فرم جستجو

بخش ۴. برگزاری كارگاه

كارگاه چيست؟

احتمالا به تعداد كارگاه‌ها و مجريان كارگاه‌ها، برای اين سوال جواب وجود دارد. به‌طور كلی، كارگاه یک برنامه واحد و كوتاه‌‌مدت است كه با هدف آموزش تکنیک‌ها یا ایده‌هایی به شركت‌كنندگان  طراحی می‌شود به نحوی که بعدها بتوانند در كار يا زندگی روزمره‌شان از آنها استفاده كنند.

  • كارگاه‌ها عموما كوچك هستند و ۶ تا ۱۶ شركت‌كننده را در بر می‌گيرند. به هر كس خصوصا توجه می‌شود و امكان شنيدن حرف‌هايش داده می‌شود.
  • معمولا برای  کسانی طراحی می‌شوند كه با هم، يا در یک زمینه كار می‌كنند.
  • توسط كسانی برگزار می‌شوند كه در موضوع مورد نظر واقعا تجربه داشته باشند.

یک ارائه الزاما به یک نفر محدود نمی‌شود. وجود تسهیلگر و کمک تسهیلگر نه‌فقط رايج است، بلكه می‌تواند کیفیت برگزاری یک كارگاه را بسيار ارتقاء دهد و كار همه را آسان‌تر كند. هر تسهیلگری می‌تواند مسئول بخش خاصی از كارگاه باشد، يا بسته به ساختار يا هدف كارگاه،‌ در طول برگزاری كارگاه همگی می‌توانند با هم كار كنند. در هر صورت، اگر مشغول برنامه‌ريزی برای  یک كارگاه هستيد، پيدا كردن یک يا چند تسهیلگر و کمک‌ تسهیلگر هميشه یک گزينه است. 

به چه دليل كارگاه برگزار می‌کنید؟

در حالی كه می‌توانید از روش‌های ديگری مانند گروه مطالعه، دوره آموزشی، آموزش حين خدمت و غيره استفاده كنيد، چرا كارگاه را انتخاب می‌کنید؟ از آنجا كه برای آموزش دادن به افراد راه‌های مختلف وجود دارد و افراد به اشكال مختلف آموزش می‌بينند، كارگاه نسبت به روش‌های ديگر محاسنی  دارد (و معايبي هم دارد، كه مهم‌تر از همه کمبود وقت است) كه باعث می‌شود در شرايط خاصی كارگاه یک گزينه مناسب باشد.

  •  در شرایطی كه ممكن است برای  یک تلاش آموزشی جامع و همه‌گير فرصت نباشد، برگزاری كارگاه روش مناسبی برای ايجاد یک تجربه آموزشی متمركز در یک مقطع‌ زمانی كوتاه است. ممكن است شركت‌كنندگان شاغل باشند، ممكن است آن‌قدر از هم فاصله داشته باشند كه دور هم جمع شدنشان به‌صورت منظم مقدور نباشد، يا صرفا ممكن است مايل نباشند وقت زيادی را صرف يادگيری كنند. یک كارگاه می‌تواند مفاهيم تازه‌ای ارائه كند و شركت‌كنندگان را ترغيب كند كه بعدها خودشان تحقيقات بيشتری انجام دهند، يا می‌تواند روش‌هايی را عملا به شركت‌كنندگان نشان دهد و آنها را به انجام آن روش‌ها ترغيب كند.
  •  برگزاری کارگاه روشی عالی برای  آموزش مهارت‌های عملی است، زيرا فرصتی در اختيار شركت‌كنندگان می‌گذارد كه روش‌های تازه را امتحان كنند و بدون صدمه ديدن، شكست بخورند. شكست همواره بهترين آموزگار است و در اين نمونه،‌ شكست تاوانی ندارد. همزمان بازخوردی كه هم از ارائه‌كننده و هم از همتايانش در گروه به دست می‌آيد، به شركت‌كننده كمك می‌كند بفهمد كه برای  اجتناب از شكست در شرايط واقعی، چه می‌تواند بكند.
  •  كارگاه راهی است برای آن‌كه فرد ايده‌ها و روش‌هايی را كه ياد گرفته است يا به نظرش مهم است، به همكارانش منتقل كند. ممكن است آموزش یک دوره کارشناسی ارشد امكان‌پذير نباشد، اما می‌توان با برگزاری كارگاه، در شرايط مختلف عده زيادی را آموزش داد.
  • خصوصا برای  كسانی كه با هم كار می‌كنند، كارگاه در ميانشان احساس باهمستان، يا احساس داشتن هدف مشترك ايجاد می‌كند.

چه زمانی می‌خواهید كارگاه را برگزار كنيد؟

كارگاه با توضيحی كه در بالا داديم، در شرايط مشخصي بسيار ارزشمند است. اين شرايط مشخص چه وقت پيش می‌آيند و چه وقت شما انتخاب می‌کنید كه به‌جای روش‌های ديگر آموزش يا كارآموزی كارگاه برگزار كنيد؟ شرايط متعددی وجود دارند كه در آنها، كارگاه بهترين گزينه است.

  •  شروع یک كار تازه. اگر سازمان شما روش تازه‌ای را به اجرا گذاشته است، يا ابتكار عمل باهمستان شما مسير تازه‌ای را در پيش گرفته است، معمولا اطلاعات تازه يا روش‌های جديد عملياتی وجود دارند كه افراد بايد ياد بگيرند. یک كارگاه يا یک سری كارگاه، راهی است برای معرفی تازه‌ها در زمانی كوتاه و آماده‌سازی افراد برای  تغيير.
  • كارآموزی اوليه كاركنان يا داوطلبين. كارگاه معمولا راه خوبی است برای  آموزش دادن به كاركنان يا داوطلبين تازه درباره فلسفه، روش‌ها، و كاركرد سازمان‌تان، يا درباره تكنیک‌هايی كه برای انجام وظايفشان بايد به‌كار بگيرند.
  • كارآموزی حين خدمت، يا در جريان كار كاركنان يا داوطلبانتان. در مشكلات و تكنیک‌های مختلف و غيره، كارگاه راه خوبی است برای آنكه كاركنان يا داوطلبانتان را تازه‌نفس و متمركز روی كاری كه می‌كنند، نگه دارید.
  •  پيشرفت كاركنان. معمولا از كارگاه برای  پرورش مهارت‌های حرفه‌ای و يادگيری پيشرفت‌های تازه در هر رشته استفاده می‌شود.
  • نشان دادن یک مفهوم تازه. ممكن است كسی در سازمانی، در معرض یک ايده يا تكنیک جديد و هيجان‌انگيز قرار گرفته باشد و بخواهد كه در آن‌باره برای همكارانش یک كارگاه برگزار كند، يا سازمان می‌تواند كسی را از خارج دعوت كند تا راجع به آن كارگاه برگزار كند.
  • توضيح چيزی برای  عموم. یک سازمان می‌تواند درباره مشكلی، یک كارگاه برای عموم برگزار كند تا اطمينان حاصل كند كه درباره علت يا عملكرد آن به عموم اطلاع‌رساني شده است. مثلا یک برنامه سوادآموزی بزرگسالان می‌تواند در محله راجع به بی‌سوادی كارگاه برگزار كند، يا یک پناهگاه می‌تواند راجع به علت‌ها و پيامدهای بی‌خانمانی كارگاه برگزار كند.
  • در دسترس قرار دادن دانش یک ارائه‌دهنده. اگر شما در خصوص موضوعی تخصص داشته باشيد، ممكن است از شما بخواهند برای  كاركنان يا اعضای یک سازمان ديگر، برای عموم، در یک كنفرانس و غيره، كارگاه ارائه كنيد. معمولا از کسانی كه در رشته‌ای سرشناس هستند دعوت می‌شود (و به آنها دستمزد پرداخت می‌شود) تا مسافتی طولانی را طی كنند و در محل خاصی كارگاه برگزار كنند.

چطور یک كارگاه را برگزار می‌کنید؟

حتی اگر در اين زمينه هيچ سابقه و تجربه‌ای نداشته باشيد، با توجه كردن به همه مراحل پيشرفت كار، می‌توانید یک كارگاه خوب برگزار كنيد. برای  برگزاری یک كارگاه سه مرحله وجود دارد: برنامه‌ريزی، آماده‌سازی، و اجرا. علاوه بر اين، بعد از انجام كار هم مهم است كه پيگير شركت‌كنندگان باشيد تا درباره كارگاه بازخورد دریافت كنيد، تا دفعه بعد بتوانيد آن را بهبود دهيد. به هر یک از اين مراحل به‌صورت جداگانه می‌پردازیم.

برنامه‌ريزی​

وقتی موضوع كارگاه را مشخص كرديد، برنامه‌ريزی برای  كارگاه نهايتا به اين معناست كه بدانيد برای هدايت شركت‌كنندگان در اين تجريه چه بايد بكنيد و اميدواريد كه آنها از كارگاه چه چيز ياد بگيرند. برای انجام اين كار، بايد چند عامل را در نظر بگيريد:

موضوع كارگاه را در نظر داشته باشيد. اصل اول برنامه‌ريزی برای یک كارگاه آن است كه بدانيد درباره چه چيز صحبت می‌کنید. كارگاه شما هرقدر هم تاثيرگذار و مشاركتی باشد، همچنان بايد بر موضوعی كه ارائه می‌کنید مسلط باشيد. خود را مهيا كنيد تا با اعتماد به نفس، آماده پاسخگویی به سوالات و مسائلی باشيد كه ممكن است مطرح شوند. معنای اين كار اين نيست كه مطلقا همه چيز را راجع به موضوع بدانيد، اما بايد در حد معقولی مطلع باشيد و آن را خوب فهميده باشيد، كه بتوانيد به شركت‌كنندگان كمك كنيد آن را در متن كار و زندگیشان جا بيندازند.

شرکت‌کنندگان را در نظر داشته باشيد. در اينجا شرکت‌کنندگان، یعنی کسانی كه عملا بخشی از كارگاه هستند، احتمالا مهم‌ترين بخش كار هستند. درک آنها و نيازهايشان بيش از هر چيز ديگر به شما كمك می‌کند كه بفهميد چه بايد بكنيد و چطور بايد بكنيد.

  •  آنها از قبل چه می‌دانند؟ اگر انتظار داريد كه اغلب شركت‌كنندگان با موضوعات خاصی سابقه آشنایی داشته باشند، يا تجارب مشخصی را داشته باشند،‌ تاثير زيادی خواهد داشت بر اينكه مطالب را چطور و تا كجا می‌خواهید ارائه دهيد.
  • آيا اين موضوع خارج از تخصص آنهاست؟ دانستن فحوای تجربيات شركت‌كنندگان در فهميدن اينكه مطالب را چطور ارائه كنيد، كمكتان خواهد كرد.
  • زمینه کاری آنها چيست؟ از بعضی از افراد در رشته‌های خاصی انتظار می‌رود پرحرف‌تر، خويش‌نگرتر و خوش‌برخوردتر از کسانی در رشته‌های ديگر باشند. مثلا گروهی از كاركنان خدمات اجتماعی بيشتر درباره احساساتشان صحبت می‌كنند، تا گروهی از كارگران ساختمانی. لذا فهماندن اينكه چرا اين نوع مباحث ايده خوبی هستند به كارگران ساختمانی، خلاقيت بيشتری می‌خواهد. مهم است كه برای ارائه مطالب روشی در پيش بگيريد كه ضمن معنادار بودن برای شركت‌كنندگان در اين نوع خاص كارگاه، آنها را چندان از فحوای ذهنی خودشان دور نكند.  
  • آيا آنها یکديگر را می‌شناسند و يا با هم كار می‌كنند؟ در اين صورت شايد بتوانيد معارفه‌ها را با توجه به اینکه چه حد یکديگر را می‌شناسند حذف كنيد و كارگاهی برنامه‌ريزی كنيد كه به دغدغه‌های مشترك شركت‌كنندگان بپردازد.
  •  آيا آنها با یک نگرش خاص قبلی به کارگاه آمده‌اند؟ اگر مطالبی را ارائه كنيد كه مغاير با دانسته‌های شركت‌كنندگان باشد، همان دانسته‌هایی كه فكر می‌كردند درست است، آن وقت نگرش خاصی پيدا خواهند كرد. آيا مفاهيم يا روش‌های جديدی را معرفی می‌کنید كه با آنچه تاكنون انجام داده‌اند، يا با آموزش‌هاي قبلی‌شان مغايرت دارند؟ در اين صورت، قبل از هر چيز بايد به خصومت و ترديدشان بپردازيد. از طرف ديگر، اگر شما چيزی را ارائه كنيد كه ظاهرا راه‌حلی باشد برای  یک مشكل دشوار، ممكن است از شما طرفداری هم بكنند.
  • آنها تحت چه شرایطی در اين كارگاه شركت می‌كنند؟ آيا آنها اين كارگاه را (مثلا در یک كنفرانس) از ميان چند گزينه موجود انتخاب كرده‌اند؟ آيا متقاضی بودند؟ آيا شركت در اين كارگاه پيش‌نياز شغلشان، يا پيش‌نياز دريافت یک گواهی‌نامه، مجوز يا اعتبارنامه ديگری بوده است؟ آيا اين بخشی از كارشان است (مثلا كارآموزی، كارآموزی مجدد، يا پيشرفت كاركنان)؟ آيا به خاطر يادگيری چيزی است كه برای  انجام درست كارشان، حتما بايد بدانند؟ هر یک از اين دلايل مستلزم داشتن نگرش متفاوتی است، سطح متفاوتی از علاقه و تعهد و رویکردی متفاوت از جانب ارائه‌دهنده.

اندازه كارگاه را در نظر داشته باشيد

اگر گروه برای  اكثر هدف‌ها اندازه مطلوبي دارد (بين ۸ تا ۱۲ نفر)، می‌توانید فعاليت‌هايي ترتيب دهيد كه شامل شركت‌كنندگان به‌صورت افرادی در گروه‌های كوچک (۲ تا ۴ نفر) در كل گروه باشد. اگر گروه بزرگ‌تر از حدود ۱۵ نفر است، ناچار خواهيد بود آن را برای  فعاليت‌های متعدد چندپاره كنيد. اگر كم‌تر از ۷ يا ۸ نفر است، شايد بهتر باشد بگذاريد كل گروه در اغلب فعاليت‌های كارگاه شركت كنند.  

زمان موجود را در نظر بگيريد

یک كارگاه می‌تواند در زماني به كوتاهی یک ساعت يا كم‌تر، یا در طول یک روز يا حتی بيشتر جريان يابد. مهم اين است كه هدف‌تان از برگزاری كارگاه با زماني كه در اختيار داريد جور دربيايد. يعنی نه‌فقط ارائه‌تان را جوری برنامه‌ريزی كنيد كه مطابق زمان موجود باشد، بلكه مناسب مطالبی هم كه می‌خواهيد در اين زمان محدود بگنجانيد، باشد. خصوصا اگر مطالب‌تان برای  شركت‌كنندگان كاملا تازگی داشته باشد، زمان زيادي برای شفاف‌سازی، سوالات و غيره نياز خواهيد داشت تا مطلب درست درک شود.

قاعده كلی برای زمان‌گيری اين است كه قبلا زمان هر بخش را محدود كنيد. هر بخش را قبلا تمرين كنيد تا ببينيد كه چقدر طول خواهد كشيد، يا شما می‌خواهید كه چقدر طول بكشد (يعنی مثلا اگر از افراد می‌خواهید كه چیزی بنويسند، خودتان بنويسيد و ببينيد برای  خودتان چقدر طول می‌کشد). بعيد است كه زمان‌گيري‌تان صد در صد دقيق باشد، اما می‌تواند نزدیک به زمان واقعی باشد. در اين صورت شما یک طرح كلی از كارگاه و یک پيش‌بينی معقول خواهيد داشت از اينكه در زمان موجود، انتظار انجام چه کارهایی را داشته باشيد.

كارگاه كوتاه‌مدت: ۴۵ - ۹۰ دقيقه. کارگاهی به اين كوتاهی، از آنچه به نظر می‌رسد هم كوتاه‌تر خواهد بود. ممكن است افراد بين پنج تا پانزده دقيقه دير برسند و اگر قرار باشد مطالبی را توزيع كنيد يا از ابزاری استفاده كنيد و غيره، زمان از دست خواهيد داد. به اين ترتيب ناچار خواهيد شد بی‌محابا سر و ته مطالبی را كه می‌خواهید ارائه دهيد بزنيد و صرفا به ارائه آنچه عملا مهم است، اكتفا كنيد. گرچه همواره عاقلانه‌تر آن است كه مطالبی بيشتر از حد لازم تهيه كنيد (مراحل برنامه‌ریزی و آماده‌سازی در ادامه این مقاله آمده است) اما واقعيت نشان می‌دهد كه به‌ندرت می‌توانید آنچه را انتظار داريد، انجام دهيد. احتمالا بهترين استفاده برای  کارگاهی به اين كوتاهی، صرفا معرفی و بحث درباره یک مفهوم جديد يا یک مسئله مشخص است. معقول نيست كه کارگاهی به اين كوتاهی را صرف آموزش یک مهارت خاص كنيد، مگر اينكه خيلی محدود باشد. اگر آموزش آن مهارت پنج تا ده دقيقه طول بكشد و همين مدت هم برای تمرين آن مهارت لازم باشد، ارزش امتحان كردن را دارد. اگر كمی هم پيچيده‌تر از اين باشد، در آن‌صورت به كارگاه درازمدت‌تری نياز خواهيد داشت.

كارگاه با زمان متوسط: ۹۰ دقيقه تا ۳ ساعت. کارگاهی با اين زمان می‌تواند در عمق بيشتری به ايده‌ها و مفاهيم بپردازد و برخی مهارت‌ها را آموزش دهد. آنچه بايد درباره یک كارگاه با زمان متوسط در نظر بگيريد:

فعاليت‌ها را متنوع كنيد. زمان اين نوع كارگاه برای  سر بردن حوصله شركت‌كنندگان يا خسته كردن آنها از كافي هم بيشتر است. دو سه ساعت متوالي صحبت كردن توسط یک نفر، می‌تواند عده زيادي را برای  هواخوري بيرون بفرستد. اما درگير كردن شركت‌كنندگان در فعاليت‌هاي مختلف، برای یادگیری آنها بسيار مناسب‌تر است، تا اينكه از آنها بخواهيد تمام مدت را بي‌حركت بنشينند و فقط یک كار انجام دهند.

روش‌های متفاوت و خلاقانه‌ای برای بیان مطالب جدی و خسته‌کننده به کار بگیرید. فعاليت‌ها و ايده‌های متفرقه‌‌ طنزآمیز همراه باقی مطالب جدی، نه‌ فقط شركت‌كنندگان را بيدار و هوشيار نگه می‌دارد، بلكه به امر آموزش هم كمك می‌کند.

برای  ساعت تنفس برنامه‌ريزی كنيد. اين كار مشكل پرت شدن حواس‌ها را حل می‌کند و به شركت‌كنندگان فرصت می‌دهد قهوه‌ای بنوشند، به دستشویی و غيره بروند بدون اينكه مزاحم جريان كار كارگاه بشوند. اما بدانيد كه ساعات تنفس معمولا بيشتر از آنچه برنامه‌ريزی كرده‌ايد طول می‌کشد. پنج يا ده دقيقه به زمانی كه به افراد می‌گوييد، اضافه كنيد. مطمئن باشيد زمانی كه افراد به‌كندی به سالن برمی‌گردند و در جايشان مستقر می‌شوند، حداقل همان مقدار زمان بيشتر را صرف كرده‌اند.

حتی یک كارگاه طولانی، آن‌قدرها كه فكر می‌کنید طولانی نيست. به‌دقت درباره‌ مقدار مطالبی كه می‌توانید در اين مدت زمان به‌كفايت ارائه دهيد و تعداد افرادی كه عملا می‌توانند آن مطالب را جذب كنند، تعمق كنيد. می‌توانید از اين زمان برای  ارائه مطالب نسبتا مختصرتری به روش‌های مختلف استفاده كنيد، تا شركت‌كنندگان مطالب را درست بفهمند و كارگاه را ترك كنند. يا می‌توانید آنچه را افراد واقعا نيازد دارند كه از موضوع شما بفهمند انتخاب كنيد و روی همان تمركز كنيد و آن‌قدر مطلب ارائه كنيد كه اگر كاملا هم متوجه نشدند، ترغيب شده باشند كه خودشان مطلب را دنبال كنند و بيشتر ياد بگيرند.

شركت‌كنندگان برای اینکه هم ارتباط برقرار كنند و صحبت كنند به زمان نياز دارند. برای  خيلی‌ها فرصت آشنايی با یکديگر و تبادل افكار یکي از ارزش‌های اصلی یک كارگاه است و نبايد كم گذاشته شود.

كارگاه با زمان طولانی: بيشتر از سه ساعت. كارگاه طولانی اشكالاتی هم دارد، اما به شما امكان می‌دهد تا مطالب را عميق‌تر ارائه دهيد و فعاليت‌های مختلفی را ترتيب دهيد. روزانه شش ساعت متمركز كار، مدتی است كه اغلب افراد می‌توانند از عهده‌اش برآيند. اما حتما تعداد زيادی ساعت تنفس در نظر بگيريد، هم برای  خستگی در كردن و دستشويی رفتن و هم برای جلوگيري از پرت شدن حواس‌ها.

هدف برگزاری كارگاه را در نظر داشته باشيد. كارگاه را به منظورهاي مختلف برگزار مي‌كنند و هر هدفی شيوه خاص ارائه و جزئيات ديگري را بر می‌تابد. برخي اهداف رايج و اقتضای آنها عبارتند از:

  • آموزش مهارتی به شركت‌كنندگان كه بايد در زمان حال يا آينده به‌كار ببرند (مثلا كارگاه آموزش كمك‌هاي اوليه به كاركنان مراقبت از اطفال). اين نوع كارگاه معمولا كم‌حرف و پرعمل خواهد بود. اگر قرار باشد افراد آنچه را ياد مي‌گيرند به‌كار ببندند، واضح است كه تمرين انجام دادن آن اهميت دارد و احتمالا شما هم می‌خواهید كه كارگاه بر همين اصل متمركز باشد.
  • به شركت‌كنندگان اين فرصت داده شود كه تكنیک‌ها و مفاهيمي را كه از قبل می‌دانند انجام دهند و بازخورد بگيرند. بار ديگر در اينجا تاكيد بر عمل است، اينكه آنچه را مورد بحث است انجام دهند و از جانب ارائه‌دهنده و ساير افراد گروه توصيه‌هایی دريافت كنند و روی عملكردشان تعمق كنند.
  • تقويت دانش فعلی شركت‌كنندگان درباره مفاهيم، تكنیک‌ها و روش‌ها (تحقيق تازه، تقویت تكنیک‌ها و غيره). یک تكنیک جديد بايد به‌كار گرفته شود. طرح تازه‌ای از یک مفهوم آشنا، فقط شامل مباحثه خواهد بود.
  • آموزش یک مفهوم جديد به شركت‌كنندگان كه بتوانند در شغلشان به‌كار بگيرند (مثلا کارگاهی برای  نیروی پلیس، درباره اينكه گروه‌هاي خلاف‌كار برای اعضايشان حكم اعضاي خانواده‌شان را دارند). در اينجا ارائه می‌تواند بيشتر مباحثه‌محور باشد، چرا كه افراد نياز خواهند داشت ايده‌هاي تازه را همانندسازي كنند و درباره اينكه چطور با كارشان ارتباط برقرار می‌کند و از آن تاثير می‌گیرد، بحث و گفتگو كنند.
  • آشناسازی افراد با مطالبی كه برای  كارشان اهميت دارد، اما با آنها در ارتباط مستقیم نيستند (مثلا قانون حمایت از افراد دارای معلولیت، يا قوانين مربوط به حريم شخصي). چنين کارگاهی احتمالا شامل ارائه مستقيم اطلاعات، همراه با تعدادی تمرينات حل مسئله و مباحثه (فلان شخص با فلان مشكل به سازمان شما مراجعه می‌کند، چطور كار او را راه می‌اندازيد؟). ممكن است كارگاه منجر به جلسه پرسش و پاسخ شود، بخشی به خاطر اينكه قوانين و مقررات معمولا گيج‌كننده هستند و بخشی ديگر به خاطر اينكه اضطراب زيادی ايجاد می‌كنند.
  • ارائه يا كمك به ارائه اعتبارنامه‌ای مرتبط با شغل شركت‌كنندگان مثلا برای  پيشرفت در كار يا استخدام اوليه، يا برای اخذ یک گواهينامه يا مجوز. اين دسته‌بندی می‌تواند شامل هر چیزی باشد، از دستورالعمل احيای قلبی ريوي گرفته، تا آموزش حساسيت فرهنگي و لذا می‌تواند شامل هر تعداد فعاليت يا روش ارائه باشد.
  • استفاده از كارگاه برای  آنكه شركت‌كنندگان با یکديگر و با شرایطی كه در آن قرار دارند احساس راحتی كنند. اين نوع كارگاه‌ها كه معمولا برای  معارفه اعضا يا تشکیل تیم‌های همکاری در سازمان به‌كار مي‌روند، شامل تعداد زيادي فعاليت‌هاي سريع و بي‌وقفه است كه معمولا منجر به خنده يا تشریک مساعي برای  حل مسئله يا هر دو مي‌شوند. معمولا هر صحبتي برای درك فعاليت‌ها و تاثير آنها بر شركت‌كنندگان مفيد است.
  • آشنا كردن افراد با نوعی رویکرد تازه در شغلشان یا فعالیت داوطلبانه‌ای که انجام می‌دهند، يا به عنوان آموزش عمومی (مثلا کارگاهی درباره نظريه‌های پيشرفت اخلاقی). چنين کارگاهی برای  بی‌نهایت فعاليت جا دارد: آموزش مستقيم، بحث درباره شرايط فرضی، سعی در حل معضلات پيچيده اخلاقی، نقش‌گذاری (نقش‌درمانی) و غيره. به‌طور كلی هر چه بيشتر افراد بتوانند به شيوه‌های متفاوتی مفاهيم را به‌كار ببندند، به احتمال بيشتری آنها را درك می‌كنند.

ارائه‌تان را در نظر بگيريد. سبك ارائه‌تان، يعنی هم شخصيت خودتان و هم روش‌های عملی ارائه‌تان، در اثرگذاری كارگاه‌تان بسيار تعيين‌كننده است. برخی از آنها بستگی به شخصيت و تجارب خودتان دارد. اما رهنمودهایی هم هستند كه می‌توانند مفيد واقع شوند:

  • تسهیلگری. معمولاً به ارائه‌دهندگان كارگاه‌ها تسهیلگری مي‌گويند.
  • منسجم بودن روش ارائه و مضمون كارگاه. روش و سبك ارائه شما بايد تا حد امكان آينه‌ای از موضوع كارگاه شما باشد.
  • مشارکت حداکثری شرکت‌کنندگان. اگر بتوانیم به جای اینکه کارگاه را تنها به آموزش یکطرفه و انتقال حجم زیادی از اطلاعات محدود کنیم، سعی کنیم شركت‌كنندگان را در فعاليت‌ها، بحث‌ها و تعامل با یکديگر تشویق کنیم، كارگاه‌ها بسيار موثرتر و لذت‌بخش‌تر می‌شوند. 
  • تنوع در روش‌ها و فعاليت‌ها. همان‌طور كه بارها گفتيم، تنوع در روش‌های ارائه و همچنين فعاليت‌ها به متمركز نگه داشتن افراد كمك می‌کند، با سبك و زبان يادگيری افراد مختلف صحبت می‌کند و كارگاه را هم برای  ارائه‌دهنده و هم برای شركت‌كنندگان جالب‌تر‌ و مفرح‌تر می‌کند.

در اينجا هر چه خلاقيت و ابتكار بيشتري داشته باشيد بهتر است. پس هرقدر كه می‌توانید ديوانه‌وار فكر كنيد.

آماده‌سازی

حالا كه برنامه‌ريزی‌تان تمام شده است، بايد برای  برگزاری كارگاه آماده‌سازی كنيد. برنامه‌ريزی به ارائه خود كارگاه مربوط می‌شود،‌ آماده‌سازی به تداركات مربوط می‌شود: اينكه اطمينان حاصل كنيد عملا كاركنان، لوازم و زماني را كه برای  برگزاری موفق كارگاه نياز داريد، در اختیار خواهيد داشت. 

در صورت امكان، فضایی را كه استفاده خواهيد كرد، بررسی كنيد.

همه لوازم مورد نيازتان را با خود بياوريد.

همه تجهزات مورد نيازتان را از قبل آماده كنيد.

مطالب و آنچه شركت‌‌كنندگان با خود خواهند برد را تا حد ممكن جالب و جذاب درست كنيد كه بعدها شركت‌‌كنندگان دوباره به آنها رجوع كنند.

  • هر كجا می‌توانید از رنگ استفاده كنيد.
  •  نمودارها و گرافیک‌هایی كه خواندنشان ساده باشد هم، مانند تصاوير برای  خيلی‌ها (و نه همه) مفيد است.
  • اگر مناسب باشد، مطالبتان را به‌صورت چاپ‌شده تهيه كنيد كه خواندن و فهميدنشان آسان باشد. در اينجا مطالب خلاصه‌شده، نوشتن رئوس مطالب و استفاده از تصاوير رنگی مفيد خواهد بود. سعی كنيد مقدار مطالب كه بيرون می‌دهید كنترل‌شده باشد، مگر اينكه کارگاه به شکلی طراحی شده باشد که شرکت‌کنندگان باید به مقدار زیادی اطلاعات دسترسی داشته باشند. خوب است کاربرگ‌ها را روی كاغذهایی با رنگ‌های مختلف پرينت بگيريد كه هم شما و هم شركت‌‌كنندگان بتوانيد آنها را دنبال كنيد. 
  • هدایای کوچکی كه افراد بتوانند با خود به خانه ببرند مثل برچسب‌هایی حاوی پیام‌های کوتاه که افراد بتوانند روی کامپیوتر یا دفترچه‌شان بچسبانند، مدال‌های کوچک یا دست‌بندهای رنگی حمایت از بیماری‌های خاص که اهمیت موضوع را به یادشان بیاورد و از این یادآوری به خود ببالند. چنین مواردی اگرچه کوچک هستند اما باعث می‌شوند شركت‌‌كنندگان آموخته‌‌هايشان از كارگاه را تا مدت‌ها به یاد بیاورند.

بيش از حد لازم آماده باشيد. اگر فكر می‌کنید یک قسمت از كارگاه ۳۰ دقيقه طول بكشد،‌ حداقل به اندازه یک ساعت مطلب آماده كنيد. ممكن است در بعضی از گروه‌ها فقط به اندازه ۱۵ دقيقه از اين مطالب را استفاده كنيد، در حالی كه ممكن است در گروهی ديگر همه مطالب را استفاده كنيد و آرزو كنيد كه مطالب بیشتری می‌داشتید. بيش از حد آمادگی داشتن بسيار بهتر از آماده نبودن است و كارگاه هر قدر طولانی‌تر باشد اين امر اهميت بيشتری پيدا می‌کند.

یک فرم ارزشيابی تهيه كنيد، كه افراد بتوانند در پايان كارگاه آن را به‌سرعت پر كنند، و در عین حال آنچه را واقعا می‌خواهید بدانيد، پوشش دهد. استاندارد در اينجا فرم‌هایی با چند گزينه هستند كه يا از شركت‌كننده می‌خواهند كه هر حوزه را بين یک تا پنج ارزشيابی كنند، يا بين پنج گزينه، از «بسيار موافق» تا «بسيار مخالف» انتخاب كنند. بعضی از حوزه‌هایی كه ممكن است بخواهيد پوشش دهيد از قرار زير هستند:

  • شفافيت ارائه.
  • مفيد بودن هر یک از انواع مختلف فعاليت‌هایی كه در كارگاه گنجانده‌ايد، خصوصا مرتبط با مشاغل يا زندگی‌های شركت‌كنندگان.
  • محتوای كارگاه تا چه حد برای  شركت‌كنندگان جالب و مرتبط بود.
  • تسلط شما بر مطالب (يعني تا چه حد مطالب را خوب می‌دانید و می‌شناسيد).
  • كارگاه تا چه حد شركت‌كنندگان را علاقه‌مند نگه داشت.
  •  تا چه حد توانسته‌ايد جو راحتی ايجاد كنيد و آن را نگه داريد.
  • اظهار نظرهاي عمومي، چنانچه موجود باشد.

ممكن است درباره كارگاه خاص خودتان سوالات ديگري هم داشته باشيد، اما اطمينان حاصل كنيد كه فرم ارزيابي آن‌قدر مختصر باشد كه افراد عملا فرصت پر كردن آن را داشته باشند.

و بالاخره اينكه شب قبل از برگزاری كارگاه خوب بخوابيد و برای رسيدن به محل کارگاه، زمان كافی در نظر بگيريد كه شتاب‌زده و آشفته نشويد.

اجرا​

برنامه‌ريزی و آماده‌سازی تمام شده است. شما كاملا سامان‌دهی شده‌ايد. همه کاربرگ‌ها را با رنگ‌های مختلف كدگذاری كرده‌ايد و به همان ترتيبی قرار داده‌ايد كه قرار است توزيع شوند. همه دقيقه‌های فعاليت‌هایتان را برنامه‌ريزی كرده‌ايد،‌ مقدار زيادی هم مطالب اضافی داريد كه اگر فعاليت‌هايتان همه زمان را پر نكردند، از آنها استفاده كنيد. شما فضایی را آماده‌ کرده‌اید كه پذيرای شركت‌كنندگان و فعاليت‌هایی باشد كه برنامه‌ريزی كرده‌ايد. حالا فقط مانده كه اين همه را به اجرا بگذاريد.

كارگاه و خصوصا یک كارگاه طولانی‌مدت، مراحل مجزايي دارد. ابتدا معارفه است كه زماني را از وقتی اولين شركت‌كننده وارد سالن می‌شود تا وقتی اولين فعاليت مرتبط با موضوع كارگاه شروع می‌شود، در بر مي‌گيرد. بدنه كارگاه شامل ارائه و فعاليت‌هاست و اختتاميه شامل مرور مطالب، دریافت بازخورد، انجام ارزش‌يابی و ختم جلسه است. ما درباره هر یک از اينها صحبت خواهيم كرد و در خصوص اينكه چطور می‌توانید اين مراحل را به‌ نرمی و راحتی به اجرا بگذاريد ايده‌هایی در اختيارتان قرار خواهيم داد.

معارفه​

اين بخش از كارگاه به افراد امكان می‌دهد بفهمند تجربه اين كارگاه به چه صورت خواهد بود. وقتی كارگاه عملا شروع شود، معمولا شركت‌كنندگان قويا خواهند دانست كه آيا از اين كارگاه خوش‌شان خواهد آمد يا نه. لذا مهم است كه جو مثبت ايجاد كنيد كه افراد احساس راحتی و علاقه‌مندی كنند و با شما یا سایر شرکت‌کنندگان صمیمی‌تر شوند. 

ايجاد جو مناسب. شما می‌توانید کارهایی انجام دهيد كه باعث شود شركت‌كنندگان به محض ورود احساس راحتی كنند و كارگاه تبديل به محیطی برای یادگیری شود.

  • فضا. پيش از اين گفتيم كه بايد سالن را به نحوی آماده کنید كه افراد رو به روی یکديگر باشند و هيچ مكان مشخصی مختص سرپرست يا مسئول نباشد و محيط هم چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی تا حد ممكن راحت باشد.
  • موسيقی. بسته به ماهيت كارگاه، می‌توانید ترتيبی بدهيد كه هنگام ورود شركت‌كنندگان موسيقی پخش شود، هم برای  آرامش بخشيدن و هم برای ايحاد انرژی. همچنين پخش موسيقی به افراد گوشزد می‌کند كه احتمالا اين یک تجربه به نسبت غيررسمی است (البته در اينجا نكته‌ای وجود دارد و آن اينكه ذائقه موسيقی افراد بسيار با هم تفاوت دارد. ممكن است موسیقی‌ای كه شما به عنوان آرامش‌بخش انتخاب می‌کنید، حوصله بعضی از شركت‌كنندگان را سر ببرد. موسیقی‌ای كه برای  ايجاد انرژی پخش می‌کنید هم، ممكن است بعضی‌ها را ناراحت كند. در هر صورت ريسكی است كه می‌پذیرید، مگر اينكه همه گروه را خوب بشناسيد).
  • استقبال. هنگام ورود شركت‌كنندگان به سالن برگزاری كارگاه، فرايندی كه ممكن است ۱۵ دقيقه يا بيشتر طول بكشد، زمانی است كه معمولا هيچ‌كس درست نمی‌داند چه بايد بكند. برگزاركننده بايد همزمان با ورود شركت‌كنندگان لبخند بزند و به علامت خوشامدگويی سر تكان دهد. اما كارگاه هنوز شروع نشده است و «موضوعي برای صحبت كردن وجود ندارد». یک راه برای از بين بردن اين سردرگمی، آن است كه خودتان را به هر كس كه وارد می‌شود معرفی كنيد، مطالب و فرم ارزشيابی را به آنها بدهيد و از سوابقشان بپرسيد، يا اينكه بپرسيد چرا به كارگاه علاقه‌مند هستند. تازه‌واردين می‌توانند به اين گفتگو كشانده شوند، تا هيچ‌كس احساس نكند كه چیزی از دست داده است. وقتی همه وارد شده‌اند و كارگاه در شرف شروع است، شركت‌كنندگان در حال صحبت با یکديگر و با شما خواهند بود و سردرگمی جايش را به خوشی خواهد داد.

معرفی‌های شخصی. خصوصا اگر كارگاه شما شامل مقدار زيادی آموزش عملی و فعاليت‌های گروهی است، اگر افراد با هم راحت باشند، كار بهتر پيش خواهد رفت. اگر موقع ورود شركت‌كنندگان گفتگويی را شروع كرده باشيد، تا همين‌جا هم بسياری از شركت‌كنندگان مشغول صحبت با کسانی خواهند بود كه قبلا نمی‌شناختند، با اين حال معقول است كه خودتان و ديگران را معرفی كنيد.

می‌توانید معرفی خودتان را با توضيح بسيار مختصری از اينكه چرا اين كارگاه را برگزار كرده‌ايد، شروع كنيد (تجارب‌تان، آشنايی‌تان با موضوع كارگاه و غيره). اين معرفی نبايد بيشتر از حدود یک دقيقه طول بكشد. بعد بايد از یک تكنیک يا بازی برای  معرفی اعضای گروه به یکديگر استفاده كنيد (اگر احساس می‌کنید حضور شما در این بازی به دوستانه‌تر شدن معارفه کمک می‌کند، می‌توانید خودتان هم در اين فعاليت شركت كنيد).

دستور كار و برنامه برای  جلسه. اگر دستور كار كارگاه را به دست شركت‌كنندگان بدهيد، يا جايی در سالن قابل ديدن باشد و آن را با شركت‌كنندگان مرور كنيد، بسيار مفيد خواهد بود. اگر روند كارگاه به وسيله خوردن غذا يا ساعت تنفس و غيره قطع شود، داشتن برنامه‌ای برای  جلسه يا روز مفيد خواهد بود. می‌توانید فرصت بدهيد كه شركت‌كنندگان برنامه كار را از قبل ببينند و از آنها نظرخواهي كنيد. دانستن برنامه‌ کارگاه مزایایی دارد: 

  • به‌جای اينكه شركت‌كنندگان گيرندگان منفعل اطلاعات باشند، آنها را در مديريت جلسه شركت می‌دهد.
  • به شركت‌كنندگان اين احساس را می‌دهد كه می‌توانند پيش‌بينی كنند، لذا علاقه‌مند می‌شوند به اينكه مرحله بعدی چیست.
  • به شركت‌كنندگان امكان می‌دهد كه بفهمند برای صرف ناهار چقدر زمان دارند و بدون دستپاچگی به کارهایشان برسند. 

همچنين اين زمانی است كه می‌توانید از افراد بپرسيد از كارگاه چه انتظاراتی دارند، كه پاسخ آنها را می‌توانید در خبرنامه يا جاي ديگری ثبت كنيد و در پايان جلسه مرور كنيد. اگر انتظارات اغلب شركت‌كنندگان متفاوت با انتظارات برگزاركننده باشد، در اينجا هم جا دارد تعديل‌هايي به وجود آوريد.

اگر ضرورت داشته باشد كه شركت‌كنندگان جزئياتی را درباره زندگی شخصی‌شان بازگو كنند، يا اگر موضوع كارگاه بحث‌برانگيز باشد، بعد از پيش‌نمايش برنامه كار كارگاه،‌ وقت آن است كه از گروه خواسته شود برای  جلسه دستور‌العمل تهيه كنند. چند قاعده ساده مانند شخصي نكردن اختلافات و محترم شمردن محرميت‌ها، می‌تواند ميزان علاقه‌مندی شركت‌كنندگان و نحوه مشارکتشان در کارگاه را تغيير دهد. 

بدنه‌ كارگاه​

اين مخلص كلام آن كاری است كه مشغول انجامش هستيد، دليل اينكه چرا امروز صبح پيدايتان شده است. البته آنچه عملا انجام می‌دهید بستگی به برنامه‌ريزی‌تان دارد، اما رهنمودهای عمومی‌ای هم وجود دارند كه برخی از آنها را قبلا گفتيم، كه می‌توانند كارگاه را تاثيرگذارتر و لذت‌بخش‌تر كنند.

  •  زمان از دست‌تان در نرود. به اين معنا نيست كه بايد برده دستور كارتان باشيد، بلكه وقتی از برنامه منحرف می‌شويد، بايد حواس‌تان باشد. در بسياري از نمونه‌ها معقول است كه از گروه بپرسيد، دلشان می‌خواهد چطور از وقتشان استفاده كنند. «ما اين فعاليت را بيش از حد ادامه داديم. از نظر شما اشكالی ندارد، يا چيزهای ديگری برای  شما مهم‌تر هستند و می‌خواهید به آنها بپردازيم؟» اگر فكر می‌کنید آنچه دارد انجام می‌شود واقعا مهم است و نبايد در آن وقفه ايجاد شود، از گفتنش واهمه نداشته باشيد.
  • هرازگاهی اعلام زمان باقی‌مانده تا فعالیت بعدی می‌تواند به شركت‌كنندگان كمك كند با صبر و حوصله بیشتری به حضور در کارگاه ادامه دهند («من گرسنه هستم، اما مسلما می‌توانم ۲۰ دقيقه صبر كنم»). همچنين به شما كمك می‌کند بفهميد كجای مطلب هستيد كه در واقع بتوانيد افراد را سر وقت برای ناهار ببريد (بسته به امكانات محل برگزاری كارگاه، اين امر می‌تواند اهميت خاص داشته باشد) و فعاليت‌های زمان‌گير را حذف كنيد كه بتوانيد در زمان تعیین شده جلسه را به پایان برسانید.
  •  ارائه‌تان را با محتوا و فلسفه كارگاه مطابقت بدهيد. همان‌طور كه پيش‌تر در اين بخش گفتيم، شركت‌كنندگان هم از محتوا ياد می‌گیرند، هم از سبك و هم از روش ارائه شما. نمی‌توانيد آموزگاران را متقاعد كنيد كه با سخنرانی برای  شاگردان بتوانند آنها را ترغيب به مشاركت در آموزش كنند. اگر به آنچه ارائه می‌کنید باور داريد، بايد با عمل كردن به آن، باورتان را نشان دهيد. اگر به آنچه سعی می‌کنید به شركت‌كنندگان منتقل كنيد به‌وضوح باور داشته باشيد و دائما به آن عمل كنيد، افراد به مراتب بيشتر آماده فهميدن و پذيرفتن آن خواهند بود.
  •  مطالب را به روش‌های مختلف ارائه كنيد. اين تنوع به دو دليل مهم است: اول، كمك می‌کند شركت‌كنندگان درگير يادگيری باقی بمانند. تحقيقات بسياری نشان می‌دهند كه انسان به حكم غريزه به تنوع علاقه دارد و به آن واكنش نشان می‌دهد و لذا منطقی است كه از اين ويژگی حسن استفاده را بكنيد. دوم، ايجاد تنوع، باعث از بين رفتن تفاوت در يادگيری افراد می‌شود و به اين ترتيب بيشتر احتمال دارد كه همه شركت‌كنندگان در كارگاه بتوانند مطالب را درك كنند.    
  •  سعی كنيد هم خودتان و هم فعاليت‌هایتان سرگرم‌كننده باشد. طنز، ابزار فوق‌العاده مهمی است، حتی اگر موضوع كارگاه به هيچ‌وجه خنده‌دار نباشد. طنز نه‌ تنها جوی ايجاد می‌کند كه یادگیری را مفرح می‌سازد، بلكه بر نكات مهم هم تاكيد می‌کند.
  • مشتاق و پرشور باشيد. اگر واقعا به آنچه ارائه می‌کنید اعتقاد داريد، نشان دهيد. اين امر باعث می‌شود شركت‌كنندگان هم مشتاق شوند و همچنين در موفقيت كارگاه بسيار موثر خواهد بود.
  • شركت‌كنندگان را ترغيب كنيد محتوای كارگاه را به واقعيت‌های خودشان ربط بدهند. در كار يا زندگیشان چطور می‌توانند از اين ايده‌ها و روش‌ها استفاده كنند؟ همكارانشان چه واكنشی نشان خواهند داد؟ آنها به فرصتی نياز دارند كه درباره اين سوالات فكر و بحث كنند. می‌توانید از همه بخواهيد خودشان را متعهد كنند كه از چيزهایی كه در كارگاه ياد گرفته‌اند حداقل یک بار استفاده كنند، يا مفاهيم تازه را در وجه خاصی از كار يا زندگی خصوصی به‌كار بگيرند. سوالات واقعی‌ای كه تسهیلگران و شركت‌كنندگان بايد در خصوص موضوع كارگاه از خود بپرسند اينها هستند: «اين موضوع به چه درد می‌خورد؟» و «چطور می‌شود از آن استفاده كرد؟»
  •  در تمام فعاليت‌ها برای  تفكر و مباحثه وقت زياد بگذاريد. معمولا آدم‌ها نياز دارند به تجاربشان يا به اطلاعات جديد فكر كنند و درباره‌اش حرف بزنند تا آن را درك كنند. همچنين مهم است كه افكار و آموخته‌های شركت‌كنندگان در یک فرصت مقتضی شنيده شوند. اگر آنها بتوانند افكار و آموخته‌هايشان را با صدای بلند با ديگران در ميان بگذارند، برایشان اهميت و حقانيت بيشتری پيدا می‌كنند. حتی اگر محتوای كارگاه فهميده شده باشد،‌ تا در ادراک يادگيرنده از دنيا همسان‌سازی نشود، در واقع آموخته نمی‌شود. تفكر،‌ برای  اين همسان‌سازی مَركَب فراهم می‌کند.

اختتاميه​

در مرحله نهایی كارگاه، بايد همه چيز را خلاصه و جمع‌بندی كنيد و به شركت‌كنندگان فرصت بدهيد تا نسبت به دريافت‌های خودشان واكنش نشان دهند. شايد بخواهيد به اين منظور یک فعاليت رسمی انجام دهيد، يا شايد بخواهيد چند سوال مطرح كنيد و ببينيد افراد چه دارند كه بگويند.

  •  دستور كار كارگاه را جمع‌بندی و مرور كنيد. نكات اصلی تحت پوشش كارگاه را بازگو كنيد و دستور كار را مرور كنيد تا حوزه‌هايي كه به آنها نپرداختيد مشخص شوند. بسته به اهميت اين حوزه‌ها، علاقه‌مندی شركت‌كنندگان و امكانات عملی‌ای كه در اختيار داريد، می‌توانید مطالب يا كتاب‌شناسی اين حوزه‌ها را به افراد بدهيد يا برایشان ارسال كنيد و يا كارگاه ديگری برگزار كنيد تا از قلم‌افتاده‌ها را پوشش دهيد.
  • دوباره انتظارات را مرور كنيد. به فهرست انتظارات از شروع كارگاه نگاهی دوباره بيندازيد. آيا انتظارات اوليه افراد مناسب و مقتضی بودند و آيا برآورده شده‌اند؟ اگر برآورده نشده‌اند، شكاف‌ها در كجاها هستند؟
  • به شركت‌كنندگان فرصت جمع‌بندی بدهيد. اين كار را به سادگی پرسيدن «نظرتان چه بود؟» می‌توانید انجام دهيد، يا می‌توانید عملی ساختارمند انجام دهيد. (یک امكان: دور بگرديد و از همه بخواهيد در اين كارگاه یک چيز را كه دوست داشته‌اند و یک چيز را اگر می‌توانستند تغيير می‌دادند، نام ببرند). مهم است كه شركت‌كنندگان راهی داشته باشند كه بتوانند برای  خودشان، ارزش‌ها و‌ نبود ارزش‌ها را از نظر خودشان در اين كارگاه جمع‌بندی كنند. 
  • درباره ايده‌ها، تكنیک‌ها. روش‌ها و غيره كه ارائه كرديد، نظرخواهي كنيد. نسبت به چالش‌ها و دغدغه‌های شركت‌كنندگان درباره مطالب توجه نشان دهيد. ممكن است كاملا برایشان تازه باشد و با همه چيزهایی كه تاكنون ياد گرفته‌‌اند مغاير باشد. آنها برای  هضم مطالب به زمان نياز دارند. اگر آنها با بعضی يا با تمام چيزهايي كه ترويج كرديد مخالف بودند، حالت تدافعي به خود نگيريد. ممكن است خود شما هم نسبت به بعضی از مطالب ترديد داشته باشيد و اشكالی ندارد كه ترديدتان را به زبان بياوريد. هدف از یک كارگاه یادگیری است و اين یادگیری به‌ندرت بدون بروز اختلاف نظرهای درونی اتفاق می‌افتد.   
  •  فرم‌های ارزش‌يابی را جمع كنيد. اطمينان حاصل كنيد كه از هر نفر یک فرم گرفته‌ باشيد. پر كردنشان كم‌تر از یک دقيقه طول می‌کشد، مگر اينكه افراد نظرهای پيچيده داشته باشند (نظرات پيچيده بهترين هستند، زيرا خاص‌ترين بازخوردها را به دست می‌دهند).

پيگيری​

بعد از پايان كارگاه، هنوز كارهاي نيمه‌تمامی هست كه بايد تمام كرد.

  • اگر موافقت كرده‌ايد كه چیزی برای  شركت‌كنندگان ارسال كنيد (مطالب، كتاب‌شناسي و غيره) بايد در اسرع وقت ارسال كنيد. هم برای اينكه فراموش‌تان نشود و هم برای  اينكه وقتی افراد مطالب را دريافت می‌كنند، هنوز در ذهنشان تازه باشد.
  • اگر در خلاصه‌سازی و نظرخواهی مطالب يادداشت‌هایی برداشته‌ايد، شايد لازم باشد آنها را تايپ كنيد و اگر به درك شركت‌كنندگان از مطالب كارگاه كمك می‌کند، برای  آنها هم ارسال كنيد.
  • بلافاصله بعد از كارگاه، تا مطالب در ذهن‌تان تازه است. يادداشت‌های مربوط به ارزش‌يابی و نظرخواهی‌تان را مرور كنيد. به نظر اكثريت، شما چه چيز را متفاوت با ديگران انجام داده‌ايد؟ در كدام حوزه‌ها قوی‌تر يا ضعيف‌تر بوده‌ايد؟ اين لحظه‌ای است كه بايد فكر كنيد در كارگاه بعدی چه چيزهایی را بايد تغيير دهيد و البته دفعه بعدی بايد وجود داشته باشد. از همين حالا برنامه‌ريزی كنيد!

خلاصه​

برای  برگزاری یک كارگاه موثر و موفق بايد به برنامه‌ريزی، آماده‌سا‌زی و اجرای آن بپردازيد. هنگام برنامه‌ريزی، شركت‌كنندگان، اندازه، طول مدت و هدف كارگاه و گزينه‌های ارائه خودتان را در نظر داشته باشيد. آماده‌سازی شامل تداركات (مديريت اقلام مادی، مطالب، تجهيزات و غيره) و همچنين آماده‌سازی روانی می‌شود.

نهايتا اجرای كارگاه شامل پرداختن به هر سه مرحله آن می‌شود: معارفه، بدنه، و اختتاميه. و پيگيری را فراموش نكنيد، هم در انجام وعده‌هایتان و هم در استفاده از بازخوردها برای  طراحی مجدد يا تغيير قسمت‌هایی از كارگاه، تا كارگاه بعدی‌تان از اين هم بهتر شود.