منظور از گروه هدف و عاملان تغییر مثبت در باهمستان چیست؟ در کار باهمستان اولین نکتهای که باید روشن کنید این است که مسئله یا مشکلی که میخواهید به آن بپردازید، چیست؟ چه به آموزش کودکان مشغول باشید و چه در راستای امنتر کردن محل زندگیتان تلاش کنید، هدف شما دلیل موجودیت گروه شما است؛ آن چیزی که گروه را میسازد. اما شما و سازمان شما در این کار تنها نیستید. کسانی در باهمستان هستند که از کار شما نفع میبرند و نیز افرادی که میتوانند به شما کمک کنند؛ همان افرادی که ابتکار یا پروژه شما سودی برای آنها دربردارد و افرادی که میتوانید از آنها بیاموزید و یا از ایشان کمک بگیرید. ما باید از افراد و گروههایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از اقدام ما بهره میبرند و همچنین از آنهایی که میتوانند در رفع مشکل کمک کنند شناخت دقیقی داشته باشیم. شناسایی این افراد بخشی مهم از کار است. در این بخش به شما کمک خواهیم کرد که تصمیم بگیرید سازمان یا طرح شما قرار است به چه کسانی کمک کند (گروه هدف) و چه کسانی میتوانند در این کار به شما یاری برسانند (افراد یا گروههایی که به ایجاد تغییر مثبت در باهمستان کمک میکنند). این را نیز بررسی خواهیم کرد که «عاملان ایجاد تغییر مثبت در باهمستان» در چه زمینههایی میتوانند کمک کنند و چگونه میتوانید اطمینان یابید «همه» افرادی را که میتوانند از تلاش شما بهره گیرند و یا به شما در کارتان کمک کنند، پیدا میکنید و نه صرفا کسانی که از پیش روشن است که بهرهمند یا حامی خواهند بود. افرادی که مشکل یا مسئله را تجربه میکنند و یا در آن سهم دارند، چه کسانیاند؟ هدف برنامه شما احتمالا تغییر یک رفتار مشخص یا کسب یک نتیجه مشخص است؛ مثلا کاهش مصرف مواد مخدر و یا ایجاد اشتغال. گاهی آن رفتار مشخصی که در پی تغییر آن هستید، روشن است و گاهی نیز ریشه یک مشکل یا مسئله به سادگی قابل شناسایی نیست. مثلا به خواب رفتن کودکان در کلاس درس ممکن است نتیجه مستقیم صبحانه نخوردن آنها باشد و نه به دلیل وجود مشکلی در مدرسه. نداشتن غذای کافی هم، به نوبه خود، ممکن است ربطی به بیتوجهی والدین نداشته باشد، بلکه به فقر خانواده به دلیل نبود اشتغال کافی مرتبط باشد. ما با افرادی که با مسئله یا مشکلی مواجهاند، مصاحبه میکنیم تا درکی بهتر از شرایط و رفتارهایی داشته باشیم که درایجاد آن مسئله یا معضل نقش دارند. درک اینکه چه کسانی باید هدف تغییر باشند، همانند یافتن علت ریشهای معضل، میتواند نسبتا ساده و یا دشوار باشد. به طور کلی اما، گروه هدف تغییر به دو دسته تقسیم میشوند: افرادی که به طور مستقیم معضل را تجربه میکنند و یا در معرض خطر آن قرار دارند؛ افرادی که با اقدامات خود و یا عدم اقدام در استمرار معضل سهم دارند. تشخیص افرادی که تحت تاثیر مسئله یا مشکل قرار دارند، معمولا کار آسانی است. مثلا اگر شما تلاش میکنید پوشش واکسیناسیون کودکان زیر دو سال در مناطق شهری را افزایش دهید، آن کودکان (و والدین و سرپرستها و تامینکنندگان خدمات درمانی) میتوانند گروه هدف باشند. معتادانی که مواد مخدر را با سرنگ مصرف میکنند، ممکن است گروه هدف کلیدی یک برنامه جلوگیری از بیماری ایدز باشند، چرا که بیش از دیگران در معرض خطر ابتلا به ویروس HIV قرار دارند. گاهی اما، افرادی که در معرض مشکل قرار دارند، لزوما گروه هدف شما نیستند. دلیل آن میتواند این باشد که افراد در معرض خطر همیشه آنهایی نیستند که باید رفتارشان را تغییر داد. مثلا در برنامه واکسیناسیون، چون کودکان زیر دو سال خود نمیتوانند در این برنامه شرکت کنند، گروههای هدف والدین، سرپرستان و تامینکنندگان خدمات درمانی خواهند بود. در این حالت، گروه هدف تغییر شما کسانیاند که اقدامات آنها (و یا اقدام نکردنشان) در استمرار یا تشدید مشکل موثر است. هنگامی که مشغول کار برای پیشبرد طرحی هستید، نیاز دارید که هر دو دسته، یعنی هم گروه هدف و هم عاملان تغییر را در نظر بگیرید. گاهی پروژهای ممکن است طوری طراحی شود که با هر دو گروه کار کند، یعنی هم با افرادی که معضل را تجربه میکنند و یا در معرض خطر آن هستند و هم با آنها که اقدام کردن و نکردنشان در مشکل مورد نظر سهم دارد. مثلا، طرحی در باهمستان برای بهبود حمل و نقل شهری ممکن است این شیوهها را به کار گیرد: راهاندازی کمپین رسانهای برای افزایش آگاهی عمومی درباره مشکلات حمل و نقل شهر، که افرادی را هدف میگیرد که از حمل و نقل بهتر بهره میبرند. راهاندازی کمپین نامهنویسی خطاب به مقامات مسئول تا از نفوذ خود برای تخصیص منابع بیشتر برای بهبود سیستم حمل و نقل استفاه کنند. این کمپین افرادی را هدف قرار میدهد که اقدام نکردن آنها در مشکلات حمل و نقل شهری نقش دارد. چه کسانی میتوانند به بهبود وضعیت کمک کنند؟ حالا باید عاملان بالقوه ایجاد تغییرمثبت در باهمستان را شناسایی کنید. چه کسانی میتوانند بر افراد و شرایطی که در ایجاد و تشدید مشکل سهم دارند، تاثیرگذار باشند؟ اینها افراد یا گروههای کلیدی هستند که اگر تلاش کنند میتوانند به حل مشکلی که برای باهمستان شما اهمیت دارد، کمک کنند. گاهی عاملان تغییر افرادی از همان گروه هدف تغییر هستند که قبلا آنها را شناسایی کردهاید. مثلا ممکن است بخشی از کمپین خود را درباره «تغذیه سالم» بر معلمان علوم تجربی یک دبیرستان متمرکز کنید تا آنها به نوبه خود اطلاعات مرتبط با تغذیه سالم را به دانشآموزان انتقال دهند. در این مثال، معلمان، هم هدف تغییرند، یعنی کسانی که شما تلاش میکنید رفتارشان را تغییر دهید، و هم عامل تغییر، چون میتوانند به بهبود وضعیت کمک کنند. به همین شکل، اعضای یک باند خیابانی نیز شاید بتوانند در کاهش خشونتهای مرتبط با باندهای خیابانی سهیم شوند. یا دانشآموزان درسخوان ممکن است قادر باشند در بهبود درس و مشق دیگر دانشآموزان نقش داشته باشند. افرادی که آسیب روحی دیدهاند یا تجربه دردناکی را از سر گذراندهاند و یا از دست دادن عزیزی را تجربه کردهاند، میتوانند به دیگران در مقابله با تاثیر چنان تجاربی کمک کنند. به یاد داشته باشید که موفقیت عامل تغییر به طور مستقیم به تلاش او در برقراری ارتباط با گروه هدف تغییر ربط دارد. بهترین حالت این است که افرادی که مشکل را تجربه میکنند (و یا در معرض آن قرار دارند) به عنوان عاملان تغییر به کار گرفته شوند. موفقیت زمانی به دست میآید که مردم دور هم جمع شوند و بخشی از تلاشهای یکدیگر در ایجاد تغییر و بهبود باشند. معلمان با حمایت والدین میتوانند عاملان خوب تغییر باشند و به همان شکل، والدین زمانی میتوانند عامل تغییری موفق باشد که تلاشهای آنها با تلاشهای معلمان هماهنگ باشد. عاملان تغییر چه کاری انجام میدهند؟ عاملان تغییر میتوانند به اشکال مختلف بر دیگران تاثیر بگذارند. اگر با کسانی کار کنند که به شکل مستقیم از مشکل یا مسئله رنج میبرند، میتوانند: مسئله یا مشکل را تشخیص دهند. برای کمک به تغییر رفتار مخرب، باید دریافت که چرا آن رفتار وجود دارد. فردی که مشکل بر او تاثیر میگذارد را متقاعد کنند که نیاز به تغییر مثبت دارد و یا خودش میتواند در باهمستان تغییر مثبت ایجاد کند. عامل تغییر میتواند فرد را متقاعد سازد که رفتارش مشکل دارد و باید آن را تغییر دهد و اینکه چنین تغییری ناممکن نیست. کسی در نقش یک «خواهر بزرگتر» میتواند «خواهر کوچکتر» را نسبت به اهمیت مدرسه و فرصتهایی که درس خواندن در آینده در اختیارش خواهد گذاشت، متقاعد کند. بعد از پایان مدرسه نیز میتواند «خواهر کوچکتر» را متقاعد کند که آنقدر باهوش هست که به دانشگاه برود. کمک کنند که تغییر رخ دهد. اینکه بگویید دیگر سیگار نمیکشم خودش گام اول و مهمی است. اما از هرکسی که مدت زیادی به مصرف سیگار عادت داشته بپرسید، به شما خواهد گفت که ترک سیگار کاری بسیار پیچیده است. اینطور نیست که عاملان تغییر فقط کسی را متقاعد کنند که نیاز به تغییر دارد و سپس او را به حال خود رها کنند. بلکه باید عملا در تغییر رفتار فرد به او کمک کنند و در برنامهریزی و حمایت اخلاقی و عملی در کنار او باقی بمانند. کمک کنند که تغییر پایدار بماند. پژوهشها نشان میدهد که بسیاری از افرادی که با رژیم غذایی وزنشان را کاهش دادهاند، پس از مدتی دوباره دچار اضافه وزن میشوند. فردی که میخواهد تغییری در خود ایجاد کند نیازمند پشتیبانی است، به ویژه در مراحل ابتدایی، تا آن تغییر پایدار بماند. افراد، چه بخواهند تحصیل خود را از سرگیرند، یا از مصرف مواد مخدر دست بردارند و یا به دنبال شغلی بگردند، همه نیازمند حمایت هستند. آنها وقتی از تلاش خود خسته میشوند، نیاز دارند کسی کنارشان باشد تا از آنها حمایت کند. چگونه گروه هدف و عاملان ایجاد تغییر مثبت در باهمستان را شناسایی کنیم؟ پرسش بعدی این است: چگونه میتوان همه کسانی را که از یک طرح قرار است بهره ببرند و یا در پیشبرد آن کمک کنند، شناسایی کرد؟ گام اول در این راستا پاسخ دادن به پرسشهای زیر است. شاید بهتر باشد که پاسخهای خود را یادداشت کنید. اغلب نفس نوشتن شبیه شگرد توفان فکری کار میکند و باعث میشود ایدههای بیشتری به ذهنتان برسد. میتوانید در همراهی با اعضای گروه و یا گروههای دیگر به این پرسشها پاسخ دهید؛ هرچه تعداد افراد دخیل در این فرایند بیشتر باشد، ایدههای بهتری به دست خواهد آمد. مشکل یا معضلی که میخواهید به آن رسیدگی کنید، چیست؟ علت واقعی آن چیست؟ همانطورکه پیشتر گفتیم، ممکن است نیاز باشد که با مردم مصاحبه کنید و یا برای درک علت ریشهای مشکل تحقیق کنید. شاید هم بخواهید از تکنیک «چراهای پیدرپی» استفاده کنید. با این شگرد میتوانید مشکل را بررسی کنید و این سوال را مطرح سازید که چرا مشکل وجود دارد و هر بار که به این پرسش پاسخی داده میشود، یک «چرا»ی دیگر مطرح میشود. چه کسانی ممکن است در مقابل تغییرات مقاومت کنند؟ به این اطلاعات در مراحل بعدی نیاز خواهید داشت اما بهتر است از همین حالا اطلاعات آنها را جمعآوری کنید. حالا آمادهاید که تعیین کنید گروه هدف و عاملان تغییر در طرح شما چه کسانی هستند. مثل قبل، در همفکری با اعضای گروه به پرسشهای زیر پاسخ دهید و سپس با انتخاب بهترین پاسخها فهرستی کامل از گروه(های) هدف و عاملان تغییر را به دست خواهید آورد: برای گروه هدف تغییر: مشکل بر چه کسانی تاثیرمیگذارد؟ چه کسانی مشکل را بهوجود آوردهاند؟ در پاسخ به این سوالها با دقت فکر کنید و فقط به جوابهای بدیهی اکتفا نکنید (مثل این کلیشه: دانشآموزی که رفوزه میشود، معلمش مقصر است). به این فکر کنید که عملکرد (و یا عمل نکردن) چه کسانی ریشه مشکل محسوب میشود. چه کسانی قبلا از این مشکل آسیب دیدهاند؟ آیا آنها نیز باید مورد حمایت قرار گیرند؟ مثلا، اگر طرحی برای واکسیناسیون کودکان زیر دو سال اجرا میکنید، از خود بپرسید آیا کودکانی بالاتر از دو سال هم هستند که قبلا واکسینه نشدهاند و آیا میتوانید آنها را نیز در طرح خود وارد کنید؟ همگروهیهای افرادی که تحت تاثیر مشکل قرار دارند، چه کسانیاند؟ مثلا، اگر تمرکز شما بر کاهش خشونتهای مرتبط با باندهای خیابانی است، شاید بهتر باشد تمام نوجوانان را در برنامه اقدام خود وارد سازید و نه فقط آنهایی که قربانی خشونت بودهاند و یا مرتکب آن شدهاند. برای عاملان تغییر: چه کسی قدرت ایجاد تغییر مثبت در باهمستان را دارد؟ چه کسی زمان، منابع و اراده لازم برای ایجاد تغییر را در اختیار دارد؟ چه کسانی قادرند تغییر ایجاد کنند (اگر بتوانید آنها را متقاعد به همکاری کنید)؟ چه کسانی با افرادی که رفتارشان باید تغییر کند، ارتباط دارند؟ «گروه هدف تغییر» به چه کسی اعتماد دارد؟ به حرف چه کسی گوش میدهد؟ به افرادی فکر کنید که قبلا هدف تغییر بودهاند و یا در حال حاضر هستند. ممکن است این افراد حالا بهترین «عاملان تغییر» نیز باشند. مثلا، فردی که دست از اعتیاد برداشته ممکن است بهترین کسی باشد که به کسی که قصد ترک اعتیاد را دارد، کمک کند؛ چون دشواریهای ترک اعتیاد را درک میکند و به فرد نگاهی تحقیرآمیز نخواهد داشت. برای هر دو: آیا در انتخاب عاملان و هدف تغییر به همه بخشهای باهمستان فکر کردهاید؟ آیا بخشهای متفاوتی هستند (مثلا اقلیتهای دینی، مدرسهها، صاحبان کسب و کار) که بشود آنها را در طرح خود مشارکت دهید؟ سازمان شما با کدام افراد به طور مشخص میخواهد کار کند و یا رفتار آنها را تغییر دهد؟ با کدام افراد فکر میکنید تاثیربخشی ویژهای خواهید داشت؟ چه راههایی برای تماس با آنها دارید؟ خلاصه شناسایی گروه هدف و عاملان تغییر مرحلهای مهم در فرایند برنامهریزی شما است. این مرحله به شما کمک میکند که زمینه کاری خود را مشخصتر کنید و جایگاه تلاش شما را در تصویری بزرگتر از وضعیت نشان میدهد. با شناسایی گروه هدف و عاملان تغییر اطمینان مییابید که کاری را که لازم است، برای همه آنها که قرار است از آن بهرهمند شوند و یا در آن سهم بگیرند، به ثمر خواهید رساند.