فرم جستجو

بخش ۷. تدوین برنامه‌ای برای ترویج‌گری

برنامه‌ریزی برای ترویج‌گری چیست؟

در بخش‌های دیگر «جعبه ابزار باهمستان» به برنامه‌ریزی راهبردی پرداخته شد. اما برنامه‌ریزی برای ترویج‌گری چه تفاوتی با آن دارد؟ 

پاسخ این است که از بسیاری جهات این دو شبیه هم هستند اما همه‌جانبه و اختصاص وقت کافی به برنامه‌ریزی برای ترویج‌گری از اهمیت حتی بیش‌تری برخوردار است، چرا که کار ترویج‌گری: 

  • به معنای آن است که سازمان‌ها و افراد قدرتمند را مجبور کنید که دست به تغییرات عظیمی بزنند که شاید در جهت منافع کوتاه‌مدتشان نباشد
  • اغلب با فعالیت در انظار عمومی همراه است 
  • معمولا در برابر یک مخالف بزرگ‌تر قرار می‌گیرید و باید با تمام قوا ایستادگی کنید. 

با برنامه‌ریزی درست قادر خواهید بود مشکلات اساسی را پیش از مواجهه با آن‌ها شناسایی کنید، و از غافلگیر شدن اجتناب کنید (از جمله غافلگیری‌هایی که می‌تواند شما را ناکارآمد، نامنظم و ناشی جلوه دهد). 

علاوه بر این، این کار مانند هر برنامه‌ریزی دیگری به شما کمک می‌کند تا: 

  • اهدافتان را روشن کنید 
  • گام‌هایی را که برای رسیده به اهدافتان باید بردارید، روشن کنید 
  • شانس موفقیتتان را بیش‌تر ‌کنید 

اگر برنامه‌ریزی نکنید، ممکن است انرژی ارزشمند خود را هدر بدهید، برخی فرصت‌ها را از دست بدهید، و شاید حتی افرادی را که باید کنار خود داشته باشید علیه خودتان بشورانید. 

چه زمانی باید برنامه‌ریزی ترویج‌گری را انجام داد؟ 

لازم است پیش از شروع ترویج‌گری برنامه‌ریزی آن را تکمیل کنید زیرا همانگونه که خواهید دید هر بخش یک برنامه می‌تواند بر بخش‌های دیگر تاثیر بگذارد. 

معمولا برنامه‌ریزی اهداف اولین کار است – اما چنانچه به مرور با تهیه بخش‌های دیگر برنامه‌هایتان متوجه شوید تاکتیک‌هایی که امیدوار بودید بتوانید به کار ببندید قانونی یا عملی نیستند، ممکن است مجبور به تغییر در برنامه‌هایتان شوید. وقتی همه چیز را با هم و به صورت مستمر برنامه‌ریزی کنید، خواهید توانست هم برای آن حامی جذب کنید و هم با پیشرفت کار تعدیل های لازم را نیز به مرور در برنامه‌هایتان وارد کنید. 

تهیه برنامه‌های مورد نیاز خود

بهترین روش برای تهیه یک برنامه، تدوین آن به صورت گروهی است. یک راه این است که ایده‌های همه افراد روی یک تخته سیاه یا برگه کاغذ بزرگ نوشته شوند. وقتی آن‌ها را به بحث عمومی گذاشتید، ایده‌های نهایی منتخب را جای دیگری یادداشت کنید. شکل ظاهری برنامه اهمیتی ندارد. مهم این است که آن را به یک شکل کاربردی بنویسید تا این امکان را داشته باشید که اجزای مختلف برنامه خود را با هم مقایسه کنید. یک کلاسور (یا یک فایل کامپیوتری) که در آن بتوانید برای هر دسته از موضوعات بخش جداگانه‌ای اختصاص دهید برای این کار شما کافی است. 

اهداف (یا مقصدها) 

اگر از شما بپرسند که هدف شما از این ترویج‌گری چیست، پاسخ شما می‌تواند در قالب یک بیانیه ماموریت ارائه شود: «هدف ما ایجاد مسکن شایسته و مقرون به صرفه است» یا «ما قصد داریم آلودگی آبراه‌های محلی را کاهش دهیم». اما برای اینکه بتوانیم برنامه‌ریزی کنیم باید اهداف را به گام‌های مشخص خرد کنیم

به یاد داشته باشید به جای اینکه خود را درگیر حوزه‌های بسیار متنوعی کنید و انرژی خود را در طول مسیر از دست بدهید، تمرکز بر یک گروه نسبتا محدود و قابل مدیریت از مسائل بسیار مهم است. همچنین نکته مهم دیگر این است که اهداف را متناسب با محدودیت‌های زمانی خود خرد و کوچک کنید. 

اهداف بلند مدت مشخص می‌کنند شما می‌خواهید در پایان کمپین ترویج‌گری در کجا قرار گرفته باشید. 

اهداف میان مدت در بیش‌تر مسیر با شما هستند: 

  • آن‌ها بر تغییرات سیستمی و باهمستانی تمرکز می‌کنند – طرح یا تعدیل برنامه‌ها، سیاست‌گذاری‌ها، و عملکردها در سطح باهمستان محلی یا نظامی کلان‌تر. 
  • این اهداف، هدف نهایی شما را به قطعات مجزای عینی تقسیم می‌کنند.  
  • به اعضای گروه کمک می‌کند تا احساس کنند که دارند کاری انجام می‌دهند. این به حفظ انگیزه بالا در گروه طی یک دوره زمانی طولانی کمک می‌کند. 
  • شاخص‌های اندازه‌گیری زودهگام در اختیار شما قرار می‌دهند تا بتوانید پیشرفتتان را ارزیابی کنید. 

اهداف کوتاه مدت برخی از کارکردهای اهداف میان مدت را دارند. آن‌ها به یک گروه انگیزه می‌دهند و انگپایه‌های نزدیک‌تری در قالب گام‌های عملی، پیش روی گروه قرار می‌دهند. 

اهدافتان را بنویسید 

از منظر برنامه‌ریزی، خوب است پیش از اینکه اهدافتان را بنویسید آن‌ها را مورد بررسی دوباره قرار دهید تا مطمئن شوید که معیارهای مشخصی دارند. به طور خاص هر یک از اهداف باید ویژگی‌های SMART + C را داشته باشند؛ یعنی مشخص، قابل اندازه‌گیری، دست‌یافتنی، مرتبط، زمان‌مند، و چالش‌برانگیز باشد. 

در ادامه چگونگی برنامه‌ریزی SMART + C را توضیح می‌دهیم: 

  • مشخص. هر چه به شکل مشخص‌تری بتوانید بگویید که گروهتان به دنبال دستیابی به چه چیزی و تا چه زمانی است، بهتر خواهد بود. 

به جای اینکه بگویید: «ما یک نشست برگزار می‌کنیم» باید هدفتان را این‌گونه مشخص کنید: «ما یک نشست برای والدین دارای فرزندان نوجوان در سالن مموریال برگزار می‌کنیم تا برای طرحمان مشارکت جذب کنیم.»

  • قابل اندازه‌گیری. اهداف خود را در قالبی درآورید که قابل اندازه‌گیری باشد. هر چه در مورد کاری که می‌خواهید انجام دهید دقیق‌تر باشید، تشخیص میزان موفقیت گروهتان آسان‌تر خواهد بود. اگر شما پیوسته به شکلی نظام‌مند کمپینتان را مورد ارزیابی قرار می‌دهید، این کار می‌تواند برایتان بسیار حیاتی باشد (به بخش مربوط به این مسئله در همین فصل مراجعه کنید). 

به جای «استعمال دخانیات در باهمستانمان کاهش خواهد یافت» بگویید: «درصد استعمال کنندگان دخانیات در باهمستان ما تا سال ۲۰۰۰ به میزان ۳۰ درصد کاهش خواهد یافت».

  • دست‌یافتنی. بلندپروازی خوب است ولی باید توجه داشته باشید که اهداف واقع‌بینانه‌ای برای خود تعیین کنید که گروهتان در واقعیت بتواند به آن‌ها دست یابد. تغییر واقعی نیازمند زمان و منابع است. اگر لقمه را بزرگ‌تر از دهانتان بردارید، گروه و باهمستانتان ممکن است خیلی زودتر از آنچه تصور می‌کنید ناامید یا بی‌انگیزه شود. 
  • مرتبط (با ماموریت شما). باید اهدافی تعیین کنید که گروهتان را در مسیری قرار دهد که بتواند با موفقیت ماموریتش را محقق سازد. اگر خیلی از مسیر منحرف شوید، ممکن است از چیزی که برای تحققش تلاش می‌کنید به کلی غافل شوید. 
  • زمانمند. باید تاریخی برای تکمیل کار تعیین شود. حتی اگر بعدا شرایط تغییر کند و مجبور شوید تاریخی را که تعیین کرده بودید تغییر دهید، بسیار بهتر است که از همان ابتدا برنامه زمانی‌تان برای رسیدن به اهدافتان را بدانید. در این صورت از قبل می‌دانید که چه زمانی باید در برنامه خود تجدید نظر کنید. 
  • چالش ‌برانگیز. باید اهداف را هم از محدوده امنشان بیرون بکشید و بسط دهید. اگر می‌دانیم که قادر هستیم ۵۰۰ نفر را از خانه‌هایشان بیرون بکشیم و به پای صندوق رای بیاوریم، اما به ۲۰۰ نفر نیاز داریم – و با تلاش مضاعف می‌توانیم به این عدد برسیم – پس باید هدف چالش‌برانگیزتر را انتخاب کنیم. 

برای اهدافتان برنامه‌ریزی کنید 

راحت‌ترین روش برای این کار استفاده از یک کلاسور یا یک فایل کامپیوتری است که در آن برای هر هدف اصلی یک صفحه اختصاص می‌دهید. در هر صفحه مقصد کوتاه‌مدت، میان مدت، و بلندمدت تعیین کنید و برای هر زیرتیر هم دو یا سه مقصد انتخاب کنید. 

آیا منابع لازم برای رسیده به این اهداف را دارید؟ این‌ها چیزهایی است که شما در بخش بعدی روند برنامه‌ریزی به آن خواهید پرداخت. 

دارایی‌ها و منابع 

وقتی اهداف خود را نوشتید، تهیه لیست منابع مورد نیاز – منظور منابع سازمان، پول، تجهیزات، و متحد‌ها‌ است – و دارایی‌های موجود کار آسانی خواهد بود.

منابع مورد نیاز برای ترویج‌گری متفاوت از چیزهای مورد نیاز برای راه‌اندازی برنامه‌های خدماتی برای باهمستان است. شما نیاز به حمایت مالی عظیمی برای یک دوره زمانی طولانی مدت ندارید، در حالی که اگر برای مثال بخواهید یک مرکز مراقبت از کودکان راه‌اندازی کنید چنین مسئله‌ای جدی است. این خبر خوبی است. اما خبر بد این است که همان بنیاد خیریه‌ای که ممکن است با سخاوت هر چه تمام از یک مرکز مراقبت از کودکان حمایت مالی کند، هیچ علاقه‌ای به صرف هزینه در کار ترویج‌گری نشان نمی‌دهد. 

نتیجه چه می‌شود؟ در نتیجه شما ممکن است پول زیادی نداشته باشید. اما (خبر خوب دیگر) می‌تواند این باشد که در حوزه منابع غنی‌تر دیگری در اختیار دارید – به ویژه منابع انسانی. لیست منابع در اختیار شما بسته به اندازه گروه و نیازهای آن متفاوت است، اما می‌تواند هر یک از موارد زیر را در بر داشته باشد: 

  • توازن تراز منابع مالی (که شامل کمک‌های غیر پولی هم می‌شود) و هزینه‌ها
  • افرادی که هم‌ اکنون در اختیار دارید (شامل کارکنان و داوطلبان) و مهارت‌های آن‌ها 
  • افرادی که انتظار دارید حضور پیدا کنند 
  • ارتباطات (برای مثال، منابع رسانه‌ای)
  • تجهیزات (برای مثال، دسترسی به حمل و نقل و کامپیوتر، و اتاق کنفرانس) 
  • دسترسی به آرشیو‌های اطلاعات و کتابخانه‌ها 

از آنجا که ترویج‌گری کاری پر استرس است، توجه کنید که امکانات و منابع شما به شکلی مناسب توزیع شود. آیا در داخل گروه مشکلاتی هست که باید بین اعضای گروه حل شوند مانند رابطه بین داوطلبان و کارکنان؟ اختلاف نظر در مورد کاربرد بودجه‌ها؟ در صورت امکان باید این مشکلات هم اکنون و در مرحله برنامه‌ریزی حل شوند. 

برنامه‌ریزی برای امکانات و منابع

راحت‌ترین کار برای برنامه‌ریزی این است که منابع و امکانات خود را در یک کلاسور (یا فایل کامپیوتری) یادداشت کنید تا با افزایش آن‌ها به مرور زمان بتوانید موارد جدید را به لیست اضافه کنید. برای هر یک از تیترهایی که در بالا آمد یک بخش اختصاص دهید: منابع مالی (که شامل کمک‌های غیر پولی هم می‌شود) و هزینه‌ها، افرادی که هم‌ اکنون در اختیار دارید، افرادی که انتظار دارید حضور پیدا کنند، ارتباطات مفید در باهمستان، تجهیزات، و دسترسی به منابع دیگر. 

آیا با در نظر گرفتن همه افرادی که علاقه به کمک دارند، در لیست منابع بسیار حیاتی خود چیزی هست که در آن مورد احساس کمبود کنید؟ در این صورت در بخش بعد به شما کمک می‌کنیم تا بتوانید این موارد را تامین کنید و برای این کار باید بررسی کنید هم‌ اکنون چه میزان حمایت از سمت باهمستان دریافت می‌کنید و چه میزان انتظار دارید در آینده به دست بیاورید. در مرحله بعد وقتی کار برنامه‌ریزی برای جلب حمایت باهمستانتان را شروع کنید، ممکن است با چیزهای غافلگیر کننده‌ای روبه‌رو شوید. 

جلب حمایت باهمستان (و مخالفان) 

برای این بخش از برنامه‌ریزی خود باید لیستی از متحدان و مخالفان احتمالی را بنویسید. بخشی از این لیست کار آسانی است. برای مثال، اگر برنامه شما این است که فعالیت‌های مربوط به ریشه‌ کنی درختان (و کارهایی که موجب فرسایش خاک می‌شوند) را که به وسیله یک شرکت بزرگ محلی چوب‌بری در حال انجام است، محدود کنید فهمیدن این موضوع چندان سخت نیست که احتمال همراهی مالکان و کارمندان آن شرکت با شما بسیار کم است، اما گروه‌های محلی حامی محیط زیست احتمالا از شما حمایت می‌کنند. 

اما گاهی این کار چندان آسان نیست و به همین دلیل هم برنامه‌ریزی دقیق، به‌ویژه در خصوص ارتباطات فردی و شنیدن نظرات دیگران، مفید فایده خواهد بود. ممکن است افرادی که انتظار دارید با شما مخالف باشند، تحت شرایط خاصی با شما هم‌پیمان شوند و کسانی که متحدان خود می‌دانستید ممکن است با فعالیت‌های شما مخالف باشند. 

برنامه‌ریزی برای جلب حمایت باهمستان (و مخالفان): این کار به اندازه تهیه سه لیست در کلاسورتان ساده است: یکی برای متحدان، یکی برای مخالفان، و یکی برای مواردی که در مورد آن‌ها تردید دارید (متحدان یا مخالفان احتمالی). وقتی به مرحله بعدی برنامه‌ریزی بروید این لیست‌ها به کمک می‌کند که بتوانید در مورد افراد به‌خصوصی که می‌خواهید رفتارشان را تغییر بدهید و نیز کسانی که می‌توانند در این تغییرات به شما کمک کنند، تصمیم‌‌گیری کنید. 

اهدف و عاملان تغییر 

در این بخش از برنامه، نکته حائز اهمیت این است که دقیقا بدانید چه چیزی باعث بروز مشکل شده و گروه ترویج‌گری شما را بر آن داشت تا در جهت پاسخ به آن برآیند.  

چه کسانی عاملان و چه افرادی اهداف این تغییر هستند؟ فرض کنید شما می‌خواهید به مقابله با فروشندگان زیادی که در شهر به کودکان سیگار عرضه می‌کنند برخیزید. شما می‌دانید که این دسته از افراد در باهمستان شما وجود دارند: یک نظرسنجی غیررسمی از کودکانی که خارج از مدرسه سیگار می‌کشند کرده‌اید و آن‌ها به شما گفته‌اند که خریدن دخانیات برای آن‌ها علیرغم ممنوعیت قانونی کار کاملا آسانی است. 

  • هدف اصلی تغییر مورد نظر شما خرده‌فروشان دخانیات است. اگر قرار باشد که شما به هدفتان برسید آن‌ها باید رفتار خود را تغییر دهند. 
  • عاملان ایجاد این تغییر، کسانی هستند که افراد هدف شما را در عمل به شکلی مجبور می‌کنند رفتارشان را تغییر دهند. 

در بسیاری از موارد، این مسئله به این سادگی نیست. برای مثال، در مورد پلیس‌ها که قرار است قانون را اجرا کنند چطور؟ آیا وقتی بر روی مسئله اجرای قانون فعالیت می‌کنید، می‌توانید آن‌ها را در زمره اهداف تغییر مورد نظرتان قرار دهید؟ یا آن‌ها نقش عاملان کاهش این مسئله را برعهده دارند؟‌ 

گاهی در وضعیت‌های مختلف همپوشانی‌هایی به وجود می‌آید، مانند: 

  • رییس اداره پلیس ممکن است در ابتدا خود یکی از اهداف در تغییر مورد نظر شما باشد چرا که قانون منع فروش دخانیات به کودکان چندان محکم اجرا نمی‌شود، اما هیاتی متشکل از نوجوانان مخالف دخانیات او را متقاعد می‌کنند که لازم است التزام جدی‌تری نسبت به این هدف داشته باشد. به این ترتیب او اجازه می‌دهد که افراد غیرقانونی برای به دام انداختن فروشندگان خاطی اقدام به خرید دخانیات کنند و خود نیز متعهد می‌شود که قانون را با جدیت اجرا کند. 
  • حتی یک فروشنده دخانیات نیز ممکن است به یک عامل در خدمت هدف شما تبدیل شود، چنانچه چشمش به روی حقیقت گشوده شود و پیشنهاد دهد که در جهت تاثیرگذاری بر عملکرد دیگر افراد انجمن محلی فروشندگان دخانیات تلاش کند.  

هر چند اهداف و عاملان اغلب سازمان‌ها و نهادها هستند، تمرکز بر یک فرد کار آسان‌تری است. برای مثال، ممکن است در یک دوره زمان معین برای تغییر عقیده یک مقام منتخب یا رئیس یک نهاد برنامه‌ریزی کنید تا بتوانید از طریق او عقیده گروه بزرگی از مردم را تغییر دهید. یا ممکن است مجاب کردن یک مقام اجرایی عالی رتبه در یک شرکت برای استخدام نیروهای کار محلی که در جستجوی یک شغل شایسته برای خود هستند، عملی‌تر به نظر برسد. 

برنامه‌ریزی برای اهداف و عاملان تغییر مورد نظر شما: به آسانی می‌توانید لیستی از عاملان، لیستی از اهداف، و لیستی از افرادی که در هر دو گروه در نوسان هستند تهیه کنید (یعنی افرادی که می‌توانند از یک دسته به دسته دیگر بروند). 

در این مرحله از برنامه‌ریزی یک تصویر نسبتا روشن از این موارد دارید: چیزهایی که می‌خواهید به دست بیاورید، موانع اصلی، و منابعی – شامل پول، تجهیزات و نیروی انسانی – که می‌توانند به شما در رسیدن به اهدافتان کمک ‌کنند. گام بعدی این است که یک نقشه راه شفاف بکشید که نشان دهد چگونه باید از این جایی که هستید به جایی که اهدافتان قرار دارد برسید.  

برنامه‌ریزی برای راهبرد 

از یک نظر ترویج‌گری خود نوعی راهبرد است – شما به این دلیل این راه را برای رسیدن به هدف خاص خود انتخاب کرده‌اید که می‌دانید تنها در صورتی قادر به رسیدن به خواسته خود هستید که برخی افراد و نهادهای صاحب قدرت را درگیر کنید و آن ساختار قدرت را مجبور کنید که تغییر کند. 

اکنون شما به برخی راهبردهای معین نیاز دارید که بتواند شما را به اهدافتان برساند. به عنوان یک حامی و ترویج‌گر باید اطمینان حاصل کنید که راهبردهای‌تان: 

  • بهترین استفاده را از متحدانتان می‌کند (و دشمنی کسی را بر نمی‌انگیزد)
  • تغییری را که در نظر دارید در مخالفانتان ایجاد خواهد کرد

اغلب مردم فکر می‌کنند از آنجا که شما قصد ترویج‌گری دارید، راهبرد شما با مواجهه و تقابل همراه خواهد بود. البته این احتمال وجود دارد ولی اغلب این بهترین رویکرد ممکن نیست. 

برای مثال، در برنامه‌ای که هدفش جلوگیری از مصرف دخانیات به وسیله جوانان است، ممکن است شما تصمیم بگیرید مجموعه‌ای از راهبردها را در پیش بگیرید که برخی از آن‌ها کاملا مخاصمه‌آمیز باشند و برخی هم نباشند. 

تقابل یا منازعه کم‌تر: 

  • آگاهی عمومی را با استفاده از کمپین‌های رسانه‌ای افزایش دهید 
  • فروشندگان را آموزش دهید 
  • داده‌هایی در مورد میزان و وسعت نقض قانون گردآوری کنید تا سطح اجرای قانون را ارتقا دهید 
  • از طریق مدارس کار خود را پیگیری کنید 
  • با سازمان‌های دیگری که با شما هم عقیده هستند شبکه‌ای تشکیل دهید 
  • برای تغییر سیاست‌گذاری‌های دولت محلی تلاش کنید 

تقابل بیش‌تر: 

  • با استفاده از بایکوت این فروشندگان، بر آن‌ها فشار اقتصادی وارد کنید
  • در برابر مغازه‌هایشان تظاهرات کنید 

بیش‌ترین میزان تقابل: 

  • درب ورودی برخی از مغازه‌های خاص را مسدود کنید 
  • آماده دستگیری به دلیل سرپیچی مدنی باشید 

سبک راهبردی خود را انتخاب کنید 

همانطور که می‌بینید، کنش‌های بسیاری زیر تعریف «راهبرد» می‌توانند قرار گیرند که می‌توانند سبک‌ها مختلفی نیز داشته باشند – از اقناع دوستانه تا «مواجهه رودرور». 

سبک انتخابی شما به میزان زیادی به شناخت شما از باهمستانتان و روشی که در آن می‌تواند بهتر جواب دهد، بستگی دارد (و نیز دانش شما در مورد اعضا و متحدانتان، و چیزهایی که آن‌ها در کمال میل و به بهترین نحو می‌توانند انجام دهند). افراد و نهادهای یک باهمستان به شکل‌های پیچیده‌ای به هم مرتبط می‌شوند، و این امکان وجود دارد که اگر به نهادهای خاصی حمله کنید افراد منافع خود را در خطر ببینند. البته می‌توانید نگرش مردم را تغییر دهید، ولی این کار به زمان نیاز دارد. یک تظاهرات خشونت‌آمیز در زمان نامناسب می‌تواند پیش‌فرض‌های قدیمی را تقویت کند و در بلندمدت تغییر را برای مردم دشوارتر کند.  

از سوی دیگر، گاهی یک تظاهرات عمومی برای جلب توجه مردم (و رسانه‌ها) به مساله حائز اهمیت است. در برخی شرایط ممکن است اشتیاق اعضا را نیز بیش‌تر کند و افراد جدیدی به گروهتان اضافه کند. مساله اصلی این است که پیش از هر اقدامی باید خوب فکر کنید تا بفهمید با شناختی که از باهمستان، عاملان، اهداف و علل ریشه‌ای پدید آورنده مسئله دارید چنین اقدامی چه آثاری به همراه خواهد آورد. 

انعطاف‌پذیر باشید 

هرچند خوب است به اندازه‌ای که می‌توانید برنامه‌ریزی پیشینی داشته باشید، اما یک کمپین ترویج‌گری باید پویایی خود را حفظ کند، و خود را با شرایط متغیر پیش روی خود تطبیق دهد. بدیهی است که نتوانیم همه چیز را ثابت نگه داریم. 

برای مثال، ممکن است شما به خاطر دلایل زیست‌محیطی همه چیز را برای بستن یک راه جنگلی که برای چوب‌بری مورد استفاده قرار می‌گیرد آماده کرده باشید، در حالی که به گوش شما رسیده که یک سناتور ایالتی در حال آماده‌سازی طرحی برای ارائه به پارلمان است که می‌تواند بخشی از خواسته‌های شما را محقق سازد؛ در این شرایط در صورت اقدام شما برای بستن راه ممکن است برخی از سناتورها علیه این طرح رای بدهند. یا ممکن است شایعه‌هایی در مورد برخوردهای شدید با افرادتان بشنوید. یا ممکن است به شما بگویند که راه جنگلی جایگزین به زودی گشوده خواهد شد. یا ممکن است به شما بگویند که شما در این حوزه آب‌ریز منطقه دیگری را نادیده گرفته‌اید که در آنجا ریشه‌ کنی جنگل‌ها موجب بروز آسیب‌های زیست‌محیطی بیش‌تری شده است. 

برخی از چیزهایی که باید با پیشرفت کمپین ترویج‌گری خود، در نظر داشته باشید، تحولات غیرمترقبه‌ای مانند خبرهای خوب، شایعات، نیازهای برآورده نشده، یا خبرهای بد هستند.  

خبرهای خوب

اگر چیزی که مورد نظر گروه شما است در باهمستان اتفاق بیافتد (برای مثال، برخی از گروه‌ها تغییراتی در سیاست‌گذاری‌ها داده باشند)، شما نیز آن را تقویت می‌کنید. 

شایعات

باید خوب گوش‌هایتان را تیز کنید تا از رخدادها همیشه جلوتر باشید. اگر شنیدید به زودی چیزی مغایر با اهداف شما رخ خواهد داد (اگر شنیدید که طرح توسعه مسکن جدید در نهایت کمکی به تامین خانه‌های ارزان قیمتی که قول آن را داده بود، نخواهد کرد)، باید در مورد آن شروع به جستجو کنید. 

نیازهای برآورده نشده

اگر مطالعات شما در مورد نیازهای باهمستان نشان دهنده کاستی‌های جدی است، (برای مثال اگر نرخ واکسیناسیون اطفال به شکل غیر قابل قبولی پایین باشد) در این صورت ممکن است بخواهید یک برنامه تهیه کنید که از تامین آن نیازها اطمینان حاصل کند (برای مثال، برای تامین منابع لازم برای راه‌اندازی خودروهای ون سیار در شهر فشار بیاورید تا دسترسی را تسهیل کنید).

خبرهای بد

اگر اتفاق بدی رخ داد، شاید لازم باشد انعطاف‌پذیر باشید و بتوانید یک پاسخ سریع ارائه کنید. (مانند وقتی که با تهدیدی در مورد تخریب مسکن‌های ارزان روبه‌رو می‌شوید)

برای راهبردها برنامه‌ریزی کنید 

یک روش خوب این است که در گروهتان در مورد راهبردهای ممکن هم‌فکری کنید، و مواردی را که می‌توانند به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کنند روی کاغذ بیاورید. در برخی موارد، تنها چیزی که لازم دارید این است که راهبردهای انتخابی خود را در یک فرم که به آسانی می‌توان آن را (برای مثال در یک کلاسور یا فایل کامپیوتری) ذخیره کرد، وارد کنید. دیگران ممکن است به روش‌های پیچیده‌تری متوسل شوند. 

در ادامه یک نمونه از فرمی که می‌توان برای این کار استفاده کرد، آورده شده است. این فرم یک بخش درونی برای چک مجدد دارد که به شما این امکان را می‌دهد که اطمینان حاصل کنید هر راهبرد در راستای هدف شما قرار داشته باشد. 

هدف: جذب حمایت مالی برای کلینیک‌های مرتبط با مدارس

راهبرد

آیا این راهبرد:

بله

راه‌اندازی یک فعالیت لابی‌گری برای جلب حمایت مقامات منتخب مردم برای حمایت مالی از کلینیک‌های مرتبط با مدارس

  • به ما در رسیدن به هدفمان کمک می‌کند؟
  • از متحدانمان به خوبی بهره می‌برد؟ 
  • مخالفت‌ها را به حداقل می‌رساند؟ 
  • مناسب سبک کار ما هست؟ 

X

X

X

X

 

راهبردها حرکت‌های کلان ما هستند: به طور مشخص تعیین نمی‌کنند که کارها چگونه انجام می‌شوند. تعیین این مسئله برعهده تاکتیک‌هایی است (یا گام‌های عملی) که برمی‌گزینید. در بخش بعدی روند برنامه‌ریزی، به این مسئله می‌پردازیم. 

تاکتیک‌ها 

تاکتیک‌ها گام‌های عملی، و در واقع تزئینات روی کیک است. به عبارت دیگر، کار پایانی محسوب می‌شود و همان قسمتی که در معرض دید قرار می‌گیرد. تاکتیک‌ها گستره وسیعی از اقدامات را در برمی‌گیرند، مانند:‌ نامه‌نگاری، از جا برخاستن و حرف زدن در جلسه شورای شهر، طرح دعوا و شکایت، برگزاری مذاکرات، اعتصاب، تظاهرات، برگزاری نظرسنجی، و غیره. 

وقتی تاکتیک‌های خود را برنامه‌ریزی می‌کنید باید مطمئن شوید که: 

  • راهبردتان را دنبال می‌کنید و تاکتیک‌هایتان با اهدافتان تناسب دارد. 
  • با سبک کار شما تناسب دارد (در صورت از دست دادن کنترل یک تاکتیک ممکن است کل کمپین شما از بین برود). 
  • قابل انجام باشد و با در نظر گرفتن منابع، بودجه، متحدان، و حسن نیتی که دارید، می‌توانید بگویید که ارزشش از هزینه‌هایی که دارد بیش‌تر است؟ 
  • به گروهتان احساس خوبی در مورد خودشان و کاری که انجام می‌دهند انتقال می‌دهد.  

در بخش‌های دیگر «جعبه ابزار باهمستان» به میزان کافی شاهد طرح مباحثی در مورد تاکتیک‌های خاص هستید. برخی از آن‌ها برای توسعه برنامه‌ها مناسب است اما برخی دیگر به خوبی می‌تواند در ادامه بحث ترویج‌گری بیاید – که از آن‌ها برای مباحث مربوط به شناسایی اهداف مشخصی که باید تغییر کنند و تشویق برای ایجاد آن تغییر در جهت مصالح باهمستان استفاده می‌شود. 

سوالات مفید 

هم‌زمان که تاکتیک‌های خود را برنامه‌ریزی می‌کنید، خوب است هر یک از پرسش‌های زیر را در مورد هر تاکتیک از خودتان بپرسید: 

  • گستره اقدامی که می‌خواهم انجام بدهم چه اندازه است؟ 
  • چه کسی آن را انجام می‌دهد؟ 
  • چه زمانی و برای چه مدتی این اقدام صورت خواهد گرفت؟ 
  • آیا منابع مورد نیز برای این اقدام را در اختیار دارید؟ 
  • چه منابعی در اختیار دارید؟ 
  • کدامیک از افراد زیرمجموعه و متحدانتان را باید در این اقدام درگیر کنید؟ 
  • کدامیک از افراد یا سازمان‌ها ممکن است به مخالفت یا مقاومت برخیزند؟ 

برنامه‌ریزی برای تاکتیک‌ها

راه‌های متنوع زیادی برای نوشتن تاکتیک‌ها وجود دارد. برای مثال، یک روش مفید می‌تواند این باشد که برنامه خود را با هر یک از مقاصدی که تعیین کرده‌اید، مرتبط سازید. در ادامه یک مثال از چگونگی انجام این کار آورده شده است: 

جدول: تبدیل اهداف به گام‌های عملی 

هدف

گام‌های عملی

تا ماه آگوست ۲۰۱۳، داده‌هایی به باهمستان در مورد نظر جوانان در مورد مسائل جنسی، از جمله دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری و روش‌های استفاده از آن‌ها و نیز فعالیت‌های جنسی ارائه شود. 

در ماه می ۲۰۱۳، کمیته فرعی مدارس از مدیریت و معلمان مدرسه حمایت‌های لازم را برای برگزاری نظرسنجی در بین دانش‌آموزان دبیرستانی در مورد مسائل جنسی مرتبط دریافت می‌کند. 

در ماه می ۲۰۱۳، کمیته فرعی مدارس از اطلاع و موافقت والدین و دانش‌آموزان نسبت به توزیع فرم‌های نظرسنجی اطمینان کسب می‌کند.

در ماه ژوئن ۲۰۱۳، کمیته فرعی مدارس یک نظرسنجی برای توزیع در بین جوانان دبیرستانی آماده می‌کند. 

در ماه ژوئن ۲۰۱۳، معلمان نظرسنجی‌ها را در بین جوانان دبیرستانی توزیع می‌کنند.

در ماه جولای ۲۰۱۳، کارکنان نتایج را تلخیص و یک گزارش از آن تهیه می‌کنند. 

در ماه جولای ۲۰۱۳، رییس کمیته فرعی مدارس نتایج حاصل از نظرسنجی‌ها را با مدیریت، معلمان، والدین، دانش‌آموزان، و کل باهمستان به اشتراک می‌گذارد. 

 

این نیز یک رویکرد دیگر است که بر اساس آن در روند برنامه‌ریزی، منابع و مخالفان هم در نظر گرفته می‌شوند: 

مخالفان احتمالی

منابع و حمایت‌های لازم

چه زمانی

توسط چه کسی

اقدام

هدف

- فروشندگان دخانیات 

- اتاق بازرگانی؟ 

- هم‌دستی کودکان در خرید سیگار

- دریافت مجوز از رئیس پلیس

۱۵ می ۲۰۱۳

پته و جین به همراه کودکان

خرید سیگار

کاهش استعمال دخانیات در بین نوجوانان به میزان ۴۰ درصد

کنار هم قرار دادن اجزای مختلف برنامه

کل برنامه خود را که شامل شش گامی است که در بالا آمد، باید کنار هم رو کاغذ بنویسید. روند نوشتن برنامه به شما کمک می‌کند تا افکارتان شفاف‌تر شود. نسخه نوشتاری این برنامه به شما کمک می‌کند که هر وقت از محدوده خارج شدید با نگاهی به آن دوباره به مسیرتان برگردید: به طور طبیعی از برنامه اولیه‌مان به اطراف می‌لغزیم. 

همان‌طور که پیشنهاد کردیم برخی از گروه‌ها ممکن است راحت‌تر باشند که یک کلاسور تهیه کنند و برای هر گام اصلی برنامه خود یک بخش مجزا اختصاص دهند. اما دیگران ممکن است ترجیح دهند که برنامه‌ای برای یک اقدام کلی در قالب یک «جدول برنامه‌ریزی کمپین» تهیه کنند. 

در مثال زیر پیشنهادی برای کاهش یکی از بخش‌های بودجه مطرح شده است می‌تواند بر تامین مالی تنها کلینیک ارائه خدمات درمانی به افراد فقیر در محله تاثیر بگذارد. گروه شما کار ترویج‌گری را برای افزایش بودجه این کلینیک و نیز گشایش یک کلینیک جدید در منطقه‌ای که هم‌اکنون فاقد تجهیزات خدمات درمانی است، آغاز می‌کند. 

 

اهداف 

منابع و دارایی‌ها

حمایت/مخالفت

هدف‌ها/عاملان

راهبردها

گام‌های عملی 

خدمات درمانی بهتر برای فقرا در منطقه جفرسون

پرسنل: 

- یک نفر سازماندهی کننده با ۵۰ درصد از وقت خود 

- یک منشی با ۲۵ درصد از وقت خود 

- ۶ نفر داوطلب که ۵تا ۸ نفر دیگر نیز لازم است. 

 

بودجه: 

- ۲۰۰۰ دلار 

- ۱۰۰۰ دلار دیگر لازم است. 

متحدان: 

- اتحادیه افراد فقیر

- دیده‌بان سلامت منطقه جفرسون 

 

مخالفان: 

- آژانس خدمات سلامت منطقه جفرسون

‌هدف‌های احتمالی این تغییر: 

اسمیت و کوزدک، اعضای اصلی کمیته خدمات درمانی

 

عاملان احتمالی تغییر: 

- دکتر راجرز

- انجمن درمان

- آموزش باهمستان در مورد این نیاز

- برگزاری جلسات

- شناسایی و ارتباط با افراد رسانه‌ای که با این هدف همدلی دارند