چه کسانی مخالفان شما هستند؟
وقتی در جهت دستیابی به هدفی حرکت میکنید، گاهی به نظر میرسد همه از کاری که میکنید حمایت میکنند. اگر در حال جمعآوری کمک مالی برای شعبه جدید یک بیمارستان هستید، یا برای دریافت کمک هزینه برای یک شعبه از کتابخانهای اقدام میکنید، همه افراد در باهمستان ممکن است شما را تشویق کنند. این خیلی عالی است، اما تقریبا نادر است. در بیشتر موارد، طرح و برنامه شما ممکن است با مقاومت برخی روبهرو شود و خواهند بود کسانی که به صورت آشکار با کاری که انجام میدهید مخالفت میکنند.
انواع مختلفی از مخالفت وجود دارد که ممکن است با آن روبهرو شوید. گاهی مخالفان شما آشکار و در عرصه عمومی هستند. اغلب راحتتر میتوان از پس این عده برآمد، زیرا میدانید در برابر چه چیزی قرار دارید. اما زمانی که با مخالفانی مواجه میشوید که وضوح کمتری دارند، کار بسیار دشوارتر میشود، چرا که تشخیص مخالفان سختتر است.
این مسئله، بهویژه زمانی جدیتر میشود که افرادی به حمایت از شما میآیند ولی در زمان ضرورت از حمایتشان دست میکشند یا حتی با شما مخالفت میکنند. خلاصه اینکه، در کنار شناسایی مخالفانتان، باید در شناخت انواع مخالفان و درجات مختلف مخالفتشان مهارت کافی کسب کنید. چه کسانی ممکن است با شما مخالف باشند؟ همانطور که در مورد همپیمانان بالقوه نیز صادق است، هر فردی را میتوان در زمره مخالفان بالقوه شما قرار داد. اما مسئله تعیینکننده این است که افراد یا گروههای دیگر تا چه اندازه حاضرند هزینه پرداخت کنند تا شما در هدفی که دارید موفق شوید. در این بخش نگاهی دقیقتر به خاستگاه این مخالفتها و چگونگی غلبه بر آنها خواهیم داشت.
چرا باید مخالفانتان را شناسایی کنیم؟
همانطور که در مورد همپیمانان نیز مطرح است، هر امری مخالفانی نیز دارد. وقتی شما در حمایت از هدفی برمیخیزید، ممکن است کسی پیدا شود شما را به چالش بکشد و برای حمایت امر دیگری در برابر شما قد علم کند. دو دلیل مهم برای شناسایی مخالفان پیش از شروع هر پویش عبارتند از:
- میتوانید نوع و درجه مخالفتها یا حملاتی که علیه شما صورت خواهد گرفت را پیشبینی کنید
- میتوانید به شکل موثری منابع خود را در جهت تضعیف یا حذف مخالفانتان به کار گیرید
به عبارت دیگر، شناسایی مخالفان و پیشبینی مخالفت آنها شانس شما را برای پیروزی افزایش میدهد.
چگونه مخالفانتان را شناسایی کنید؟
اولین گام برای مشخص کردن مخالفان احتمالی این است که بار دیگر از خود بپرسید: «چه کسی به مسئله مورد نظر شما اهمیت میدهد؟» و در این مورد، بهترین پاسخ این است: «هر کسی که ممکن است با موفقیت شما چیزی را از دست بدهد.»
این کار به شما کمک میکند تا فهرستی از مخالفانتان تهیه کنید، که شامل همه افراد، گروهها، و سازمانهایی میشود که با پیروزی شما به صورت مستقیم یا غیرمستقیم چیزی از دست میدهند. آنها کسانی هستند که به شکلی فعالانه سعی خواهند کرد شما را از موفقیت باز دارند. یک مثال ساده این است که فرض کنید گروه شما میخواهد رستورانها را مجبور کند تا استفاده از دستگاههای فروش خودکار سیگار را متوقف کنند. بیتردید یکی از مخالفان شما تولیدکنندگان سیگار خواهند بود، زیرا با این کار نه تنها بخشی از فروش سیگارشان کاهش مییابد، بلکه یکی از وسیلههای مهم بازاریابی خود را نیز از دست میدهند. مخالفان دیگر شما میتوانند رستورانداران یا مشروبفروشیها باشند که ممکن است با حذف این ماشینها ضرر کنند.
به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت کسانی که بیشترین ضرر را میبرند، شدیدترین مخالفتها را نسبت به گروه شما نشان خواهند داد. باید از خودتان بپرسید: آنها مشخصا چه چیزی را از دست میدهند؟ پول؟ زمان؟ شأن؟ کارمند؟ جواب شما ممکن است چند تا از این موارد باشد.
قدرت مخالفانتان را چگونه تعیین میکنید؟
اکنون که همه گروهها و افرادی را که ممکن است از موفقیت شما متضرر شوند، فهرست کردهاید، احتمالا باید به این مسئله بپردازید که «آنها برای متوقف کردن ما چه خواهند کرد؟» احتمالا هر آنچه که در حد توان و قدرتشان باشد انجام میدهند؛ پس باید دریابید که چه قدرتهایی در اختیار دارند. این دقیقا مانند آن است که قدرت بالقوه متحدین خود را تعیین کنید – یک جدول تهیه کنید و در آن مخالفانتان و اشکال مختلف قدرتهایشان را لیست کنید.
با تهیه یک جدول از مخالفانتان و اشکال مختلف قدرتهایی که دارند، میتوانید انواع راهبردها و تاکتیکهایی که ممکن است علیه شما به کار گیرند را بشناسید. برای مثال، ممکن است آنها بخواهند شما را درگیر یک مبارزه حقوقی کنند، یا در رسانهها شما را به عنوان تندروهایی به تصویر بکشند که هیچ اهمیتی به شغل افراد نمیدهند.
چگونه تاکتیکهای مخالفانتان را تشخیص میدهید؟
اکنون مخالفانتان را شناسایی کردهاید، و میدانید آنها قادر به انجام چه کارهایی علیه گروهتان هستند. حالا به راههایی برای تشخیص تاکتیکهایشان، و پاسخ به آنها نیاز دارید.
برخی از تاکتیکهایی که مخالفان شما ممکن است به کار گیرند عبارتند از:
- منحرف کردن- آنها میتوانند موضوع را به سمت یک مسئله جانبی کماهمیت منحرف کنند؛ یا میتوانند کار را به یک مسئول دونپایه، که قدرت واقعی برای رسیدگی به آن را ندارد، محول کنند.
- تاخیر انداختن- مخالفان ممکن است به شما نشان دهند که در حال رسیدگی به این مسئله هستند، در حالی که واقعا هیچ کاری انجام نمیدهند. برای مثال، یک «کمیته مطالعاتی» ایجاد کنند که در حقیقت هیچ قدرتی برای انجام تغییرات مورد نظر شما ندارد.
- انکار کردن- مخالفان ممکن است بگویند ادعاها و راه حلهای شما، یا هر دو، نامعتبرند.
- کماهمیت جلوه دادن- مخالفان ممکن است دغدغه شما را کماهمیت جلوه دهند، اعتبار شما را به عنوان عاملی برای ایجاد تغییر زیر سوال ببرند، یا همزمان هم به دغدغه و هم اعتبار شما لطمه بزنند.
- فریب دادن- مخالفان ممکن است به عمد تلاش کنند به شما و گروهتان این حس را القا کنند که دارند یک کار قابل قبول انجام میدهند، در حالی که واقعا چنین نیست؛ و در حقیقت آنها هیچ قصدی برای توجه به مسائل شما ندارند.
- تفرقه انداختن- مخالفان شما ممکن است بذر اختلاف در ردههای مختلف گروهتان بپاشند و از راهبرد «تفرقه بیانداز و حکومت کن» استفاده کنند.
- تطمیع کردن: مخالفانتان ممکن است در تلاش برای دلجویی کردن و به دست آوردن دل گروه شما یا افرادی که هنوز تصمیم نگرفتهاند برآیند و این کار را با پیشنهاد شغل، خدمات، یا منافع دیگر انجام دهند.
- بیاعتبار کردن- مخالفان ممکن است سعی کنند در انگیزهها و روشهای گروه شما تشکیک کنند.
- تخریب- مخالفان ممکن است در صدد بیثباتی یا حذف گروهتان با توسل به تاکتیکهای حقوقی، اقتصادی و ارعاب باشند.
- توافق- مخالفان ممکن است برای پرهیز از نزاع، تصمیم بگیرند به گروه شما توافقی پیشنهاد کنند که بتوانید بر سر یک راه حل مورد قبول دو طرف به توافق برسید.
- تسلیم شدن- مخالفان ممکن است با درخواستهای شما موافقت کنند. در این صورت، باید بدانید که پیروزی زمانی کامل میشود که مخالفان به قولهایشان عمل کنند.
اینها رایجترین تاکتیکهایی هستند که مخالفان ممکن است به آنها متوسل شوند. با این همه، هرگز نمیتوانید در مورد اقداماتی که ممکن است روی دست گیرند، خیلی مطمئن شوید. در زندگی حقیقی، مردم دچار تردید و در جا زدن میشوند زیرا نمیتوانند تصمیم بگیرند. گاهی مرعوب مخالفان قدرتمندتر شما میشوند یا ترسهای دیگری در درونشان هست که شما قادر به تشخیص آنها نبودهاید. در پاراگرافهای بعد به برخی رویکردهای کلی برای خنثی کردن تاکتیکهای مخالفان –صرف نظر از اینکه این تاکتیکها چه هستند -- خواهیم پرداخت.
چگونه باید از پس مخالفان برآمد؟
بسیار خوب، اکنون شما میدانید که مخالفان شما چندین شیوه دارند که با استفاده از آنها میتوانند تحقق هدف شما را دشوار سازند. مخالفان ممکن است از یک یا ترکیبی از چند تاکتیک فوق استفاده کنند تا تلاشهای شما را منحرف کنند. سوالی که در اینجا وجود دارد این است که: «شما چه کاری در این باره میتوانید انجام دهید؟» خوشبختانه گزینههای بسیاری برای خنثی کردن حملات آنها در اختیار دارید. در کل، قرار نیست یک رویکرد «بنیانبرافکن» در برابر این مسئله در پیش بگیرید، زیرا این کار میتواند فرصتهای مذاکره را از بین ببرد. کاری که باید بکنید این است که از راهبردی استفاده کنید که متناسب با نوع و سطح مقاومت مخالفانتان باشد.
در ادامه به برخی از تکنیکهای مفید برای پاسخ به مخالفان میپردازیم:
پیشگیری
یکی از بهترین راههای جلوگیری از بروز مخالفت این است که برای کاری که میخواهید انجام دهید برنامه از پیش تعیین شده داشته باشید، و مخالفان بالقوه را متقاعد کنید که یا به شما ملحق شوند، یا حداقل به صورت فعالانه با شما به مخالفت برنخیزند.
شما و گروهتان میدانید که بیمارستان محلی خوشش نمیآید که یک کلینیک جدید برای مراقبتهای دوره بارداری در باهمستانتان راهاندازی شود. اما میتوانید آنها را متقاعد کنید که این کار به نفع بیمارستان است.
با مخالفانتان ملاقات کنید
در مورد اختلافاتتان بحث و تبادل نظر کنید، زیرا مخالفتها ممکن است از سوء تفاهم یا کمبود دانش آنها در مورد مسئله ناشی شده باشد.
برخی از اعضای باهمستان ممکن است با یک برنامه آموزش جنسی در مدرسه محلی مخالفت کنند، زیرا فکر میکنند هدف این برنامه آموزش تکنیکهای جنسی به کودکان است. شما میتوانید توضیح دهید که موضوع این نیست و این کلاس در مورد مهارتهای تصمیمگیری، مهارتهای نه گفتن، مهارتهای زندگی، و رابطه با خانواده، دوستان و دیگران است.
راه حلهای برد-برد داشته باشید
میتوانید بر راه حلهایی تمرکز کنید که متناسب با منافع مشترک دو طرف باشد.
وقتی دارید رژیمهای غذایی کمچرب و مناسب برای سلامت قلبی را ترویج میکنید، میتوانید با خواربار فروش محل برای ارائه تخفیفهایی برای غذاهای کمچرب همکاری کنید.
تهدیدها را به فرصت تبدیل کنید
بیشتر اوقات وضعیتی که در وهله اول تهدیدآمیز به نظر میرسد، میتواند به فرصتی برای شما تبدیل شود.
اگر یک شرکت تجاری از گروه شما سوء استفاده کرده است، گروه شما میتواند از آن شرکت شکایت کند. این کار ممکن است مخالفان را در موضع تدافعی قرار دهد. یا میتوانید از حملات آنها برای جلب همدردی باهمستانتان استفاده کنید.
تاکتیکهای مخالفانتان را برملا کنید
زمانیکه تاکتیکهای مخالفانتان بر ملا شوند، بیاثر خواهند شد.
فرد مخالف شما سعی دارد از تاکتیک «تفرقه بیانداز و حکومت کن» در گروه شما استفاده کند. اگر کاری را که او دارد انجام میدهد، تشخیص بدهید و آشکارا برملا سازید، این حرکت موجب تمرکز گروهتان خواهد شد و در عوض خشم گروه را نسبت به مخالفتان برمیانگیزد.
یا ممکن است فرد مخالف شما امتیازات «نمادین» به شما بدهد. اگر شما به صورت عمومی نشان دهید که امتیازات پیشنهادی آنها «صرفا نمادین» هستند و آنها را رد کنید، این به عموم مردم و گروهتان این اطمینان را میدهد که خروجی بهتری از آنچه پیشنهاد شده است نیز قابل انتظار است.
اجازه دهید دیگران نیز بدانند مخالفانتان از چه تاکتیکهایی در نشستها، در رسانهها، و غیره استفاده میکنند.
بحث را در چارچوب مورد نظر خودتان طرح کنید
مسئله را به دیگران انتقال دهید و نظر گروهتان را در مورد آن بیان کنید؛ شما که نمیخواهید مدام در موضع دفاعی باشید و تنها به مباحث مخالفانتان پاسخ بگویید.
اگر بحث در مورد ممنوعیت استعمال دخانیات در فضاهای بسته عمومی است، شما ممکن است بخواهید بر حق مردم برای تنفس هوای سالم تاکید کنید تا بر حق افراد سیگاری برای استعمال دخانیات.
تعادل و توهم
باید به پاتکهای مخالفانتان با توسل به راهبردهای مختلف پاسخ دهید، تا آنها زمان کافی برای پیشبینی و آماده شدن برای مقابله با حرکتهای شما نداشته باشند. به همین ترتیب، اگر بتوانید مخالفانتان را گول بزنید تا در مورد مقاصد شما حدس اشتباه بزنند، با برهم زدن تعادل آنها، خواهید توانست خود را در موضع برتری قرار دهید.
در یک بحث که بین صنایع دخانیات و یک مبلغ سلامت عمومی در گرفته بود، مبلغ به جای اینکه علیه حق سیگاریها برای سیگار کشیدن موضع بگیرند – چیزی که معمولا در این نوع مباحث اتفاق میافتد- از منظر حق افراد سیگاری برای شکایت حقوقی علیه شرکتهای دخانیات به دلیل آسیب رساندن به سلامتیشان صحبت را مطرح کرد.
به مسائل روانشناختی مخالفانتان توجه کنید
مخالفان ممکن است دنبال راه حلی برای مشکل باشند؛ در این حالت شاید گروه شما بتواند در این کار به آنها کمک کند.
یک شرکت ممکن است بداند آلودگی کارخانهاش خیلی بالاست اما نداند که چگونه باید آن را کاهش دهد. شاید در گروه شما چند متخصص سلامت صنعتی باشد که بتوانند آنها را کمک کنند.
در این شرایط مشکل را باید تشریح کنید ولی بلافاصله راه حل پیشنهاد نکنید. به این شکل میتوانید به استقلال مخالفانتان احترام بگذارید. در نهایت، گروه شما میتواند راه حلهایی برای استفاده در یک «دوره آزمایشی» ارائه کند تا به مخالفان امکان استفاده از گزینههای دیگر را نیز بدهید.
داشتههای مخالفانتان را به بدهیهایشان تبدیل کنید
ممکن است گروه شما در شرایطی باشد که قدرت مخالفانش بسیار بیشتر از قدرت خودش باشد. به طور کلی، در این وضعیت گروه شما به شیوه غیرخشونتآمیز هدف خود را به صورت جدی پیگیری میکند تا جایی که مخالفان به ستوه بیایند و به قوه قهریه متوسل شوند.
سرانجام، این شرایط موجب انتقال حمایت و همدلی به سوی گروه شما و هدفتان میشود. ناظرانی که تا پیش از این از درگیر شدن در این موضوع خودداری میکردند، وقتی ببینند یک گروه به خاطر اعتقاد به اصولش این گونه سرکوب میشود، به سمت آن گروه متمایل میشوند. ممکن است کسانی که معمولا از مخالفان شما حمایت میکردهاند استفاده از خشونت برای حرکت غیرخشونتآمیز شما را زیر سوال ببرند و به این ترتیب کل انگیزه مخالفانتان را به چالش بکشند.
گروه شما چندین ماه است که مقابل یک شرکت که به تخلیه غیرقانونی زبالههای سمی شهرت دارد، تجمع کرده است. رئیس شرکت از دست شما خسته میشود و تصمیم میگیرد همه را به دلیل نقض حریم کارخانه دستگیر کند. این میتواند حمایت افرادی را که علاقهای به کار شما نداشتند، از شما جلب کند چرا که آنها فکر میکنند شما داشتید از حق آزادی بیان خود، بدون ضرر به دیگران، استفاده میکردید.
تواناییهای خود را متمرکز کنید و علیه نقاط ضعف مخالفانتان به کار گیرید
این مسئله واضح است که باید از تواناییهای خود علیه نقاط ضعف مخالفانتان استفاده کنید.
حامیانی که علیه دخانیات کار میکنند شواهد علمی و پزشکی قابل توجهی دارند که مدعیات آنها را در مورد مضرات سیگار تایید میکنند، در حالی که آمارهای «علمی» صنایع دخانیات در زمینه مخاطرات سیگار کشیدن در بهترین حالت مشکوک هستند.
باید بدانید کی زمان مناسبی برای مذاکره است
در بسیاری از موارد، وقتی تصمیم میگیرید دعوایی را که با مخالفان دارید حل کنید، کار به مصالحه میرسد. گروه شما باید در مورد علائمی که نشان دهند امکان مذاکره است، هوشیار باشند. این نشانهها معمولا در بیانیههای مخالفان مستتر است.
فرض کنید از سخنگوی مخالفان جملهای نقل شود که در اشاره به گروه شما گفته است: «از آنجایی که آنها خیلی وظیفهنشناس هستند، شک دارم قصدی برای دیدار با ما داشته باشند.» در این حالت، ممکن است طرف مخالف به شما پیشنهاد فرصتی برای ملاقات ارائه کرده باشد، هرچند لحن سخنش تا حدودی منفی است.
از طرف دیگر، ممکن است نخواهید پیشنهاد مذاکره بدهید، چرا که این کار میتواند گروهتان را ضعیف جلوه دهد.
خلاصه
از آنجا که بسیاری از حرکتهای مربوط به سلامت و باهمستانسازی میتوانند مخالفاتها برانگیزند، پیشبینی و تحلیل آن مخالفتها میتواند شما را برای مدیریت موفق آنها آماده کند. بهترین راه خنثی کردن مخالفان تبدیل کردن آنها به متحدینتان از طریق یافتن جایگزینهای برنده-برنده به جای موضعگیریهای سخت و سریع است. اما حتی وقتی این وضعیت آرمانی ممکن نیست با تشخیص طرفهای مقابلتان، میزان و ماهیت قدرتی که آنها میتوانند به میدان بیاورند، و چگونگی تاثیرگذاری نقاط ضعف و قوتتان بر منازعه، شما قادر به مقابله با تاکتیکهای مخالفانتان خواهید بود. اگر وضعیت را با دقت و احتیاط تحلیل کنید، و با دشمنانتان کمی همدلی داشته باشید، باید بتوانید بر اغلب مخالفانتان پیروز شوید.