مقدمه
قدرت حق شناسی و قدردانی
حق شناسی و قدردانی در باهمستان و ساختن آن از آن جهت اهمیت دارند که ما را در پیوندی مثبت و مستقیم با خود و دیگران قرار میدهند. احساس حق شناسی و ابراز قدردانی قلب ما را گشوده و دست ما را برای وظایف پیش رو به حرکت در میآورند. اینها ویژگیهایی معنوی هستند؛ چرا که ما را به مرتبهای از موفقیتها و ارتباطات برتر سوق میدهند. این دو ویژگی از آن جهت که موجب تقویت همکایها و افزایش دستاوردهای باهمستان میشوند همبستگی بین مردم و میزان حمایت آنها از یکدیگر را افزایش میدهند.
در اینجا تاکید ما بر بررسی حق شناسی و قدردانی از نگاه کسی است که باهمستانی را ایجاد میکند، و همچنین از زاویه وسیعتر مدیریتی و سازمانی است. در دنیایی که به حد فزایندهای بر فنآوری و منابع مالی متمرکز است، آیا پرداختن به حق شناسی و قدردانی ارزش صرف وقت و تلاش را دارند؟ در این صورت چگونه باید این ویژگیهای معنوی و اخلاقی را در زندگی و کار خود ایجاد کنیم؟
تعریف حق شناسی و قدردانی
در ابتدا باید دید منظور از واژههای « حق شناسی» و «قدردانی» دقیقا چیست. بسیاری از ما این کلمات را به جای یکدیگر به کار میبریم. لغتنامه آنلاین آکسفورد حق شناسی را «ویژگی متشکر بودن؛ آمادگی برای نشان دادن امتنان به عنوان محبت یا پاسخ محبت» تعریف میکند. از سوی دیگر، قدردانی «تشخیص ویژگیهای خوب کسی یا چیزی و بهرهمند شدن از آنها» تعریف میشود. پس در اصل ما «حق شناسی» را به عنوان وضعیتی کلی و درونی در نظر میگیریم، اما «قدردانی» بیشتر به منزله روشهای خاص ما برای ابراز آن « حق شناسی» به واسطه افکار، رفتار، و کلمات و اعمال بیرونی است. بدین ترتیب حق شناسی مبنایی درونی است که قدردانی میتواند از آن ایجاد شده و ابراز شود.
یکی از دلایل اهمیت این تفاوت آن است که حق شناسی از بابت چیزی، بدون قدردانی واقعی از آن امری امکان پذیر است. برای نمونه ما در مقام فعالان باهمستان، میتوانیم بابت برخورداری از یک شغل ثابت و رضایتبخش حق شناس باشیم، ولی برای مد نظر قرار دادن و قدردانی از ماهیت مردمی که به آنان خدمت میکنیم یا نظامهای باهمستان که کار ما را ممکن میکنند، وقت زیادی صرف نکنیم.
اما قدردانی میتواند ما را یاری دهد تا نسبت به منبع قدردانی حساسیت بیشتری نشان دهیم. ما میتوانیم این حساسیت را به شیوههای مختلف افزایش دهیم؛ یکی از رویههایی که توصیه میکنیم، تامل آگاهانه بر دلایل معین حق شناسی است. برای مثال شاید به خاطر یک روز خوب حق شناس باشیم و از خود بپرسیم، «چه چیزی در این روز وجود دارد که مرا وا میدارد آن را این قدر زیبا ببینم؟» آنگاه میتوانیم عناصری که به طور اخص سبب حق شناسی میشوند را مورد توجه قرار داده و بابت آنها قدردانی کنیم؛ مانند گرمای خورشید (یا زیبایی و لطافت برف)، نسیم ملایمی که میوزد، پرندگانی که میخوانند، یا مردم و حیواناتی که در کنار ما هستند و آنها هم از آن روز لذت میبرند.
خود «قدردانی» میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ میتواند در درون حس شود مانند مثال «روز زیبا» در بالا، یا به صورت کلمات و اعمال بیرونی ابراز شود. به عنوان مثال، شناسایی، تشویق، و اعتبار بخشی، قالبهایی متمرکزتر از قدردانی هستند که عمدتا با یک عمل یا رفتار خاص ارتباط دارند. از سوی دیگر، قدردانی را میتوان چشم انداز وسیعتری در نظر گرفت که نشانگر حق شناسی از بابت وجود یک فرد یا گروه است (به جای تمرکز بر کاری که انجام میدهند). این نگرش میتواند در ایجاد وفاداری، احترام، و یک فرهنگ گروهی مثبت موثر باشد. هر دو نگرش در نشان دادن قدردانی مفید و ضروری هستند.
عمل ابراز قدردانی یا صرفا دانستن این که چرا آن را به دیگران نشان میدهیم، علیرغم قالبی که دارد، به تعمیق درک و تجربه ما از حق شناسی منجر میشود و در حالت آرمانی، به انتخابی آگاهانه در نحوه ابراز حق شناسی منجر میشود. ابراز قدردانی موجب پیوند و ارتباط ما با دیگران میشود. امیدوارم نتیجه آنچه در این بخش در خصوص تجربیات و شیوههای ابراز حقشناسی و قدردانی مطالعه میکنید در زندگی و فعالیتهای روزمرهتان مفید باشد.
اهمیت حق شناسی و قدردانی در ایجاد باهمستان
اگر دست اندر کار کمک به ایجاد باهمستان هستید، احتمالا درگیر انجام وظایف مختلف و تصمیمهای مهمی هستید که شما را در تمام روز مشغول نگه میدارد. آیا سازمان من واقعا برای خرید یک کامپیوتر بودجه کافی دارد؟ چگونه میتوانم درباره پروژه تازه اطلاع رسانی کنم؟ آیا فرصت شرکت در یک کنفرانس را داریم؟ آیا دستگاه کپی بالاخره تعمیر شده است؟ اینها و بسیاری کارهای دیگر، امور روزمره زندگی و تلاش باهمستان هستند که در جای خود اهمیت دارند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
بالعکس، حق شناسی و قدردانی دغدغههای روزمره نیستند. آنها به خودی خود در ادامه فعالیت سازمان نقشی ندارند. هر چند شاید حق شناسی و قدردانی ظاهرا انتزاعی و قابل تعویق یا حتی غیر قابل مصرف باشند، اما در نوع خود به همان اندازه اهمیت دارند.
چرا؟ به چندین دلیل که در اینجا اشاره میکنیم.
- حق شناسی و قدردانی، موجب ارتباط عمیقتر ما با باهمستان میشوند. قابلیت تمرکز بر آنچه موثر است و ما بابت آن شاکر هستیم، حتی برای لحظهای کوتاه، ما را ارتقا میدهد و از پوسته تک روی بیرون میآورد و به حسی از پیوندی یکپارچه با دنیای فیزیکی و باهمستان اطرافمان میرساند.
- ما در فعالیتها و زندگی خود، در پی چیزی بیش از پاداشهای مادی هستیم. مطالعات نشان دادهاند که در سازمانهای انتفاعی، پول جزء اصلی رضایت کارکنان نیست. در واقع وزارت کار ایالات متحده متوجه شده که «علت اصلی ترک مشاغل از سوی مردم، آن است که مورد قدردانی واقع نمیشوند». همچنین، یکی از نظرسنجیهای گالوپ مشخص کرد که تقریبا ۷۰ درصد کارمندان آمریکایی میگویند که در یک سال معین هیچ تشویق یا تاییدی در محل کار خود دریافت نمیکنند.
- اهمیت قدردانی در سازمانها و گروههای باهمستانی که به نیروهای داوطلب وابسته هستند حتی از این هم بیشتر است.
- ابراز حق شناسی به طور معمول برای دهنده و گیرنده احساسی از رضایت باطنی را فراهم میکند. چنین وضعیتی میتواند چرخهای از حق شناسی را ایجاد کند و افراد بیشتری در قبال ابراز حق شناسی، حقشناس باشند.
آیا در محل کار یا باهمستان خود متوجه این نکته شدهاید؟ این را امتحان کنید و به به بهانههای مختلف به افراد ابراز قدردانی کنید و منتظر نتیجه باشید. آیا متوجه تغییری در محیط یا افراد پیرامونتان میشوید؟ در حیطه کار در باهمستان، ابراز و دریافت قدردانی واقعی، میتواند اعتماد، حس تعلق، و تمایل برای مشارکت در یک برنامه یا پروژه را ایجاد کند.
در باهمستان و در میان گروهها و سازمانها، حق شناسی و قدردانی میتواند باعث ارتقای روابط متقابل شود. این کیفیات میتوانند بین ما و دیگران تماسی مثبت برقرار کرده و به آفرینش پیوندهای عمیق در روابط متقابل، انگیزه بخشی به افراد و تیمها، و ایجاد اتحاد بین گروهها در جهت هدفی مشترک کمک کنند. به طور کلی، دیدار از یک باهمستان همراه با حق شناسی و قدردانی، در کنار پذیرا بودن و کنجکاوی، پایه تشکیل روابط متقابل و یکی از پیشنیازهای بهبود وضعیت باهمستان، رفع مشکلات و دستیابی به نتایج مثبت در باهمستان است.
شرایط مناسب برای ترویج حق شناسی و قدردانی
تقریبا در هر شرایطی میتوان حق شناسی و قدردان بود. قدردان غذایی که میخوریم، خانوادهای که به آن تعلق داریم، روابط با کسانی که صدای ما را میشنوند و به ما کمک میکنند، همکارانمان، آنچه میآموزیم، دستاوردها و موفقیتهای خودمان و اطرافیانمان، حضور در باهمستانی که در آن زندگی میکنیم، حتی قدردان مشکلات و چالشهایی که به خاطرشان تلاش میکنیم انسان بهتری شویم و موقعیتها و موارد بیشماری که به شکلهای مختلف در طول زندگی با آن مواجه میشویم.
چگونه در فعالیتهای باهمستانی حق شناس و قدردان باشیم
اگر حق شناسی و قدردانی در محدوده گستردهای از موقعیتها تا این حد ارزش دارند، پس باید هر چه بیشتر نحوه بهرهگیری از این داراییهای قدرتمند معنوی را در فعالیتهای باهمستانی خود بیاموزیم.
چرخه حق شناسی و قدردانی
برای شروع بحث، ذکر این نکته مفید است که حق شناسی و قدردانی به بسیاری از مراحل تدوین برنامه و ساختن باهمستان انرژی میدهند. نمودار زیر این مراحل را به نمایش میگذارد. اگرچه حرکت این چرخه در جهت عقربههای ساعت است، ولی ترتیب آن قابل انعطاف است و میتواند بر مبنای وضعیتهای خاص تغییر کند. از زاویه دید ما شروع فرایند در بالای نمودار، خوشآمدگویی واقعی به همه شرکت کنندگان، از جمله ساکنان، داوطلبان، کارکنان، و سرمایه گذاران جای خوبی برای شروع است.
با استفاده از چرخه نمودار به عنوان یک چارچوب، و شروع از بالا و حرکت در جهت عقربه ساعت، میبینیم که این مراحل برنامه در باهمستان عملا چگونه هستند:
- وقتی که مردم در برنامه شما شرکت میکنند، خواه دو نفر باشند یا بیست نفر، به آنان خوش آمد بگویید! به حرفشان، ایدهها و تجربیاتشان گوش دهید؛ از آنان یاد بگیرید. ارزش تجربه آنان را تصدیق کنید. فرصتی ایجاد کنید تا در آن با اعضای باهمستان مراوده کنید. وقتی مردم احساس کنند به گرمی پذیرفته شدهاند، احتمال بازگشت آنان به جلسات بیشتر میشود و شاید در جلسات بعدی دوستان خود را هم بیاورند. (بعدا در این بخش درباره قدرت خوشآمدگویی بیشتر صحبت خواهیم کرد.)
- هنگامی که مردم در برنامه شما مشارکت میکنند، تلاشها و مهارتهای آنان را تشخیص داده و از آنها بابت تلاشهایشان قدردانی کنید. قابلیتها و نقطه نظراتی را که به برنامه شما پیشنهاد میکنند را تصدیق نمایید و شیوههای متفاوت مشارکت آنها را بشناسید.
- در باهمستانی که فعالیت میکنید به پویایی فرهنگی توجه کنید و با یادگیری از ظرفیتهای متنوع فرهنگی و آداب و رسوم رایج قدردانی خودتان را از باهمستان ابراز کنید.
- برای قدردانی از آنچه که به همراه دیگران در طول فعالیتهای مشارکتی به دست آوردهاید به هر شکلی که می توانید اقدام کنید و این اقدام را به بخشی از برنامه اصلی تبدیل کنید.
- از بازخورد مشارکتکنندگان استقبال کنید و در پایان برنامه یک ارزیابی انجام دهید تا هم نتایج را بررسی کنید و هم برای قدم بعدی برنامهریزی کنید. در این ارزیابی هم نکات مثبت را در نظر بگیرید و هم نکات منفی را. مثلا بپرسید، «در این فعالیت از چه چیز لذت بردید؟» یا «وقتی این را امتحان کردیم، چه چیز شما را غافلگیر کرد؟» (برای اطلاعات بیشتر در این مورد میتوانید قسمت مکمل این بخش، تحت عنوان «ابزار» را مطالعه کنید.)
- قدر فرصتهایی که برنامه شما ایجاد کرده را بدانید؛ فرصتهایی همچون آشنایی با افراد جدید، یادگیری مشترک، تجربیات تازه و حضور در گروه.
- به خاطر مهارتها و موفقیتهایی که به صورت انفرادی و جمعی کسب کردهاید، جشن بگیرید. جشن شما میتواند رسمی باشد؛ مانند اعطای گواهینامه، یا غیر رسمی مانند یک دورهمی دوستانه. مردم تقریبا در همه حال دوست دارند در ابعاد بزرگ یا کوچک مورد تشویق قرار گیرند.
با این بررسی کلی و پیشینه، اجازه دهید برخی روشهای خاص دیگری را شناسایی کنیم که شما به عنوان فعال باهمستان میتوانید برای ابراز حقشناسی و قدردانی به کار بگیرید. برخی از این راهبردها مرتبط به موقعیتی هستند که با شرایط باهمستان آشنا هستید و برخی از راهبردها در موقعیتی کاربرد دارد که محیط باهمستان برای شما تازگی دارد و آشنا نیست.
هنگامی که با شرایط باهمستان آشنا هستید
تقریبا در هر شرایطی، حق شناسی و قدردانی در درجه اول با ایجاد ارتباط منتقل میشوند؛ یعنی با گفتگو با مردم، دیدار با آنان، یا وقت گذاشتن برای گفتگو بدون نقشه قبلی.
اگر با شرایط باهمستان خود آشنایی دارید، اینها چند نمونه از اقدامات و راهبردهای ایجاد ارتباط هستند که میتوانید برای ابراز و ترویج حق شناسی و قدردانی مورد استفاده قرار دهید:
- با رضایت اعضای باهمستان، از افراد فعال در باهمستان عکس بگیرید یا ویدیو تهیه کنید. عکسهای خود را در یک مجموعه یا کارت پستال چاپ کنید و به اعضای باهمستان نشان دهید. یکی از کارت پستالهای خود را به عنوان تشکر از مشارکت افراد در پروژه برایشان ارسال کنید.
- پیش از آغاز و بعد از پایان پروژه، عکسهای قبل و بعد بگیرید.
- در حین کار در باهمستان، تصویر دقیقی از چالشهای پروژه را به دیگران نشان دهید. این تصویرمیتواند در قالب عکس، ویدئو، سخنرانی و یا خلق یک اثر هنری باشد.
- گزارشی از پیشرفت کار تهیه کنید. گزارشی شامل تصاویر، قدردانی از مشارکتکنندهها، فهرستی از دستاوردها و همچنین چشماندازی از برنامههای پیش رو. به این ترتیب مشارکتکنندهها درک بهتری از تاثیر مشارکتشان در پیشرفت پروژه خواهند داشت.
- یادداشت تشکر بنویسید و در مناسبتهای خصوصی برای کسانی که شاید به اندازه کافی مورد تقدیر قرار نگرفته اند بفرستید و به طور ویژه به آنان بگویید که کمکهایشان تا چه حد موثر بوده است.
- برنامهای به عنوان شب شعر یا قصهگویی یا یک جلسه فرهنگی برگزار کنید و در آن فرصتی ایجاد کنید تا مشارکت کنندگان داستانهای خودشان از مشارکت در باهمستان را روایت کنند.
- برای تجلیل و قدردانی از نقاط عطف پروژه، حامیان مالی، و مشارکت کنندگان، تعدادی اعلان درست کنید و در رسانههای سنتی یا شبکههای اجتماعی یا هر دو با عکس و تصاویر پخش کنید.
- سازمان، گروه یا باهمستان دیگری را پیدا کنید که با همان چالشهای شما روبروست. جلساتی برای تبادل تجربه برگزار کنید و مسیر مشترکی را شروع کنید که در آن موفقیتها و تلاشهایتان را جشن بگیرید.
اهمیت این ابتکارات یا اقدامات دیگری که با هدف حقشناسی و قدردانی انجام میدهید در این است که جریانی پر از انرژی و هیجان را ایجاد میکنید که میتواند حس تعلق به باهمستان را به میزان زیادی تقویت کند.
در رابطه با موسسات و سازمانهای بزرگتر، این به معنی گشودن مجرای اطلاعات و اجازه دادن به جریان آزاد اطلاعات است. سعی نکنید اطلاعات عمومی را در بایگانیهای سازمان حبس کنید. در عوض مردم را در مورد مشکلاتی که بر آنان اثرگذار هستند آگاه کنید و درباره بهترین راه حل با آنان مشورت کنید. مشورت مستقیم با ذینفعان ممکن است به راهبردهای تازه و نیز سایر منافع برای برنامهها و سازمانها منجر شود.
وقتی شرایط باهمستانی برای شما تازگی دارد
کنشگران و تسهیلگران عموما برنامهها را بر اساس شناخت قبلی از باهمستان و میزان و کیفیت مشارکت اعضای آن طراحی و اجرا میکنند. بطوریکه قبل از شروع کار، ارتباطاتی با باهمستان دارند. این به ترویج و جلب مشارکت مورد نیاز کمک میکند.
اما شاید گاهی در قالب فردی بیرون از باهمستان و بدون ارتباطات و شناخت قبلی وارد باهمستان شویم. اگر بتوانید در این شرایط حسی از حق شناسی و پذیرندگی را در ذهن خود پرورش دهید، شاید موقعیتهایی را با شرکای محلی و خود باهمستان ایجاد کرده و از آن بهره ببرید. در اینصورت احتمال اینکه بتوانید اعضای باهمستان را به مشارکت در همکاری و فعالیتهای جمعی تشویق کنید افزایش مییابد.
در این بخش برخی از ایدههایی که به شما در تسهیل این فرایند و ابراز حقشناسی و قدردانی در یک باهمستان جدید کمک میکند، آمده است:
برای اعضای باهمستان که عضو گروه یا سازمانی نیستند:
- برای غلبه بر هر احساس شخصی اعم از فشار عصبی، گوشه گیری، یا حس جدایی، کمی تمرکز کنید. مثلا در آغاز روز کمی درنگ کرده و مواهب زندگی خود را برشمارید.
- وقتی با افراد جدید از قبیل اعضای باهمستان، کارکنان، داوطلبان، یا حامیان مالی آشنا میشوید، قدردانی خود را از آشنایی با آنان ابراز کنید. با آنان وقت بگذرانید و بیشتر آشنا شوید. از خود علاقه و کنجکاوی نشان دهید. درباره تجربیاتشان بپرسید؛ در مورد عقیده و راهنمایی آنان سوال کنید. گوش دهید و با محبت یاد بگیرید.
- وقتی درباره چالشها صحبت میکنید، یا راهبردهای تازهای را ابداع میکنید، یا به حل مسایل میپردازید، یا نوآوری میکنید یا در پی نوآوری هستید، درباره خود اعضای باهمستان فکر کنید. چه چیزی در آنان منحصر به فرد است؟ چه چیز را در آنان ارج مینهید؟ در کجا از خود انعطاف یا ابتکار نشان دادهاند؟ چگونه میتوانید افرادی را که در باهمستان زندگی میکنند و قصد خدمت به آنان را دارید، بهتر بشناسید؟
- وقتی با باهمستان مشورت میکنید، اعضای باهمستان را دعوت کنید تا بگویند قدردان چه چیزی هستند. این میتواند شامل عکس، یادبود، نقشه، غذا، یا سایر اقلام ملموس باشد. در هر جلسه گروهی، از چند نفر بخواهید بدین شکل اظهار نظر کنند.
- در جلساتی که مردم با هم آشنا میشوند یا دور هم جمع میشوند یا احساس خستگی و کسالت میکنند، به عنوان نشانهای از سپاس و قدردانی نسبت به آنان، یک جایزه کوچک در نظر بگیرید. این جایزه میتواند یک چای و شیرینی، یک دفتر یادداشت، یا یک کتاب باشد.
- در رابطه با روشهای قدردانی خود، تعمد داشته باشید. زمانی را به برداشتن یادداشت، قدم زدن، ترانه خوانی، نامه نگاری، نقاشی، یا عکاسی از سوژههایی که برایشان سپاسگزار هستید- یا تلفیقی از این موارد- اختصاص دهید. راههای ابراز حق شناسی خود را تازه و زنده نگاه دارید.
برای سازمانها، شبکهها و حامیان مالی:
- در تبادل فکری با سایر ذینفعان از آنها بپرسید که چه نقاط قوتی در برنامه، گروه یا سازمان شما میبینند.
- برای تقویت یا افزایش اعتماد، نمونههایی از خاطرات و درسهایآموختهتان را که در موقعیتهای مختلف تجربه کردهاید را منتشر کنید.
- در مواجهه با موقعیتی که فاقد یک راهبرد برنامهریزی است، مثالهایی از حقشناسی و قدردانی میتواند زمینهساز شکلگیری ایدههایی برای تدوین یک راهبرد یا راه حل باشد.
- در عبور از یک بحران، یا وقتی که بر تشکیل دوباره گروه تمرکز میکنید، از مردم بخواهید برخی از چیزهایی را که قدردان آن هستند، نام ببرند.
شکل گیری و ترویج حق شناسی و قدردانی
لازم بود تا نشان دهیم فعالان باهمستان مانند شما چگونه میتوانند از حق شناسی و قدردانی در شرایط واقعی استفاده کنند. ولی این فقط بخشی از قضیه است. علاوه بر این لازم است به چگونگی حقشناسی و قدردانی هم بپردازیم.
شاید همه ما ظرفیت ابراز حق شناسی و قدردانی را داشته باشیم، ولی ابراز و ایجاد آن خود به خود اتفاق نمیافتد. ابراز حق شناسی و قدردانی مانند اکثر قابلیتها، با تمرین تقویت میشود. بسیاری از تمرینات حق شناسی و قدردانی به مردم یا گروهها کمک میکنند تا با هم ارتباط نزدیک پیدا کنند و اجازه دهند تا ویژگیهای مثبتی بینشان تجلی پیدا کند.
این تمرینات چه هستند و ما چگونه میتوانیم برای ایجاد و ترویج حق شناسی و قدردانی در کار خود از آنها استفاده کنیم؟ روشها و موقعیتهای زیادی ممکن است برای ما ایجاد شود که به برخی از آنها در اینجا اشاره میکنیم:
شروع از خود: مراقبت از خویش
یکی از روشهای اساسی در ایجاد و اشاعه حق شناسی و قدردانی آن است که از خود شروع کنید. رویه سلامتی بخش مراقبت از خویش، شالودهای را بنا میکند تا ظرفیت نشان دادن سپاس به دیگران و قدردانی از آنان را در خود پرورش دهید.
چند نوع مراقبت از خویش برای بسیاری از خوانندگان آشناست. برای نمونه، برقراری اتصال با زمین، یا صرف وقت برای آهسته کردن سرعت زندگی از طریق مدیتیشن یا دعا که هر دوی اینها میتوانند شکلهای مختلف به خود بگیرند. علاوه بر این برای برخی از افراد، صرفا قدم زدن در طبیعت یا باغ موجب تحریک حسی همراه با تمدد اعصاب حسی از حق شناسی و قدردانی ایجاد ميکند. از سوی دیگر، میتوانید داوطلبانه به کودکان، سالخوردگان، پناهجویان یا سایرین که در باهمستان شما تازه وارد هستند، کمک کنید.
اما در این زمینه فعالیتهایی هم وجود دارد که کمتر به آن توجه میشود. این اقدامات برای پرورش و تقویت مراقبت از خود، سپاس از خود، و قدردانی از دیگران در موقعیتهای مختلف مفید هستند. اقداماتی که بویژه در فرایندهای تسهیلگری و آموزش در باهمستان میتواند مفید باشد.
یادداشت برداری
این کاری عالی است برای شروع و پایان روز. یک رویکرد آن است که از خود بپرسید، من قدردان چه چیزی هستم؟ سپس در یک دفترچه هر روز حداقل سه تا پنج عنوان را بنویسید؛ تا حد ممکن سعی کنید جزئیات را ذکر کنید. پس فقط ننویسید، «از بابت این روز زیبا تشکر میکنم،» بلکه بنویسید، «وقتی که در انتهای روز روی تراس مینشینم، از این که خورشید پوستم را گرم میکند و هر گونه تشویشی را از بین میبرد لذت میبرم.» از کلمه «سلامتی» فراتر بروید و به جای آن مثلا بنویسید، «توانایی بدنی من که مرا قادر میسازد روزی چند بار ازپلهها بالا یا پایین بروم.» نه صرفا، «فرزندان من» بلکه، «ارتباط زیبایی که با دخترم دارم و این که امروز پای تلفن به راحتی صحبت کردیم، خندیدیم، و تبادل نظر کردیم.»
لحظات کوچک عشق و ارتباط
در استفاده از این تمرین، به ذهنتان فرصت دهید تا وقایع روز را مرور کند. سعی کنید سه لحظه کوچک از عمیقترین حس نزدیکی و ارتباط را به یاد آورید. ببینید آیا میتوانید لحظات مثبتی را به یاد آورید که برای شما به ویژه با ارزش و معنادار بود، حتی اگر خیلی کوتاه بود. شاید رد و بدل شدن لبخندی بین شما و یک غریبه، نوازش سگتان، در آغوش گرفتن یک دوست، یا نگاه یک همکار از سر محبت.
همین طور که این لحظات را در دفتر خود مینویسید، (یا هنگام وقوع صرفا در ذهن خود ثبت میکنید)، به مدت سی ثانیه یا بیشتر هر یک را باز آفرینی کرده و طعم آن را بچشید و اجازه دهید باز آفرینی آن احساسات در تمام وجودتان نفوذ کند. این تمرین توجه و مزه کردن، حساسیت شما را برای جذب تجربیات بیشتر از این دست بالا میبرد و بر حق شناسی و قدردانی شما و نیز عشق شما به زندگی میافزاید.
پرورش حق شناسی و قدردانی در گروهها
آنطور که در بالا اشاره شد، مهارت ابراز حق شناسی و قدردانی قطعا میتواند به واسطه مراقبت از خویش و برخی اقدامات دیگر تقویت شود. به علاوه، حق شناسی و قدردانی را میتوان مستقیما در گروهها اشاعه داد.
مثلا وقتی با یک گروه در باهمستان شروع به کار میکنید، شاید مشارکتکنندگان با یکدیگر آشنا نباشند، شاید سئوالات مهم و مشکلات فوری داشته باشند، شاید در تصمیمشان مردد بوده، یا حتی با شما برخورد خصمانه داشته باشند. اما گفتگو از لحظههای حق شناسی و قدردانی در طی تعاملاتشان میتواند تردیدها را کاهش دهد یا تنش ها را از بین ببرد و روابطشان را با شما و با یکدیگر عمیقتر کند. ضمنا فکر کردن گروه به این که قدردان چه چیز هستند و چرا، میتواند شناخت و اعتماد اعضا را نسبت به هم افزایش دهد.
نکتهای که باید در اینجا بر آن تاکید کرد، خوشآمد گویی از ته دل است. ما به عنوان فعالان باهمستان، روزانه با افراد زیادی ملاقات میکنیم. آیا واقعا به آنان خوش آمد میگوییم؟ آیا با حسی آشکار از حق شناسی برای فرصتی که جهت یاد گیری از آنان پیش آمده به سویشان دست دراز میکنیم؟ برخورد خاص ما در استقبال از کسانی که به محل کار، خانه، یا باهمستان ما میآیند، منعکس میشود و به آن افراد میگوید که واقعا چقدر مورد استقبال قرار گرفتهاند؛ و هنگامی که مردم در یک گروه در عمل مورد استقبال صمیمانه و گرم قرار گیرند، احتمال این که سپاس و قدردانی را حس کنند و در کل محیط ابراز کنند بسیار بیشتر میشود؛ هم از سوی آنان که مورد استقبال قرار میگیرند و هم استقبال کنندگان.
وقتی که از مشارکت کنندگان به گرمی استقبال شود و یک گروه برای مطرح کردن آنچه به خاطرش سپاسگزار است، رویهای آگاهانه داشته باشد، مطرح کردن چالشها و در نهایت طرح نیازها و ترسهای آتی و سئوالات عمیقتر که پاسخی نگرفته، برای همه آسانتر میشود. این رویههای مستمر در حق شناسی و قدردانی، در دراز مدت میتوانند اعتمادسازی کرده و در ایجاد تغییر موثر باشند.
چالشها، مشکلات و پرسشها
موانع بالقوه در ابراز حق شناسی و قدردانی
تا اینجا با برخی از مزایای حق شناسی و قدردانی در باهمستان آشنا شدهاید و برای برقراری و کاربری آن مزایا در کار خودتان راههایی عملی را فرا گرفتهاید. اما رسیدن به کاربرد عملی همیشه آسان نیست. یک تسهیلگر شاید از ابتدا فکر نکند که با ویژگیهای مثبتی چون حق شناسی و قدردانی، چالشهایی هم همراه هستند؛ ولی در واقع تعداد این چالشها که هم با ابراز و هم دریافت این ویژگیها مرتبط هستند، کم نیست. با ابراز شروع میکنیم.
هر چند ابراز حق شناسی و قدردانی تقریبا همیشه مثبت و مفید است، اما در بعضی از موقعیتها شاید در لحظهای خاص بهترین گزینه نباشد. مواردی همچون:
- تلاش بیش از حد برای سپاسگزاری. هر چند نیت قدردانی اهمیت دارد، ولی صرف وقت بیش از حد در تهیه فهرستی بلند بالا از سپاسگزایها میتواند کسالت آور باشد و چه بسا باعث شود خود قدردانی کمتر از حد به نظر آید.
- تمرکز بر احساس حق شناسی در قبال کسی یا چیزی که ارزش آن را ندارد. اجازه ندهید تلاشهایتان برای حق شناس بودن موجب شود در فضایی ناسالم و آزار دهنده باقی بمانید. شاید این حقیقت داشته باشد که میتوانید از کسانی که مخالف شما هستند یا شما را دوست ندارند، یا به شکلی زندگی را برای شما دشوار میکنند، چیزی یاد بگیرید و قطعا میتوانید با این افراد با محبت و احترام رفتار کنید. اما این بدان معنا نیست که باید کماکان در مقابل آنان حق شناس و قدردان باشید، یا به حضور در فضایی ناخوشایند و ناسالم ادامه دهید. اگر مدام مورد اعتراض قرار گرفته یا بی توجهی میبینید، و آنان هرگز برایتان ارزشی قایل نبودهاند یا از شما پشتیبانی نکردهاند، قدردانی بی حاصل است. گاهی بهتر است وضعیتی را که کماکان منفی و بی پاداش است رها کنید.
- شکسته نفسی درباره موفقیتهای خودتان به واسطه حق شناسی افراطی. اگر دایما از همه تشکر کرده و تلاش شدید و استعداد خود را نادیده بگیرید، شاید عزت نفس پایین خود را در پس ابراز سپاس پنهان میکنید. اما واقعیت این است که موفقیت و سپاس میتوانند با هم باشند. شما میتوانید سپاسگزار باشید و در عین حال برای موفقیت خود هم اعتباری شایسته قایل شوید.
- اشتباه گرفتن قدردانی با بدهکاری. بین احساس صادقانه سپاس و قدردانی در قبال چیزی یا کسی و باور به این که لازم است قرضی را ادا کنید یا بار یک اجبار را از دوش خود بردارید، تفاوت مهمی وجود دارد. وقتی کسی به شما کمک میکند، طبیعی است که بخواهید در مقابل لطفی به او بکنید یا تصور کنید که مجبور به این کار هستید. اما هیچ کدام از اینها با احساس قدردانی برای دیگران قابل مقایسه نیستند. در دراز مدت، بهترین کار این است که فکر کنید و تا جایی که میتوانید در مورد انگیزه خود روشن و صادق باشید. آیا صادقانه از کسی سپاسگزار هستید یا برای منافع شخصی خود از این راهبرد استفاده میکنید؟
- ایجاد محیط و زمان کافی برای برقراری روابط. یکی از بزرگترین چالشها در ایجاد فرهنگ حق شناسی و قدردانی در یک سازمان یا در زندگی شخصی، این است که هر دوی اینها مستلزم زمان، محیط مناسب و اولویت دادن کافی به مراقبت هستند؛ به گونهای که اینها بتوانند به طرزی موثر عمل کنند. بدون ایجاد وقت و انرژی جهت ساختن رابطه دو جانبه و گوش دادن به یکدیگر و آموختن از یکدیگر، کل حق شناسی و قدردانی موجود در عالم هم قادر به تقویت بنیان یک رابطه و قوام یافتن نخواهد بود.
- تاکید بیش از حد. از سوی دیگر، پافشاری بر ابراز دایمی حق شناسی و قدردانی، ساده انگاری و نافی سازندگی است. گاهی ممکن است اهمیت زیادی برای حق شناسی و قدردانی قایل شد و توجه کافی به محدودیتهای پروژه یا رعایت ضربالعجلها نداشت. ایجاد باهمستان فرایندی چند وجهی و چند لایه است؛ بدان معنی که حق شناسی و قدردانی باید با همه اقدامات دیگر که گروه یا سازمان باید در پیش بگیرد در هم بافته و به دقت متعادل شوند. این یک چالش مستمر است!
- پایبندی به هدف. حالا در نظر بگیرید که یک سازمان، فضا و زمان کافی را برای حق شناسی و قدردانی اختصاص میدهد، بدون آن که همان طور که در بالا ذکر شد، بر آنها بیش از حد تاکید داشته باشد. آیا این سازمان قادر است این کار را انجام دهد و در عین حال از تغییرات استقبال کند و در آن واحد برای بسیاری از احتمالات و اولویتهای تازه آمادگی داشته باشد ؟
شاید این کار دشوار باشد، چون سازمان برای آن که مولد بوده و رشد کند باید پیوند خود را با ریشهها و هدف باهمستان حفظ کند. ممکن است ذینفعان حق شناسی و قدردانی خود را به صد طریق مختلف ابراز کنند، ولی خود سازمان یا برنامه باید به رسالت خود پایبند باشد. - اصالت داشتن. دست آخر این که نشان دادن این ویژگیها باید همراه با اصالت باشد. ولی اگر شما احساس حق شناسی یا قدردانی نمیکنید، یا واضحتر بگوییم، اگر کسی از دید شما لیاقت حق شناسی یا قدردانی را نداشته باشد چطور؟
همه مردم و همه کارها در همه حال شایستگی حق شناسی و قدردانی را ندارند. اگر ما به دستگاه تولید سپاس و قدردانی مبدل شویم، چه بسا در نظر دیگران تصنعی جلوه کرده و اعتبار خود را، به حق، از دست بدهیم.
مشکلات بالقوه در دریافت حق شناسی و قدردانی
تا به حال توضیحات ما بر موانع بیان حق شناسی و قدردانی متمرکز بوده است. ولی یک گروه دیگر از موانع نیز قابل ذکر است. این مورد، زمانی را مد نظر قرار میدهد که ما دریافت کننده حق شناسی و قدردانی باشیم و نیز تاثیری که این عمل بر ما میگذارد. به نکات زیر توجه کنید:
- دریافت تحسین میتواند باعث معذب شدن افراد شود. آیا تا به حال هرگز احساس کردهاید که به خاطر حق شناسی از کسی که بابت کاری از شما تمجید میکند احساس انبساط و شادمانی کردهاید؟ آیا آن را دوست داشتید؟ حتما احساس فوق العادهای داشتهاید؛ ولی شاید در عوض (یا علاوه بر آن) معذب هم شده باشید و دلتان میخواسته آن قدردانی را کم اهمیت نشان دهید.
معذب شدن به خاطر حق شناسی و قدردانی دیگران خیلی رایج است؛ به خصوص وقتی که ابراز تشکر، پر طمطراق و در جمع دیگران باشد. ما غالبا باید یاد بگیریم که در کنار تشکر از دیگران، پذیرای حق شناسی آنان نیز باشیم. باید به یاد داشت که یک کسی باید پذیرای تشکر باشد؛ در غیر این صورت ابراز آن ناممکن میبود. درست همان طور که یک میهمانی باید میزبان و میهمان داشته باشد، حق شناسی و قدردانی هم باید دریافت کننده و ابراز کننده داشته باشند. - مورد تقدیر قرار گرفتن میتواند واقع بینی را کاهش دهد. فکر کردن به این مورد ویژه برای تسهیلگران و کسانی که در باهمستان یا سازمانها داوطلب میشوند مهم است، چون آنان اغلب از میل به تاثیر گذاری مثبت بر باهمستان، انگیزه بیشتری میگیرند تا برخورداری از موقعیت اجتماعی یا بهره مالی.
اما واقعیت در مورد اکثر سازمانهای غیر انتفاعی یا باهمستان محور این است که قدردانی از زحمات، شاید تنها حقالزحمهای باشد که ما دریافت میکنیم. بدین ترتیب تجربه دریافت قدردانی بابت کاری که به خوبی انجام شده میتواند درجه بی طرفی ما را کاهش دهد؛ به ویژه هنگامی که زمان و کوششی عمده را صرف کاری میکنیم که به خاطر آن از ما تشکر میکنند.
بدین معنا که داشتن نگاه انتقادی در مورد شخص یا گروهی که مدام از شما تعریف میکند و به شما میگوید که چقدر عالی و مفید هستید، کار دشواری است. با این کار ناسپاس، ناعادل، و بی انصاف جلوه میکنید. بدین ترتیب، رفع اشکالات برنامه که شاید شما تشخیص میدهید، آسانتر میشود یا اصلا شاید آنها را نبینید. شاید ما سعی کنیم واقع گرا باشیم، اما توسط جامعه منحرف شدهایم. ما انسان هستیم و به عنوان انسان، حق شناسی و قدردانی میتواند قضاوت ما را مخدوش کند. - تایید شدن ممکن است تمرکز را دچار انحراف کند. موقعیتهای چالشبرانگیز میتوانند زمانی هم پیش بیایند که ما مراقب نباشیم، به ویژه زمانی که با مخاطب تلاشهایمان، رابطهای شخصی ایجاد کنیم. این امکان وجود دارد که قدردانی دیگران، ما را از هدف واقعی اقداماتمان منحرف کند و بیشتر و بالاتر از واقع بینی مورد نیاز قرار گیرد که برای تمرکز بر آنچه بالاترین منفعت را برای دیگران دارد ضروری است.
خواه برای افرادی که در آن سوی جهان هستند یا برای باهمستان خود تلاش کنیم، احتمال این که در اثر حق شناسی و قدردانی منحرف شویم، وجود دارد. ما نباید اجازه دهیم که قدردانی کسی، نیاز به اتخاذ رویکرد عینی و گسترده مشارکتی برای تعیین بهترین روش کمک و سنجش نتایج این تلاشها را دچار نقصان کند.
مانع مهم آخر:
- زمینه فرهنگی آنطور که باید، درک نمیشود. هنگام کار کردن با افراد یک باهمستان یا فرهنگی دیگر، ضروری است که وقت گذاشته و تا جایی که ممکن است درباره فرهنگ آنان اطلاع کسب کنیم تا به بهترین نحو تعاملات فیمابین را درک کنیم. علاوه بر این، باید بدانیم که فرهنگهای مختلف، با حق شناسی و قدردانی به طرق مختلف برخورد میکنند، و نیز باید بدانیم که اگر قدردانی بدون در نظر گرفتن فرهنگ ابراز شود، نتیجه دلخواه عاید نخواهد شد.
مثلا بسیاری از فرهنگهای غربی برای قدردانی در جمع، به عنوان شیوهای برای نشان دادن حق شناسی و قدردانی ارزش زیادی قایل هستند که در این بخش، تعدادی از نمونههای نحوه انجام این کار را نشان میدهیم. اما در برخی از فرهنگها و پیش زمینهها، مانند بعضی از فرهنگهای بومی آسیایی، ابراز حق شناسی و قدردانی در جمع معذب کننده و دور از ادب قلمداد میشود؛ به ویژه وقتی که سایرین هم حضور داشته باشند. در آن فرهنگها، روش ترجیحی برای تحسین یک فرد به خاطر کاری که به شایستگی انجام داده، تشکر لفظی صرف است، یا این که از او بخواهید مانند قبل به همکاری خود ادامه دهد.
به همین منوال، هنگامی که از یک گروه یا تیم تمجید میکنید، حساسیت فرهنگی، امری ضروری است. وقتی که افراد متنوع در تیمها با یکدیگر همکاری میکنند، فرض بر این است که همه اعضای تیم بیشترین تلاش خود را صرف خواهند کرد و بنابراین باید در نتایج آن تلاشها هم به مساوات سهیم باشند. در چنین شرایطی جدا کردن یک نفر از میان گروه برای قدردانی، میتواند نامناسب باشد؛
نتیجه گیری
توجه به این نکته دلگرم کننده است که در این دوران تحولات عمیق اجتماعی، اقتصادی و فنی، ما میتوانیم آزادانه از نیروی چیزی باستانی و عنصری و در دسترس و قابل حمل مانند حق شناسی و قدردانی استفاده کنیم. جایی که حق شناسی و قدردانی وجود دارد، توانایی درونی، لطف، و هدایت را فراهم کرده و نشان میدهد که چگونه و چرا ما در باهمستان در کنار هم قرار میگیریم.
در این عصر که همه چیز سرعت گرفته، وقتی که سختیها و کشمکشها در جهان میتوانند طاقت فرسا بوده و تا این حد به ما نزدیک باشند، حق شناسی و قدردانی میتوانند به ویژه تقویت کننده و تایید کننده زندگی باشند. آنها درست مثل شخصی که تلاشهای دیگران را مورد تمجید قرار میدهد، یا کسی که تشعشع گرم خود را با تمام وجود ابتدا نثار خویش نموده و بعد به جهان اطراف خود تعمیم میدهد، جنبهای بنیادین دارند.
در روزگاری که ما شاهد آشوبهای سیاسی، تزلزل اقتصادی و چالشهای زیست محیطی هستیم، حق شناسی و قدردانی، راهی را که در پیش رو داریم، پر رنگتر و برجستهتر میکنند و به فرصتهای امروز و فردای ما به عنوان موجوداتی مستقل نوری میتابند. در زمان بحران، تحول یا آشوب آشکار، حق شناسی و قدردانی میتوانند به ما کمک کنند تا خود را به زمین متصل کرده و تمرکز یابیم و به عنوان وزنهای در برابر بی تحرکی یا حس سردرگمی تعادل ایجاد کنند. اعمال ناشی از حق شناسی و قدردانی بین ما و دیگران اتصالی برقرار میکنند و ما را به افرادی فعال و خادمینی هدفمند مبدل میسازند. آنها به ما و اطرافیان ما کمک میکنند تا به پیوندهای باهمستان که تا این حد برای رفاه ما اهمیت دارند، استحکام بخشند.