بسیاری از ما اهداف مشترکی برای بهبود شرایط باهمستانهایمان داریم. دلمان میخواهد باهمستانمان از خشونت و بیماری به دور باشد و محلههایمان سرزنده و پویا باشند. و نیز همه ما دوست داریم در اطرافمان آدمهایی را داشته باشیم که به ما اهمیت بدهند و کسانی باشند که بتوانیم به آنها اعتماد کنیم.
اما چگونه میتوان چنین باهمستانی را ایجاد کرد؟ بر این باور هستیم که باهمستانها زمانی ساخته میشوند که افراد برای اهدافی که برایشان مهم است، با هم کار میکنند. در این بخش، بحث خواهیم کرد که منظور ما در این خصوص چیست و چگونه میتوانیم از جایی که هستیم به آن نقطه برسیم - که به آن «مدل تغییر» یا «نظریه عمل» گفته میشود.
تعریف مفاهیم: باهمستان، سلامت، همکاری، ظرفیت
منظور ما از باهمستان، گروهی از افراد است که از مکان، تجربه یا علایق مشترک برخوردارند. اغلب از این اصطلاح برای افرادی استفاده میشود که در یک محل مشترک زندگی میکنند: محله مشترک، شهر یا شهرک مشترک، و حتی ایالت یا کشور مشترک.
همچنین افراد ممکن است خودشان را بخشی از باهمستانی بدانند که با اعضای آن تجربیات مشابه دارند. به عنوان مثال، افراد ممکن است خودشان را به عنوان بخشی از باهمستانهای زیر تلقی کنند:
- باهمستان نژادی یا قومی
- باهمستان مذهبی
- باهمستان معلولان
و سرانجام، باهمستان ممکن است از افراد دارای علایق مشترک تشکیل شود. به عنوان مثال، ممکن است از باهمستان کسب و کار، باهمستان کارگران، یا باهمستان حمایت از کودکان حرف بزنیم.
منظور از سلامت باهمستان رفاه همه اعضای آن در باهمستان است. هرچه اعضای یک باهمستان از وضعیت اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، نهادی و ارتباطی بهتری برخوردار باشند، آن باهمستان از سلامت بیشتری برخوردار است.
همکاریهای ائتلافی، نهادهایی هستند که برای بهبود وضعیت باهمستان کار میکنند. آنها افراد را تشویق میکنند تا با همکاری یکدیگر تغییر مثبتی در باهمستان ایجاد کنند. برای مثال، در اقدامی برای بهبود وضعیت آموزش ممکن است کارکنان مدرسه، مربیان، کسبه، جوانان و افراد سالخورده همکاری کنند. زیرا چنین مشارکتهایی افراد را از همه طیفهای مختلف باهمستان گردهم میآورد و تلاش آنها اغلب امکان بیشتری برای موفقیت فراهم میکند.
ظرفیت باهمستان به توانایی اعضای باهمستان برای ایجاد تغییرات تدریجی در مسائل مختلف مربوط میشود. ظرفیت به یکباره به وجود نمیآید، و مانند یادگیری دوچرخهسواری چیزی نیست که وقتی آموختید، از یادتان برود و مانند همان دوچرخهسواری، هرچه بیشتر پا بزنیم بهتر میشویم.
قدرت مشارکتهای جمعی
مشارکتهای جمعی، روش قدرتمندی برای بهبود شرایط باهمستانهای ما هستند. از این رو، در جهت بهبود شرایط، همگی باید برای حل مشکلات با یکدیگر همکاری کنیم.
یکی از دلایل آن این است که مسائل مربوط به افراد محلی، مانند بهداشت کودکان و موفقیت آکادمیک، در قالب دستهبندیهای رایج نمیگنجند. چیزهایی که مسئلهای را احتمالا تبدیل به مشکل میکنند، معمولا بر چیزهای دیگر نیز تاثیر میگذارند. شناسایی آن دسته از مشکلاتمان که به موضوعات و افراد دیگر ارتباط دارند، به ما کمک میکند تا راههای بسیاری را بشناسیم که به واسطه آن با هم پیوند خوردهایم.
چه کسانی باید در این مشارکتها سهیم باشند؟
در هنگام ایجاد این مشارکتهای جمعی چه کسانی باید سهیم باشند؟ مهم است که این همکاری تا حد امکان همهگیر باشد. یعنی افراد مربوط به بخشهای مختلف باهمستان مانند نمایندگان مدارس، کسب و کارها، دولت و نمایندگانی از محله، شهرستان، ایالت یا استان و حتی مناطق وسیعتر یا یک کشور را هم در برگیرد.
اجازه بدهید نگاهی دقیقتر به هر کدام از این بخشها بیاندازیم.
مشارکتهای دولت و باهمستان
روشن است که همکاری باهمستان یا دولت بخش مهمی از این اقدام جمعی خواهد بود – گروهی از افراد که بهطور مستقیم برای تغییر باهمستانهایشان کار میکنند. این گروهها که اغلب سازمانهای مردمنهاد هستند، تقریبا در هر باهمستانی یافت میشوند. برای مثال:
- مشارکت شهروندان در حمایت از کودکان
- همکاری بینبخشی برای پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر
- پیشگیری از اختلالات بلوغ در بین نوجوانان
- توانمندسازی جامعه محلی برای حمایت از کسب و کارهای کوچک
مهم است بدانیم که این سازمانها همچنان که بخشی از یک مشارکت گستردهتر با سازمانهای تامین مالی و پشتیبان هستند، خودشان هم حاصل ترتیبات مشارکتی هستند. دلیل آن این است که مشارکتهای جمعی، سازمانهای مربوط به بخشهای مختلف باهمستان را به هم پیوند میزند. برای مثال، یک مشارکت جمعی برای ارتقای سلامت کودکان ممکن است شامل نمایندگانی از این نهادها باشد:
- رسانهها
- اصناف
- مدارس
- سازمانهای مدنی و شهری
- سازمانهای جوانان
- تشکیلات اداره محل
- سازمانهای بهداشت
- باهمستان مذهبی
- نهادهای مالی
افراد در هر کدام از این حوزهها قادر به ارتقای سلامت کودکان به شیوهای ارزشمند و خاص خود خواهند بود. با همکاری با یکدیگر، مشارکت بسیار قدرتمندی در باهمستان شکل خواهد گرفت.
سازمانهای پشتیبان و میانجی
شریک بعدی در یک مشارکت جمعی گسترده، سازمانهای پشتیبان و میانجی هستند. برخی از سازمانهای محلی، منطقهای و کشوری میتوانند کمکهای فنی را برای مشارکت در باهمستان فراهم کنند. این سازمانهای میانجی میتوانند کمک کنند تا مشارکت در باهمستان براساس «مهارتهای کلیدی» شکل بگیرد که لازمه کار در زمینه مسائل باهمستان است. برای نمونه، یک مرکز تحقیقات دانشگاهی ممکن است مشاورههایی درباره موضوعاتی مانند ارزیابی باهمستان، برنامهریزی استراتژیک، ترویجگری، رشد توان رهبری، و ارزیابی ارائه دهد.
همچنین سازمانهای میانجی میتوانند در ارزیابی نیازهای مشارکتی و حمایت از آنها در این زمینه یاری رسانند. برای مثال، ادارهها و مراکز بهداشت میتوانند از طریق توسعه سیستم دادههای بهداشتی که دادهها را در سطح شهرستان فراهم میکنند (برای مثال، درصد کودکانی که واکسنهای ضروری دریافت نکردهاند)، به گروههای باهمستان کمک کنند. آنها و دیگر سازمانهای حمایتی میتوانند اطلاعات مفیدی را برای تسهیل تصمیمگیری ارائه کنند.
حامیان مالی و نهادهای دولتی
در نهایت، نهادهای دولتی و اعطاءکنندگان کمک مالی نیز اعضای مهمی در مشارکتهای جمعی گسترده هستند. زیرا بنیادها در کنار نهادهای دولتی میتوانند به ایجاد شرایط موفقیت مشارکت در باهمستان کمک کنند. اما آنها چگونه این کار را انجام میدهند؟ مسلما از طریق فراهم کردن منابع مالی لازم که مورد نیاز مشارکتکنندهها و سازمانهای میانجی است. این مشخصترین راهی است که تامینکنندگان مالی از طریق آن به ارائه کمک و همکاری میپردازند. بسیاری از گروهها برای بقا و ماندگاری خودشان تا حد زیادی (اگر نه به طور کامل) متکی به حمایت مالی از طرف اعطاءکنندگان کمک و یا دولت هستند.
با این همه، این کمک مهم تنها یکی از راههایی است که آژانسهای اعطاءکننده و دولتی میتوانند از طریق آن به یک مشارکت جمعی کمک کنند. آنها با روشهای زیر نیز میتوانند از کار باهمستان حمایت کنند:
- تامینکنندگان مالی با اعطای کمک به یک گروه، در واقع احتمال تخصیص کمکهای مالی بیشتر را بالا بردهاند. زیرا با تامین مالی به اعتبار گروه افزدهاند و اکنون گروه میتواند به نهاد بعدی بگوید، «خوب، ما بودجهای از فلان بنیاد دریافت کردهایم، پس معلوم است که شایستگی این را داریم که به ما توجه کنید.»
- اعطاءکنندگان میتوانند از درخواستهای کمک مالی (پروپوزال) به عنوان راهی برای گرد هم آوردن گروههای درخواستدهنده حول یک هدف مشترک استفاده کنند و پیوندهایی بین افراد مختلفی که در یک باهمستان کار میکنند ایجاد کنند .
- و سرانجام، آژانسهای اعطاءکننده کمک و نهادهای دولتی میتوانند در صورت برآورده شدن اهدافشان توسط گروهها، کمکهای بیشتری به آنها اختصاص دهند تا از این طریق نشان دهند که نتایج مهم هستند.
با شناخت همه این طرفها، اجازه بدهید نگاهی بیاندازیم به این که چگونه این ذینفعان میتوانند با هم برای پیشرفت باهمستانهایشان کار کنند.
چگونه باهمستانهای سالمتری بسازیم: مدلی برای ایجاد تغییر مثبت در باهمستان
پنچ بخش کلیدی در این مدل وجود دارد:
١) بافت اجتماعی باهمستان و برنامهریزی
٢) اقدام و مداخله در باهمستان
٣) تغییر مثبت در باهمستان و سیستم
٤) عوامل خطرساز و محافظتکننده و تغییر فراگیر رفتار
٥) بهبود نتایج بلندمدت (اهداف درازمدت)
قبل از این که مشخصا نگاهی به هر کدام از این بخشها داشته باشیم، دو ایده عمومی وجود دارد که در هنگام پرداختن به این مدل باید آنها را به خاطر داشت:
- این مدل انعطافپذیر و برای روابط متقابل طراحی شده است. برای مثال، شناخت بافت اجتماعی باهمستان و برنامهریزی باید به جهتدهی عمل باهمستان بیانجامد که آن نیز به نوبه خود بر تغییر مثبت باهمستان و سیستم تاثیر میگذارد.
- این مدل قرار است چرخهای مداوم باشد. برای مثال، بهبود نتایج بلندمدت، مانند کاهش میزان خشونت، باید به چرخه مجدد برنامهریزی و اقدام برای این مسئله و مسائل دیگر مربوط به اعضای باهمستان منتهی گردد.
آخرش چه میشود؟ آخری ندارد. کار باهمستان هیچ گاه پایان نمییابد. در یک باهمستان سالم، همکاری برای خیر و سعادت باهمستان، بخش مداومی از زندگی همگان است.
با در نظر گرفتن این ایدهها، اکنون به هر کدام از بخشهای این مدل منطقی یا نظریه عمل/اقدام میپردازیم.
گروه کاری برای سلامت و توسعه باهمستان
مدل منطقی: نظریه ما در مورد ایجاد تغییر مثبت در باهمستان
۱. بافت اجتماعی باهمستان و برنامهریزی مشارکتی
نخستین گام، شناخت بافت اجتماعی و زمینهای است که افراد در آن عمل میکنند. از روی این زمینه ما به تجربیات افراد، آرزوهایشان برای زندگی بهتر و انگیزههایشان برای کاری که انجام میدهند، پی میبریم. بافت و زمینه اجتماعی حاصل عوامل بسیاری است از جمله:
- امید و انتظارات افراد – برای مثال، باور به این که بازار خوبی برای محصولاتشان پیدا میشود
- تقاضاهای شغلی و خانوادگی
- مشکلات، بهویژه فقر
- رهبری قوی و عمیق – داشتن تیمی که اعضای آن از فرهنگها و پیشینههای گوناگون میآیند و در کنار هم با بینش، کاردانی و ایستادگی آماده غلبه بر مشکلات هستند
- منابع کافی مالی
- حمایت (یا مقاومت) از جانب باهمستان (یا از جانب مقامات مسئول) زمانی که افراد برای بهبود وضعیت زندگیشان تلاش میکنند
- زمینه گستردهتر سیاسی و اجتماعی
در چارچوب این بافت اجتماعی است که افراد ممکن است با هم برای شناخت مسائلی که برای آنها مهم است، همکاری کنند؛ برای مثال در مسائلی مانند مصرف مواد مخدر، فرصتهای شغلی، مسکن مناسب، یا جلوگیری از جرم و جنایت. پس از این، ممکن است بهداشت یا توسعه باهمستان را با شاخصهای باهمستان، که برای سنجش میزان مشکلات در سطح محلی به کار میرود، مستندسازی کنند. برای مثال، سوابق خشونت در مدرسه یکی از شاخصهای مربوط به خشونت در باهمستان است.
اینها بعدا در طول فعالیت یک گروه در باهمستان میتواند معیار ارزیابی این نکته شود که آیا گروه در حال نزدیک شدن به اهداف خود هست یا نیست. برای نمونه، آنها میتوانند نگاهی به سطح خشونت بیاندازند و ببینند که آیا در طول حیات مشارکت، میزان آن کاهش داشته است یا خیر.
با کسب شناختی از بافت اجتماعی، گروه میتواند به سمت برنامهریزی پیش برود. برنامهریزی جمعی وظیفه مهم و مداوم یک سازمان موفق است. این امر افراد و سازمانهای دارای تجربیات و منابع مالی مختلف را گرد هم میآورد. آنها به اتفاق هم، چشمانداز، ماموریت، اهداف، استراتژیها و گامهای عملی را مشخص میکنند و توسعه میدهند. با این کار، میتوان تغییراتی را در باهمستان به وجود آورد.
۲. اقدام و مداخله در باهمستان
فرآیند برنامهریزی باید زمینهسازی یک اقدام موثر باشد – حرکت کردن و انجام آنچه که تعیین شده است. اگر برنامه تمام و کمال باشد، این بخش در کل باید نسبتا روان پیش برود.
نمیشود گفت هیچ مانعی در طول راه به وجود نمیآید. گاهی اوقات، اقدام با مقاومتهایی خیلی جدی روبهرو میشود. حتی تلاشهای نسبتا بیضرر برای ساماندهی طرح مسکن اقشار کمدرآمد ممکن است با مقاومت مقامات محلی مواجه شود و در نتیجه صدور مجوزهای مورد نیاز ساخت و ساز را به تاخیر بیندازد.
و به همین صورت، تلاشهای مشارکتی در باهمستان برای پول گرفتن از مراکز اجرای قانون و صرف کردن آن برای طرح پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر، ممکن است با مخالفت پلیس و گروههای همسو با آن مواجه شود. برای مثال، پلیس ممکن است از درخواست مشارکت برای دادن اطلاعات سر باز زند و یا بقیه ممکن است به توانایی اعضای مشارکتکننده برای انجام این کار باور نداشته باشند.
چگونه سازمانی فعال در باهمستان بر این مقاومتها و انواع دیگر مخالفتها غلبه میکند؟ پاسخهای بسیاری ممکن است وجود داشته باشد که به کار گروه بیاید. بهترین پاسخ بستگی به شرایط خاصی دارد که در آن هستید.
۳. ایجاد تغییرات مثبت در وضعیت باهمستان و سیستم
هدف طرح اقدام، اجرای تغییرات مثبت در باهمستان و سیستم است. پیادهسازی این تغییرات، گام مهمی به سوی دستیابی به اهداف سازمان شما است.
منظور ما از تغییر باهمستان، ایجاد برنامهای جدید (یا اصلاح برنامه موجود)، ایجاد تغییر در سیاست، یا تنظیم عمل مربوط به ماموریت گروه است.
اجازه بدهید نگاهی به مثالهای زیر بیاندازیم:
- برنامه «ایمن ران»، خدمات حمل و نقل رایگان درونشهری ارائه میدهد تا مردم مجبور نباشند به تنهایی در زمان تاریکی به نواحی نا امن شهر بروند. (یک برنامه جدید)
- تغییر در سیاستهایی مانند تعیین مجازات سنگینتر برای افرادی که مرتکب جرایم مربوط به استفاده از سلاح میشوند (مثالی از تغییر در سیاست)
- اقدامات جدید مربوط به اشتغال که به کارگران امکان میدهد تا در برنامه کاریشان اوقات خاصی را برای گذراندن با بچههایشان بعد از مدرسه داشته باشند (مثالی از تغییر در عمل)
تغییرات سیستم مشابه تغییرات باهمستان هستند، اما در سطحی گستردهتر رخ میدهند. یک کسب و کار ممکن است اقداماتی برای آسایش کودکان در طول عملیاتش در سطح ملی اجرا کند. نمونه دیگر تغییر در سیاست اعطای کمک مالی برای ارائه مشوقهای نقدی به آن دسته از کمکگیرندگانی است که به اهدافشان دست مییابند.
۴. عوامل خطرساز و محافظت کننده و تغییر رفتار گسترده
به عقیده ما، زمانی که این تغییرات مربوط به باهمستان و سیستم رخ میدهد، باید در مجموع محیط را برای رفتار افراد تغییر دهند. گاهی اوقات این نتیجه حاصل افزایش عوامل محافظتکننده و یا کاهش عوامل خطرسازی است که اعضای باهمستان با آن روبهرو هستند.
عوامل خطرساز و محافظت کننده چه هستند؟ جنبههایی از محیط فرد یا ویژگیهای شخصی او هستند که احتمال ایجاد یک مشکل را از طرف او زیاد (عوامل خطرساز) و یا آن را کم (عوامل محافظتکننده) میکنند. عوامل خطرساز و محافظتکننده اغلب به عنوان دو روی یک سکه در نظر گرفته میشوند. برای نمونه، اگر مواد مخدر در باهمستان شما به آسانی در دسترس باشد، در این صورت خود دسترسی آسان یک عامل خطرساز است. اما اگر دسترسی به آنها دشوار باشد، در این صورت نفس در دسترس نبودن، یک عامل محافظتکننده است. تاثیر مورد نظر مربوط به تغییر محیطی، در واقع تغییر رفتار گستردهای است که تعداد زیادی از افراد موجود در باهمستان را دربر میگیرد که درگیر رفتار مربوط به اهداف گروه هستند.
۵. بهبود در نتایج بلندمدت
بهبود در نتایج بلندمدت، مانند کاهش خشونت یا افزایش میزان اشتغال و درآمد خانوارها، جزو اهداف نهایی مشارکت جمعی هستند. به باور ما، شما از طریق کاهش عوامل خطرساز (و افزایش عوامل محافظتکننده) برای مسائل مورد نظرتان بر نتایج نهایی تاثیر میگذارید. این قضیه همواره صحیح است، چه نتیجه نهایی مطلوبتان پایین آوردن میزان حاملگی دختران زیر ۱۸ سال باشد، یا بالا بردن میزان واکسینه کردن بچههای کوچک و یا هر موضوع دیگری.
همانطور که قبلا در این بخش مطرح کردیم، دادههای مربوط به شاخصهای باهمستان میتوانند به شما کمک کنند تا میزان پیشرفتتان را نسبت به اهداف نهایی مشخص کنید. اطلاعات موجود برای سنجش میزان کارایی تلاشهای صورت گرفته در حوزههای مختلف را میتوان در قالب یک «برگه گزارش» سالانه باهمستان سازماندهی کرد. این کار به افراد در سراسر باهمستان امکان میدهد تا بدانند مسائلی مانند اطلاعات مربوط به شاخصهای باهمستان، تغییرات مهم باهمستان و خبرهای مربوط به موفقیت چگونه پیش میرود.
قبل از اینکه ادامه دهیم، بهتر است نگاهی دوباره به کل فرآیند بیاندازیم، باید به یاد داشته باشیم که این فرآیند چرخهای از کنش و واکنش مداوم است.
- بافت اجتماعی باهمستان بر برنامهریزی سازمان اثر میگذارد.
- گروه بر اساس برنامهریزی موجود، اقدام باهمستان را طرح میریزد و مداخلات را اجرا میکند.
- اقدام در باهمستان، تغییرات باهمستان و سیستم را در پی دارد.
- این نوع تغییرات باهمستان و سیستم، در مجموع، باعث کاهش عوامل خطرساز (و افزایش عوامل محافظتکننده) میشوند.
- این تغییر محیطی باید به شیوهای مثبت بر رفتار شمار زیادی از افراد اثر بگذارد.
- این تغییر رفتار گسترده باید بر «صورت نهایی» محاسبات تاثیر بگذارد.
عوامل موثر بر نحوه کار مشارکت در باهمستان
در تمام مراحل مختلف زندگی ما، بعضی چیزها جواب میدهد و بعضی دیگر جواب نمیدهد. چرا این طور است؟ برای لحظهای به یک مدرسه فکر کنید. برای مثال، دانشآموزان همگی در هر مقطع تحصیلی دارای چارچوب کاری و اهداف مشابهی هستند. با وجود این، بعضی از دانشآموزان (و مدارس) موفق میشوند و بقیه ناکام میمانند. دلیل این تفاوت چیست؟
شاید دلیل آن مجموعهای از چیزها باشد – حمایت خانواده، معلم خوب، و لوازم خوب (یا نه چندان خوب) برای استفاده کردن. خیلی ساده میتوان گفت که در درون چارچوبی که تقریبا برای همه دانشآموزان یکسان است، رویدادهای متفاوت اغلب تعیینکننده موفقیت و شکست است.
در چند پاراگراف قبلی، دیدید که ما یک مدل کارآمد را برای ایجاد باهمستانهای سالمتر دارای چه ویژگیهایی میدانیم. اما مثل آن مدرسه، چیزی که خواندید تنها یک چارجوب بود. اینکه چه رویدادهای متفاوتی درون این چارچوب اتفاق میافتد، تعیینکننده موفقیت یا ناکامی یک گروه در باهمستان میشود.
برای ارتقای سلامت و توسعه باهمستان، به هفت ویژگی دست یافتهایم که برای تعیین شکست یا موفقیت تلاشهای باهمستان، بسیار مهم به نظر میرسند. در تحقیق ما، هر کدام از «عوامل» زیر در میزان تغییر باهمستان دخالت داشتهاند. به ترتیب به هر کدام از آنها میپردازیم.
ماموریت برای هدفی معین
داشتن یک نقطه تمرکز روشن، یعنی ماموریتی با هدفی مشخص، یکی از مهمترین عوامل کارا بودن یا نبودن یک گروه در باهمستان است.
بیانیه ماموریت، بیان میکند که سازمان شما قصد انجام چه کاری را دارد و چرا؟ ماموریت، وظیفه ویژه شما را شرح میدهد و مشخص میکند که چه انگیزه ویژهای همه آن افرادی را که در پی ایجاد تغییر هستند، به هم پیوند میدهد.
برای نمونه، ماموریت یک سازمان ممکن است به این صورت باشد: «سازمان ما از طریق تلاشهای گسترده باهمستان در پی کاهش اختلالات بلوغ نوجوان و کاستن فشارهای روانی ناشی از آن در بین دانشآموزان محله مشخصی از شهر است که بر مبنای آن آموزش و حمایت لازم را برای نوجوانها و خانوادههایشان فراهم میکند.
برنامهریزی برای اقدام
همانطور که قبلا در این بخش ذکر کردیم، برنامهریزی برای اقدام به معنی شناسایی تغییراتی ویژه در باهمستان یا سیستمی گستردهتر و اتخاذ گامهای عملی برای اجرای آن است. مشارکت برای بهبود وضعیت باهمستان در مرحله برنامهریزی برای اقدام موارد زیر را مطرح میکنند:
- پیگیری تغییرات باهمستان یا سیستم (برنامههای نو یا تغییریافته، سیاستها، و اقدامات)
- اقداماتی که باعث تغییرات مطلوب باهمستان یا سیستم میشوند.
- چه کسی این اقدامات را انجام میدهد؟
- چه زمانی این اقدامات انجام میشوند؟
- برای انجام این کار چه منابعی لازم است؟
زمانی که مشارکتکنندگان طرح اقدام را تهیه میکنند، همواره در تغییر باهمستانهایشان موفقتر هستند.
تغییرات در رهبری
ورود مدیران کاردان و خلاق و دارای بینش روشن به سازمان، کمک میکند تا تغییرات سریعتر صورت گیرند. چنین مدیرانی، به مشارکت در باهمستان به عنوان راهی برای بسیج کردن باهمستان، کشف و بهرهبرداری از تواناییهای همگان و تجلیل از دستاوردهای اعضا نگاه میکنند. چنین مدیرانی قادرند مشارکتهای جمعی بسیار کارآمدی را رهبری کنند.
البته اشکال این کار در این است که وقتی که چنین مدیرانی سازمان را ترک میکنند، دستاوردهای گروه اغلب آسیب میبیند. یافتن راهی برای هموار کردن این مرحله، عامل مهمی در تضمین ماندگاری و موفقیت گروه محسوب میشود.
منابعی برای بسیجکنندگان باهمستان
نکتهای که خیلی روشن است این است که باهمستان به افرادی نیاز دارد که به عنوان سازماندهنده و بسیجکننده باهمستان عمل کنند و کارها را پیش ببرند. آنها کسانی هستند که اقداماتی را که گروه تصمیم به انجام آن گرفته است، شروع میکنند. گروهها از طریق بهکارگیری بسیجکنندگان باهمستان، همواره باعث ایجاد تغییرات بیشتری میشوند.
مستندسازی و بازخورد
برای اینکه بدانیم آیا تلاشهای یک گروه در باهمستان واقعا باعث ایجاد تغییر میشود یا خیر، مهم است که گروه، تلاشها و نتایج آن را مستندسازی کند. چنین اطلاعاتی درباره دستاوردهای گروه – برای مثال، مقدار یا مدت زمان آن - باید برای بهبود تلاشهای پیش رو مورد استفاده قرار گیرد.
مستندسازی باید برای نتایج میان مدت مانند تغییرات باهمستان و سیستم که قبلا به آن پرداختیم، صورت گیرد. دنبال کردن این تغییرات و نیز «مرحله نهایی» دسترسی به اهداف درازمدت گروهها، میتواند به مشارکتهای جمعی در شناخت، تجلیل و ارتقای تلاشهای همگانی کمک کند.
کمک و همکاری فنی
رهبران خوب برای جذب افراد شایسته و ماهری تلاش میکنند که میتواند تکمیلکننده مهارتهای افراد دیگر در سازمان باشند. اعضای تیم از این طریق رشد میکنند و در کارهایشان زبدهتر میشوند.
کمک بیرونی که ممکن است به صورت کمک فنی باشد، میتواند به معنای تزریق خونی تازه به سازمان باشد. برای مثال، برنامهریزی برای اقدام برای باهمستانی که روی مشکلاتی از قبیل ترویجگری محیطزیست، جلوگیری از کودکآزاری، ارتقای بهداشت روان یا تقریبا همه مسائل دیگر باهمستان کار میکند، مهم خواهد بود.
هدف کمک فنی باید همیشه یکسان باشد: توانمندسازی باهمستان برای توجه و رسیدگی به مسائل مربوط به اعضای آن. وبسایت جعبه ابزار باهمستان نمونهای از چنین کمکی است. جعبه ابزار باهمستان حاوی بیش از ١٠٠ بخش است که میتواند پشتوانه تلاشهای مربوط به کمک فنی باشد.
اهمیت دادن به نتایج
و سرانجام، بنیادهای حمایتکننده مالی و نهادهای دولتی میتوانند به گروههایی که از آنها حمایت مالی دریافت میکنند کمک کنند تا به نتایج دلخواه این نهادها دست پیدا کنند و این کار با روشن شدن هدف و پاداشدهی برای دستیابی به آن ممکن است. برای نمونه، بنیادی در ایالات کانزاس در امریکا اعلام کرد که تداوم حمایت مالی بر اساس شواهدی مبنی بر پیشرفت صورت میگیرد. نتیجه آن، این بود که میزان تغییر باهمستان به طرز چشمگیری افزایش یافت. همین حمایتکننده اکنون از اعطای پاداش مالی جهت ترغیب گروهها به پیشرفت استفاده میکند.
شیوههای احتمالی اعطای پاداش برای کسب نتایج:
- اعطای کمک مالی اضافی به گروههایی که اهداف مهمی را عملی میکنند.
- اعطای سود ناشی از نتایج – به این صورت که، وجوهی را که به خاطر اقدامات پیشگیرانه ذخیره کردهاند، برای سرمایهگذاری مجدد به باهمستانها اعطا میکنند.
ده راهکار برای ارتقای سلامت و توسعه باهمستان
در طول این بخش، درباره سه گروه بحث کردیم که جزو بازیگران مهم در مشارکتهای جمعی هستند:
مقامات محلی، سازمانهای پشتیبان، و حامیان مالی و نهادهای دولتی.
بخش بیشتر تصمیمگیری و کار باید در درون خود باهمستانها صورت گیرد. هر چند، همه این گروهها میتوانند با هم کار کنند و کمک کنند تا شرایطی ایجاد شود که بر مبنای آن احتمال موفقیت تلاشهای باهمستان بیشتر گردد. بر اساس مدلی که در بالا شرح دادیم، ده راهکار ویژه را برای کمک به افرادی پیشنهاد میکنیم که در پی تغییر و بهبود باهمستان خود هستند.
۱. کار با گروههای همکاری محلی، بنیادهای حمایتکننده مالی و نهادهای دولتی باید منجر به ایجاد یک طرح بازاریابی اجتماعی برای ارتقای مشارکت در کار باهمستان شود.
- طرح بازاریابی باید کمک کند تا اعضای باهمستان را متقاعد کنیم که کار کردن با هم برای حل مشکلات عمومی باید تبدیل به بخش مهمی از زندگی روزانهشان شود.
- پیغامها باید حاکی از مخالفت با این نظر باشد که گویی «باهمستان نمیتواند مشکلاتش را حل کند».
- طرح باید بر ترغیب کردن باهمستان به مشارکت تمرکز کند.
- پیغامها برای اعضای مختلف باهمستان باید به شیوههای متفاوت بستهبندی و تحویل شود. برای نمونه، بستهبندی پیامها برای نوجوانان باید به شیوهای متفاوت از بسته افراد بزرگسال انجام شود.
- طرح باید شامل راهی برای اطلاعرسانی درباره چیزهای خوبی باشد که در باهمستان رخ میدهد. خبر موفقیتها و پروفایل افرادی که کار خارقالعادهای انجام دادهاند، باید با اعضای باهمستان به اشتراک گذاشته شود.
- کمپین بازاریابی اجتماعی باید از روشهای گوناگون اطلاعرسانی برای جذب بیشترین شمار افراد بهره بگیرد. برای نمونه، در این زمینه ممکن است از پوسترها، یادداشتهای اینترنتی و نوشتن سرمقاله در روزنامههای محلی استفاده شود.
۲. توسعه مشارکت در جاهایی که افراد میتوانند با هم برای ارتقای باهمستان کار کنند.
- اعطای منابع مالی باید به سمت مشارکتهای گسترده در باهمستان هدایت شود. با داشتن یک مشارکت گسترده، باهمستان از ساختاری برخوردار خواهد بود که قدرت کافی دارد تا از تاثیرگذاری واقعی بر مشکلات گوناگون برخوردار شود.
- مشارکتها باید هم افراد صاحب قدرت و هم افرادی را دربرگیرد که دارای بیشترین تاثیرپذیری از شرایط موجود هستند.
- راههای گوناگون بسیاری باید باز و هموار شود تا افراد به واسطه آنها بتوانند بخشی از فرآیند مشارکت شوند.
- حامیان مالی باید در یک جا سرمایهگذاری کنند و به کارهای بین گروهی میدان دهند. برای نمونه، اغلب اتفاق میافتد که گروهی در باهمستان برای پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر حمایت شود، و گروهی دیگر برای ارتقای آموزش و غیر آن. پیشنهاد ما این است که حامیان مالی با هم برای ارائه کمکهای مالی بیشتر به برنامههای مشارکتی در باهمستان همکاری کنند تا به واسطه آن مشارکتها بتوانند روی بسیاری از این مسائل -که با هم ارتباط متقابل دارند- همزمان کار کنند.
۳. فراهم کردن اطلاعات برای کمک به متمرکز کردن تلاشها روی مسائلی که بیشترین تاثیر را بر سلامت و توسعه باهمستان دارند.
- همکاریهای جمعی باید اهدافشان را بر اساس دو چیز تعریف کنند: درجه اهمیت مشکلات باهمستان، و مسائلی که برای اعضای باهمستان مهم است.
- سازمانهای پشتیبان باید مدل تغییر را - که در این بخش مطرح شد- برای کمک به هدایت کار در باهمستان تدوین کنند.
۴. حمایت از برنامهریزی برای اقدام جهت بهبود باهمستان.
- برنامهریزی باید زود آغاز گردد و هرگز متوقف نشود. بازنگری برنامهریزی سالانه برای اقدام میتواند تلاشهای گروه را احیا کند و با تنظیمات و تغییرات مداوم تکمیل شود.
- زمانی که چیزی جواب میدهد، استفاده از آن باید به صورتی گسترده تبلیغ شود. برای نمونه، برنامه «توی پاکت بفرست» (bag it) که به جوانان امکان میدهد تا برای سفارش وسایل جلوگیری از بارداری تماس بگیرند و آن را در پاکتهایی که محتوا را مشخص نکند دریافت کنند، ممکن است به طرز چشمگیری استفاده از این وسایل را در بین جوانان در معرض خطر در یک باهمستان کوچک افزایش دهد. اگر این مورد جواب داد، این برنامه باید در خبرنامهها و نیز به صورت شفاهی تبلیغ شود، طوری که سازمانهای مشابه نیز بتوانند همین کار را انجام دهند. با وجود این، باید به یاد داشت که چنین برنامههایی اغلب لازم است که با شرایط محلی تطبیق داده شوند.
- تمرکز برنامهریزی برای اقدام باید روی تبدیل محیط به گونهای باشد که رفتارهای مرتبط با ارتقای سلامت و توسعه بیشتر شوند.
- از طریق جمعآوری اطلاعات مربوط به عوامل خطرساز و محافظتکننده، مشارکتکنندگان در تلاشی مشترک میتوانند تلاشهای خود را بر برنامههای جدید، سیاستها یا شیوههایی که باعث تغییرات مثبت در محیط میشوند، بهتر متمرکز کنند.
- برخی از تغییرات باهمستان باید در جهت تلاش برای پوشش کل باهمستان باشد؛ و برخی دیگر باید افرادی را هدف قرار دهد که در معرض خطر بالاتری هستند.
۵. فراهم کردن بستر سرمایهگذاری برای مشارکتهایی که آنقدر بزرگ و مدتدار هستند که منشا تغییر سازنده در باهمستان شوند.
- تامین مالی مشارکتکنندگان در باهمستان برای مدت زمانی مناسب جهت ایجاد تغییر (برای نمونه، به مدت ٥ تا ١٠ سال)
- فراهم کردن منابع و امکانات برای استخدام بسیجکنندگان جهت اقدام به عنوان کاتالیزور در باهمستان.
- بسیاری از تغییرات بزرگتر سیستم که سازمان شما در پی برآورده کردن آن است، در درازمدت اتفاق میافتد. مطمئن شوید که قدر «پیروزیهای کوچک» را میدانید و آن را توسعه میدهید. این کار باعث میشوند تا تلاشهای همگی بهصورت مداوم ارج نهاده شود و روحیه شما را در مسیر دسترسی به اهدافتان، حفظ میکند.
- پایداری مشارکتهای موفق در باهمستان را ترویج کنید. گروههایی که شایستگیشان را ثابت کردهاند باید با تداوم حمایت مالی مورد تقدیر قرار گیرند.
۶. از متدهای متعدد جهت ظرفیتسازی برای انجام کار در باهمستان استفاده کنید.
- فرصتهای زیادی را فراهم کنید برای اینکه افرادی که درگیر کار باهمستان هستند بتوانند با همدیگر آشنا شوند و از یکدیگر بیاموزند.
- از نظام آموزش از راه دور استفاده کنید تا به افراد این فرصت داده شود که از افراد دیگری که کارهایی مشابه با آنها ولی در مکانی متفاوت انجام میدهند، یاد بگیرند.
- از اینترنت برای توزیع اطلاعات مربوط به «چگونه انجام دهیم» در توسعه شایستگیهای پایه در کار باهمستان استفاده کنید.
- میان شرکای جدید کار در باهمستان با آنها که باتجربهترند پیوند برقرار کنید، و نیز مدیران کارآزموده را با نسلهای جدید عرصه مدیریت آشنا کنید.
۷. برای بهبود کار باهمستان، فرآیند تغییر باهمستان و سیستم را مستندسازی کنید.
- مدیران ابتکارات محلی باید با نمایندگان سازمانهای پشتیبان مالی کار کنند تا برای ارائه و استفاده از دادههای مربوط به تغییر در باهمستان و در سیستم، شیوههای مناسب و کارآمد ایجاد کنند.
- از سازمانها و افرادی که باعث ایجاد تغییرات قابل توجهی در باهمستانشان میشوند، تقدیر کنید.
- از دادههای مربوط به تغییر باهمستان و سیستم برای تنظیم و تعدیل طرح اقدام گروه استفاده کنید.
- محققان باید برای شناسایی عوامل موثر احتمالی بر تغییر باهمستان، روندهای تغییر و جهتگیریهای سیستم موجود در باهمستان را مورد بررسی قرار دهند.
- از گزارش سالانه «وضعیت شراکت» برای تشویق اعضای مشارکتکننده در باهمستان به پاسخگویی استفاده کنید.
۸. نشان دهید که نتایج اهمیت دارند.
- نتایج را مشخص کنید و گزارشی در مورد نتایج میانمدت و بلندمدت تهیه کنید – مانند میزان بالای تغییرات مهم باهمستان و سیستم برای رسیدن به اهداف تعیین شده باهمستان.
- تمدید سرمایهگذاریهای باهمستان (برای نمونه، تداوم حمایت مالی) را به ارائه مدارکی مبنی بر پیشرفت از سوی گروه مشروط کنید.
- برای گروه به خاطر پیشرفت کارهایش حمایت مالی اضافی در نظر بگیرید تا دستاوردهای مهم را تشویق کنید.
- سود ناشی از نتایج را به گروه اختصاص دهید تا تراز نهایی بهبود پیدا کند. برای مثال، در صورتی که باهمستانی به واسطه تلاشهای یک ائتلاف محلی، میزان افت تحصیلی دانشآموزان را کاهش داده است، بخشی از پول پسانداز شده از سوی دولت را که از هزینه افت تحصیلی صرفهجویی شده، به آن ائتلاف بدهید.
۹. مشارکتهای جمعی را در جهت افزایش حمایت از افرادی که برای پیشرفت باهمستانهایشان کار میکنند، توسعه دهید.
- مشارکتهای جمعی گسترده را در میان سازمانهای مختلف که نماینده راستین باهمستان هستند، توسعه دهید.
- کارفرمایان سراسر باهمستان ما باید ساختارهایشان را جهت حمایت از مشارکت همگان در حل مشکلات عمومی، اصلاح کنند.
- مشارکت در باهمستان، سازمانهای پشتیبان و میانجی، حامیان مالی و نهادهای دولتی باید همگی به عنوان کاتالیزوری برای تغییر عمل کنند.
آنها میتوانند این کار را به شیوههای زیر انجام دهند:
-
جمع کردن افراد پیرامون دغدغههای مربوط به بهداشت و توسعه
-
ایجاد روابط بین افرادی که میتوانند در بررسی مسائل باهمستان کمک کنند.
-
کمک به کسب منابعی که تعداد کمی از باهمستانها به تنهایی قادر به دسترسی به آن هستند.
۱۰. تحقیقات آتی باید به شناخت و توسعه عوامل موثر بر بهداشت و توسعه باهمستان کمک کند.
- بررسی چگونگی تاثیر کاهش فقر و بهبود آموزش بر شاخصهای بهداشت و توسعه در سطح باهمستان.
- بررسی شرایطی که بر مبنای آن تغییر باهمستان و سیستم، با دستیابی هر چه بیشتر به اهداف درازمدت ارتباط پیدا میکند.
- به افراد اطلاع بدهید که چه کاری جواب میدهد – کارهایی که وعده اقداماتی برای ایجاد باهمستانهای سالمتر به همراه دارد. این کار از طریق مجموعهای از رسانههای مختلف (مانند رسانههای چاپی و پخش صوتی - تصویری، انجمنهای حرفهای و اینترنت) انجامپذیر است.
خلاصه
یک باهمستان سالم، شکلی از دموکرسی زنده است: افراد باهم کار میکنند تا نشان دهند که چه چیزی برایشان مهم است. ما به عنوان شهروند وظیفه داریم تا شرایط پایهای را شکل دهیم که بر زندگی ما با دیگران در زمینه تحول باهمستانها تاثیر میگذارد؛ ما با ارزشها و اصولی هدایت میشویم که ما را در هدفی مشترک به هم پیوند میدهد.
ایجاد باهمستانهای سالمتر، بافتهای محلی و جهانی، و خاص و عمومی را به هم میآمیزد. چنین تلاشهایی ریشه در تلاشهای محلی دارند: در درون خانواده، محله، و باهمستانهای مشابه دیگر. هر چند، برای این که این تلاشها موثر واقع شوند، ما باید گروهای مختلفی از افراد و سازمانها را نیز گرد هم آوریم تا با فراهم کردن شرایطی وسیعتر بر کار محلی تاثیر بگذارند. این کار مستلزم شهامت، تردید و ایمان است: شهامت برای اعتماد به آن چیزهایی که خارج از تجربه آنی ما هستند، تردید برای به پرسش گرفتن مسائل، و ایمان برای باور به این که با هم میتوانیم باهمستانی سالمتر داشته باشیم.