منظور ما از تهیه یک طرح تحول چیست؟
وقتی برای ایجاد یک تحول دست به ترویجگری میزنید – فرقی نمیکند این کار رسیدگی به یک مسئله از طریق مداخله باهمستان باشد یا تدوین یک سیاست جدید، جلوگیری از وقوع یک پدیده ناخوشایند، یا تحول شیوه نگرش و عمل باهمستان – تنها مطرح کردن مشکلات موجود و چیزهایی که به اصلاح نیاز دارند، کافی نیست؛ شما موظف هستید که در صورت امکان گزینههای بهتر را نیز ارائه کنید. این همان چیزی است که ما از آن با عنوان طرح تحول یاد میکنیم: پیشنهادات (یا درخواستهای) شما برای تحول و چگونگی تحقق عملی آن تحول.
طرح شما میتواند به شکل یک برنامه بلندمدت، یک مداخله، تحولی در سیاستگذاریها، یا هر چیز دیگری که برای دستیابی به نتیجه مورد توجه شما لازم است، باشد. در فضای ترویجگری تقریبا همیشه لازم است چیز معینی برای ترویجگری داشته باشید و صرف تقاضای اقدام عملی از سوی سیاستگذاران یا باهمستان کافی نیست.
وقتی پیش از دیگران برای تهیه چنین طرحی اقدام کنید، این شما خواهید بود که مرزها و محدوده مباحث مربوط به یک مسئله یا مشکل را ترسیم میکنید – تعریف مسئله، بافت اجتماعی آن، محدوده عقلانی راه حلهای مشکلات موجود. علاوه بر این، اگر طرح تحول به وسیله افرادی که شناخت واقعی از محیط و مسئله دارند – از جمله اعضای جمعیت هدف – ارائه شود، شانس بیشتری برای موفقیت آن وجود خواهد داشت، تا اینکه طرح را سیاستگذارانی تهیه کنند که شناخت چندانی با این مسائل ندارند و بیشتر از اینکه به پیامدهای انسانی و عملی راه حلهایشان توجه داشته باشند به نتایج سیاسی آنها علاقه دارند.
در تهیه چنین طرحی با وضعیتهای محتمل مختلفی روبهرو خواهید بود. ممکن است فکر کنید در حال حاضر میدانید باید چه چیزهایی پیشنهاد کنید و تنها باید به شکلی منطقی و کاربردی آنها را کنار هم قرار دهید. ممکن است اطلاعات لازم در مورد چگونگی تحقق تغییرات ضروری در اختیار داشته باشید اما برای تصمیم در مورد انتخاب کارهای ضروری هنوز به تحلیل اطلاعات نیاز داشته باشید. یا ممکن است مجبور باشید از صفر شروع کنید زیرا نه شما و نه هیچ کس دیگری شناخت کاملی از وضعیت ندارد.
با توجه به نیازهای یک وضعیت، برخی از رایجترین اشکال طرحهای تحول را میتوان به شرح زیر ذکر کرد:
-
برنامهای برای یک مداخله یا مجموعهای از مداخلات. طرحی که در مقدمه این بخش به آن اشاره کردیم بیشتر به این نوع شباهت دارد، که بر اساس آن باهمستانی که آن را طرح میکند خود به دنبال یک راه حل است. یک گروه باهمستانی به جای اینکه در روند ترویجگری به سیاستگذاران روی بیاورد تا آنها پاسخی برای مشکلش بیابند – یا مسئله را رها کند تا به یک بحران تبدیل شود— میتواند راه حل خود را بسازد و برای آن به ترویجگری بپردازد. این کار میتواند در قالب یک مداخله واحد یا چند مداخله همزمان برای رسیدگی به یک مشکل یا وضعیت صورت گیرد. یا میتواند در بر دارنده مجموعهای از مداخلات باشد که در یک دوره زمانی برای تاثیرگذاری بر عوامل کلیدی پدیدآورنده مسئله صورت گیرد.
قانونگذاری. ممکن است تحولی که به دنبال آن هستید، در جهت وضع قوانین جدید یا بازبینی در قوانین کنونی باشد. گاهی ممکن است هدف مورد نظر شما خود قانونگذاری نباشد بلکه این کار بتواند زمینه را برای ایجاد تحول مورد نظر شما فراهم کند، و بنابراین به بخشی از طرح شما تبدیل شده باشد.
اگر به دنبال اقدامی در حوزه قانونگذاری هستید، یکی از بهترین راهها برای اینکه مطمئن شوید چیزهای مورد نظرتان در لایحه یا بیانیه سیاستگذاری تقنینی وجود دارد این است که خودتان پیشنویس آنها را تهیه کنید. این کارها چندین مزیت دارند:
- اغلب قانونگذاران و دستیاران آنها از هر پیشنهادی برای انجام کار شاق تهیه پیشنویس قانون مربوط به یک مسئله، استقبال میکنند. این کار چیزی برای شروع در اختیار آنها قرار میدهد و آنها را از مراجعه مکرر به شما برای سوالاتی که دارند نجات میدهد. علاوه بر این در بخش قابل توجهی از انرژی و کارشان صرفهجویی میشود. هرچند همانطور که انتظار میرود، برخی از قانونگذاران ترجیح میدهند پیشنویس قوانینی را که قرار است از آنها حمایت کنند خودشان یا کارمندانشان تهیه کنند، با این وجود میتوانید پیشنهادات خود را ارائه کنید؛ از جمله پیشنهاداتتان در مورد ادبیات خاص پیشنویس، مسائلی که باید در آن گنجانده شوند، یا اقداماتی که انجامشان در یک لایحه به افرادی ماموریت داده میشود.
- اگر پیشنویس قانون را تهیه کنید، میتوانید چیزهایی را که دوست دارید تغییر دهید در آن بگنجانید. اگر در پیشنویس وضعیت ایدهآل مورد نظرتان را بگنجانید، احتمال بیشتری وجود دارد که به بالاترین میزان خواستههای خود برسید. در ادامه نیز میتوانید برای مصالحه با طرف مقابل بخشهای کماهمیتتر طرح خود را حذف کنید. اما اگر با پیشنویس تهیه شده توسط قانونگذار شروع کنید، ممکن است برای پیشبرد مذاکرات راهی جز صرف نظر کردن از مولفههای اصلی قانون مورد نظرتان نداشته باشید.
- چنانچه شما پیشنویس قانونی را تهیه کنید، احتمال تاثیرگذاریاش از وقتی که پیشنویس به وسیله قانونگذاران یا دستیارانشان تهیه شده باشد، بیشتر است. زیرا آنها بسیار کمتر از شما در مورد این حوزه و مسائل مربوط به آن اطلاع دارند.
- طرحی برای توسعه خدمات موجود یا تمرکز دوباره بر آنها. شاید مکانیسمهای تغییر هم اکنون نیز در قالب خدمات انسانی و سلامت در باهمستان موجود باشند، اما منابع لازم در اختیار این خدمات نباشد یا استفادهکنندگان بالقوه از این خدمات نادیده گرفته شده باشند. طرح شما میتواند در جهت افزایش بودجه، تحول سیاستگذاریها، یا برخی ابزارهای ظرفیتساز باشد تا بتوان از منابع موجود در باهمستان برای تحقق تحول مورد نظر استفاده کرد.
- یک برنامه راهبردی بلندمدت که همزمان به علايم بروز یک مشکل و نیز علل آن میپردازد. چنانچه ببینید مسئله موجود چیزی نیست که با یک مداخله یا تحول سیاستگذاری به سادگی قابل حل باشد، در این صورت زمان آن است که یک برنامه راهبردی بلندمدت تهیه کنید. چنین طرحی باید: بیانیه رسالت و بیانیه چشمانداز داشته باشد، تا بتواند یک نتیجه نهایی برای شما تعریف کند و فعالیتهایتان را در جهت رسیدن به آن نتیجه متمرکز سازد؛ اهدافی که میخواهید به آنها برسید و زمان رسیدن به آنها را مشخص کند؛ راهبردهایتان که برای رسیده به آن اهداف تعیین کند؛ و یک طرح اقدام برای اجرای آن راهبردها پیش روی شما بگذارد.
چرا باید یک طرح تحول تهیه کنیم؟
تهیه یک طرح تحول ممکن است روندی سخت و زمانبر باشد. با این وجود دلایل بسیاری برای اقدام به این کار وجود دارد از جمله:
اگر بتوانید به جای اینکه تنها مشکلات را طرح کنید، برای آنها راه حلهایی نیز ارائه کنید اعتبارتان بیشتر و موضعتان مستحکمتر میشود. تشخیص مشکلات بسیار سادهتر از حل آنهاست. اگر بخواهید و بتوانید راه حل ارائه کنید، احتمال اینکه شما – و راه حلهای شما— را جدی بگیرند بیشتر میشود.
اغلب شما بیش از سیاستگذاران در مورد مسئله، حوزه مربوط به آن، و باهمستان شناخت دارید. شما احتمالا تجربه کار روی این مسئله را دارید، با افراد دیگری که در این مورد کار کردهاند مرتبط هستید، از تحقیقات انجام شده در این حوزه مطلعید، و ایدههایی در مورد چیزهایی که در جاهای دیگر جواب داده دارید. اغلب سیاستگذاران یا سیاستمداران هستند و یا متخصصانی با تخصصهای عمومی که پیشینه دانشگاهی یا خدمت در حوزه عمومی دارند و سوابق عملی اندکی در کار کوچه و خیابان دارند (یا در زمینه زیست محیطی، اطلاعات اندکی از «آب» و «خاک» دارند). وقتی موضوع مربوط به مسائل حوزه سلامت و باهمستان باشد، احتمالا آنها تنها دانش عمومی نسبت به این حوزه داشته باشند.
شما میتوانید از افراد و منابع محلی استفاده کنید که سیاستگذاران حتی به فکرشان هم نمیرسد با آنها در مورد مسئله مشورت کنند. شما با اعضای جمعیت هدف و نیز کلیت باهمستان آشنا هستید؛ یعنی با تاریخچه باهمستان آشنا هستید، روابط را میشناسید، و میدانید چگونه مسئله مورد بررسی در گذر زمان شکل گرفته است. و همه اینها در تهیه یک برنامه کارآمد اهمیت دارند. علاوه بر این، شما منابع باهستان را – سازمانهای موثر، رهبران فکری اصلی، نهادها، منابع تامین مالی— که میتوانند زمینه تحول را فراهم آورند میشناسید.
موضع گروهتان را به عنوان مرجع موثق در مورد این مسئله، تثبیت میکنید. زمانی که در چنین جایگاهی قرار گرفتید سیاستگذاران و مردم شما را به عنوان افرادی که برای مشورت در مورد مسئله باید به آنها مراجعه کرد، خواهند شناخت، و در این صورت توصیههای شما را در این مورد جدی خواهند گرفت. این مسئله جایگاه شما را به عنوان یک حمایتگر و ترویجگر بسیار محکمتر میکند.
به اندازهای که شما بر باهمستانتان سرمایهگذاری کردهاید، سیاستمداران نکردهاند. فرقی نمیکند در یک باهمستان زندگی میکنید یا تنها در آن به کار اشتغال دارید، اهمیت و معنایی که موفقیت این طرح برای شما دارد بسیار بیشتر از سیاستگذاران است. آنها هرگز زمان و انرژی که شما برای این کار میگذارید صرف نمیکنند. علاوه بر این هرگز به اندازه شما دغدغه تاثیرگذاری طرح و تناسب آن با مسئله و باهمستان را ندارند.
اگر شما خودتان طرحی را تهیه کنید میتوانید همه مواردی را که از نظر شما برای پاسخ به نیاز باهمستان ضروری است در آن بگنجانید. بهترین راه برای اطمینان در مورد اینکه یک طرح همه مولفههای مهم را در خود دارد این است که آن را خودتان تهیه کنید. ممکن است مجبور باشید در مورد برخی از موارد مورد نظرتان مصالحه کنید تا بتوانید آن را به طرحی «قابل فروش» تبدیل کنید اما با این وجود باز به وضعیت ایدهآل نزدیکتر از هر زمان دیگری خواهید بود.
با ارائه طرح خود به عموم مردم، به آنها یاد میدهید که خودشان باید راههایی برای تغییر درست کنند و آنها را برای ترویجگری به کار وامیدارید. اگر طرح شما منطقی و قابل فهم باشد و بتوانید به شکلی شفاف توضیح دهید که چرا این طرح جواب خواهد داد، مردم نیز از آن حمایت خواهند کرد. وقتی مردم از یک برنامه عاقلانه حمایت کنند، معمولا سیاستگذاران نیز از آن حمایت میکنند.
اگر یک طرح در سطح محلی خلق شده باشد و بهویژه اگر از طریق روندی مشارکتی به وجود آمده باشد، باهمستان نسبت به آن احساس تعلق خواهد کرد. یعنی آنها از آن طرح حمایت و برای موفقیت آن کار خواهند کرد.
طرح شما مسئله را تعریف و چارچوب بحث را تعیین خواهد کرد. همان گونه که پیشتر اشاره شد، یک طرح که به دلیل شیوه خاصی که در مواجهه با مسئله یا سیاستگذاری دارد میتوانید محدوده مباحث مربوط به مسئله را تعیین کنید. پس شما با تهیه طرح تضمین میکنید که مسئله از زاویه مناسبی مورد بررسی قرار گرفته باشد و مولفههای مهمی که برای تحول ضرورت دارند در جریان کار نادیده گرفته نشده باشند.
چه کسانی باید در یک طرح تحول مشارکت داشته باشند؟
ذینفعها:
این دسته شامل همه گروهها یا افراد خاصی میشود که اجرای محتوای طرح شما به صورت مستقیم بر آنها تاثیر خواهد گذاشت. برخی از اینها عبارتند از:
- جمعیت هدف.
- نهادهای خدمات انسانی و سلامت و کارمندان آنها.
- نهادها یا مقاماتی که انتظار میرود در اجرای این برنامه مشارکت داشته باشند – پلیس، مدارس، بیمارستانها و کلینیکها، سازمان زیست محیطی، و غیره.
فعالان باهمستانی:
افرادی که برای تغییر این مسئله یا مسائل دیگر فعالیت کردهاند، و تعهد خود را نسبت به باهمستان نشان دادهاند.
مقامات محلی:
این افراد ممکن است همان سیاستگذاران باشند، یا کسانی که میتوانند در تامین مالی یا دیگر بخشهای یک مداخله نقش ایفا کنند. در هر صورت، آنها صاحب نفوذ هستند و مشارکت دادن آنها عاقلانه است.
اعضای باهمستان و کسانی که به صورت غیرمستقیم از این مسئله تاثیر میپذیرند:
این دسته میتواند افرادی مانند والدین، ریشسفیدان، صاحبان املاک، مدافعان محیط زیست، و یا حتی کل باهمستان را در برگیرد.
متخصصان و محققان حوزه مربوطه:
این عده میتوانند به شما در تشریح کامل جزئیات طرح کمک کنند و نیز اعتبار نتیجه نهایی آن را ارتقا بخشند.
سیاستگذاران:
اگر سیاستگذاران را در گروه برنامهریزان قرار دهید، احتمال پذیرش طرح پیشنهادیتان بسیار بیشتر میشود. علاوه بر این، در روند تهیه طرح آنها شناختی در مورد مسئله و اوضاع محلی پیدا میکنند که قبلا از آن بیبهره بودهاند، و این میتواند در آینده موجب بهبود سیاستگذاری برای باهمستان شما و دیگران شود.
چه زمانی باید یک طرح تحول تهیه کرد؟
به طور کلی هر زمانی که تغییر ضرورت پیدا کرد باید کار تهیه طرح تحول را آغاز کنید. تقریبا همیشه بهترین کار این است که برنامه خودتان را به پیش ببرید و برای ترویجگری منتظر کسی نمانید تا یک راه حل برای مشکلتان بیاید. با این همه، در برخی مواقع به طور خاص داشتن پیشنهاداتی برای انجام مجموعهای از اقدامات حائز اهمیت است:
در ابتدای یک پویش ترویجگری. همیشه خوب است که ترویجگری را برای یک چیز مشخص آغاز کنیم؛ نه اینکه علیه یک چیز یا برای یک تحول کلی این کار را انجام دهیم. این شیوه چهره بهتر و معتبرتری از شما ارائه میکند و برای چیزی که فکر میکنید جواب خواهد داد ترویجگری میکنید.
در ابتدای یک پویش قانونگذاری. اگر طرحی برای تصویب یک قانون جهت ارائه به قانونگذاران تهیه کرده باشید، بخش قابل توجهی از وظیفه خود را انجام دادهاید. به طور کلی قانونگذاران از اینکه متن طرح پیشنهادی لوایح و مصوبات را تهیه کنید بسیار از شما سپاسگزار خواهند بود.
اگر برای تدوین یک قانون با یک یا چند قانونگذار کار میکنید، باید پیش از اینکه چیزی از موضوعات مطرح بینتان را به دیگر قانونگذاران یا مردم انتقال دهید، تایید او را گرفته باشید. این بخشی از پروتکل کار و نشانه احترام به او است و نیز از ظرایف عملی کار شماست – قانونگذاران اگر احساس کنند از آنها بهرهبرداری شده است یا مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند، بسیار ناراحت میشوند. پیش از اینکه پیشنویسی تهیه کنید یا چیزی بگویید، و پیش از اینکه چیزی را به کسی غیر از آنها ارائه کنید، آن را با قانونگذار مطرح کنید تا هیچ چیز غیرمنتظرهای برای هیچ یک از طرفین رخ ندهد. با این روش آنها از چیزهایی که در ذهن دارید یا گفتهاید مطلع میشوند و شما نیز از چیزهایی که از نظر او غیرقابل قبول هستند، مطلع خواهید شد.
نوع دیگری از تلاشهایی که ممکن است در حوزه قانونگذاری صورت گیرد، مربوط به روند بودجهریزی است. در این مواقع، به جای تهیه یک متن قانونی، طرح شما باید شامل بودجه پیشنهادی برای مسئله مورد نظرتان باشد که تا جای ممکن آمار و ارقام به آن ضمیمه شده باشد. باید بتوانید به قانونگذاران اطلاعاتی مانند مواردی زیر ارائه کنید: تعداد افراد یا وضعیتهایی که نیازمند این تغییر هستند، هر کدام چه مقدار هزینه به همراه خواهد داشت، چه هزینههای دیگری باید صورت گیرد تا سیستم بتواند به کار خود ادامه دهد، و غیره. ارقام بودجه تعیین شده باید با تعیین محل مصرفشان توجیه شده باشند (و این اطلاعات هم باید دقیق و هم معقول باشد) در غیر این صورت قانونگذاران به آنها اهمیت نخواهند داد.
زمانی که به وضوح با یک مشکل مواجه هستیم ولی راه حل روشنی برای آن نیست. بسیار عقلانیتر است که خودتان یک راه حل پیدا کنید پیش از آنکه کس دیگری – که ممکن است دانش و تجربه شما را نداشته باشد و خود را متعهد به برنامهریزی مشارکتی نداند – راه حلی پیش رویتان بگذارد که متناسب با وضعیت شما یا باهمستانتان نباشد.
زمانیکه سیاستگذاران یا حامیان مالی اعلام کنند که قصد دارند به یک موضوع یا حوزه خاص رسیدگی کنند. از آنجا که سیاستگذاران یا حامیان مالی به اندازه کافی به مسئله نزدیک نیستند ممکن است ایدههایی مطرح کنند که با باهمستان یا حوزه شما تناسبی نداشته باشد. گاهی برنامههای آنها به جای کمک به افراد فعال در این حوزه، موجب لطمه زدن به کارشان میشود. اگر آنها برای شروع طرح شما را – که در آن همه عوامل احتمالی، عواقب ناخواسته تشخیص داده شده، و نیازهای باهمستان به صورت شفاف مشخص شدهاند— در اختیار داشته باشند، احتمال اینکه این روند به طرح یک برنامه قابل اجرا برای ایجاد تحول مورد نظر بیانجامد بیشتر میشود.
زمانی که احتمال طرح راه حلهای بد وجود دارد. اگر پیشنهادی از سوی گروهی دیگر یا سیاستگذاران یا حامیان مالی مطرح شده باشد که میتواند بیش از اینکه مشکل گشا باشد مسئله آفرین باشد، در این زمان باید وارد عمل شد. تنها اعتراض به یک پیشنهاد کافی نیست: شما باید برای ترویجگری خود یک جایگزین شفاف (و بهتر) داشته باشید.
در ماههای منتهی به یک انتخابات یا در طول برگزاری آن. همانگونه که اغلب در «جعبه ابزار باهمستان» نیز به شما گفته میشود، سیاستگذاران معمولا در طول برگزاری انتخاب بیش از همیشه به افراد توجه میکنند. این بهترین زمان طرح ایده و نیز ارائه پیشنهاداتی به آنها برای دوره بعدی فعالیتشان است. اگر دغدغه شما با یک موضوع داغ مرتبط باشد، ممکن است شاهد باشید که یک سیاستمدار کل طرح شما یا بخشی از آن را بردارد و به عنوان قسمتی از چشمانداز مورد نظرش فریاد بزند.
وقتی عموم مردم یا بخشی از مردم درخواست حل یک مشکل یا رسیدگی به یک مسئله را داشته باشند. وزن افکار عمومی – چه در سطح محلی باشد، یا ایالتی، یا کشوری—اغلب به اندازهای است که میتواند سیاستگذاران را به عمل وا دارد. این موجب وقوع وضعیت شماره ۴، که در بالا آمد، میشود و همزمان هم فرصت و هم ضرورت تدوین و ارائه یک برنامه برای تغییر را برای شما به ارمغان میآورد.
چگونه یک طرح تحول تهیه کنیم؟
زمانی که تصمیم گرفتید یک طرح تحول تهیه و ارائه کنید، چگونه اقدام به این کار میکنید؟ مطالبی که در ادامه میآید به طور خلاصه روندی را پیش روی شما میگذارد که در وقت ضرورت میتواند کمک خوبی برایتان باشد.
برای تدوین طرحتان یک تیم آماده کنید. همانگونه که در بالا آمد، «جعبه ابزار باهمستان» رویکردی مشارکتی دارد، که بر این اساس باید تیم شما شامل گروههای ذینفع، فعالان، مقامات مسئول، متخصصان، و دیگر سیاستگذاران، و غیره باشد. اگر افرادی از همه این گروهها در تیمتان جمع میکنید، باید در نظر داشته باشید که برخی از آنها ممکن است هیچ تجربهای در انجام چنین کارهایی نداشته باشند یا حتی در هیچ جلسهای شرکت نکرده باشند. ضروری است که به چنین افرادی – اعضای جمعیت هدف، جوانان، و غیره – آموزشها و حمایتهای مداوم ارائه کنید.
برخی از راههای ارائه این گونه آموزشها و حمایتها این است که: اعضای باتجربه و بیتجربه گروه را یار همدیگر قرار دهید، به آنها آموزشهایی در ابتدای این روند ارائه کنید، با افرادی از این دست وقت بیشتری صرف کنید، و همزمان که روند به پیش میرود به این افراد توضیحات لازم را بدهید و آنها را تشویق به مشارکت کنید. همچنین باید مدام آنها را به مشارکت بیشتر در جلسات تشویق کنید؛ اطمینان حاصل کنید اطلاعاتی که دیگر اعضای گروه دارند در اختیار آنها نیز قرار گرفته باشد و آنها این اطلاعات را بهخوبی فهمیده باشند، تا اینکه گروه به دو بخش «حرفهای» و «غیرحرفهای» تفکیک نشود؛ ایجاد روابط شخصی بین همه اعضای گروه را تشویق و تسهیل کنید.
هر زمان لازم بود، تحقیقات انجام دهید. توجه کنید که همه ابعاد مسئله را مورد بررسی قرار داده باشید. (احتمالا نیازی به مطالعه همه یا حتی اغلب حوزههای تحقیقاتی زیر نیست: احتمالا بیشتر چیزی را که باید تاکنون دانسته باشید میدانید یا بسیاری از حوزهها ممکن است اصلا به طرح یا موقعیت شما مربوط نباشند.)
حوزههای احتمالی که باید در تحقیقاتتان گنجانده شود عبارتند از:
- تاریخ و سیاست حاکم بر باهمستان، و نیز تاریخ و سیاست حاکم بر این مسئله در باهمستان شما.
- همه قوانین و سیاستگذاریهای فعلی که به مسئله مربوط میشوند. این شامل موارد زیر میشود: سیاستگذاریهای رسمی و غیررسمی، وضعیت بودجهدهی، چه کسی در بخش دولتی یا خصوصی مسئول نظارت بر این مسئله است، و غیره.
- نقشهایی که انواع گروهها، شرکتها، نهادها، و غیره در شرایط کنونی ایفا میکنند.
- بهترین راهکارها و نیز مواردی که در جاهای دیگر جواب خوبی داده است.
- همه نتایج تحقیقاتی و نظریات موجود در مورد مسئله.
- نظرات و تجارب دیگر افراد حاضر در میدان فعالیت.
- نظرات باهمستان.
با استفاده از تحقیقات خود، مسئله را تحلیل کنید. وقتی همه اطلاعاتی را که در تحقیقاتتان به دست آوردهاید گردآوری کردید، باید از آنها برای تعیین چیزهایی که میخواهید پیشنهاد دهید استفاده کنید. تحلیل تحقیقات یعنی دریابید که پژوهش شما درباره مسئله مورد توجهتان چه چیزی به شما میگوید، و چه الزاماتی برای طرح تحول شما به همراه میآورد.
برخی از سوالاتی که ممکن است در طول تحلیل خود به آنها برسید عبارتند از:
- آیا مسئلهای که پیش روی شماست، همان مسئله واقعی است یا عوارض یک نابسامانی بزرگتر دیگر است؟
- اگر عوارض یک نابسامانی یا مسئله بزرگتر است، آیا میتوانید بدون رسیدگی به آن مسئله بزرگتر به آن پاسخ دهید؟ آیا منابع لازم برای انجام این کار را دارید یا میتوانید فراهم کنید؟ آیا این مسئله به اندازهای بزرگ است که رسیدگی مستقیم به آن کار بیهودهای باشد؟
بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی آشنا – گرسنگی، بیخانمان بودن، برخی از انواع جنایتها—عوارض مشکلات عمده دیگری مانند فقر هستند. ریشه کنی فقر فراتر از توان بیشتر حمایتگران و ترویجگران باهمستانی است اما رسیدگی به برخی از عوارض آن شاید این طور نباشد. و در حقیقت رسیدگی به برخی از این عوارض میتواند موجب ریشه کنی فقر برای برخی از افراد شود. شاید باید برای حل مسئله بزرگتر منتظر طرح یک برنامه «اجتماعی عظیم» باشید.
علل ریشهای یک مسئله میتواند به بزرگی خود مسئله نباشد، اما ممکن است آنقدر مهم باشد که بدون رسیدگی به آنها نتوانید مسئله را حل کنید. برای مثال علت ریشهای بیکاری در میان خانوادههای تکهستهای فقدان خدمات مراقبتی مطمئن و مقرون به صرفه برای فرزندان باشد. در این صورت، آموزشهای شغلی یا دیگر خدمات مرتبط با اشتغال احتمالا نمیتوانند کاری برای پاسخ به این مسئله انجام دهند مگر اینکه مسئله مراقبت از کودکان حل شود.
- آیا هم اکنون منابعی در باهمستان برای رسیدگی به این مسئله وجود دارد و میتوانید آنها را در این طرح خود بگنجانید؟ آیا به دنبال یک برنامه یا سیاستگذاری جدید هستید یا تنها به افزایش حمایتهای مالی نیاز دارید تا بتوانید از منابع موجود استفاده بهتری ببرید؟
- کمترین کاری که میتوان انجام دهید تا به شکل موثری به مسئله رسیدگی شود (یعنی یا مسئله را برای همیشه حل کنید یا سیستمی درست کنید که بتوان آن را تحت کنترل در آورد، البته اگر کنترل مسئله بهترین راه حل موجود باشد)، چیست؟ در مجموع، هر چه راه حل و اقدامات ضروری شما پیچیدگی کمتری داشته باشند، بهتر است؛ چرا که: تامین بودجه برای آن هزینه کمتری به همراه خواهد داشت؛ کمتر مداخلهجویانه خواهد بود و افراد کمتری را در محذوریت قرار می دهد؛ از تعداد مولفههایی که ممکن است به خطا بیانجامند میکاهد؛ و اگر چیزی هم به خطا رفت اصلاح آن نیز به طور کلی آسانتر خواهد بود.
- باهمستان از چه چیزهایی حمایت میکند؟ آیا برای موفقیت برنامه خود به حمایت باهمستان نیاز دارید؟ حمایت باهمستان همیشه مطلوب است، اما ممکن است همیشه ضروری نباشد.
کمیته تحقیق با نگاهی به اطلاعات موجود خود به چند نکته مهم رسید. اول، بسیاری از بیخانمانها تنها نیستند، بلکه خانوادهها هستند. دوم، بسیاری از آنها در مشاغل کمدرآمد کار میکنند و توان تامین مسکن ندارند. سوم، تعداد قابل توجهی از بیخانمانها از بیماریهای مزمن روانی رنج میبرند و پس از بسته شدن بیمارستان دولتی مخصوص ناتوانهای ذهنی، دیگر جایی برای رفتن نداشتند. شاید یکی از شوکهکنندهترین یافتهها در مورد جمعیت بیخانمان این باشد که آنها ارتباط کمی با دیگر اعضای باهمستان دارند – نه خانواده دور، نه دوستان، نه باهمستان دینی، و نه هیچ شبکه ارتباطی مطمئنی که بتوانند وقتی جایی برای رفتن ندارند به آنها تکیه کنند. این مورد آخر، یکی از یافتههای یک تحقیق دانشگاهی نیز بود.
طرح خود را تدوین کنید. با تکیه بر تحقیقاتتان، تحلیلهایتان، و تجربه و تخصص گروه برنامهریز خود، اکنون میتوانید طرح تحول واقعیتان را تهیه کنید.
اولین گام، تصمیمگیری در مورد بهترین نتیجه ممکن است. اگر این مسئله به بهترین شکل حل شود، باهمستان/ کشور/ جهان چگونه خواهد شد؟
بهترین نتیجه ممکن لزوما شبیه ایدهآلترین نتیجه نیست. ممکن است تامین کامل بودجه لازم برای رسیدن به نتیجه ایدهآل برای شما ممکن نباشد، یا مسئله به اندازهای بزرگ است که دستیابی به راه حل ایدهآل قرنها و نسلها طول میکشد. (همه در اینکه صلح جهانی یک ایدهآل است توافق دارند، اما احتمال ندارد که بتوان آن را در مدت زمان کوتاهی در آینده محقق ساخت). از سویی، چنانچه مسئله با جان مردم سروکار داشته باشد، ممکن است از نظر زمانی تحت فشار باشید؛ مانند یک بیماری واگیردار کشنده یا موجی از خشونت داخلی. بهترین نتیجه ممکن، بهترین کاری است که با توجه به واقعیت باهمستان، منابع موجود، محدودیت زمانی، و طبیعت مسئله میتوانید انجام دهید.
با نتیجه دلخواه مورد نظر خود شروع کنید و راههایی برای رسیدن به آن بیابید. کارهایی که تا کنون انجام دادهاید باید به شما کمک کند تا بتوانید طبیعت مسئله اصلی خود را بشناسید، و شما را نسبت به مسائل دیگری که برای حل مسئله اصلیتان باید پاسخ داده شوند، آگاه میسازد. تا جای ممکن جزییات مربوط به هر مرحله را مشخص کنید، تا بتوانید به دقت بفهمید چه کاری در چه وقتی باید انجام شوند.
برای اینکه راههای دستیابی به اهدافتان را بشناسید، روشهای دیگری نیز وجود دارد؛ سه مثال در این رابطه طوفان ذهنی یا همفکری، به کارگیری یکی از بهترین عملکردها، و به استفاده از راه حلهای به کار رفته در یک باهمستان یا سازمان دیگر است. ممکن است از مدتها پیش در مورد کارهایی که باید انجام دهید تصمیمگیری کرده باشید و طرحتان تنها نیاز داشته باشد که کمی صیقل بخورد تا مشکلات احتمالی کاسته شود. اما اگر از صفر شروع میکنید یکی از روشهای خوب این است که روند کار خود را به شکل معکوس عمل کنید؛ یعنی با هدف خود شروع کنید، در ادامه گامی که شما را مستقیما به آن هدف میرساند مشخص کنید، سپس گام دیگری که شما را به گام قبلی میرساند مشخص کنید و به همین ترتیب گامها را یکی بعد از دیگری تعیین کنید. این روند به شما کمک میکند تا نقاط اتصال را بیابید و اگر در یکی از این نقاط نیاز باشد که رویکردی چندشاخه در پیش بگیرید، بتوانید آن را تشخیص دهید. البته این تنها راه نیست ولی یکی از راههایی است که اغلب به خوبی جواب میدهد.
موانع و نقاط ضعف رویکرد انتخابی خود را بررسی کنید – و برای این منظور نتایج ناخواسته احتمالی را هم مد نظر داشته باشید. این کار را هم از منظر جمعیت هدف و هم مجریان این تغییرات، باهمستان، سیاستگذاران و حامیان مالی انجام دهید. همه این افراد در موفقیت نهایی برنامه شما موثر هستند.
گامهای عملی که باید برای عملی شدن طرح خود بردارید ترسیم کنید. با دقت هر چه تمام جزییاتی را که در هر گام باید انجام شوند در طرح خود بیاورید.
مشخص کنید بر اساس این طرح هر کس چه کاری باید انجام دهد. چه کسی تامین مالی آن را انجام میدهد؟ چه کسی آن را اجرا میکند و هر گام عملی توسط چه کسی اجرا میشود؟ چه کسی کار نظارت را برعهده خواهد داشت؟ چه کسی کار ارزیابی و ارائه پیشنهادات اصلاحی برای طرح را انجام میدهد؟
چه کسی مسئولیت اجرا و نتایج طرح را برعهده دارد و در قبال چه کسانی مسئولیت دارد؟
یک برنامه زمانی معقول برای طرح خود ارائه کنید. این برنامه باید زمان لازم را برای اجرایی شدن طرح در نظر گرفته باشد، و انگپایههایی (نقاط ایست-بازرسی در طول مسیر رسیدن به مقصد نهایی) داشته باشد که بر اساس برنامه زمانبندی مناسب طراحی شدهاند، و در صورت تناسب یک نقطه پایانی از پیش تعیین شده برای کل پروژه نیز در گرفته شده باشد.
بسیاری از تغییرات نقطه پایانی ندارند. برای مثال، اگر مسئله شما تامین خدمات مراقبت از کودکان برای فرزندان والدین شاغل باشد، نقطه نهایی را میتوانید جایی در نظر بگیرید که خدمات مراقبت از کودکان مقرون به صرفه و مطمئن برای همه والدینی که به آن نیاز دارند، فراهم شده باشد. اما حتی اگر به آن نقطه نیز برسید خدمات مراقبت از کودکان همچنان الی الابد باید ادامه یابد.
کمیته «شهر پرات» احساس کرد میداند چه چیزی در حال حاضر واقعا لازم است: یا باید برای افراد بیخانمان سرپناهی فراهم کرد یا باید از آنها در برابر زمستان سردی که در راه است حمایت کند. همچنین باید برای آنها فرصت برخورداری از مسکن دائمی و ارتباط با یک شبکه حمایتی فراهم شود.
برای پاسخ به نیاز تامین سلامت و ایمنی بیخانمانها، کمیته تصمیم گرفت یک فعالیت ترویجگری برای تامین سرپناه بیشتر برای بیخانمانها آغاز کند، و همچنین پیشنهاد دهد یک برنامه داوطلبانه برای توزیع غذا و پتو در شب تشکیل شود تا به افرادی که نمیخواهند یا نمیتوانند از فرصت فراهم شده برای برخورداری از سرپناه استفاده کنند کمک کنند که سرپناهی برای خود بسازند. و به این ترتیب هیچ کس از سرما یخ نخواهد زد.
نیاز به مسکن دائمی و مقرون به صرفه هم شامل ساخت مسکن مقرون به صرفهتر میشود و هم کمک به فرد بیخانمان برای برخورداری از مهارتهای مالی، سازمانی، و فردی برای یافتن و نگهداری از آن مسکن پس از یافتن آن را در بر میگیرد. به منظور ساخت مسکن مورد نیاز، کمیته یک فعالیت ترویجگری را پیشنهاد کرد که در تلاش بود یارانههایی برای ساخت واحدهای مسکونی مقرون به صرفه تخصیص داده شود و نیز ساختمانهای متروکه (که توسط نهادهای شهری به خاطر بدهیهای مالیاتی ضبط شده بود) با استفاده از روش Sweat Equity یا «ملک شیرین» دوباره قابل سکونت شوند – بر اساس این روش فرد اجازه استفاده از ملک را دارد ولی در ازای آن باید از کار و زحمت خود صرف بهسازی منزل یا محل سکونت کند. این کمیته همچنین یک مداخلهای را در قالب یک دوره آموزشی در نظر گرفت که همه ساکنان این سرپناهها میتوانستند در طول آن دورهها ابعاد مختلف یافتن و نگهداری از یک سرپناه مقرون به صرفه را یاد بگیرند – مدیریت مالی، آمادگی شغلی و آموزش، برنامهریزی شغلی، حل منازعه، و غیره. در این بخش از طرح خدمات ویژهای برای بیخانمانهایی که از بیماریهای روانی رنج میبرند در نظر گرفته شد، که بر این اساس آنها از حمایتهایی مانند مراقبتهای روانی و کمک و نظارت بر داروهای مصرفیشان برخوردار میشدند.
بخش پایانی طرح این کمیته یک برنامه آموزشی بود که در آن هر بیخانمان یا خانوادهای با یک داوطلب از باهمستان همگروه میشد که در واقع دوست و حامی همگروه خود در مواقع اضطراری به شمار میرفت و به او کمک میکرد تا بتواند شبکههای دوستی، همسایگان، نهادی، و غیره را برای خود بسازد.
افراد مختلفی در باهمستان پذیرفتند که مسئولیتی در این فعالیت ترویجگری برعهده بگیرند و در برخی از موارد نیز اجرای عملی بخشهایی از طرح را – مانند غذا، پتو، برنامه داوطلبانه تامین سرپناه، و غیره – برعهده گرفتند. دوست یک بازرگان برای این طرح شعاری پیشنهاد کرد: «هیچ کس فراموش شده و تنها نباشد؛ هیچ کس فاقد جای کافی و ایمن برای زندگی نباشد»؛ او لوگویی نیز برای آن طراحی کرد که یک خانه را که در داخل آن یک خانواده قرار داشت نشان میداد.
برنامهای برای حفظ این تحول تهیه کنید.
همانطور که در مطلبی که در بالا در مورد نقطه پایانی یک تحول آورده شد فهمیدید، هر طرح تحولی باید حاوی برنامهای برای حفظ آن تحول در بلندمدت نیز باشد. هر چقدر هم که این طرح دقیق مورد بررسی قرار گرفته باشد و هر چقدر هم که خوب کار ترویجگری خود را برای به تصویب رسانده آن انجام داده باشید، و هر چقدر هم که طرح شما در ابتدای امر موفق بوده باشد، اگر میخواهید واقعا موفق باشد باید به طور مداوم از آن مراقبت کنید.
اعضای کمیته تصمیم گرفتند، صرف نظر اتفاقی که ممکن است برای طرح پیشنهادی رخ بدهد، در کنار یکدیگر بمانند تا هم مطمئن شوند که بیخانمانهای شهر پرات به سلامت زمستان را از سرمیگذرانند و هم بتوانند به ترویجگری خود در طول سال ادامه دهند تا نیازی به رسیدگی اضطراری به وضعیت بیخانمانها در پاییز هر سال نباشد. آنها توافق کردند که به ترویجگری خود تا زمانی که همه مولفههای طرحشان محقق شود، ادامه دهند.
طرح خود را در اسرع وقت ارائه کنید و برای آن ترویجگری را آغاز کنید.
وضعیت ایدهآلی که شما به دنبال آن هستید این است که طرح شما مبنای کلی چیزی را که در عمل مصوب میشود تشکیل بدهد. بنابراین، نیاز دارید که در اسرع وقت افراد را به تامل در مورد آن وادارید. پس باید آن را به سیاستگذاران و عموم مردم ارائه کنید، رسانهها را نسبت به آن حساس کنید، آن را بر روی وبسایت خود منتشر کنید، و از هر روش لازم دیگری استفاده کنید تا در مورد آن اطلاعرسانی کنید.
طوری برنامهریزی کنید که کارتان را تا زمانی که طرحتان به تصویب برسد ادامه دهید.
در برخی موارد، این امکان وجود دارد که طرح خود را در جریان یک پویش ترویجگری ارائه کنید، پویش را در مدت زمان نسبتا کوتاهی به نتیجه موفقیتآمیزی برسانید، و طرح خود را به تصویب برسانید. اما در موارد دیگر ممکن است مجبور باشید به هر فردی بارها مراجعه کنید تا بالاخره به شما گوش دهد. اما رمز موفقیت ترویجگری در تداوم آن است. باید به یک پویش به عنوان مجموعهای از طرحها نگریست که در دورهای چند ساله پیگیری میشود و نه یک جهش ناگهانی یک ماهه. باید آماده باشید که مسئله تا جایی پیگیری کنید که بالاخره حل شود.
کمیته خود را آماده کرد تا جایی کار خود را ادامه دهد که همه بخشهای طرحش به شکلی محقق شده باشند. اغلب افراد دریافتند پس از تصویب طرح کار آنها تمام نخواهد شد. ممکن است کمیته منحل شود اما میدانستند که باید مراقب باشند که خدمات و برنامههایی که از طرحشان سرچشمه گرفتهاند همچنان در دسترس افراد نیازمند قرار داشته باشد، و بیخانمان بودن دیگر هرگز یک مسئله جدی برای شهر پرات نباشد.