تاکنون چند بار تصویر یک سیاستمدار را روی صفحه اول روزنامهای دیدهاید که در برابر دوربین در کنار برخی از مردم محلی ایستاده است و افتخار میکند که توانسته قطعهای از یک جنگل را نجات بدهد، یا قانونی که به معلولان امکان دسترسی به یک مکان عمومی را میدهد به تصویب برساند، یا در قانون بودجه فدرال یا ایالتی توانسته بودجهای به خدماترسانی به گروهی از افراد نیازمند حوزه انتخابیهاش تخصیص بدهد؟ افراد حاضر در تصویر ممکن است در حال جشن گرفتن چیزی باشند که در نتیجه تلاش بسیار زیاد و سخت یک گروه منسجم با سازماندهی خوب در زمینه حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری به دست آمده باشد. این احتمال هم وجود دارد که اگر سازماندهی مناسب و توانایی در بسیج به موقع مردم اتفاق نیافتاده بود، این گروه نمیتوانست موفقیت کسب کند.
حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری چیست؟
به بیانی ساده، حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری همکاری با افراد و نهادهای قانونگذار برای رسیدن به اهداف است؛ از جمله به منظور جلب حمایت آنها برای هدف یا طرح مورد نظرمان، برای تامین نیازهای بخش معینی از مردم، برای یک سازمان یا گروهی از سازمانها، یا برای خدماتی معین. حمایتهای قانونگذاران میتواند اشکال گوناگونی داشته باشد:
- یک لایحه به همراه تخصیص بودجه مربوط به آن. ممکن است بخواهید با قانونگذاران فدرال یا دولتی رایزنی کنید تا به یک لایحه، بودجه تخصیص دهند تا در صورت تصویب بتواند پولی را که برای کارتان لازم دارید در اختیارتان بگذارد یا منافع جمعیت هدفتان را تامین کند.
- یک لایحه که محتوا و عبارتهای آن از فلسفه خاصی حمایت میکند یا به یک مسئله معین مشروعیت میبخشد. چنین لایحهای ممکن است بر مسئولیت دولت برای مداخله در یک مسئله خاص یا ارائه خدمات خاصی تاکید کند. حتی چنانچه هیچ بودجهای در یک لایحه در نظر گرفته نشود، تبدیل چنین عباراتی به قانون امکان دریافت بودجه را برای آن در آینده آسانتر میکند و اهمیت مسئله را برای باهمستان آشکارتر میسازد.
- یک لایحه که حاوی مقرراتی است که به تامین منافع جامعه هدف یا پیشبرد هدف شما کمک میکند. برای مثال، یک برنامه اصلاح کمکهای رفاهی دولتی که در برگیرنده آموزش و مهارتافزایی مددجویان، تداوم بیمه درمانی برای دورهای کوتاه پس از آنکه افراد از شمول کمکهای رفاهی دولتی خارج میشوند، و دیگر خدمات حمایتی باشد، به احتمال زیاد میتواند برای دوره طولانیتری منافع مددجویان را تامین کند؛ در مقایسه با برنامهای که افراد را پس از دورهای مشخص از گردونه حمایتها خارج میکند.
- مقررات محلی که از هدف شما حمایت میکند. شورای شهر، اداره سلامت، کمیسیونهای حفاظت از محیط زیست، و دیگر نهادهای محلی میتوانند مقرراتی وضع کنند که به پیشبرد موضوعات خاصی در حوزه اجتماعی، سلامت، یا محیط زیست کمک کنند. برای مثال، در چند سال گذشته بسیاری از ادارههای سلامت شهرها استعمال دخانیات را در رستورانها ممنوع کردهاند تا از افراد غیرسیگاری در برابر مضرات استعمال غیرمستقیم دود سیگار محافظت کنند. در برخی موارد، مقامات محلی افرادی را که در فعالیتهای نژادپرستانه مشارکت میکنند از سکونت در خانههای دولتی محروم میکنند.
- حمایت و ترویجگری در تنظیم بودجه. همه ساله دولت فدرال، ایالتها، و مقامات محلی بودجه سالانه خود را تصویب میکنند. گروههای مختلف معمولا رایزنی میکنند تا بتوانند: به مسئله مورد نظر خود بودجه اختصاص دهند یا بودجه آن را افزایش دهند؛ میزان بودجه پیشنهادی را در نهاد قانونگذاری مربوطه به تصویب برسانند و با امضای قوه مجریه به قانون تبدیل کنند؛ از کاهش بودجه پیشنهادی جلوگیری کنند.
- حمایت سیاسی، فکری، یا اخلاقی. این نوع حمایت میتواند توسط قانونگذارانی مثل افراد کنگره یا قانونگذاران دولتی صورت گیرد، یا دیگر افراد قدرتمندی که به صورت مستقیم در روند قانونگذاری دخالت ندارند اما قانونگذاران حرف آنها را گوش میدهند. برای مثال فرماندار یک ایالت یا رئیس جمهور نمیتوانند قانون وضع کنند اما میتوانند قانونی را پیشنهاد یا وتو کنند، برای انجام سیاستگذاریهای خاص فشار بیاورند، و در جریان اجرا و اعمال قوانین به وسیله کابینه یا زیردستانشان سیاستگذاریهای ویژهای را دنبال کنند.
- مرتبط کردن شما با دیگران. قانونگذاران و دیگر مقامات دولتی اغلب میتوانند از طریق شبکه ارتباطی خود شما را به دیگر قانونگذاران یا افرادی مرتبط سازند که قادر هستند به صورت مستقیم به شما کمک یا از مسئله شما حمایت کنند.
حمایت و ترویجگری واقعی در عرصه قانونگذاری میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ میتوانید به صورت فردی با یک قانونگذار کار کنید یا در نگارش متن یک لایحه به او کمک کنید، یا صدها و حتی هزاران نفر از حامیان خود را بسیج کنید تا یک قانونگذار را بمباران تلفنی کنند و از او بخواهند که از مسئله شما حمایت کند. همچنین ممکن است کارهای مختلفی را در بر بگیرد مانند: آموزش یک مسئله به قانونگذاران، حامیان، و عموم مردم؛ کار با رسانهها؛ به طور مداوم در جستجوی متحد تازه بودن؛ و فعالیت برای یک دوره زمانی بلندمدت.
چرا باید به حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری وارد شویم؟
اغلب بسیاری از ما به شکلی طبیعی برای چیزهایی که باور داریم حمایت و ترویجگری میکنیم ولی برای حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری، به طور خاص، دلایل زیادی میتوان ذکر کرد.
- اغلب اقدام در حوزه قانونگذاری – چیزی را تبدیل به قانون کنیم یا به آن بودجه عمومی اختصاص دهیم—موثرترین راه حمایت از یک هدف یا به دست آوردن چیزهای مورد نظرتان است.
- گاهی اقدام در حوزه قانونگذاری تنها راه تحقق هدفتان است. برای مثال تخصیص بودجه عمومی حداقل در سطوح عالی تنها با گذر از نهادهای قانونگذاری میسر میشود. (بودجه درخواستی شما ممکن است از سوی یک نهاد ایالتی یا محلی تامین شود اما بودجه همین نهاد نیز باید از بودجه ایالتی، استانی، یا شهرداری به این نهاد داده شود. در ادامه این بخش در مورد بودجه بیشتر صحبت خواهیم کرد.) اگر میخواهید از بودجه عمومی برای چیزی استفاده کنید بهترین راه انجام آن کار این است که مبلغ مورد نظرتان را در بودجه فدرال، ایالتی، یا دولت محلی بگنجانید.
- حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری تمرکز گروه شما را بر مسئلهتان بیشتر میکند. کار حمایت و ترویجگری اگر بهدرستی انجام شود، گروه شما را مجبور خواهد کرد تا بهروشنی نیازهایش را مشخص کند، و با دیگران به صورت شفاف در مورد آن گفتگو کند. همچنین همه را مجبور میکند که به زبان واحدی سخن بگویند، و خود را به یک هدف مشترک ملتزم کنند تا بتوانند آنچه را که هدفگذاری کردهاند محقق سازند.
- حمایت و ترویجگری شکل ویژهای از آگاهی عمومی مثبت را به همراه میآورد. در مورد یک موضوع در انظار عمومی سخن گفتن، برگزاری انواع مختلف رویدادهای عمومی، و جلب پوشش رسانهای همه موجب آگاهی و شناخت عمومی در مورد چیزی میشود که شما در حال حمایت از آن هستید.
- حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری معمولا برای شما متحدان قدرتمندی فراهم میکند. کار با قانونگذاران و شناختن آنها و آشنا کردن آنها با دغدغههایتان میتواند آنها را به حامیانی برای هدفتان تبدیل کند و احتمال اینکه به حرف شما و اعضایتان در مورد مسائل دیگر گوش بدهند، نیز بیشتر میشود. برقراری روابط فردی با قانونگذاران به شما در برابر دیگر قانونگذاران و نیز کل باهمستان اعتبار میبخشد.
علاوه بر قانونگذاران، ممکن است بتوانید همراهان قدرتمند دیگری نیز پیدا کنید. بسته به موضوعی که دنبال میکنید، در جریان این کار ممکن است با رهبران شرکتها و کسب و کارها، مقامات سازمانهای ملی، مشاهیر، و دیگرانی که میتوانند متحدان قدرتمندی برای شما باشند آشنا شوید.
چه زمانی باید اقدام به حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری کنیم؟
مشاوران املاک میگویند سه عاملی که در فروش یک خانه موثر است عبارت است از موقعیت مکانی، موقعیت مکانی، و موقعیت مکانی. به همین ترتیب، سه عامل مهم در انجام یک اقدام حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری عبارتند از زمانبندی، زمانبندی، و زمانبندی. حافظه قانونگذاران میتواند بسیار کوتاهمدت باشد و چیزی که امروز اهمیت دارد ممکن است فردا هیچ اهمیتی نداشته باشد. با این حال، حامیان خوب به طور مستمر کار خود را دنبال میکنند تا بتوانند تصمیم بگیرند چه زمان وقت مناسب برای فشار آوردن است. زمانهایی که فعالیت حمایت و ترویجگری به طور خاص حائز اهمیت است، عبارت است از:
- زمانی که قانونگذاران میخواهند به موضوعی بپردازند که برای مسئله شما بسیار مهم است. چنانچه کسی طرحی را برای تصویب آماده میکند که به طور خاص میتواند برای هدف مورد نظر شما یا جمعیت هدفتان مطلوب یا نامطلوب باشد، یا کسی در حال تهیه پیشنهادی برای کاهش یا افزایش بودجهای است که میتواند بر کار شما تاثیر بگذارد، بیتردید چنین زمانی وقت دست به کار شدن شماست.
- پیش از، و در جریان تصویب بودجه. اگر نگرانیهای مالی دارید، وقت اطلاع دادن این مسئله به قانونگذاران زمانی است که آنها در حال بررسی بودجه سال مالی بعد هستند. در این زمان چنانچه آنها بخواهند بودجه بخشی را که به شما مربوط میشود کاهش دهند، باید از آنها بخواهید پیش از انجام این کار نظر شما را نیز بشنوند.
- زمانی که توجهات به سمت مسئله شما یا جمعیت هدف شما جلب شده است. این ضرب المثل که «وقتی تنور داغ است باید نان را چسباند» برای اینجا کاربرد دارد. اگر در مورد موضوعتان بهتازگی کتابی منتشر شده که با اقبال گسترده مردم مواجه شده است و بسیاری از جاها از آن نقل قول کردهاند، این بهترین زمان است که بتوانید صدای گروه حمایت و ترویجگری خود را نیز – به عنوان یک متخصص در این بحث – به این مجموعه اضافه کنید. چنانچه یک بیماری مسری که به نظر کنترل شده میآمد، شیوع پیدا کرد، بهترین زمان برای کار حمایت و ترویجگری برای تخصیص بودجه به واکسیناسیون همه کودکان یا گروه خاصی از کودکان است. اگر بحثی در مورد کمکهای رفاهی دولتی مطرح میشود حامیان باید اطمینان حاصل کنند که صدای مددجویان نیز شنیده میشود و قانونگذاران از آثار واقعی سیاستگذاریهای پیشنهادی خود مطلع هستند.
- وقتی احساس میکنید که زمان رایگیری در مورد یک لایحه خیلی نزدیک است. در این صورت شما باید هر آنچه میتوانید انجام دهید تا بتوانید بر آرای برخی از قانونگذاران کلیدی تاثیر بگذارید.
- بلافاصله پس از آن که یک لایحه یا بودجه – یا وتوی یک لایحه یا بودجه – که میتواند بر هدف شما تاثیر منفی بگذارد، به تصویب میرسد یا امضا میشود، اما هنوز فرصت آن هست که اصلاحیهای به آن افزوده شود یا وتو شود یا لغو شود. این زمانی است که باید با سرعت و جدیت اقدام کنید و سازماندهی دقیق داشته باشید تا بتوانید به نتیجه برسید. اگر گروهتان بتواند سیلی از تماسهای تلفنی را روانه قانونگذاران کند و با آنها ملاقات کند، و همه با پیامی واحد با آنها سخن بگویند، احتمال دستیابی شما به هدفتان زیاد است.
- زمانی که مطلع کردن قانونگذاران در مورد مسئله مورد نظرتان ضروری باشد. بسیاری از حوزههایی که اکنون به صورت منظم در نهادهای قانونگذاری مورد بحث قرار میگیرند و بودجه دریافت میکنند – حمایت از محیط زیست، آموزش سوادآموزی به بزرگسالان، خدمات به بیخانمانها— روزی شناخته شده نبودهاند و کسی در مورد آنها چیزی نشنیده بود تا اینکه تلاشهای هماهنگی از سوی حامیانی برای جلب توجه قانونگذاران به آنها صورت گرفت.
چگونه باید گروه خود را برای کار حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری سازماندهی کنید؟
لزومی به تکرار این مسئله نیست که سازماندهی کارآمد نقشی حیاتی در انجام یک فعالیت حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری دارد. باید حامیان خودتان را گردهم آورید، یک ساختار برای هماهنگی بین آنها ایجاد کنید، وظایف خود را در مورد موضوع همکاری انجام دهید، پیام خود را تدوین کنید، یک شبکه ارتباطی ایجاد کنید، و با رسانهها رابطه برقرار کنید، تا به این ترتیب در وقت ضرورت همه چیزهای لازم را در اختیار داشته باشید.
در ادامه در مورد گامهایی که باید برای سازماندهی برداشت اشاره میکنیم. این گامها به همان ترتیبی که معمولا باید به اجرا درآیند، در اینجا آورده شدهاند. در برخی موارد، ممکن است اگر چند کار را به صورت همزمان انجام دهید، کار درستتری باشد، و البته هیچ وقت شما پس از تکمیل یک گام به سراغ گام بعدی نمیروید–در واقع به ندرت این کار را میکنید. برای مثال، هیچ وقت برای اضافه کردن یک متحد تازه دیر نیست: شما هرگز به کسی یا گروهی نمیگویید که از کمکشان نمیتوانید استفاده کنید چون از مرحله جلب کمک از دیگران عبور کردهاید. اما گرد هم آوردن یک گروه اولین کاری است که باید انجام دهید، و دومین گام نیز ایجاد یک ساختار است، و الی آخر.
گام اول: متحدانتان را گرد هم بیاورید
وقتی تعداد افراد زیاد میشود قدرت شما نیز بیشتر میشود. اولین گام شما برای ایجاد یک سازمان نیرومند این است که افرادی را که در جبهه شما هستند بشناسید، و آنها را متعهد کنید که در کار حمایت و ترویجگری با شما همراه شوند. در این کار به کمک چه افرادی نیاز دارید؟
- قانونگذارانی که هماکنون از موضع شما حمایت میکنند. به سمت کسانی بروید که در گذشته از مسئلهتان حمایت یا به آن بودجه اختصاص دادهاند، یا کسانی که اخیرا گفتگوی سازندهای با او داشتهاید. برای مثال، اگر برای دسترسی فیزیکی بیشتر افراد کمتوان در حال حمایت و ترویجگری هستید، قانونگذاری که خود بر روی صندلی چرخدار حرکت می کند یا فردی که یکی از اعضای خانوادهاش ناشنوا است میتواند بهتر مسئله را درک کند و با شما همدلی کند.
- افرادی که به صورت بالقوه یا بالفعل از سیاستگذاریها یا بودجه مورد حمایت شما منتفع میشوند. پیش از هر چیز اطمینان حاصل کنید این افراد برای رایدهی ثبت نام کردهاند، و سنشان بیش از ۱۸ سال است.
- افرادی که در سازمانهایی شاغل هستند که خدماتشان به مسئله شما یا جمعیت هدف شما مربوط میشود. این افراد علاوه بر همدلی، بیش از هر کس دیگری در مورد مسئله اطلاع دارند.
- متخصصان شناخته شده در این حوزه. دانشگاهیان، قانونگذارانی که پیشتر با مسئله شما درگیر بودهاند، کسانی که از این سیاستگذاریها منتفع شدهاند و زندگیشان را متحول کرده است، و کسانی که مدت طولانی به ارائه این خدمات مشغول بودهاند، افراد قابل اعتماد و موثقی هستند که قانونگذاران اغلب به صدای آنها گوش میدهند.
- رهبران حمایتگر باهمستان و کسب و کارها و نیز دیگر شهروندانی که مسئلهتان را درک میکنند. این دسته شامل کسانی میشود که افکار مردم را در باهمستان رهبری میکنند –تاجران، روحانیون، رؤسای سازمانها، ستوننویسهای روزنامهها—که به دلیل جایگاهشان در باهمستان یا حضورشان در متن رخدادها قادر هستند بر گروه گستردهای از مردم تاثیر بگذارند. این دسته همچنین شامل افرادی میشود که وقت و انگیزه لازم را برای مشارکت در کمپین شما دارند و حاضرند پاکت نامهها را آماده کنند، تلفن بزنند، و کارها را پیگیری کنند. چنین افرادی اغلب قلب یک کمپین حمایت و ترویجگری برای طبقات پایین را تشکیل میدهند.
- افراد مشهوری که از اعتبار عمومی برخوردارند و با این مسئله همدلی دارند.
- سازمانهای صنفی یا دیگر سازمانهایی که در مورد مسئله یا افرادی که از این مسئله متاثر میشوند، دغدغه دارند. اتحادیههای کارگری و دیگر سازمانهایی که خود به طور کلی در کار حمایت و ترویجگری اشتغال دارند اهمیت ویژهای دارند.
- مراقب باشید افرادی را که ممکن است با شما در مسائل دیگر اختلاف سلیقه داشته باشند، از قلم نیاندازید. اگر این افراد از این مسئله خاص حمایت میکنند، متحد شما محسوب میشوند. علاوه بر این، روابطی که در نتیجه این کمپین حمایت و ترویجگری شکل میدهید، میتواند در آینده نیز دوباره شما را با هم متحد کند و یا حتی ممکن است آنها تمایل بیشتری برای شنیدن استدلال شما در مورد دیگر مسائل اختلافی نشان دهند.
جمع کردن یک گروه مرکزی برای یک کمپین حمایت و ترویجگری به مقدار قابل توجهی کار جدی نیاز دارد. در این کار باید شبکه روابط خود را به کار گیرید – یا شبکهای بسازید—تا به زنجیرهای پیوسته در حال گسترش از افراد و سازمانهای مربوط دست پیدا کنید. به طور کلی، ابتدا با کسانی که میشناسید یا میدانید متحد شما هستند شروع کنید. اگر از ابتدای شروع کار ارتباطات خوب هم داشته باشید، خیلی مفید است (برای مثال، به سمت قانونگذارانی که با شما همدلی دارند بروید و در صورت امکان برای این کار از افرادی که در حوزه انتخابیه او هستند یا دستیارانش را میشناسند کمک بگیرید)، اما گاهی باید خیلی ساده تلفن را بردارید و از افراد درخواست وقت ملاقات کنید یا در یک نشست یقه کسی را که نمیشناسید بگیرید.
زمانی که افراد جدیدی را به سمت هدفی که برای آن حمایت و ترویجگری میکنید جذب کردید، از طریق آنها میتوانید افرادی که در شبکه ارتباطاتشان دارند پیدا کنید. از هر فرد جذب شدهای بخواهید که افراد تازهای را جذب کند و هر چه متحدان بیشتری پیدا کنید، حلقه ارتباطیتان سریعتر رشد میکند. ممکن است در ابتدا کاملا یا تقریبا تنها باشید؛ اگر بتوانید علاقه چند فرد کلیدی را جلب کنید، کمپین حمایت و ترویجگریتان میتواند به سرعت رشد کند.
در همان حالی که مشغول گردآوری متحد برای خود هستید، اطمینان حاصل کنید که همه در مورد کلیات چیزی که برای آن حمایت و ترویجگری را آغاز کردهاید توافق دارند. داشتن یک گروه کوچک ولی مستحکم بهتر از داشتن یک گروه بزرگ با دستهبندیهای زیاد است، یا گروه بزرگی که نتواند بر روی یک پیام معقول توافق کند.
گام دوم: ایجاد ساختاری برای هماهنگی
همزمان که به گردآوری حامی مشغول هستید، ممکن است بخواهید به کار شکل دهی ائتلافتان نیز بیاندیشید. ایجاد یک ائتلاف که در آن همه در جایگاه برابری هستند گاهی میتواند هدف شما را برای هماهنگی برآورده سازد بدون اینکه گروه را با این سوال که چه کسی قدرت را در دست دارد، درگیر کند؛ موضوعی که اغلب یک کار حمایت و ترویجگری را در همان ابتدای کار به شکست میکشاند.
چه ائتلافی تشکیل دهید یا ندهید، معمولا خوب است یک نهاد هماهنگ کننده داشته باشید که نمایندگانی از گروهها و سلایق مختلف در آن حضور داشته باشند. در آینده از دل این مجموعه میتوان یک فرد محوری برای انجام کار هماهنگی انتخاب کرد.
هماهنگ کننده باید به عنوان نقطه کانونی کمپین، برقراری ارتباطات، انجام اقدامات مستقیم، یا چیزهای مورد نیاز دیگر را هماهنگ کند. او همچنین میتواند (خودش به طور مستقیم یا به صورت غیر مستقیم و با تعیین افراد دیگر) خودش مسئولیتهای مختلفی را برعهده بگیرد، مانند: سخنگوی ائتلاف، ارتباط با منابع خبری، نوشتن و توزیع اطلاعیههای رسانهای، نوشتن بیانیههای عمومی یا اطلاعیههای مربوط به موضعگیریهای ائتلاف، تعقیب آخرین اخبار مربوط به تحولات حوزه قانونگذاری و توزیع آنها در میان دیگران، و غیره.
گام سوم: وظایفتان را انجام دهید
- در مورد زیر و بم مسئلهتان شناخت کسب کنید. اگر میخواهید به شکل موثری حمایت و ترویجگری را انجام دهید سعی کنید تا جای ممکن در مورد مسئلهتان اطلاعات کسب کنید. شما باید همه آمارهای موجود را در اختیار داشته باشید؛ هم در دسترستان باشد و هم در کلامتان تکرار شود. اگر مسئله شما دارای ابعاد علمی، فلسفی، یا سیاسی است باید به اندازه کافی از آن اطلاعات داشته باشید تا قادر به توضیح آن برای افراد عادی باشید.
- طرف مقابل را بشناسید. اگر مخالفانی دارید یا چیزی که برای آن حمایت و ترویجگری میکنید پسلرزههایی با خود دارد باید استدلالهای رقیب را بشناسید و استدلالهای موضع خود را بدانید و برای آنها به صورت نکته به نکته پاسخ آماده کنید. اگر استدلال قابل قبولی دارند که نمیتوانید به آنها پاسخ دهید باید در نظر داشته باشید که حداقل در آن موارد تجدید نظر کنید. اگر امکان این کار وجود ندارد – برای مثال، اگر میدانید که محاسن چیزی که برای آن حمایت و ترویجگری میکنید بسیار بیشتر از نتایج منفی آن است – پس حداقل باید به این مشکلات اذعان کنید و به مخالفانتان پیشنهاد بدهید که با هم برای یافتن راه حل آن مشکلات همکاری کنید.
در چنین شرایطی بسیار ضروری است که کاملا صادق باشید زیرا اعتبار شما در خطر است. اگر استدلالهایی را که مطلوب مسائلتان نیست نادیده بگیرید یا کم اهمیت جلوه دهید، مردم فکر خواهند کرد که دلایلتان اغراقآمیز یا حتی ساختگی هستند. بخش مهمی از موفقیت یک فعالیت حمایت و ترویجگری به اعتماد مردم و قانونگذاران بستگی دارد. بهترین راه تضمین اعتماد آنها به شما گفتن حقیقت به آنهاست.
شناخت احوال شخصی طرف مقابل نیز مهم است. اگر مخالفانی در بین مردم یا قانونگذاران دارید باید آنها را بشناسید، علت مخالفتشان را بدانید، و بدانید آنها در برابر چه چیزی عکس العمل نشان میدهند. اگر بتوانید فارغ از اختلاف نظری که با آنها دارید رابطهای با آنها برقرار کنید که خیلی هم خوبتر است. ممکن است در آینده با همدیگر متحد شوید و نیز اگر آنها شما را فردی معقول ببینند – و شما نیز آنها را فردی معقول بدانید—احتمال اینکه با شما رفتار معقولانهای داشته باشند بیشتر میشود.
در سطح محلی، یک راه خوب برای تحقق این هدف این است که در نشستهای عمومی، جلسات رسیدگی، یا جلسات قانونگذاری – شورای شهر، شورای محل، یا نشستهای شورای مدرسه، و غیره— شرکت کنید. حداقل فرصتی خواهید داشت که بدانید این قانونگذاران در انظار عمومی چگونه رفتار میکنند و اغلب نیز شانس ملاقات آنها را پیدا میکنید.
- کمیسیونهایی را که برای مسئله شما اهمیت دارند بیابید و اعضای آنها را بشناسید. باید بدانید کدام یک از این قانونگذاران از شما حمایت میکنند، چه کسانی باید اقناع شوند و چه چیزی آنها را اقناع میکند.
- باید بفهمید دیگر قانونگذاران کلیدی مربوط به موضوع شما چه کسانی هستند و در این مورد چه موضعی دارند. رییس کمیسیونهای مهم (حقوقی یا بودجه)، قانونگذارانی که در «کمیته کنفرانس» عضویت دارند که کار آن آشتی دادن و هماهنگ کردن مجلس نمایندگان و سنا در موارد اختلافی مربوط به بودجه سالانه یا لوایح مهم است، قانونگذارانی که حاضر هستند مسئله شما را به عنوان موضع شخصیشان دنبال کنند، افرادی که دیگر قانونگذاران به حرفشان گوش میدهند و برایشان احترام قائل هستند. شناخت بازیگران اصلی باید بخش مهمی از کار آمادهسازی شما باشد.
همه این چیزها در مورد قانونگذاران محلی نیز صادق است. شناختن کمیسیونرهای فعال بخشها یا اعضای کلیدی هیات مالی، نقش مهمی در موفقیت شما برای به تصویب رساندن بودجه یا مقررات مورد نظرتان دارد. حتما باید اعضای شورای شهری را که قبلا از مسئله مورد نظرتان حمایت کردهاند، بشناسید.
گام چهارم: پیامتان را تدوین کنید
شما باید به طور شفاف و واضح بدانید که برای چه چیزی دارید کار حمایت و ترویجگری انجام میدهید؛ آیا به دنبال بودجه هستید، متن قانون مورد نظرتان است، به دنبال یک سیاستگذاری جدید یا تغییر در سیاستگذاریهای قبلی هستید، به رسمیت شناخته شدن یک نیاز یا دغدغه خاص را دنبال میکنید، یا به دنبال ترکیبی از چند فقره از موارد بالا هستید؟ برای اینکه مطمئن شوید همه متحدانتان با روی باز از پیامتان حمایت میکنند، میتوانید پیامتان را از طریق روندی با مشارکت نمایندگان همه گروههای تشکیل دهنده تدوین کنید. در غیر این صورت، اگر یک گروه حمایت و ترویجگری هست که همه از آن حمایت میکنند، همه میتوانید توافق کنید که پیام تهیه شده توسط این گروه به عنوان پیام کل گروه پذیرفته شود.
پیام باید معنادار باشد، به طوری که افرادی که با مسئله آشنایی ندارند بتوانند بهراحتی آن را درک کنند، و پیام بتواند به شکل موثر و از راهکاری عقلانی به مسئله پاسخ دهد. اگر راه حلهایی ارائه میکنید، باید صرفه اقتصادی داشته باشند، و جو سیاسی و اقتصادی حاکم و منابع در دسترس ایالت یا دولت فدرال یا نهادهای مجری قانون یا نهادهای اداره کننده بودجه را در نظر داشته باشد.
دلایل چندی برای اهمیت شفافیت و وضوح پیام وجود دارد:
- پیامی که به درستی تعریف شده باشد آسانتر به دیگر متحدان انتقال داده میشود، آنها بهتر آن را درک میکنند، و احتمال سوء تعبیر از آن کمتر است.
- قانونگذاران و عموم مردم راحتتر میتوانند یک پیام شفاف را درک کنند، بهویژه اگر با مسئله آشنا نباشند.
- پیامی که دقیق و مشخص باشد، شانس بیشتری دارد که قانونگذاران با علاقه به آن گوش بدهند، به ویژه اگر نیازمند اقدامی از سوی قانونگذاران باشد. قانونگذاران از ابهام گریزانند؛ اگر چیزی باشد که بتوانند انجام دهند و با این کار منفعتی عاید افراد حوزه انتخابیهشان شود و به این واسطه اعتباری برای خود کسب کنند، حاضر به انجام آن هستند به شرط آنکه چندان بحث برانگیز نباشد. اگر بحث برانگیز باشد، دوست دارند دقیقا بدانند که اگر از آن حمایت کنند باید چه کارهایی انجام دهند. در این صورت آنها قادر خواهند بود عواقب حمایتشان را بسنجند و بدانند وارد چه کاری میشوند.
هر چه ایدههای شما شفافتر و بهتر باشد، شانس موفقیت آن نیز بیشتر میشود. اگر بتوانید استدلال قدرتمندی ارائه کنید که درک آن آسان و مخالفت با آن دشوار باشد، نیمی از راه موفقیت را طی کردهاید.
اگر به دنبال تصویب قانونی هستید، اغلب بهترین کار این است متن پیشنهادی آن را بنویسید و سعی کنید قانونگذارانی پیدا کنید که از آن حمایت کنند. اگر در مورد جوانب مسئله به دقت فکر کرده باشید و کار را به سرانجام رسانیده باشید، قانونگذاران از شما به خاطر کمکی که به صرفهجویی وقت و انرژیشان کردهاید سپاسگزار خواهند بود. در ایالت ماساچوست یک گروه حمایت و ترویجگری متن لایحهای را نگارش کرد که در آن دولت محلی در قبال باسواد کردن همه شهروندان –صرف نظر از سنشان—موظف دانسته شده بود. آنها قانونگذارانی را پیدا کردند که از این لایحه حمایت میکردند و پس از چندبار تلاش توانستند تمام آن را، کلمه به کلمه، در قالب بخشی از لایحه اصلاح نظام آموزشی به تصویب برسانند. یکی از نتایج سریع این قانون افزایش شش برابری بودجه ایالتی برای سوادآموزی بزرگسالان برای یک دوره پنج ساله و نیز ارتقا جدی خدمات در این حوزه بود.
-
یک تلاش حمایت و ترویجگری باید صدایی واحد داشته باشد. این کار با داشتن یک پیام شفاف و مشخص که مورد توافق جمعی است میسر میشود.
گام پنجم: ایجاد یک شبکه ارتباطی کارآمد
ارتباط سریع شما و متحدانتان و توانایی بسیج سریع گروه بسیار حیاتی است. معمولا تنها یک روز یا یک نصف روز برای تاثیرگذاری وقت دارید، و باید از هر دقیقه وقتتان استفاده کنید. بهترین راه برای تضمین برداشتن قدم موثر (تشکیل یک نشست راهبردی فوری، تماس تلفنی با قانونگذاران، برگزاری یک رخداد عمومی با یک فراخوان سریع، و غیره) استفاده از یک سیستم ارتباطی موثر است. سیستمهای موثر در شرایط مختلف متفاوت هستند، اما همه چند ویژگی مشترک دارند:
- یک فرد یا یک گروه کوچک مسئولیت هماهنگی ارتباطات را برعهده دارد. یک سیستم ارتباطی به یک فرد مرکزی نیاز دارد که مدیریت کار را برعهده داشته باشد. معمولا منطقیترین فرد برای این کار هماهنگ کننده اصلی کار حمایت و ترویجگری است، اما این کار را میتوان به فرد دیگری که مسئول هماهنگی ارتباطات است و زیر نظر هماهنگ کننده اصلی کار میکند، واگذار کرد. راه دیگر این است که در وضعیتهای مختلف این کار به افراد مختلفی سپرده شود. چنانچه انجام این کار به وسیله یک فرد ممکن نیست بهتر است گروهی که این مسئولیت را برعهده میگیرد تا جای ممکن کوچک باشد تا خطاهای احتمالی و از دست رفتن فرصتها به حداقل برسد. وقتی میگوییم یک فرد هماهنگ کننده برای ارتباطات باید وجود داشته باشد به این معنی نیست که خود او باید همه کارهای مربوط به حوزه ارتباطات را انجام بدهد، بلکه باید بر کارها نظارت داشته باشد و مدیریت کند.
- داشتن یک راه مطمئن و سریع برای انتشار اطلاعات در میان افرادی که به آن نیاز دارند. در صورت امکان، بهترین روش ایمیل است زیرا به صورت آنی عمل میکند و با فشار یک کلید در لحظه میتوان اطلاعات را به تعداد بسیار زیادی از افراد ارسال کرد. داشتن یک وبسایت اصولی با یک لینک ایمیل نیز میتواند یک روش اطلاعرسانی عالی باشد. با فاصله بسیار، دومین روش مناسب میتواند فکس/تلفن زدنِ موسوم به شیوه «درختوار» است که در آن به شکل از پیش تعیین شده هر فردی به یک نفر زنگ یا فکس میزند و او نیز به فرد دیگری فکس یا تلفن میزند و این کار به صورت درختی منتشر میشود. این روش تنها زمانی موفق است که همه به فرد تعیین شده زنگ بزنند و هماهنگ کننده به دقت بتواند بفهمد که چه کسانی در دسترس نبودهاند. با یک فاصله جدی، روش مناسب سوم ارسال نامه انبوه است که – اگر چه کم سرعت، پرهزینه، و کمبازخورد است – میتواند راه معقولی برای اطلاعرسانی در مورد چیزهایی باشد که به اقدام سریع نیاز ندارند.
روشهای ارتباطاتی باید از بین گزینههای قابل انجام انتخاب شوند. اگر اغلب افرادی دریافت کننده پیام به ایمیل دسترسی ندارند، نمیتوان از این روش استفاده کرد. شیوه تلفن زدن درختوار نیز ممکن است راه مناسبی نباشد اگر بیشتر افراد تلفن نداشته باشند که این حالت در مواردی که با باهمستانهای کمدرآمد کار میکنیم مطرح است. ارتباطات باید با نیاز افراد درگیر تناسب داشته باشد؛ اگر تنها راه دسترسی به آنها این است که به در خانهشان برویم باید کسی پشت فرمان ماشین بنشیند و این کار را انجام بدهد.
- یک کانال ارسال بازخوردها به هماهنگ کننده وجود داشته باشد تا او بفهمد که آیا اقدامات درخواست شده – تماس تلفنی با قانونگذاران، گردآوری اطلاعات، و غیره – انجام میشوند و نتایج آنها چه بوده است. برای مثال، اگر افراد در مورد نتایج تماسهایشان با قانونگذاران به هماهنگ کننده گزارش بدهند، این اطلاعات به گروه این امکان را میدهد که در مورد اقدام بعدی خود تصمیم بگیرد.
- پیامهایی که به کل گروه ارسال میشوند باید از یک نقطه کانونی ارسال شوند تا شکی در مورد محتوا و دقت آنها وجود نداشته باشد. اگر کسی اطلاعات جدید یا پیامی برای کل گروه داشته باشد، باید آن را از کانال هماهنگ کننده اطلاعاتی ارسال کند.
- ارتباط با قسمتهای مختلف درگیر در کار، شامل ارتباط با اعضای گروه حمایت و ترویجگری و با ائتلاف خود، با رسانهها، متحدانتان در مراکز قانونگذاری و دیگر مراکز، و با دیگر منابع باهمستانی – دیگر ائتلافها، افراد مشهوری که با شما همدلی دارند، گروههای ملی، و غیره.
- بهروزرسانی منظم. افراد و سازمانها مدام در حال تغییر شغلها و تغییر کارمندانشان و تغییر مکان هستند، مرکز ارائه دهنده خدمات کامپیوتری خود را تغییر میدهند، خط تلفن و فکس جدید میگیرند، و غیره. سیستم ارتباطی باید به صورت مداوم چک شود تا اطلاعات مربوط به هر کس درست گردآوری شده باشد و در اولین تماس بتوان با آنها تماس گرفت.
- داشتن یک برنامه مدیریت بحران. اگر اتفاقی افتاد که به خدشهدار شدن شهرت گروه حمایت و ترویجگریتان انجامید یا برای آن رسوایی به همراه آورد، داشتن چنین برنامهای آسیبها را به حداقل خواهد رساند.
گام ششم: دوستی با رسانهها
شهرت معمولا بهترین مولفه یک کمپین حمایت و ترویجگری است و بهترین راه کسب آن نیز از طریق رسانهها است. برای اینکه از دسترسی به رسانهها اطمینان حاصل کنید، از یک طرف باید ارتباطاتتان را با روزنامهها و ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی حفظ کنید و توسعه دهید، و از طرف دیگر با افراد شاغل در آنها – مانند دبیران و سردبیران، ستوننویسان، گزارشگران، تولید کنندگان، و مدیران پخش – رابطه برقرار کنید تا بتوانید پیامتان را به سرعت و در زمان مناسب منتشر کنید.
شاید بخواهید همه یا بخشی از موارد زیر را به طور خاص آماده کنید تا پیش از بروز یک وضعیت اضطراری یا کمپین فراگیر آنها را آماده داشته باشید و بتوانید در زمان ضرورت از روندی که باید انجام دهید مطلع باشید.
- اطلاعیههای رسانهای.
- کنفرانسهای خبری.
- آمادهسازی یا نوشتن داستانهای خبری.
- آمادهسازی یا نوشتن ستونها، سرمقالهها، مطالب برای بخش نقد و نظر، و سرمقاله.
- برگزاری رویدادهای عمومی با پوشش رسانهای
گام هفتم: نگاه بلند مدت داشته باشید
یکی از اصول بنیادین یک فعالیت حمایت و ترویجگری این است که بدانیم این کار بسیار زمانبر است. یک موفقیت مشخص – برای مثال جذب بودجه برای مسئله مورد نظرتان—اغلب با یک حرکت جهشی ناگهانی محقق میشود. اما برای تصویب یک لایحه یا پذیرش سخنانتان در میان قانونگذاران ممکن است مجبور شوید سالها تلاش کنید. گروه شما باید برای ادامه تلاشهایش علاقه و انگیزه داشته باشد حتی در صورت شکست مسلم یا بدتر از آن در صورت بیتوجهی کامل. هیچ تضمینی وجود ندارد که تلاش پیوسته به موفقیت منجر شود؛ اما میتوان تضمین کرد در صورت فقدان تلاش پیوسته، شکست خواهد خورد.
شاید غیرقابل هضمترین مسئله برای فعالان حوزه حمایت و ترویجگری این باشد که موفقیت پایان کار نیست. زمانی که به هدفی دست یافتید، به معنی این نیست که میتوانید استراحت کنید. قانونگذاران تغییر میکنند، جنبشهای اجتماعی به سکون درمیافتند، حافظهها کوتاه مدت هستند –سیاستمداران به طور خاص این ویژگی را دارند. به محض اینکه حمایتگران و ترویجگران روی خود را برگردانند، اهمیت مسئلههایشان برای قانونگذاران شروع به رنگ باختن میکنند (و تا حدود زیادی برای عموم مردم نیز چنین میشود) و با مسائلی که در آن لحظه اهمیت دارد جایگزین میشوند. یک فعالیت حمایت و ترویجگری مستحکم هرگز برای استراحت توقف نمیکند و به پایان نمیرسد. این کار باید برای همیشه و تا ابد ادامه یابد.
چگونه به قانونگذارن و دیگر سیاستگذاران مراجعه کنیم؟
آخرین مولفه سازماندهی برای حمایت و ترویجگری نزدیکی به قانونگذاران و دیگران است. حمایتگران و ترویجگران نباید صبر کنند تا یک اتفاق ویژه رخ بدهد تا در پی ارتباط گرفتن با سیاستگذاران بیافتند. ایجاد و حفظ ارتباطات با بیشترین تعداد ممکن از قانونگذاران، سردبیران روزنامهها، و دیگر افراد تاثیرگذار در زمان بحران به شدت به کمک شما خواهد آمد.
سه قانون بنیادین برای این گونه ارتباطات وجود دارد: شخصا به سیاستگذاران مراجعه کنید؛ یک هدف مشخص برای طرح با آنها در ذهن داشته باشید؛ و اطمینان حاصل کنید که آنها از محاسن حمایت از شما و هزینههای عدم حمایت از شما مطلع هستند.
شخصا به سیاستگذاران مراجعه کنید
- اطمینان حاصل کنید که همه کسانی که در کار حمایت و ترویجگری مشارکت دارند نمایندگانشان در مجلس نمایندگان و سنا، اعضای کنگره، و سناتورها را میشناسند و هر کدام با فردی در دفتر یکی از آنها ارتباط دارد. (در سطح محلی نیز همینطور یعنی در میان اعضای شورای شهر، کمیسیونرهای بخشها، اعضای شورای محل، مدیران شهری، روسای هیاتهای شهری، و غیره) وضعیت ایدهآل این است که ارتباطات خوبی یا با خود قانونگذار یا دستیار او داشته باشید تا جایی که آن فرد اسم شما را بداند و به تماس شما پاسخ بدهد یا با شما تماس بگیرد.
- اطمینان حاصل کنید که اعضای اصلی مجموعه حمایت و ترویجگری شما با قانونگذاران اصلی ارتباط برقرار کرده باشند. بهترین حالت این است که هر فردی با قانونگذاران محل زندگی خودش در ارتباط باشد، یا اگر این امکان را ندارد باید خود را نماینده یا کارمند یک ائتلاف یا گروه حمایت و ترویجگری معرفی کند. قانونگذارانی که با شما همدلی دارند میتوانند با معرفی و تایید شما به دیگران، به شما کمک کنند.
- از مردم حوزه انتخابیه خود کمک بگیرید. دیدارهای دسته جمعی (برنامهریزی شده یا حداقل در جریان دیدارهای عادی و نه ملاقاتهای تهاجمی یا تهدیدآمیز) در دفتر قانونگذاران و سیاستگذاران به شدت بر نگاه قانونگذاران تاثیر میگذارد. آنها معمولا قدرت حمایت مردم طبقات پایین را احساس نمیکنند تا زمانی که به صورت واقعی گروه بزرگی از آنها را با درخواستی معین در برابر خود ببینند.
- تلاش کنید تا با کمک متحدان خود در میان قانونگذاران فراکسیونی برای رسیدگی ویژه به مسئله مورد نظرتان تشکیل دهید. وقتی گروهی از قانونگذاران و دستیارانشان که به موضوع شما علاقهمند هستند، به صورت منظم جلسه تشکیل دهند و کسانی باشند که به خوبی در مورد نیازهای جمعیت هدف شما، اهداف طرحتان، جزئیات مسئلهتان، و غیره مطلع باشند، قدرتی عظیم برای حمایتها از شما تبدیل آن به قانون پیدا میکنند.
- مسئله را شخصی کنید. سیاستگذاران را با افرادی که به صورت مستقیم تحت تاثیر سیاستگذاریهایشان قرار میگیرند رودررو کنید، و اجازه دهید آنها داستانهایشان را از زبان خودشان تعریف کنند. ارائه داستانهای واقعی افراد واقعی و نشان دادن چهره انسانهایی که با عنوانهایی چون «دریافت کننده کمکهای رفاهی دولتی» یا «بیمار مبتلا به ایدز» یا«بیخانمان» معرفی میشوند، قویترین راهی است که میتوان سیاستگذاران را به تفکر در مورد عواقب تصمیماتشان واداشت. تاثیر این کار حتی میتواند بیشتر هم بشود اگر کسانی که برای دیدار با آنها میروند اعضای حوزه انتخابیهشان باشند یا آنها را بشناسند.
یکی از قانونگذارانی که نقش بهسزایی در تصویب حق بزرگسالان برای خدمات آموزشی در ایالت ماساچوست داشت، و بعدا نیز در تخصیص بودجه برای خدمات سوادآموزی بزرگسالان نقش مهمی ایفا کرد، به این دلیل به مسئله علاقهمند شد که یکی از دوستان دوره دبیرستانش به او گفته بود که پس از فارغ التحصیلی هنوز قادر به خواندن نبوده است و پس از مدتی به کمک یک برنامه سوادآموزی برای بزرگسالان توانسته خواندن را بیاموزد.
- سیاستگذاران را به مکانهایی ببرید که سیاستگذاریهایشان بر آنها تاثیر میگذارد. بازدید یک قانونگذار از مدرسهای قدیمی که ۱۰۰ سال قدمت دارد میتواند بسیار بیشتر از تشریح برنامه نوسازی مدارس برای جلب بودجه موثر باشد.
- مراسم آموزشی برای قانونگذاران برگزار کنید. جلسات رسیدگی به یک موضوع، نشستهای اطلاعرسانی، سخنرانیها – در ساختمان فرمانداری ایالت یا در سطح باهمستان—میتواند به آموزش قانونگذاران و یافتن متحدانی برای هدف مورد نظرتان کمک کند. در این خصوص وجود یک فراکسیون یا چند قانونگذار همدل میتواند کمک بزرگی باشد. قانونگذاران معمولا در صورتی در این مراسم شرکت میکنند که به صورت رسمی و از طریق نامه به وسیله یک قانونگذار دیگر از آنها دعوت شده باشد.
- یک لابیگر استخدام کنید. اگر از نظر قانونی و مالی این امکان را دارید، میتواند راه خوبی برای برقراری روابط فردی با قانونگذاران باشد.
حمایتگران و ترویجگران و لابیگرها
قانونگذاران و کارکنان از حمایتگران و ترویجگران تاثیر میگیرند؛ این افراد در واقع شهروندان عادی یا گروههایی هستند که این وظیفه را برای خود تعریف میکنند و از وقت خود برای ارتباط با قانونگذاران مایه میگذارند تا به آنها اطلاعات بدهند و آنها را اقناع کنند. حمایتگران و ترویجگران ممکن است کسانی باشند که خود از سیاستگذاریها سود میبرند، کارمندان و کارکنان سازمانهایی باشند که با مسائلی خاص یا گروه جمعیتی معینی کار میکنند، یا فقط شهروندانی عادی باشند که از یک باور شخصیشان حمایت میکنند.
کمیتهها، اشخاص قانونگذار، و کارکنان آنها اغلب از لابیگرها نیز تاثیر میپذیرند. این دسته افرادی هستند که با دریافت پول به کار گرفته میشوند – از یک سازمان (که اغلب کل یک صنعت یا مجموعهای از سازمانها را نمایندگی میکنند)، شرکت بزرگ، و حتی حمایتگران و ترویجگران بخش سلامت و خدمات انسانی— تا اطلاعاتی را به قانونگذاران انتقال بدهند و آنها را قانع کنند که تصویب یا رد یک قانون یا رای دادن به شکلی خاص در جهت منافع شخصیشان یا منافع مردم حوزه انتخابیهشان است. (واژه لابی از آنجا رایج شد که این افراد در گذشته در لابی کنگره آمریکا، بیرون از مجلس سنا و مجلس نمایندگان میایستادند تا یقه قانونگذاران را بگیرند.)
علیرغم همه فریادهایی که سیاستمداران در زمان رایگیری علیه «ویژهخواری» و «لابیگرهای واشنگتن» سر میدهند، در حقیقت تلاش لابیگرها برای تاثیرگذاری بر قانونگذاران و کارکنانشان کاملا قانونی است، البته مادامی که:
به عنوان لابیگر ثبت و معرفی شده باشند تا همه بدانند که آنها توسط گروههایی خاص استخدام شدهاند و احتمال اینکه دیدگاهی شخصی در مورد موضوع داشته باشند وجود دارد.
لابیگرها تلاش نکنند که به قانونگذاران، کارکنانشان، و دیگر مقامات دولتی از طریق اعطای پول، هدیه، کمک فراقانونی در کمپینهای انتخاباتیشان، به مسافرت فرستادن آنها، اعطای وامهای بزرگ، همکاری تجاری، یا دیگر منافع مادی یا شخصی رشوه بدهند.
هیچ یک از قوانین مالیاتی را نقض نکنند (برای مثال، شرکتهای غیرانتقاعی درصد محدودی از بودجه خود را میتوانند صرف لابیگری کنند.).
لابیگرها به طور کلی دانش بسیار خوبی در مورد مسائل مختلف مربوط به حوزه خود دارند، و اغلب از آنها دعوت میشود تا در مورد موضوعات مربوط به حوزه کاریشان برای شهادت در جلسات استماع قانونگذاران یا مشورت در مورد قوانین و اقدامات در حال بررسی شرکت کنند. آنها نسبت به حمایتگران و ترویجگران از این مزیت نیز برخوردارند که برای کاری که میکنند پول دریافت میکنند به همین دلیل میتوانند همه زمان خود را برای انجام کارشان صرف کنند. همچنین آنها دوست دارند با کسانی که لابی میکنند رابطهای دوستانه برقرار کنند زیرا معمولا حلقه روابط اجتماعی آنها نیز به شکل عمده از آن دسته از سیاستمداران و دستیارانشان که میخواهند بر آنها تاثیر بگذارند تشکیل میشود. تنها به همین دلایل است که حمایتگران و ترویجگرانی که توان مالی دارند به استخدام لابیگرها روی میآورند.
برای مراجعه به قانونگذاران باید هدفی شفاف در ذهن داشته باشید
اهداف شما باید شفاف، مشخص، و در حیطه اختیارات قانونگذار باشد. همانطور که قبلا نیز گفتیم فهم اهداف شفاف هم برای کسانی که با شما کار میکنند و هم کسانی که باید اقناع شوند آسانتر است. قانونگذاران و دیگر سیاستگذاران در لحظه با درخواستهای زیادی مواجه هستند و به آنها درخواستهای بسیاری برای انجام کارهای مختلف ارائه میشود. اگر پیام شما شفاف، مشخص و قابل انجام نباشد ممکن است آنها نخواهند وقت زیادی صرف شما بکنند.
یکی از چیزهایی که میتواند در این مرحله کمک بسیار خوبی به شما بکند، تهیه چیزی که به صورت عینی برای قانونگذار قابل استفاده باشد: یک پیشنویس اولیه از لایحه پیشنهادی مورد نظر خود، لیستی از مواردی که میخواهید در یک مصوبه گنجانده شود، میزان معین بودجهای که میخواهید ذیل یک مورد معین یا لایحه خاص تخصیص یابد (توجه داشته باشید که شماره خط یا شماره لایحه را نیز نوشته باشید)، یا یک نامهای که میخواهید قانونگذار آن را امضا کند.
بسیاری از قانونگذاران تنها به پیروزی در انتخابات فکر میکنند. از این رو اگر بتوانید برای آنها فرصتی فراهم بیاورید که بتوانند کاری بکنند که از آن در تبلیغات انتخاباتی بعدی خود استفاده کنند، احتمال اینکه این کار را به انجام برسانند بسیار بیشتر میشود.
در زمان مراجعه به قانونگذاران آنها را از عواقب کارشان مطلع کنید
توجه داشته باشید که قانونگذاران و دیگر سیاستگذاران را از میزان تاثیر هر اقدامی بر مردم حوزه انتخابیهشان آگاه کنید. اگر بتوانید بگویید چه تعداد از مردم حوزه انتخابیه آنها به این مسئله وابسته هستند یا به چقدر خدماتی که شما برای آن حمایت و ترویجگری میکنید نیاز دارند، شانس موفقیت بسیار بالایی خواهید داشت. زمانی که یک قانونگذار بداند که ائتلاف شما نماینده ۱۱ هزار نفر از افرادی است که با توسعه یک منطقه طبیعی مخالف هستند، یا بداند که در منطقه او ۲۷ هزار کودک در معرض خطر ابتلا به بیماری قرار دارند، احتمال اینکه به شنیدن حرف شما علاقه نشان بدهد بیشتر میشود.
در مجموع، موضوع عواقب را باید خیلی ماهرانه طرح کرد. یکی از راهها این است که قانونگذار را از وسعت مسئله و تعداد افرادی که در منطقه او تحت تاثیر آن قرار دارند آگاه کنید. راه دیگر این است که قانونگذار مدام تلفنها، ایمیلها، و نامههایی از افراد حوزه انتخابیه خود دریافت کند که در آنها به هدف مورد نظر شما توجه شده باشد (و از این افراد بخواهید که از قانونگذار بپرسند که در نهایت در مورد این مسئله چه رایی خواهد داد). اما گزینه نمایشی سوم این است که یک طومار تهیه کنید و آن را به امضای هزاران نفر برسانید و هر تعداد از این افراد را که توانستید جمع کنید و برای ارائه حضوری آن به قانونگذار (یا قانونگذاران) بروید.
خلاصه
موفقیت در کار حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری منوط به داشتن یک گروه حمایت و ترویجگری سازمانمند است. علاوه بر دقت کافی در مورد زمانبندی کارتان، گروه حمایت و ترویجگری شما باید چند کار پایهای انجام دهد:
- متحدان را گردآوی کند
- ساختاری نظاممند برای هماهنگی امور ایجاد کند
- وظایفش را انجام دهد تا بتواند برای مسئله مبانی محکمی پایهریزی کند و ارتباطات قوی بسازید.
- پیاماش را تدوین کند
- یک شبکه ارتباطی کارآمد و قابل اطمینان ایجاد کند
- با رسانهها دوستی برقرار کند
- نگاه بلندمدت داشته باشد و آماده باشد که تا زمانی که مسئله وجود دارد با سماجت به کار خود ادامه دهد.
علاوه بر این کسانی که در کار حمایت و ترویجگری هستند باید متحدان و ارتباطات و مراجعات به قانونگذاران و سیاستگذاران محلی را ایجاد، حفظ و مدام بهروزرسانی کنند. با ایجاد روابط شخصی با قانونگذاران و دستیارانشان و با آشنا کردن قانونگذاران با نمونههای واقعی از افرادی که تحت تاثیر سیاستگذاریهای آنها و عواقب ناشی از رای آنها قرار میگیرند، میتوانید مطمئن شوید که مسایل مورد نظرتان فهمیده میشود و مورد توجه قرار میگیرد.
اگر بتوانید تلاشی منظم و مداوم را به پیش ببرید که همه یا برخی از این پیشنهادات را به کار ببندد، شانسی جدی برای موفقیت در کار حمایت و ترویجگری در عرصه قانونگذاری خواهید داشت.