فرم جستجو

بخش ۱۷. پرداختن به عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامتی در باهمستان

 

کیفیت زندگی، سلامت و رفاه باهمستان و اهالی آن، به گروهی از عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی بستگی دارد.

عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامتی عبارتند از دسترسی به قدرت، پول و منابع و شرایط زندگی روزمره که بر صحت و سلامت گروه‌های مردم تاثیرگذار هستند. این شرایط موجب افزایش یا کاهش سلامت باهمستان یا جمعی از افراد هستند. تبعیض یا نابرابری در میزان سلامت زمانی رخ می‌دهد که شرایط متفاوت هستند؛ مانند تفاوت در محل تولد، زندگی، کار و بازی برای گروه‌های مختلف. برای مثال، اقلیت‌های نژادی یا قومی در موارد زیر از سلامت کم‌تری برخوردارند:

  • خطرات ناشی از مسکن نامناسب و شرایط نامساعد کاری
  • آسیب‌پذیری به‌ واسطه تحصیلات ناکافی و منابع محدود
  • عواقب ناگوار ناشی از کمبود خدمات کافی و مناسب​​

کمیسیون عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت در سال ۲۰۰۸ گزارش نهایی خود را تحت عنوان، ترمیم شکاف: عدالت در سلامت به‌ واسطه اقدام عملی در رابطه با عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت منتشر کرد. این گزارش یادآور می‌شود: «عدالت اجتماعی با مرگ و زندگی رابطه مستقیم دارد و بر نحوه زندگی افراد، میزان احتمال ابتلا به بیماری و خطر مرگ زود هنگام تاثیرگذار است ... دستیابی به عدالت در برخورداری از سلامت طی یک نسل، امری امکان‌پذیر و اقدامی درست است و اکنون زمان مناسبی برای این کار است.»

برای پرداختن به عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت در سرتاسر جهان اقداماتی در حال اجراست.

دستیابی به این هدف مستلزم رویکردی یکپارچه در باهمستان است؛ بدین معنا که بخش‌های مختلف از قبیل بهداشتی، آموزشی، مسکن، کار، دادگستری، حمل و نقل، کشاورزی و محیط زیست، همگی باید برای بهبود شرایط همکاری کنند. برای آنکه این رویکرد موفقیت‌آمیز باشد، لازم است در سطح فردی، ارتباطی، باهمستانی و دستگاه‌های گسترده‌تر، تغییراتی ایجاد شود که لازمه آن، راهبردهای زیست محیطی، اقتصادی و سیاستی به موازات تغییرات رفتاری فردی و خدمات بهداشتی است. علاوه بر این، ایجاد مشارکت بین گروه‌های مختلف، از جمله سلامت عمومی، سازمان‌های محلی، آموزشی، دولتی، مشاغل و جامعه مدنی از لوازم این رویکرد است.

منظور از طراحی برنامه برای پرداختن به عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت چیست؟

بسیاری از جوامع با هدف بهبود سلامت شهروندان برنامه‌هایی را به اجرا می‌گذارند که منظور از آن‌ها عموما تغییر رفتارهای فردی به‌ واسطه فراهم آوردن فرصت و اطلاعاتی است که ترک اعتیاد به مواد مخدر یا دخانیات، ورزش بیش‌تر، مصرف غذاهای سالم‌تر، یا دسترسی به معاینات پزشکی برای انواع بیماری‌ها را تسهیل می‌کنند. هر چند این اقدامات مسلما نتایج خوبی به‌ بار می‌آورند، اما اغلب عوامل اجتماعی را که دست کم تا حدودی موجب وضعیت خوب یا بد بهداشتی می‌شوند، مد نظر قرار نمی‌دهند.

اگر عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت را به‌خوبی نشانه رویم، قادریم باهمستانی سالم‌تر ایجاد کرده و کیفیت زندگی را برای همگان بهبود بخشیم.

چرا در باهمستان خود، باید برنامه‌ای برای تعیین عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت طراحی کنید؟

  • چنین برنامه‌هایی فرآیندی مشارکتی را به‌ خدمت می‌گیرند که تمام بخش‌های باهمستان را شامل می‌شود. مشارکت همه افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها در تمام زمینه‌ها و بخش‌های باهمستان به ایجاد اشراف یا حس تملک در باهمستان منجر خواهد شد. وقتی که گروه‌های آسیب دیده در مراحل برنامه‌ریزی، اجرا و ارزیابی مشارکت کنند، برنامه می‌تواند نیازهای باهمستان را به بهترین نحو برآورده سازد.
  • هدف‌گیری عوامل اجتماعی ریشه نابرابری‌ها را نشانه می‌گیرد. عوامل اجتماعی مانند درآمد نابرابر، ریشه بسیاری از مشکلات در زمینه سلامت و توسعه هستند. البته می‌توانید معلول‌های این نابرابری‌ها را رفع کنید، ولی اگر عوامل را ریشه‌کن نکنید، تلاش‌های شما تاثیر درازمدت نخواهند داشت.
  • تلاش برای رفع عوامل اجتماعی، به‌ واسطه ایجاد عدالت بیش‌تر منجر به تحولات اجتماعی خواهد شد. معلوم شده که عدالت بیش‌تر در جوامع، موجب عمر طولانی‌تر برای همگان شده و به‌ واسطه کاهش ناخشنودی و تقویت روابط اجتماعی به آرامش و ثبات بیش‌تر می‌انجامد.
  • این کار به ایجاد مشارکت اجتماعی منجر می‌شود که می‌تواند پایدار باشد و در سایر مشکلات نیز مورد استفاده قرار گیرد. بنیان همکاری اجتماعی و مدیریتی که در این رهگذر آفریده می‌شود، می‌تواند در ایجاد منابع و پرداختن به سایر مشکلات نیز مورد استفاده قرار گیرد.
  • برنامه‌ای که شناسایی عوامل اجتماعی را در دستور کار قرار دهد، از اطلاعات کسانی که بیش‌ترین آسیب را دیده‌اند و نیز سایر افراد باهمستان استفاده می‌کند. این برنامه از خرد جمعی باهمستان بهره می‌گیرد.
  • چنین برنامه‌ای اطلاعات باهمستان را در زمینه نابرابری در برخورداری از سلامت و عواقب آن بالا می‌برد. بسیاری از شهروندان، حتی برخی از افراد که با برنامه همکاری و مشارکت دارند، شاید از میزان و عواقب نابرابری در سلامت موجود در باهمستان اطلاع نداشته باشند. برنامه با جلب توجهات به این مسائل و تشریح آن‌ها می‌تواند باهمستان را یاری دهد تا آن مشکلات را در هر زمان و در هر شکلی که باشند درک کرده و بهبود بخشند.
  • در نتیجه، برنامه عوامل اجتماعی به آفرینش عدالت و عدالت در باهمستان کمک می‌کند که این نیز به نوبه خود تبعیضات و سایر مشکلات مربوط به عدم عدالت را چاره می‌کند. هنگامی که باهمستان عوامل اجتماعی و عواقب نابرابری را درک کند و تشخیص دهد که برخورد با این عوامل می‌تواند کیفیت زندگی را بالا ببرد، شاید برای برخورد با موانع دشوارتر عدالت مانند تبعیض، آمادگی بیش‌تری نشان دهد؛ موانعی که قبلا قادر به رفع آن‌ها نبوده یا تمایلی به این کار نداشته است.
  • مشارکت می‌تواند در باهمستان رهبریتی نوین بیافریند. با افزودن اصل مشارکت به برنامه، کسانی که به‌ طور معمول در موقعیت رهبری قرار نداشته‌اند، به پذیرش این نقش تازه ترغیب شده و باهمستان را برای ادامه تلاش‌ها در نسل آینده آماده خواهند کرد.

نحوه اقدام عملی برای پرداختن به عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت​

آنچه در ادامه مشاهده می‌کنید، راهنمای گام به گام اجرای برنامه تغییر عوامل اجتماعی در باهمستان است که می‌تواند کیفیت زندگی را برای همگان ارتقا دهد. توجه کنید که این مراحل صرفا نقش راهنما دارند. باهمستان‌ها متفاوت هستند و آنچه در یکی کارآمد است، ممکن است در دیگری موثر واقع نشود. اگر چه این گام‌ها به ترتیبی ارائه شده‌اند که از نظر منطقی باید رعایت کرد، در برخی موارد شاید لازم باشد که این ترتیب را بر هم بزنیم یا در هر مرحله به بیش از یک اقدام نیاز داشته باشیم.

با وجود این، برخی از قسمت‌های راهنما در همه مواقع اهمیت دارند. اگر بنا باشد برنامه به تحول اجتماعی دراز مدت منتهی شود، شکل‌گیری شراکتی که افراد را از همه بخش‌های باهمستان به‌ کار می‌گیرد؛ به‌ویژه کسانی که در حوزه سلامت و سایر موارد تبعیض را تجربه کرده‌اند، امری حیاتی است.

شاید حفظ دستاوردها و بنای موفقیت‌های بعدی بر مبنای آن‌ها از همه چیز مهم‌تر باشد. بسیاری از برنامه‌ها در پی موفقیت اولیه با شکست روبه‌رو می‌شوند، چرا که همه تصور می‌کنند مشکل حل شده و تحولات شتاب اولیه خود را حفظ خواهند کرد. خانه‌ای که از آن مراقبت نشود، سرانجام فرو می‌ریزد و این در مورد پروژه‌ای که به آن بی‌توجهی شود هم صادق است؛ با این تفاوت که دومی سریع‌تر رخ خواهد داد. با در نظر داشتن این نکته کار را شروع می‌کنیم.

تصویر زیر (که از گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها برگرفته شده) هفت مرحله مربوط به عوامل سلامت اجتماعی در باهمستان و گام‌های مربوطه را شرح می‌دهد. 

 

 تصویر ​از مراحل مرکز کنترل و پیشگیری در رابطه با پروژه مربوط به عوامل اجتماعی موثر در سلامت​

مرحله اول: ایجاد یا ارتقاء شراکت ​

مبنای اصلی هر طرح موفقیت‌آمیز ایجاد شراکت در بخش‌های مختلف است. این همیاری موجب زایش ایده، طراحی، اجرا، ارزیابی و پایش برنامه در طول زمان خواهد بود. شراکت یعنی برقراری رابطه‌ای فعالانه بین دو یا چند شریک (چند فرد، گروه، یا سازمان) که متعهد به پیگیری یک برنامه یا هدف هستند و منافع متقابلی را دنبال می‌کنند. برای پرداختن به عوامل اجتماعی سلامت، شراکت امری ضروری است؛ چون هیچ گروهی، خواه ارائه‌دهندگان خدمات درمانی، دست‌اندرکاران بهداشت عمومی، سازمان‌های باهمستانی یا اعضای باهمستان قادر نیستند حجم وسیع تمهیدات لازم برای تغییر شرایط اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را که در امر تندرستی دخیل هستند، به تنهایی عهده‌دار شوند. شراکت برای دستیابی به این موارد ضرورت دارد:

  • افزایش آگاهی در قبال نیازها و سرمایه‌های باهمستان.
  • بهبود سیاست‌های عمومی و سیستم‌های بهداشتی.
  • پرداختن به مسائل تازه بدون مسئولیت صرف برای رسیدگی به آن‌ها.
  • جلب حمایت گسترده عموم در قبال مشکلات و اقدامات.
  • تقسیم یا ایجاد منابع لازم برای اقدام به عمل و حل مشکلات.
  • به حداقل رساندن دوباره کاری در اقدامات و خدمات.
  • به‌ کارگیری شرکایی با سوابق و تجربیات متنوع.
  • ایجاد تغییر در همه سطوح باهمستان با روش‌های گوناگون.
  • جلب اعتماد اعضای باهمستان با کمک ائتلافی گسترده از شرکا.

اولین قدم برای ایجاد شراکتی موفقیت‌آمیز عبارت است از گردآوری گروهی از اعضا و سازمان‌های علاقمند در باهمستان برای بحث درباره نظرات و مشکلات مربوط به باهمستان. ضمنا می‌توانید با گروه‌هایی همکاری کنید که دارای اطلاعات و تجربیات مفیدی هستند. اما شاید گروه‌های موجود رسیدگی به عوامل اجتماعی سلامت را در دستور کار نداشته یا با افراد یا سازمان‌های مطلع در این امر همکاری نکنند. بنابراین بد نیست سایرین را به همکاری دعوت کنید، به‌ویژه کسانی که در رابطه با شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی باهمستان شما نظر خاصی دارند یا از این شرایط آسیب دیده‌اند.

توجه به گفته‌های افراد یا سازمان‌هایی در باهمستان که تقسیم نابرابر منابع را تجربه کرده‌اند، می‌تواند برای رسیدگی به موضوع عوامل اجتماعی شراکتی نیرومند را شکل دهد. این را می‌توان با پیوستن به گروه‌های کثرت‌گرا و به‌ کارگیری بخش‌های مرتبط در باهمستان (مانند دولتی، آموزشی، مشاغل، خدمات عمومی، متولیان دینی، آژانس‌های تامین مالی) تقویت کرد. برای آنکه بدانید باید از چه کسانی دعوت به همکاری کرد، بد نیست به مشخصات باهمستان خود دقت کنید.

باهمستان خود را تعریف کنید. در اساس، باهمستان یعنی گروهی از افراد که وجه اشتراکی دارند و به دیده خود یا دیگران، عضوی از آن گروه هستند. باهمستان اغلب منطقه‌ای جغرافیایی است؛ مانند محله، قصبه، شهر یا روستا. تجربیات مشترک هم می‌توانند مبین باهمستان باشند، از جمله:

  • موقعیت یا طبقه اجتماعی – اقتصادی که در کارآیی یا قابلیت تاثیرگذاری افراد بر محیط موثر است.
  • شغل، پیشه یا حرفه. بعضی از مشاغل، برای افراد شرایط ناسالمی ایجاد می‌کنند که به مشکلاتی در زمینه سلامت باهمستان منجر می‌شود.
  • قومیت یا نژاد. اغلب گروه‌های خاصی هدف الگوهای تبعیض‌آمیز قرار می‌گیرند.
  • فرهنگ. فرهنگ می‌تواند با منطقه جغرافیایی، میراث نژادی یا قومی، یا مذهب مرتبط باشد. فرهنگ یعنی نگرشی خاص به جهان و غالبا رفتارهای خاصی که با آن همراه است.
  • گروه‌های خاص مانند زنان، که شاید به منابع و فرصت‌های اجتماعی دسترسی برابر نداشته باشند.

وقتی که مرزهای جغرافیایی و اجتماعی باهمستان مورد نظر خود را تعیین کنید، تشخیص افرادی که باید در برنامه دخیل باشند آسان‌تر خواهد بود.

کسانی را که باید در گروه نقش داشته باشند تعیین کنید. با کسانی شروع کنید که نقش آنان بدیهی است یا دارای بزرگ‌ترین شبکه هستند و از آنان بخواهید شما را در شناسایی دیگران یاری کنند. سعی کنید اولین گروه دارای تکثر باشد و ضمنا درباره باهمستان اطلاعات کافی داشته باشید تا کسی از قلم نیافتد و دلگیر نشود. شاید برخی از افرادی که انتخاب می‌کنید مایل به همکاری نباشند یا هر قدر هم که دقت کنید، بعضی از گروه‌ها نماینده‌ای در میان برگزیدگان نداشته باشند؛ اما تلاشی جدی و صادقانه برای جلب مشارکت همگان اهمیت زیادی دارد.

بسته به نوع برنامه، کسانی که بهتر است مشارکت کنند از این قرار هستند:

  • کسانی که متاثر از تبعیضات و نابرابری در زمینه سلامت و عوامل اجتماعی آن هستند.
  • مقامات رسمی دولت محلی از جمله کسانی که دست‌اندرکار امور بهداشتی و رفاهی هستند.
  • افراد و سازمان‌های متصدی امور بهداشتی (مانند کارمندان بیمارستان و کلینیک‌ها).
  • سازمان‌های خدمات انسانی، به‌ویژه آنان که به جمعیت مورد نظر خدمات می‌رسانند.
  • جامعه مشاغل.
  • گروه‌ها یا آژانس‌های مربوط به محیط زیست.
  • فعالان باهمستانی و سازمان‌های مدافع باهمستان.
  • متصدیان امور آموزشی در همه سطوح.
  • جوامع مذهبی.
  • آژانس‌ها و بنیادهای تامین مالی.
  • افراد علاقمند، به‌ویژه کسانی که دارای تجربه، مهارت‌ها یا ارتباطات مورد نیاز هستند.

افراد و گروه‌های شناسایی شده باید منعکس کننده تنوع باهمستان باشند؛ از جمله تنوع جنسیتی، نژادی، قومی، سنی، درآمدی، گرایش جنسیتی و سایر ابعاد تبعیض اجتماعی.

با شرکای بالقوه تماس گرفته و آنان را به مشارکت ترغیب کنید. وقتی که تعدادی از افراد و گروه‌های مورد نیاز برای مشارکت را شناسایی کردید، باید آنان را استخدام کنید. به‌ طور کلی، بهترین راه برای این کار دیدار شخصی و رو در رو است. ملاقات فردی می‌تواند در قالب دعوت به ناهار باشد و با گروه‌ها می‌توانید طی یک جلسه دیدار کنید. در مورد گروه‌های بزرگ‌تر یا سازمان‌ها، صحبت در گردهم‌آیی معمول هیات مدیره و کارمندان بهترین روش است؛ البته پس از ملاقات با مدیرکل یا سرپرست سازمان. وقتی افراد را به همکاری دعوت می‌کنید، می‌توانید از آنان نیز بخواهید تا کسانی را که می‌شناسند دعوت کنند.

افراد عموما با کسانی که می‌شناسند و به آنان اعتماد دارند راحت‌تر هستند. اگر بتوانید کسانی را جلب کنید که مورد احترام دیگران هستند، سایرین هم علاقه‌مند خواهند شد، چون به قضاوت آنان اعتماد دارند. وقتی که گروه مرکزی را ثبت نام کردید، افراد دیگر هم به احتمال زیاد در جای خود قرار می‌گیرند.

یک تسهیلگر انتخاب کنید. گروه شرکای شما نیاز به کسی دارد که جلسات را اداره کند، اختلافات را حل کند و به‌ طور کلی انسجام امور را حفظ نماید. چنین فردی، می‌تواند شخصی از میان گروه شرکا باشد یا در صورت لزوم و وجود منابع، کسی را از بیرون استخدام کنید. در هر صورت او باید از نگاه دیگران بی‌طرف (بدون تعصب نسبت به هیچ‌ یک از گروه‌ها)، عادل، پذیرای نظرات تازه و انعطاف‌پذیر باشد. تسهیلگر می‌تواند فقط دارای همین شرایط باشد یا خارج از حلقه شرکا و در میان آنان، مدیر برنامه قلمداد شود. در این صورت، او باید دارای روحیه همکاری و تشویق باشد و از فرآیند مشارکتی گروه مراقبت کرده و روند حل مشکلات را تسهیل نماید.

تعیین اصول راهنما برای گروه. اصولی که گروه - فارغ از هدفی که برنامه دنبال می‌کند و روشی که برای این کار اتخاذ می‌کند - قاطعانه بدان پایبند است، کدام است؟ فرآیندی مبتنی بر همکاری؟ برخورد محترمانه با افراد و آرا، حتی هنگام مخالفت؟ تمرکز بر عوامل اجتماعی؟ اگر از ابتدای کار اصول اولیه مورد توافق واقع شده و ثبت شوند، کارها در ادامه آسان‌تر خواهند شد. با این کار شالوده بیانیه آرمان و ماموریت گروه که در مرحله بعد تدوین خواهد شد، پایه‌ریزی گشته و نیز چارچوب فعالیت گروه تعیین شده و به اعضا یادآوری می‌شود که چرا گرد هم جمع شده‌اند و چگونه باید با یکدیگر رفتار کنند. اصول راهنما امنیت اعضای گروه را تامین می‌کنند و نشان می‌دهند که آنان در یک مسیر حرکت می‌کنند و هیچ کس قربانی سوء رفتار و تبعیض نخواهد شد.

مرحله دوم: گروه را بر عوامل اجتماعی متمرکز کنید​

این مرحله به ارزیابی منابع و مشکلات باهمستان اختصاص دارد. اگر هدف، شناسایی مشکلی خاص در زمینه سلامت باهمستان و رفع آن باشد، ارزیابی شکل متفاوتی خواهد داشت؛ اما شناسایی عوامل اجتماعی آن مشکل، مستلزم شکل دیگری از ارزیابی خواهد بود. ارزیابی عوامل اجتماعی، گروه را آماده می‌کند تا ریشه علل را هدف گیرند و آن را ضعیف یا نابود کنند.

عوامل اجتماعی را ارزیابی کنید. اولین گام در اینجا تعیین موضوع ارزیابی است. در رابطه با روش ارزیابی دو گزینه در اختیار دارید:

  • می‌توانید کار را با تفاوت‌های موجود در زمینه سلامت شروع کنید؛ مثلا نرخ بالای مرگ و میر نوزادان در بعضی از گروه‌ها، و بعد عوامل اجتماعی موثر در آن را تعیین نمایید.
  • می‌توانید ابتدا به عوامل اجتماعی اصلی بپردازید، مانند نابرابری درآمد یا میزان تحصیلات و بعد نحوه تاثیر آن‌ها را بر سلامت افراد بررسی کنید.

به‌ یاد داشته باشید که عوامل اجتماعی می‌توانند بر سلامتی تاثیری مثبت یا منفی داشته باشند. تبعیض و فقر عموما تاثیری منفی دارند؛ بالعکس، محیطی سالم و موقعیت تحصیلی مناسب دارای اثر مثبت هستند. می‌توانید با رفع (تعدیل) عوامل منفی یا ارتقا (تقویت) عوامل مثبت عوامل اجتماعی را هدف قرار دهید.

شناسایی عوامل اجتماعی، ممارستی در نگاه انتقادی است. شرایط یا مسائل واقعی موثر در سلامت باهمستان کدامند؟ آیا در زمره تهدیدات محیطی هستند، و در این صورت بر چه کسانی تاثیر می‌گذارند؟ چرا؟ آیا این تاثیرات مخرب در مناطق جغرافیایی خاصی وجود دارند، و در این صورت چگونه ایجاد شدند؟ (مثلا، آیا قشر کم درآمد بیش‌تر در معرض تهدیدات محیطی است، چون صنایع آلاینده عمدا در مناطق فقیر مستقر شده‌اند؟) آیا عوامل اقتصادی و سیاسی بر این شرایط یا معضلات تاثیر دارند؟ (مثلا آیا یک صنعت آلاینده مانند معدن ذغال سنگ، یا کارخانه کاغذسازی در عین حال مشاغل زیادی در باهمستان ایجاد کرده است؟)

به‌ ندرت امکان دارد بین گروه خاصی از عوامل اجتماعی مانند نابرابری و محرومیت اجتماعی و مشکلی خاص در تندرستی رابطه علت و معلولی ساده‌ای وجود داشته باشد. تعیین عوامل متعدد و در هم تنیده موثر در سلامتی یا معضلی اجتماعی، مستلزم تحقیق و تحلیل بسیار دقیق است.

با نظرسنجی از شرکای باهمستان و سایرین، نگرانی‌ها، نیازها و منابع باهمستان را شناسایی کنید. اگر گروه شما واقعا نماینده همه اقشار باشد، اعضای آن و شبکه‌های ارتباطی آنان می‌توانند در رابطه با مشکلات واقعی باهمستان بهترین منبع اطلاعات باشند. برآورد آنان از سلامت باهمستان در مقایسه با مقامات بهداشتی یا متخصصان پزشکی بسیار جامع‌تر خواهد بود؛ برای نمونه ممکن است علت اصلی را در شرایط بد اقتصادی یا مسکن نامناسب تشخیص دهند. ضمنا آن‌ها سرمایه‌ها و منابعی را می‌شناسند که شاید افراد غیر محلی نتوانند بلافاصله تشخیص دهند.

  • فکر کنید چه نوع اطلاعاتی لازم است تا باهمستان خود را خوب بشناسید. ترکیبی از منابع اطلاعاتی متعدد می‌تواند تصویر نسبتا کاملی از باهمستان در اختیار شما قرار دهد. به‌ طور کلی بهتر است از منابع علمی، محلی، دولتی و ملی موجود در شبکه اینترنتی استفاده کنید. منابع اطلاعاتی زیر می‌توانند مفید باشند:
    • مسمومیت و مرگ‌ومیر. برای درک بهتر نحوه تاثیر عوامل اجتماعی بر سلامتی، شاید بد نباشد تا حد امکان شاخص‌های موجود در سطح باهمستان را (مانند مرگ‌ومیر نوزادان، جراحات) از زاویه نژادی، درآمدی یا سایر ویژگی‌ها بررسی کنید.
    • عوامل رفتاری. ممکن است نرخ رفتارهایی که ریسک بیماری‌ها را افزایش می‌دهند در گروه‌های مختلف باهمستان متفاوت باشد. حتی اگر قصد داشته باشید فقط بر عوامل اجتماعی موثر در سلامت تمرکز نمایید، شاید بد نباشد در رابطه با رفتارهای ناشی از بیماری‌ها در گروه‌های مختلف باهمستان اطلاعاتی به‌ دست آورید. این اطلاعات می‌توانند در درک میزان تاثیر عوامل اجتماعی بر رفتار افراد و پیامدهای آن اهمیت زیادی داشته باشد.
    • داده‌های شاخص اجتماعی. برای تامین اطلاعات مربوط به وضعیت‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و محیطی باهمستان منابع متعددی وجود دارد؛ مثلا، نرخ استخدام، تحصیلات، مسکن، حمل و نقل، و پارک‌ها و مکان‌های تفریحی. بد نیست از کمک یک محقق یا کسی بهره گیرید که نحوه دسترسی و استفاده از چنین داده‌هایی را می‌داند (از طریق وبسایت‌ها یا سایر منابع). مزیت این نوع داده‌ها آن است که در خصوص مکان‌ها یا باهمستان‌های مختلف، انواع گوناگونی از شاخص‌ها را نشان می‌دهند. برای نمونه این منابع می‌توانند درباره نرخ استخدام (رشد مشاغل، تبعیض، سیاست جبران تبعیضات گذشته)، مسکن (مناطق مسکونی، هزینه‌ها، وام مسکن)، خطرات زیست محیطی (کیفیت هوا، زباله‌های خطرناک)، و آموزش (نرخ فارغ‌التحصیلی، نرخ ترک تحصیل، نرخ بیسوادی) و نیز در سطح افراد (درصد خانواده‌هایی که در منطقه شما زیر خط فقر زندگی می‌کنند) اطلاعاتی را تامین کنند.

برای مثال، فرض کنید در باهمستان شما نرخ بالایی از مسمومیت و مرگ‌ومیر ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی و دیابت (و چاقی مفرط)، و نرخ پایینی از مصرف میوه و سبزیجات در مناطقی که تعداد خواروبارفروشی در آن‌ها کم‌تر است، وجود دارد. این یافته‌ها شاید شرکای شما را به افتتاح بازار تره‌بار ترغیب کند که دسترسی به میوه و سبزیجات تازه در بازارهای باهمستان را تامین می‌کنند.

  • برای درک بهتر باهمستان خود، تعیین کنید که چه اطلاعاتی را لازم است جمع‌آوری کنید.
    • مرور منابع اطلاعاتی موجود. سوابق و بایگانی‌های عمومی، داده‌های آماری، داده‌های بهداشت عمومی و سایر مطالعات تحقیقی، گزارش‌های مربوط به باهمستان، داده‌های متولیان بخش مسکن، سوابق کمک‌های رفاهی، سابقه استخدام و غیره. ضمنا این طبقه‌بندی شامل قوانین مربوطه، مقررات، قوانین محلی، اطلاعات بودجه، و اطلاعاتی از این قبیل نیز می‌شود.
    • نظرسنجی‌ها و نتایج نظرسنجی‌های قبلی.
    • همفکری  با شرکا و گروه‌های باهمستان.
    • مصاحبه‌های کیفی و گروه‌های تمرکز. مصاحبه‌های انفرادی و گروهی با ساکنان باهمستان و تدوین پاسخ‌های آنان به صورت یک رشته پرسش‌های دقیق درباره باهمستان که پاسخ‌های نامحدود دارند.
    • روایت تصویری. نظرات صوتی و تصویری اعضای باهمستان که توسط جمعیت مورد نظر تهیه می‌شود.
    • مشاهدات و بازرسی باهمستان. مشاهده جوانب و حوزه‌های مختلف باهمستان، روشی برای درک نحوه زندگی اعضای باهمستان و شرایط آنان و نیز نحوه تعامل آنان با یکدیگر است. بازرسی باهمستان عبارت است از مشاهده نحوه کارکرد خدمات مختلف و میزان پاسخگویی دولت و سایر بخش‌ها در قبال نیازهای باهمستان.
    • نقشه‌برداری مفهومی. با این روش کلی می‌توان به افراد یا گروه‌ها کمک کرد تا نظرات خود را درباره یک موضوع در قالب تصویرسازی بیان کنند.
    • ارزشیابی تاثیر بر میزان سلامتی. ارزشیابی آثار سلامتی عبارت است از مطالعه تاثیرات بهداشتی یک پروژه، طرح توسعه، یا اقدامی از سوی دولت یا سایر گروه‌ها که عملیاتی را در سطح گسترده اجرا می‌کنند، مانند یک شرکت بزرگ، شرکت‌های سازنده مسکن، شرکت‌های حمل و نقل و غیره.
    • کاوش در دستاوردهای مثبت. نوعی راهبرد تحول‌گرا که (به‌ جای مشکلات) نقاط قوت موجود در باهمستان، گروه، یا سیستم را شناسایی کرده و سپس با تکیه بر آن‌ها طرحی را برای نتایج دستیابی به دلخواه تدوین می‌کند.
  • یک برنامه کاری تدوین کنید که در آن تقسیم وظایف، نقش و مسئولیت شرکا، و چارچوب زمانی لازم برای اتمام کار تعیین شده باشد. برنامه کاری شامل موارد زیر است:
    • اطلاعاتی که لازم است جمع‌آوری شود و پرسش‌هایی که به دنبال پاسخ آن‌ها هستید.
    • منابع جمع‌آوری داده‌ها؛ مانند افراد، تخصص و مهارت، کمک‌های مالی (حداقل به بعضی از این افراد باید مبلغی پرداخت شود و شاید لازم باشد تجهیزات و لوازمی هم خریداری شود)، زمانی که صرف کار با کامپیوتر می‌شود و غیره. شاید بتوانید با استفاده از کمک افراد خارج از گروه نیز توانایی خود را برای جمع‌آوری داده‌ها افزایش دهید.
    • نحوه یافتن پاسخ پرسش‌ها (منابع اطلاعاتی و روش‌های گردآوری داده‌ها).
    • چه کسی کدام منبع داده‌ها را بررسی می‌کند.
    • چارچوب زمانی انعطاف‌پذیر برای ارائه گزارش به گروه شرکا.
  •  اطلاعات را به گونه‌ای جمع‌آوری و تنظیم کنید که بتوانید آن را با همه شرکا، سازمان‌ها و اعضای باهمستان در میان بگذارید. تمرکز خود را بر اطلاعاتی معطوف کنید که بیش‌ترین منافع را برای گروه شرکای شما در بر دارند و ضمنا اطلاعات را به‌ صورت مرتبط دسته‌بندی کنید؛ به ترتیب پرسشی، جمعیتی، منطقه جغرافیایی، یا شرایط خاص، و بعد آن را در قالبی مناسب ارائه دهید؛ مانند گزارش کتبی، نقشه و جدول، یا نمایش اسلاید، تا همه بتوانند به نحوی از آن سر در بیاورند. شاید بد نباشد داده‌ها و گزارشات خود را با سایر باهمستان‌ها مقایسه کنید.
  • پس از گردآوری و خلاصه کردن اطلاعات، شرکا قادرند مسائل را اولویت‌بندی کرده و به آن‌ها رسیدگی کنند. همه باید در تعیین اولویت‌ها مشارکت کنند تا به دغدغه‌های همه رسیدگی شود. پرسش‌های زیر را در نظر بگیرید:
    • کدام عوامل اجتماعی از قبیل قرار گرفتن در معرض خطر و فشار عصبی ناشی از مسکن نامناسب، بیش‌ترین تاثیر را بر اهالی باهمستان دارند؟ چرا؟
    • کدام عوامل بر کدام وضعیت‌ها تاثیر دارند؟ کدام‌یک موجب بالاترین میزان بیماری‌ها و مشکلات اجتماعی می‌شوند؟
    • کدام‌یک بیش‌ترین تاثیر را بر عدالت اجتماعی دارند؟
    • با توجه به منابع موجود، کدام‌ یک برای رسیدگی مناسب‌تر هستند؟ شاید نتوانید مشکل تغییرات اقلیمی را در مقیاس جهانی هدف قرار دهید، اما می‌توانید برای نمونه در مورد آلودگی هوا یا گرمایش منطقه خود کاری بکنید.
  • سایر کسانی که باهمستان خود را ارزیابی کرده‌اند، چهار اصل یا درس را آموخته‌اند که می‌توانند به این فرآیند کمک کنند:
    • اهداف خود را از ارزیابی کاملا مشخص کنید. تعیین کنید که از چه روشی استفاده می‌کنید، چه اطلاعاتی را با دیگران در میان خواهید گذاشت، آن‌ها را با چه کسانی در میان می‌گذارید و این کار را به چه طریقی انجام خواهید داد.
    • هر قدر هم زمان در اختیار داشته باشید، هرگز برای بررسی همه جوانب وقت کافی نخواهید داشت.
    • با رعایت اصل انعطاف‌پذیری، آگاهانه تصمیماتی را اتخاذ کنید که تعیین می‌کنند چه چیز را ارزیابی کرده و چه چیز را رها کنید.
    • حتما مراقب باشید که ارزیابی شما در جهت علایق اهالی باهمستان بوده و یافته‌ها بر ضد باهمستان به کار گرفته نخواهد شد.
  • هنگامی که ارزیابی باهمستان را به‌ پایان بردید، می‌توانید اطلاعات به‌ دست آمده را برای شناسایی اولویت‌ها، تعیین اهداف اصلی و فرعی برنامه یا مداخله، و نیز تعیین مبنایی برای ارزیابی پیشرفت در راستای نتایج دلخواه مورد استفاده قرار دهید.

چشم‌انداز و ماموریت برنامه را تعیین کنید. تدوین بیانیه‌ای روشن در رابطه با چشم‌انداز و ماموریت برنامه در موفقیت آن نقشی حیاتی دارد. به‌ویژه اهمیت زیادی دارد که این بیانیه را به‌ طریق مشارکتی تدوین نموده و با صرف وقت لازم، کلمات را طوری انتخاب کنید که مورد حمایت همگان قرار گیرد. به‌ دلیل نقشی که این کار در انسجام و تمرکز گروه دارد، هر قدر هم که برای آن وقت صرف کنید، به‌ هدر نمی‌رود.

چشم‌انداز گروه، مانند «سلامتی برای همگان» یا «ایجاد باهمستانی امن و حمایت‌گر»، بیانگر آن است که وقتی به دستاوردهای مورد نظر خود رسیدید، می‌خواهید باهمستان در آن وضعیت قرار گرفته باشد.

بیانیه ماموریت گروه پاسخگوی پرسش‌هایی ضروری مانند «چرا» (دستیابی به تندرستی برای همگان) و «چگونه» (به‌ واسطه ترویج سیاست و اقدام جمعی) خواهد بود. تمرکز این بیانیه بر تلاشی معطوف است که صرف محقق ساختن آرمان خواهد شد. به عبارت ساده، بیانیه ماموریت عبارت است از تشریح فعالیت اصلی برنامه.

بیان چشم‌انداز و ماموریت باید تا حد ممکن موجز و گویا بوده و با یکدیگر تناسب داشته باشند؛ یعنی اجرای ماموریت باید به تحقق آرمان بیانجامد.

اهداف اصلی و فرعی را شناسایی و اولویت‌بندی کنید. در اختیار داشتن الگویی برای طراحی پروژه که در آن اهداف اصلی و فرعی و اقدامات عملی تعیین شده‌اند می‌تواند بسیار مفید باشد. این الگو می‌تواند باهمستان را برای درک نیازهای جاری و طرح‌ریزی آینده راهنمایی کند و بدین وسیله فرآیند برنامه‌ریزی را غنی سازد. برای تدوین الگوی برنامه‌ریزی، اهداف اصلی و فرعی مدت لازم برای رسیدن به هدف نهایی را فهرست کنید. با استفاده از این اهداف فرعی می‌توانید گام‌های لازم برای ایجاد تغییر را به‌ طور اخص شناسایی کرده و روند پیشرفت کار را محک بزنید. هنگام طراحی این الگو حتما تعیین کنید که چه کسی مسئول چه کاری خواهد بود و چارچوب زمانی هر مرحله را مشخص نمایید.

این اهداف فرعی و تعبیه آن‌ها در یک الگو یا چارچوب، همراه با گام‌های عملی، ترتیب اقدامات لازم را معین می‌کنند. شما و شرکای شما با در نظر گرفتن این اطلاعات می‌توانید فعالیت‌های لازم را بر اساس چارچوب زمانی تعیین شده در برنامه اولویت‌بندی کنید. برای نمونه، شاید قبل از تامین منابع لازم برای ایجاد تغییرات ساختاری، آگاهی دادن به اهالی باهمستان و جلب حمایت آنان ضرورت داشته باشد. در پرداختن به عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت، می‌توانید بر یک عامل معین (مانند مسکن، نژادپرستی) در برنامه یا نتایج معینی در حیطه سلامتی، مانند تنگی نفس یا بیماری قلبی و عوامل اجتماعی موثر بر آن‌ها تمرکز نمایید.

هدف شما عبارت است از نتایج درازمدتی که همراه با گروه شرکا برای دستیابی به آن فعالیت می‌کنید. اهداف فرعی ایستگاه‌هایی در طول مسیری هستند که به هدف اصلی منتهی می‌شود. برای مثال اگر هدف شما تامین غذای سالم برای همه باشد، هدف فرعی می‌تواند آن باشد که در هر محله حداقل یک فروشنده را ترغیب کنید تا طی شش ماه آینده، فضای تعیین شده بیش‌تری از قفسه‌های مغازه خود را به میوه‌ها و سبزیجات ارزان اختصاص دهد.

یکی از ملاحظات مهم در شناسایی و اولویت‌بندی اهداف فرعی، آن است که از ابتدا ساختار گروه خود را برای موفقیت تنظیم کنید. اهداف فرعی اولیه باید به‌ اندازه کافی چالش‌برانگیز باشند تا حصول آن‌ها نیاز به تلاش داشته باشد، اما همزمان به‌ قدر کافی قابل دستیابی باشند تا احتمال موفقیت وجود داشته باشد. اگر به اهداف فرعی اولیه دست یابیم، غلبه بر موانع بعدی را چندان دشوار نخواهیم یافت. اما اگر برنامه با شکست آغاز شود، ممکن است شرکا دلسرد شده و دست از تلاش بردارند.

مرحله سوم: برای پرداختن به عوامل اجتماعی، در باهمستان ظرفیت‌سازی کنید

منظور از «ظرفیت باهمستان» منابع، زیرساخت‌ها، روابط، و عملیاتی است که باهمستان را قادر به ایجاد تحول و توسعه می‌کنند.

ارزیابی ظرفیت باهمستان. ارزیابی ظرفیت باهمستان یعنی شناسایی نقاط قوت موجود در باهمستان که می‌توان برای پرداختن به عوامل اجتماعی مانند شرایط اقتصادی و محیطی اثر گذار در عدالت در سلامتی، آن‌ها را بسیج کرد. به طور کلی باید در نقاط و سازمان‌هایی جستجو کنید که سرمایه‌ها در آن یافت می‌شوند (مانند پارک‌ها، کتابخانه‌ها). این‌ها را می‌توان در بخش‌های مختلف باهمستان مانند بخش آموزش، مراقبت‌های بهداشتی، مشاغل، مسکن، حمل و نقل، گروه‌های مذهبی، خدمات اجتماعی، گروه‌های مدنی داوطلب، دولت محلی، و سازمان‌های مردم‌نهاد پیدا کرد. علاوه بر این شناسایی ماهیت روابط موجود بین این بخش‌ها نیز اهمیت دارد (مانند عرف‌ها، ارزش‌ها)، یا در باهمستان (مشارکت مدنی)، یا در میان زیرگروه‌های گوناگون باهمستان (تقسیم قدرت، اعتماد).

در باهمستان ظرفیت سازی کنید. وقتی که افراد و سازمان‌های باهمستان درک مشترکی از عوامل اجتماعی به‌ دست آورند، قادرند برای بهبود شرایط موثر در این عوامل تلاش کنند. قسمت اعظم تلاش برای بالا بردن ظرفیت باهمستان منوط به فرآیندهایی است که در درون و بیرون باهمستان انجام می‌دهید. توصیه‌های زیر در ایجاد این فرآیندها مفید هستند.

  • باهمستان را به مشارکت گسترده در برنامه‌ریزی، سازماندهی و اجرای پروژه‌های مربوط به سلامت جامعه ترغیب نمایید. یکی از راه‌های حصول این هدف آن است که کار را با گروه‌های اجتماعی موجود مانند مدارس، محل کار، سازمان‌های خدماتی، سازمان‌های داوطلب و مکان‌های مذهبی شروع کنید. اعضای این گروه‌ها اغلب نوعی احساس تعلق دارند و به فرآیندهایی که گروه برای دستیابی به اهداف خود مورد استفاده قرار می‌دهد، اعتماد می‌کنند. این‌ها برای مشارکت موثر اعضای هر گروه جنبه‌ای حیاتی دارند. مشارکت این گروه‌ها می‌تواند همکاری‌های فعلی و آینده را تقویت کند.
  • پیوندها و روابط اجتماعی موجود را شناسایی کرده و از آن‌ها برای تضمین مشارکت مردم و سازمان‌ها استفاده کنید. اطلاعات را با دیگران در میان گذارید و برای ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان آن دسته از اعضای باهمستان که بیش از دیگران آسیب دیده‌اند و نیز در میان گروه‌های اجتماعی تلاش نمایید.
  • سرمایه‌های مفید در میان مردم و سازمان‌های باهمستان را شناسایی کنید. این می‌تواند شامل تجربه افراد در رابطه با مشکل و پیامدهای آن، یا قابلیت تشکیل گردهم‌آیی‌ها یا بسیج کردن مردم و راه‌اندازی پروژه‌ها، یا توانایی تامین مالی، تامین مکان، و سایر ملزومات برای اجرای پروژه باشد. سرمایه‌های معنوی مانند حس همدردی را هم می‌توان در زمره این سرمایه‌ها قلمداد کرد.
  • با برگزاری جلسات منظم گفتگو، به اعضای باهمستان اطلاع‌رسانی کنید و به‌ واسطه فرآیندهایی مبتنی بر هم‌آرایی و همکاری، آنان را در امر تصمیم‌گیری سهیم کنید. شبکه‌های اجتماعی موجود، مثل روابط افراد در محل کار، مدارس، مکان‌های نیایش و سازمان‌های فرهنگی را مبنا قرار دهید. با مشمول کردن علایق و نیازهای همه افراد، نظرات کل باهمستان را دخالت دهید.

مراقب باشید که رهبران گروه، نمایندگان باهمستان باشند و سرمایه‌ها و نیازهای آن را بشناسند. لازم است آنان تمام نمایندگان باهمستان را در امر شناسایی مشکلات، و یافتن راه‌ حل‌هایی به مشارکت فراخوانند که از حمایت گسترده اعضای باهمستان برخوردار باشند. علاوه بر این باید برای اطمینان از تقسیم گسترده وظایف و مسئولیت‌ها، مکانیسم‌های لازم را به‌ کار گیرید. این امر شامل آموزش رهبران تازه یا ابداع قوانین فرعی جدید است که مستلزم تغییر منظم رهبری باشد. توجه کنید که چگونه باورها، طرز فکر و سابقه افراد و سازمان‌های باهمستان، بر تمایل آنان به مشارکت در تلاش برای تغییر شرایط باهمستان اثر می‌گذارد و آنان را ترغیب می‌کند تا طرز فکر خود را تغییر دهند.

مرحله چهارم: رویکرد خود را برای ایجاد تغییر انتخاب کنید

حالا وقت آن رسیده که به عوامل اجتماعی‌ تعیین‌کننده سلامتی بپردازیم. این اقدام ممکن است برنامه یا نوعی سیاست‌گذاری باشد که برای نزدیک‌تر ساختن باهمستان به این هدف طراحی شده است. می‌توانید از رویکردهای مختلفی استفاده کنید. به‌ طور کلی، این رویکردها جنبه مکمل دارند؛ یعنی با ترکیبی از آن‌ها احتمال رسیدن به هدف مورد نظر از طریق تغییرات ایجاد شده افزایش می‌یابد.

این مرحله شش رویکرد یا راهبرد برای تغییر وضعیت باهمستان را تشریح می‌کند که از نظر دیگران مفید بوده‌اند: بالا بردن آگاهی، توسعه باهمستان، اقدام اجتماعی، ترویج سلامتی، ترویج با کمک رسانه‌ها، و تغییر سیاست. بهترین رویکرد بستگی دارد به موقعیت شما، گروه شرکای شما چه هدفی دارند، و راهبردها با وضعیت شما تا چه حد منطبق هستند. در بعضی موارد، تصمیم به اجرای رویکردهای خاصی می‌تواند تا حدی به‌ واسطه دستورالعمل‌های تامین‌کننده مالی یا سایر محدودیت‌ها تعیین شود، این به کاری بستگی دارد که هم‌ اکنون در باهمستان یا سازمان شما در جریان هستند.

بالا بردن آگاهی. افزایش آگاهی فرآیندی است که طی آن افراد دور هم جمع می‌شوند تا درباره رابطه بین تجربیات یا نگرانی‌های افراد یا گروه‌ها، و عوامل اجتماعی یا ساختاری موثر بر آن‌ها گفتگو کنند. بالا بردن آگاهی به برقراری حسی از مشارکت کمک می‌کند و این به نوبه خود حمایت جمع وسیعی از اعضای باهمستان را جلب می‌کند تا به تبعیض‌های معینی که مانع سلامت جامعه است، و ریشه‌های آن‌ها، رسیدگی شود.

این نوع نگرش، از آن جهت مفید است که در رابطه با مشکلات و دغدغه‌ها، میان «خودی‌ها» و «غیرخودی‌ها» درکی مشترک ایجاد می‌کند و با برقراری فضای مناسب برای تبادل نظر، برای رسیدگی به مشکلات و نگرانی‌ها به شرکا انگیزه می‌بخشد. هنگامی که تعدادی از افراد در یک گروه تشخیص نمی‌دهند یا درک نمی‌کنند که عوامل اجتماعی و ساختاری چگونه می‌توانند اسباب عدم عدالت در سلامت اجتماعی را فراهم کنند، بالا بردن آگاهی رویکردی مناسب است. ضمنا با این کار افراد و گروه‌ها، عوامل اجتماعی یا ساختاری خاص موجود را شناسایی می‌کنند تا بدین وسیله اهداف اصلی و فرعی را برای ایجاد تغییر تعیین کنند. به‌ علاوه این طرز نگرش به شرکا کمک می‌کند تا مسائل را به نحوی دسته‌بندی کنند که به‌ جای ایجاد شکاف، که قابلیت ایجاد تغییر را ضعیف می‌کند (مانند اختلافات قومی)، گروه‌ها را منسجم کند.

متدهای مربوط به بالا بردن آگاهی معمولا با دعوت از افراد به نقل تجربه‌هایشان، فضایی برای بحث و تبادل نظر ایجاد می‌کنند. این کار را می‌توان در جلسات گفتگو انجام داد که در آن‌ها تصاویر یا موقعیت‌های فرضی مطرح می‌شوند. می‌توان از گروه خواست تا برداشت خود را از تصویر یا عکسی بگویند یا داستان یا شعری را بخوانند. دید انتقادی را در افراد تشویق کرده و از آنان بخواهید در مورد اشکال اصلی آنچه دیدند یا شنیدند صحبت کنند و بعد سوالاتی از این قبیل را مطرح کنید: «چرا اینطور شد؟» یا «چرا این شرایط به‌ وجود آمد؟»

توسعه (محلی) باهمستان. توسعه باهمستان به دسته‌ای از فرآیندها یا تلاش‌ها اطلاق می‌شود که در سطح محلی تغییراتی ایجاد می‌کند. این کار مستلزم تحکیم پیوندهای اجتماعی، افزایش آگاهی در رابطه با مشکلات باهمستان، و تقویت مشارکت اعضای باهمستان برای رسیدگی به مشکلات است.

این به معنی جمع کردن افرادی است که از تبعیض در امر سلامت آسیبی دیده‌اند، تا بتوانند هویتی مشترک را در گروه خود پرورش دهند و فرآیندهای معینی را در جهت هدف مشترک خود تدوین کنند. هرچند همه فعالیت‌ها در این حوزه باید مشارکتی باشند، توسعه باهمستان از آن نظر بی‌مانند است که افراد آسیب دیده از مشکلات، رهبری تلاش را بر عهده دارند. کسانی که بیش از سایرین با تبعیض در امر سلامتی و عوامل اجتماعی منجر به آن درگیر بوده‌اند، مسئول تغییر وضعیت هستند. این نگرش در انطباق با منشور اتاوا است که در سال ۱۹۸۶ در جلسه‌ای در اتاوای کانادا توسط سازمان بهداشت جهانی تدوین شد و مبنای رویکرد عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامتی است.

توسعه باهمستان در پی تقویت یا تاسیس گروهی از افراد است که برای ایجاد تغییر در میزان سلامت جامعه و عوامل موثر در آن تلاش می‌کنند. در رویکردهای مرتبط با توسعه باهمستان، ظرفیت‌سازی نهایت اهمیت را داراست: هدف آن است که با استفاده از توانایی‌ها و نقاط قوت موجود، باهمستان به تسلط بیش‌تری دست یابد. همانطور که مشخص است، فرآیند حل مشکلات در باهمستان، همان فرآیند بهبود سلامتی است. استفاده از ظرفیت‌های موجود و تقویت آن‌ها برای حل مشکلات، می‌تواند تبعیضات در حوزه سلامت را به‌ طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر قرار دهد.

شاید این نوع رویکرد شبیه ظرفیت‌سازی برای باهمستان باشد. اما توسعه باهمستان، به جای آنکه ظرفیت باهمستان را صرفا برای طرح‌ریزی یا اجرای برنامه افزایش دهد، به‌ طور اخص به‌ دنبال توانمندسازی کسانی است که از تبعیضات بیش‌ترین صدمه را دیده‌اند.

هنگامی که ابتدا یک گروه را تشکیل می‌دهید یا در مرحله بعد که آن گروه به اهداف خود دست یافته، توسعه باهمستان می‌تواند مفید باشد. این فرآیند شرکا را به تشکیل یک هویت گروهی مشترک ترغیب می‌کند که بر تفاهم، اعتماد، پذیرش تفاوت‌ها و روابط پایدار تکیه دارد. این فراتر از سایر فعالیت‌های مربوط به تشکیل گروه، مانند دعوت از ذی‌نفعان، شناسایی نابرابری‌های اجتماعی و تبعیض در سلامت باهمستان، یا توافق بر سر یک هدف و ماموریت مشترک است که پیش از این تشریح شده‌اند. نگرش بالا به طور خاص زمانی می‌تواند مفید باشد که یک گروه از قبل تشکیل شده، تصمیم می‌گیرد به‌ جای انتخاب روشی که مستلزم سپردن رهبری به نهادهای عمومی سلامت و دیگر متخصصان است، روشی برگزیند که بیش‌تر مشارکتی است.

در تلاش‌هایی که برای توسعه باهمستان صورت می‌گیرند، اعضای باهمستان نقش هدایت ابتکارعمل را برعهده دارند. سایرین مانند متصدیان سلامت عمومی، محققان، و سازمان‌دهندگان باهمستان می‌توانند با حمایت از اقدامات گروه برای حل مشکلات و کسب توافق عمومی کمک موثری باشند. باید اطمینان حاصل کرد که اعضای باهمستان مدل‌ها و فرآیندهای پیشنهاد شده از سوی افراد بیرونی را بر اساس نیاز خود تغییر دهند. علاوه بر این شرکت دادن اعضای باهمستان در فرآیند بالا بردن آگاهی که قبلا ذکر شد، می‌تواند مفید باشد؛ یا به‌عنوان بخشی از فرآیند توسعه، می‌توان آگاهی آنان را در رابطه با عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت بالا برد.

گروه باید علاوه بر دعوت از نمایندگان باهمستان، از آژانس‌ها و سازمان‌هایی که در پروژه ایجاد تغییر همکاری خواهند کرد نیز دعوت کند. هنگامی که سازمان‌ها از ابتدا به مباحثات دعوت شده و با باهمستان همکاری کرده باشند، به‌جای آنکه تنها از آنان بخواهند راه حلی را اجرا کنند که توسط دیگران طراحی شده، احتمال همکاری سازمان‌ها برای ایجاد تغییر در عوامل تعیین کننده سلامت اجتماعی بیش‌تر خواهد بود.

اقدام اجتماعی. اقدام اجتماعی نوعی نگرش است که تمرکز آن بر تغییر روابط اجتماعی و منابعی است که برای رسیدگی به نابرابری‌های موجود در عرصه سلامت در دسترس هستند. این راهبرد مشخص می‌کند که چگونه عوامل اجتماعی می‌توانند بر سلامتی افراد تاثیر بگذارند و چگونه می‌توان بر نابرابری در عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت اثر گذاشت. اقدام اجتماعی اغلب در بر گیرنده فعالیت‌هایی است که مشکلی را به‌ صراحت مشخص می‌کنند. برای مثال فرض کنید گروهی از اعضای باهمستان دور هم جمع می‌شوند تا برای هر کسی که ظرف پنج سال گذشته توسط راننده‌ای مست مجروح شده، شمعی روشن کنند تا اجرای قوانینی را ترغیب کنند که از رانندگی افراد مست جلوگیری می‌کنند.

اقدام اجتماعی ممکن است از زنجیره‌ای از شگردهای اقدام مستقیم استفاده کند؛ از درخواست مسئولیت‌پذیری تا تظاهرات عمومی.

اقدام اجتماعی می‌تواند برای بالا بردن آگاهی نسبت به مشکلات و نیز افزایش مشارکت باهمستان در تلاش‌های مربوط به آن‌ها مورد استفاده قرار گیرد. برای نمونه به‌ویژه می‌تواند در ابتدای تلاش برای ایجاد تغییر مفید باشد، چرا که وقتی سایر روش‌ها جواب ندادند، پوشش رسانه‌ها می‌تواند توجه مردم را جلب کند. اگر چه این راهبرد می‌تواند در تشریح یک مشکل و توجه دادن به آن مفید باشد، اما لزوما راه حل‌های موثر را نمی‌تواند شناسایی کند.

فعالان می‌توانند از طرق مختلف در اقدام اجتماعی شرکت کنند. مثلا می‌توانند با تامین اطلاعات و داده‌های به‌روز و مرتبط، به تولید پیام‌هایی کمک کنند که توسط کنشگران منتقل می‌‌شوند. ضمنا می‌توانند به شناسایی مخاطب مناسب برای پیامی خاص کمک کنند (مثلا یک مقام انتخاب شده یا عموم مردم). فعالان می‌توانند راهی پیدا کنند تا پیام را از داده‌ها به مخاطب انتقال دهند، به‌گونه‌ای که توجه او جلب شود. این معمولا اقدامی عمومی است که گروه کثیری از مردم را در بر می‌گیرد. از آنجا که هدف کنش اجتماعی تاثیرگذاری بر افکار عمومی است، بهتر است که پوشش رسانه‌ای واقعه را سازمان دهیم و اطمینان حاصل کنیم که مقامات دولتی از آن مطلع هستند.

ترویج سلامتی. ترویج سلامتی اشاره دارد به فرآیندی که طی آن مردم با همکاری یکدیگر شرایطی را ایجاد می‌کنند تا سلامتی و رفاه همه اعضای باهمستان تامین شود یا به‌ واسطه ایجاد تغییراتی در محیط ، سبک زندگی و رفتار، از بروز مشکلات جلوگیری می‌کنند. این شامل تلاش برای برقراری ارتباط با افراد یا خانواده‌ها، فعالیت‌هایی در محل کار برای جلب توجه کارمندان، و ابتکارات در باهمستان با تمرکز بر جمعیت‌های بزرگ‌تر است. ترویج سلامتی در ایالات متحده از دیرباز بر تغییر دانش، رفتارها و مهارت‌ها تمرکز داشته تا بدین وسیله رفتارهای معینی را برانگیزد. تلاش‌های مربوط به ترویج سلامتی شامل تغییرات سازمانی، سیاستی، یا زیست محیطی است که نتایج مثبت را در سلامتی تسهیل می‌کنند. این کوشش‌ها در جهت بالا بردن میزان سلامتی، بیش‌تر به عوامل اجتماعی موثر بر سلامت مربوط می‌شوند؛ از جمله دسترسی به میوه و سبزیجات به‌ واسطه توسعه باغ‌های باهمستان یا کاهش سموم زیست محیطی از طریق سیاست‌هایی که حامی هوای سالم هستند.

در چارچوب باهمستان‌ها غیرعادی نیست که سازمان‌ها و افراد بخواهند بر عوامل رفتاری سلامتی مانند تغذیه سالم یا فعالیت بدنی تمرکز کنند، اما حتی وقتی که تمرکز بر یک رفتار سالم یا ناسالم خاص نهاده می‌شود، تعبیه عناصری در برنامه که به عوامل اجتماعی بپردازد مفید خواهد بود. برای مثال آموزش مردم درباره فواید میوه و سبزیجات مهم است. اما اگر قرار است مردم آن‌ها را وارد رژیم خود بکنند، لازم است به محصولات ارزان دسترسی داشته باشند. بنابراین افزایش دسترسی به غذای ارزان (عامل اجتماعی) به‌ همراه رشد دانش و مهارت، در تغییر رفتار مورد نظر نقش بیش‌تری خواهد داشت و بنابراین به بهبود سلامتی منجر می‌شود.

برنامه‌های مربوط به ارتقای سلامتی با ایجاد تغییر در سطح فردی، ارتباطی، سازمانی، باهمستانی یا جامعه سلامتی را بهبود می‌بخشند. مثلا برنامه‌ای با هدف ایجاد تحول در دانش، مهارت‌ها، رویکردها یا رفتارهای افراد می‌تواند شامل آموزش اعضای باهمستان در رابطه با فواید فعالیت بدنی باشد. از آنجا که شاید هزینه وسایل ورزشی برای مردم مشکلی ایجاد کند، برنامه ارتقای سلامتی شما می‌تواند با همکاری با یک مجموعه ورزشی محلی برای کاهش قیمت برای کسانی که استطاعت آن را ندارند عوامل اجتماعی را نشانه رود. به طریق اولی، تلاش شما برای بهبود تغذیه سالم می‌تواند با کمک مقامات دولتی محلی باشد که با مالیات و سیاست‌های منطقه‌بندی که تاسیس فروشگاه‌های مواد غذایی در محله‌های فاقد آن را تشویق می‌کند، موجب افزایش دسترسی به غذاهای سالم خواهد شد.

هنگامی که تلاش می‌کنید عوامل اجتماعی را به برنامه‌های ترویج سلامت تبدیل کنید این نکات مهم هستند:

  • مقدار و کیفیت پیوندهای اجتماعی موجود بین افراد و سازمان‌ها و نیز نحوه ایجاد و حفظ پیوندها یا روابط اجتماعی تازه را در نظر داشته باشید.
  • محیط فیزیکی یا ساخته شده را در نظر داشته باشید، از جمله:
    • دسترسی به محلات و پیاده‌روهای امن و تعمیر شده برای قدم زدن.
    • ​دسترسی به مجموعه‌های ورزشی و تفریحی ارزان مانند باشگاه‌های بدنسازی و استادیوم فوتبال.
    • دسترسی به فروشگاه‌هایی که میوه و سبزیجات تازه و ارزان عرضه می‌کنند.
  • دسترسی به منابع را در نظر داشته باشید (مانند وسایط نقلیه، مشاغل، مسکن، و مدارس)
  • با همکاری سازمان‌های مشارکت‌کننده، فرصت‌هایی برای توسعه اقتصادی فراهم کنید؛ مانند مشاغل سالم با درآمد مکفی.
  • صلاحیت فرهنگی را در میان مربیان بهداشت بالا ببرید و دسترسی به خدمات ترجمه را افزایش دهید.
  • برای همکاری با اعضای باهمستان و بخش‌های مختلف آن، از روش‌های مشارکتی استفاده کنید تا این تغییرات را در محیط ایجاد کنید.

فعالیت رسانه‌ای. فعالیت رسانه‌ای اشاره دارد به استفاده راهبردی از رسانه‌های چاپی، رادیو و تلویزیون، و شبکه‌های اجتماعی برای پیشبرد تغییرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی. برای برقراری ارتباط با گروه وسیعی از مخاطبان و جلب توجه تصمیم‌گیرانی که بر سیاست‌گذاری‌ها تاثیر می‌گذارند، این راهی بسیار عالی است. کمپین‌های رسانه‌های جمعی از طریق روزنامه‌ها، رادیو، تلویزیون، و سایر واسطه‌ها (مانند فیس‌بوک، توییتر، تابلوهای تبلیغاتی، پوستر و بروشور) مردم را مخاطب قرار می‌دهند. از قدیم کمپین‌های رسانه‌های جمعی در زمینه سلامت عمومی، مشوق ایجاد تحول در رفتارهای فردی بوده‌اند؛ مانند کاهش مصرف تنباکو یا کاهش مصرف الکل زیر سن قانونی. در عوض تبلیغ رسانه‌ای را می‌توان برای تاثیرگذاری بر عرف، سیاست‌ها، و واکنش‌های جمعی باهمستان در برابر تبعیضات طراحی کرد.

کمپین رسانه‌های جمعی همواره برای بالا بردن درک مردم از مشکلات خاصی در زمینه سلامت مورد استفاده قرار گرفته است، از جمله اینکه چگونه افراد می‌توانند رفتار خود یا عزیزان خود را تغییر دهند تا از سلامت بیش‌تری برخوردار شوند. برای رسیدگی به عوامل اجتماعی‌ تعیین کننده سلامت، مهم است که با تغییر نقطه تمرکز، به شرایط وسیع‌تر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نیز رسیدگی کنیم. با استفاده از این نوع تبلیغ رسانه‌ای، مشکلات مربوط به سلامت عمومی، به‌ جای علل فردی به کل باهمستان تعمیم داده می‌شوند. این می‌تواند به واکنش‌های جمعی باهمستان برای ایجاد تغییر منجر شود. کمپین‌های رسانه‌ای هنگامی بالاترین فایده را دارند که در پی بیش‌ترین تعداد مخاطب باشیم و مناظره یا مباحثات علنی در خدمت ایجاد تحول اجتماعی وسیع‌تری قرار گیرد.

با رجوع به چشم‌انداز و ماموریت گروه خود، یک کمپین رسانه‌ای را طراحی کنید. در مورد اهداف اصلی و فرعی کمپین خود تصمیم‌گیری نموده و مخاطبان اصلی پیام خود را شناسایی کنید؛ مثلا عموم مردم یا مقامات منتخب یا منتصب.

وقتی که مخاطبان خود را انتخاب کردید، نمایندگان رسانه‌ها را دعوت کنید تا در مراحل طراحی، اجرا و ارزیابی کمپین شما شرکت کنند. علاوه بر این با توجه به مخاطبان خود، مناسب‌ترین رسانه خروجی را برای رساندن پیامتان انتخاب کنید و حتما نماینده‌ای از آن رسانه را در گروه بگنجانید. رسانه‌های خروجی عبارتند از تلویزیون (سرویس اعلانات عمومی، خبری، روابط عمومی، برنامه‌های فرهنگی عامه‌پسند، آگهی پولی)، روزنامه‌ها (سرمقاله‌ها)، رادیو، بیلبورد، رسانه‌های تعاملی (اتاق چت، تابلو اعلانات، وبسایت‌ها)، یا انجمن‌های اطلاعات عمومی (نشر خبر، وقایع ویژه، جلسات شورا).

علاوه بر رسانه‌های مجزا، برای آن که پیام موثر باشد باید موضوع صحبت‌های رایج در باهمستان هم باشد. این را می‌توان با کمک نامه به سردبیر، سرمقاله، جلسات استماع عمومی یا جلسات باهمستان انجام داد.

در مرحله بعد پیام خود را طراحی کنید. مشکل سلامت باهمستان را شناسایی کرده و راه‌ حل‌های آن را هم ارائه دهید. ببینید مشکل و راه‌ حل را باید در چه قالبی عرضه کرد تا علاقه مخاطبان جلب شود و ایجاد حساسیت فرهنگی برای پیامتان تضمین شود. مثلا اگر در پی افزایش دسترسی به مراقبت‌ها و آزمایشات پزشکی هستید، بهتر است کمپین رسانه‌ای خود را در جهت تصمیم‌گیران محلی، برنامه‌ریزان بهداشت و سایر افراد و سازمان‌های بانفوذ در باهمستان تنظیم کنید. می‌توانید در پیام‌ها بر افزایش بودجه برای آزمایشات پزشکی، گسترش مسیرهای حمل و نقلی و خدماتی موجود، بهبود ساعات کاری، یا سایر تغییراتی که عرضه خدمات درمانی به باهمستان را تضمین می‌کنند تاکید کنید.

حتما پیام خود را به‌ شکلی تنظیم کنید که به‌ جای رفتار فردی، بر تغییر شرایط اجتماعی، اقتصادی یا محیطی متمرکز شود. با نمایندگان رسانه‌های محلی همکاری کنید تا روش طراحی یک گزارش تاثیرگذار، برشی از یک مصاحبه، و تعیین سخنگوی عمومی را بیاموزید. نکات دیگری که باید به‌ خاطر داشته باشید:

  •  پیام‌ها باید ساده و روشن باشند. مسئله را ذکر کنید و بگویید چرا مخاطب مورد نظر باید نگران باشد. راه‌ حل‌های احتمالی را ارائه دهید، مقتدر و مجاب‌کننده باشید و مستقیما با مخاطبان صحبت کنید.
  • اطمینان حاصل کنید که داده‌هایتان درست و به‌روز بوده و به سهولت قابل فهم هستند.
  • فهرستی از رسانه‌ها درست کنید و با رسانه‌های محلی آشنا شوید. ببینید کدام گزارشگران کدام مطالب را پوشش می‌دهند. درباره مخاطبان هر کدام از رسانه‌های خروجی فکر کنید (مثلا روزنامه، ایستگاه‌های رادیویی).
  • با متخصصان رسانه‌ها همکاری کنید تا پیامتان برای خروجی‌هایی که انتخاب کرده‌اید در قالبی مناسب باشد.
  • با پررنگ کردن خبرهای محلی مربوط به سلامتی و مشکلات اجتماعی، سوار موج خبرهای فوری شوید.

تغییر در سیاست و محیط. ارتقای سلامت و ایجاد عدالت اجتماعی در سلامت باهمستان معمولا مستلزم تغییراتی در سیاست‌ها و شرایط محیطی است. این مستلزم شرکت فعال مردم و سازمان‌های باهمستان و تصمیم‌گیران کلیدی از بخش‌های مختلف است. تصمیم‌گیران محلی شامل مقامات برگزیده یا انتصابی، رهبران نهادها یا سازمان‌ها، و سایر افراد یا گروه‌های دخیل در سیاست‌گذاری در باهمستان شما می‌شود. گروه شما می‌تواند بر تغییر سیاست (مثلا قواعد منطقه‌بندی، سیاست‌های مالیاتی، و سیاست‌های مربوط به محل کار یا مدارس) و سایر شرایطی که بر سلامتی تاثیر دارند (مانند دسترسی مساوی به آموزش، شغل، مکان‌های ورزشی یا تفریحی و غذای سالم) تمرکز کند.

سیاست برنامه یا راهکاری است که منظور از آن نفوذ بر تصمیمات، اقدامات، و قواعد و مقررات حاکم بر زندگی روزمره ما و تعیین آن‌هاست. سیاست می‌تواند توسط سازمان‌ها، مشاغل و شرکت‌ها، باهمستان‌ها یا دولت در سطح محلی، ایالتی یا فدرال، ایجاد و اجرا شود. یکی از علل ایجاد سیاست‌های تازه یا تغییر آن‌هایی که از قبل وجود داشته‌اند، آن است که عوامل اجتماعی را که بر عدالت در سلامت تاثیر می‌گذارند، تغییر دهیم (مانند مشوق‌های مالیاتی برای صنایع غذای جهت تامین غذای سالم یا یک‌کاسه کردن مالیات ایالتی مربوط به آموزش، و تقسیم آن در نواحی مختلف تا همه به‌ طور عادلانه به تحصیلات دسترسی داشته باشند).

محیط شامل امکانات فیزیکی (مانند جاده‌ها، نظافت، مدارس، پارک‌ها) و امکانات ساختاری و فرهنگی (مانند نیمکت‌ها، تیر چراغ برق، سطل‌های بازیافت، هنرهای شهری) است. همچنین شامل محیط اجتماعی یعنی شرایط اقتصادی و اجتماعی نیز می‌شود. تغییر در محیط مستلزم تصمیم‌گیری کارشناسانه درباره طراحی شهر، استفاده از زمین، حمل و نقل، و سیستم‌های سیاسی و اجتماعی و رابطه آن‌ها با پیامدهای بهداشتی است.

تغییر در سیاست و یا محیط هنگامی مفید است که در پی ترویج سلامت و عدالت در این زمینه باشید. مردم و سازمان‌های باهمستان شاید در نظر داشته باشند از تغییر سیاست برای تاثیر بر همه گروه‌های مختلف استفاده کنند. تغییر سیاست می‌تواند برای ایجاد مقررات برای رفتار افراد (مانند ممنوعیت استعمال دخانیات)، سازمان‌ها (مانند سیاست انعطاف ساعات کار در محل کار)، یا باهمستان‌ها (مانند مقررات مسکن برای به حداقل رساندن خطرات) طراحی شود. تغییرات در سیاست همچنین می‌توانند بر محیط مصنوع اثر بگذارند مانند محدوده‌بندی مربوط به خواروبار فروشی تازه تاسیس یا رستوران‌های فست‌فود، تعمیر پیاده‌روها و خیابان‌ها، یا المان‌های معماری مانند میدان‌های عمومی با تابلوهایی که تاریخچه و فرهنگ باهمستان را شرح می‌دهند.

شرکای شما می‌توانند به واسطه آموزش دادن به تصمیم‌گیران درباره اینکه چگونه تغییر در سیاست یا محیط می‌تواند برابری در سلامت را رواج دهد، در روند سیاست‌گذاری نقش فعالی داشته باشند. برای مثال آنان می‌توانند داده‌های به‌روز شده درباره عوامل سلامت اجتماعی، اطلاعات مربوط به سیاست‌های جاری، یا نمونه‌هایی از سیاست‌هایی که در سایر باهمستان‌ها به‌خوبی کارکرد داشته‌اند را تامین کنند. ضمنا آنان می‌توانند به‌ وسیله شناسایی تصمیم‌گیران کلیدی بر اساس علایق آنان به مسئله یا مقامشان در دستگاه‌های تصمیم‌گیری معین (مانند کمیته‌ها، هیات‌ها) نقش موثری را ایفا کنند.

شرکای شما همچنین می‌توانند با برقراری ارتباط با سازمان‌های بزرگ‌تری که قادرند در تشریح دغدغه‌ها و طراحی راه‌حل‌های بالقوه مفید باشند، مشارکت در تغییر سیاست را مد نظر قرار دهند. یک سازمان با ساختار قوی و موقعیت مناسب به‌ واسطه تشریح مشکلی که بر افراد و باهمستان‌های زیادی تاثیر دارد (مانند قانون‌گذاری مصرف‌کنندکان، کیفیت هوا) می‌تواند از تغییر سیاست حمایت کند. چنین سازمانی می‌تواند صداها و اقدامات مربوط به ایجاد تغییر را متحد سازد و به سازمان‌های محلی کمک کند تا برای فعالیت خود منابع و حمایت لازم را پیدا کنند. برخی از گروه‌ها مستقیما بر روی رئوس مربوط به سلامتی کار می‌کنند (مانند سیاست‌های کاربرد زمین برای افزایش پارک‌ها و فضای سبز)، در حالی که برخی دیگر حول محور سیاست‌هایی فعالیت می‌کنند که بر عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت تاثیر می‌گذارند؛ حتی اگر مستقیما بر سلامتی متمرکز نباشند (مانند مسکن، رشد کودکان).

انتخاب رویکرد

برای پرداختن به عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامتی، کدام رویکرد یا ترکیب کدام رویکردها برای کار شما مناسب است؟ در اینجا با برخی عوامل آشنا می‌شوید که در تصمیم‌گیری باید در نظر بگیرید:

تجربه و تخصص شرکای شما.

  • ماهیت عوامل اجتماعی که مورد نظر قرار می‌دهید.
  • میزان دسترسی به منابع مالی و غیره.
  • محدودیت‌های مالی یا مقررات مربوط به پروژه.
  • وجود سیاست‌هایی که به اجرا در نمی‌آیند.
  • قصد دارید تغییر را در سطح باهمستان پیاده کنید یا در سطح سازمان.
  • سهم سیاسی و اجتماعی باهمستان.
  • موفقیت یا شکست نسبی پروژه‌های مشابه در گذشته.

رویکرد خود را با موقعیت خود، اعم از منابع، دانش، و تجربه شرکا، تاریخچه باهمستان و غیره در یک قالب قرار دهید. از اصلاح رویکرد خود یا از آزمودن چیزی تازه، در صورتی که برای کارآمد بودن آن دلیل خوبی دارید، واهمه نداشته باشید. اگر مصمم شدید از تلفیقی از رویکردها استفاده کنید، به مزایا و مضرات استفاده از آن‌ها در آن واحد یا به‌ ترتیب، و به منابع مورد نیاز، یا استفاده از یک رویکرد برای هموار کردن راه دیگری، و غیره فکر کنید. مهم این است که گروه بر سر بهترین شیوه کار توافق داشته باشد.

روند تصمیم‌گیری خود را مستند کنید تا برای رویکردی که انتخاب کرده‌اید از حمایت برخوردار شوید. در نظر داشتن شرکای تازه را که می‌توانند استفاده از رویکردهای مختلف را مورد حمایت قرار دهند، به‌ خاطر داشته باشید. در عین حال که موفقیت‌ها و چالش‌های خود را ردیابی می‌کنید، آماده باشید تا در صورت لزوم رویکرد خود را اصلاح  کنید. این به معنی یادگیری از کار عملی است.

مرحله پنجم: اقدام

حالا زمان آن رسیده که با تدوین و اجرای یک طرح برای دستیابی به اهدافتان، دست به اقدام بزنید.

یک تیم برنامه‌ریزی تشکیل دهید. این می‌تواند شامل اعضای گروه و نیز سایر افرادی باشد که به‌ خاطر تجربه، دیدگاه، مهارت‌های خاص یا تخصصشان به خدمت در می‌آیند. سعی کنید حتما کسانی را انتخاب کنید که بیش‌ترین آسیب را از عوامل اجتماعی مورد نظر گروه دیده‌اند. بعد از آنکه گروه برنامه‌ریزی سازماندهی شد، باید جلسه‌ای تشکیل دهید و تصمیم بگیرید که چه قدم‌هایی ضرورت دارد. هنگامی که این قدم‌ها مشخص شدند، بر وظایف و مسئولیت‌های معین هر یک از اعضای گروه توافق کنید و برای همه برنامه زمانی تعیین کنید.

نقشه اقدام خود را تدوین کنید. نقشه اقدام، گام‌های معین لازم را برای رسیدن به اهدافی که به‌روشنی تعریف شده‌اند،‌ تشریح می‌کند. به محض آنکه چشم‌انداز، اهداف اصلی، اهداف فرعی و رویکردهای شما تعیین شدند، نقشه اقدام را طراحی کنید. نقشه اقدام شما را در مسیر صحیح برای رسیدن به اهداف نگاه می‌دارد و به باهمستان نشان می‌دهد که در حال پیشرفت هستید. اما در نظر داشته باشید که شاید لازم باشد نقشه اقدام خود را اصلاح کنید تا شرایطی را نیز که در طول زمان در باهمستان شما تغییر می‌کنند در بر گیرد. نقشه اقدام برای آن که موثر باشد باید عناصر کلیدی زیر را در خود داشته باشد:

  • اهداف اصلی و فرعی گروه.
  • چه کسی مسئول کدام فعالیت است.
  • محدوده زمانی تعیین شده برای تکمیل فعالیت‌ها.
  • نحوه ارزیابی پیشرفت.
  •  نحوه ارزیابی تاثیرات و نتایج.

یک نقشه اقدام خوب:

  • هر مرحله را به‌روشنی و با ذکر جزئیات تشریح می‌کند. نقشه باید قابل فهم و در قالبی باشد که برای همه شرکا مفید است.
  • مسئولیت‌ها را برای هر مرحله از نقشه اقدام مشخص کنید (چه کسی چه وظیفه‌ای دارد).
  • برای تکمیل هر مرحله از نقشه، محدوده زمانی و ضرب‌العجل تعیین کنید.
  • منابع لازم (خواه موجود یا مورد نیاز) برای اجرای موفقیت‌آمیز هر مرحله را فهرست کنید؛ از جمله منابع مالی، نیروی انسانی، مکان، و تجهیزات.

فهرستی از سایر افراد باهمستان تهیه کنید که به‌ طور بالقوه می‌توانند مفید باشند و آنان را در صورت لزوم در پروژه خود به‌ کار گیرید. این کار ضمنا می‌تواند آگاهی باهمستان را در رابطه با پروژه شما را بالا ببرد.

طرح خود را اجرا کنید. این همان جایی است که برنامه خود را در عمل به اجرا می‌گذارید. به این نکات راهنما توجه کنید:

برای اجرای موفقیت‌آمیز، هماهنگی نقش بسیار مهمی دارد. نمی‌توان کاری پیچیده مانند اجرای یک پروژه را انجام داد، مگر آنکه کسی یا گروه کوچکی همه چیز را زیر نظر داشته و مراقب باشد که کارهای مناسب در زمان مناسب انجام خواهند شد.

  • انتظار چالش‌ داشته باشید؛ پیش از آنکه مشکلات رخ دهند برای برخورد با آن‌ها آماده باشید. چالش‌ها ممکن است از این قرار باشند:
    • برقراری ارتباطات موثر. ارتباط موثر شرکا و اعضای سایر گروه‌ها با یکدیگر و باهمستان حتما باید در برنامه پیش‌بینی شده باشد و نیز اینکه هر کسی اطلاعات عمومی لازم درباره برنامه و نیز اطلاعات معینی را در اختیار داشته باشد که خود او نیاز دارد. از آنجا که احتمالا در میان شرکای شما گروه‌هایی نیز هستند که معمولا با یکدیگر همکاری ندارند، ارتباط روشن و احترام‌آمیز مطلقا ضروری است.
    • حل اختلافات در میان اعضای گروه. مسائل مربوط به قلمرو، حسادت‌ها، مجادله بر سر منابع مالی، اختلاف نظر درباره راهبرد، تصور عدم توازن قدرت یا وجود واقعی آن و غیره. اختلاف و عدم توازن قدرت اگر به‌درستی مدیریت شود می‌تواند همکاری گروهی را تحکیم کند و نشان دهد که اختلاف در قدرت چگونه می‌تواند بر سلامت جامعه اثر گذارد.
    • وفاداری به اصول شراکت. اگر چنین مشکلی دارید اصول را یک به یک مرور کرده و چالش‌های مانع انسجام را شناسایی کنید. تابلوی اصول را در همه جلسات نصب کنید و در صورت نیاز آن‌ها را مرور و اصلاح کنید.
    • توجه به انتظارات غیر واقع‌بینانه اعضا در خصوص زمانی که پروژه لازم دارد، زمان‌بندی و اهمیت نتایج، منابعی که انتظار می‌رود تامین شوند و غیره. (تعیین تعداد زیادی از اهداف فرعی دست‌یافتنی می‌تواند به شرکایی که وظیفه‌گرا هستند کمک کند تا با نقایص فرآیند در رابطه با همکاری مشترک مقابله کنند).
    • حل تضادهای موجود بین نقش شرکا در برنامه و وظایف آنان در قبال سازمان متبوع خود از جمله، تضادهای زمانی، رقابت برای منابع مالی یا سمت و غیره.

با تشویق اعضا به بحث علنی درباره اختلافات موجود یا بالقوه، اصلاح نقشه اقدام در صورتی که لازم و شدنی باشد، و اطمینان از آنکه اعضای باهمستان خود مهم‌ترین اقداماتی را که برای باهمستان لازم می‌دانند مشخص می‌کنند، می‌توانید از صدمات ناشی از اختلافات جلوگیری کنید. سایر مشکلاتی که گروه شما ممکن است با آن‌ها برخورد کند عبارتند از این برداشت اعضا که شاید شراکت در گروه خودمختاری آنان را تهدید کند، اختلاف درباره نیازهای باهمستان و اختلاف در رابطه با تصمیمات مالی. سایر چالش‌های بالقوه عبارتند از، اختلاف جمع درباره ضوابط عضویت یا ساختار ائتلاف، فقدان رهبریت، رقابت بین علایق، و ناتوانی در شمول حوزه‌های انتخاباتی مرتبط با پروژه. اعضای گروه شرکا برای غلبه بر این مشکلات باید با همکاری یکدیگر چالش‌های مترقبه را شناسایی کنند، برای چالش‌های غیرمترقبه آماده باشند، با اختلافات کنار بیایند و راهبردهایی را تدوین کنند تا بر چالش‌های مترقبه و غیرمترقبه فایق آیند. اگر چالش‌ها از پیشرفت کار جلوگیری می‌کنند، شاید بد نباشد که از کمک مشاور یا میانجی خارجی استفاده کنند.

مرحله ششم: فعالیت خود را مستندسازی کرده و منتشر کنید​

از ابتدای کار باید کار خود را در عین حال ارزیابی کنید تا هم فعالیت خود را برای گروه شرکا، باهمستان و سایرین (شاید دیگران بخواهند کار مشابهی انجام دهند) مستند کرده باشید و هم برای اینکه بدانید چه چیز را باید عوض کنید تا حتی‌الامکان موثر باشید. این یعنی باید به عنوان بخشی از پروژه، هر کاری که می‌کنید و هر اتفاقی که می‌افتد را به‌دقت ثبت کنید.

سه حوزه هست که باید ارزیابی شود:

  • فرآیند: پروژه شما بی‌گمان برای پیشبرد اهداف خود از فرآیندهای کلیدی استفاده کرده؛ مثلا، ارزیابی سرمایه‌ها و نیازهای باهمستان، برنامه‌ریزی گروهی، و اجرای فعالیت‌ها. برای تشکیل و راه‌اندازی پروژه چه کار کردید؟ آیا همه چیز طبق نقشه پیش رفت؟ آیا اقدامات یا نتایج غیرعمدی یا پیش‌بینی نشده وجود داشت و این‌ها چه اثری بر پروژه گذاشتند؟
  • تاثیر. در عمل چه کاری انجام دادید؟ یعنی تا چه حد به اهداف خود نزدیک شدید؟ (آیا به همان تعداد افراد که قصد داشتید خدمات رساندید یا اثرگذار بودید؟ آیا همان کاری را کردید که قصد داشتید؟ یعنی آیا همه اقداماتی را که پیشنهاد شده بود انجام دادید، به تعداد پیش‌بینی شده، رسانه‌ها را در برنامه گنجاندید، با سیاست‌گذارانی که قصد داشتید تماس گرفتید؟)
  • نتایج. نتایج نهایی فعالیت شما چه بود؟ آیا عوامل اجتماعی که انتخاب کردید طبق خواسته شما تغییر کردند؟ آیا در نتیجه فعالیت شما، باهمستان به هدف شما برای یک باهمستان سالم برای همه نزدیک‌تر شد؟

تلاش‌های خود را ارزیابی کنید. ارزیابی شما باید در همان ابتدای پروژه سازماندهی شود تا بتوانید اطلاعات مربوط به تشکیل گروه و مراحل اولیه برنامه‌ریزی را هنگام رخ دادن ثبت کنید. قدم اول عبارت است از فرمول‌بندی سوالات ارزیابی، طوری که منعکس‌کننده خواسته شما از ارزیابی باشد. بعد باید ارزیابی خود را با استفاده از قالب، ابزار و روش‌هایی که جواب سوالات شما را به بهترین نحو تامین می‌کنند ساختاربندی کنید. یکی از عناصر مهم، ماهیت مشارکتی ارزیابی است، که به اندازه سایر بخش‌های فرآیند اهمیت دارد. تا حدی که امکان دارد شرکا باید در فرمول‌بندی سوالات ارزیابی، انتخاب متدها، شرکت در ارزیابی، تحلیل نتایج، تعیین اصلاحات لازم، و ارائه آموخته‌ها به باهمستان شرکت داشته باشند.

تعدادی از سوالات ارزیابی که بد نیست به آن‌ها جواب دهید:

  • شرکت شما تا چه حد موثر است؟ در اینجا منظور فرآیند است. گروه شرکا را چگونه تشکیل دادید؟ آیا توانستید همه افراد، گروه‌ها و بخش‌های مربوطه را جذب کنید؟ شرکا تا چه حد با یکدیگر همکاری داشتند؟ ارتباطات شما چگونه بود؟ چه جنبه‌ای از مشارکت به‌خوبی کارکرد داشت؟ چالش‌های اصلی کدام بودند؟ آیا بر آن‌ها غلبه کردید؟ چگونه؟ اگر نه، نتایج چه بود؟ در آینده چگونه با آن‌ها برخورد خواهید کرد؟
  • گروه با باهمستان چگونه ارتباط برقرار کرد؟ کدام منابع مفید بودند؟ به چه منابع دیگری نیاز دارید؟
  • نقشه اقدام شما چه کارکردی داشت؟ آیا کاری را که از ابتدای برنامه در نظر داشتید انجام دادید؟ اگر در طول پروژه تغییراتی انجام دادید، آن‌ها چه بودند و چرا آن‌ها را اعمال کردید؟ اگر تغییراتی غیرعمدی بودند چه چیز سبب شد؟ (علل معمول عبارتند از تاخیر در تامین مالی یا استخدام، مشکلات در فراهم کردن مکان، و موارد اضطراری که اجرای بخش‌هایی از برنامه را دشوار یا غیر ممکن می‌کند مانند بیمار شدن یکی از اعضای اصلی.)
  • آیا شرکای شما در جهت اهداف اصلی (ارزیابی نتایج) و اهداف فرعی (ارزیابی تاثیر پروژه) پیشرفت داشته‌اند؟ اسناد و یادداشت‌های جلسات و غیره را مرور کنید تا آنچه را که مردم برای رسیدن به اهداف در عمل انجام دادند مستند کنید.
  •  اگر قرار بود این فرآیند را از ابتدا شروع کنید چه کاری را طور دیگری انجام می‌دادید؟
  • از فعالیت خود چه نتایجی را انتظار داشتید؟
  • نتایج غیرمترقبه کدام بودند (مثبت یا منفی)؟

ارزشیابی خود را به ارزیابی باهمستان و نقشه اقدام پیوند دهید. شاید این نکته بدیهی به‌ نظر آید، ولی گاهی به‌ خاطر سپردن این که همه عناصر پروژه باید با هم جور در بیایند کار دشواری است. نقشه اقدام شما بایستی مشکلات و عوامل اجتماعی شناسایی‌شده توسط باهمستان را نشانه رود و ارزیابی باید به شما بگوید این کار تا چه حد موفقیت‌آمیز بوده است. اهداف فرعی را به عنوان سنگ محک در طول مسیر رسیدن به اهداف اصلی فرمول‌بندی کنید و به شرکا و اعضای باهمستان نشان دهید که دستیابی به  آرمان، روندی طولانی است. آنان باید به‌ جای آنکه در پی هر چه زودتر به مقصد رسیدن باشند، توجه خود را به ایستگاه‌های بین راهی معطوف نمایند.

هر کاری را که می‌کنید به‌دقت ثبت کنید. این کار سایرین را قادر می‌سازد تا اقدامات انجام شده را بازتولید کنند و بدانند اگر همان مسیر شما را در پیش گرفتند، چه انتظاری باید داشته باشند.

دیگران را از فعالیت خود آگاه کنید. پروژه شما باید یافته‌ها و درس‌ها آموخته شده را به سایر فعالان این حوزه انتقال دهد. باید اطلاعات کلی را با دیگران در میان بگذارید؛ مثلا چه چیز موثر بوده و چه چیز نبوده، پروژه شما چه عملکردی داشت، راه‌های افزایش مشارکت کدامند، نتایج، و دستیابی به نتایج چقدر زمان برد. برخی از متدهای ارتباطی از این قرار هستند:

  •  خبرنامه
  • ارائه شفاهی به باهمستان در کل و سازمان‌های مختلف
  •  سایت‌های اینترنتی، فهرست آدرس‌های ایمیل
  • شبکه‌های اجتماعی (فیس‌بوک، توییتر)
  • گزارش‌های رسانه‌ای و کنفرانس‌های مطبوعاتی
  • ارائه شفاهی در کنفرانس‌ها
  • شبکه‌های غیررسمی، نقل شفاهی
  • اعلامیه و بروشور​

مرحله هفتم: شتاب اولیه را حفظ کنید

صرف‌ نظر از میزان موفقیت تلاش اولیه، هنوز کار شما تمام نشده است. برای تاثیرگذاری بر تحول اجتماعی واقعی که در نهایت معنای عوامل اجتماعی نیز همین است، باید کار خود را در دراز مدت ادامه دهید.

انعطاف پذیر و پویا باشید. سازمان‌های پویا مدام تغییر می‌کنند؛ هم در واکنش به تغییرات محیطی و هم برای به‌ کارگیری روش‌ها و رویکردهای تازه و بهتر. سازمان‌ها، پروژه‌ها، و حرکت‌هایی که پویا نباشند، مرده محسوب می‌شوند. مهم نیست کار شما چقدر خوب است، همیشه برای بهتر شدن جا هست. هرگز از امتحان کردن ایده‌های تازه یا کنار گذاشتن روش‌های قدیمی که دیگر کارایی ندارند، هراس نداشته باشید. این بهترین راه برای تازه نگاه داشتن کار و حصول اطمینان از آن است که همه اشتیاق خود را حفظ خواهند کرد. آمادگی برای انطباق (مانند رها کردن راهبردهایی که کارآمد نیستند و امتحان راهبردهای تازه و غیر متعارف) به گروه شما کمک می‌کند تا کار خود را در طول زمان پایدار سازد و در نهایت به اهداف خود دست یابد. برخی از روش‌های حفظ انعطاف و پویایی از این قرار هستند:

  • مدام تحولات باهمستان و محیط فراسوی آن مانند تغییر در جمعیت، سیاست‌های روز، اطلاعات مربوط به سلامتی و احتمالات و غیره را زیر نظر داشته باشید و بر اساس آن‌ها کار خود را اصلاح کنید.
  • مدام کار خود را پایش و ارزیابی نموده و در صورت لزوم آن را اصلاح کنید.
  • وقتی که شرکای قدیمی به شغلی تازه روی می‌آورند یا تغییر مکان می‌دهند یا بازنشسته می‌شوند، شرکای تازه را به‌ کار گیرید؛ وقتی که شرایط تغییر می‌کنند، شرکای تازه را اضافه کنید (مثلا سازمان‌های تازه‌ای که باید دخیل کنید یا افرادی که دارای مهارت‌های ارزشمندی هستند).
  • وقتی که نسبت به کاری که می‌کنید دیدگاه تازه‌ای به‌دست می‌آورید، متدها، رویکردها و روند کار را تغییر دهید.

تغییر اغلب برای مردم دشوار است. برای آنکه در دوران انتقالی شرکای ارزشمند را از دست ندهید، شاید لازم باشد تلاشی ویژه به‌عمل آورید تا هم اهمیت اصلاح تمرکز گروه را نشان دهید و هم به‌ جای آن که بگذارید فکر کنند توسط افراد تازه‌ای جایگزین می‌شوند، به آنان گوشزد کنید که وجودشان کماکان برای گروه ارزشمند است. ضمنا در حالی که سایرین به فعالیت‌های جاری خود در رابطه با ایجاد و حفظ روابط در جلسات گروهی ادامه می‌دهند، بد نیست با تشکیل کمیته‌های فرعی فرصتی فراهم آورید تا برخی از اعضا از طریق آن‌ها در حوزه‌های تازه به کاوش بپردازند. مورد اول به‌ویژه هنگامی اهمیت دارد که اعضای تازه به گروه می‌پیوندند.

با خستگی و فرسایش مقابله کنید. ایجاد تحول اجتماعی کاری دشوار، و اغلب مستلزم برخورد روزمره با بی‌عدالتی و مصیبت‌های بشری است و نتایج آن به‌ کندی محقق می‌شوند. مردم و سازمان‌ها خسته می‌شوند و وسوسه رها کردن کار می‌تواند شدت یابد. تشخیص احتمال خستگی و فرسایش و نیز برخورد با آن‌ها به‌ طرق مختلف دارای اهمیت زیادی است.

باربارا کوری که یکی از قدیمی‌ترین مدیران پروژه باهمستان کابین شمالی در ماساچوست (ایالات متحده) است، مدام برای اعضای پروژه و اعضای نیروی کار، کارت پستال ارسال کرده و از تلاش آنان قدردانی می‌کرد. او در هر فرصتی برای شخصی که با وی دیدار داشته یا در پروژه باهمستان نقش مهمی داشت (یا حتی اگر نقش چندان مهمی هم نداشته) یادداشتی می‌فرستاد. در نتیجه افراد همواره داوطلب می‌شدند و تماس خود را با پروژه و اهداف و آرمان‌های آن حفظ می‌کردند.

گروه شرکا و فعالیت خود را حفظ کنید. کار سامان‌دهی به عوامل اجتماعی می‌تواند روندی طولانی باشد. تامین‌کنندگان مالی و نیز شرکا خسته می‌شوند و باهمستان نیز ممکن است علاقه خود به گروه را از دست بدهد. اگر شما به آرمان خود وفادار هستید، باید برای استمرار تلاش‌ها راهی پیدا کنید. برخی نکات مهم برای پایداری عبارتند از:

 

  • هنگامی که گروه آمادگی دارد، یک ساختار سازمانی رسمی تدوین کنید. دو حالت وجود دارد:
    • یک سازمان تایید شده توسط دولت. ساختاربندی گروه در قالب سازمانی که توسط حکم اجرایی یا قانون‌گذاری ایالت یا دولت محلی تایید شده، می‌تواند اعتبار گروه شما را در باهمستان بالا ببرد. این امر می‌تواند برای انجام فعالیت‌های معینی به کار شما وجهه رسمی و وضعیت مالی مناسب بدهد.
    • شبکه یا ائتلاف باهمستانی. این شکل از ساختار سازمانی به شما فرصت می‌دهد تا نیازهای باهمستان را بهتر شناسایی کرده و برای فعالیت‌های گروه خود از حمایت گسترده‌تر باهمستان برخوردار شوید. علاوه بر این، ساختاربندی گروه به این شکل، موجب می‌شود تا بدون محدود شدن توسط قوانین و مقررات یک سازمان، از انعطاف لازم برای انواع و اقسام فعالیت‌ها برخوردار گردید. اگر گروه شما به این شکل سازماندهی شود، شاید بد نباشد در تفاهم‌نامه‌ای انتظارات هر یک از شرکا را برشمارید. این ضمنا می‌تواند در جهت تعاملات بیش‌تر شرکا، قوانین فرعی لازم را فراهم سازد.
  • آگاهی اعضای باهمستان را در رابطه با گروه خود بالا برده و حمایت آنان را جلب کنید.
  •  از شرکای تازه دعوت کنید.
  • اطمینان حاصل کنید که همه اعضا در فعالیت‌های گروه مشارکت دارند.
  • رهبری و تصمیم‌گیری مشارکتی را تشویق کنید و رهبران تازه پرورش دهید.
  • حسی نیرومند از هویت را در گروه بیافرینید.
  • آگاهی و درک باهمستان را در رابطه با پروژه بالا ببرید.
  • به شرکا کمک کنید تا مهارت‌ها و منابع لازم را برای انجام پروژه کسب و تامین کنند.
  • در صورت امکان، پروژه خود را بر اساس تلاش‌هایی بنا کنید که از پیش در جریان بوده‌اند.
  • منابع مالی بالقوه را شناسایی کنید؛ مانند کمک‌های بلاعوض از سوی دوایر دولتی یا بنیادها. اگر گروه شما وابسته به شرکت‌ها نیست، شاید لازم باشد یک مامور یا شریک مالی پیدا کنید که دسترسی شما را به این منابع مالی تامین کند.
  • بر ماموریت، اهداف اصلی و اهداف فرعی خود تعمق کنید تا تغییرات لازم را تعیین نمایید.
  • اصول حاکم بر گروه خود را مدام مرور کنید و در صورت لزوم آن‌ها را اصلاح نمایید.
  • در صورت لزوم و مناسبت، راهبردها را تغییر دهید.

هنگامی که روال عادی برقرار شد، شیرازه امور می‌تواند به‌سرعت از هم پاشیده شود. در واقع برای آنکه تلاش برای تحول باهمستان توفیق یابد، لازم است شتاب اولیه آن به‌ طور مستمر حفظ شود. این استمرار باید تا هر زمان که ایده‌ها، فرآیندها و اقدامات، بخشی لاینفک از باهمستان می‌شوند، ادامه یابد. زمانی بود که آتش‌نشانی، اداره پلیس و کتابخانه‌های عمومی ایده‌هایی تازه و افراطی محسوب می‌شدند. اما امروزه وجود آن‌ها در بسیاری از کشورها امری بدیهی است. تا وقتی که برابری اجتماعی و عدالت در سلامت به امری بدیهی تبدیل نشده، تا وقتی که همه ما از سلامت برخوردار نباشیم، کارمان خاتمه نمی‌یابد.

خلاصه:

پرداختن به عوامل اجتماعی جهت تلاش برای ایجاد جوامعی سالم‌تر و عادل‌تر راهبردی مهم است. رویکردی همه جانبه در مقایسه با تلاش‌های محدود برای رسیدگی به مشکلات موضوعی خاص در امر سلامتی، مانند پیشگیری از خشونت، دیابت، یا مرگ میر نوزادان، رویکردی جامع‌تر است. ما می‌توانیم با همکاری در جهت اصلاح مصادیق تبعیض، آسیب‌پذیری‌ها و شرایطی که یه تبعیض منجر می‌شوند، سلامت و رفاه همگان را تضمین نماییم.