گاه بهترین راه برای ایجاد تغییر، روبهرو شدن با مسئولان تصمیمگیری در کنشی هماهنگ است. چنین حرکتی را کنش اجتماعی میگویند که به اشکال گوناگون، از سازماندهی کمپین نامهنویسی گرفته تا بسیج دهها هزار نفر از مردم پایتخت کشور یا ایالت در راستای اعتراض به اقدامات دولت، بروز پیدا میکند. موضوع این بخش سازماندهی باهمستان برای مشارکت در کنش اجتماعی و همچنین چرایی و چگونگی انجام این کار، زمان مناسب، و نتایج احتمالی آن است.
کنش اجتماعی چیست؟
کنش اجتماعی به معنی اقدام عملی برای ایجاد تغییرات مثبت معمولا در قالب یک باهمستان یا گروههای سازمانیافته است. کنش اجتماعی گاه به تغییرات عمیق اجتماعی میانجامد و گاه در پی رسیدن به تغییرات محدودتر در حوزهای مشخص است؛ مثلا نگهداشت فضاهای عمومی یا افزایش دستمزد گروهی خاص از کارگران.
طبیعتا کنش اجتماعی کار افرادی است که یا مثل تنگدستان، اقلیتها، یا افراد دارای معلولیت، معمولا قدرت چندانی در جامعه ندارند یا هر گروه دیگری که حس میکند دغدغههایش نادیده شده است. اعضای این گروهها با همکاری یکدیگر میتوانند با تکیه بر جمع، استفاده از رسانه، رای، و انواع دیگر فشارهای اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی قدرت جمعی خود را به کار گرفته و افرادِ در قدرت را برای بازنگری در مواضع خود مجاب کنند.
گروهها بنا به علل متعدد، از جمله موارد زیر، وارد کنش اجتماعی میشوند:
- تلاش برای اثرگذاری بر ملاحظات سیاسی جهت توجه به منافع گروههایی که معمولا در این مباحث نادیده گرفته میشوند و بیشتر جزو بخشهای کمدرآمد و اقلیت جامعه هستند
- بنا نهادن سیاستهای منصفانهتر و رفع تبعیض
- تصحیح اشتباهات گذشته؛ مثلا، عذرخواهی و جبران خسارات آمریکاییهای ژاپنیتبار که در حین جنگ جهانی دوم بدون رعایت انصاف و مفاد قانون اساسی به اردوگاههای کار اجباری در غرب آمریکا فرستاده شدند.
- پیشگیری از آسیب به باهمستان. نمونهای از این دست، اعتراض به محل تاسیس کارخانهای صنعتی به دلیل خطر آلودگی است.
- تامین منافع خاص باهمستان یا بخشی از باهمستان که گاه در مقیاسی بسیار کوچک محقق میشود
- حفظ چیزهایی که ارزش تاریخی یا اجتماعی دارند
- ورود بخش سرکوبشده جامعه به بررسیهای سیاسی؛ مثلا مشارکت شهروندان اقلیت در شورای بررسی کار پلیس
اینها فقط بخش کوچکی از دلایل تقریبا بیپایان مشارکت در کنش اجتماعی هستند. انواع کنش اجتماعی هم مثل دلایل آن متنوع است و کنشهای گوناگون را از تشریح اوضاع خود برای سیاستگذاران تا نافرمانی مدنی برای رویارویی با زور در بر میگیرد.
احتمالا بیشتر افراد با شنیدن اصطلاح «سازماندهی باهمستان» به یاد کنش اجتماعی میافتند.
پدر سازماندهی نوین باهمستان سائول آلینسکی است که در دهه ۱۹۳۰،کارگران سلاخخانهای در شرق اروپا را از دو محله متخاصم در شورای محله بکآفدِیارزد در شیکاگو گرد هم آورد. آلینسکی با بهرهگیری از سازمانهای موجود مثل اتحادیهها، کلیساها، و سازمانهای برادری، تشکیلاتی با قدرت سیاسی را برای کارگرانِ تحت بهرهکشی و بدرفتاری بنا نهاد. نتیجه این کار، بهبود شرایط کاری و پرداختها، پیشرفت وضعیت محله، احترام کارگران به خود، و شکلگیری سازمانی بود که هنوز هم پا بر جا است.
دلایل مشارکت در کنش اجتماعی
بنا به چندین دلیل، گاه کنش اجتماعی گزینهای مناسب است:
- امکان توانمندسازی و نیروبخشی به گروههایی که در گذشته ناتوان بودهاند یا قابلیتهای خود را برای به کارگیری قدرتشان نمیشناختهاند.
این گزاره حتی میتواند درباره افرادی صدق کند که شاید در کنش ابتدایی جایی نداشتهاند. دیدن تواناییها و دستاوردهای افراد دیگر با وضعیت مشابه میتواند الهامبخش دیگران برای همراهی با این حرکت یا همراهی یا حتی شروع حرکات مشابه در آینده باشد.
- امکان متحدسازی باهمستانها. کنش جمعی مثل خیلی از فعالیتهای گروهی دیگر افراد را گرد هم میآورد. این کنش با ایجاد روح کار و اشتیاق جمعی، افراد را در قالب باهمستانی با هدف مشترک به یکدیگر پیوند میدهد.
- نمایش توانایی گروه به جامعهای بزرگتر. در این حالت مردم حتی در صورت مخالفت با گروه، مجبورند به گروه احترام گذاشته و منافع و نیازهای گروه را برآورده سازند.
- تنها گزینه برای تغییر موضع مخالفان سرسخت در برخی شرایط. گاه اشخاصِ هدفِ کنش اجتماعی مدتها در قدرت بودهاند یا باورشان این است که اوضاع قرار بوده همیشه بر همین منوال باشد. گاه مجاب کردن این افراد برای رسیدگی به دغدغههای دیگران نیازمند کمپینی طولانیمدت بر پایه کنش اجتماعی است.
- ضرورت اخلاقی. کنش اجتماعی گاه دشوار و کمطرفدار است. مردم عموما به این خاطر وارد کنش اجتماعی میشوند که باور دارند آرمانشان درست است و تلاش در این راستا را وظیفه اخلاقی خود میدانند.
- امکان انگیزش مردم برای انجام کنشهای مثبت دیگر. وقتی مردم به توانایی خود در تاثیرگذاری بر اتفاقات اطراف خود پی بردند، برای انجام فعالیتهای دیگر مثل راهاندازی تعاونی، ترمیم خانههای فرسوده، و پاکسازی محله هم تمایل بیشتری پیدا میکنند. آنها کم کم به این نتیجه میرسند که امکانات لازم را برای حل بسیاری از مشکلات خود در اختیار دارند و برای بهرهگیری از این امکانات انگیزه و مهارت مییابند.
- نقطه شروعی در مسیر افزایش همبستگی در باهمستان. وقتی گروهی نیروی خود را تثبیت کرده و به روشنی اعلام میکند که جا نخواهد زد، احتمال همراهی و در نهایت همکاری مخالفان پیشین هم بیشتر میشود.
- امکان دستیابی به تغییرات اجتماعی مثبت بلندمدت. کنش اجتماعی، مثل اشکال دیگر سازماندهی باهمستان، معمولا هم اهداف بلندمدت دارد و هم اهداف کوتاهمدت. هر چند هدف کنش اجتماعی گاه در گسترهای محدود تعریف میشود، اما گسترش برابری و عدالت اجتماعی و اقتصادی از اهداف بلندمدت بیشتر تلاشها در سازماندهی باهمستان هستند. مدیریت مطلوب کمپین کنش اجتماعی برای استمرار حرکت در بلندمدت میتواند به شکلگیری جامعهای دموکراتیک منجر شود که در آن رای همه مردم اهمیت دارد.
پرهیز از کنش اجتماعی هم مثل انجام آن دلایل بسیار زیادی دارد. شیوه معقول معمولا استفاده از روشی با کمترین ستیزهجویی ممکن برای دستیابی به اهداف است. اگر بتوان با همکاری و سازش بخش بزرگی از اهداف را محقق کرد، میتوان رابطه سازنده را با افرادِ در قدرت حفظ کرد، و این افراد در آینده هم احتمالا تمایل بیشتری برای مذاکره خواهند داشت. بنابراین، کنش اجتماعی را تنها باید در مواقع لزوم به کار برد. در موارد زیر استفاده از کنش اجتماعی معقول نیست:
- امکان دستیابی به اهداف با فشار کمتر و استفاده از ابزارهایی مثل مذاکره، مصالحه مقبول، اقناع، سازش، و غیره.
- نبود نیروی کافی برای راهاندازی کنشی اجتماعی با قدرت اقناع بالا. مثلا، وقتی گروه بزرگی برای اعمال قدرت در اختیار ندارید، پیش از اقدام به کنش اجتماعی، لازم است باز هم کار سازماندهی را ادامه دهید.
- عمل بر اساس شایعات به جای واقعیات. باید مطمئن شوید اقدامتان مبتنی بر واقعیات است نه شایعات یا گزارشهای دست چندم. اگر واقعیات را بررسی نکنید، ممکن است کل کارتان بیاعتبار شود.
- احتمال بروز پیامدهای فاجعهبار اجتماعی یا سیاسی حتی در صورت توفیق کنش اجتماعی. در برخی موارد، دستیابی به خواستههای فعلی به قیمت واکنشهایی شدید تمام میشود که با پسرفت در مسیر حرکت همراه است و ممکن است دوباره شما را به جای اول برگرداند.
زمان مناسب برای کنش اجتماعی
- نبود توفیق در دستیابی به نتایج رضایتبخش در مذاکره و استدلال
- نبود زمان کافی
نکته کاربردی این است که گاه زمان کافی نداریم چون اتفاقی جبرانناپذیر در شرف وقوع است. شاید بتوان قانونی را تغییر داد یا در دادگاه به این قانون اعتراض کرد، اما تخریب ابنیه تاریخی یا جنگلهای چندینساله برگشتپذیر نیست.
- بروز فرصت مناسب
- وجود امکانات کافی برای کنش اجتماعی
- نیاز به جلب توجه عمومی با اظهارات تاثیرگذار
- نیاز به توانمندسازی و شکلدهی رهبری در باهمستان
- نیاز به جلب توجه عمومی و رسانهها و انگیزش افکار عمومی در خصوص دغدغهها و مسائل سازمان یا باهمستان
افراد همراه با کنش اجتماعی
اثربخشی کنش اجتماعی زمانی بیشتر میشود که افراد همراه با کنش اجتماعی همانهایی باشند که منافعشان به خطر افتاده است. قطعا قانون آهنین در این خصوص صدق میکند. نه تنها افراد همراه با کنش اجتماعی باید از این کنش متاثر شوند، بلکه این افراد باید همانهایی باشند که درباره ضرورت کنش اجتماعی تصمیم میگیرند. این افراد باید از پیامدهای احتمالی کنش اجتماعی، از تضعیف آرمانها گرفته تا واکنش شدید یا خطر جسمی، آگاه باشند، و باید در این باره تصمیم بگیرند که خطرات این کار به فواید بالقوهاش میارزد یا نه.
بنابراین، در پاسخ به این پرسش که چه کسانی باید با کنش اجتماعی همراه شوند، میتوان گفت هم سازمانها و هم نهادهایی که چتر و نماینده باهمستان مورد نظر هستند و نیز افرادی که میتوانند در نبود گروهها، گروه بسازند.
شیوه همراهی در کنش اجتماعی
کنش اجتماعی با بهبود وضعیت محلی (باهمستان) فرق دارد، اما این دو شباهتهایی هم دارند. نقطه شروع هر دو مهمترین بخشهای سازماندهی باهمستان است، یعنی آشنایی با باهمستان و مردم آن، تماسهای فردی، و اعتمادسازی بین مردم یا بین مردم و سازمان. در بخش دوم این فصل با عنوان بهبود وضعیت محلی (باهمستان)، مراحل جلب همراهی باهمستان را به تفصیل بررسی کردهایم. اینجا، این مراحل را خیلی کوتاه مرور میکنیم، و جزئیات دیگری را اضافه میکنیم که ویژه سازماندهی کنش اجتماعی هستند.
پس از همراهی باهمستان و شکلگیری ساختار کنش اجتماعی و تصمیمگیری درباره ضرورت کنش اجتماعی در این موقعیت، به مرحله برنامهریزی میرسیم. باید با عملی کردن برنامهها، راهبردها را اجرایی کرد. دست آخر، باید ضمن پیگیری، کارهای انجامشده را ارزیابی کرده و درباره گام بعدی تصمیم گرفت.
آمادگی برای کنش اجتماعی
- آشنایی با باهمستان
- شناسایی مسائلی که میتوانند باهمستان را به کنش اجتماعی سوق دهند
- شناسایی و تماس با افراد و گروههای کلیدی
- جذب افراد از باهمستان برای همکاری
جذب افراد از باهمستان شاید کمی زمان ببرد. جلب اعتماد باهمستان، بهویژه باهمستانی که از دیگران بدرفتاری، بیتوجهی، یا تحقیر دیده، کار یک روز و دو روز نیست. در سازماندهی معمولا باید فرد به فرد و خانه به خانه جلو رفت. با کسی دوست میشوید، او شما را به دوستانش معرفی میکند، و این روند ادامه پیدا میکند.
این کار قدری زمان میبرد، اما اگر درست انجام شود و افراد جذبشده واقعا خود را صاحب کار بدانند، در نهایت شتاب و قدرت کار بیشتر میشود. به همین دلیل، نباید با برنامهای شامل بایدها به سراغ باهمستان رفت، بلکه باید از خود مردم خط گرفت.
- ایجاد سیستم ارتباطی
- ترغیب مردم باهمستان به رهبری کار از همان ابتدا
- ساختارسازی برای کمک به باهمستان در دستیابی به اهدافش
مزیت مهم دیگر سازمان یا ساختارسازی، ایجاد هماهنگی و نقطهای کانونی برای کار باهمستان است. مثلا، در صورت مذاکره با افرادِ در قدرت، به جای مذاکره جداگانه چندین گروه، سازمان میتواند نماینده کل باهمستان باشد. به این ترتیب، باهمستان همصدا میشود و در این حالت اهرم فشارش قویتر از حالتی است که به چند گروه همسود تقسیم شده باشد.
برنامهریزی برای کنش اجتماعی
کنش اجتماعی گاه نتیجه مقتضیات است.
برنامهریزی چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، بخش مهمی از کمپین کنش اجتماعی است. پس از زمینهسازی و سازماندهی باهمستان، زمان تدوین راهبرد فرا میرسد.
- تدوین برنامه راهبردی برای کنش اجتماعی (فرآیند برچام)
- تصمیمگیری درباره موثرترین انواع کنش اجتماعی برای باهمستان و انواع کنش مطلوب یا نامطلوب مردم باهمستان
- باهمستان باید بداند در هر زمان مایل به انجام چه کاری است. این موضوع به چند عامل بستگی دارد:
- احتمال اثربخشی هر کنش اجتماعی
- نگاه اخلاقی و معنوی باهمستان
- کنشهای مقبول مردم باهمستان و میزان آمادگی باهمستان برای هر نوع کنش
- خطرپذیری مردم باهمستان و انواع خطراتی که میپذیرند
- کنشهای پیشین
برنامهریزی برای حالات احتمالی بر اساس میزان تمایل به تشدید کار. کنش اجتماعی گاه همان بار اول جواب میدهد و گاه باید چندین بار تکرار شود یا نیازمند تغییر در روال کار، تشدید کار، یا بهرهگیری از عوامل دیگر برای رسیدن به موفقیت است. این تلاشها گاه بعضا یا کلا به جایی نمیرسند. اینجاست که باید برنامهای جایگزین داشته باشید.
باهمستان باید به روشنی مشخص کند چقدر حاضر است برای کنش اجتماعی مایه بگذارد. آیا حاضرید با پذیرش خطرات، روشهایی را امتحان کنید که فشار بیشتری دارند؟ پیامدهای ممکن و احتمالی برنامهها برای افراد و گروههای همراه و برای کل کار کدامند؟ آیا امکانات لازم را برای به نتیجه رساندن روندهای دشوار مثل شکایت حقوقی در اختیار دارید؟
پاسخ به این پرسشها هر چه باشد، باید تا حد امکان برای حالات مختلف برنامهریزی کرد. هیچگاه نباید فرض کرد صرف همراهی با کنش اجتماعی به معنی دستیابی به اهداف خواهد بود. باید دانست در صورت شکست گام بعدی چه خواهد بود.
اجرای راهبرد کنش اجتماعی
کنش اجتماعی همیشه به معنی جمعآوری نیرو و راهپیمایی با چهرههایی مملو از خشم به سمت شهرداری نیست. البته کنش اجتماعی گاه چنین حالتی دارد و بسیاری مواقع این نوع کنش مناسب است. اما در برخی موارد هم کنش اجتماعی به شکل شهادت دادن در روند دادرسی حقوقی، مراجعه خانه به خانه برای گفتگو با رایدهندگان درباره انتخابات پیش رو، تنظیم شکایت، برگزاری جلسه با نماینده یکی از نهادهای نظارتی و درخواست اجرای مناسب قوانین موجود، یا دیدار با اعضای کنگره به همراه گروهی از شهروندان نمود پیدا میکند.
تفاوت مهم کنش اجتماعی با مشارکت صرفا دموکراتیک، در نمایش قدرت است که در همراهی یا پشتیبانی گروهی بزرگ از افراد همفکر ریشه دارد. تماس با کاخ سفید در مقام یک شهروند برای اعتراض به اشغال عراق به دست آمریکا نوعی مشارکت دموکراتیک است. درخواست از مردم در راستای همین هدف و در بخشی از یک اقدام هماهنگ برای بمباران دولت با صدها هزار تماس تلفنی نوعی کنش اجتماعی است.
کنش اجتماعی نمونههای فراوانی دارد. عملا هر روزنامهای را در طول یک هفته بخوانید، شاید دست کم به یک نمونه از کنش اجتماعی برخورد کنید. مثلا، در زمان نگارش این متن (پاییز ۲۰۰۵)، فقط انجمن سازمانهای اصلاح باهمستان به تازگی اقدامات زیر را در این زمینه انجام داده است:
- بسیج رایدهندگان با مراجعه خانه به خانه، نامنویسی رایدهندگان، و حضور در تجمعات در کنار بسیاری از مقامات منتخب برای مقابله با تعدادی از مصوبات متکی به آرای عمومی در کالیفرنیا
- حضور پرشمار اعضا در جلسه هیات مدیره انجمن ملی رنگ و روکش در کلیولند
- همکاری در حمایت مالی از برگزاری تجمعی در نیویورک با حضور هزار نفر از پرستاران کودک در راستای تاکید بر نبود حمایت و دستمزد کافی
- راهاندازی انواع کنشهای مختلف در جای جای کشور برای مجاب کردن کنگره جهت تغییر لایحه بودجهای که قرار بود برای تامین هزینههای امدادرسانی، بودجه طرحهای قشر کمدرآمد را کاهش دهد
- مشارکت در کنشها و رایزنیهای قضایی برای تعویق تمدید مجوز یکی از کارخانههای ذوب فلزات در شهر الپاسوی ایالت تگزاس که باعث انتشار آلایندههای فلزات سنگین در هوا میشد.
در نهایت، سازمان باید معمولا بدون فوت وقت از مرحله برنامهریزی گذشته و به سراغ مرحله اجرا برود. اما حتی در سادهترین و کمخطرترین کنشها مثل ارسال نامه به قانونگذاران هم، افراد به آموزش و کمکهای دیگر نیاز دارند. هر چه کنش اجتماعی پیچیدهتر و خطر احتمالی آن بیشتر باشد، افراد همراه این کنش احتمالا به حمایت بیشتری نیاز خواهند داشت.
بیشتر گامهای زیر به اجرای صرفا یک کنش مربوط میشوند، نه اجرای چندکنش. اما باید به خاطر داشت اجرای راهبرد کنش اجتماعی با اجرای صرف یک کنش فرق دارد. اجرای چنین راهبردی اغلب نیازمند پایبندی بلندمدت به انواع کنشها است که معمولا هدفش تغییر در توزیع قدرت برای افزایش برابری است.
- انتخاب زمان، مکان، نقطه یا نقاط هدف و ماهیت کنش بر پایه مقاصد و جایگاه این کنش در کلیت راهبرد سازمان.
- آموزش و سایر پشتیبانیهای لازم برای اجرای موفق کنش پیش از عملی کردن آن
نباید نیازهای اساسی را فراموش کرد. اگر قرار است گروهی از افراد با مقامات شهرداری یا مجلس ایالتی جلسه داشته باشند، برای ناهار چه خواهند کرد؟ به خصوص اگر روز برگزاری جلسه هوا گرم باشد، شاید لازم باشد آب آشامیدنی را هم تامین کنید. گاه استفاده از سرویسهای بهداشتی ثابت یا متحرک هم لازم است. اگر در تجمعات سطل زباله به تعداد کافی باشد، پاکسازی محل خیلی آسانتر خواهد شد. هر چه پیشبینی بهتری برای این موارد داشته باشید، در اجرای کنش دردسر کمتری خواهید داشت.
- هماهنگی و پشتیبانی. اگر افراد بدانند کسی مسئول امور است، عملکرد بهتری خواهند داشت. داشتن افرادی برای ارائه دستور کار، اطلاعات، و راهنمایی دیگران در جریان کنش اجتماعی، هم مسیر کار را هموارتر میکند و هم به افراد حس امنیتی میدهد که حاصل همکاری با یک سازمان خوب است.
در صورت وجود خطر خشونت احتمالی یا واقعی، این نوع هماهنگی و پشتیبانی اهمیت بیشتری پیدا میکند. چون خشونت نه فقط کنش اجتماعی بلکه کل سازمان و آرمانهای آن را بیاعتبار میکند و از همین رو باید جمعیت را (حتی الامکان به شکل غیر رسمی و نامحسوس) کنترل کرد و از هر گونه حرکت به سمت خشونت پیش از تشدید این وضعیت جلوگیری نمود.
در صورت بروز وضعیت کاملا غیر منتظره، با وجود برنامهریزی دقیق قبلی، چه باید کرد؟ مثلا، فرض کنید میخواهید در جلسه دادرسی شهادت دهید و جلسه لغو میشود؛ سخنران اصلی تجمع در مسیر تصادف کرده و آسیب میبیند؛ یا رهبر طرف مخالف همان روزی که قرار بوده با او روبهرو شوید، سکته قلبی میکند.
البته اولین پاسخ این است که باید همه احتمالات را در نظر گرفت و برایش برنامهریزی کرد و احتمالا شما هم همین کار را کردهاید. اما در نگاه واقعبینانه، حتی از باهوشترین افراد هم نمیتوان توقع داشت همه احتمالات را در نظر بگیرند. بهترین کار داشتن فرآیند پشتیبانی و برنامه احتیاطی برای حالات ناخواسته است. داشتن سخنران دوم برای سخنرانی در زمان نیاز، در نظر گرفتن مسیر جایگزین، و داشتن فضای سرپوشیده برای شرایط نامساعد آبوهوایی در کنار سایر برنامههای احتیاطی همگی از ابزارهای پیشگیری از بروز وضعیت نامطلوب در حالات غیر منتظره هستند. اینجا هم مثل کار با دادههای رایانهای، باید نسخه پشتیبان داشته باشید تا بعدا تاسف نخورید.
- سازماندهی برای کنش
- اجرای کنش
- پیگیری و ارزیابی. کار شما با پایان یافتن کنش تمام نمیشود. چند کار دیگر هم هست که باید انجام دهید:
کارهای آمایشی: اطمینان از تامین وسیله نقلیه برای افراد نیازمند وسایل ایاب و ذهاب، رساندن درخواستها و طومارها به اداره ذیربط، آمارگیری از تعداد تماسهای تلفنی، و غیره
اگر قبلا از جعبهابزار باهمستان استفاده کرده باشید، حتما میدانید در این مجموعه، ارزیابی بخشی بسیار مهم و جداییناپذیر از هر گونه فعالیت برای بهبود سلامت یا وضعیت باهمستان است. ارزیابی صادقانه اطلاعات بسیاری ارزشمندی را درباره روند کار فعلی در پی خواهد داشت که با استفاده از آن میتوان کار را تغییر داده و بهتر کرد. این فرصت را نادیده نگیرید و همواره از آن برای افزایش چشمگیر بخت راهاندازی کمپینهای موفق بهرهبرداری کنید.
- نکته آخر: برنامهریزی برای حرکت بعدی بر پایه کارهای انجامشده و کلیت راهبرد سازمان.
خلاصه
سازماندهی باهمستان راهی است برای بهرهبرداری از قدرت حاصل از همبستگی افراد پرشماری که پیشتر فاقد قدرت بودهاند. این همان کنش اجتماعی است.
کنش اجتماعی معمولا به معنی خودداری از رعایت قواعد ساخته دست افرادِ در قدرت و در عوض احقاق حق اعتراض و مقابله با سیاستها و تصمیمهای غیر منصفانه و نسنجیده است. هدف از این کار توانمندسازی باهمستانهایی است که از مسئولان یا کل جامعه بدرفتاری، بیتوجهی، یا رفتار غیر منصفانه دیدهاند، تا این گروهها قدرت و فرصت اظهار نظر پیدا کنند. راهبرد کنش اجتماعی با برجستهسازی نابرابری و بیعدالتی، طی کنشی یکپارچه در راستای رویارویی یا همکاری با سیاستگذاران و کل جامعه، میتواند عامل تغییرات چشمگیر اجتماعی شود.