آیا میدانستید که در آمریکا بیش از پانصدهزار گروه پشتیبانی وجود دارد؟ از آنجا که گروههای پشتیبانی در یاریرسانی به افرادی که با دغدغههای گوناگون دستوپنجه نرم میکنند ارزان و موثر هستند، استفاده از آنها برای پاسخگویی به نیازهای افرادی که دچار مشکلات هستند، رایج شده است.
گروههای پشتیبانی را در شهرهای بزرگ، کوچک و حتی در مناطق روستایی میتوان یافت که در عرصههای مختلف، از مصرف موادمخدر و اعتیاد به قمار گرفته تا خشونت خانگی و مسائل جنسیتی به مردم کمک میکنند.
اگر کار گروه یا تشکیلات شما خدمترسانی به مردمی است که ممکن است برای آنها صحبت کردن با افرادی با تجربههای مشابه خودشان برایشان سودمند است، شاید بد نباشد که ایجاد یک گروه پشتیبانی را در دستورکار خود قرار دهید و این مورد را به فهرست خدمات خود بیفزایید.
گروههای پشتیبانی همتایان چه گروههایی هستند؟
گروههای پشتیبانی که گاه گروههای خودیاری هم خوانده میشوند به کسانی گفته میشود که گردهم میآیند تا با هم گره از مشکلات مشترکشان بگشایند و تجربههایی را که در پیوند با مشکلی خاص، یا در شرایط و بحرانهای شخصی نظیر بیماری، اندوختهاند، با یکدیگر در میان گذارند. در گروههای پشتیبانی افراد فرصت دارند تا با کسانی که در شرایط خودشان هستند گفتوگو کنند – کسانی که به خوبی درک میکنند بر همگنانشان چه میگذرد و میتوانند نظرات و توصیههای کارآمدی را در اختیار یکدیگر بگذارند که فقط در پی تجربهای دستاول به دست میآید.
بعضی از ویژگیهای رایج گروههای پشتیبانی اینهاست:
- این گروهها از افرادی همتا تشکیل میشود – یعنی کسانی که همگی تحتتاثیر موضوعی خاص، یا نوعی بیماری یا شرایطی ویژه قرار گرفتهاند.
- این گروهها معمولا یک رهبر یا هماهنگکننده حرفهای یا داوطلب در بحثهای خود دارند.
- حجم گروهها معمولا کوچک است تا برای افراد فرصت بیشتری برای گفتوگو فراهم باشد.
- حضور در این گروهها اختیاری است. (هرچند گاهی کارفرمایان یا دستگاه قضایی ممکن است از افراد بخواهند که در این گروهها شرکت کنند، به ویژه در مواردی که افراد مجرمانه یا تخریبگرانه رفتار کرده باشند.)
چه نیازی هست که یک گروه پشتیبانی همتایان به وجود آوریم؟
وجود گروههای پشتیبانی همتایان فواید بسیار دارد:
- وقتی کسی فرد یا افراد دیگری را که وضعیت او هستند و با همان مشکلات دستوپنجه نرم میکنند، نشناسد، ممکن است خود را تنها یا طردشده ببیند. گروههای پشتیبانی به افرادی که مشکلی دارند یا به بیماری مبتلا هستند کمک میکنند که کمتر احساس تنهایی کنند و بدانند که افرادی هستند که وضعیت آنها برایشان قابل درک است.
- مدیریت گروههای پشتیبانی هزینه چندانی ندارد – بیشترین خرجی که باید بکنید شاید محدود باشد به هزینه تبلیغات برای گروه و خرید نوشابه یا خوراکی سبک برای جلسههای گروه. یک خرج دیگر شاید هزینه مکان برگزاری دیدارها باشد؛ اما معمولا میتوان برای این مورد از اهداکنندگان درخواست یاری کرد تا مکانی را در اختیارتان بگذارند.
- گروههای پشتیبانی افراد را توانمند میکنند تا برای حل مشکلات خود تلاش کنند.
- اعضای گروه میتوانند اطلاعات خود را با هم در میان بگذارند و با خبررسانی، دانستههای یکدیگر را در زمینهای که به آن علاقه مشترک دارند یا برایشان مهم است به روز کنند.
- در جمعی که اعضایش مشکلات مشابهی را تجربه میکنند یک شناخت عاطفی بیمانند از شرایط همدیگر وجود دارد که با پشتیبانی از جانب افراد متخصص فرق دارد و از نوعی دیگر است.
- اعضای گروه میتوانند برای یکدیگر الگو باشند. دیدن افراد دیگری که با همان شرایط ناگوار دستوپنجه نرم میکنند اما تسلیم نمیشوند و پیش میروند، انگیزهبخش و شوقآفرین است.
- گروه پشتیبانی برای کسانی که نیاز دارند از مسائل، مشکلات و اندیشههای بسیار شخصی و خصوصی خود حرف بزنند، فضایی امن محسوب میشود.
- برخی افراد شاید از حرف زدن با مشاور یا پزشک واهمه داشته باشند، زیرا در چنین مناسباتی پزشک یا مشاور در جایگاهی برتر قرار دارد. اما در یک گروه پشتیبانی اعضا برابرند. همین باعث میشود که فرد راحتتر از مشکلات خود صحبت کند.
- گفتوگو با دیگران در گروههای پشتیبانی از اضطراب افراد میکاهد، بر عزت نفسشان میافزاید و باعث میشود دیگر اعضا نیز در کل احساس سعادت کنند.
خدمات گروههای پشتیبانی همتایان برای چه کسانی میتواند باشد؟
تقریبا برای همه! در هر زمان، بیش از ۶.۲۵ میلیون آمریکایی از گروههای خودیاری استفاده میکنند و نزدیک به ۱۵میلیون نفر نیز در مقطعی از زندگیاشان در این گروهها شرکت کردهاند. از گروههای پشتیبانی برای پرداختن به دهها مشکل و دغدغه استفاده میشود، از جمله برای:
- ناخوشیها، آسیبهای جسمی یا بیماریهای مزمن.
- اختلالهای تغذیهای
- پرسشهای مربوط به هویت جنسی
- ناتوانیهای جسمی
- عادتهای بد یا ناسالم
- مشکلات عاطفی
- انواع اعتیاد
- اندوه از دست دادن نزدیکان
- پرورش فرزند
گذشته از خدمترسانی مستقیم به کسانی که دچار مشکل یا بیماری هستند، گروههای پشتیبانی غالبا پذیرای اعضای خانواده یا دوستان این افراد نیز هستند. همچنین، گروههای پشتیبانی مستقل پرشماری نیز فقط برای خانواده یا دوستان این افراد وجود دارند. نمونهای از این دست گروه الانون (Al-Anon) است که خانوادهها و دوستان معتادان به الکل را حمایت میکند.
چگونه یک گروه پشتیبانی همتایان به وجود آوریم؟
ابتدا دریابید که به دنبال چه هستید.
مشخص کنید که هدف گروهتان چه خواهد بود و میخواهید به چه کسی یاری برسانید. شاید بهتر باشد که برای گروه پشتیبانی خود بیانیههای چشمانداز و ماموریت بنویسید.
ببینید که آیا گروههایی در سطح کشور، ناحیه یا محله وجود دارند که گروه شما بتواند با آنها همکاری کند.
سازمانهای بزرگ اغلب میتوانند منابع و امکاناتی را برای تشکیل یک گروه پشتیبانی جدید فراهم سازند. همکاری با یک سازمان بزرگتر این امتیاز را دارد که شما را از به قول معروف «اختراع دوباره چرخ» و تصمیمگیری در مورد چندوچون فعالیت گروه بینیاز میکند، زیرا میتوانید از الگویی درست و آزموده شده بهره بگیرید.
بگذارید با استفاده از نمونهای فرضی، ببینیم که یک نفر چگونه میتواند با کمک سازمانی بزرگتر یک گروه پشتیبانی درست کند.
گروه پشتیبانی یوشیکو
چندی پیش پزشکان پی بردند که خواهر یوشیکو به دشپروردگی ماهیچهای یا دیستروفی دچار شده است. یوشیکو که از این خبر ناامید شده بود و خود را تنها میدید، به فکر افتاد برای مبتلایان به این بیماری و خانوادههای آنها یک گروه پشتیبانی تشکیل دهد. پس از مطالعه دقیق بخش مربوط به این بیماری در کتابچه راهنمای خدمات بهداشت و درمان باهمستان، یوشیکو درصدد برآمد که ببیند آیا انجمن دشپروردگی ماهیچهای که یک نهاد ملی است، حامی یک گروه پشتیبان در شهر او هست یا نه.
پس از مراجعه به تارنمای انجمن پی برد که آنها از یک گروه در شهری نزدیک به محلسکونت یوشیکو حمایت میکنند، اما در شهر خود او یک گروه پشتیبان برای این بیماران وجود ندارد. یوشیکو با دفتر اصلی این نهاد تماس گرفت و پس از آن که فهمید آنها میتوانند به شکلهای گوناگون کمک کنند تا او گروه تازهای تشکیل دهد، تصمیم گرفت به جای ایجاد یک گروه مستقل پشتیبانی، یک گروه پشتیبانی وابسته به انجمن دشپروردگی ماهیچهای در شهر خود تشکیل دهد.
تصمیم بگیرید که آیا گروه شما باز باشد یا بسته
منظور از گروههای پشتیبانی باز گروههایی است که در هر زمان از پیوستن اعضای جدید استقبال میکنند.
در گروههای بسته، افراد جدید فقط مجازند که در مواقعی خاص (مثلا در سه هفته نخست) و یا تحت شرایطی خاص (مثلا به گروههای اختصاصی زنان) به گروه بپیوندند. بعضی سازمانها دو نوع جلسه برگزار میکنند: جلسههای باز که هر کس میتواند در آنها شرکت کند، و جلسههای بسته که ویژه کسانی است که دوره را میگذرانند.
با این همه، برای بیشتر گروههای پشتیبانی، برگزاری جلسههای باز از همه مناسبتر است.
زمان و مکانی را برای دیدارهای گروه تعیین کنید
ببینید چه زمانی برای بیشتر اعضای گروه مناسبتر است: مثلا بعدازظهر روزهای هفته برای کسانی که در طول روز کار میکنند مناسب نیست. معمولا عصر روزهای تعطیل برای بیشتر افراد زمان مناسبی است.
انتخاب مکان مناسب بیش از آنچه فکر میکنید دشوار است. اگر با سازمان یا مجموعهای همکاری میکنید که محلی برای برگزاری جلسات دارد، شاید ترجیح بدهید که گروه پشتیبانی شما دیدارهای خود را در همان محل برگزار کند، اما فرض را بر این نگذارید که آنجا بهترین مکان ممکن است. چرا که ممکن است مدرسه، کلیسا، رستوران یا مکانهای عمومی دیگری بیابید که با نیازها و ملاحظات شما به مراتب سازگارتر باشند. اعضای گروه، البته بسته به این که گروه از چه نوع باشد، ممکن است در مورد حضور خود در دیدارها محتاط باشند و چنانچه دیدارها در مکانهایی پررفتوآمد برگزار شوند، ممکن است ترجیح بدهند که از حضور در جلسات چشم بپوشند تا دیده نشوند.
نخست و مهمتر از همه این است که مکان دیدارها جایی باشد که همه اعضای گروه پشتیبانی به آسانی به آن دسترسی داشته باشند. آیا نشانی ساختمان سرراست است و میتوان به راحتی آن را پیدا کرد؟ آیا امکانات لازم را برای کسانی که از ویلچر یا عصا استفاده میکنند، دارد؟ آیا پارکینگی با گنجایش کافی در نزدیکی ساختمان هست؟
محل دیدارهای گروه باید جایی باشد که وقتی افراد میخواهند از مشکلات خود سخن بگویند و یکدیگر را راهنمایی کنند، در آن احساس راحتی و امنیت کنند.
محلی که انتخاب میکنید ضمن آن که باید برای اعضای گروه دسترسپذیر و راحت باشد، باید برای نوع گروهی هم که دارید مناسب باشد. برای مثال، ممکن است برگزاری جلسه در خانه یکی از اعضا راحت باشد اما این نوع دیدارها وقتی به خوبی برای تازهواردان دسترسپذیر خواهند بود که در مکانهای عمومی برگزار شود؛ بنابراین برگزاری دیدارهای گروهی در خانه اعضا شاید فقط برای گروههای بسته مناسب باشد.
وقتی سرانجام مکانی را انتخاب کردید، به امور ضروری دیگری چون رزرو کردن آن محل رسیدگی کنید، و بعد آمادهاید که به مراحل بعدی کار بپردازید!
یک هماهنگکننده یا رهبر گروه انتخاب کنید
انتخاب فردی شایسته برای رهبری گروه پشتیبانی مهمترین بخش کار است. کار رهبر یا هماهنگکننده این است که هر جلسه را افتتاح و ختم کند، فضای مناسب جلسه را تعیین کند، به اعضا کمک کند که بیاموزند چگونه به سخن یکدیگر گوش بدهند و به همدیگر کمک کنند و چگونه با مشکلاتی که در طول جلسه پدیدار میشود کنار آیند. یک هماهنگکننده دلخواه دارای این ویژگیهاست:
- با تغییرپذیری ساعات کار مشکل نداشته باشد: چنین فردی باید برای اجرای وظایفش وقت کافی داشته باشد و در هر جلسه حضور داشته باشد.
- پرانرژی باشد: هماهنگکننده باید به زندگی نگاهی مثبت داشته باشد و در کل، سالم و سرحال باشد و بتواند در صورت نیاز ساعات طولانیتر از معمول کار کند.
- توانا باشد: بهتر آن است که تجربه این کار را داشته باشد و با گروههای دیگری کار کرده باشد. چنین فردی باید مسئولیتپذیر، خوشصحبت، منصف و منظم باشد و بتواند با دیگران به خوبی کار کند.
- به امکانات دسترسی داشته باشد: هماهنگکننده شما باید به امکاناتی که برای گرداندن گروه لازم است (از جمله تلفن، اتومبیل و از این قبیل) دسترسی داشته باشد و افرادی قابلاعتماد را در کنار خود داشته باشد تا در صورت نیاز از آنها کمک بگیرد.
- علاقه به کار: هماهنگکننده باید به موضوع مورد بحث گروه علاقهمند، و یا دستکم دلسوز دیگران باشد و انگیزه کافی بر یاری رساندن به دیگران را داشته باشد. بهتر است هماهنگکننده به گروه و یا به موضوع مورد توجه اعضا دلبستگی داشته باشد. مثلا، اگر گروه پشتیبانی شما گروهی است ویژه کسانی که از سرطان پستان جان به در بردهاند، شاید یک هماهنگکننده خوب برای آنها کسی باشد که خود با این بیماری مبارزه کرده، یا به کسی که چنین تجربهای داشته، نزدیک بوده و یا دستکم تجربهای مشابه با بیماریهای سخت دیگر داشته است. این به آن معنا نیست که کسانی که تجربه شخصی در این زمینه نداشتهاند نمیتوانند هماهنگکنندگان خوبی باشند. میتوانید این مسئولیت را به کسی بسپارید که کارهای داوطلبانه بسیاری انجام داده و یا به همدردی با دیگران و ارائه مشاوره به آنها علاقه دارد، مثلا یک دانشجوی رشته مددکاری اجتماعی یا روانشناسی مشاوره.
تصمیمگیری برای ریزهکاریهای باقیمانده
به گام اول پروژه برگردید و ببینید که میخواهید این گروه چگونه باشد. این کار شاید به شما کمک کند که راجع به دیگر مسائل ریز باقیمانده تصمیمگیری کنید، از جمله:
- هر چند وقت یک بار دیدارها برگزار شود؟
- طول هر جلسه چقدر باشد؟
- آیا با خوراکی و نوشابه از شرکتکنندگان پذیرایی شود؟
برای گروه پشتیبانی خود عضو جمع کنید
پیش از آغاز فرآیند جذب اعضا، ببینید که میخواهید گروهتان چقدر بزرگ باشد. معمولا بهتر است گروه آن قدر بزرگ باشد که حتی در صورت غیبت چند عضو بتوان جلسه را به خوبی برگزار کرد؛ در عین حال گروه باید آن قدر کوچک و خودمانی باشد که افراد در آن احساس راحتی کنند. معمولا بین پنج تا پانزده نفر مناسب است و اگر شمار اعضا از این بیشتر باشد ممکن است که مدیریت جلسه دشوار شود و یا حالت فضای خودمانی و صمیمی آن از میان برود.
به شیوههای گوناگون میتوانید دیگران را از گروه خود باخبر کنید. موفقترین گروهها معمولا از ترکیبی از چند روش زیر و یا از همه آنها استفاده میکنند.
از سازوکارهای ارتباطی استفاده کنید
- با گروههای دیگر و افراد حرفهای در ناحیه خود ارتباط برقرار کنید.
- اگر شهر یا شهرستان شما یک مرکز اطلاعات محلی و خطوط تلفن وجود دارد، حتما اطلاعات تماس با گروه پشتیبانی خود را در اختیار آنها قرار دهید.
- اگر کار گروه پشتیبانی در پیوند با بهداشت و تندرستی است حتما اطلاعات مربوط به آن را در اختیار رسانههای اجتماعی بیمارستان محله و مراکز آموزش پزشکی قرار دهید.
- تحقیق کنید و ببینید که کدام سازمان یا اداره کتابچههای راهنمای خدمات محلی و اجتماعی را منتشر میکند و بعد از آنها بخواهید که نام و مشخصات گروه شما را هم در چاپ بعدی کتابچه راهنما بگنجانند.
رسانهها را به کار بگیرید
از دعوت شخصی و تبلیغ شفاهی استفاده کنید
- این غیررسمیترین روش برای به کارگیری مردم برای گروههای پشتیبانی است، اما موثرترین روش نیز هست. «زنجیره انسانی» زمانی شکل میگیرد که یک فرد به فرد دیگری درباره گروه شما اطلاعرسانی کند و بعد آن فرد به فرد دیگری بگوید و این روال ادامه یابد. به هر کس که میتوانید در زمینه گروه خود اطلاع بدهد، و از آنها بخواهید که به دیگران بگویند. وقتی دیدارهای گروه آغاز میشود، اعضا را تشویق کنید که دیگران را از وجود گروه پشتیبانی آگاه کنند.
وقتی به تعداد کافی عضو پیدا کردید، با آنها تماس بگیرید و تاریخ و زمان اولین جلسه را به آنها اطلاع دهید. این کار را چند هفته پیش از برپایی اولین جلسه انجام دهید تا افراد بتوانند برای حضور در آن برنامهریزی کنند و چند روز پیش از اولین دیدار گروه، با فرستادن کارت یا تماس تلفنی زمان برگزاری جلسه را یادآوری کنید.
هماهنگی لازم برای یک گروه پشتیبانی همتایان را چگونه انجام میدهید
برای تدارک اولین جلسه گروه پشتیبانی تلاش فراوانی به کار بردهاید و حالا آن روز فرارسیده است. اگر شما هماهنگکننده گروه هستید، به این چند نکته مفید برای اداره جلسات توجه کنید:
- خود را برای جلسه آماده کنید
- اتاق را برای جلسه آماده کنید
- جلسه را آغاز کنید
- جلسه را سروقت، یا دستکم حولوحوش پنج دقیقه مانده به زمان تعیین شده، شروع کنید. اگر همواره جلسه را با تاخیر شروع میکنید تا فردی که هر بار ۱۵ دقیقه دیر میکند، خود را برساند بدانید که ممکن است این کار شما باعث دلسردی کسانی بشود که به خود زحمت میدهند سروقت به جلسه بیایند.
- معرفی اولیه را انجام بدهید
- خود را به اختصار معرفی کنید؛ اگر درباره موضوع موردبحث گروه تجربه دارید، حتما به آن اشاره کنید. هر نکتهای را که باید بگویید بیان کنید و از گروه بپرسید که آیا نکته ناگفته دیگری دارند که بر سخنان شما بیفزایند.
آغاز یک جلسه گروه پشتیبانی
در اولین جلسه گروه پشتیبانی مبتلایان به دشپروردگی ماهیچه، یوشیکو که این گروه را تشکیل داده، با تعجبی خوشایند دید که ۱۵ تن شرکت کردهاند. او جلسه را با معرفی خود آغاز کرد: «سلام به همه حاضران. نام من یوشیکوست و خواهری به نام میهو دارم که بیشتر از یک سال است به این بیماری دچار بوده است. خوشحالم که امشب شمار فراوانی در این جلسه حاضر هستند.»
فقط یک مورد بود که یوشیکو میخواست به اطلاع حاضران برساند: «راستی، شنبه آینده از ظهر تا چهار بعدازظهر در کلیسای باپتیست اول، با برپایی خودروشویی برای شعبه محلی انجمن دشپروردگی ماهیچه کمک مالی جمعآوری میشود. لطفا به هر تعداد افراد که میتوانید اطلاع بدهید.»
اگر این گروه جدید است یا اعضای جدیدی دارد که برای نخستین بار در جلسات آن شرکت میکنند، مقررات اصلی گروه را توضیح بدهید. اساسیترین اصل در یک گروه پشتیبانی این است که هر آنچه را که میان گروه بحث میشود، خصوصی تلقی کنند. بسیار مهم است که گاه به گاه این اصل را به اعضا یادآوری کنید.
آغاز بحث
وقتی که اعضای گروه یوشیکو خود را معرفی میکردند، مرد جوانی به نام برایان گفت که خانوادهاش قصد سفری به کوههای راکی را دارند و او نگران است که نتواند حضور در ارتفاعاتی چنان بلند را تاب آورد. یوشیکو میخواست به طور کلی راجع به مسائل خانوادگی صحبت کند، اما سخن برایان باعث شد فکری به ذهنش خطور کند. وقتی که افراد خود را به گروه معرفی کردند، او بحث را به این صورت آغاز کرد:
«برایان، تو از ترسی که از این سفر آینده خانوادگی داری گفتی، میشود در مورد نگرانیهایت کمی بیشتر برای ما بگویی؟» پس از آن که اعضای گروه مدتی درباره سفر آینده برایان گفتوگو کردند، یوشیکو گفت: «زمانی که بیماری میهو تشخیص داده شد، تعطیلات کریسمس با خانوادهام به کلی تحتالشعاع این موضوع قرار گرفت. همه ما نگران او بودیم و همین نگرانی لذت بردن از دور هم بودن را برای ما سخت میکرد. آیا کسی مایل است درباره تاثیر بیماری دشپروردگی ماهیچه بر جمعهای خانوادگی صحبت کند؟» این پرسش چند تن از اعضا را بر آن داشت که وارد بحث شوند و با هم گفتوگو کنند.
اعضا را تشویق کنید که به سخن یکدیگر گوش بدهند
شنونده خوب بودن – و در این زمینه سرمشق اعضای گروه واقع شدن– به معنای آن است که باید شنوندهای فعال باشید، کسی که آشکارا به آنچه گفته میشود، گوش میدهد و آن را درک میکند. چطور به دیگران نشان میدهید که حرفشان را به درستی میشنوید؟
- با زبان بدن
- با نگاه کردن به آنها
- با گفتن جملههای کوتاهی که گوینده را به ادامه سخن ترغیب کند؛ گاهی این تشویق شفاهی فقط صوت است («آ-ها» یا «هووووم»)
- با تکان دادن سر به نشانه تایید
- با تکرار آخرین عبارتی که گوینده به زبان آورده یا با کامل کردن جمله او برای این که بداند مقصودش را دریافتهاید.
اعضای گروه را تشویق کنید که پشتیبان هم باشند
علاوه بر آن که خودتان باید پشتیبان اعضا باشید، ضروری است کمک کنید که آنها هم بیاموزند پشتیبان یکدیگر باشند. وقتی یکی از اعضا مشغول صحبت است، مهارتهای خوب گوش دادن را که در بالا گفته شد، رعایت کنید. بعد ده ثانیهای صبر کنید و اگر هیچ کدام از اعضای گروه نظری نداشت، آنگاه شما شروع کنید. معمولا اعضای گروه این رفتار را یاد میگیرند و کم کم خواهید دید که بعد از سخنان یکی از اعضا، اظهار همدردی میکنند. اگر چنین نشد، شاید نیاز باشد که از آنها بپرسید موضوعی که همگروهشان بیان کرد، در زندگی آنها چه تاثیری داشته است.
برای مثال، یوشیکو در گروه خود شاید این پرسشها را مطرح کند:
- «شاونا، چه چیزی میتوانی به برایان بگویی که به او کمک کند؟»
- «چطور میتوانیم به برایان کمک کنیم؟»
- «آنی، نظرت راجع به وضعیتی که برایان با آن روبهروست چیست؟»
اعضا را تشویق کنید درباره خود سخن بگویند
یکی از امتیازهای گروههای پشتیبانی این است که میتوانند فضایی به وجود آورند که در آن اعضا احساس کنند به راحتی میتوانند درباره مسائل و تجربههای شخصی خود صحبت کنند و گام به گام آن را حل کنند. بیپردهگویی – یعنی فاش کردن اطلاعات شخصی – فرصتی برای اعضای دیگر فراهم میکند که برای کمک به یکدیگر پیشقدم شوند و افکار خود را با دیگران در میان بگذارند. آنها را تشویق میکند که تجربههای خود را برای گروه بازگو کنند و در نتیجه فضایی آکنده از اعتماد در گروه به وجود میآید. برای حفظ این اعتماد، شاید هماهنگکنندههای جلسات هم هر از گاهی احساس کنند که باید بیپرده در مورد تجربه خود سخن بگویند.
وقتی یک عضو اطلاعات شخصی خود را بیپرده به زبان میآورد، هماهنگکننده باید بحث را طوری هدایت کند که آن فرد احساس راحتی کند و یا دیگران را نیز تشویق کند که به بحث بپوندند. در این مقطع، پرسیدن سوالهای پایان-باز، یعنی پرسشهایی که مستلزم پاسخی فراتر از «بله» یا «نه» هستند – بسیار معمول است.
مطرح کردن پرسشهای پایان- باز
کامیلا که مادری مجرد و یکی از اعضای گروه پشتیبانی یوشیکوست، درباره دشواریهای نگهداری از سه فرزندش در چند ماه اخیر سخن گفت. او در بیان افکارش با مشکل روبهرو بود، به همین دلیل یوشیکو با مطرح کردن این پرسشهای باز به او کمک کرد:
- « صبحها وقتی میخواهی بچهها را راهی مدرسه کنی، وضعیت تو چگونه است؟»
- «در مورد وضع جسمی خودت به بچهها چه گفتهای؟»
یوشیکو میخواست کاری کند که دیگر اعضای گروه کامیلا را یاری دهند و نیز میخواست با استفاده از بیپردهگویی کامیلا دیگران را تشویق کند که آنها هم از مشکلات خود سخن بگویند.
برای این منظور، پرسشهای پایان-باز زیر را مطرح کرد:
- «چه چیزهایی در زندگی در شما همان احساسی به وجود میآورد که کامیلا نسبت به این موضوع دارد؟»
- «اگر ناگزیر باشید در حالی که با بیماری خود دستوپنجه نرم میکنید از دیگران هم مراقبت کنید، با شرایط چطور کنار میآیید؟»
بعضی موضوعات قابلطرح را میتوانید از پیش در نظر بگیرید. بعضی گروههای پیشتیبانی از اعضای خود میخواهند مطالبی را بخوانند و یا درباره تجربیات خود یادداشتهای روزانه بنویسند تا بحثهای گروهی بهتر پیش برود.
حمایت کنید
دلیل اصلی تشکیل شدن گروه شما همین است! خوشبختانه در روند شکل دادن و گرداندن یک گروه پشتیبانی، حمایت کردن یکی از آسانترین کارهاست. حمایت از اعضا باعث میشود که آنها اهداف خود را دستیافتنی ببینند، امید داشته باشند و بدانند که شما با آنها همدردی میکنید.
ارائه حمایت
وقتی برایان گفت: «من احساس بدی دارم چون فکر میکنم که دارم سربار خانوادهام میشوم» یوشیکو میتوانست با گفتن این جملهها به او کمک کند:
- «میدانم که این شرایط برای تو واقعا سخت است، اما امیدوارم عشق و علاقه خانوادهات به تو که کاملا آشکار است برایت قدری تسلیبخش باشد» یا:
- «از شنیدن این موضوع متاسفم. اما این را میدانم از وقتی که خواهرم بیمار شده من از این که بخشی از وقتم را صرف رسیدگی به او میکنم ناراحت نیستم – راستش، واقعا این را غنیمت میدانم که میتوانم به همین دلیل زمانی را با او بگذرانم. شاید خانواده تو هم همین احساس را داشته باشند.»
- یوشیکو همچنین میتواند با گفتن جملههای زیر اعضای دیگر گروه را تشویق کند که به برایان یاری برسانند:
- «حالا چطور میتوانیم به برایان کمک کنیم؟»
- «آیا فرد دیگری هم تجربهای همانند تجربه برایان با خانوادهاش داشته است؟»
به اعضا کمک کنید تا مشکلات خود را حل کنند
هرچند حل مشکلات اعضا نباید یگانه هدف یک گروه پشتیبانی باشد، اما این چیزی است که بسیاری از اعضا انتظار دارند اتفاق بیفتد و به آن امید میبندند. در فرآیند حل مشکل همه اعضا باید مشارکت داشته باشند تا این تصور پیش نیاید که فقط این فرد یا آن فرد مشکلگشای آنهاست. کار هماهنگکننده گروه این است که به اعضا کمک کند تا ببینند چگونه میتوانند به حل مشکلات یکدیگر کمک کنند.
گامهایی که برای حل مشکل باید برداشت عبارتند از:
- روشن کردن مشکل
- سخن گفتن از گزینههای پیشرو: راهحلهای احتمالی را مطرح کنید، اما آنها را طوری بیان کنید که به نظر نرسد نصحیت میکنید.
- انتخاب گزینهای برای عمل
- ارائه حمایت
به پایان رساندن جلسه
طول بیشتر جلسات گروههای پشتیبانی بین یک تا دو ساعت است. اگر اعضا درگیر بحث شدیدی بشوند یا در کمک به یافتن راهحل برای مشکل یک عضو به نتیجه نرسند، ممکن است جلسه چند دقیقه طولانیتر شود؛ اما در کل بهتر است پیش از آن که افراد خسته شوند و بخواهند جلسه را ترک کنند آن را پایان بدهید. هر گاه بحث فروکش کرد یا زمانی که برای پایان جلسه تعیین کرده بودید فرا رسید، جلسه را ختم کنید.
توصیههایی برای تداوم فعالیت گروه پشتیبانی
- میزان پیشرفت گروه را بسنجید و از آن آگاه باشید.
- دیگران را در مسئولیت گروه سهیم کنید.
- اطمینان حاصل کنید که همه فرصت سخنگفتن پیدا کنند.
- بر اهمیت رازداری پافشاری کنید.
- اعضا را تشویق کنید که بیرون از گروه با هم در تماس باشند.
- همواره اعضای جدید جذب کنید.
- پاداشها و ناکامیها را با دیگران سهیم شوید.
- چشماندازی واقعبینانه از آینده داشته باشید.
- به یاد داشته باشید که این یک گروه پشتیبانی است.
توصیههایی برای برخورد با اعضای بدقلق
هماهنگکنندههای گروههای پشتیبانی باید یاد بگیرند که چگونه در برخورد با افراد بدقلق، آمیزهای ظریف از قدرت مهار و مهربانی را به کار گیرند. این نوع رفتار ملاطفتآمیز اما قاطعانه مستقیما به مشکلات میپردازد، بیآن که اعضای گروه آزرده شوند و یا احساس توهین به آنها دست دهد. ممکن است در طول جلسه نیاز باشد برای تمرکز گفتوگوها بر موضوع مورد بحث این شیوه برخورد را به کار بگیرید و یا شاید ترجیح بدهید که پس از جلسه با یکی از اعضا در خلوت صحبت کنید.
چه هنگام از قاطعیت مهربانانه استفاده کنیم:
- وقتی یکی از اعضا غالبا دیر به جلسه میآید.
- وقتی عضوی پرگویی میکند و نوبت سخن گفتن را از دیگران میگیرد.
- وقتی عضوی هر پیشنهاد دیگر اعضا را رد میکند – همان پدیده «بله، اما» گفتن
- وقتی عضوی مشکلاتی دارد که از محدوده چارهیابیهای گروه فراتر است – مثلا کسی که سلامتش دگرگون شده و به مراقبت پزشکی نیاز دارد، یا کسانی که به مشکلات روحی-روانی دچارند و باید به متخصص رجوع کنند.
- وقتی عضوی رشته سخن دیگران را قطع میکند تا موضوعی بیربط یا نامناسب را مطرح کند.
- وقتی که مشکل یک عضو با موضوعی که اعضای دیگر برای پرداختن به آن گردهم آمدهاند، همخوانی ندارد.
گامهایی برای عمل به قاطعیت مهربانانه
- نشان بدهید که موضع و موقعیت دشوار آن عضو گروه را درک میکنید: بگویید که از دلیل یا دلایل رفتار منفی او آگاه هستید. در جملات خود «من» و «ما» به کار ببرید تا نشان دهید که رفتار او بر شما و گروه تاثیرگذار بوده است. مثلا بگویید: «میدانم چقدر شرایط برایت سخت است، اما در این لحظه ما تلاش میکنیم ببینیم کامیلا برای مشکل نگهداری از فرزندانش چه میتواند بکند.»
- حد و حدود تعیین کنید: با ملایمت اما قاطعانه رفتار آن فرد را اصلاح کنید. دلایل خود را برای این کار بگویید. وقتی بداند که چرا میخواهید وضعیت تغییر کند، احتمال این که با شما همکاری کند بیشتر میشود. برای مثال، به او بگویید: «میدانم چقدر شرایط برایت سخت است، اما در این لحظه ما تلاش میکنیم ببینیم کامیلا برای مشکل نگهداری از فرزندانش چه میتواند بکند ولی چون تو دائم صحبت اعضا را قطع میکنی، نمیتوانیم به نتیجهای برسیم.»
- گزینهای پیشنهاد کنید: بگویید که ترجیح میدهید آن عضو گروه به جای رفتار منفی چه رفتار دیگری داشته باشد. مثلا بگویید: «میدانم چقدر شرایط برایت سخت است، اما در این لحظه ما تلاش میکنیم ببینیم کامیلا برای مشکل نگهداری از فرزندانش چه میتواند بکند. تا زمانی که صحبت اعضا را قطع میکنی ما نمیتوانیم به نتیجه برسیم. اگر اشکالی ندارد فعلا صحبت در مورد مشکل تو را به کمی بعد موکول کنیم تا در مورد مشکل کامیلا به نتیجه برسیم.»
- موافقت آن عضو را در مورد گزینه پیشنهادی خود به دست آورید. اطمینان حاصل کنید که آن عضو درخواست شما را درک کرده است و با پیشنهاد شما موافق است. برای مثال به او بگویید: «میدانم چقدر شرایط برایت سخت است، اما در این لحظه ما تلاش میکنیم ببینیم کامیلا برای مشکل نگهداری از فرزندانش چه میتواند بکند. تا زمانی که صحبت اعضا را قطع میکنی ما نمیتوانیم به نتیجه برسیم. اگر اشکالی ندارد فعلا صحبت در مورد مشکل تو را به کمی بعد موکول کنیم تا در مورد مشکل کامیلا به نتیجه برسیم. با این پیشنهاد موافقی؟»
خلاصه
تشکیل گروههای پشتیبانی شیوه بسیار مناسبی برای خدمترسانی به کسانی است که سازمان یا تشکیلات شما با آنها همکاری میکند و نیازمند سرمایهگذاری کلان مالی یا صرف وقت بسیار هم نیست. گذشته از این، گرداندن چنین گروهی راهی مناسب برای ارتباط با مردم و علاقهمند کردن آنها به کارهای دیگری است که سازمان شما انجام میدهد. در ضمن این کار راهی برای بازپرداختن چیزهایی است که باهمستان برای شما فراهم ساخته است و تصویری مثبت از گروه شما به افکار عمومی نشان میدهد یا تصویر موجود را مثبتتر میکند. این اقدام به خودی خود سودمند است و نه هزینه گزاف میطلبد، نه زحمت بسیار. یک گروه پشتیبانی شاید بر زندگی افرادی که به مشکلی دچارند تاثیری ژرف به جا بگذارد. آیا دلیلی بهتر از این میتواند وجود داشته باشد؟