فرم جستجو

باهمستان‌ها هم مشکلاتی دارند، درست مانند مردم

مشکلات بخشی از زندگی‌اند، بخشی از زنده‌ بودن. هر باهمستانی هم مشکلاتی دارد؛ و این مشکلات بخشی از باهمستان‌ بودن است. این فقط یکی از واقعیت‌های حیات باهمستان است.

دو واقعیت بنیادین دیگر:

  • باهمستان‌ها هم مانند آدم‌ها می‌کوشند برای مشکلات خود چاره‌ای بیابند.
  • واکاوی مشکلات به حل آن‌ها کمک می‌کند.

نمونه‌ای از مشکلات باهمستان. مرکز تجاری یک باهمستان با افت روبه‌رو شده است. فروشگاه‌ها یکی پس از دیگری بسته می‌شوند و از این ناحیه کوچ می‌کنند؛ هیچ فروشگاه تازه‌ای در این بخش به راه نمی‌افتد. می‌خواهیم به مرکز تجاری رونقی دیگر ببخشیم. چگونه این کار را انجام دهیم؟

اندیشه ما در این زمینه ساده است:

  • به جای آن که شتابزده وارد معرکه شویم و سعی کنیم مشکل را برطرف کنیم، بهتر است موضوع را واکاوی کنیم و ببینیم چرا این افت پیش آمده و مشکل از کجا ناشی می‌شود.
  • ثمره یک واکاوی خوب پیدا کردن راه‌حل‌های دوراندیشانه و تاثیرگذارتر است. و بنابراین:
  • یک واکاوی سنجیده و درست به زمان بیشتری که صرف آن می‌کنیم، می‌ارزد.

این بخش به توضیح واکاوی (یا تجزیه و تحلیل) مشکلات باهمستانی می‌پردازد و این‌که چرا چنین کاری می‌تواند مفید باشد؛ و پس از آن خواهیم دید که چگونه این واکاوی صورت می‌گیرد.

مشکل باهمستان چیست؟

این موضوع بحثی مفصل است. مشکلات زیادی‌ وجود دارند که می‌توان آن را مشکل باهمستان نامید و احتمالا برخی از این مشکلات را خودتان هم می‌شناسید. آیا می‌توانید مشکلات اصلی در باهمستان خود را نام ببرید؟ به احتمال بسیار می‌توانید دست‌کم عناوین این فهرست را برشمرید.

نمونه‌هایی از مشکلات باهمستان در زیر آمده است:

نمونه‌هایی از مشکلات باهمستان: نبود دسترسی به آب آشامیدنی سالم، بدرفتاری با کودکان و سهل‌انگاری نسبت به آن‌ها، جرم و جنایت، خشونت خانگی، مصرف مواد مخدر، آلودگی محیط‌زیست، ناسازگاری قومی، نابرابری‌های بهداشتی، اچ‌آی‌وی/ایدز، گرسنگی، کمبود خدمات فوریتی، نابرابری، کمبود اشتغال، کمبود خانه‌های ارزان‌قیمت، تهیدستی، نژادپرستی، مشکلات ترابری شهری و خشونت.

چه مشکلات دیگری را به این فهرست خواهید افزود؟

به جای آن که بکوشیم فهرستی کامل از مشکلات تهیه کنیم، بهتر است معیارهایی برای شناسایی مشکلات باهمستان در نظر بگیریم:

  • مشکل بسیار پیاپی اتفاق می‌افتد (کثرت وقوع)
  • مشکل مدت زیادی است که ادامه یافته است (استمرار)
  • مشکل زندگی شمار فراوانی از اعضای باهمستان را تحت‌تاثیر قرار داده است (دامنه و گستردگی)
  • مشکل زندگی شخصی افراد یا حیات باهمستان را مختل کرده است، و شاید اختلال شدید باشد (شدت)
  • مشکل، حقوق قانونی و اخلاقی مردم را از آن‌ها سلب کرده است (مساوات)
  • موضوع به مثابه یک مشکل تلقی می‌شود (برداشت عمومی)

معیار آخر - برداشت عمومی - معیار مهمی است و می‌تواند در نشان دادن آمادگی باهمستان برای حل و فصل مشکل در درون خود کمک کند.

به خاطر داشته باشید که برداشت مردم از مشکل از ناحیه‌ای به ناحیه دیگر و در خود یک ناحیه هم از گروهی به گروهی دیگر، می‌تواند متفاوت باشد. اگرچه هیچ تعریف مشخصی از مشکل باهمستان در دست نیست، به کمک نمونه‌ها و معیارهای فوق می‌توان به شناسایی و واکاوی مشکلات باهمستان پرداخت.

واکاوی مشکلات باهمستان به چه معناست؟

واکاوی مشکلات باهمستان روشی است برای اندیشیدن دقیق درباره یک مشکل یا معضل پیش از اقدام برای حل آن. برای این کار، نخست باید دلایل وجود یک مشکل را شناخت و بعد (و فقط در آن هنگام) راه‌حل‌های احتمالی و برنامه‌ای برای بهبود شرایط را شناسایی کرد. شگردهایی که برای واکاوی مشکلات باهمستان وجود دارد مستلزم به کارگرفتن منطقی ساده و گاهی جمع‌آوری شواهد است.

چرا باید مشکل باهمستان را واکاوی کنیم؟

برای شناخت بهتر مشکل یا مسئله

نوجوانان در خیابانی گردهم می‌آیند. گاهی سیگار می‌کشند. گاهی سروصدا می‌کنند. در این جا مشکل چیست؟ سروصدایشان؟ سیگار کشیدن؟ یا به احتمال بسیار این واقعیت که جای دیگری ندارند که بروند و گزینه‌های بهتر برای سرگرم شدن‌شان بسیار اندک است؟ پیش از آن که چاره‌ای جست‌وجو کنید، باید نخست روشن کنید که مشکل (یا مشکلات) چیست. اگر این موضوع روشن نباشد، برداشتن گام‌های بعدی بسیار دشوار خواهد بود.

برای شناخت ریشه مشکل

معمولا چیزی باعث یا عامل بروز مشکل می‌شود. آن چیز چیست؟ باید آن را پیدا کنیم. اغلب مشکلی که به چشم ما می‌آید خود ناشی از یک مسئله دیگر است.

مشخص کردن موانع و امکاناتی که با حل مشکل مرتبط هستند

پیش‌بینی موانع و دشواری‌ها پیش از پدیدارشدنشان روشی نیکو و سازگار با برنامه‌ریزی است. این کار شما را برای عبور از مشکلات توانمند می‌کند. واکاوی مشکلات هم‌چنین باعث می‌شود که امکانات مورد نیاز برای حل مشکل را بشناسید. هر چه امکانات مناسب‌تری در اختیار داشته باشید، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد شد.

یافتن بهترین اقدام‌ برای حل مشکل

داشتن برنامه‌ای برای عمل همواره بهتر از چند اقدام درهم برهم برای حل مشکل است. اگر راهی را که در پیش گرفته‌اید بشناسید، احتمال این که به مقصد خود برسید، بیشتر است.  

در کل وقتی با مشکلی سروکار دارید، هوشمندانه‌تر آن است که پیش از شروع کار مشکل را واکاوی کنید. واکاوی باعث می‌شود که مشکل را بهتر بشناسید و برای همه چیز آماده باشید. چون زیربنای اولیه را ساخته‌اید. برای مشارکت و روحیه اعضای باهمستان هیچ‌چیز بدتر از این نیست که درصدد حل مشکلی برآیند و سپس با ده‌ها مانع روبه‌رو شوند؛ به خصوص وقتی که این موانع اجتناب‌پذیر باشند.

وقتی با صرف کمی وقت نخست مشکل را بررسی کنید، می‌توانید شماری از این موانع را پیش از آن که پدیدار شوند پیش‌بینی کنید و احتمال رسیدن به کامیابی در حل مشکل را برای خود و دیگر اعضای باهمستان بیشتر کنید.

چه هنگام باید مشکل باهمستان را واکاوی کنیم؟

تمام مشکلات باهمستان باید مورد واکاوی قرار گیرند. یگانه استثنا شاید وقتی باشد که مشکل بحرانی است که نیازمند اقدامی فوری است. حتی در این حالت هم واکاوی بعد از اقدام سودمند خواهد بود.

با این حال، مواقعی هست که واکاوی اهمیت ویژه دارد. این موارد عبارتند از:

  • وقتی که مشکل باهمستان چندان به روشنی بیان نشده باشد
  • وقتی درباره مشکل باهمستان یا پیامدهای احتمالی آن اطلاعات کافی نداشته باشید
  • وقتی می‌خواهید عواملی را پیدا کنید که می‌توانند احتمال موفقیت در حل مشکل را افزایش ‌دهند
  • وقتی مردم پیش از بررسی کافی به چاره‌جویی مشغول می‌شوند
  • وقتی برای چاره‌اندیشی باید اقدام مناسب را بشناسید و برای عمل به همکاری گروهی نیاز دارید.

چگونه باید مشکل باهمستان را واکاوی کنیم؟

هدف غایی و نهایی این است که مشکل را خوب بشناسیم و به شکل موثرتری با آن روبه‌رو شویم، بنابراین روشی که برمی‌گزینید باید دستیابی به هدف را ممکن سازد. در این جا چند راهبرد گام به گام ارائه می‌دهیم و بعضی از شیوه‌های مشخص برای شناسایی علت‌های یک مشکل را مرور می‌کنیم.

اول، برای انتخاب مشکل دلیل موجه داشته باشید

معیارهایی که در بالا فهرست‌وار آوردیم – کثرت وقوع، استمرار، دامنه و گستردگی، شدت، مساوات و برداشت عمومی– را به کار ببندید و از خود بپرسید که آیا سازمان شما یا نهاد دیگری می‌تواند به طرز موثری مشکل را برطرف کند. این پرسش به شما در تصمیم‌گیری درباره‌ این‌که آیا باید به این مشکل بپردازید و بر آن متمرکز شوید یا نه، کمک می‌کند.

بیایید مشکلی را به عنوان نمونه در نظر بگیریم: درصد کودکانی که اضافه وزن دارند و چاق هستند در باهمستان به شکل مستمری افزایش یافته است و اکنون به ۲۵ درصد رسیده است. با توجه به این که می‌دانیم چاقی در دوران کودکی معمولا به چاقی در بزرگسالی منجر خواهد شد و با مشکلات مزمنی – چون دیابت، ناراحتی قلبی و سکته – در پیوند است، این مشکل را باید اکنون حل کرد. سازمان ما اراده و توانایی انجام این کار را دارد.

دوم، مشکل را در چارچوب‌ مشخصی در نظر بگیرید

مشکل را بیان کنید، بی‌‌ آن که بطور ضمنی راه‌حلی پیشنهاد دهید یا کسی را سرزنش کنید. به این ترتیب می‌توانید بدون هر گونه پیش‌فرضی مشکل را واکاوی کنید و بر سر هر راه‌حلی که بیابید به توافق برسید. یک شیوه بیان این است که بگویید مشکل بر اثر نبود کدام رفتار مثبت یا شرایط یا عامل مثبت پدید آمده، راه دیگر آن است که بگوییم حضور یا مقدار زیاد کدام رفتار، شرایط یا عامل منفی باعث بروز آن شده است.

مثلا: کودکان بسیاری در باهمستان به چاقی مفرط دچارند. این مشکل به ویژه در میان خانواده‌های کم‌درآمد جدی است.

سوم، مشخص کنید برای حل مشکل رفتار چه فرد یا افرادی و یا چه عوامل محیطی باید تغییر کند

این موضوع ممکن است ساده و سرراست باشد؛ مثلا تغییر رفتار افراد سیگاری در ترک سیگار، و یا شاید پیچیده باشد مانند متقاعد کردن قانونگذاران به تغییر قوانین و سیاست‌ها (مثل مقررات ممنوعیت استعمال دخانیات) برای تغییر رفتار دیگران (مثلا سیگاری‌ها مجاز نباشند در ساختمان‌ها یا فضاهای بسته عمومی سیگار بکشند) تا آن‌که با تغییر محیط، فضا برای عده‌ای دیگر (کودکان که نباید در محیط‌های عمومی در معرض دود سیگار قرار بگیرند) سالم و مناسب شود.

همه کودکان و به ویژه کودکان خانواده‌های کم‌درآمد باید از این فرصت و انگیزه برخوردار شوند که غذاهای سالم‌تر بخورند و بیشتر ورزش کنند. شاید لازم باشد که پدر و مادرها رژیم غذایی کودکانشان و نیز رژیم غذایی خودشان را تغییر دهند – و مدارس هم چه بسا لازم باشد که برنامه‌های ناهار و ساعات ورزش را بر همین اساس از نو ساماندهی کنند. در محله‌های خانواده‌های کم‌درآمد دسترسی به غذای سالم باید بیشتر شود و مکان‌های امن بیشتری برای بازی کودکان و مشارکت آن‌ها در فعالیت‌های ورزشی درون فضای سرپوشیده یا در فضای باز وجود داشته باشد.

چهارم، عوامل ریشه‌ای مشکل را واکاوی کنید

علت واقعی یک مشکل شاید بی‌درنگ آشکار نباشد. ممکن است علت آن عملکرد یک نظام اجتماعی یا سیاسی باشد، یا شاید ریشه در رفتار یا وضعیتی داشته باشد که در نگاه نخست بی‌ربط به نظر برسد. برای یافتن علت‌های نهان شاید ضروری باشد که یک یا چند روش تحلیلی را به کار ببرید، از جمله روش تفکر انتقادی و شگرد «اما چرا؟».

تفاوت میان تشخیص یک مشکل و یافتن عوامل ریشه‌ای آن مانند تفاوتی است که میان برخورد پزشک با نشانه‌های بیماری و کاری که برای درمانش انجام می‌دهد، وجود دارد. وقتی یک بیماری چنان خوب تشخیص داده شود که درمان شود، غالبا می‌شود با همان شناخت از بروز آن پیشگیری کرد یا آن را از میان برداشت.

پنجم،  شناسایی نیروهای بازدارنده و پیش‌برنده که بر مشکل تاثیرگذارند

این شناخت را واکاوی نیروهای تاثیرگذار می‌خوانند. این واکاوی به معنی بررسی نیروهای بازدارنده‌ (از قبیل ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، ایدئولوژی، سیاست، کم‌دانشی، نبود دسترسی به شرایط سالم و بهداشتی، و غیره) که پیامدهای آن اجازه نمی‌دهد مشکل تغییر کند، و نیروهای پیش‌برنده‌ای (چون ناخشنودی از شرایط حاضر، افکار عمومی، تغییر سیاست، تلاش‌های مستمر برای آموزش مردم، گزینه‌های موجود که می‌توانند جایگزین فعالیت‌ها و شرایط ناسالم و ناپذیرفتنی بشوند) است که مشکل را به سوی دگرگونی سوق می‌دهند. ببینید که چگونه می‌توانید شناخت خود را از این نیروها به منظور ارائه راه‌حل‌هایی برای مشکل به کار بگیرید.

ششم، بکوشید به هر ارتباطی که میان مشکل موردنظر شما و دیگر مشکلات باهمستان وجود دارد، پی ببرید

این کار را ممکن است هنگام واکاوی علت‌های ریشه‌ای انجام داده‌ باشید. شاید چنین باشد که مشکلات دیگر هم از همین علت ریشه‌ای پدید آمده‌اند و نیز سازمان‌های دیگری باشند که بتوانید با آن‌ها در برطرف ساختن مشکل مشارکت و همکاری کنید. درک پیوندی که میان مسائل باهمستان وجود دارد شاید گام بلندی در جهت حل و فصل آن‌ها باشد.

هفتم، عوامل شخصی‌ای را که ممکن است در مشکل دخیل باشند، شناسایی کنید

مشکل چه به رفتار شخصی مربوط باشد و چه به شرایط باهمستان، هر فردی که تحت‌تاثیر آن قرار گرفته، با خود ذخیره‌ای از دانش و اطلاعات (گرچه ممکن است درست و دقیق‌ باشند یا نباشند)، باورها، مهارت‌ها، تحصیلات، پیشینه، تجربه، فرهنگ و پیش‌فرض‌هایی درباره جهان و دیگران و نیز ویژگی‌های زیست‌شناختی و ژنتیکی، به همراه می‌آورد. هر کدام و یا همه این‌ها شاید خود در بروز مشکل و یا یافتن راه‌حلی برای آن… و یا هر دو، سهم داشته باشد.

هشتم، عوامل محیطی را که ممکن است در بروز مشکل دخیل باشند، شناسایی کنید

همان طور که عواملی در ارتباط با افراد وجود دارد که ممکن است در بروز مشکل سهم داشته باشد و یا به حل آن کمک کند، عواملی هم در محیط باهمستان وجود دارند که می‌توانند به همین شکل عمل کنند. از جمله این عوامل ‌می‌توان به میزان دسترسی‌ و موانع موجود و فرصت‌ها برای خدمات، اطلاعات و دیگر موارد حمایتی اشاره کرد.

نهم، برای پرداختن به مشکل، گروه مخاطبان  و افراد موثر در ایجاد تغییر مثبت در باهمستان  را شناسایی کنید

تلاش‌های شما بر چه کسانی باید متمرکز باشد و چه کسی این قدرت را دارد که وضعیت را بهبود ببخشد؟ گاهی ممکن است هر دو گروه از افراد یکی باشند. به عنوان مثال، شاید بهترین راه‌حل برای مشکلی خاص، به نحوی، تغییر سیاست باشد، و ممکن است بهترین راه رسیدن به این هدف تلاش و تبلیغ برای جلب پشتیبانی مقاماتی باشد که می‌توانند این تغییر را تحقق بخشند. افرادی که از مهارت‌ها و خدمات بی‌بهره‌اند و از این بی‌بهرگی در رنجند شاید همان کسانی باشند که بتوانند بیش از همه برای تغییر وضعیت خود فعالیت کنند. نکته مهم در این مرحله آن است که بدانید تلاش و فعالیت خود را به کدام سو و چگونه هدایت کنید تا بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشد.   

مخاطب شما ممکن است گروه‌هایی شبیه این افراد باشند:

  • والدین کودکان در محله‌ خانواده‌های کم‌درآمد (یا همه والدین در باهمستان) برای اهداف آموزشی
  • خود کودکان
  • آموزگاران مدارس ابتدایی و دبیرستان
  • مسئولان دبستان که مدیریت برنامه‌های غذایی مدرسه را برعهده دارند
  • مسئولان اجرایی و روابط عمومی فروشگاه‌های زنجیره‌ای
  • اعضای باندها و جوان‌ها و نوجوان‌هایی که بیم آن می‌رود به این باندها بپیوندند.

فهرست کوتاهی از افرادی که نقش مهمی در ایجاد تغییر مثبت در باهمستان دارند:

  • پدر و مادرهای کودکان ساکن محله‌های کم‌درآمد (یا همه پدر و مادرها در باهمستان) به عنوان کسانی که ناظر برنامه غذایی کودکان خود هستند.
  • مدیران مدارس، انجمن‌ها و شوراهای مدارس، متولیان و نیز کسانی که بی‌واسطه مسئول برنامه غذایی مدرسه هستند.
  • مقامات محلی که می‌توانند برای بازارها مشوق‌هایی ایجاد کنند تا کسب‌وکارها در محله‌هایی مستقر شوند که از خدمات کافی بی‌بهره‌اند.
  • پرسنل بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها و مراکز درمانی خصوصی باهمستان.
  • کارکنان دفاتر روابط‌ عمومی فروشگاه‌های بزرگ در سطح هر منطقه یا کشور.

با کامل شدن روند واکاوی، می‌توانید برنامه‌ای راهبردی تدوین کنید که بر اساس علت‌های واقعی مشکل تنظیم شده باشد و تاکید آن بر مخاطبان شما و کسانی باشد که نقش مهمی در ایجاد تغییر مثبت در باهمستان دارند، یعنی کسانی که بیشتر احتمال دارد برای بهبود شرایط قدم بردارند.  

فراتر رفتن از مقدمات: آیا واکاوی واقعا موثر است؟

این روش واکاوی را در مورد یکی از مشکلات موجود در باهمستان خود به کار ببرید و بیازمایید.

نتیجه‌گیری شما چیست؟ امیدواریم واکاوی دستاوردی ارزشمند برایتان داشته باشد. این را می‌دانیم که وقتی این روش را در مورد مشکلات واقعی در باهمستان‌های خود امتحان کنیم، نتایج دیگری هم به دست خواهیم آورد که از مقدمات فراتر خواهد بود:  

  • واکاوی مشکلات باهمستان ممکن است کاری دشوار باشد. این کار مستلزم تلاش ذهنی واقعی است. ما عادت نداریم که بنشینیم و درباره مشکلی با ژرف‌نگری بیندیشیم (همواره به شدت گرفتار و مشغولیم).
  • مشکلات واقعی باهمستان معمولا پیچیده هستند. توسعه اقتصادی شاید وابسته به اقتصاد جهانی باشد، عاملی که کمتر می‌توان بر آن تاثیرگذار بود. در ضمن ممکن است با مخالفت روبه‌رو شوید و کسانی، چه از درون باهمستان چه در میان قدرت‌های بانفوذی که می‌کوشند منافع خود را حفظ کنند، در برابر شما بایستند.
  • وقتی به جست‌وجوی دلایل و علت‌های زیرین مشکلات عمده برمی‌آیید، به احتمال زیاد با بیش از یک دلیل و علت مواجه می‌شوید. ممکن است چندین دلیل در ایجاد مشکل نقش داشته باشند، آن هم با میزان تاثیر گوناگون و همه نیز همزمان. ممکن است گشودن کلاف پیچیده همه دلایل با شدت و حدت‌های متفاوت، آسان نباشد؛ اما احتمالا این کار برای رسیدن به راه‌حل ضروری است.
  • ممکن است مشکل، نه فقط ناشی از چند دلیل باشد، بلکه برای آن بیش از یک راه حل هم وجود داشته باشد. برای حل مشکلات غالبا باید راه‌حل‌هایی چندشاخه‌ای یافت. به این معنا که مشکلات جدی را اغلب باید از چند جهت مطالعه و حل و فصل کرد. پس وقتی می‌خواهید به مرکز تجاری باهمستان رونقی ببخشید ممکن است که لازم شود: الف) خیابان‌ها را چشم‌نواز  کنید؛ ب) شمار کارکنان اتاق بازرگانی را افزایش دهید؛ پ) بازارهای خیابانی برپا کنید؛ ت) از منابع بیرون از باهمستان وام بگیرید؛ و ث) کسب‌وکارهای تازه ایجاد کنید. همه این‌ها بخشی از راه‌حل است. برای رونق‌بخشی ممکن است نیاز به اقدام‌های گوناگون باشد.

وقتی مشکلات واقعی باهمستان را واکاوی می‌کنید، نتیجه کار ممکن است نشان دهد که علت‌های متعددی در پس موضوع وجود دارد. واکاوی شاید همیشه آسان نباشد. یافتن راه‌حل شاید حتی دشوارتر هم باشد.

ولی به همین دلیل است یک مشکل را «مشکل» می‌خوانیم. مشکلات باهمستان دقیقا به این دلیل وجود دارند  که نه واکاوی آن‌ها آسان است و نه حل کردنشان ساده‌. به رغم تلاش‌های ما مشکلات گاه از میان نمی‌روند و شاید به چالش‌هایی واقعی تبدیل شوند.

با این حال، این سخن به این معنا نیست که ما از حل مشکلات ناتوانیم. با واکاوی و به کار گرفتن روش‌های تحلیلی  که توضیح داده شد، می‌توان بخش عمده‌ای از راه را پیمود. به یاری واکاوی درست و مقداری امکانات و اراده کافی می‌توان حتی با سخت‌ترین مشکلات روبه‌رو، و سرانجام بر آن‌ها چیره شد.