در سرتاسر جهان اشخاص و سازمانها دور هم جمع میشوند تا به مسائلی بپردازند که برایشان اهمیت دارد. برای مثال بعضی برای کاهش خشونت یا سوء مصرف مواد مخدر نهادهای فعال در محله و باهمستان تشکیل میدهند. بعضی از آنها که محور اصلی فعالیتهای آنها مسائل مربوط به باهمستان است، به دنبال کاهش خطر بیماریهای قلبی-عروقی یا آسیبهای جسمی یا روحی دیگر هستند.
هدف از این طرحهای پیشگام بهبود کیفیت زندگی افراد باهمستان است و این کار معمولا از دو طریق صورت میگیرد. یکی رویکرد عام که سعی میکند با تک تک افرادی که ممکن است گرفتار آن شرایط باشند ارتباط برقرار کند، و دیگری رویکرد هدفمند که سعی میکند شرایط را برای افرادی که در آن مسئله خطرپذیری بیشتری دارند، تغییر دهد. این اقدامات با این دو رویکرد سعی میکنند رفتار اشخاص را در مسائلی از قبیل مصرف مواد مخدر و توجه به فعالیت بدنی و یا نحوه مراقبت از کودکان تغییر دهند. گاهی ممکن است از این مرحله هم بالاتر بروند و یا سعی کنند وضعیت موجود را هم تغییر دهند مثلا در دسترس بودن مواد مخدر، فرصتهای احتمالی که فرد را به سمت مصرف مواد مخدر هدایت میکنند.
ارتقا سلامت باهمستان فرآیندی است که موارد بسیاری را در سطوح مختلف شامل میشود. مانند تلاشهایی که با راهبردهای چندگانه از قبیل تهیه اطلاعات درباره مسئله یا بهبود دسترسی مردم به کمکهای بهداشتی صورت میگیرد. این کارها همچنین در لایههای مختلفی شامل افراد، خانوادهها و سازمانها، و از طریق بخشهای مختلفی در باهمستان مثل مدارس و کسبوکارها و نهادهای دینی انجام میشود. همه اینها دست به دست هم میدهند تا در نهایت در وضع سلامت باهمستان تغییرات کوچک اما گسترده به وجود بیاورند. هدف از همه اینها ارتقای رفتارهای سالم از طریق ساده کردن انجام آنها و در جهت افزایش احتمال تقویت آن رفتارها است.
برای توصیف چگونگی رشد و ارتقا سلامت باهمستان مدلهای گوناگون بسیاری وجود دارد. بعضی از مدلهای رایجتر عبارتند از: مدل شهر سالم/باهسمتان سالم، مدل اقدامات پیشینی/پسینی، مدل رویکرد برنامهریزی شده به سلامت باهمستان.
مدل ظرفیتسازی برای ایجاد تغییر در باهمستان در گروه کاری خود ما در دانشگاه کانزاس یکی از همین مدلهاست که رئوس آن را در جایی دیگر شرح دادهایم. مدلها از لحاظ روش کار با هم فرق دارند، ولی هدف اصلی همه مدلهای یاد شده و دیگر رویکردها یکی است. همه آنها دنبال این هستند که برای افراد باهمستان فرصت بیشتری ایجاد کنند تا بتوانند با یکدیگر کار کنند و کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشند.
متاسفانه درباره میزان کارایی این قبیل اقدامات با محوریت باهمستان اطلاعات اندکی وجود دارد. علت این است که در سالهای اخیر کار ارزیابی تحولات و تغییراتی که برای کنترل بیشتر باهمستان بر برنامهها به وجود آمده عقب مانده است. با اینکه برای بررسی تلاشهایی که در زمینه سلامت باهمستان صورت میگیرد مدلهای گوناگونی وجود دارد، این ابتکارها معمولا با استفاده از روشهای پژوهشی برگرفته از آزمایشهای کلینیکی و سایر تکنیکهای پژوهشگرمحور ارزیابی میشود. این روشها با اینکه برای حوزههایی که برای آنها ساخته شدهاند خوب عمل میکنند، برای ارزیابی کارهای مربوط به باهمستان لزوما ابزار مناسبی نیستند. مثل اینکه بخواهیم میلهای را که بدنه چارگوش دارد در سوراخی فرو کنیم که گرد است. کار سختی است که هرچند ممکن است در نهایت موفقیت آمیز باشد اما هرگز به آن روانی که انتظارش را دارید پیش نمیرود.
افکار و عقاید جدید درباره ارزیابی وضعیت باهمستان ریشه در مدلها و سنتهای گوناگونی دارد. این مدلها و سنتها عبارتند از:
- مردمشناسی عملی که به استفاده از تحقیقات برای توانمند کردن باهمستانها اشاره دارد.
- تحقیق کیفی که بر ارزش تجربه تاکید دارد و تجربه را بخش مهمی از فهم مسئله به شمار میآورد. یعنی دیگر چیزها را هم به اندازه آمار مهم میداند.
- تحقیق مشارکتی باهمستانمحور که سعی میکند با استفاده از گفتگوی اعضای باهمستان با شرکای تحقیق، تولید دانش کند و اقداماتی را که گروهی معین یا تمام باهمستان انجام میدهند، هدایت کند.
- ارزیابی توانمندسازی که سعی میکند ارزش تلاشها را بسنجد و در عین حال تمایل و توانایی باهمستان را برای حل و فصل مسائل خودش بهبود ببخشد.
این نوع تحقیقات و نظایر آنها اعضای باهمستان را در طراحی و پیشبرد ارزیابی فعالانه درگیر میکند. همه اینها دو هدف اصلی دارد: فهم اینکه چه اتفاقی دارد میافتد و توانمندسازی باهمستان برای حل مشکلات خود. فرقی که بین این روشها وجود دارد، در نوع موازنهای است که بین دو این دو هدف ایجاد میکنند.
در این فصل نگاهی میاندازیم به مدلها و روشها و کاربردهای ارزیابی وضعیت و عملکرد باهمستان در فهم و بهبود برنامههای همهجانبهنگر در باهمستان. در ابتدا نگاهی میاندازیم به دلایلی که نشان میدهد چرا گروههای محلی باید تلاشهایشان را ارزیابی کنند. بعد به شرح برخی چالشهای عمدهای میپردازیم که بر سر راه ارزیابی وجود دارد. همچنین، مدلی برای ابتکارات پیشگام در باهمستان معرفی میکنیم که سببساز (کاتالیزور) تغییر است. سپس درباره برخی اصول و پیشفرضها و ارزشهایی که کار ارزیابی باهمستان را پیش میبرد بحث میکنیم و رئوس «مدل منطقی» مربوط به نظام ارزیابی کار گروهی خودمان را در دانشگاه کانزاس شرح میدهیم. توصیههایی هم برای فعالان و سیاستگذاران داریم درباره چگونگی برخورد با این مسائل. در پایان بحث مختصری داریم درباره بررسی برخی مسائل و فرصتهایی که برای انجام ارزیابی وضعیت باهمستان وجود دارد.
چرا ارزیابی
برای اینکه یک گروه محلی تلاشهای خود را ارزیابی کند، دلایل خوب زیادی وجود دارد. ارزیابی، اگر درست انجام شود، میتواند تلاشهایی را که در هر سطحی برای ارتقا رشد و سلامت باهمستان صورت میگیرد بهبود ببخشد: از تلاشهای یک گروه غیرانتفاعی کوچک و محلی گرفته تا تلاشهایی که در سطح استان یا حتی در سطح کشور صورت میگیرد. ارزیابی برای هر گروهی، صرف نظر از بزرگی و کوچکی آن، مزایای زیر را دارد:
- جمعآوری اطلاعات درباره نحوه انجام امور؛ نتایجی که از این اطلاعات به دست میآید کمک میکند بفهمیم که برنامههای باهمستان چطور پیش میرود و این خودش درسهایی به ما میدهد که بقیه گروهها هم میتوانند از آن بهرهمند شوند.
- بازخوردهای مستمری که از این طریق فراهم میشود، با تشویق به اصلاحات مداوم در برنامهها و خطمشیها و سایر مداخلات برنامه باعث میشود کار گروهی در باهمستان وضع بهتری پیدا کند.
- با مشارکت اعضای باهمستان افرادی که تاکنون صدایی نداشتهاند فرصت پیدا میکنند که تلاشهایی را که در سطح محلی صورت میگیرد درک کنند و برای بهبود آنها قدمی بردارند.
- ارزیابی باعث میشود گروهها در مقابل باهمستان و همینطور افراد و سازمانهای مسئول تامین بودجه پاسخگو بار بیایند. این موضوع به نوبه خود کمک میکند که تخصیصدهندگان بودجه هم در مقابل باهمستانی که به آن خدمات ارائه میکنند، پاسخگو میشوند.
مشکلات موجود بر سر راه ارزیابی مشارکتی
ارزیابی فعالیتهای مرتبط با باهمستان با اینکه مزایای زیادی دارد، به هیچ وجه کار آسانی نیست. چالشهای جدی وجود دارد که ارزیابی هدفمند این کارها را دشوار میکند:
- علت خیلی از مسائل و مشکلات باهمستان، مثل خشونت یا سوء مصرف مواد مخدر، روشن نیست. بدون اطلاع از علل این مسائل تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام داد یا کارهای انجام شده تا چه درجه موفق بودهاند امر دشواری است.
- سنجش برخی مسائل مهمتری که باید ارزیابی شود، مثل توانایی گروه برای تحقق هدفهای مورد نظر یا بررسی کیفیت زندگی اعضای باهمستان، دشوار است.
- فعالیت در باهمستان یک فرآیند پیچیده است. مستلزم انجام دادن خیلی کارها در خیلی از سطوح و با خیلی از افراد است. به همین دلیل توصیف آنچه انجام شده به صورتی جامع برای اینکه دیگر باهمستانها هم از مدلی شبیه آن پیروی کنند، کار پردغدغهای است.
- در مورد برخی مسائل و مشکلات موجود در باهمستانها، محققان هنوز راههای قطعی پیدا نکردهاند و نتوانستهاند به نتیجه برسند که تلاشهایی که در آن زمینه صورت میگیرد، چقدر موثر است.
- در مورد خیلی از مسائل، مشاهده تغییرات اثرگذار، زمان میبرد.
- اطلاعاتی را که در مورد افراد جمعآوری شده به آسانی نمیتوان تعمیم داد و بر اساس آن در مورد کل باهمستان نتیجه گرفت.
- چون همیشه طرحهای تجربی مناسب یا شباهتهای دقیق وجود ندارد (مثلا دشوار میتوان گفت دو شهر دقیقا مثل هم هستند)، نمیتوان مطمئن بود نتایجی که به دست آمده - کاملا- ماحصل اقدامی است که در باهمستان انجام شده و نه به دلیل اتفاقات دیگری که در جریان بوده است.
- اشخاص چیزها را متفاوت از یکدیگر میبینند. کسی که کارش ارزیابی است، مخصوصا افرادی که متخصص حوزه ارزیابی مشارکتی هستند، باید مراقب باشند وقتی با اشخاص مختلف در مورد مسئلهای واحد گفتگو میکنند، درگیر اغتشاش ناشی از نگاههای متضاد یکدیگر نشوند.
- ارزیابی کامل و درستِ ابتکارعمل در باهمستان وقت و کار زیادی میبرد. برای سازمانی که خودش از قبل درگیر کلی کارهای دیگر است، ممکن است آسان نباشد که بتواند همه این کارها را به درستی انجام بدهد.
- همانطور که در بالا گفتیم، ارزیابی دو هدف اصلی دارد: یکی فهم اتفاقاتی که میافتد و دیگری توانمندسازی باهمستان برای اینکه بتواند مسائل خود را حل کند. ممکن است تلاش برای رسیدن به هر دو این هدفها به طور همزمان کار آسانی نباشد. معمولا ممکن است به این نتیجه برسیم که یکی از این هدفها را رها کنیم.
علیرغم چالشهایی که ارزیابی با آن روبهروست، ما مدلی طراحی کردهایم و اصولی در نظر گرفتهایم که میتواند برای اشخاصی که دنبال ارزیابی کارهای باهمستان هستند، نقش راهنما داشته باشد.
معرفی مدل: برنامه ابتکارعمل باهمستان در نقش سببساز (کاتالیزور) تغییر
با اینکه گروههای مختلف باهمستان ماموریتهای مختلفی دارند، بسیاری از آنها براساس چارچوب یا مدل منطقی واحدی عمل میکنند: چارچوب یا مدلی که به ابتکارعمل باهمستان به چشم سببساز (کاتالیزور) تغییر نگاه میکند. این نوع اقدامات برای آن طراحی میشود که بخشهای بهخصوصی از باهمستان را دگرگون کند. این طرحها تغییر برنامهها و خطمشیها و فعالیتهایی را مد نظر دارند که باعث میشوند تعداد بیشتری از افراد به رفتارهای سالم روی آورند.
در زیر مدلی ارائه میکنیم که نشان میدهد در یک ابتکارعمل همهجانبهنگر در باهمستان چه اتفاقی میافتد و چه نتایجی به دست میآید.
- حمایت از برنامهریزی گروهی
- مستندسازی اجرا و اقدامات و تغییرات باهمستان
- ارزشیابی میزان سازگاری و ظرفیت باهمستان و قابلیت نهادینهسازی آن
- ارزیابی نتایج حاشیهای
- ترویج آگاهسازی و پخش اطلاعات
این مدل غیرخطی است، یعنی شرکاء باهمستان در هر بار فقط یکی از کارها را انجام نمیدهند، بلکه فعالیتهای به هم پیوسته گوناگونی را همزمان پیش میبرند. برای نمونه، ابتکارعملی که هدف آن کاهش خطر خشونت علیه جوانان است میتواند ضمن اینکه طرح اقدامات خود را اصلاح میکند، تغییرات نسبتا آسانتری را هم دنبال کند؛ مثلا بیلبوردهایی نصب کند تا به مردم در مورد پیامد خشونتهای اوباش هشدار دهد.
اجزای مدل به هم پیوستهاند. یعنی نباید آنها را جدا از هم فرض کرد. همگی بخشی از جورچین واحدی هستند. فعالیتها و تغییرات هم باید تابع این مدل باشند. کارهای مهم در باهسمتان را میتوان به نحوی انجام داد که با اوضاع و احوال آن باهسمتان هماهنگ باشد. بعد به سراغ تغییر خطمشیها و بودجه عمومی یا سایر ابزارهای نهادینهسازی رفت.
یک نکته مهم دیگر در این مدل این است که موفقیت، موفقیت میآورد. اگر باهمستانی بتواند در یک مورد تغییراتی ایجاد کند، قاعدتا ظرفیتش برای ایجاد تغییرات بیشتر در حوزهای که ماموریت گروه تعریف شده، باید افزایش یابد. این هم به نوبه خود بر نتایج حاشیهای تاثیر میگذارد - یعنی هدف درازمدتی که گروه برای آن کار میکند.
نکته آخر اینکه اقدامات همهجانبهنگر موفقیتآمیز یا بخشهای تشکیلدهنده آنها (مثل آگاهی عمومی یا تغییرات یا خطمشیها) را ممکن است دیگر باهمستانهایی که مسائل مشابهی دارند اخذ و اقتباس کنند.
اقدامات مرتبط به باهمستان از نظر اهداف و انتظاراتی که از آنها میرود با هم فرق میکنند. ممکن است باهمستانی اهداف وسیعتری داشته باشد که لازمه آن درگیر شدن با مسائل مختلف متعددی است.
بعضی باهمستانها در تصمیمگیری برای کارهایی که باید بکنند، آزادی عمل بیشتری دارند. اما شرکای آنها در اجرای طرحها ممکن است محدودیت داشته باشند. علاوه بر آن، افراد و سازمانهای مسئول تخصیص بودجه، ممکن است از شرکای طرح بخواهند راهبردهایی انتخاب کنند یا اقداماتی در پیش بگیرند که «درستی و کارایی» آنها از قبل اثبات شده است. بعضی از این برنامهها رویکرد ترکیبی در پیش میگیرند و روش استفاده از راهبردها و اقدامات «درست و کارآمد» را با نقش کاتالیزوری ترکیب میکنند.
این ابتکارات در روند برنامهها اصلاحاتی ایجاد میکنند تا کارایی آنها در باهمستان افزایش یابد.
روی آوردن به برنامههای مداخلهگری که با نیازهای باهمستان سازگاری داشته باشد مزایای گوناگونی دارد. اول اینکه رویکردی به وجود میآورد که «متعلق» به همه اعضای باهمستان است؛ رویکردی که اعضا از داشتن آن احساس غرور میکنند. احساس میکنند این رویکرد را خودشان به وجود آوردهاند. از آن خودشان است. دوم اینکه چون با نیازهای باهمستان سازگار شده، احتمال استمرار برنامهها یا خطمشیها بیشتر میشود. نکته آخر اینکه با ایجاد تغییر در شیوه مداخلهگری برای سازگار شدن آن با نیازهای واقعی، اعضای باهمستان این توانایی را پیدا میکنند که خودشان مسائل خود را حل و فصل کنند.
اصول، پیشفرضها و ارزشهایی که در ارزیابی وضعیت باهمستان در نظر گرفته میشود
در برخورد با فرآیند ارزیابی برنامههای مربوط به باهمستان و حمایت از آنها، باید ببینیم ایدههای خود ما بر چه اساسی استوار است. اصول، پیشفرضها و ارزشهایی که در ادامه به آن اشاره میشود به نوعی سنگ بنایی برای این فرآیندها هستند. ملاحظه میکنید که این اصول و ارزشها به چالشهایی میپردازد که دنبال کردن همزمان دو هدف اصلی ارزیابی با آنها روبهروست؛ یعنی فهم اقداماتی که در باهمستان انجام میشود و در عین حال توانمندسازی باهمستان برای برخورد با مسائل خودش.
اصول، پیشفرضها و ارزشهای ارزیابی باهمستان
- اقداماتی که برای باهمستان انجام میشود غالبا در نقش کاتالیزوری برای تغییر عمل میکنند که در آن اعضای باهمستان و سازمانها دست به دست هم میدهند تا کیفیت زندگی را بهبود ببخشند.
- این ابتکارات پیچیده هستند و مدام تغییر میکنند. باید آنها را در سطوح مختلف تحلیل کرد.
- ابتکارعمل در باهمستان به زمینهسازی برای مداخلهگری کمک میکند که اعضای باهمستان آن را طراحی و اجرا میکنند.
- در ارزیابی وضعیت باهمستان باید مسئله را خوب درک و به درستی منعکس کرد و همینطور بافتاری را که مسئله در آن اتفاق افتاده بهخوبی شناخت.
- در ارزیابی وضعیت باهمستان باید مشارکت افراد را از سرتاسر باهمستان جلب کرد.
- اطلاعات مربوط به ارزیابی وضعیت باهمستان باید در پیوند با مسائل واجد اهمیت از نظر ذینفعان اصلی باشد.
- در ارزیابی وضعیت باهمستان باید به دنبال ارتقا توانایی اعضای باهمستان در فهم اتفاقات جاری و بهبود عملکردها و افزایش استقلال آنها در تصمیمگیری برای امور خود بود.
- ارزیابی وضعیت باهمستان باید زود شروع شود و ادامهدار باشد.
- نتایج ارزیابی وضعیت باهمستان در صورتی که مثبت باشد، باید برای کمک به حفظ ابتکارعمل باهمستان و یا مولفههای آن و همینطور گسترش ایده و یا مولفههای آن در سطح وسیعتر مورد استفاده قرار گیرد.
- ارزیابی وضعیت باهمستان باید توام با مساعدت فنی باشد تا بتواند حمایت کامل را فراهم آورد.
مدل منطقی برای ارزیابی باهمستان
نمودار زیر نشانهنده مدل منطقی نظام ارزیابی وضعیت باهمستان در گروه کاری دانشگاه کانزاس است. مدل منطقی راه سادهای است برای تفکر درباره چیزی در یک نظم عقلانی. یک فکر طبعا به فکر دیگری منجر میشود و میتوان ضمن کار ایده را پرورش داد. مدل منطقی ریشه در مدل سببساز (کاتالیزوری) دارد که در بالا درباره آن توضیح دادیم و سعی میکند موقعیت آرمانی را نشان بدهد. یعنی نشان بدهد که ارزیابی باهمستان اگر به طور کامل اجرا شود، چه اتفاقی میافتد.
تصویر: چرخه برنامه ابتکارعمل باهمستان در نقش سببساز (کاتالیزور) تغییر
مراحل شروع کار و فعالیتهای ارزیابی
عقاید ما درباره ارزیابی و حمایت از ابتکارعمل در باهمستان بر پایه نقش سببساز (کاتالیزور) برای تغییر قرار دارد که قبلا در مورد آن توضیح دادیم. پنج بخش مدل مذکور عبارت است از:
- حمایت از برنامهریزی گروهی
- مستندسازی اجرا، اقدامات و تغییرات
- ارزشیابی ظرفیت باهمستان و میزان انعطافپذیری و قابلیت نهادینهسازی آن
- ارزیابی نتایج در آینده دورتر
- کمک به ترویج و پخش آگاهی و اطلاعات
حمایت از برنامهریزی گروهی
تعیین برنامه کاری - یعنی تصمیمگیری در مورد مسائل و گزینههایی که باید بر اساس آنها عمل کرد - یکی از مهمترین کارهایی است که در هر ابتکارعملی میتوان انجام داد. موضوعهای برنامه کاری را میتوان با استفاده از ابزارهای ارزشیابی از قبیل جمعآوری اطلاعات مربوط به مسائل باهمستان تعیین کرد.
حمایت از برنامهریزی گروهی، در صورتی که جامع و کامل انجام شود، شامل تمام موارد زیر است:
- در برنامهریزی افراد زیادی را دخالت میدهد، از جمله افرادی با پیشینههای متفاوت.
- راهبردها و اهداف و ماموریتها و چشمانداز گروه را مشخص میکند.
- بر اساس شناسایی تغییرات بهخصوصی در باهمستان برنامهعملی را تهیه میکند که باید در سراسر باهمستان اجرا شوند.
- مسائل و مشکلات محلی را شناسایی میکند و اطلاعات لازم درباره آنها را جمعآوری میکند.
- منابع محلی را که میتواند به حل مشکل کمک کند، شناسایی میکند.
مستندسازی اجرا، اقدامات و تغییرات
در ارزیابی وضعیت باهمستان تمام آنچه که در برنامه انجام شده مستندسازی میشود و ترتیبی داده میشود که کلیه ذینفعان از این تغییرات مطلع شوند. به این ترتیب، اعضای باهمستان میتوانند کاری را که انجام دادهاند، بهبود بخشند. این مستندسازی شامل مستند ساختن موارد زیر است:
- تلاشها و دستاوردهای محلی
- تغییرات سیستمی در باهمستان: تغییر در برنامهها و خطمشیها و عملکردهایی که به ماموریت گروه ربط دارد
- چگونگی پیشبرد و انجام امور
- چه مقدار تغییرات در باهمستان روی داده و این تغییرات در کجاها اتفاق افتاده است (این را نتایج میانی هم مینامند)
ارزشیابی ظرفیت باهمستان و میزان انعطافپذیری و قابلیت نهادینهسازی آن
کار دیگری که ارزیابهای باهمستان انجام میدهند این است که بررسی میکنند برنامههای مداخلهگری چطور تغییر کرده و مجدد تنظیم شده و آیا تنظیم دوباره مداخلهگری که به منظور سازگاری با باهمستان صورت گرفته مفید و کارآمد بوده یا نه. ارزیابها در مورد موثر بودن یا نبودن تلاش برای پایدارسازی برنامهها نیز اظهار نظر میکنند. آخرین کار آنها این است که ببینند آیا تلاشهایی که برای ارتقا ظرفیت باهمستان در برخورد با مسائل جاری (و آینده) صورت گرفته، موثر بوده یا خیر.
ارزیابی نتایج در آینده دورتر
قطعا هدف غایی بیشتر ابتکارات تغییر سرمنشا مشکلات است؛ یعنی کاری کنند که مثلا تعداد افراد کمتری ایدز بگیرند یا قربانی خشونت شوند. ارزیابها برای اینکه ببیند این اتفاق افتاده یا نه، از روشهای کمی استفاده میکنند. یکی از این روشها استفاده از پرسشنامه رفتارسنجی است. از باب مثال پروژهای که هدف آن جلوگیری از اعتیاد دختران نوجوان است، ممکن است از دانشآموزان درباره تمایل آنها به رفتارهای پرخطر یا تمایل به مصرف سیگار نظرخواهی کند. روش کمی دیگر مراجعه به گزارشهایی است که در آرشیوها وجود دارد. مثلا در این پروژه ممکن است از اعداد و ارقام موجود در آرشیو وزارت بهداشت در مورد میزان اعتیاد دختران نوجوان استفاده شود.
ارزیابها برای فهم بهتر معنا و ارزش تلاشهایی که صورت میگیرد از روشهای کیفی مثل مصاحبه با مشارکتکنندگان هم استفاده میکنند. اطلاعات کمی و کیفی در کنار یکدیگر بافت ارزشمندی برای درک درست این تلاشها به دست میدهند و فهم صحیحی از نتایج این گزارشها در سطح باهمستان ارائه میکنند. استفاده از این روشها در کنار هم خیلی کاراتر از استفاده از یکی از آنهاست.
متاسفانه معمولا فهم اینکه اقدام مورد نظر واقعا به نتیجه نهایی دست یافته یا نه، به قدری وقت میبرد که این اطلاعات نمیتواند برای اصلاحات روز به روز طرحها مفید باشد. به همین دلیل است که توصیه میکنیم نتایج میانی هم مستندسازی شود. نمونه تغییرات دوره میانی تغییرات (قابل مشاهده) است که در باهمستان یا مجموعه وسیعتری صورت میگیرد.
اندازهگیری تغییرات باهمستان، مثل برنامهها و خطمشیها و عملکردهایی که جدید است یا از قدیم وجود داشته ولی در آنها اصلاحاتی صورت گرفته، کمک میکند که الگوهای حاکم شناسایی شود و معلوم گردد که طرحها به ایجاد محیط سالمتر کمک کرده یا نه.
کمک به ترویج و پخش آگاهی و اطلاعات
نکته آخر اینکه ارزیابهای باهمستان کمک میکنند که خبر کارایی برنامههای ابتکارعمل به گوش مخاطبان مهم از قبیل مسئولان تخصیص بودجه یا اعضای هیات امنای باهمستان برسد. کمک میکنند دادههای مناسب درباره چیزهایی که کارایی دارد و چیزهایی که باعث میشود این کارایی وجود داشته باشد و چیزهایی که کارایی ندارد، تهیه شود و آن را تحلیل میکنند. راههایی که برای پخش این خبرها وجود دارد متعدد است، از جمله ارائه اطلاعات لازم به صورت سخنرانی و ارائه، نوشتن مقالههای تخصصی، در قالب کارگاهها و کلاسهای آموزشی، به صورت جزوه و کتابچه، یا گزارشهایی در رسانهها و اینترنت.
توصیههایی برای دستاندرکاران و سیاستگذاران
تحقیقات و تجربیات در این زمینه توصیههایی برای ما در ارزیابی باهمستانها فراهم میکند. این توصیههای خاص شامل ۳۴ مورد میشود که آنها را در دستههای پنجگانهای تقسیم میکنیم که در مدل منطقی و کاتالیزوری آوردهایم:
- حمایت از برنامهریزی گروهی
- مستندسازی اجرا، اقدامات و تغییرات
- ارزشیابی ظرفیت باهمستان و میزان انعطافپذیری و قابلیت نهادینهسازی آن
- ارزیابی نتایج در آینده دورتر
- کمک به ترویج و پخش آگاهی و اطلاعات
توصیههایی برای حمایت از برنامهریزی گروهی
- سیاستگذاران باید از اعضای باهمستان برای شناسایی مسائل محلی و جمعآوری اطلاعاتی که باعث میشود در مورد این مسائل مستندسازی شود حمایت کنند و دستاندرکاران باید به آنها در این زمینه کمک کنند.
- سیاستگذاران باید از اعضای باهمستان برای برنامهریزی راهبردی حمایت کنند و دستاندرکاران باید به آنها در زمینه تعیین چشمانداز، پروراندن موضوع ماموریت، اهداف، راهبردها و مراحل اقدام کمک کنند.
- دستاندرکاران باید اطلاعات لازم را در مورد عواملی که میتواند در مورد مسائل محلی برای مردم خطرساز باشد (یا از آنها محافظت کند) جمعآوری کنند و این اطلاعات را به اشتراک بگذارند.
- دستاندرکاران باید از دانش محلی اعضای باهمستان در مورد اتفاقات جاری استفاده کنند و با تکیه بر آن به تفسیر و تحلیل اطلاعات موجود بپردازند.
- دستاندرکاران و سیاستگذاران باید اعضای باهمستان را در تهیه طرح ارزیابی برای ابتکارعمل خود مشارکت دهند.
- دستاندرکاران باید با گروه اجرایی و اعضای باهمستان رابطه بده و بستان داشته باشند. یعنی بتوانند منابع مورد نیاز و مساعدتهای فنی لازم را در اختیار برنامه قرار دهند و در مقابل از آنها درخواست اطلاعات کنند.
- اطلاعات باید بین دستاندرکاران، اعضای باهمستان و سایر ذینفعان به اشتراک گذاشته شود.
توصیههایی برای مستندسازی اجرا، اقدامات و تغییرات
- دستاندرکاران و سیاستگذاران باید به اعضای باهمستان کمک کنند که نوع مداخلات را انتخاب کنند و با استفاده از دانش محلی و اطلاعات کارشناسی در مورد اینکه چه چیزی اهمیت بیشتری دارد و چه چیزی معقولتر است، اهداف خود را اولویتبندی کنند.
- دستاندرکاران و سیاستگذاران باید ابتکارعمل در باهمستان را به سمتی سوق دهند که در نقش سببساز (کاتالیزور) تغییر عمل کند؛ تلاشهایشان بیشتر معطوف به دگرگونسازی محیط باشد (از طریق تغییر در سیاستها و عملکردها و برنامهها) نه معطوف به اصلاح رفتار افراد.
- دستاندرکاران باید تاکیدشان را بر ثمرات برنامهریزی بگذارند، مثلا تشکیل کمیتههای مختلف یا تکمیل کردن فرمهای درخواست حمایت مالی، نه اینکه بر فرآیندیهای مربوط به این امور تاکید کنند (مثلا چقدر وقت صرف شده یا چند جلسه برگزار شده).
- دستاندرکاران باید کمکهای فنی لازم و بازخوردهای سازنده ارائه کنند تا مجریان برنامه بدانند چه کارهایی برای باهمستان آنها مفید است و همان کارها را انجام بدهند.
- دستاندرکاران باید پیشرفتی را که در تغییر نتیجه نهایی حاصل شده یا شاخصهای نتایج در سطح عموم جمعیت را ارزیابی کنند.
- دستاندرکاران باید اطلاعات مربوط به فرآیند را هم ارزیابی کنند و با اعضای باهمستان در میان بگذارند. از باب مثال میتوانند حدود پوشش رسانهای و تعداد اعضای باهمستان و دستاندرکاران سازمانی و منابع ایجاد شده و خدمات ارائه شده را بررسی کنند و در مورد آنها توضیح بدهند.
- سیاستگذاران باید از دستاندرکاران بخواهند راهی پیدا کنند که تغییراتی که در باهمستان صورت گرفته اندازهگیری شود و دستاندرکاران باید این راه را پیدا کنند و مثلا معلوم شود برنامهها و خطمشیها و عملکردهای جدید یا اصلاحی که گروه ارائه کرده چه تعدادی است. این دادهها در مورد تغییراتی که در باهمستان یا هر مجموعهای صورت گرفته کمک میکند که معلوم شود تغییرات محیط برای بهبود وضع سلامت و توسعه باهمستان چقدر بوده است.
توصیههایی برای حمایت و ارزیابی از انعطافپذیری، ظرفیت و نهادسازی باهمستان
- سیاستگذاران باید نوسازی مداخلات یا اقتباس تازه در این حوزه را برای تاثیرگذاری بیشتر در باهمستان محلی امکان بخشند و دستاندرکاران از آن حمایت کنند.
- دستاندرکاران باید اطلاعات لازم را در مورد آنچه اتفاق میافتد و عواملی که باعث میشود آن اتفاقات روی دهد، جمعآوری کنند تا مطمئن شوند که کار گروه تاثیرگذار است.
- سیاستگذاران باید گروههای فعال در باهمستان را ترغیب کنند که نگاه بلندمدت داشته باشند. این به معنی کمک به برنامهریزیهای بلندمدت و ارائه آموزشهای لازم و روی آوردن به تامین بودجه با روند کاهشی است. از باب مثال، اگر قرار است کمک مالی پرداخت شود، میتوان بیشترین حجم کمک را در سال اول پرداخت کرد، در سال بعد مبلغ کمتری اختصاص داد و در سال سوم مبلغ کمک را به کمترین حد خود رساند. این باعث میشود که آن اقدام حمایت اولیهای را که لازم دارد به دست آورد و بعد تشویق شود که دنبال منابع مالی پایدارتری برود. همه این امور را باید طوری پیش برد که آن ابتکارعمل به نهاد (مستقلی) تبدیل شود.
- دستاندرکاران باید ارزشیابیهای دورهای داشته باشند تا معلوم شود چه مقدار از تغییرات سیستمی یا باهمستانی گروه دوام آورده. این کمک میکند که میزان نهادینه شدن آن ابتکارعمل معلوم گردد.
- دستاندرکاران باید در مورد میزان تغییراتی که به مرور زمان و در مورد مسائل مختلف در باهمستان روی داده، اطلاعاتی جمعآوری کنند (یعنی تغییراتی که در باهمستان در قلمرو ماموریتهای مختلف روی داده. مثلا ماموریت کاهش سوء مصرف مواد مخدر یا بدرفتاری با کودکان). درجه بالای این تغییرات به مرور زمان و در حوزههای مختلفِ مسائل محلی شاخصی به دست میدهد برای سنجش «ظرفیت باهمستان».
- دستاندرکاران باید در مورد اعضای باهمستان که به «قهرمانان باهمستان» تبدیل شدهاند، اطلاعاتی جمعآوری کنند و این اطلاعات را به اشتراک بگذارند. «قهرمانان باهمستان» اشخاصی هستند که هم در برنامه و هم برای کل باهمستان، کارهای مهمی انجام دادهاند.
- سیاستگذاران باید از دستاندرکاران بخواهند در مورد اتفاقاتی که میافتد به طور مرتب گزارش بدهند و دستاندرکاران باید این گزارشها را فراهم کنند.
- دستاندرکاران باید در مورد اینکه تغییرات باهمستان چطور روی داده و در چه حوزههایی بوده بازخورد فراهم کنند تا به فهم و بهبود تلاشهایی که برای برخورد با مسائل باهمستان صورت میگیرد کمک شود.
- سیاستگذاران باید کمکهای مالی بلاعوضی ارائه کنند که توانایی تیم رهبران برنامه برای پیشبرد موفقیتآمیز امور آن افزایش پیدا کند. مثلا، میتوانند برای رشد مهارتهای مدیریت یا شیوههای نوشتن درخواست برای دریافت کمکهای مالی دورههای آموزشی برگزار کنند.
توصیههایی برای ارزیابی نتایج در آینده دورتر و تاثیرگذاری بر آنها
- دستاندرکاران باید آنچه را مردم در مورد عوامل خطرساز یا حفاظتی میگویند ضبط کنند (مثلا: «من سیگار نمیکشم») و همین طور شواهد آماری مربوط به اثبات درستی یا نادرستی آنچه مردم میگویند (مثلا تعداد موارد مبتلا به سرطان ریه).
- دستاندرکاران باید بررسی کنند که وضع محیط از نظر ترویج سلامت چگونه است و با مرور زمان چه تغییراتی میکند. این کار ممکن است مستلزم بررسی نرخ تغییرات باهمستان یا سیستمها و همینطور بررسی رابطه نرخ مذکور با تغییرات در نتیجه نهایی باشد.
- دستاندرکاران باید روشهای عملی و پایداری پیدا کنند که برای جمعآوری اطلاعات در مورد رفتارهای مرتبط و نتایج مربوط به همان رفتارها در یک باهمستان معادل به کار آید. (باهمستان معادل باهمستانی است که وضعی مشابه باهمستان مورد مطالعه دارد، ولی در آن هیچ مداخله نظاممندی صورت نگرفته). مثلا، اگر ابتکارعمل همهجانبهنگری را در یک ناحیه از شهر اداره میکنید، میتوان از ناحیه شهری دیگری در همان نزدیکی به عنوان باهمستان معادل استفاده کرد.
- سیاستگذاران باید اعضای باهمستان و متخصصان بیرونی را ترغیب کنند – و دست اندرکاران نیز حمایت کنند- تا اهمیت دستاوردهای ابتکارعمل را ارزیابی کنند. این امر به افزایش پاسخگویی در مقابل اعضای باهمستان و سایر ذینفعان کمک میکند.
- دستاندرکاران باید برای درک بهتر آنچه انجام شده و چگونگی انجام آن از روشهای کیفی استفاده کنند. این روشها میتواند شامل مصاحبه با مشارکتکنندگان درباره موانع و منابع کار باشد و درسهایی که از آن فراگرفتهاند.
- سیاستگذاران باید بودجه را بر اساس نتایج مثبت طرح توزیع کنند. مثلا تجدید سالانه کمکهای بلاعوض میتواند بر اساس مدارک حاکی از نرخ بالای تغییرات سیستمی یا باهمستانی صورت بگیرد؛ بودجههای اضافی میتواند به گروههایی تخصیص یابد که کار برجستهای کردهاند؛ و پاداشها به آنهایی تعلق بگیرد که در نتایجی که در سطح باهمستان به آنها دست یافتهاند، بهبود قابل ملاحظهای مشاهده شود.
- دستاندرکاران باید اطلاعات مربوط به آنچه اتفاق افتاده و چرایی و چگونگی آن و همینطور تغییرات ناشی از آن را به اشتراک بگذارند. این اطلاعات باید در همان مراحل اولیه هر رخداد و به طور دورهای در اختیار بخش وسیعی از افراد از جمله کارکنان و اعضای باهمستان و اعضای هیات مدیره و حامیان مالی قرار گیرد.
- دستاندرکاران باید با اعضای هر ابتکارعمل همکاری کنند تا برای ارائه اطلاعات مربوط به ارزیابی دادهها به ذینفعان اصلی راههای مناسبی پیدا شود.
توصیههایی برای کمک به ترویج و پخش آگاهی و اطلاعات
- دستاندرکاران و اعضای باهمستان و کارکنان هر طرح باید دادههای لازم را در گردهماییهای محلی، استانی، کشوری و بینالمللی ارائه کنند تا برای اقدامات خود مخاطبان بیشتری پیدا کنند.
- دستاندرکاران و سیاستگذاران باید اطلاعات لازم در مورد برنامههای ثمربخش خود را به اشتراک بگذارند و سایر باهمستانها را تشویق کنند که این اطلاعات را برای کارهای خود اتخاذ و اقتباس کنند.
- سیاستگذاران و دستاندرکاران باید با استفاده از روشهای سنتی مثل گزارشهای مطبوعاتی و روایتگری و همینطور روشهای مدرن مثل اینترنت، اخبار مربوط به مداخلات موفقیتآمیز و عملکردهای نویدبخش خود را به اطلاع دیگران برسانند و در مورد درسهایی که گرفتهاند به دیگران اطلاعرسانی کنند.
خلاصه
ارزیابی وضعیت باهمستان دو فایده مهم دارد. اول اینکه کمک میکند برنامه ابتکارعمل در باهمستان را بهتر بفهمیم و دیگر اینکه توانایی باهمستان را برای برخورد با مسائلی که برای مردم محلی اهمیت دارد افزایش دهیم. این منظر از ارزیابی، اهداف تحقیق سنتی را که هدفاش تعیین ارزش است با ایدههای توانمندسازی پیوند میدهد. در ارزیابی وضعیت باهمستان، اعضای باهمستان و حامیان مالی و ارزیابها دست به دست هم میدهند تا برای باهمستان بهترین راهبردها را انتخاب کنند.
ارزیابی وضعیت باهمستان در حالت آرمانی بخش مرکزی مهمی از سیستم حمایت از اقداماتی است که در باهمستان انجام میشود. در مرحله اول کمک میکند که گروه در مورد اهداف و راهبردهای موردنظر خود تصمیم بگیرد. در مرحله بعد، تیم ارزیابی میتواند سیر پیشرفت باهمستان را به طرف اهدافش مستندسازی کند.