فرم جستجو

بخش ۹. دگرگون‌سازی تعارض‌ها در باهمستان‌های ناهمگون

دگرگون‌سازی تعارض‌ها یعنی چه؟

تعارض جزء طبیعی زندگی است. بعضی آدم‌ها از تعارض روی‌گردانند و برخی دیگر سعی می‌کنند با آن روبه‌رو شوند. فرهنگ بعضی جوامع اعضای جامعه را به همرنگی با جماعت تشویق می‌کند و فرهنگ جوامع دیگر افراد را به رویارویی ترغیب می‌نماید.

تعارض بین یک یا چند نفر در نتیجه تفاوت در شخصیت، ارزش‌ها، و دیدگاه‌ها رخ می‌دهد. هنگام بروز این نوع تعارض، می‌توان از شگردهای حل و فصل تعارض برای کمک به طرف‌های درگیر جهت رسیدن به راه‌ حلی مسالمت‌آمیز برای حل اختلاف استفاده کرد. با حل و فصل تعارض، طرفین می‌توانند با رسیدن به رضایت نسبی یا کامل، از اختلافات فاصله بگیرند.

تعارض معمولا بین دو یا چند سازمان یا گروه‌های باهمستانی رخ می‌دهد. این تعارض‌ها گاهی از تفاوت‌های فردی ناشی نمی‌شوند، بلکه نتیجه شکاف‌هایی هستند که در اثر ناآگاهی و تعصب، تبعیض، و سابقه ترس و خصومت عمیق‌تر شده‌اند. در چنین مواردی، شاید حل و فصل تعارض بین افراد کافی نباشد. گروه‌های متاثر از این تعارض نه تنها باید اختلافات خود را رفع کنند، بلکه باید توانایی خود را در ارزش قائل شدن برای یکدیگر، همبستگی، و یافتن وجوه مشترک تقویت نمایند تا از این راه بتوانند سازوکارهای اختلاف‌برانگیز را تغییر دهند. در چنین وضعیتی، گروه‌ها باید تعارض‌های خود را دگرگون کنند.

بنابراین، دگرگون‌سازی تعارض‌ها فرآیندی است که ضمن حل و فصل تعارض، از همین تعارض برای ظرفیت‌سازی در گروه‌ها و تعمیق همکاری در راستای احترام به روابط برابر، گسترش هماهنگی، و اعمال تغییرات ساختاری بهره می‌گیرد.

دلایل اهمیت دگرگون‌سازی تعارض‌ها در باهمستان‌های ناهمگون​

در باهمستان‌های ناهمگون که از دو یا چند گروه قومیتی، اجتماعی، یا فرهنگی تشکیل شده‌اند، احتمال بروز تعارض بنا به دلایل زیر بیش‌تر است:

  • تفاوت در هویت گروهی که بر پایه ارزش‌های فرهنگی، تاریخ، جایگاه اقتصادی-اجتماعی، و برداشت گروه از قدرت خود شکل می‌گیرد
  • سابقه رابطه ستیزه‌جویانه و تبعیض
  • برداشت‌ها و تصورات ناآگاهانه و کلیشه‌ای ناشی از نگرش‌های تعصب‌آمیز و سایر عوامل بیرونی (مثلا، رسانه‌ها)

دگرگون‌سازی تعارض‌های ناشی از این عوامل به زمان، صبر و حوصله، فروتنی، و تعهد بلندمدت، تمایل به اعتماد و ریسک‌پذیری نیاز دارد. اما این کار به سختی‌هایش می‌ارزد چون تنوع و ناهمگونی زندگی افراد و باهمستان را پربارتر می‌کند و از سوی دیگر این ناهمگونی را نمی‌توان از میان برداشت. تحولات جهانی و فجایع طبیعی (تغییرات اقلیمی، زمین‌لرزه، طوفان)، جنگ، رکود اقتصادی، و دیگر عوامل باعث می‌شود افراد از گروه‌های مختلف بین کشورها، ایالات، شهرها، و باهمستان‌ها جابه‌جا شوند. تعارض پدیده‌ای پویا و همیشه رو به تحول است. از این رو، توانایی دگرگون‌سازی تعارض‌ها در راستای ایجاد، تقویت، و تداوم همبستگی و زندگی در باهمستان اهمیت زیادی دارد.

چگونگی دگرگون‌سازی تعارض‌ها

دگرگون‌سازی تعارض‌ها چهار گام اصلی دارد. در هر گام می‌توان از روش‌های گوناگونی برای رسیدن به نتیجه مثبت بهره گرفت. باید به خاطر داشت دگرگون‌سازی تعارض یک اتفاق یا کار یک‌باره نیست، بلکه فرآیندی مستمر است. در عمل مشخص نیست افراد و گروه‌ها در هر لحظه کجای این فرآیند قرار دارند. گاه پیش از شروع گام بعدی، لازم است زمان و توان زیادی را در گام فعلی صرف کنید. شاید شما و بسیاری از افراد دیگر برای ورود به گام بعدی آماده باشید، اما سایر افراد گروه آمادگی لازم را نداشته باشند. در این وضعیت، نباید بدون همراهی همه وارد گام بعدی شوید. سعی کنید با همکاری یکدیگر موانع پیش روی افراد و کارهای لازم را برای پیش‌روی دسته‌جمعی پیدا کنید. مهم‌ترین کارکرد این گام‌ها رسیدن به چارچوبی کلی و مسیری برای تلاش و توجه همیشگی به عواملی است که باید در طی این فرآیند در نظر داشت.

  • همه گروه‌های متاثر از تعارض باید وجود معضل را بپذیرند و خود را به همکاری با یکدیگر برای رفع تعارض مقید بدانند. (پذیرش)
  • باید با اقدام دسته‌جمعی گروه‌ها، علل ریشه‌ای تعارض را شناسایی، تشریح، و اصلاح کرد. (اصلاح و آشتی)
  • گروه‌های درگیر باید برای موضوع و نحوه همکاری به چشم‌اندازی مشترک برسند. (ترسیم چشم‌انداز و راهبرد)
  • گروه‌ها باید کارهای لازم را برای حفظ توانایی همکاری مستمر جهت حذف یا مدیریت علل تعارض و گسترش صلح و آرامش مشخص کنند (استمرار)

پذیرش: پذیرش وجود تعارض اولین گام برای حل و فصل آن است. انجام این گام کار ساده‌ای نیست، به‌ویژه اگر گذشته و روابط نامطلوب به تجارب دردناکی مثل توهین یا مرگ منجر شده باشد. برخی افراد در واکنش به این وضعیت از تعارض فاصله می‌گیرند، یا مخالفت فعالانه با گروه دیگر را راه‌ حل آن می‌دانند. گروهی دیگر نقش خود را در تداوم تعارض انکار می‌کنند. پذیرش وجود معضل و همچنین وجود روش‌های احتمالا بهتر برای حل این معضل، گامی دشوار اما حیاتی است. اگر وجود معضل را نپذیریم، کسی خود را به حل آن متعهد نخواهد دانست. به همین خاطر، پذیرش وجود تعارض گامی مهم برای رسیدن به مرحله بعدی یعنی اصلاح و حل اختلافات است.

برای هموار کردن مسیر پذیرش وجود تعارض و ورود به مسیر همکاری از چه روش‌هایی می‌توان استفاده کرد؟

  • هموارسازی مسیر گفتگو بین گروه‌ها با هدف تبیین تعارض
  • ارائه اطلاعات به گروه‌ها برای توضیح چگونگی تاثیرگذاری مشکل مورد نظر بر همه گروه‌ها و نیاز به همکاری با ایجاد محیطی امن و آرام برای گفتگو
  • گرد هم آوردن رهبران برای اعلام عمومی این موضوع که زمان حل مشکلات فرا رسیده و نباید گذاشت وضع از این وخیم‌تر شود
  • برگزاری جلسات با رهبران گروه‌ها برای بحث و بررسی اهمیت اصلاح این وضعیت
  • کمک به تنظیم بیانیه‌ای عمومی برای اعلام تعهد گروه‌ها به همکاری و رفع اختلافات​

پذیرای امکانات و سنت‌های فرهنگی باشید که می‌توانند در دگرگون‌سازی تعارض‌ها مانع‌تراشی کرده یا در این روند نقش‌آفرینی کنند و این موارد را در روند دگرگون‌سازی بگنجانید. مثلا، تفاوت‌های زبانی می‌توانند مانع این فرآیند شوند. در عین حال، شبکه‌های اجتماعی در گروه‌ها با قابلیت پخش سریع اطلاعات از طریق اطلاع‌رسانی دهان به دهان یکی از امکانات مفید برای آگاهی‌رسانی هستند.

آیا راه دیگری برای کمک به گروه‌های مختلف باهمستان جهت پذیرش وجود معضل، ورود به روند همکاری، و شناسایی علل ریشه‌ای تعارض به فکرتان می‌رسد؟

والدین سیاه‌وست و لاتین‌تبار هر یک دیگری را به خاطر عملکرد ضعیف تحصیلی فرزندان خود مقصر می‌دانند. در چند برنامه عمومی اخیر، طرفین از کوره در رفته‌اند و اتهاماتی را متوجه یکدیگر کرده‌اند. بعضی والدین نگران وقوع اتفاقات بدتری در مدرسه هستند. به نظر والدین سیاهپوست، دانش‌آموزان غیر انگلیسی‌زبان وقت معلم‌ها را می‌گیرند و حق بچه‌های دیگر را از این لحاظ ضایع می‌کنند، و به همین خاطر بچه‌ها درسشان را یاد نمی‌گیرند. از نظر والدین لاتین‌تبار، معلم‌ها آنقدر مشغول رفع خطر از بچه‌های سیاه‌پوست هستند که حق دیگران در برخورداری از توجه کافی معلم ضایع می‌شود. والدین لاتین‌تبار از یکی از سازمان‌های باهمستان خواسته‌اند فکری برای این وضعیت بکند. یکی از تسهیل‌گران‌ باهمستان اطلاعاتی را درباره عملکرد بچه‌ها جمع‌آوری کرده است. او که خود لاتین‌تبار است می‌داند این موضوع باعث جلب اعتماد والدین سیاه‌پوست نمی‌شود. به همین خاطر، با یکی از همکاران سیاه‌پوست خود در این زمینه همکاری نزدیک داشته تا همین همکاری سرمشقی برای همکاری میان‌فرهنگی شود. این دو نفر جلسات جداگانه‌ای را با حضور والدین هر دو گروه برگزار کرده‌اند و در هر جلسه ضمن ارائه اطلاعات درباره دستاوردها، از افراد حاضر خواسته‌اند دیدگاه‌های خود را درباره اهداف و آرزوهای خود برای فرزندانشان و همچنین برداشت خود از یکدیگر و تعارض بین دو طرف بیان کنند. این دو نفر با همکاری یکدیگر نمایندگان هر یک از گروه‌ها را جمع کرده و جلسه را طوری مدیریت کرده‌اند که نمایندگان بتوانند با یکدیگر گفتگو کنند تا به این ترتیب به برداشت روشن‌تر و مشترکی درباره این تعارض برسند. گروه‌ها درباره پیامدهای ناشی از ادامه این تعارض و آثار منفی آن بر باهمستان و بچه‌ها بحث و گفتگو کرده‌اند. همچنین، این گروه‌ها درباره انواع راه‌حل‌های ممکن و عاری از تعارض فکر کرده‌اند. گروه‌ها با انتشار بیانیه‌ای مشترک اعلام کرده‌اند جلساتی را برای حل و فصل تعارض و مشارکت در باهمستان برگزار خواهند کرد. این گروه‌ها تعهد شخصی و معنوی خود را برای رسیدن به هدف اعلام کرده‌اند.

اصلاح و آشتی: این بخش یکی از اجزای مهم فرآیند دگرگون‌سازی تعارض است. تعریف اصلاح و آشتی سخت است، اما این بخش معمولا موضوعاتی مثل اصلاح وضعیت و بازگردان اوضاع به وضع سابق را برای همکاری دوباره گروه‌ها شامل می‌شود. این فرآیند گاه شامل پیشنهاد جبران خسارت و بازتوزیع امکانات است که بخشی از روند رفع معضلات و پذیرش بزه‌کاری و بزه‌دیدگی دو طرف به شمار می‌آید. معمولا بخشش هم در این میان لازم است. در روند اصلاح و آشتی در باهمستان، گاه حسی هست که می‌گوید باهمستان دچار گسیختگی شده و نیاز به ترمیم دارد. آن‌هایی که مرتکب اشتباه شده‌اند می‌توانند اظهار پشیمانی و طلب بخشش کنند. همچنین، اصلاح و آشتی با جوی همراه است که به افراد حاضر امکان می‌دهد از تفاوت‌های خود بگذرند.

برای اصلاح و آشتی، دو یا چند گروه باید به روابط دوستانه و مبتنی بر اعتماد برسند، علل ریشه‌ای تعارض خود را بشناسند، با همکاری یکدیگر به رسالتی مشترک دست یابند، و برابری و عدالت را گسترش دهند. این روند در موارد زیر برای اعضای گروه‌ها مفید است:

  • نگاه به یکدیگر به عنوان انسان نه صرفا عضوی از گروه
  • اذعان به وجود بی‌عدالتی بر پایه تفاوت‌های گروهی
  • ارائه طرح و مسئولیت‌پذیری جمعی برای تغییر اجتماعی
  • ترسیم آینده‌ای مشترک بر پایه همکاری و احترام به حقوق افراد برای حفظ سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگی خود
  • تدوین راهبردهایی برای رسیدگی به نژادپرستی و تبعیض ساختاری​

برای این کار روش‌هایی داریم که در ادامه به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • ایجاد جوی صمیمی برای اعضای گروه‌ها برای انجام فعالیت‌های روزمره (خوردن، خوابیدن، بازی) در محیطی مشترک. اجتماعات مذهبی با حضور اعضای گروه‌های متنوع در ایجاد چنین جوی نقش اساسی داشته‌اند.
  • درخواست از اعضای همه گروه‌ها برای بیان تجربه‌های خود از بی‌عدالتی. گفت و شنود درباره سرگذشت افراد روشی موثر برای شکستن کلیشه‌ها و بیان تجربه‌های شخصی مثبت و منفی است که در هویت هر گروه ریشه دارد. برای این کار می‌توان از روش اظهار نظر عمومی یا جلسات با چینش دایره‌ای استفاده کرد که در آن اعضای یکی از گروه‌ها در مرکز دایره می‌نشینند و از دیدگاه‌های خود درباره تعارض مورد نظر حرف می‌زنند و اعضای گروه‌های دیگر در محیط این دایره می‌نشینند و اعضای گروه وسط را می‌بینند و به حرف‌هایشان گوش می‌دهند، و سپس همه گروه‌ها دور هم جمع می‌شوند تا درباره مشاهدات و تجربیات خود بحث و گفتگو کنند.
  • فراخوانی گروه‌های درگیر در تعارض برای بحث و گفتگو درباره برداشت‌هایشان از علل این تعارض و شناسایی راهکارهای جمعی ممکن برای رسیدگی به این معضل.
  • راه‌اندازی کمپین آموزش عمومی با هدف آگاهی‌بخشی درباره علل ریشه‌ای تعارض (مثلا، نابرابری بین آمریکایی‌های سیاهپوست‌ و آمریکایی‌های اروپایی‌تبار به خاطر نژادپرستی نهادینه که برخورد نابرابر با این گروه‌ها را تداوم می‌بخشد) و دعوت از افراد برای پیش‌قدم شدن و ریشه‌کن کردن این عوامل.
  • تحلیل روابط ساختاری دخیل در تعارض مورد نظر (مثلا، رابطه بین نبود خدمات سلامت روان متناسب با عناصر فرهنگی و افزایش اختلالات ذهنی در میان پناه‌جویان ویتنامی)
  • دعوت از گروه‌ها برای مشارکت در روند تبادل برداشت‌ها (مثلا، درخواست از هر گروه برای برگزاری جلسات و نظرخواهی درباره نگاه گروه به خود و گروه‌های دیگر، و تصویر خود در نگاه گروه‌های دیگر؛ استفاده از اطلاعات حاصل از این روند برای تعیین پرسش‌ها و آموخته‌ها).

ترسیم چشم‌انداز و تدوین راهبرد: یکی از بخش‌های مهم فرآیند دگرگون‌سازی تعارض‌ها اندیشیدن درباره آینده پیش رو است. باید به خاطر داشت که موضوع فقط حل و فصل تعارض نیست، بلکه باید این تعارض را به گونه‌ای دگرگون کرد که به زیرساختی برای گسترش هماهنگی و تقویت برابری در باهمستان تبدیل شود. برای ایجاد فضایی آرام جهت ترسیم آینده، بیان دیدگاه‌ها، و تشریح تفکرات هر یک از گروه‌ها درباره راهکارهای ممکن از طریق همکاری گروه‌ها، می‌توان رویداد یا همایشی را برای «ترسیم چشم‌انداز» برگزار کرد. طی این فرآیند، افراد می‌توانند به وجود آینده‌ای مشترک و درهم‌تنیده پی ببرند و فرصتی برای تدوین راهبردهای اقدام فردی و جمعی پیدا کنند. به این ترتیب، تصور گروه‌ها از آینده به گام‌هایی ملموس پیوند می‌خورد که می‌توانند به این تصور جامه عمل بپوشانند.

می‌توان از افراد حاضر درخواست کرد برنامه‌های عملیاتی فردی خود و همچنین برنامه‌های جمعی را برای دو یا چند گروه تدوین کنند. حضور افراد دارای مهارت مدیریت جلسه در روند ترسیم چشم‌انداز، برای مدیریت تعارض و اطمینان از حرکت افراد از مرحله گفتگو به مرحله عملی بسیار مهم است.

طی روند ترسیم چشم‌انداز، می‌توان اساسا پرسش‌های زیر را مطرح کرد:

الان در چه وضعیتی هستیم؟

به چه سمتی می‌رویم؟

می‌خواهیم به کجا برسیم؟

چگونه به این نقطه برسیم؟

در بعد فردی و جمعی چه کارهایی می‌توان انجام داد؟

استمرار: در این مسیر با موانع زیادی روبه‌رو می‌شویم که رسیدن به موفقیت را دشوار می‌سازند. چگونه می‌توان از استمرار روند دگرگون‌سازی تعارض‌ها و تقویت همکاری اطمینان حاصل کرد؟

  • حمایت رهبران – مشارکت رهبران همه سطوح (سطوح بالا، میانی، و مردمی) در روند دگرگون‌سازی تعارض‌ها
  • عامل‌های تغییر – تشکیل و آموزش کمیته، کارگروه، یا کمیسیون ویژه‌ای متشکل از نمایندگان همه گروه‌های متعارض در نقش عامل تغییر برای فراخوانی دیگران و دگرگون‌سازی تعارض‌های بالقوه
  • اطلاع‌رسانی – استفاده از انواع رسانه‌های جذاب برای گروه‌های مختلف (مثلا، نمایش خیابانی، رادیو، تلویزیون، موسیقی، روزنامه‌های قومی) برای انتشار مستمر تصاویر همکاری اعضای گروه‌های متعارض
  • ارزیابی – ارزیابی منظم نتایج همکاری‌های حاصل از روند دگرگون‌سازی تعارض‌ها (مثلا، فعالیت‌ها و پروژه‌های جدید یا امکانات حاصل از همکاری افراد در گروه‌های مختلف نژادی، قومی، و فرهنگی)
  • بازاندیشی و بازبینی – استفاده از نتایج ارزیابی برای بازبینی در چشم‌انداز باهمستان و تعیین تغییرات لازم برای برنامه‌ریزی و اقدامات آتی.
در کل روند دگرگون‌سازی تعارض‌ها، گروه‌هایی چندفرهنگی تشکیل دهید. هر گروه باید دست کم یک عضو «خودی» و یک عضو «غیر خودی» داشته باشد. چنین ترکیبی الگویی برای رفتار مطلوب در باهمستان است و باعث می‌شود هر گونه سوء‌تفاهم درباره پارتی‌بازی یا جانب‌داری از بین برود. در برخی باهمستان‌ها، حضور یک فرد «غیر خودی» گاه به فعالیت‌ها اعتبار می‌بخشد، به‌‌ویژه اگر این فرد با نهادهای جریان غالب در ارتباط باشد. از سوی دیگر، حضور فرد «خودی» تضمینی برای احترام به سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگی گروه است.

در جمع‌بندی روند دگرگون‌سازی تعارض‌ها، می‌توان گفت این روند طی چند مرحله آگاهانه با برنامه‌ریزی مطلوب که از پذیرش وجود بی‌عدالتی آغاز می‌شود، افراد را از وضع واقعی فعلی به آینده مطلوب سوق می‌دهد. جدول زیر این فرآیند را به همراه پرسش‌هایی مشخص برای جهت‌دهی به راهبردها در هر گام نشان می‌دهد.

 

امروز چه خبر است؟ کجا تعارض داریم؟

کدام افراد و نهادها باید در دگرگون‌سازی تعارض‌ها حضور داشته باشند؟

چه تصویری از آینده داریم؟

  • این وضعیت بر کدام گروه‌های قومی، نژادی، یا فرهنگی تاثیر مستقیم دارد؟
  • در نبود رسیدگی به تعارض، پیامدهای آن برای هر گروه چه خواهد بود؟
  • کدام نیازها فوریت بیش‌تری دارند؟
  • نظام‌های سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی محلی چه تاثیری بر این تعارض دارند؟
  • در سطوح مردمی، میانی، و بالای رهبری، چه امکاناتی در اختیار داریم؟
  • کدام امکانات یا سنت‌های فرهنگی می‌توانند روند دگرگون‌سازی تعارض را آسان‌تر یا سخت‌تر کنند؟
  • چه کسانی بیش‌تر از همه می‌توانند نقش پل ارتباطی یا عامل تغییر را داشته باشند؟
  • چه کسانی در هر گروه نژادی، قومی، یا فرهنگی از احترام، ارتباط، و معلومات برخوردارند؟
  • رهبران و کسانی که نقش پل ارتباطی یا عامل تغییر را دارند برای کار در گروه‌ها یا زمینه‌سازی جهت اصلاح و آشتی، به چه مهارت‌ها و دانسته‌های دیگری نیاز دارند؟
  • کدام شبکه‌های اجتماعی یا سازمان‌های مهم بیش‌ترین قابلیت را برای استمرار همکاری بین گروه‌ها و ایجاد زیرساخت برای دگرگون‌سازی تعارض‌ها و گسترش صلح و آرامش در آینده دارند؟
  • چشم‌انداز بلندمدت برای رسیدن به باهمستانی متنوع و هماهنگ چیست؟
  • چه افراد و نهادهایی در حفظ این چشم‌انداز نقش دارند (مثلا، رسانه‌ها، رهبران انتخابی)؟
  • برای تحقق و تقویت این چشم‌انداز، به چه تغییراتی در سیستم نیاز داریم؟
  • برای اطمینان از حضور گروه‌ها در تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری، چه سازوکارهایی داریم و به چه سازوکارهایی نیاز داریم؟

روش‌های فهم موضوع

جلسات گفت و شنود

پژوهش کاربردی

تحلیل توانی

کمپین آموزش عمومی

جلسات اظهار نظر عمومی

گردهمایی

جلسات با چینش دایره‌ای

روش‌های تسهیل کار باهمستان

سازمان‌دهی باهمستان

رشد رهبری

ترسیم داشته‌ها

روش‌های حمایت از کار

ترسیم چشم‌انداز باهمستان

ائتلاف‌سازی

شورای مشورتی باهمستان

کارگاه‌های مقابله با نژادپرستی

ارزیابی

 

آن‌هایی که در باهمستان‌های ناهمگون و متنوع فعالیت دارند، می‌دانند دگرگون‌سازی تعارض‌ها کار آسانی نیست. چالش‌های زیادی هستند که می‌توانند در این مسیر تاخیر انداخته یا مانع‌تراشی کنند. شما و دیگران پیش از شروع هر کاری باید این چالش‌ها را بشناسید. نبود آمادگی برای مقابله با این چالش‌ها می‌تواند نهایتا به شکل‌گیری توقعاتی نشدنی منجر شوند که در ادامه رهبران و ساکنان باهمستان را در مسیر آتی همکاری‌های بیش‌تر دلسرد می‌کند.

چالش‌هایی در مسیر دگرگون‌سازی تعارض‌ها

نیاز به زمان و امکانات گسترده

تعداد افراد حاضر به همکاری و مایل به کار داوطلبانه را در کارهای کوچک دست کم نگیرید. مثلا، مجله آکرون بیکن در شهر آکرونِ ایالت اوهایو، مجموعه‌ای یک‌ساله از مقالاتی را با موضوع نابرابری نژادی در واکنش به نگرانی‌های ساکنان شهر پس از ناآرامی‌های مدنی سال ۱۹۹۲ در لس‌آنجلس منتشر کرده است. در بخشی از این مقالات، برگه‌هایی پستی منتشر شده که در آن‌ها از افراد و شرکت‌های مایل به افزایش هماهنگی در باهمستان دعوت به همکاری شده است. مجله پاسخ‌های بسیاری را از باهمستان دریافت کرده است و این نقطه شروعی برای طرح مشارکت جمعی بوده است.

نیروهای مخالف اصلاح و آشتی، همکاری، و تغییرات سیستمی به حدی گسترده‌اند که گاه یک بار شکست در مسیر دگرگون‌سازی تعارض‌ها کار را به تسلیم در برابر این نیروها می‌کشاند. راهبردهای خود را به کارهای کوچک‌تر تقسیم کنید تا بتوان راحت‌تر آن‌ها را مدیریت کرد. برنامه‌های عملیاتی فردی و جمعی را برای هر گروه و هر یک از اعضا تدوین کنید. برای جشن گرفتن دستاوردهای کوچک برنامه‌ریزی کنید.

خلاصه

دگرگون‌سازی تعارض‌ها گامی مهم در باهمستان‌های ناهمگون برای حل و فصل تعارض‌ها و گسترش صلح و آرامش بین گروه‌های مختلف نژادی، قومی، و فرهنگی است. انجام این کار به زمان، صبر و حوصله، فروتنی، و پایبندی بلندمدت، و تمایل به اعتماد و ریسک‌پذیری نیاز دارد؛ این فرآیند چند جزء مهم دارد: اذعان طرف‌ها به وجود معضل و تلاش برای همکاری، شناسایی علل ریشه‌ای تعارض و اصلاح و رفع تفاوت‌های گروهی، ترسیم آینده‌ای مشترک و درهم‌تنیده، و تدوین اقدامات و راهبردهای پایدار.