجه اقدام شما چه اتفاقی افتاد؟ آیا همان نتیجهای را كه میخواستید، گرفتید؟ آیا به اهدافتان رسیدید؟ در اغلب موارد پاسخها روشن و واضح خواهند بود. با این حال در بعضی موارد نتایج كاملا روشن نیستند. ممكن است موفقیتتان نیمهكاره بوده باشد، یا ممكن است فقط به تعدادی از اهدافتان رسیده و به همه آنها نرسیده باشید. یا ممكن است مدتی طول بكشد تا نتایج كاملا آشكار شوند. برای روشن شدن این سوال و دریافت بازخورد بهتر، باید سنجش به عمل بیاورید. آیا مردم هنوز از سطلهای زباله شكایت دارند؟ آیا عملا به نسبت به پاسخگویی به تلفنهای ۹۱۱ اقدامی انجام شده است؟ و همسایهها حالا چه نظری نسبت به مسئله دارند؟ این قطعا موضوع مهمی است كه باید مورد ملاحظه قرار بگیرد. در سنجشها، هر چه موضوعات بیشتری در نظر گرفته شوند، بهتر است. مشاهدات شخصی شما را تكمیل میكنند و به شما كمك میكنند كه بفهمید از اینجا به بعد، مقصدتان كجا باید باشد. اگر موفق شده باشید، به یكدیگر تبریك خواهید گفت و به زندگی عادیتان در محله بازخواهید گشت. از طرفی هم ممكن است موفقیتتان راهنمای شما شود در رسیدگی به یك چالش تازه در محله. اما اگر شكست بخورید، اگرچه میتوانید بهسادگی دست بكشید، اما ممكن هم هست كه بخواهید راهبردتان را تغییر دهید، یا تلاشتان را مضاعف كنید، یا كمی از هر دو را انجام دهید. نتیجهای كه از اظهار نظرهای دیگران (بازخورد) میگیرید، چه رسمی باشد و چه غیررسمی، مسیر اقدامتان در آینده را شكل خواهد داد. پ) زمانی كه ظاهرا مشكلی وجود ندارد قدمهای فوق زمانی ارزشمند هستند كه یك مشكل حی و حاضر وجود داشته باشد، خصوصا وقتی كه مسئله مهمی در محله نیازمند اقدامی سریع و قاطع باشد. ولی فرض كنید چنین مشكلی وجود نداشته باشد، حداقل فعلا وجود نداشته باشد. فرض كنید همه چیز در محله به طرز معقولی خوب پیش برود، حداقل از نظر خیلیها اینطور باشد. فرض كنید ارتكاب جرم مسئله حادی نباشد، وقتی مردم در خیابان راه میروند احساس امنیت كنند، خدمات شهری كافی باشد (یا حتی بهتر از كافی) و هیچ كس از هیچ چیز شكایت جدی نداشته باشد. هیچ مشكلی كه بتوانید انگشت رویش بگذارید، وجود نداشته باشد. اما وجود نداشتن مشكل، به این معنا نیست كه اقدام محله را نمیشود یا نباید ارتقا بخشید. پس چطور عمل میكنید؟ ابتدا میشود توجه همسایهها را نسبت به یك مسئله جلب كرد، حتی اگر قبلا توجه چندانی به آن نكرده باشند. آن مسئله میتواند كاملا واقعی باشد، فقط ناشناخته باقی مانده باشد. مثلا ممكن است ساكنین محله از عبور پر سر و صدای كامیونها در خیابانها در ساعات شب واقعا خوششان نیاید، یا واقعا مایل باشند كه تجهیزات خراب و فرسوده زمین بازی را تعویض كنند، اما شاید هرگز به فكرشان نرسیده باشد كه در این باره میتوانند كاری انجام دهند. ولی اگر شما موضوع را مطرح كنید و مردم را وادارید كه به اقدام فكر كنند، این تبدیل به مسئله محله خواهد شد. آن وقت چشماندازهای موفقیت درخشانتر خواهند شد. دوم، میشود همسایهها را به جای مشكل، حول و حوش علایق مشترك جمع كرد. مثلا شاید موسیقی محلی (موسیقی مردمی) در محله موضوع الزامآوری نباشد، اما ممكن است خیلیها از آن لذت ببرند. بنابراین ببینید چه كسانی دلشان میخواهد دور هم جمع شوند و موسیقی محلی اجرا كنند. ممكن است كسی راجع به كاشتن یك باغ در محله حرفی نزده باشد، اما اگر صحبتش را شروع كنید، همه باغبانها (و شاید باقی افراد هم) بگویند: «عجب فكر خوبی!» یا ممكن است مهاجرین تازهای به محله آمده باشند و مشتركا دلشان بخواهد در زبان انگلیسی پیشرفت كنند، حتی اگر هنوز آن را یك مسئله تلقی نكنند. بسیار خوب، چطور است یكی دو بار در هفته با آنها ملاقات كنید؟ و سوم اینكه گاهی هم ممكن است بخواهید همسایهها را به دلیل دیگری دور هم جمع كنید، زمانی كه «علاقه» یا «مسئله» اصلی باعث شود كه از معاشرت با یكدیگر لذت ببرند. این راهی كاملا برحق و مطلوب برای ارتقاء اقدام جمعی در محله است، چرا كه بازی كردن با یكدیگر، بخشی از زندگی كردن با یكدیگر است. بنابراین میتوانید صرفا برای گذراندن زمانی خوش، یك رویداد محلی را ساماندهی كنید. این رویداد میتواند یك پیكنیك، یك بازار مكاره، یك فروش خانگی، یك اجرا با اركستر، یك مسابقه بیسبال باشد و این فهرست همچنان ادامه دارد. نیازی نیست كه این رویداد تجملی، اصیل یا پیچیده باشد، اما لازم است كه به افراد آسایش و شادی بدهد (ضمنا میتوانید از این رویداد برای جمعآوری كمكهای نقدی، یا حتی سازماندهی حول و حوش مسائل محله استفاده كنید). نكتههایی برای برگزاری موفقیتآمیز یك رویداد محلی رویدادهای موفقیتآمیز معمولا خوب برنامهریزی شدهاند و برنامهریزی آنها معمولا ترتیب مشتركی دارد. در اینجا راهنماییهای كلیای آوردهایم كه به موازات اما متفاوت با راهنماییهای مربوط به سازماندهی مشكلات است و به شما كمك میكند كه رویداد محلی خاص خودتان را برنامهریزی و برگزار كنید. كسانی را پیدا كنید كه با شما همكاری كنند اگر مشغول سازماندهی رویداد باهمستانی هستید، احتمالا مایل نیستید كه آن را به تنهایی انجام دهید. اگر خودتان انجام دهید، بیشتر كار است و اگر همراه دیگران انجام دهید، بیشتر تفریح است و میتوانید از ایدهها و تجربیات آنها هم استفاده كنید. لازم نیست گروهتان رسمی یا بزرگ باشد. برای شروع كافی است چند نفری از شما در اطراف میز آشپزخانه باشید. همیشه میتوانید بعدها گروهتان را بزرگتر كنید و احتمالا همین كار را خواهید كرد. برای برگزاری یك رویداد امكاناتی را كشف كنید ابتدا درها را باز بگذارید. میتوانید فهرستی از رویدادهای ممكن را یادداشت كنید. در شروع به جای انتقاد كردن از یكدیگر، ایدههای یكدیگر را مبنای ساخت قرار دهید. به واسطه آنچه در گذشته انجام شده است، خود را در تنگنا قرار ندهید. اجازه دهید ذهنتان آزاد باشد. در این مرحله سقف (حد) شما آسمان است. رویداد را انتخاب كنید ملاك انتخاب شما چه خواهد بود؟ اول اینكه رویداد باید مورد تایید ساكنین محله باشد. اگر افراد اهل آشپزی نباشند، شام جمعی (نوعی مهمانی كه در آن هر كس غذای خودش را میآورد) به درد نمیخورد. اگر بچهها اهل تیلهبازی نیستند، مسابقه تیلهبازی برگزار نكنید. دوم اینكه رویداد باید طوری باشد كه بتوانید از عهدهاش بربیایید. هم از نظر مالی (شامل بودجه اولیه برای شروع)، هم از نظر مهارت و سررشته داشتن و هم از نظر وقت. اگر هدفتان ساختن یك خانه مقرون به صرفه است، آیا تعداد كافی از همسایگان حاضر به بلند كردن اجسام سنگین خواهند بود؟ سوم اینكه رویداد باید برای شما به عنوان سازماندهندگان آن، انرژیزا و مفرح باشد. اگر نباشد، چرا برگزارش كنید؟ افراد بیشتری را برای كمك پیدا كنید وقتی رویداد را انتخاب كردید، به احتمال زیاد مایلید افراد دیگری هم علاوه بر گروه اولیهتان با شما كار كنند. آن افراد را باید فراخوانی كرد. چطور این كار را انجام میدهید؟ میتوانید انتظاراتی داشته باشید و رو در رو از آنها بخواهید، به آنها تلفن كنید، برایشان ایمیل بفرستید، یادداشت بفرستید، یا تركیبی از همه این راهكارها را انجام دهید. ممكن است بخواهید كسانی را از كل محله فراخوانی كنید. در آن صورت باید نوشتهها و پوسترهایی را توزیع كنید. همچنین میتوانید از ساختارهای ارتباطی طبیعی كه از قبل در محله وجود داشته است، استفاده كنید. كارهای ضروری را تعریف كنید كارهای خاص شما بستگی به رویداد خاص شما دارد. اما كارهایی كه در اغلب رویدادها مشترك هستند، شامل كارهای زیر هستند: تبلیغ – كه اجزای فرعی آن عبارتند از: سر زدن خانه به خانه، تماس تلفنی، ارسال نامه و ایمیل، فهرست خدمه، توزیع نوشتههای دستی، مساجد، باشگاههای اولیا و مربیان. یا اعلام در مدارس و دستیابی كلی به رسانهها. تامین مالی – شامل بودجهبندی، جمعآوری كمكهای نقدی برای شروع، جمعآوری پول در خود رویداد، حسابرسی پولهای جمعآوریشده، پرداختها و غیره. فعالیتهای ضمن رویداد – از جمله این فعالیتها عبارتند از: ترتیب مقدمات، ثبت نام، تعیین برنامهها، تماس با اجراكنندگان، برگزاركنندگان نمایشگاه، یا ارائهدهندگان و همچنین نظافت. بسته به رویدادی كه انتخاب كردهاید، كارهای شما شامل انتخاب محل، انجام ترتیبات لازم، تعیین تاریخ بارش برف یا باران، اجاره محل، گرفتن مجوز، عقد قرارداد، تامین امنیت، تعهدات، حمل و نقل، پاركینگ، مراقبت از بچهها، توالتها، تجهیزات (میز و صندلی و غیره)، بازیها، تزئینات، تداركات، بلیطها، سرگرمی، سیستمهای صوتی، هدایایی برای دادن در هنگام ورود یا خروج شركتكنندگان، غذا (شامل آشپزها، تهیه غذا، خدمات مربوط به غذا، وسایل آشپزی و غیره) و در آخر و نه كمترین، ارزشیابی رویداد. كارها را تقسیم كنید در اینجا اصل بر این است كه الف) هر كسی باید كاری انجام دهد و ب) كارها باید با ترجیح شخصی، مهارتها و وقت موجود افراد جور باشد. از فهرست كارهایتان به عنوان نكات مرجع استفاده كنید: بخش نیروی انسانی شما میتواند با انتخاب كمیتهها و سمتهای كمیتهها به صورت رسمی عمل كند، و یا به شكل غیررسمی، به این شكل كه افراد به طور ساده وظایفی را تقبل كنند، انجام وظیفه كند (كسانی كه مسئول كارهای خاصی هستند، به نوبه خود میتوانند برای خود دستیارانی فراخوانی كنند). به طور كلی هر چه گروه بزرگتر باشد، رویداد پیچیدهتر باشد، هر چه اعضای گروه بیتجربهتر باشند و هر چه كمتر با هم آشنا باشند، باید دنبال ساختار بزرگتر و دقیقتر باشید. یادتان باشد كه یك نفر باید همه كارهای محوله را هماهنگ كند. آن یك نفر یا خود شما هستید و یا شما همراه افراد دیگر. بودجهای تامین كنید و منابع مقدور را شناسایی كنید بسته به كارهایی كه نیاز دارید، هماهنگكننده یا راس كمیته مالی، باید فهرستی تهیه كند از همه هزینههای برنامهریزیشده و میزان دقیقشان: هزینههای چاپ، اجارهها، مجوزها، ایمنی، مجریان سرگرمی، غذا، بیمه، تجهیزات، و سایر هزینهها. به موازات این فهرست، فهرست دیگری هم باید از منابع پیشبینیشده و مقادیر درآمدها تهیه شود (شرط احتیاط آن است كه در برآورد هزینهها بلندنظر و در برآورد درآمدها محافظهكار باشیم). و سایر منابع ممكن را هم فراموش نكنید. آیا میتوانید برای تامین هزینهها از كسبه یا منابع دیگر اعانه جمع كنید؟ این دو فهرست باید توسط رهبران رویداد مقایسه و مرور شوند. برای مواجهه با كسریها یا شرایط خاص باید برنامهریزی شود. سپس باید تعدیلهایی در هزینهها یا درآمدها و یا هر دو اعمال شود. و آنگاه اقداماتی در جهت پرداخت مبالغ برنامهریزیشده یا وجود نقدی انجام شود. جدول زمانی تهیه كنید در اینجا هدف سرراست است: همه باید بدانند كه چه كسی در چه زمانی چه كاری را باید انجام دهد. به عبارت دیگر برای پایان هر كار مهمی باید جدول زمانی تعیین شود (و جدی گرفته شود) و آن جداول زمانی نظارت و اجرا شوند. این وظیفه همه و خصوصا هماهنگكننده است كه اطمینان حاصل كند كار به موقع انجام میشود. همه این برنامهریزیها و تعیین جدول زمانی، برای بعضیها كار بیش از حد به نظر میرسد. ما درك میكنیم، ولی ما طرفدار برنامهریزها هستیم. دلایلمان هم عملی است: برنامهریزی دقیق منجر به برگزاری رویدادهای موفقیتآمیز بیشتر خواهد شد. هر چه رویداد پیچیدهتر باشد، این امر بیشتر در موردش صدق میكند. در نظر داشته باشید كه برنامهریزی دقیق كمكتان میكند از هول و تكانهای دقایق آخر و اشتباهات ناشی از بیتوجهی كه میتواند برگزاری رویدادتان را به مخاطره بیندازد، اجتناب كنید. واقعیت این است كه اگر از همان اول به رویدادتان فكر كرده باشید، تهیه یك جدول زمانی وقت زیادی نمیگیرد و تلاش محدودی كه برای تهیه (و پیروی از) آن میدهید، تقریبا همیشه برایتان بازدهی خواهد داشت. انجامش بدهید! در روز برگزاری رویداد، معمولا خوب است پیش از شروع برنامه با رهبران رویدادتان نشستی داشته باشید تا برنامه روز را مرور كنید، همه جزئیات دقایق آخر را مد نظر قرار دهید، به همه سوالات دقیقه آخر جواب بدهید و خود را برای وقوع هر احتمال پیشبینینشدهای آماده كنید (باران، نیامدن مجریان نمایش، بیماری، قطع برق، درست عمل نكردن تجهیزات و بیشك احتمالات دیگر). در برگزاری رویدادتان موفق باشید! تمیزكاری رویداد با به خانه رفتن شركتكنندگان تمام نمیشود. تقریبا همه رویدادها یك تمیزكاری هم ضمیمه دارند. بعضیها در همان روز انجام میشوند: باز كردن و پائین آوردن تزئینات، برداشتن علامتها، به انبار بردن تجهیزات و بعضی دیگر بعدا انجام میشوند: پرداخت صورتحسابها. لذا برنامهریزی خوب برای یك رویداد، شامل برنامهریزی برای جمع و جور و تمیزكاری هم میشود. تشكر كنید بعد از هر رویداد باید از هر كسی كه دستاندركار برنامهریزی و برگزاری رویداد بوده است با رفتاری كاملا مناسب محتوای رویداد، با یك تماس تلفنی یا یادداشت شخصی، از طریق نامهای با سرنامه سازمانی، اعلامیهای در خبرنامهتان، شاید هم طی یك مهمانی مخصوص رهبران رویداد، تشكر شود (شرط مطلوب آن است كه حین برگزاری رویداد هم از آنها تشكر شود). ارزیابی كنید آخرین بخش اجرای یك رویداد محلی یا باهمستانی، به نوعی مهمترین بخش آن است. آن بخش عبارت است از تحلیل رویداد برای آنكه ببینیم تا چه حد به اهدافش رسیده است. خلاصه وقتی با موفقیت از عهده حل مسئلهای محلی برمیآیید، یا وقتی رویدادی موفقیتآمیز محلی را برگزار میكنید، یا وقتی همسایهها را حول و حوش علاقهای مشترك به هم پیوند میدهید، اینها را به دست خواهید آورد: ارتباطات محكم محلی هویت و غرور برانگیخته محلی و ... پایههایی تحكیمشده برای فعالیتهای موفقیتآمیز محلی بیشتر در آینده هر حركت كوچكی جای پای خود را میگذارد. و هر حركت كوچكی باید ترغیب شود، چرا كه به ساختن محلهای كمك خواهد كرد كه در سالهای آتی منافع ساكنینش را تامین خواهد كرد.