مقدمه
موضوع این بخش صلح است؛ یعنی اساسیترین دارایی برای ساختن باهمستان، رشد فردی، و بقای سیارهی ما. در بطن بسیاری از ادیان، رسوم و فرهنگها، پیشبرد همزیستی مسالمتآمیز برای تضمین زندگی سازنده و ثمربخش و جوامع پایدار، امری ضروری است.
پس از ارائهی تعریفی کاربردی از صلح، تمرکز اصلی ما بر گامهایی عملی استوار خواهد بود که میتوانیم برای پیشبرد صلح برداریم تا خود و باهمستان خود را تقویت کنیم. این راهنما را با مثالهایی کامل خواهیم کرد. ضمناً خواهیم دید که چگونه میتوانیم با برقراری صلح در زندگی شخصی خود، حتی در بحرانیترین موقعیتها، در قالبی فردی انسان بهتری شویم.
تعریف
در تعریف صلح، چند عنصر مفید وجود دارد. در سطح فردی، صلح میتواند با برخورداری از آرامش درون آغاز شود. در مرحلهی بعدی، صلح موجب توافق و هماهنگی بین افراد است. در بزرگترین مقیاس، صلح به معنی زیستن بدون درگیری خشونتآمیز یا جنگ است. صلح زیربنای کیفیت زندگی ما و تاروپود باهمستانهای ماست و در حالی که تسلیحات ما مخربتر میشوند، بقای ما به عنوان آحاد انسانی این سیاره، به صلح بستگی خواهد داشت.
بسیاری از اعتقادات و آموزهها در طول تاریخ بر صلح تأکید داشتهاند؛ هم در مقام سفری درونی و هم تعهدی بیرونی برای زیستن بر اساس منفعت متقابل با خانواده، باهمستان و جهان. اما در چشمانداز جهان کنونی، ما اغلب صلح را به صورتی وارونه توصیف میکنیم؛ به گونهای که «حفظ صلح» به معنای اشاره به سربازان و «حافظان صلح» یا گروههای مسلح است.
ضرورتاً تعدادی از اصطلاحات و مفاهیم با ایجاد صلح مرتبط هستند؛ از جمله انصاف، عدالت، فراگیری، و حقوق بشر. اینها باید در باهمستان تعبیه شوند تا توافق و هماهنگی حاصل شود. صلح زمانی در نیرومندترین حالت خود قرار دارد که از عدالت اجتماعی برگرفته شود. در اینصورت است که میتوان آن را به عنوان تضمین حقوق اساسی و مساوات برای همه تعریف کرد. تقویت جامعه مدنی - مقرراتی که ما را به یکدیگر پیوند میزنند و فرصتی میدهند تا به شکلی سازنده با هم زندگی کنیم، در کنار ابزار تثبیتشدهی حل مناقشات- ابزاری برای دستیابی به مساوات است.
اهمیت صلح در ساختن باهمستان
از آنجا که صلح ما را به استقبال از تنوع و حمایت از یکدیگر به کاملترین شکل ممکن سوق میدهد، باهمستان و زندگی فرد فرد ما را غنی میسازد. ما به واسطهی دلسوزی، سخاوت، و انصاف، زیربنای دستیابی به زندگی فردی و اجتماعی پایدار، عادلانه، پرثمر و رضایتبخش را فراهم میکنیم.
برای روشنکردن این نکته، سؤالات زیر را در نظر بگیرید:
- آیا خانواده و باهمستان ما میتوانند بدون حمایت و صلح متقابل با همسایگان رشد کنند؟
- آیا وجود باهمستانهای صلحجو بدون توجه به عدالت و مساوات امکانپذیر است؟
- چشمانداز دنیایی عاری از صلح چگونه خواهد بود؟
شرایط مساعد برای ترویج صلح
تشخیص و اقدام
ترویج صلح مستلزم ارزش قائلشدن برای خود و دیگران است. بدینترتیب، صلح در کانون هر شرایطی در زندگی ما قرار دارد. درست همانطور که یک کودک با یادگیری مسئولیتهای بیشتر تواناتر میشود، وقتی که ما مسئولیتپذیری بیشتری در قبال یکدیگر و جهان را آموخته و تشخیص دهیم، زندگی ما بیشتر معنا مییابد.
علاوه براین، افراد یا باهمستانها میتوانند با تمرکز راهبردی بر تلاشهای خود، تأثیر خویش را در روند ترویج صلح افزایش دهند. در سازماندهی باهمستان، ترویج صلح از جهات زیادی مشابه سایر حوزههای برنامهریزی راهبردی است. مراحلی که میتوانند به شناسایی و تعیین اولویتهای ایجاد صلح کمک کرده و سپس فرصتهایی را برای اقدامات صلحآمیز به وجود آورند عبارتند از:
۱. شناسایی و برآورد
مسائل و داراییهایی را که میتوانند بر صلح در باهمستان اثر بگذارند شناسایی کنید. با استفاده از آمار فعالیتهای مجرمانه، جرمهای ناشی از نفرت، مزاحمت خیابانی، و یا حوادث ناشی از نزاع در فضاهای عمومی میتوان تصویری اجمالی از وضعیت را ترسیم کرد.
با گفتوگو با ساکنان، کنشگران و سازمانهای مردمنهاد و یا انجمنهای اولیاء و مربیان، میتوان اطلاعات دقیقتری هم کسب کرد. همچنین، نهادهای فرهنگی و مذهبی باهمستان میتوانند به شما کمک کنند با ساکنان مختلف ارتباط برقرار کنید، فرهنگهای مختلف را بیاموزید، و هماهنگی و تفاهم را از طریق فعالیتهای خود ارتقا دهید. برای این منظور شما میتوانید با آنان تماس گرفته و در برخی از فعالیتهای آنان شرکت کنید.
نقشهبرداری مشارکتی از منابع و ظرفیتهای باهمستان بر اساس گفتوگو با ساکنان باهمستان صورت میگیرد تا از اماکنی که نیاز به توجه بیشتری دارند (مانند مناطق جرمخیز)، ظرفیتهای باهمستان که باید از آنها حفاظت شود (مانند پارکها، مدارس، و سازمانها)، و عواملی که زمینه ایجاد خشونت در باهمستان را ایجاد میکنند (مانند زمینهای خالی و ساختمانهای متروک) نقشهای تهیه شود.
۲. تمرکز و تعهد
با دردستداشتن این اطلاعات، مهمترین مشکلات مورد نظر خود و باهمستان را انتخاب کنید؛ بهویژه آنهایی که میتوانید برای ترویج صلح خود را وقف آنها کنید. در اینجا چند نمونه ساده و پیچیده از زمینههایی که افراد و سازمانهایی که پیرامون موضوع صلح در باهمستان فعالیت میکنند می توانند روی آنها تمرکز کنند، آمده است:
- هنر، موسیقی، و برنامههای فرهنگی که مروج صلح هستند
- صلح و همکاری بین ادیان، مناسبتها، شبزندهداریها و راهپیماییها
- ابتکاراتی که با هدف پیشگیری از زورگویی و سایر خشونتها در مدارس انجام میشود
- برنامههای عدالت اصلاحی در مدارس و محیطهای باهمستانی که بر علاج به جای تنبیه متمرکز هستند
- تقویت همکاری بین ساکنان و پلیس
- تشکیل کمیسیونهای محلی صلح
- ایجاد برنامهی شهرهای خواهرخوانده با سایر باهمستانها
- نهادینهکردن آییننامهها و سایر سیاستهای باهمستان که تقویتکنندهی صلح و عدالت هستند
در بخشهای بعدی این مقاله، برخی از این موارد همراه با ذکر نمونه، بیشتر مورد بحث قرار خواهند گرفت.
۳. ایجاد و راهاندازی
لازم نیست چیزی را از ابتدا بسازید. در عوض به کسانی در باهمستان ملحق شوید که از قبل برای دنبالکردن اهدافی که شما برای برپایی صلح دارید، فعال هستند. ببینید که آیا شهر خود شما دارای یک کمیسیون صلح یا چیز مشابهی هست یا خیر.
۴.ارزشیابی و نگهداری
ارزشیابی تلاشهای شما برای برپایی صلح، میتواند به تأثیر و پایداری آن کمک کند. تعیین اهداف جانبی روشن و قابل سنجش، میتواند راه را به گونهای برای پیشرفت باز کند که بهسهولت و به نحوی شفاف قابل پایش باشد.
در نظر داشته باشید فراگیری و گوشدادن به نظریات همهی ساکنان باهمستان، در مراحل برنامهریزی، اجرا، و ارزیابی، و نیز بزرگداشت موفقیت فعالیتها، امری حیاتی است.
بسترهای ترویج صلح
در اینجا چندین بستر و موقعیت متفاوت برای ترویج راهبردی صلح ذکر میشود که همگی مشمول فراگیری، هدفگیری فعالانهی نیازها، و آمادگی برای شرایطی هستند که ممکن است ایجاد شود.
هنگام ایجاد باهمستان
هنگام ایجاد باهمستان، با حصول اطمینان از اینکه همهی اعضای باهمستان مورد استقبال قرار میگیرند و هیچ کس مستثنی نمیشود، زمینهی ترویج صلح میتواند فراهم شود.
هنگام تقویت سیاستها و ابتکارات
ایجاد صلح، از ما این تضمین را میطلبد که سیاستها و رویهها به کل باهمستان منفعت خواهند رساند. یکی از اولین گامهای اساسی، برپایی قانون و رعایت شفاف، منصفانه و عادلانهی آن است. این به مشارکت کامل همهی طیفهای گوناگون ساکنان و ذینفعان در توسعهی باهمستان و مراقبت از آن بستگی دارد تا نیازهای همه و جلب همکاری آنان در نظر گرفته شود.
وقتی که سایرین در باهمستان تحت مراقبت ما قرار میگیرند
هنگامی که ما مسئول مراقبت از افراد هستیم، توجه به حفظ عزت و کیفیت زندگی آنان، میتواند کمک کند تا از زندگی صلحآمیز و آرامی برخوردار باشند.
وقتی که موقعیتهای زیر را در نظر میگیریم، به یاد داشته باشید که شاید ما و کسانی که برای ما اهمیت دارند، همگی در مقطعی از زمان در این طبقهبندیها قرار گرفته و درحالیکه ما در قبال دیگران مسئولیت داریم، آنان هم در قبال ما مسئول هستند:
- کودکان مسئولیت مشترک باهمستان ما هستند. خواه در خانواده، پرورشگاهها و شیرخوارگاهها، مدارس، یا به طور کلی در جامعه، همهی ما به طور مشترک، مسئولیت تضمین ایمنی کودکان و تأمین شرایط و فرصتهایی را داریم که در بالندگی آنان تأثیر دارند.
- تعدادی از سایر جمعیتهای آسیبپذیر هم تحت مراقبت ما قرار میگیرند؛ از جمله آنان که ضعیف و بیمار هستند یا نیازهای خاص دیگری دارند.
- ضمناً تضمین رفتار منصفانه و انسانی با زندانیان، ساکنان مؤسسات سلامت روان، یا کسانی که به هر دلیل بستری شدهاند، از مسئولیتهای مشترک اعضای باهمستان است.
- پناهندگان و کسانی که اخیراً مهاجرت کردهاند هم به ما نیاز داشته و به نوبهی خود در تقویت باهمستان ما مشارکت دارند. آغوش باز باهمستان و گشودن دلها،اقدامی دلسوزانه است؛ چیزی که شاید خانوادهی خود ما روزگاری در گذشته به آن تکیه کرده باشند.
- همهی کسانی که زمین ما را به میراث میبرند: لازم است این را درک کنیم که مسئولیت ما در همزیستی مسالمتآمیز، در نهایت همهی انسانها در همهی نقاط جهان را در بر میگیرد. حتی باید این را در نظر داشته باشیم که چگونه باید با سایر موجودات زنده همزیستی کنیم؛ چرا که آنها هم در اکوسیستمهای مرتبط با هم نقشی اساسی دارند و ما نیز بخشی از آن اکوسیستمها هستیم و برای بقاء در این سیارهی شکننده به آنها نیاز داریم.
مراقبت از زمین برای همزیستی مسالمتآمیز با دیگران امری حیاتی است. بسیاری از شدیدترین مناقشاتی که رخ داده، از قتل عام در سودان تا نبردهای اخیر در سوریه، همگی معلول فروپاشی محیط زیست و کاهش منابع هستند.
تشخیص ارتباطات ما با یکدیگر و مسئولیتهایی که در قبال یکدیگر و جهان داریم، بدان معنی نیست که همه باید با کل مشکلات مقابله کنند؛ ولی برای رفتار صلحآمیز، آگاهی و وابستگی مشترک، از اساس امری مهم است. باورهای معنوی، برای حفظ این مراقبت راههای زیادی را ارائه میدهند و از ما میخواهند تا نگهبانان خوبی برای زمین باشیم.
مراحل ایجاد و ترویج صلح
برای صعود به کوه، مسیرهای زیادی وجود دارد؛ به همین منوال، راههای زیادی هست که میتوان به واسطهی التزام به صلح از آنها برای تقویت خود و باهمستان استفاده کرد. رویکردهای مختلفی را میتوان در قالب فردی، خانوادگی، سازمانی یا باهمستانی، ملی یا عمومی اتخاذ کرد. برخی از اینها آسان هستند ولی برخی هم مستلزم تعهد و منابع بیشتر هستند. هر یک از این رویکردها به تنهایی قابل بررسی هستند:
یافتن آرامش درون
بسیاری معتقدند که حفظ آرامش درونی برای برقراری صلح در جهان امری مهم است. فرونشاندن گرایش به جنگ با خویشتن و با نزدیکان، میتواند ارزندهترین و دشوارترین دستاوردها باشد. ابتدا باید محاسن و کاستیهای خود را شناسایی کنیم؛ همهی ما هر دو را در خود داریم. پس از پذیرفتن این واقعیت نسبت به خود مهربان باشید و به دنبال راهبردها و جلب حمایتهایی باشید که به بهترین نحو با شما و موقعیت شما سازگاری دارند.
تضمین آرامش در خانواده
خشونت در خانه و بدرفتاری با کودکان، مشکلات مهمی هستند که اغلب آنها را به جای مشکلات باهمستانی، به غلط امری خصوصی میدانند. اصلاح این برداشت نادرست نخستین گام برای پرداختن به این جرایم بسیار رایج است که در بسیاری از کشورها به امری عادی مبدل شدهاند.
تقریباً یکسوم از زنان آمریکایی خشونت خانگی را تجربه کردهاند و تقریباً یکچهارم خشونت شدید فیزیکی را گزارش کردهاند. یک نویسنده و کنشگر اجتماعی به نام گلوریا استاینم تأکید دارد که اینها جرایم مرتبط با برتریجویی هستند که در بدهوبستان نامتوازن قدرت ریشه دارند. او میگوید کسانی که در خانواده مرتکب این اعمال میشوند، به احتمال زیاد سرانجام در باهمستان هم مرتکب جرمی خواهند شد؛ مانند جرایم ناشی از نفرت. وقتی که این جرایم خانگی نادیده گرفته شده یا برخورد مناسبی با آنها نشود، همه در معرض خطر قرار میگیرند.
محققان دانشگاه تگزاس A&M در کتاب خود با عنوان جنسیت و صلح جهانی، نشان میدهند که خشونت جنسیتی میتواند میزان احتمال استفاده جامعه از خشونت برای حل تعارضات را پیشبینی کند. آنها دریافتند که برابری جنسیتی برای امنیت یک کشور بسیار مهم است. با این حال، حتی اگر خشونت جنسیتی گسترده است، شواهدی وجود دارد که همه جا اجتناب ناپذیر نیست.
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که برای مقابله با عوامل فردی، رابطهای، باهمستانی، و اجتماعی مداخلات مؤثری وجود دارد. مداخلات توصیهشده در سطح باهمستان عبارتند از:
- کاهش دسترسی به الکل و مواد مخدر
- بهبود سیاستها، دستورالعملها و پروتکلهای موجود در نهادهایی مانند مدارس، محیطهای کاری، بیمارستانها، و آسایشگاههای مراقبت از سالمندان
- ارائهی آموزش برای شناسایی و معرفی افراد در معرض خشونت فردی؛ و بهبود کیفیت مراقبتهای اضطراری و دسترسی به خدمات درمانی.
فعالان مبارزه با خشونت جنسی اغلب تأکید میکنند که این مشکلات با توانمندسازی و تقویت باهمستان به بهترین نحو حل میشوند. برای نمونه، سازمان ماسوم معتقد است که «طبق باور عمومی، مردم میتوانند با قدری حمایت بیرونی، مشکل خود را به صورت جمعی حل کنند؛ بنابراین ماسوم به جای آنکه بر نقش خود تکیه کند؛ بر تقویت نگاه مردم به دموکراسی، مساوات، جدایی دین از حکومت، و عدالت اجتماعی تمرکز کرد.»
ماسوم علاوه بر تأمین مشاوره برای زنان قربانی خشونت، زنان و مردان را به تغییر بستر باهمستان ترغیب میکند. این تغییر شامل اقداماتی عمومی میشود که آگاهی کل باهمستان را افزایش میدهند و بر مقامات روستایی فشار میآورند تا به نفع قربانی یا فردی که نجات یافته وارد عمل شوند و برنامههایی را برای پیشگیری از خشونت و تبعیض علیه زنان از زمان کودکی افراد اجرا کنند و برای ترویج حقوق زنان، تلاشهایی را از سوی مردان و شوهران جوان مورد پشتیبانی قرار دهند.
همزیستی مسالمتآمیز با دیگران
به عنوان یک فرد، نیاز داریم تشخیص دهیم که تا چه حد مستقل هستیم. این ارزیابی کوچک ما را وا میدارد تا انرژی و منابع خود را به سوی پشتیبانی از هم و نه آسیبرساندن به یکدیگر هدایت کنیم. کسی که امروز نادیده میگیریم یا حتی از او نفرت داریم، شاید به نحوی با سعادت ما در پیوند باشد که خودمان نمیدانیم.
شما با استقبال از دیگران، میتوانید در زندگی و باهمستان خود تأثیری عمیق بگذارید. این امر با آگاهشدن از کسانی که شاید به آنان فکر نکردهاید و در باهمستان تازهوارد هستند یا اصولاً برای شما جدید هستند، آغاز میشود. ممکن است آنان در محل کار، مدرسهی شما یا فرزندانتان، در خیابان، یا جزو گروههای منزویشدهی باهمستان باشند.
در پی آشتی برآمدن
بسیاری از ما باید با آسیبی در گذشته، خواه مستقیم یا طی تاریخچهای از آسیبها به خانوادهمان یا اطرافیانمان مواجه شویم. در اینجا گزینهای وجود دارد: انتقامگرفتن یا جستجوی عدالت و آشتی. با جداانگاشتن عمل از فرد عملکننده، میتوانیم برقراری ارتباط و روند درمان را آغاز کنیم. وقتی تشخیص دهیم که شاید ما هم در شرایط مشابه واکنشی منفی میداشتیم، یا با تشخیص اینکه انسان موجودی چندبعدی است و میتواند تغییر کرده و رشد کند، همدردی میتواند شکل بگیرد.
پیشبرد صلح در ایجاد باهمستان
این عنوان برخی از گامهای عملی را در بر میگیرد که میتوانید برای توسعه و ترویج صلح در باهمستان یا منطقهی زندگی خود بردارید و نیز نمونههای بیشتری را ارائه میدهد که میتوانند الهامبخش شما باشند. ابتدا با اقدامات مرتبط با پیشبرد صلح شروع میکنیم که میتوان در میان همسایگان انجام داد و بعد تعیین میکنیم که فرد برای تقویت برنامههای مدارس و اقداماتی که در محل کار انجام میشود چه میتواند بکند، و در آخر برای حمایت از سیاستهایی که صلح را در باهمستان بزرگ شما ترویج میکنند، راههایی را توصیه میکنیم.
همکاری با همسایگان
صلح با همسایگان، از تفاهمی وسیعتر آغاز میشود. با اقداماتی ساده میتوان این تفاهم را به پیش برد. این اقدامات، مباحثات بین پیروان ادیان مختلف و جلب مشارکت همسایگان برای شناسایی مشکلات و فرصتهای موجود در محل را در بر میگیرند.
ساکنان باهمستان که در گروههای محلی صلح عضو هستند، خواه سازمانیافته به شکل مستقل یا به واسطهی مدارس یا سازمانهای مذهبی، با تشخیص مشکلات محلی باهمستان خود و گرهزدن آنها به ادراکی از مشکلات ملی و جهانی مرتبط با صلح و عدالت، تلاشهای فردی را تقویت میکنند. عبارت «جهانی فکر کنید، محلی عمل کنید!» اینجا در شکلدادن به تلاشهایتان کاربرد دارد. در اینجا با تعدادی از فعالیتهای گروهی برای پیشبرد صلح آشنا میشوید:
افراد در گروههای صلح محلی، چه به طور مستقل تشکیل شده باشند یا از طریق مدارس یا گروههای مذهبی، بر مشکلات محلی و ارتباط آنها با مسائل بزرگتر صلح و عدالت در سراسر جهان، تمرکز میکنند و به این ترتیب بر روند ایجاد صلح تاثیر می گذارند. اصطلاح «جهانی فکر کن، محلی عمل کن!» متناسب با چنین وضعیتی است. در اینجا به مواردی میپردازیم که این گروهها برای ترویج صلح انجام می دهند:
مناسبتهای بین ادیان. یکی از رضایتبخشترین روشها برای ایجاد صلح در باهمستان، میتواند شرکت در گردهمآییهای بین ادیان و تلاشهایی برای پایاندادن به نابردباری مذهبی باشد. این مناسبتها تنوع گستردهای دارند مانند گروههای کوچک مباحثه، برنامههای بعد از مدرسه که جوانان محلی میتوانند با دانشآموزان ادیان دیگر ملاقات کنند، نشستهای کوچک در باهمستان برای تجلیل از اتحاد، و یا دعوت به تسامح مذهبی بیشتر که از سوی رهبران ادیان گوناگون به صورت مشترک انجام میشود .
برای نمونه در شهر بیرمنگام ایالت آلاباما، یک سازمان متشکل از پیروان ادیان و نژادهای مختلف به نام جامعهی روحانی بیرمنگام و حومه، با هدف برقراری صلح و عدالت در آن باهمستان تاسیس شد. این سازمان «افراد فقیر و غیرفقیر را به تغییری نظاممند برای ایجاد باهمستانی قوی، حمایتگر و مشارکتی، و نیز تلاش برای ایجاد جامعهای عادلانهتر برای همهی مردم فرا میخواند. سازمان فوق برای این کار، و برای ایجاد روابط کارآمد بین باهمستانها، مردم را از همهی هویتهای نژادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ، مشاغل، گروههای مدنی، و شبکههای خدمات اجتماعی متحد میکند.»
اجتماعات صلح. جمعشدن دور هم برای ترویج صلح و ابراز ضرورت پشتیبانی از آن به هر شکلی از جمله سازماندهی یک شبنشینی در باهمستان، یا همایش بزرگتری در دانشگاهها یا گردهمآییهای بزرگ بین المللی بسیار اهمیت دارد. در باهمستانهایی که درگیر مناقشات هستند، گردآوردن افراد متفاوت دور هم برای پیشبرد صلح میتواند فرصتهای ارزشمندی برای بهبودیافتن و عبور از مشکلات ایجاد کند.
همکاری با مدارس
برای ما چه به عنوان دانشآموز، والد، معلم، مقام اجرایی، سیاستگذار، یا عضو باهمستان، راههای خلاقانه و قدرتمند بسیاری وجود دارند که میتوان از آنها در جهت پیشبرد صلح بهره گرفت. این روشها را میتوان در نظام مدارس، ابتکاراتی که نیازها و داراییهای محلی را هدف میگیرند، برنامههای اخلاقی و درسی، و سایر خدمات به کار گرفت. عناصر موجود در طراحی نظام درسی میتوانند در رسالت و چشمانداز مدرسه در نظر گرفته شوند و سپس طیف وسیعی از وظایف را پوشش دهند مانند امور فارغالتحصیلی تا نحوه مدیریت نظم و انضباط بر مبنای عدالت ترمیمی.
زورگویی. زورگویی نوعی عمل تهاجمی است که میتواند به صورت لفظی، بدنی، و یا سایبری (شبکههای اجتماعی) بروز کرده و به دیگران آسیب برساند.بسیاری از مدارس و ایالتها در ایالات متحده آمریکا، سیاستها و برنامههایی را به کار میگیرند که به طور اخص مشکل زورگویی را هدف میگیرند.
مداخلات مؤثر در این زمینه، کل مدرسه را در بر میگیرند تا فرهنگی از ایمنی و پشتیبانی را ایجاد کنند، مشارکت آموزگاران و والدین را جلب کرده و به آنان آموزش دهند، و دارای شدت و مدت طولانی هستند. بنا بر یافتههای محققین، بسیاری از انواع برنامههای مقابله با زورگویی که از شدت کمتری برخوردار بودهاند، در نگاه اول به نظر نویدبخش بودند، ولی در کاهش زورگویی و قربانیشدن افراد، اثر چندانی نداشتهاند. بر اساس هشدار آنان، برنامههایی که صرفاً بر افراد و همکلاسیها تمرکز دارند، حتی ممکن است نتیجهی عکس بدهند.
عدالت ترمیمی. انواع مختلف مدارس دولتی و خصوصی هم از نظامهای مبتنی بر عدالت ترمیمی استفاده میکنند. تنبیه و اخراج دانشآموزانی که مقررات مدرسه را زیر پا میگذارند یا به دیگران صدمه میزنند، میتواند اثر معکوس داشته باشد؛ به این شکل که شاید این اقدامات به گوشهگیری بیشتر و ازبینرفتن فرصتها منجر شوند. علاوهبراین، چنین اقداماتی میتوانند موانع تحصیلی ایجاد کنند و در نهایت، احتمال محکومیتهای بالاتری را برای کودکان در آینده فراهم کنند.
عدالت ترمیمی در بالابردن ایمنی در مدرسه و حفاظت از آیندهی جوانان بسیار مؤثر بوده است. در این روش، دانشآموزانی را که مرتکب تخلف میشوند در مدرسه نگه میدارند، با حصول اطمینان از پاسخگویی، آنان را به جبران مافات وا میدارند و در عین حمایت از قربانیان، با ریشهی مسائل برخورد میکنند. بسیاری از مدارس با استفاده از گفتوگوی جمعی، دانشآموزان، والدین، کادر مدرسه، و مدیران را دور هم جمع میکنند تا دربارهی آنچه رخداده مباحثه کرده و با مشکل برخورد کنند و برای رفع آسیبها تعهد کتبی میگیرند.
به گفتهی فانیا دیویس، که مدیر عدالت ترمیمی برای جوانان اوکلند است، «این نوعی از عدالت است که هدف آن نه تلافیکردن، بلکه بهبودیافتن است. عدالتی که میدان نبرد نیست، بلکه بستری برای درمان است. عدالتی که هدف آن استحالهی زندگیها، روابط، و باهمستانهای آسیب دیده است، نه ایجاد آسیب بیشتر.»
جوانان در کسوت رهبری. نحوهی طراحی رویکردهای آموزشی میتواند به اندازهی اجرای آن اهمیت داشته باشد. دخیلکردن دانشآموزان، خانوادهها، و کادر مدرسه در گزینش، به کارگیری، و یا طراحی رویکرد و انتخاب ملزومات، باعث میشود آن ملزومات با فرهنگ محلی انطباق بیشتری داشته و از آن استقبال بیشتری خواهد شد.
خود دانشآموزان هم صرفاً خطرآفرین نیستند؛ بلکه رهبران و همپیمانانی ارزشمند برای ترویج صلح محسوب میشوند. در گام اول، برای جلب مشارکت جوانان در روند ایجاد صلح، به جای آنکه صرفاً مناسبتی برگزار کرده و امیدوار باشید که جوانان به برنامهی شما ملحق شوند، ابتدا به سراغ آنان رفته و ببینید چگونه میتوانید علایق و نظرات آنان را مبنای کار قرار دهید. بعید نیست از منابعی که عرضه میکنند، غافلگیر شوید.
تعهد سازمانی یا حرفهای
علاوهبراین، برقراری صلح نیازمند آگاهی از نیازها و داراییهای اعضای گروه یا سازمان و نیز اعضای باهمستانی است که در آن زندگی میکنید یا به آن خدمات رسانی میکنید. برای نحوهی مواجهه با آن نیازها و مبنا قراردادن داراییهای موجود، وقت صرف کنید.
به عنوان یک نمونهی بارز، الگوها و دستورالعملهای مهم برای آنکه مشاغل با خشونت خانگی مقابله کنند، که بسیاری از آنها را میتوان به سایر اشکال خشونت تعمیم داد، در کتاب راهنمای قطع چرخهی خشونت: مقابله با خشونت خانگی از طریق محیط کار معرفی شدهاند. این کتاب راهنما که توسط تیمی از کارمندان، پژوهشگران، متخصصین بهداشت عمومی، و مددکاران زنان مورد ضربوشتم قرار گرفته تهیه شده، راهبردهایی از قبیل برآورد افرادی که در معرض خطر هستند، تأمین پشتیبانی، و همکاری با باهمستان را نشان میدهد که با آن «هر سازمانی میتواند تأثیر مثبتی داشته باشد.»
برای اینکه این راهنما را با موقعیت خود تطبیق دهید، به پرسشهای زیر توجه کنید:
- تعهد سازمان شما در قبال مسئولیت اجتماعی و خدمات باهمستانی چیست؟
- آیا شامل سیاستی اعلامشده است که بر ترویج صلح و اجرای آن مسئولیت در باهمستان خودتان تمرکز دارد؟
- برای حمایت از صلح و رفاه در باهمستان خود، با کدام شرکاء همکاری میکنید؟
با تأمل دربارهی این پرسشها، احتمالاً میتوانید راههایی را برای تقویت سازمان و افزایش تأثیر بر باهمستان خود پیدا کنید. بسیاری از مشاغل بزرگ و کوچک، رفتهرفته متوجه شدهاند که تعهد به مسئولیت اجتماعی نه تنها به تقویت باهمستانها کمک میکند، بلکه ضمناً میزان رضایت کارمندان را بالا برده و حتی نتیجهی کار را بهتر میکند.
مدیریت مدنی باهمستان
باهمستان قوی آن است که تعهد برای پیشبرد صلح در همهی سیستمها، سیاستها، و ابتکارات خود را با هم تلفیق کرده است. مدیریت قوی در همهی بخشها، از جمله دوایر باهمستانی، سازمانهای محلی، و مشاغل، به منزلهی تلاشهای بسیار برای صلحآفرینی است. هر گونه تلاش از این دست باید با مشارکت اعضای باهمستان شکل گرفته و به پیش رود و این مستلزم مشارکت از ابتدای کار و ظرفیتسازی برای بهحداکثررساندن مشارکت و مدیریت آنان است.
ایمنی باهمستان
ما باید رفتهرفته بیاموزیم که راه حل در محبوسکردن افراد نیست. «سختگیری» در رابطه با جرایم لزوماً در کاهش آن مؤثر نیست. بسیاری از مدلهای جایگزین برای کاهش خشونت سعی دارند باهمستانها را با هم متحد کنند.
یک مدل مؤثر برای باهمستانها عبارت است از پروژهی پیشبرنده. فعالانی که در محلهی واتس در لسآنجلس که زمانی به خاطر خشونت تبهکاران شهرت داشت فعالیت میکردند، با ساکنان و همهی بخشهای باهمستان همکاری کردهاند تا امنیت باهمستان را به طرز برجستهای بهبود دهند؛ آنان موفقیت بسیار زیادی داشتهاند. تعدادی از عناصر کلیدی رویکرد آنان عبارت است از:
- همکاری پلیس با جوانان و سایر ساکنان، برای زدودن رویکرد «ما» در مقابل «آنان» و جایگزین کردن این دیدگاه با تقویت همکاری مشترک بین طرفین.
- دعوت از همهی ساکنان و شرکاء در این برنامه. یکی از اولویتها، تضمین امنیت همهی کودکان بود. هنگام پیادهروی کودکان به مدرسه و بازگشت به منزل، سازمانهای باهمستان در هر سطحی درهای خود را باز میکردند و کارمندان بیرون میایستادند تا از عبور ایمن آنان مطمئن شوند. حتی خلافکاران پیشین هم به آنان ملحق میشدند تا بهخصوص در محلات خطرناک، بچه ها را بدرقه کنند.
- کسب اطلاعات دربارهی باهمستان از ساکنان آن. برای یافتن پاسخ به این سوال که چه چیزی خشونت را تسهیل میکند و اینکه نقاط حساس و خطرناک در کدام نقاط محل واقع شدهاند؟ شهرداری واتس برای ارتقای کیفی این محلهی جرمخیز، یک کتابخانه و زمین بازی تازه ساخته بود، ولی ساکنان از آنها استفاده نمیکردند. ساکنان میگفتند که در آن منطقه هنوز زمینهای بایر، چراغهای شکسته در خیابان، و یک مشروبفروشی که جلوی ورودی آن مبل گذاشته بودند وجود دارد که همگی ترغیبکنندهی جرم هستند. پروژه با همکاری مشروبفروشی به تمیزکردن محله کمک کرد و آن را بسیار امنتر کرد. در نتیجه، اکنون از زمین بازی و کتابخانه بهخوبی استفاده میشود.
عدالت ترمیمی
برنامههای عدالت ترمیمی که در بالا در مطلب مربوط به بزهکاری در مدارس مورد اشاره قرار گرفتند، میتوانند به عنوان جایگزینی برای حکم حبس در عدالت کیفری هم تعمیم یابند. عدالت ترمیمی در مبحث باهمستان، به شکلی فعالانه موجب بالابردن امنیت میشود. این برنامه بر استمداد و حمایت از کسانی تأکید دارد که آسیب دیدهاند و مستلزم جبران خسارت از سوی افراد خاطی بوده و به طرزی مؤثر آنان را ترغیب میکند تا به اعضای سازندهی جامعه مبدل شوند.
کمیسیونهای صلح
ببینید آیا در باهمستان شما گروه یا سازمانی وجود دارد که به طور مشخص به پیشبرد صلح اختصاص یافته باشد؛ و اگر چنین است، ببینید که چگونه میتوانید با آنها همکاری کنید. در غیر این صورت، در جهت ایجاد چنین سازمانی تلاش کنید. هدف چنین گروههایی جلب مشارکت ساکنان محلی در کاهش مناقشات یا جلوگیری از آنها به واسطهی پشتیبانی از حقوق بشر و ترویج آن، تضمین هماهنگی ساکنان و پیروان ادیان مختلف، و تشویق به درک به واسطهی آموزش اختلافات فرهنگی است. شوراهای حل اختلاف نمونهای از این نهادها هستند.
شهرهای خواهرخوانده
برقراری ارتباط با سایر باهمستانها هم میتواند روش بسیار مؤثری به سوی صلح باشد. در حال حاضر ۵۴۵ باهمستان در برنامهی شهرهای خواهرخوانده شرکت دارند. مؤسسه بینالمللی شهرهای خواهرخوانده یک سازمان هماهنگکنندهی مرکزی برای آن برنامهها است که مأموریت آن «ترویج صلح از طریق احترام متقابل، تفاهم، و همکاری است؛ هر بار یک نفر و یک باهمستان.»
جلوگیری از جنگ و ترور: تلفیق واقعگرایی با امید
واقعبینبودن در رابطه با چالشهای بزرگی که در مسیر دستیابی به صلح قرار دارد، و آمادگی برای پایبندی جدی برای مواجهه با آنها بسیار مهم است. با وجود این، برای مقابله با این چالشها، راههایی مؤثر و بهاثباترسیدهای در جهت پیشبرد صلح وجود دارد. حتی یک عمل کوچک میتواند تفاوتی عظیم ایجاد کند. ما میتوانیم با تلفیق واقعگرایی و امید، به سوی فردایی صلحآمیزتر پیش برویم.
محققین متوجه شدهاند که علیرغم تصورات معمول که جهان جای خشنتری شده است، بیشتر شاخصها نشان میدهند که به مرور زمان، در خشونتهای فردی و جمعی کاهشی رخ داده است. کتاب فرشتگان بهتر نهاد ما نوشته استیون پینکر، این گرایشات را مستند کرده و تعداد زیادی از عناصر را برمیشمارد که موجب پیشبرد همزیستی مسالمتآمیز شدهاند. به طور کلی، او معتقد است که تمدنها و جوامع در جهت احترام بیشتر به حقوق بشر، پذیرش تنوع در بین انسانها، و توسعهی نظامهای جامعهی مدنی که به حل مناقشه کمک میکنند، حرکت کرده است.
پینکر تصدیق میکند که هرچند شاید این پیشرفت دوباره به عقب بازگردد، و در بسیاری از مناطق همین طور هم شده است، اما نیروهایی قوی دستاندرکار باقی میمانند تا جوامعی با کارآیی بالاتر را، حتی در شدیدترین نمونههای سقوط، دوباره برقرار کنند. در میان این نیروها صدای اکثریت هم وجود دارد که خواهان صلح است، فرقی ندارد که زمینه چه باشد.
درست همانطور که افراد به جای آنکه تسلیم ترس و نفرت شوند، باید راه سازندهی خویش را به سوی آینده انتخاب کنند، ما هم به عنوان یک جامعهی بزرگ با همین انتخاب روبهرو هستیم. در این عصر اتم، که سناریوهای «تخریب متقابل تضمینشده» سر بر میآورند، منطقی است که بپرسیم آیا یک نیروی نظامی قویتر، برای انسان بیشتر امنیت ایجاد میکند یا خطرآفرین است. جنگافزارها بهمرور زمان به نحوی فزاینده مخربتر شدهاند و نه تنها مستقیماً باعث ازدسترفتن جان افراد میشوند، بلکه موجب لطمات درازمدت و حتی غیرقابل جبران به محیط زیست میشوند که ما همگی بدان وابسته هستیم.
همانطور که ما با جهش در فنآوری سلاحهای قویتری میسازیم، باید برای اجتناب از استفادهی آنها هم ابزار نیرومندتری بسازیم. پس اجازه دهید تعدادی از نیروهایی را در نظر بگیریم که به بیثباتی جهانی منجر میشوند، و نیز نیروهایی که سازندهی پایههای صلح هستند و پیشنهادهایی ارائه دهیم که شما چگونه میتوانید در تقویت دومی مؤثر باشید:
حل مناقشه
حل مناقشه جایگزین اصلی جنگ است. این فکر که ما میتوانیم دشمنان خود را نابود کرده و حتی در جنگ «برنده» شویم، در این عصر تروریسم مهم است که مورد سؤال قرار گیرد. امروز جنگ و تروریسم میتوانند از مرزهای میدان جنگ عبور کرده و وارد هر گوشه از باهمستان ما شوند. تلفات آنها اکثراً غیرنظامیان و اغلب زنان و کودکان هستند نه سربازان.
تقویت جوامع مدنی
یکی از راههای مؤثر در مقابله با تروریسم و سایر اشکال مناقشه، تقویت جوامع مدنی است. حاکمیت قانون نیرویی تمدنزا است که اعضای جامعه را متحد میکند تا با هم در قالبی سازنده پیشرفت کنند. جنگ و ترور جوامع را تحت فشار قرار میدهند و مارپیچی روبهپایین را به حرکت درمیآورند. هرگونه اهتمام در جامعه باید در انطباق با ارزشهای محلی و حفاظت از حقوق اساسی بشر، در جهت تقویت باهمستانها، و ساختارهای اجتماعی صورت گیرد. دو نمونهی گویا عبارتند از:
لاعنف
اغلب مطالبی که رسانهها دربارهي عراق میگویند، با خشونت مرتبط هستند. اما یکی از سازمانهای جامعهی مدنی عراق به نام لاعنف (به معنی «بدون خشونت» در عربی)، شبکهای از فعالان عراقی است که برای مقاومت در برابر اشغال، تروریسم و فساد در عراق، نهضتی عاری از خشونت را تشکیل میدهند. لازم است ما دربارهی سازمانهایی چون لاعنف اطلاعرسانی کنیم و به خود یادآور شویم که بذرهای صلح در چهار گوشهی جهان میتوانند خاک مناسب را پیدا کنند.
درسهای هیباکوشا
برای هیباکوشاها رسالت بزرگتری وجود ندارد جز آنکه به جهانیان اطلاعرسانی کنند که جنگ اتمی برنده ندارد. هیباکوشاها تعداد معدودی جانبهدربرده از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی هستند که طی آن چندصدهزار نفر ظرف چند ساعت کشته شدند. حمایت آنان در کاهش مستمر زرادخانههای بزرگ هستهای، نقش مهمی ایفاء کرده است. آنان هنوز هم به ما هشدار میدهند که هرگز نباید در رابطه با تهدید سلاحهای اتمی از هوشیاری خود بکاهیم.
التزام به عدم خشونت
در ریشهکنکردن مناقشات، عدم خشونت محور اصلی است و، درعینحال، به پیشبرد تغییرات مثبت اجتماعی و سیاسی کمک میکند. ما بهسهولت میتوانیم به بسیاری از الگوهایی اشاره کنیم که به اصول خشونتپرهیزی پایبند بوده و در صحنهی جهانی تأثیر عمیقی بر جای نهادند. برای نمونه، ماهاتما گاندی در تاریخ یکی از مشهورترین حامیان عدم خشونت بود و توانست با ابزارهای غیرخشونتآمیز، بر قرنها اشغال هندوستان توسط بریتانیا غلبه کند.
تحصیل برای صلح
ما از سالهای ابتدایی تا تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها، به تحصیل صلح نیاز داریم. منشور همدردی با تعداد فزایندهای از مدارس سراسر جهان که به اصول همدردی اعتقاد دارند، در راستای این هدف فعالیت میکند. آکادمیهای ملی صلح و مؤسسات صلح هم اکنون در کانادا، کاستاریکا، رومانی، اسپانیا و ایالات متحده فعالیت دارند.
سرمایهگذاری در صلح
علاوهبراین، ما باید برای صلح سرمایهگذاری کنیم. این به معنی تأسیس «وزارت صلح» و نه فقط وزارت جنگ است و نیز اختصاص منابع بیشتر برای ترویج صلح به جای تشکیل گروههای شبهنظامی.
اتحاد جهانی برای وزارتخانهها و زیرساختهای صلح در راستای همین هدف فعالیت میکند. در زمان انتشار این مطلب، چهار وزارتخانه صلح در کاستاریکا، نپال، جزایر سلیمان، و پاپوای گینهی نو و سودان جنوبی، فیلیپین، و قرقیزستان تأسیس شدهاند و دارای دفتر صلح در بالاترین سطوح دولتی هستند. نهادهایی از این قبیل میتوانند قوانین و نظامهای بین المللی عدالت را تقویت کرده و تضمینکنندهی اجرای حقوق بشر باشند.
مشکلات آینده
در حالی که ما تلاش میکنیم در این سیارهی کوچک و همیشه آسیبپذیر همزیستی کنیم، باید برای صلح اولویت قائل باشیم. تغییرات آبوهوایی به شکلی بیسابقه ما را در معرض آزمون قرار داده و در حالی که احتمالاً به خاطر بالاآمدن سطح دریا، شاهد مهاجرتهای جمعی از مناطق متراکم و پرجمعیت ساحلی هستیم، قسمتهایی نیز با سیل و کمبود آب آشامیدنی و کاهش منابع مواجه خواهند شد. مسدودکردن مرزها و استفاده از راه حلهای نظامی برای رفع مشکلاتی که وقوع آنها پیشبینیشده، محکوم به شکست هستند. در عوض لازم است که ما فعالانه در پی یافتن راه حل در آن سوی مرزها باشیم و با چالشهای محیطزیستی و اجتماعی مقابله کنیم، جامعهی مدنی را تقویت، و همکاریهای بینالمللی را تحکیم نماییم.
چالشها و پرسشهایی برای تأمل
چالشها
روند برقراری صلح معمولا چالش برانگیز و ناهموار است. اما برخی از این چالشها اگر رفع نشوند به راحتی به چالشها و موانع بزرگتری تبدیل میشوند. مانند:
ترس: تلقی اولیه از دیگران به عنوان منشاء صدمات. منزویبودن بدون ریسککردن یا درازکردن دست یاری به سوی دیگران.
ناآگاهی: اشتباهگرفتن پایبندی به باورها و اعتقادات، با دعوت به عدم مدارا با کسانی که باورها و اعتقادات متفاوتی دارند. کلمات اهمیت بیشتری دارند یا روح تعالیم اعتقادی؟
نفرت: اعتقاد به اینکه ارزش شما به کاهش ارزش دیگری بستگی دارد. اشتباه گرفتن تلافی با عدالت. عدم توجه به ارتباطات بین مردم.
طمع: بسیاری از افراد از فرضیهی «بقای قویترین» به عنوان توجیهی برای ازدیاد ثروت شخصی خود و محافظت از آن و رهاکردن دیگران در فقر استفاده میکنند.
پرسشهایی برای تأمل
در اینجا معیار سادهای هست که میتوانید برای برآورد میزان پیروی از اصل صلح و یافتن حوزههایی برای بهبود مورد استفاده قرار دهید. به اطراف خود نگاه کنید و ببینید چه کسی بر سر میز نشسته؛ خواه میز خودتان در منزل یا میز محل کار، یا مدرسه، یا سازمانهای مذهبی، دولتی، یا سایر موقعیتها. بعد به این سوالها فکر کنید:
- آیا همهی افراد آسیبدیده در باهمستان نمایندهای دارند؟
- چه کسی تصمیمگیری میکند؟
- نتایج تلاشهای شما چیست؟
- آیا آنها عادلانه هستند؟
- آیا به بیشترین تعداد ممکن از افراد، منفعت میرسانند؟
- آیا پیوندها را تقویت میکنند؟
- آیا به سوی صلح و کیفیت بهتری از زندگی رهنمون میشوند؟
چگونه میتوان به بهترین نحو با چالشها و مشکلات مقابله کرد؟
اگرچه تعداد زیادی از راهبردهای ایجاد صلح را مورد بحث قرار دادیم، در سطح فردی بیشتر تلاشها برای ترویج صلح در تمرکز بر موارد زیر خلاصه میشوند:
- مردم را دور هم جمع کنید، حتی آنهایی که از قدیم با هم در تضاد بودهاند.
- ببینید چطور میتوانید برای ایجاد همکاریهای جدید، افراد و ائتلافها، دامنهی تلاشهای خود را گسترش دهید.
- همه را به دیدهی داراییهایی بالقوه در نظر بگیرید که میتوانند باهمستان را غنیتر کنند.
- با بهرهگیری از توانایی فزاینده برای اتصال با همهی باهمستانهای جهان، تلاشهای محلی خود را با جامعهی جهانی پیوند بزنید.
خلاصه
در رسانهها و برنامههای سرگرمکننده و نیز در حوزهی سیاسی، کسانی ما را محاصره کردهاند که بر احساساتیبودن و خشونت تأکید دارند. این میتواند اسباب بیزاری، خشم، یا حتی «نفرت» نسبت به گروهی از مردم شود که شاید تصور کنیم مشاغل ما را اشغال میکنند، کشور را به فساد میکشانند یا ما را تهدید به نابودی میکنند.
در نتیجه، چه بسا دستان خود را به نشانهی تسلیم بالا برده و بگوییم که برای چنین دنیایی هیچ کاری نمیتوان کرد.
اما با بازگشت به ابتدای این بخش، به جای اینها به ندای صلح گوش دهید که میتواند ما را یاری کند تا با استفاده از راه حلی ساده، دست دوستی دراز کرده و امید را بازیابیم.
ترویج صلح فعالیتی انفرادی نیست. اکثریت بزرگی از مردم جهان که تشنهی صلح هستند و با هم تلاش میکنند تا در سایهی صلح زندگی کنند، به ما پیوستهاند.
از یافتن آرامش در زندگی خود، تا بهظهوررساندن والاترین شفقت و التزام به عدالت اجتماعی، تعمیم اصول و تمرین صلح به سایرین، میتواند ما را به همزیستی غنیتر و ایمنتر هدایت کند.