فرم جستجو

بخش ۱. مروری بر تاکتیک‌های مخالفان

روزهایی هست که احساس می‌کنید پیروزی امری دست نیافتنی است: تقریبا هر زمان که سازمانتان موفق شود تاثیری بر باهمستانتان بگذارد کسی هست که نتایجی را که شما برای ایجاد آن به سختی تلاش کرده‌اید، دوست نداشته باشد. این «شخصیت‌های مخرب» ممکن است به سازمانتان یا اعضای آن حمله کنند.

حملات اقداماتی است که توسط جریان مخالف برای مخالفت یا آزار گروه شما صورت می‌گیرد – تا در نهایت به کاهش تاثیرگذاری‌تان منجر شود.

چرا باید به حملات پاسخ داد؟

  • گاهی بسیار اغوا کننده به نظر می‌رسد که در پاسخ به یک حمله، راه خودتان را بروید و به طور کلی انتقادات و یا اقدامات کسانی را که علیه شما کار می‌کنند، نادیده بگیرید. اما بسیار مهم است که به خاطر داشته باشید هر کاری که انجام می‌دهید یا انجام نمی‌دهید نوعی پاسخ از سوی شما دانسته می‌شود. به طور خلاصه، شما در مواجهه با این حملات، حداقل باید راهبردی برای خود تعیین کرده باشید، زیرا دیگران اینگونه تصور می‌کنند که شما راهبردی دارید، حتی اگر نداشته باشید.
  • پاسخ دادن به حملات به شما کمک می‌کند تا از نکات درستی که جریان مخالف مطرح کرده، درس بگیرید. با این کار، می‌توانید سازمانتان را تقویت کنید و احتمال موفقیت تلاش جریان مخالف برای شکستتان را کاهش دهید.
  • پاسخگویی به روشی عاقلانه و هوشمندانه، موجب ارتقاء سازمانتان در انظار عمومی می‌شود تا گروه شما یک سازمان حرفه‌ای و توانمند به نظر برسد.

چه زمانی باید به آن‌ها پاسخ داد؟

باید به محض وقوع حمله به آن پاسخ داد. اما، تمام انرژی و منابع خود را در خدمت پاسخ‌گویی مستقیم به یک گروه قرار ندهید. برای مثال، اگر گروهی یک پویش علیه کار شما به راه انداخته است، در مورد فعالیت‌های آن‌ها اطلاعات کسب کنید اما تنها زمانی به آن‌ها پاسخ بدهید که کاری غیرمعمول یا قابل توجه انجام داده باشند، مانند حمایت از مصوبه‌ای در نهادهای قانون‌گذاری محلی.

چگونه می‌توان تاکیتیک‌های جریان مخالف را تشخیص داد؟

اولین گام پاسخگویی به حملات، تشخیص آن‌هاست. مخالفان شما ممکن است از انواع حملات استفاده کنند. فهرست زیر حاوی ده گونه از انواع حملات رایجی است که ممکن است مخالفان علیه شما به کار گیرند. هر یک از این تاکتیک‌ها در بخش‌های آتی این فصل به صورت کامل‌تری مورد بحث قرار خواهند گرفت. درک بهتر آن‌ها به شما این امکان را خواهد تا در برابر حملات بهترین پاسخ‌ها را انتخاب کنید.

انحراف​

مخالفان شما ممکن است سعی کنند شما را به دو شکل منحرف سازند. اول، ممکن است به جای تمرکز بر مسئله اصلی، بحث را به موضوعات دیگر منحرف کنند. برای مثال، زمانی که گروه شما سعی دارد دسترسی جوانان را به آموزش‌های پیشگیری از ایدز افزایش دهد، جریان مخالف ممکن است تلاش کند بحث را به سمت گفتگو در مورد ارزش‌های خانواده منحرف کند. احتمال دیگر این است که آن‌ها سعی کنند شما را به گروهی «پاس دهند» که از قدرت کافی برخوردار نباشد یا هیچ قدرتی در اختیار نداشته باشد – برای مثال، به یکی از بخش‌های تحت مدیریت آژانسشان مانند بخش «روابط باهمستانی»، یا به سازمانی کاملا متفاوت شما را ارجاع دهند.

برای مثال، یک گروه ضد دخانیات کسب و کارهای محلی را به چالش کشیده است تا سیاستی در پیش بگیرند مبنی بر اینکه هر فردی که به ظاهر کم‌تر از ۲۶ سال به نظر می‌رسد اگر بخواهد سیگار بخرد باید کارت شناسایی خود را نشان بدهد. دفتر کسب و کارهای محلی اما به جای رسیدگی مستقیم به این موضوع می‌گوید از وکلای‌مان خواهیم خواست که موضوع را در نشست‌های آتی مورد مطالعه قرار دهند و در این باره توصیه‌های خود را بگویند. اما تا زمانی‌ که توصیه‌ها ارائه شوند ممکن است ماه‌ها بگذرد و حتی پس از آن نیز رهبر مخالفان هیچ الزامی برای التزام به آن توصیه‌ها احساس نخواهد کرد.

تاخیر​

تاخیر یکی از رایج‌ترین شیوه‌های پاسخ‌گویی به یک طرح باهمستانی است. مخالفان با استفاده از تاخیر در کارها، می‌توانند بگویند که در حال کار بر مسئله مورد نظر شما هستند در حالی که واقعا کاری انجام نمی‌دهند. آن‌ها حتی ممکن است زمانی که اطلاعات کافی وجود دارد، باز درخواست اطلاعات بیش‌تری بکنند (و حتی برای نشان دادن حسن نیتشان، کمیته‌هایی برای جمع‌آوری اطلاعات تشکیل دهند). یکی از بدترین نتایج ناشی از تاکتیک تاخیر این است که می‌تواند به نیروی حرکت آنی یک سازمان قوی ضربه بزند و موجب از دست رفتن روحیه اعضای باهمستان و دست کشیدن از کار شود.

انکار​

انکار زمانی به کار می‌رود که مخالفانتان واقعیت یکی از موارد زیر را زیر سوال می‌برند:

  • مشکلی که شما از وجود آن سخن می‌گویید (مثال: «ما در باهمستانمان با مشکل بارداری نوجوانان روبه‌رو نیستیم»)
  • راه حل پیشنهادی شما (مثال: «با دادن کاندوم به کودکان از نرخ بارداری آن‌ها کاسته نمی‌شود، تنها احتمال آمیزش جنسی آن‌ها را افزایش می‌دهید»)

نوع دیگر انکار زمانی رخ می‌دهد که یک مقام مسئول یا مخالفی بگوید که می‌خواهد کمک کند ولی در واقع منابع یا نفوذ لازم برای ایجاد تغییر را در اختیار ندارد.

کم اهمیت جلوه دادن​

کم اهمیت جلوه دادن به این صورت ابراز می‌شود که مخالفان ادعا می‌کنند که مسئله‌ای که روی آن کار می‌کنید در واقع چندان مهم نیست («باهمستان ما به طور کلی از سلامت برخوردار است»)، یا سازمان یا تلاش‌های آن را زیر سوال می‌برند. در شدیدترین حالت، ممکن است وضعیت دوم شکل دروغ گفتن، لجن پراکنی، و اتهام زنی به خود بگیرد: «آن گروه یک عده لیبرال، محافظه‌کار، کمونیست هستند که... و جای خالی را خودتان پر کنید...؟»

برای مثال اعضای شعبه محلی «شبکه پیشگیری از تجاوز و آزار جنسی درون‌خانواده» می‌خواستند با دانش‌آموزان تمامی دبیرستان‌های منطقه در مورد پیشگیری از تجاوز صحبت کنند. یکی از مدیران ضرورت صحبت با تمام دانش‌آموزان را زیر سوال برد. او با تعجب می‌پرسید «چرا باید در مورد این موضوع با پسران صحبت کنید. چون این یک مشکل زنانه است.»

فریب​

فریب، گمراه کردن عامدانه کسی است؛ این کار می‌تواند با دروغ گفتن صورت گیرد یا با «فراموش کردن» قسمتی از داستان. فریب ممکن است به روش‌های مختلفی انجام شود، مانند تلاش مخالفان برای گیج کردن سازمانتان با استفاده از بروکراسی‌های بی‌معنی و خطوط قرمز، بازنمایی نادرست آمارها، یا ارائه پیشنهاداتی که در واقع هیچ سنخیتی با هدفی که دنبال می‌کنید، ندارند.

تفرقه​

مخالفان ممکن است بین یک گروه بر سر موضوعات مناقشه‌آمیز تفرقه بیاندازند. آن‌ها امیدوارند که با این کار تاثیرگذاری سازمان یا ائتلاف شما را کاهش دهند. در شدیدترین حالت ممکن است مخالفانتان سعی کنند برخی از اعضا را با پیشنهاد کار یا مشوق‌های دیگر «بخرند».

برای مثال، دو گروه مجزای زیست محیطی که یکی در حوزه پاکسازی رودها و دیگری در زمینه حفظ حیات وحش کار می‌کنند علیه یک کسب و کار محلی متحد می‌شوند تا با اقداماتی که در تخلیه مواد شیمیایی سمی در بالادست رودخانه یک منطقه حفاظت شده حیات وحش محلی انجام می‌دهد مبارزه کنند. مقامات اجرایی این کسب و کار به صورت خصوصی به هر یک از این گروه‌ها قول حمایت مالی و کلامی در پروژه‌های دیگر می‌دهند، اما این حمایت‌ها را مشروط به توقف پویش حمایت‌ و ترویج‌گری آن‌ها و صرف نظر کردن از موضوع این رودخانه خاص می‌کنند.

تطمیع یا دلجویی​

تطمیع یک سازمان به معنی تلاش برای دلجویی و آرام کردن اعضا با امتیازات بی‌معنا و کوچک است. این تاکتیک خیلی زیرکانه است زیرا تشخیص مرز بین مصالحه (که ممکن است به نظر گروهتان کمک کننده باشد) و مساعدت‌هایی که در آینده بی‌معنا بودنشان مشخص می‌شود، دشوار است.

بی‌اعتبار کردن​

بی‌اعتبار کردن از بسیاری جهات شبیه کم اهمیت جلوه دادن است. زمانی‌ که یکی از اعضای گروه مخالف سعی می‌کند یک سازمان را بی‌اعتبار کند، تلاش خواهد کرد کاری بکند که آن گروه در نظر باهمستان بی‌کفایت (غیرعقلانی، غیرضروری، و غیره) به نظر برسد. انگیزه‌ها و روش‌های تحقق اهدافتان هر دو زیر سوال می‌روند.

تخریب​

تاکتیک تخریب به طور شفاف صرفا هدفش تخریب سازمان یا طرح شما به هر شیوه ممکن است. در این تاکتیک برای دستیابی به هدف، از یک یا چند مورد از تاکتیک‌های دیگر استفاده می‌شود. در این مورد، از تهدیدات حقوقی معمولا بهره برده می‌شود (برای نمونه، ممکن است بگویند شما به یک سازمان تهمت زده‌اید)؛ خوب است به یاد داشته باشید که معمولا این تهدیدات تنها در حد حرف هستند. در مورد حقوقتان آگاهی کامل کسب کنید و برای سازمانتان دسترسی به مشاور حقوقی فراهم کنید تا در صورت مواجهه با چنین روش‌های ارعاب خطرناکی با پیروزی بیرون بیایید.

توافق​

توافق با یک گروه به معنی دستیابی به یک مصالحه است. در برخی مواقع این می‌تواند یک پیروزی بزرگ برای گروهتان باشد. اما توجه داشته باشید که زمانی‌ که با گروه مخالف توافق می‌کنید، اطمینان حاصل کنید آنچه می‌دهید با آنچه می‌گیری برابر باشد؛ چنین وقتی زمان بخشندگی نیست. اطمینان حاصل کنید زمانی‌ که با رقیبتان توافق می‌کنید اصول بنیادین گروهتان همیشه در ذهنتان در درجه نخست اهمیت باشد.

خلاصه​

وقتی که تلاش دارید تغییری در باهمستان خود ایجاد کنید، شکی نیست که با مشکلات مختلفی مواجه خواهید شد. همیشه کسانی هستند که از وضعیت موجود سود می‌برند یا افرادی که نمی‌خواهند شاهد موفقیت شما باشند. شناخت تمام انواع روش‌هایی که مخالفانتان با استفاده از آن‌ها می‌توانند «دخل شما را بیاورند»، و نیز شناخت روش‌های پاسخ در برابر این حملات، شما را به دشمنی قدرتمند تبدیل خواهد کرد. علاوه بر این، به شما کمک می‌کند که به بهترین وجه بتوانید در جهت ایجاد تغییر مورد نظرتان تلاش کنید.