همکاری چندبخشی چیست؟
در همکاریهای چندبخشی، دولت، سازمانهای مردمنهاد، سازمانهای خصوصی و دولتی، گروههای باهمستانی، و حتی افرادی از باهمستانهای مختلف به صورت فردی یا گروهی، دور هم جمع میشوند تا مشکلی که تمام باهمستان را تحتتاثیر قرار داده حل کنند.
در واقع همکاری چندبخشی روشی برای حل مشکلات سیستماتیک است.
مشکلات سیستماتیک چه مشکلاتی هستند؟ این مشکلات به جای اینکه یک ناحیه یا مورد مشخص را درگیر کنند، معمولا کل سیستم باهمستان را درگیر میکنند. مشکلاتی نظیر ناکارآمدی سامانههای آموزشی و بهداشتی، مشکلات اقتصادی و فقر و مشکلات زیستمحیطی در زمره مشکلات سیستمی هستند. زمانی که میخواهید مشکلات سیستمی را حل کنید، نمیتوانید فقط روی یک بخش تمرکز کنید. مثلا یک درخت را در نظر بگیرید که بیمار شده. شما نمیتوانید صرفا یک برگ از آن درخت را معالجه کنید، بلکه باید تمام درخت را معالجه کنید.
همکاریهای چندبخشی به این دلیل میتواند به حل مشکلات سیستمی کمک کنند که در این همکاریها از منابع تمامی بخشهای درگیر نظیر دولتی، خصوصی و مردمنهاد، استفاده میشود. این همکاریها میتوانند به جای بهکار گرفتن قدرت یک نهاد یا سازمان، از قدرت نهادها، سازمانها و گروههای متنوعی به صورت همزمان استفاده کنند.
چه چیزی همکاریهای چندبخشی را از سایر مدلهای همکاری متمایز میکند؟
- این دست همکاریها بیشتر بر پایه همیاری استوارند تا رقابت. سازمانها به جای رقابت با یکدیگر، کنار هم ایستاده و تلاش میکنند تا مشکل را حل کنند.
- همکاریهای چندبخشی تقویت کننده اصول دموکراسی هستند چرا که تصمیمگیری را به شهروندان میسپارند. مشکلات حل نمیشوند مگر اینکه کسانی که بیشترین آسیب را از مشکلات میبینند هم در فرآیند تصمیمگیری دخیل باشند.
- همکاریهای چند بخشی آشفتگی به همراه دارند. از آنجایی که افراد و گروههای زیادی در این شکل از همکاری دخیل هستند، همه چیز همواره مطابق برنامه پیش نمیرود و آشفتگی بخش جداییناپذیر این نوع همکاریها است.
- همکاریهای چندبخشی، سرمایهگذاریهای بلندمدتی هستند که اگرچه زمان و منابع زیادی را میطلبند اما پاداش خوبی هم نصیبمان میکنند. اگر راه دیگری برای به ثمر رسیدن اهدافتان وجود دارد، سعی کنید آنها را امتحان کنید، چرا که همکاریهای چندبخشی نیاز به صبوری زیادی دارند.
آیا باهمستان شما آمادگی یک همکاری چندبخشی را دارد؟
پیش از قدم برداشتن در راه چنین همکاریای، مهم است که مطمئن شوید که راهحل مشکلاتتان چنین همکاری و ارتباطی است. برای همین، پیش از شروع، خوب است این سوالها را از خودتان بپرسید:
- آیا نیاز به ارتباط چندبخشی برایمان واضح و روشن شده؟
- آیا گروهها و بخشهایی که قرار است با هم همکاری کنند، اطمینان لازم را به هم دارند؟
- آیا همه بر سر این که مشکل دقیقا چیست، توافق دارند یا لازم است که ابتدا مشکل را تعریف کنیم و بر سر آن به توافق برسیم؟
نخستین قدمهایی که باید برای ارتباط چندبخشی برداریم چه هستند؟
معمولا وقتی افراد میخواهند یک ارتباط چندبخشی را آغاز کنند، فکر میکنند که میشود سریعا آستینها را بالا زد و کار را شروع کرد. اما اینطور نیست. برای شروع باید این نکات در نظر داشت:
آموزش مدیران هر بخش که توانایی فکری، مسئولیتپذیری و احترام لازم برای مدیریت این همکاری را دارند.
مدیریت چندبخشی به مدیران توانمند، کاربلد و مسئولیتپذیری که توانایی مدیریت مشکلات را دارند، نیاز دارد. بدون چنین مدیران ماهر و کارکشتهای، ارتباط چندبخشی پیش نخواهد رفت.
شناسایی تسهیلگران خبره که توانایی گردهم آوردن گروههای مختلف را دارند.
این نوع همکاری نیاز به گردهم آمدن گروهها و بخشهای مختلف دارد. در نتیجه به تسهیلگری نیاز داریم که اقتدار، خوشنامی و تاثیرگذاری لازم را برای چنین همکاری داشته باشد و همچنین معتمد همه گروهها باشد.
جمعآوری اطلاعات لازمی که ما را در شناسایی و فهم مشکل کمک میکند.
برای گرفتن تصمیم صحیح، نیاز به اطلاعات دقیق و درست داریم. این اطلاعات به ما کمک میکند که مشکل را بشناسیم و بتوانیم برای حل آن تصمیم درستی بگیریم و بخشها و گروههای ذینفع را برای حل آن بسیج کنیم.
ارتقا توانمندسازی باهمستان.
همکاری چندبخشی پتانسیل بالایی برای بهبود دموکراسی دارد چرا که نه تنها شرایط باهمستان را برای اعضایش بهبود میبخشد، بلکه سبب توانمند شدن باهمستان نیز میشود.
چگونه یک همکاری چند بخشی ساخته میشود و ادامه پیدا میکند؟
زمانی که گروهها و بخشها را دور هم جمع کردید و قدمهای ابتدایی را برداشتید، چگونه کار را ادامه میدهید؟ اینجا شما را با قدمهایی که برای ساختن و ادامه دادن این همکاری باید بردارید، آشنا میکنیم.
شناسایی ذینفعان
گروههایی که به هر نحوی یا بر مشکل اثر میگذارند یا مشکل آنها را تحتتاثیر قرار میدهد را شناسایی کنید. بعد از آن باید مطمئن شوید که این گروهها یا مستقیم و یا غیرمستقیم و از طریق نمایندگانشان، بخشی از روند همکاریاند.
مسئولیتپذیری در همکاری
بودن در این همکاری، وقت گذاشتن و هزینه مادی و معنوی کردن برای آن را جدی گرفته و آن را مسئولیت خود بدانید.
تعیین رویه و قاعدهای برای عملکرد
پیش از شروع رویه و همکاری، حتما لازم است که رویهها و قواعد عملکرد را تعیین کرده و در دسترس تمام بخشها و گروههای درگیر در این همکاری بگذارید. تهیه و تدوین این قواعد، نه تنها اعتماد میان طرفین را افزایش میدهد، بلکه خطاها، اشتباهات و کجفهمیها را نیز کاهش میدهد.
آموزش مهارتهای فرآیند به مشارکتکنندگان احتمالی
مهارتهای فرآیند، به مهارتهایی گفته میشود که به افراد کمک میکند یک همکاری سازنده داشته باشند. مثلا افراد باید بیاموزند که چگونه با احترام و آرامش به نظرات دیگران گوش کنند، و چهطور کار گروهی سازنده داشته باشند. اینها مهارتهای به نظر سادهای هستند که بسیاری از ما یادشان نگرفتهایم. باید یاد بگیریم که چطور به تنوعهای قومی، نژادی، جنسیتی و فرهنگی افراد درگیر در گروه احترام بگذاریم و از آنها برای رشد و بالیدن همکاری استفاده کنیم.
شناسایی مشکلات
اگر به افراد فرصت بدهیم که درباره خودشان و ارزشهایشان صحبت کنند، آنها این فرصت را نیز خواهند یافت که بتوانند مشکلاتی که با آن درگیر هستند را شناسایی کنند. از خلال همین گفتگوها است که میتوان مشکلات اصلی باهمستانها و به تبع آن جوامع را شناسایی کرد و برای رفع آنها کوشید.
تصریح چشمانداز و تدوین بیانیه هدف
صحبت کردن از خود و ارزشها و پس از آن شناسایی مشکلات، بستری برای روشن کردن چشمانداز و تدوین بیانیه هدف به ما میدهد.
ارتباط دائم با اعضای باهمستان
در طول همکاری چندبخشی، افراد و نمایندگان درگیر، باید دائم به سراغ باهمستان بروند و از آنها بازخود و راهنمایی بگیرند. فرآیند همکاری باید باز و شفاف باشد و اعضای باهمستان باید بدانند که آنها بخش مهمی از این همکاری هستند.
حل مشکلات به شیوههای خلاقانه
زمانی که گروهها و کمیتهها تشکیل شدند، اعتمادسازی انجام شد، چشمانداز و بیانیه هدف تدوین شدند و نظرات باهمستان جمعآوری و مشکل شناسایی شد، وقت آن است که آستین بالا زده و به دنبال راهحلش بگردیم. برای حل مشکل، خوب است که در پی راهحلهای خلاقانه باشیم. تکنیکهای زیادی مانند طوفان فکری، نوشتن ایدهها و بحثهای متمرکز، برخی از این تکنیکهای حل مشکل هستند که میتوانید از آنها استفاده کنید.
تعیین اهداف، مقاصد، و برنامه عملیاتی
یک همکاری چندبخشی زمانی موفق خواهد بود که نتایجش ملموس، مشخص و قابل اندازهگیری باشد. در زمان طراحی برنامه عملیاتی، قدمهایتان را کوچک و مشخص طراحی کنید. در روند پروژه، رسیدن به نتایج کوچک، ملموس و امیدبخش در کوتاهمدت، بسیار مهم و حیاتی است.
پیادهسازی برنامه عملیاتی
حالا همه کارها انجام شده و وقت آن است که برنامه عملیاتی خود را اجرا کنید.
ارزیابی نتایج
در روند همکاری، نظارت و ارزیابی نتایج و دستآوردها، بخش مهمی از انجام کار است. نظارت به ما کمک میکند تا مطمئن شویم که همه چیز طبق برنامه عملیاتی پیش میرود وارزیابی به ما کمک میکند تا بفهمیم آیا به نتایج مورد نظرمان رسیدهایم یا خیر.
بزرگداشت موفقیتهای کوچک و بزرگ
در طول مسیر حتما موفقیتهای کوچک و بزرگتان را گرامی بدارید. گرامیداشت موفقیتها کمک میکند که طرفهای درگیر با شور و شوق کار را ادامه بدهند، چرا که میفهمند تلاشهایشان دیده شده و مورد احترام قرار گرفته است.
ادامه همکاریهای باهمستانی
همکاری که به پایان رسید و نتیجه که حاصل شد، از این فرصت بهره برده و قدر سرمایههای مادی و معنوی که در طول همکاری ساختهاید را بدانید. آنها را رها نکنید، روی این سرمایهها، پروژهها و همکاریهای آینده را بسازید و رابطه خود را با باهمستان، گروهها و بخشهای درگیر قطع نکنید.