فرم جستجو

بخش ۳. شهر سالم و باهمستان سالم

شهر سالم / باهمستان سالم چیست؟

شهرسالم/ باهمستان سالم یک چارچوب نظری است برای فرایندی مشارکتی که شهروندان از طریق آن می‌توانند باهمستان‌های سالم ايجاد کنند.

يک محله یا باهمستان سالم جایی است که در آن همه‌ سیستم‌ها به تنهایی و با هم خوب کار می‌کنند و همه‌ شهروندان آن از کيفیت زندگی خوبی برخوردارند. اين يعنی سلامت باهمستان از عوامل اجتماعی سلامت و توسعه تاثیر می‌پذیرد. یعنی عواملی که بر سلامت فرد و باهمستان و توسعه اثر می‌گذارند.

پس مدل شهرهای سالم/ باهمستان‌های سالم چگونه است؟ بر خلاف الگوی تقدم-تاخر، اين مدل هيچ نمودار گردش کار مشخصی ندارد. عمدتا به اين دلیل که فرایند آن ممکن است به فراخور باهسمتان‌های متفاوت یکسره متفاوت باشد. این راهبردی است که تنها در چارچوبی انعطاف‌پذیر تعریف شده و از شهروندان و مقامات می‌خواهد که رسیدن به باهمستان سالم را در اولویت بگذارند و این هدف را با درگیر کردن همه اعضای باهمستان برای شناسایی و رسیدگی به مسایلی که بیشترین اهمیت را برای‌ آن‌ها دارد، دنبال کنند.

ما برای ایجاد ارتباط شما با منابع «جعبه ابزار باهمستان» یک مدل منطقی غیررسمی ساخته‌ایم که می‌تواند پشتیبان تلاش‌های شما برای ایجاد «شهرسالم/ باهمستان سالم» باشد.

شهرسالم/ باهمستان سالم متکی بر دو محور اصلی  است:

دید همه‌جانبه‌نگر از سلامتی: دید جامع از سلامتی، همه عناصر زندگی باهمستان را در نظر می‌گیرد چون اين‌ها بر سلامت فردی و سلامتی خود باهمستان اثر می‌گذارند. منشور اتاوا (Ottawa Charter) پیش‌شرط‌های لازم برای سلامت در باهمستان را به این شکل ارایه می‌کند:

  • صلح

  • سرپناه

  • آموزش و تحصیل

  • غذا

  • درآمد

  • اکوسیستمی باثبات (آب و هوای تمیز و حمایت از محیط طبیعی)

  • منابع پايدار (مثلا آب و مزارع و معادن و پوشش گیاهی و غیره)

  • عدالت اجتماعی (عدم تبعیض، برخورد منصفانه قانونی)

  • مساوات (به معنای دسترسی هر فرد به آنچه نیاز دارد)

اگر همه اين عوامل در نظر گرفته شوند، سلامت باید فراتر از درمان پزشکی تلقی شود و به همه جوانب زندگی در باهمستان گسترش یابد.

تعهد به ارتقای سلامت: ارتقای سلامت با الگوهای آشناتر درمان پزشکی و پیشگیری تفاوت دارد. هر دوی این‌ها به سلامتی از منظری سلبی نگاه می‌کنند: چيزی اشکال دارد یا بالقوه اشکال دارد و متخصص پزشکی برای اصلاح یا دفع آن مداخله می‌کند. ارتقای سلامت به ماجرا از منظری ايجابی می‌نگرد: شما می‌توانيد گام‌هايی ایجابی برای بهبود و حفظ سلامتی‌تان بردارید.

اصطلاح ارتقای سلامت، که ما آن را اين‌جا به معنای بهبود وضعیت باهسمتان‌های سالم و افراد سالم به کار می‌بريم، مفهومی است که هم برای تفکری که پشت مفهوم شهر سالم/باهمستان سالم به کار می‌بریم کلیدی است و هم برای توسعه‌ واقعی باهسمتان‌های سالم. ارتقای سلامت خواهان تعهدی از سوی همه بخش‌های فعال در باهمستان به ويژه دولت است تا برای ترویج سلامتی باهمستان از این راه‌ها بکوشند:

طراحی سياست‌گذاری عمومی سالم. از قبیل «اقدام هماهنگ برای آنکه سیاست‌های اجتماعی، سلامت و درآمد به دسترسی بيشتر همگان به آنچه نیاز دارند منجر شود». به این ترتيب، ممنوعيت سیگار کشیدن در رستوران‌ها و مقررات محيط زیستی سخت‌گيرانه‌تر را می‌توان جملگی در زمره‌ سیاست‌گذاری عمومی در حوزه سلامت دانست.

ايجاد فضای حمایتگر. فضاهای مختلف در باهمستان گستره‌ای دارند که شامل فضای فیزیکی تا فضاهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌شوند. فضاهای حمایتگر را می‌توان از طریق قوانین یا قواعد معین ایجاد کرد، بعضی‌ها با کوشش اعضایی باهمستان شکل می‌گیرند و بعضی فقط از طریق تغییر در نگرش به وجود می‌آیند (که ممکن است متاثر از فشارهای اجتماعی یا سایر فشارها باشند يا نباشند). چند مثال:

  • فضای طبیعی. قوانين و قواعدی که آب و هوای پاکيزه را احیا و يا حفظ می‌کنند؛ حفظ و ايجاد فضاهای باز، زيبايی طبیعی و صحرا.

  • فضای مصنوعی. طراحی مردم‌پسند ساختمان‌ها و فضاهای عمومی؛ دسترسی برای افراد معلول؛ حفظ ميراث تاریخی و فرهنگی؛ پاکیزگی؛ امنيت؛ حمل و نقل عمومی خوب؛ مسیرهای عاری از ترافيک برای تشویق قدم زدن، دويدن و دوچرخه‌سواری.

شهری که مسیرهای بدون ترافیک و مناسب دوچرخه‌سواری می‌سازد احتمالا شهروندان بیشتری خواهد داشت که برای رسيدن به سر کار يا انجام کارهای‌شان پياده‌روی می‌کنند يا دوچرخه‌سواری می‌کنند تا شهری که پياده‌روی و دوچرخه‌سواری در آن دشوار يا خطرناک است. مثلا، دیویس، در کالیفرنيا، که از سال ۱۹۶۰ مسير دوچرخه‌سواری را در خيابان‌هایش رنگ‌آميزی کرد، اولین شهر در آمریکا به‌عنوان مشوق دوچرخه‌سواری بوده است. اين شهر توانسته است سرويس اتوبوس مدرسه را متوقف کند چون چند کیلومتر دوچرخه‌سواری يا پياده‌روی يا اسکيت‌سواری برای رسیدن به مدرسه در مسيرهای عاری از خودرو و مخصوص دوچرخه‌سواران بسیار آسان است.

  • فضای اقتصادی. يک فضای اقتصادی سالم فضایی است که در آن برای هر کسی که قادر به کار کردن است کار باشد و با کارگران به مثابه‌ سرمايه‌ رفتار ‌شود و به آن‌ها دستمزدی که برای زندگی کافی باشد داده ‌شود. این فضایی است که در آن فرصت اقتصادی برابر برای همه وجود دارد و در آن کسانی که نمی‌توانند کار ‌کنند حمایت می‌شوند و پول در آن قدرت اقتصادی یا مصونيت از قانون نمی‌خرد.

  • فضای کاری. فضای کاری بايد منبع تشويق باشد نه موجب استرس و فشار روانی. احترام به کارمندان، تدابیر و روندهای ایمنی خوب، مقررات سخت‌گيرانه‌ درباره‌ی ممنوعيت تعرض يا آزار، دستمزد مناسب و ساير جبران‌های مالی کافی، انتظار منصفانه و انسانی برای میزان تولید، همگی سهمی در ایجاد فضای کاری‌ را دارند که خلاقيت و شوق کار را پرورش می‌دهند و موجب بهبود، و نه نزول کيفيت توليد و ارتقای کیفيت زندگی کارکنان‌اند.

  • فضایی برای فراغت. فضاهای کار و خانه می‌توانند وقت برای فراغت و تفریح ايجاد کنند. باهمستان می‌تواند فرصت‌های تفريحی و فرهنگی را برای استفاده در زمان فراغت ايجاد کند: موزه‌ها، پارک‌ها و ساحل‌ها، برنامه‌های فرهنگی و ورزشی، کتابخانه‌ها و غيره.

  • فضای اجتماعی. هر باهمستان سالمی مشوق رشد شبکه‌های اجتماعی است و فضاهایی برای گرد آمدن مردم ايجاد می‌کند که در آن‌ها مردم از هر بخشی از باهمستان بتوانند با هم معاشرت کنند، و فضایی است که خانواده و فرزندانشان را پرورش می‌دهد، آموزش همگانی و ساير خدمات را ارایه می‌کند، تقویت رفتار سالم و غیرخشن را زمینه‌سازی می‌کند، پذیرای آشنایی و ارتباط ميان گروه‌های مختلفی است که باهمستان را می‌سازند و با همه گروه‌ها و افراد با احترام برخورد می‌کند.

  • فضای سیاسی. در هر باهمستان سالم، همه شهروندان حق دارند بگویند چه کسی و چگونه بر باهمستانشان حکمرانی ‌کند و می‌توانند دسترسی آسانی به اطلاعات لازم برای فهم وضعیت‌ سياسی و اخذ تصميم‌های آگاهانه‌ سیاسی داشته باشند. در فضای سیاسی سالم تصميم‌ها، عقايد و بیان سياسی از حمایت برخوردارند. شهروندان احساس می‌کنند در باهمستان قدرت دارند، آن را به دست آورده‌اند و می‌توانند و باید جهت‌گیری آن را در اختیار داشته باشند.

  • تقویت کنش در باهمستان. باهمستان‌ها می‌توانند دست کم با استفاده از این سه شیوه مشوق و تقویت‌کننده‌ کنش در باهمستان باشند:

    • نخستین آن‌ها متضمن تشویق و قوام بخشیدن به برنامه‌ریزی و عمل در سطح مردمی است.

    • راه دوم تقویت کنش در باهمستان از طریق تعهد دولت، رهبران باهمستان و سایر تصمیم‌گیرندگان برای تشویق اقدام از طریق تصویب قوانینی است که تسهیل‌کننده‌ آن باشد. قدم بعدی حمایت عمومی از آن اقدام از طریق رسانه‌ها و سایر کانال‌های ارتباطی است که شامل نمایندگانی از اعضای همه بخش‌های باهمستان در مراحل شکل‌گیری ایده، برنامه‌ریزی و اجرای ابتکارات در باهمستان می‌شود.

    • سومین راه، رفتن به سراغ تصمیم‌گیرندگان و رسانه‌ها است تا از گردش آزاد و دقیق اطلاعات لازم درباره‌ باهمستان و برنامه‌های آن برای همه شهروندان اطمینان حاصل کنند و فرصتی برای آگاه‌سازی و آموزش برای همگان درباره‌ مشکلات و درباره‌ی کیفیت زندگی به طور کلی فراهم کنند.

  • پرورش مهارت‌های شخصی. باهمستان سالم به اعضای خود کمک می‌کند مهارت‌های لازم را برای برخورد با مسائل سلامت و باهمستان پیدا کنند؛ از طریق ارایه‌ آموزش و اطلاعات در مدرسه، خانه (از طریق رسانه‌ها و ساير منابع)، محل کار و فضاهای مختلف در باهمستان.

  • جهت‌دهی دوباره به خدمات. برای اين‌که راهبرد شهر سالم / باهمستان‌ سالم مفید باشد، خدمات سلامتی و سایر خدمات انسانی و شهرداری باید از يک رویکرد فردمحور درمانی به رویکردی تغيير کند که باهمستان‌محور باشد و بر ارتقای سلامت باهمستان تمرکز داشته باشد.

چرا باید از مدل شهر سالم / باهمستان‌ سالم استفاده کرد؟

دلايل متعددی برای در نظر گرفتن استفاده از چارچوب شهر سالم / باهمستان سالم در برنامه‌ریزی و اقدام در باهمستان وجود دارد:

  • چشم‌انداز باهمستان. تقریبا همه دغدغه‌های سلامت و مشکلات باهمستان متاثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سياسی و يا زيست محيطی‌ای هستند که در باهمستان وجود دارند و  یا محصول مستقیم یک یا چندتا از این عوامل هستند. اگر به اين عوامل رسيدگی نکنید، احتمال اين‌که بتوانيد مسايلی را حل کنید که دغدغه‌ باهمستان است، خيلی کم خواهد بود.
  • برنامه‌ریزی مشارکتی و حق مشارکت در باهمستان. مشارکت اعضای باهمستان، که ذینفعان اصلی ابتکارات محلی هستند، در برنامه‌ریزی برای آن اقدامات،  با احتمال بیشتری بازتاب نيازهای واقعی آن باهمستان است تا برنامه‌ریزی‌‌ای که تنها توسط یک گروه انجام شود.
  • گستره‌ ایده‌ها. مشارکت شهروندی منجر به ارایه گستره‌ وسيع‌تری از ایده‌ها و امکان‌ها و انتخاب از میان آنها می‌شود و در نتیجه بسیار محتمل‌تر است که به اهداف و عمل‌های موثر منتهی شود.
  • دانش محلی. مشارکت شهروندی باعث بهره بردن از خرد باهمستان و آگاهی‌ اعضا از تاریخ، روابط و منازعات خود می‌شود و در نتيجه می‌تواند برنامه‌ها را از مسیر دام‌ چاله‌های مهلک با موفقیت عبور دهد.
  • پیوند با سراسر باهمستان. درگير کردن همه بخش‌های باهمستان مشوق ارتباط میان سویه‌های اجتماعی، اقتصادی و سياسی می‌شود و چشم انداز بهتری به اعضای باهمستان می‌بخشد.
  • اهداف تحقق‌پذير و سنجش‌پذير. هر چند اهداف غايی در مدل شهر/باهمستان‌ سالم گسترده و درازمدت است، هر یک از آن اهداف در بازه‌ زمانی قابل مدیریتی  محقق می‌شود و حصول موفقيت‌آمیز آن را می‌توان نشان داد.
  •  شناسايی و استفاده از سرمايه‌ها و منابع باهمستان. شامل نهادها و سازمان‌ها و منابع محیطی که در محل موجود است.
  • تعهد باهمستان به فرآیندهای درازمدت. طبیعت هر فرآیند مشارکتی دربرگرفتن افراد و مهارت‌های مختلفی است تا به بهبود کیفیت زندگی دست یابد. پایداری این فرآیند بخش جدانشدنی از آن است.
  • تصوير سالم باهمستان از خود. از طریق استفاده از فرآیند شهر سالم / باهمستان سالم، باهمستان خود را سالم خواهد ديد و دغدغه‌اش حفظ اين تصویر از طریق رسیدگی به مسايلی خواهد بود که پیش می‌آید.

چه کسانی باید در فرآیند شهر سالم / باهمستان سالم مشارکت کنند؟

پاسخ آسان و البته آرمانی به اين پرسش اين است که همه اعضای باهمستان باید در این فرایند مشارکت کنند. در جهان ایده‌آل، هر کسی در هر جايی به شکلی در ايجاد باهمستانی سالم مشارکت می‌کند. در جهان واقعی، هر چند مهم است که تلاش شود که همه بخش‌های باهمستان درگیر شوند، باید طوری کار کنید که اگر می‌خواهید تلاش‌تان موفقيت‌آمیز باشد بعضی افراد و گروه‌های خاص را درگیر کنید. مشارکت‌کنندگان مهم شامل اين‌ها می‌شوند:

  • مقامات منتخب و منصوب؛
  • کسانی که مشکل بيشترين تاثير را بر آن‌ها می‌گذارد؛
  • افرادی که در عمل مدير و اجرا کننده‌ برنامه هستند يا شغل‌شان يا زندگی‌شان متاثر از آن است؛
  • همه سازمان‌ها و گروه‌هايی که لازم است همکاری کنند و فعاليت‌های‌شان را برای اجرای برنامه‌ای برای سراسر باهمستان هماهنگ کنند؛
  • رهبران و افراد پرنفوذ و تاثیرگذار در افکار عمومی باهمستان.

اگر بتوانيد مشارکت اعضای اين گروه‌ها را جلب کنید، بسیار محتمل‌تر است که بقيه‌ افراد دنبال آن‌ها بروند. اگر نتوانيد همه اين گروه‌ها را در ابتدا متقاعد به اين کار کنيد، راه جايگزين اين است که به همه آن‌ها درباره‌ روند آموزش دهيد و آن‌ها را متقاعد کنید که به آن بپيوندند و در همان حال به جذب ساير مشارکت‌کنندگان ادامه دهيد. در نهايت، ترکيبی از آموزش و هدف شما کسانی را که در ابتدا مردد بودند همراه خواهد کرد. اين کار ممکن است زمان ببرد و نيازمند شکيبايی است، ولی ارزش تلاش کردن را دارد. اين کار به سادگی می‌تواند به معنای تفاوت بين يک جنبش درازمدت و موفق برای باهمستان سالم و کاری باشد که از همان قدم اول شکست‌خورده و بی‌جان است.

از چارچوب شهر سالم/باهمستان‌ سالم چطور استفاده کنيد؟

چون چارچوب شهر سالم/باهمستان‌ سالم صرفا يک چارچوب عقلانی است تا نسخه‌ای برای تجویز. هيچ دستورالعمل گام به گامی برای اجرا ندارد. این چارچوب با این فرض ارائه شده که برای پاسخگویی به نيازهای مختلف در باهمستان‌های متفاوت تطابق یابد. با اینهمه، مولفه‌هایی ضروری برای هر برنامه‌ شهر سالم/باهمستان سالم وجود دارد:

  • ایجاد چشم‌اندازی قانع‌کننده بر اساس ارزش‌های مشترک. تقريبا مانند هر فرآیندی که مستلزم برنامه‌ريزی و به ويژه برنامه‌ريزی مشارکتی است،  گام اول ايجاد چشم‌اندازی است که کوششی را که قرار است انجام شود تعريف کند.

در اورلاندو در فلوریدا، برنامه‌ باهمستان سالم با جلسات چند نفر آدم صاحب ‌نفوذ آغاز شد. وقتی که چیزهایی درباره‌ باهمستان‌های سالم فراگرفتند، این افراد گروهی حدودا ۶۰ نفره را جمع کردند که نماينده‌ همه بخش‌های جمعيت شهر بودند؛ شهروندانی از همه نژادها و سطوح درآمدی، سازمان‌ها و نهادها، مقامات شهری و ساير گروه‌ها، تا چشم‌اندازی را پیش‌نویس کنند. آن گروه به نوبه‌ خود مطالعه گروه‌های نمونه شهروندی و برگزاری جلسات عمومی را برعهده گرفت تا دغدغه‌های شهروندان را بشنود و درک کند. در نهايت، آن‌ها پیش‌نویس چشم‌اندازی را بر اساس بحث‌های خودشان و نظرهای صدها نفر ديگر از همه اقشار و تیپ‌های شهروندان تهيه کردند که شامل ۱۴ بيانيه بود درباره‌ اين‌که اورلاندو چطور باید باشد. آن چشم‌انداز شالوده‌ برنامه باهمستان سالم شد.

  • پذیرش تعريفی گسترده از سلامتی و رفاه.
  • توجه به مساله کيفیت زندگی برای همه.
  • برانگیختن مشارکت شهروندان با پذیرش انواع تنوع‌ مشارکت و حفظ ویژگی شهروندمحوری.
  • زمینه‌سازی برای عضویت شهروندان از بخش‌های مختلف جامعه و توجه به حق مشارکت همه اعضای باهمستان در برنامه.
  • به رسميت شناختن عوامل اجتماعی تعيین‌کننده‌ سلامتی و ارتباط‌های درونی و متقابل سلامتی و ساير مسايل (از قبیل مسکن، آموزش، صلح، برابر، عدالت اجتماعی). پژوهش درباره‌ عوامل تعيين‌کننده‌ سلامتی به سه عامل فراگير اشاره می‌کند:
    • برابری اجتماعی اقتصادی
    • همبستگی و پيوستگی اجتماعی
    • حس قدرت تصمیم‌گیری شخصی (یعنی شخص احساس کند بر زندگی‌اش کنترل دارد. چنین کسی عمر طولانی‌تر خواهد داشت و با شوق بیشتری در امور باهمستان فعالیت می‌کند.)

همسو با منشور اتاوا، سازمان بهداشت جهانی در پژوهشی با عنوان «واقعيت‌های اساسی» (The Solid Facts)، نياز به تقسيم‌ کردن عوامل به بخش‌های قابل مدیریت کوچک‌تر را به رسمیت شناخته است. این اثر ده عامل را فهرست می‌کند که بر سلامتی و طول عمر اثر می‌گذارند، و مدافع رسيدگی به هر يک از اين‌ها در چارچوب يک برنامه‌ منسجم است که بتواند به همه اين عوامل دهگانه در جامعه رسيدگی ‌کند. اين ده عامل عبارت‌اند از:

  • شيب (گرادیان) اجتماعی (یا میزان مساوات)

  • استرس

  • سال‌های اوليه‌ زندگی

  • انزوای اجتماعی (نقطه‌ مقابل پيوستگی اجتماعی)

  • کار

  • بيکاری

  • حمایت اجتماعی

  • اعتياد

  • غذا

  • حمل و نقل

  • رسيدگی به مشکلات از طريق روش مشارکتی برای حل مساله.
  • تمرکز بر تغيير سيستم‌ها. حل یک مساله کافی نیست. باید علت آن را جست و برطرف کرد. بنابرین، برای رسيدگی به علل و ریشه‌ها، نباید بر مشکلات فردی متمرکز بود بلکه باید بر بهبود و تغيير سیستم‌ها تمرکز کرد؛ مانند راه‌های همکاری در باهمستان، و نیز رويکردها، پیش‌فرض‌ها و سياست‌گذاری‌های پشت آن‌ها. چنین کاری شامل شناسايی، استفاده و تقويت سرمايه‌هايی است که باهمستان هم‌اکنون در اختيار دارد و نیز تغيير سيستم‌هايی که مشکل‌ساز هستند.
    • ظرفيت‌سازی با استفاده از سرمايه‌ها و منابع محلی. همه باهمستان‌ها، هيچ فرقی نمی‌کند که چقدر دچار آشفتگی باشند، توانمندی‌های بالقوه‌ و بالفعل بزرگی دارند. اين‌ توانمندی‌ها از یک باهمستان به دیگری فرق می‌کند ولی می‌تواند شامل اين‌ها باشد:
    • افرادی با استعدادها، مهارت‌ها، توان رهبری و شوق کار کردن برای تغيير باهمستان در جهت بهبود وضع آن.

    • افراد، کسب‌وکارها، و بنيادهايی که می‌توانند منابع مادی  مانند مثل پول، فضا و غيره برای تلاش باهمستان فراهم کنند.

    • نهادها، کتابخانه‌ها، مدارس، بيمارستان‌ها و یا اماکن مذهبی که ظرفيت اين را دارند که هم به عنوان منابع و هم به عنوان عوامل تغيير عمل کنند.

    • سازمان‌های محلی که برای آن باهمستان فعالیت می‌کنند و ماموريت‌شان کار کردن برای بهبود وضع کل آن است.

    • دولت‌ها و مقامات دولتی فردی که می‌توانند پشتيبانی رسمی و قدرت حقوقی و قانونی را به یک برنامه اضافه کنند.

    • منابع انسانی مانند مهارت‌ها و اخلاق کاری نیروی کار باهمستان.

    • منابع طبیعی و ساير منابع زیست‌محیطی مانند فضای باز، آب و هوای پاکيزه، صحرا، مکان‌های ماهی‌گيری، مکان‌ها و ساختمان‌های تاریخی، مجتمع‌های مسکونی.

    • شايد مهم‌تر از همه، قابلیت همه اين افراد، گروه‌ها و منابع برای پيوستن به یک تلاش هماهنگ در پیشبرد چشم‌انداز مشترک.

    • حداقل بعضی از اين‌ها و ساير سرمايه‌ها از پيش در تقريبا هر باهمستانی وجود دارند. حتی معمولا بسيار بیشتر از آن‌ چيزی که شهروندان فکر می‌کنند اما فقط وقتی شروع به جست‌وجو برای آن‌ها کنند، متوجه می‌شوند. اين‌ها باید شناسايی شوند و در کوشش برای پیشبرد چارچوب شهر سالم/باهمستان‌ سالم گنجانده شوند.

  • سنجش نتایج و میزان پيشرفت و معیارسازی برای آن. باهمستان‌ها پويا هستند: توسعه پيدا می‌کنند و تغيير می‌کنند، بعضی وقت‌ها در دوره‌هايی کوتاه. برنامه‌ شما هم باید پويا باشد به ويژه اگر انتظار دارید که در درازمدت ادامه پیدا کند.

اجرای راهبرد مناسب برای باهمستان سالم​

اين مولفه‌ها را در عمل چطور کنار هم قرار می‌دهيد تا باهمستانی سالم ايجاد کنيد؟ راه واحدی برای انجام اين کار وجود ندارد؛ بستگی دارد به باهمستان شما، مشکلاتی که می‌خواهيد به آن‌ها بپردازيد، و افکار و ظرفيت‌‌های گروه‌ها و افرادی که در فرآیند شهر سالم/ باهمستان‌ سالم مشارکت می‌کنند. اما فرآیندهای ساده‌ای وجود دارد که، حداقل در طرح کلی، بايد در همه برنامه‌ها‌ی شهر سالم/ باهمستان‌های سالم مشترک باشند.

  • گروه را فراگیر و با اعضای متنوع ايجاد کنيد. برای آغاز برنامه‌ شهر سالم/ باهمستان سالم، مردم از همه بخش‌های باهمستان باید گرد هم بيايند تا چشم‌اندازی تدوین کنند. اين گروه، همان‌طور که در سراسر این مطلب گفته‌ايم، بايد نماينده‌ تمام اعضای باهمستان باشد، تا هر تصمیمی که می‌گيرد از چشم کمابيش همه اعضا مشروع دیده شود و باهمستان آن تصمیم را تصمیم خود بداند.

فرآیند را باید کسی آغاز کند. چنین کسی ممکن است فردی حقیقی،  کاريزماتيک يا شهره به پشتکار باشد، یا فردی حقوقی  یعنی سازمان یا ائتلافی از نهادها، يا دفتر و نهادی دولتی باشد. هر آغازگری که باشد باید صرفا گردآورند‌ه باشد و ضرورتا انتظار رهبری درازمدت نداشته باشد. رهبران را باید خود گروه هنگام شکل‌گیری انتخاب کند و بايد رهبرانی مشارکتی باشند.

اين بدين معنا نیست که باهمستان سالم نياز به رهبری ندارد. درست بر عکس،  رهبری و ساختار اداره برای هر تلاش موفقی ضروری است. ولی رهبری باید مشارکتی و برآمده از باهمستان باشد. رهبر می‌تواند يک نفر، يا دو نفر یا گروه بزرگتری باشد. وضعیت هر چه باشد، رهبر بايد يک فرد برابر در ميان افراد برابر دیگر باشد و تصميم‌گيری باید حوزه‌ اختيارات کل گروه باشد. روند مشارکتی اين طور اقتضا می‌کند.

فرض ما این است که اصولا همه گام‌های فهرست‌شده‌ ديگر در اينجا نیز با گروه فراگیر برداشته می‌شود و همه بخش‌های باهمستان – شامل افرادی که متاثر از مشکلات هستند و دیگر شهروندان – در گروه نماينده خواهند داشت و قدرت تصميم‌گیری دارند. این گروه ممکن است مرحله به مرحله به مرور زمان تغيير کند ولی بايد فراگیر و مشارکتی باقی بماند.

  • تدوین چشم‌انداز؛ چشم اندازی درباره‌ اين‌که باهمستان چطور باید باشد و صرفا مبتنی بر یک مساله نباشد بلکه با تکیه بر ارزش‌های مشترک ميان همه شرکت‌کنندگان و مبتنی بر کيفیت بالای زندگی برای هر فرد در باهمستان تدوین شود.
  • ارزيابی سرمايه‌ها و منابع باهمستان که می‌توانند به شما در تحقق چشم‌انداز کمک کنند و مشکلاتی که مانع تحقق ان هستند؛
  • انتخاب مساله‌ نخست برای تمرکز بر آن؛
  • پروردن راهبردی که همه باهمستان را دربرگیرد و شامل تعداد هر چه بيشتری از سازمان‌ها، سطوح و بخش‌های ممکن باشد.
     

مهم است که برنامه‌ شما به رهيافتی چندلایه و شامل همه باهمستان برسد. مثلا اگر تمرکز شما بر خشونت جوانان است، باید متضمن نوعی عمل یا کارکرد حمايتی از سوی این نهادها و گروه‌ها باشد: دولت محلی، والدين و مدافعان والدین، مدارس، نیروهای انتظامی، نظام قضایی، رفاه، سازمان‌هايی که به امور جوانان و خانواده می‌پردازند، خدمات بهداشت فيزیکی و روانی، خدمات تنظيم خانواده، رسانه‌ها، سوادآموزی بزرگ‌سالان و نیز جوانان بالقوه خشن يا کسانی که پيش‌تر دست به خشونت زده‌اند و قربانيان آنها. همه اين گروه‌ها و افراد باید به شکل يک تيم با هم کار کنند و هر يک جوانان را به سایر خدمات يا سازمان‌های متناسب در ميانشان ارجاع دهند و همه در فعالیت خود هماهنگ و همکار باشند. تمرکز باید روی تغيير سيستم‌هایی باشد که مشکل را ایجاد می‌کنند يا مانعی بر سر راه آرمانی که باهمستان در جهت آن کار می‌کند، شمرده می‌شوند.

  • اجرای برنامه؛ مانند همه مراحل قبلی، در اجرای برنامه هم مشارکت اعضای باهمستان و نمایندگان همه گروه‌های ذینفع باید در نظر گرفته شود.
  • نظارت بر برنامه برای تنظیم آن با شرایط یا مداخله برای بهسازی نتایج؛ در هنگام ارزشیابی و نظارت بر برنامه در نظر داشته باشید که نظارت بر فرایند به اندازه نظارت و ارزشیابی نتایج اهمیت دارد. از نتایج ارزشیابی و نظارت‌های میان‌دوره‌ای در بازبینی و اصلاح برنامه بهره ببرید.
  • ایجاد سيستم‌های تازه‌ای که حافظ دستيافت‌های شما و ادامه‌دهنده‌ آن باشند؛ برای مثال ممکن است برای حفظ و تقویت دستاوردهای پروژه و پایداری آن،‌ در طول اجرای برنامه اقدام به تاسیس یک سازمان محلی یا یک برنامه جانبی کنید و یا تغییراتی را در ساختار و ماهیت فرایند ایجاد کنید.
  • ارج نهادن عمومی به معیارها و دستاوردها؛ اجرای مراسم و برنامه‌هایی برای اعلام دستاوردهای برنامه و یا شروع و پایان هر بخش از آن، علاوه بر اینکه نشانگر قدردانی و توجه شما با بهره‌مندان و ذینفعان برنامه است، فرصت مناسبی نیز برای معرفی قدم‌های بعدی و ایجاد انگیزه در بین ذینفعان برای افزایش مشارکت ایجا می‌کند.  
  • پرداختن به موضوع یا موضوع‌های بعدی. پس از موفقيت نخست، وقت آن است که از میزان پیشرفت حاصل شده برای پرداختن به مساله‌ای ديگر (يا بيش از يک مساله) استفاده کنيد. اين می‌تواند از ميان برداشتن مانعی در برابر باهمستان سالم باشد یا ايجاد مولفه‌ای لازم برای رسیدن به باهمستان سالم. در هر صورت، پرداختن به مساله بعدی به معنای حفظ تعهد شهروندان به فرايندی مستمر و درازمدت است که نتيجه‌ نهايی آن باهمستانی باشد که سرنوشت آن را ساکنان‌اش در اختیار دارند و در آن همه سيستم‌ها در راستای منفعت و خير عمومی کار می‌کنند.  

خلاصه​

سلامت هر باهمستان، مانند سلامت هر فرد، بستگی به چيزهايی بسیار فراتر از رهايی از رنج يا بيماری دارد. سلامتی، يا فقدان آن، برای هر باهمستان نتيجه‌ عوامل بسيار متعددی است که اغلب درهم‌ تنيده‌اند و شامل حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، سياسی، فيزیکی و زیست‌محيطی می‌شوند. تقريبا هر مساله‌ در باهمستان تاثيری بر سلامت عمومی باهمستان به مثابه‌ يک کل دارد يا متاثر از آن است و در نتيجه باید در بستر و بافتار باهمستان با آن برخورد شود.

دو مفهوم زيربنايی اصلی در مفهوم شهر سالم/ باهمستان‌ سالم عبارت‌اند از نخست ديدگاهی همه‌جانبه‌نگر درباره‌ سلامتی و مشکلات باهمستان و دیگری تعهد به ترویج فعالانه‌ ایده باهمستان سالم و نه اتکای صرف به «درمان» مشکلات. با پرداختن به دیگر عوامل تعيين‌کننده‌ اجتماعی در زمینه مشکلات سلامت و باهمستان و ايجاد سياست‌ها و محيط‌های مناسب، باهمستان‌ها می‌توانند حافظ توانمندی و برابری شهروندان باشند.