فرم جستجو

با افزایش تنوع فرهنگی در جوامع ما، سازمان‌ها به اهمیت همکاری با سازمان‌های دیگر برای کمک هر چه بیش‌تر جهت رساندن صدای خود به مسئولان و رسیدگی به مشکلات پی برده‌اند. در این بخش، راه‌های افزایش همکاری موثر سازمان‌ها با مردمانی از فرهنگ‌های مختلف را بررسی می‌کنیم.

فرهنگ یکی از قدرتمندترین نیروهای جهان امروز است و در جهان‌بینی و برداشت افراد از دنیای اطراف و نیز چگونگی ابراز وجود افراد نقشی اساسی دارد. همکاری افراد متعلق به گروه‌های فرهنگی مختلف گاه تنازع میان ارزش‌ها را به همراه دارد و در نبود فهم متقابل، گاه واکنش افراد باعث بی‌تاثیر شدن همکاری‌ها می‌شود. اغلب ما به نقش ریشه‌ای تفاوت‌های فرهنگی در شکل‌گیری سوءتفاهم‌ها بی‌توجهیم.

همکاری چندفرهنگی، مثل هر نوع همکاری دیگر، نیازمند وجود حس هدف مشترک بین افراد است. اما باید به این موضوع نیز توجه داشت که گروه‌های فرهنگی مختلف درباره شیوه انتخاب رهبران و اعمال قدرت، و نحوه مدیریت تعارض‌ها و اختلافات، دیدگاه‌های متفاوتی دارند.

این گونه همکاری نیازمند داشتن برنامه، شکیبایی فراوان، و اراده قوی برای ایجاد همکاری میان افرادی است که معمولا در کنار یکدیگر نبوده‌اند، تا بدین ترتیب بتوان با استفاده از شیوه‌هایی جدید با نگرش‌های کهنه مقابله کرد. اثربخشی همکاری چندفرهنگی مستلزم غلبه افراد بر تفاوت‌ها و افزایش همبستگی است. شاید تفاوت در سطح مهارت‌ها و دانش کارشناسی در آغاز کار این همکاری را ناموزون جلوه دهد. همچنین، دلایل مشارکت افراد در آغاز کار با یکدیگر متفاوت است. مثلا، ممکن است گروهی برای قبول مسئولیت‌هایی فراخوانده شده‌ باشند که برای دیگران دلخواه نیست؛ گروهی دیگر شاید به دنبال کسی باشند که ناکارآمدی خود را به گردنش بیاندازند. اما سازمان‌ها با تکیه بر هدف مشترک، تصمیم‌گیری هماهنگ، نقش‌ها و وظایف مشخص، و تعیین چارچوب زمانی، می‌توانند چنین همکاری را به نتیجه برسانند.

چرایی اهمیت همکاری چندفرهنگی​

  • تجمیع همگانی
  • تاکید بر منافع مشترک به جای تفاوت‌ها
  • ارتباط موثرتر بین گروه‌ها
  • بهره‌گیری از قدرت جمعی
  • ایجاد حس همبستگی برای حل معضلات باهمستان بر پایه همدلی با همسایه‌ها
  • افزایش عدالت در جامعه​

چه زمانی باید به دنبال همکاری چندفرهنگی بود؟

در اینجا به چند شاخص مهم اشاره می‌کنیم که نشان‌دهنده نیاز به همکاری چندفرهنگی هستند:

  • افرادی که بیش از همه از معضل مورد نظر متاثر شده‌اند در رفع این معضل مشارکت ندارند. این وضعیت گاه به این معنی است که یک گروه (احتمالا گروه در قدرت) باید درک و فهم فرهنگی (شایستگی فرهنگی) خود را در ارتباط با گروه‌های دیگر بالا ببرد، تا گروه‌های دیگر نیز به مشارکت ترغیب شوند.
  • خطر صرفا منافع تک تک سازمان‌ها را تهدید نمی‌کند، اما سازمان‌های رقیب به پر و پای هم می‌پیچند و هر سازمان تصمیماتی یک‌طرفه می‌گیرد که به ضرر خودش و دیگران است.
  • معضلات گروه‌های گوناگونی را در گیر کرده و یک سازمان به تنهایی یا در کوتاه‌مدت نمی‌تواند مشکلات را حل کند.
  • چندین گروه حاضرند به صورت بلندمدت در راستای تغییر در طرز تفکر و رسیدن به زبان مشترک و ارتباط موثر همکاری کنند.
  • چندین سازمان به این نتیجه رسیده‌اند که وضعیت وخیم است و اگر کاری نکنند اوضاع بدتر می‌شود.
  • سازمان‌ها تمایل دارند سایر اشخاص و سازمان‌های درگیر این معضل را شناسایی کنند و گرد هم آورند. همه در این مجموعه چشم‌انداز یکسانی خواهند داشت و تصمیم دارند تمام توان خود را برای ارتباط با اشخاص جدید جهت همکاری، تشریح دلایل، و تداوم عضوگیری به کار گیرند.
  • همه طرف‌های درگیر این معضل به خوبی می‌دانند چه اوضاعی پیش رو دارند، همکاری را ابزاری هدفمند برای تغییر اوضاع می‌دانند، و از گروه‌های ذی‌نفع برجسته در باهمستان هستند.
  • این گروه‌ها نماینده همه گروه‌های فرهنگی درگیر با این معضل هستند، سازمان‌دهی منسجمی دارند، و می‌توانند به نمایندگی از گروه‌ها صحبت کنند و دست به کار شوند.
  • رهبران این روند به تمرکز بر اهداف و حفظ همبستگی اشخاص ذی‌نفع در هنگام بروز اختلاف و دلسردی متعهد هستند، موفقیت‌های کوچک را در این مسیر ارج می‌نهند، و قواعدی را اعمال می‌کنند که مبتنی بر توافق گروهی هستند.
  •  

نکته مهم این است که کورکورانه وارد همکاری نشویم. سازمان‌ها باید از مشکلات بالقوه آگاه باشند و بدانند که همکاری همیشه داوطلبانه نیست. گاه وضعیت به گونه‌ای است که سازمان‌ها باید در روندی پیش‌بینی‌نشده با یکدیگر همکاری کنند. مثلا، بروز بحران‌های اجتماعی همه سازمان‌ها را مجبور به همکاری می‌کند. مولفه‌هایی از این دست می‌توانند روند گام به گام تشخیص، ساختاربندی، آغاز به کار، و تعریف مسئله را به گامی بزرگ تبدیل کنند. اما همین گام بزرگ اگر با آینده‌نگری همراه نباشد، شکستی دردناک را در پی خواهد داشت.

سازمان‌هایی که به همکاری فکر می‌کنند باید از خود بپرسند، با توجه به مشکلات بالقوه، آیا اصلا نیازی به همکاری هست یا نه. آیا چنین همکاری هدفی محال است؟ از سوی دیگر، اگر امکان حل مشکلات بالقوه از طریق تلاش ویژه گروه‌ها وجود داشته باشد، این مشکلات نباید کسی را بترساند. همیشه نمی‌توان در همه موضوعات به اجماع رسید و این امر اشکالی ندارد. چون اختلاف نظر اگر سالم باشد ثمربخش و مطلوب خواهد بود. در عین حال، راه‌های زیادی برای همکاری و بهره‌برداری از رابطه‌سازی طی این همکاری وجود دارد.

خطوطی برای همکاری چندفرهنگی​

پرسش محوری در همکاری چندفرهنگی مسئله کیستی اشخاص و برداشت هر یک از هویت خود است. در صورت بروز موانع ارتباطی، می‌توان از نکات زیر بهره گرفت:

  • تعمیم گزاره‌ها به افراد و فرهنگ‌های دیگر می‌تواند اطلاعاتی به دست دهد، اما این تعمیم نباید به کلیشه‌سازی، حذف دیدگاه‌های متفاوت، یا ساده‌سازی بیش از حد دیدگاه‌ها درباره اشخاص دیگر منجر شود. بهترین کارکرد تعمیم افزایش آگاهی‌های موجود برای درک و فهم بهتر سایر اشخاص جالب و چندبعدی است.
  • تمرین و کار عملی بسیار مهم است. کار عملی مهم‌ترین اولویت است چون در مسیر کار عملی می‌توان در زمینه ارتباط میان‌فرهنگی پیشرفت کرد.
  • نباید فرض کرد فقط یک راه درست برای ارتباط وجود دارد. فرضیات خود را درباره «راه درست» برای برقراری ارتباط را نقد کنید. مثلا، می‌توان به زبان بدن و حرکات بدنی و اندام‌ها فکر کرد که در یک فرهنگ حاکی از گشودگی و در فرهنگی دیگر نشانه پرخاشگری است.
  • نباید فرض کرد اختلال در ارتباط ناشی از آن است که دیگران اشتباه می‌کنند. به جای اینکه دنبال مقصر برای موانع ارتباطی باشید، راهی را برای ارتباط موثر پیدا کنید.
  • با همدلی و جدیت به حرف‌های دیگران گوش دهید. سعی کنید خودتان را جای دیگران بگذارید، به‌ویژه وقتی برداشت‌ها یا دیدگاه‌های دیگران با شما فرق دارد. شاید لازم باشد از دایره آسایش خود خارج شوید.
  • به انتخاب دیگران برای شروع یا خودداری از ارتباط با شما احترام بگذارید. دیدگاه‌های دیگران را درباره وضعیت موجود محترم بدانید.
  • به جای قضاوت کردن، سعی کنید از بیرون به قضیه نگاه کنید. مثلا، وقتی در همکاری با دیگران متوجه مانع یا مشکلی می‌شوید، در باورها و رفتارهای خود که شاید عامل پسرفت باشند بازنگری کنید. همچنین، به این فکر کنید که دیگران چه برداشتی از رابطه کاری شما دارند و شیوه‌هایی جدید را برای تغییر رفتار خود و راحتی بیش‌تر اشخاص مقابل انتخاب کنید. مثلا، شاید گفتار یا طرز لباس پوشیدنتان خیلی رسمی باشد. در این حالت، رفتار یا لباس غیررسمی شاید وضعیت را بهتر کند.
  • از بحث درباره گذشته استقبال کنید. گفتگو درباره گذشته فرصتی برای فهم بهتر دیدگاه‌های دیگران است و مانع ناشکیبایی و موضع تدافعی می‌شود. به رخدادهای تاریخی پیشین توجه داشته باشید. باید از یادگیری بیش‌تر درباره این رخدادها استقبال کرد. پذیرش صادقانه برخوردهای نادرست و سخت‌گیرانه قبلی بر پایه تفاوت فرهنگی از عوامل حیاتی در ارتباط موثر است.
  • به نبود توازن قدرت در وضعیت فعلی توجه داشته باشید. از دیدگاه‌های دیگران درباره نبود توازن قدرت استقبال و به برداشت‌های آن‌ها توجه کنید. همکاری و فهم متقابل یک ضرورت است.
  • به خاطر داشته باشید که هنجارهای فرهنگی شاید درباره رفتار برخی افراد صدق نکنند. عوامل مختلفی در شکل‌گیری منش افراد نقش دارند (پیشینه قومی، خانواده، تحصیلات، شخصیت) و این عوامل پیچیده‌تر از هنجارهای فرهنگی هستند. اگر از معنای رفتاری مطمئن نیستند، تفسیرها و برداشت‌های خود را بررسی کنید.
  • در سفر با دیگران باید خود را برای ارزش‌ها و آداب و رسوم متفاوت آماده کنیم. باید دانست که برخی آداب و رسوم هر گروه برای گروه‌های دیگر ناآشناست. مثلا، ساکنان ایالات شمالی مرکزی آمریکا معمولا برای ابراز صمیمیت، همکاران خود را با نام کوچک صدا می‌زنند اما در بسیاری از جوامع سیاهپوست آمریکا، خطاب با عنوان رسمی و نام خانوادگی نشانه احترام است. ساکنان سواحل شرقی با شنیدن خبر برگزاری جلسه همراه با صبحانه در ساعت هفت و نیم صبح ابرو بالا می‌اندازند، چون ساعت معمول شروع جلسه برای این افراد ساعت ۹ است. اما در ایالات شمالی مرکزی، برگزاری جلسه در ساعات آغازین صبح موضوعی رایج است. بومی‌های آمریکا معمولا پیش از شروع به کار جلسه، با یکدیگر غذا می‌خورند. اما شاید برای گروهی دیگر، صرف غذا پیش از کار شاید غیرسازنده به نظر آید.

پایه‌ریزی همکاری چندفرهنگی

شکل‌گیری هر گونه همکاری سه گام دارد:

۱. تعریف زمینه مسئله

۲. جهت‌گیری

۳. پیاده‌سازی برنامه​

همکاری چندفرهنگی نیازمند ملاحظاتی است که شاید در اشکال دیگر همکاری وجود نداشته باشد. در اینجا به ۶ مولفه در پایه‌ریزی همکاری چندفرهنگی اشاره می‌کنیم:

تدوین و تبیین چشم‌انداز و ماموریت همکاری برای مدل‌سازی روابط چندفرهنگی​

  • باید فرهنگی سازمانی ایجاد کنید که در تنوع و گوناگونی ریشه داشته و از آن استقبال کند. اگر همه کارکنان از یک گروه باشند، شاید این گروه موضوع تنوع فرهنگی را چندان جدی نگیرد. اگر همکاری به گونه‌ای باشد که همه گروه‌ها در همه مراحل ابتکار عمل نقش داشته باشند، پیام‌رسانی در این زمینه بهتر انجام خواهد شد. عمل به اصول باعث اعتمادسازی می‌شود، پس بهتر است خودتان الگو باشید و از این طریق مسیر کار را هدایت کنید.
  • باید از ابعاد تنوع فرهنگی در گروه و ائتلاف خود آگاهی پیدا کنید.
  • به تفاوت‌های گوناگون قومی، نژادی، فرهنگی، و سایر تفاوت‌ها در گروه احترام بگذارید و برای این تفاوت‌ها ارزش قائل شوید. رسیدن به چنین وضعیتی نیازمند تخصیص زمان و فضاسازی است.
  • جو چندفرهنگی را گسترش دهید. از زبان، موسیقی، هنر، آداب و رسوم، و شیوه‌های کاری فرهنگ‌های مختلف بهره بگیرید. منابع و مطالب آموزشی لازم را تهیه کرده و افراد را به استفاده از این منابع و مطالب تشویق کنید.

گسترش اعضا و افزایش دایره ارتباط راهبردی​

  • در صورت امکان در همان آغاز کار گروه‌های گوناگون را وارد کار کنید. به این ترتیب، گسترش همکاری از همان آغاز مبتنی بر تنوع دیدگاه خواهد بود. همچنین حرکات ناکارآمد نمادین یا قیم‌مآبانه و نابرابری بین افرادی که بعدا به گروه می‌پیوندند چه در شکل واقعی و چه در شکل ظاهری آن کم‌تر خواهد شد.
  • برای تنوع و گوناگونی اولویتی آگاهانه قائل شوید. هنگام شناسایی، انتخاب، و جذب اعضا برای همکاری‌های آتی، ابعاد گوناگون این تنوع را در نظر بگیرید. با تعیین قوانین و قواعد پایه، جوی سالم و سازنده ایجاد کنید. برای افزایش گستره ارتباطی و پیگیری کارها برنامه‌ریزی و تلاش کرده و زمان بیش‌تری صرف کنید.
  • از شبکه‌های (خود و دیگران) و پیام‌رسانی دهان به دهان و ارجاع شخصی برای افزایش اعتبار خود بهره بگیرید. روابط شخصی موضوع مهمی است. از گروه‌های فعلی، مثل انجمن شهروندی، ائتلاف‌ها، و گروه‌های باورمدار، برای شرکت در جلسه‌هایشان اجازه بگیرید. چند دقیقه در این جلسات صحبت کرده و افراد را شخصا به همکاری دعوت کنید. در مرحله بعد، با تماس تلفنی آن‌ها را رسما دعوت به همکاری کنید.
  • از تنوع و تفاوت نقش‌آفرینی، مهارت‌های خاص، و تجربه افراد استقبال کرده و آن را برجسته کنید.
  • برای جذب افراد از گروه‌های متنوع بده‌ و بستان داشته باشید و مشوق‌هایی در نظر بگیرید. خود را برای کار با شیوه‌های جدید، تقسیم اختیارات، و اعتمادسازی آماده کنید. همواره منابع جمعی را به مسائلی اختصاص دهید که برای اعضای همه گروه‌ها اهمیت دارند.
  • قواعد و قوانین پایه را تدوین کرده و از این قوانین برای ایجاد هنجارهای مشترک در همکاری، تقویت رفتارهای سازنده و محترمانه، و حمایت از افراد در قبال رفتارهای مخرب بهره بگیرید.
  • افراد را به افزایش بردباری، همدلی، اعتماد، قدرت تحمل، و خودداری از قضاوت درباره دیگران ترغیب کرده یا به آن‌ها در این مسیر کمک کنید.

ایجاد ساختار و روال کار در راستای تقویت برابری​

  • ساختاری برای تصمیم‌گیری ایجاد کنید که افراد از هر گروه فرهنگی و جنسیتی بتوانند حرفشان را بزنند، و همواره در سطح بالای تصمیم‌گیری حضور داشته باشند.
  • ستاد و شورا حتما باید نماینده و منعکس‌کننده نظرات باهمستان باشند. از همه یا گروهی از نمایندگان افراد حاضر در کار گروهی برای طرح‌ریزی رویدادها نظرخواهی کنید. دیدگاه‌های این افراد را به شکلی لحاظ کنید که به چشم بیاید و این افراد رد پای خود را در پروژه ببینند.
  • به دنبال راهی برای مشارکت همگانی باشید. از انواع مختلف جلسات، کمیته‌ها، گفتگوهای تلفنی، مکاتبات، و ایمیل برای نقش‌آفرینی همگانی آگاهانه و موثر بهره بگیرید. برای مشارکت افراد باید چندین بار فرصت‌سازی کرد.
  • تعهد به نگاه چندفرهنگی حتما باید در تصویری عمومی و مبتنی بر همکاری بازتاب پیدا کند. هنگام برگزاری جلسات یا ارائه مطالب، مجریان یا افراد ارائه‌دهنده باید نماینده بخش‌های گوناگون باشند، و به جای ایفای فقط نقش نمادین، مشارکت و رهبری واقعی داشته باشند.
  • گروه‌های مختلف باید از زمان مساوی برای صحبت کردن در جلسات برخوردار باشند.
  • برنامه‌ها و سیاست‌هایی عملیاتی تدوین کنید که نژادپرستی، جنسیت‌گرایی، و سایر اشکال تبعیض و تعصب را کمرنگ و تضعیف کنند.
  • جلساتی را که بیانگر و بانی انتظارات و ارزش‌های مشترک و شیوه‌های همکاری موثر هستند بازبینی و مرور کنید.

 به‌کارگیری شیوه‌های گوناگون و جدید ارتباط و پشتیبانی در موارد خاص

ببینید کسی برای مشارکت موثر در کار به حمایت ویژه نیاز دارد یا نه. در دعوت‌نامه‌های جلسات یا رویدادها (که گاه متن چندزبانه دارند) یا گفتگوهای بعدی برای پیگیری، از افراد بپرسید به مترجم، مطالب ترجمه‌شده، مجری زبان اشاره برای ناشنوایان، چاپ درشت مطالب، یا نسخه صوتی مطالب نیاز دارند یا خیر. بسیاری از گروه‌ها به صورت پیش‌فرض برای ارتباط کتبی یا شفاهی از زبان انگلیسی استفاده می‌کنند. این کار بی‌توجهی به تفاوت‌های زبانی است و فهم اطلاعات و مشارکت یکسان در گفتگوها و تصمیم‌گیری را دشوار می‌کند. گاه برای مشارکت کامل اعضای گروه‌های متنوع، به کار ویژه برای ارتباط چندزبانه نیاز داریم.

  • لحنتان باید حاکی از احترام به ارزش‌ها و توجه به همه افراد باشد. مطالب خود را از منابع مختلف نقل کنید و خود را با سبک‌های ارتباطی متفاوت تطبیق دهید.
  • آداب فرهنگی اعضا را آموخته و به کار گیرید.
  • از تحسین بی‌مورد یا سایر اشکال ریاکاری پرهیز کنید.
  • معنی رفتارهای غیر کلامی مختلف را بیاموزید و آن‌ها را بخشی از گفتگو در نظر بگیرید.
  • منابع و واژه‌ها باید برای همه قابل فهم باشند. نباید فرض کرد همه از قوانین نانوشته فرهنگی برداشتی یکسان دارند. برای اطمینان از همراهی و آگاهی همه، این موارد را به روشنی تبیین کرده و به پرسش‌ها پاسخ دهید.
  • از به کار بردن کلیشه‌ها و نام‌های غیرمحترمانه خودداری کنید. نام خود اشخاص را به کار ببرید و به آن‌ها احترام بگذارید.
  • زبان طنز را به جا و با احتیاط به کار ببرید. به هم نخندید؛ با هم بخندید. اگر کسی حرفی زننده به زبان آورد و یا لطیفه‌ای زننده تعریف کرد، کسی که احساس رنجش کرده باید احساسش را بیان کند. این کار باعث می‌شود دیگران از این احساس آگاه شوند و بدانند که این لطیفه خنده‌دار نبوده. هیچ‌ وقت از کنار چنین موضوعی نگذرید. دست کم باید فرد خاطی را کنار بکشید و به او درباره رفتار زننده‌اش تذکر دهید.
  • با روش‌های گوناگون موانع زبانی را برطرف کنید.

ایجاد فرصت رهبری برای همه، به‌ویژه برای اقلیت‌ها و زنان​

  • جایگاه‌های مختلفی برای رهبری ایجاد کرده و سازوکاری برای همکاری رهبران در نظر بگیرید؛ مثلا، کمیته راهبری متشکل از روسای کمیته‌های مختلف. به این ترتیب، افراد زیادی می‌توانند در نقش رهبر ظاهر شوند و از سوی دیگر به تبادل سبک‌های رهبری تشویق شوند.
  • از انواع گوناگون افراد در جایگاه رهبری بهره بگیرید تا سازمانی که با تکیه بر همکاری تشکیل شده بتواند چشم‌انداز و ارزش‌های چندفرهنگی را به شکل مشروع تبیین و تشریح کند.
  •  به دیگران، به‌ویژه زنان و اقلیت‌ها، در ظرفیت‌سازی برای رهبری کمک کنید. افراد را در رسیدن به شایستگی در زمینه‌های جدید یاری دهید. در ساختار سازمانی برای کار اشتراکی، همیاری، و همکاری رهبران با افراد بی‌تجربه فرصت‌سازی کنید تا مهارت‌ها از یک فرد به فرد دیگر منتقل شده و اعتماد به نفس افزایش یابد.

ورود به فعالیت‌های حساس فرهنگی فعالیت‌هایی که مستقیما با سرکوب مقابله می‌کند

  • رویدادها را در اماکنی برگزار کنید که برای همه مقبول هستند. مسئولان برگزاری نباید منتظر بمانند تا مردم به آن‌ها مراجعه کنند، بلکه برای برگزاری رویدادها باید خودشان به سراغ باهمستان بروند. بعضی اماکن ناآشکارا نابرابری قدرت را تقویت می‌کنند. مثلا، اگر موضوع اصلی جلسه تنش پلیس با باهمستان باشد، بهتر است جلسه را در کلانتری یا اداره پلیس برگزار نکنید. به موضوع دسترسی معلولان به محل برگزاری جلسه توجه داشته باشید. فضای غیررسمی معمولا باعث می‌شود افراد بیش‌تر احساس راحتی کنند و با یکدیگر آشنا شوند.
  • با کسب آگاهی از وضعیت، پروژه‌هایی را تدوین کنید که افرادی را با پیشینه‌های فرهنگی متفاوت برای همکاری گرد هم می‌آورند. گروه‌های کوچک یا ترکیبی تشکیل دهید تا افراد تجربه بیش‌تری در همکاری به دست آورند.
  • اجازه دهید گروه‌ها یا گردهمایی‌های تک‌فرهنگی به شکل دوره‌ای تشکیل شوند تا هر گروه بتواند جایگاه خود را تحکیم بخشد و رویکرد خود را در کار با گروه‌های بزرگ‌تر تقویت کند و دیگران نیز برای این جایگاه ارزش قائل شوند.
  • برای آموزش همه افراد درباره دغدغه‌های متفاوت فرهنگی، فعالیت‌های ویژه ترتیب دهید (مثلا، برگزاری مجمع، همایش، بحث گروهی، گفتگوهای ساختارمند).
  • اگر فعالیت‌هایتان جذاب نیست و یا افراد از گروه‌های مختلف را جذب نمی‌کند، برنامه‌های ویژه‌ای برگزار کنید که مخاطب اصلی آن‌ گروه‌های مختلف هستند. سازمان‌دهی و رهبری این رویدادها باید بر عهده نمایندگان این گروه‌ها باشد. بگذارید سازمان همکاری یا باهمستان مسائل و رویدادهای مهم را تعیین کند. فکر نکنید خودتان بهترین راه را بلدید.

پایه‌ریزی همکاری چندفرهنگی نیازمند تغییر طرز فکر، برداشت، و ارتباط افراد است. به رسمیت شناختن تفاوت‌های فرهنگی با عمل آگاهانه بر مبنای نگرش‌های تبعیض‌ستیز و فراگیر در تمامی ابعاد سازمان فرق دارد. پذیرش تفاوت‌های فرهنگی از کار مسئله‌مدار جدا نیست. این موضوع محور دیدگاه‌های گروه نسبت به مسئله، راه‌ حل‌های ممکن، و روال عضویت و کار است. ساختار، رهبری، و فعالیت‌های سازمان باید بازتاب دیدگاه‌ها، سبک‌ها، و اولویت‌های گوناگون باشد. تغییر ساختار و شیوه کار سازمان اولین گام در فرآیندی است مستمر به سوی فضاسازی واقعی که تنوع را هر چه بیش‌تر افزایش داده و ارج می‌نهد.

خلاصه​

همکاری فرآیندی است شامل تلاش سازمان‌ها در راستای رسیدن به هدفی که تحقق آن برای یک سازمان به تنهایی ممکن نیست. این فرآیند نیازمند تعهد بلندمدت و فهم این موضوع است که سازمان‌های همکار در مخاطرات، مسئولیت‌ها، و دستاوردها سهیم خواهند بود. همکاری موفق مستلزم احترام متقابل، ارزش قائل شدن برای تفاوت‌ها، اعتماد، داشتن برنامه، بردباری، عزم و اراده برای پذیرش نگرش‌های نو، جلب همکاری اشخاص بیرون از گود، و مهم‌تر از همه حس هدف مشترک است.

در همکاری چندفرهنگی، رهبری باید فراگیر باشد، تنوع را گسترش داده و درک کند، و در عین حال مسائل و تعارض‌ها را در این مسیر رفع نماید. اگر هدف مشترک و قدرت برابر برای همه محور کار باشد، بخت موفقیت در همکاری بسیار زیاد خواهد بود.