فرم جستجو

بخش ۲۰. خلق روایت تصویری برای باهمستان

استفاده از ابزاری مبتکرانه مانند روایت تصویری می‌تواند فعالان جامعه محلی را یاری کند تا تجربه زیسته باهمستان‌های محروم را درک کنند و به اعضای آن کمک کنند تا صدای خود را به گوش دیگران برسانند. این بخش به تشریح فرایند خلق روایت تصویری و گروه‌هایی که بیش از همه از آن سود می‌برند می پردازد و توضیح می‌دهد که چگونه مردم می‌توانند با استفاده از آن صدای خود را به گوش دیگران برسانند و شرایط خود را تغییر دهند.

روایت تصویری چیست؟

روایت تصویری (Photovoice) فرایندی است که طی آن افرادی که معمولا در اثر عواملی چون فقر، موانع زبانی، نژاد، قومیت، جنسیت، یا سایر شرایط قدرت زیادی ندارند، از ویدیو و یا عکس‌ (یا هر دو) استفاده می‌کنند تا زوایایی از محیط و تجربیات خود را ثبت کنند و با دیگران در میان بگذارند. سپس این تصاویر معمولا با زیرنویس‌هایی که خود تصویربردار به آن اضافه می‌کند می‌تواند برای نشان دادن واقعیات زندگی به عموم جامعه و سیاستگذاران استفاده شود و تغییر ایجاد کند.

ایده روایت تصویری سال‌هاست که وجود دارد، منتها بخش عمده زمینه‌های نظری برنامه‌های موجود، مرهون زحمات کارولین وانگ و مری آن بوریس است. آن‌ها تعدادی دوربین در اختیار گروهی از زنان روستایی استان یونان در چین گذاشتند که زندگی و محیط خود را به مدت یک سال تمام مستند کنند. گروه‌های زنان در فواصل زمانی منظم جمع می‌شدند تا درباره عکس‌هایی که گرفته بودند تبادل نظر کنند. افراد گروه در پایان پروژه نمایشگاهی از آثار خود برگزار کردند تا آگاهی عمومی را بالا ببرند و سیاستگذاران را نسبت به نیازهای خود حساس کنند. طی این روند زنان صدای خود را به گوش دیگران رساندند، عزت نفس بیشتری یافتند، و شرایط زیستی خود را بیشتر از گذشته تحت کنترل درآورده بودند.

پنج مفهوم کلیدی روایت تصویری به این شرح هستند:

  •  تصویر آموزنده است.
  • تصاویر می‌توانند بر سیاست گذاری تاثیر داشته باشند.
  • اعضای باهمستان باید در آفرینش و تعیین تصاویری که سیاست‌های عمومی سالم را شکل می‌دهد مشارکت کنند.
  • فرآیند کار مستلزم آن است که برنامه‌ریزان از ابتدای کار سیاست‌گذاران و سایر افراد صاحب نفوذ را بر سر میز آورند و آنان را مخاطب قرار دهند.
  • روایت تصویری بر اقدام فردی و باهمستانی تاکید دارد.

تکنیک‌های روایت تصویری در بسیاری از کشورها استفاده شده است مثلا در مورد کسانی چون جوانان گرفتار در شرایط دشوار، معلولان و افراد دارای شرایط خاص جسمی (مانند مبتلایان به سل و ایدز)، افراد بسیار فقیر، افراد قربانی خشونت و بسیاری دیگر که تجربیاتشان ناشناخته مانده یا چه بسا در باهمستان یا از سوی صاحبان قدرت نادیده گرفته شده است.

یک مثال مشهور در استفاده از روایت تصویری را می‌توان در فیلم مستند متولد روسپی خانه مشاهده کرد که در سال 2005 جایزه اسکار بهترین فیلم مستند را از آن خود کرد. زانا بریسکی که عکاس حرفه‌ای است در خلال ساختن مستندی درباره زندگی تن فروشان و کودکان آنان در ناحیه چراغ قرمز کلکته تصمیم گرفت به تعدادی از بچه‌ها دوربین بدهد تا از دنیای خود عکاسی کنند. عکس‌های حساس و اغلب چشمگیر آنان و فیلمی که محصول آن شد، به تاسیس بنیاد "کودکان عکاس" و "کودکان سرنوشت" انجامید که امروزه کار بریسکی را ادامه می‌دهند و برای بسیاری از کودکان که با آن کار می‌کنند دریچه‌ای به زندگی تازه ای گشوده است.

روایت تصویری سه هدف اصلی را دنبال می‌کند:

  • کسانی که اغلب صدایشان به گوش کسی نمی‌رسد را قادر می‌سازد تا تجربیات خود را ثبت کنند و بر آن تجربیات و شرایط مثبت یا منفی باهمستان خود تامل کنند.

  • افراد باهمستان به واسطه گزینش، تبادل نظر و تامل درباره موضوع عکس‌های خود می‌توانند درباره شرایط خویش و تاثیرات اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی، و سیاسی که آن شرایط را شکل می‌دهد، به درک روشن‌تری برسند.

  • ایجاد تغییری که شرایط را بهبود می‌بخشد را میسر می‌کند. روایت تصویری به واسطه قوت روایت و سادگی‌اش به راحتی به چشم سیاستگذاران و عموم جامعه می‌رسد و در نتیجه واکنش آنان را برمی‌انگیزاند

چه کسی باید از روایت تصویری استفاده کند؟

هدف روایت تصویری کمک به کسانی است که اغلب نیازهایشان -و گاهی حق حیاتشان- نادیده گرفته می‌شود تا احساس کنند کنترل زندگی خود را در دست گرفته‌اند. در اینجا مثال‌هایی از گروه‌های مردمی و نیز سازمان‌هایی که می‌توانند از روایت تصویری در جهت خواسته‌های خود استفاده کنند فهرست می‌کنیم:

  • کودکان و نوجوانان در شرایط مشقت‌بار؛ از جمله کودکان یتیم و بی‌خانمان، کودکانی که به‌جای تحصیل مجبور به کار کردن می‌شوند

  • کسانی که مشکلی مانند تخریب محیط زیست را مشاهده می‌کنند و مایلند به حل آن کمک کنند.

  • افراد کارتن خواب و خانواده‌های بی‌خانمان.

  • اقلیت‌های نژادی، قومی، زبانی، مذهبی یا فرهنگی. ممکن است این اقلیت‌ها مورد تبعیض قرار گرفته باشند یا شاید فقط مایل باشند جنبه‌هایی از فرهنگ و زندگی خود را با اکثریت در میان بگذارند.

  • افرادی که شیوه زندگی‌شان مورد تهدید قرار گرفته است. مثلا پروژه روایت تصویری جنوب ویرجینیای غربی مربوط می‌شود به زنانی که باهمستان و شیوه زندگی خود را مستندسازی می کنند یا آنچه را که در نتیجه استخراج زغال سنگ از لایه‌های بالایی کوه بر آنان گذشته است.

  • کسانی که به‌خاطر طبقه یا پایگاه اجتماعی، شیوه زندگی یا فقر مورد تبعیض واقع می‌شوند.

  • ساکنان شهر، محله و یا روستایی که اغلب مشکلات محیط زندگی‌شان مورد بی‌توجهی مردم و مسئولان قرار می‌گیرد.

  • پژوهشگران شهری و روستایی، از روایت تصویری همچنین می‌توان به‌عنوان یک روش تحقیق کیفی برای گردآوری داده‌ها و ارزشیابی استفاده کرد.

چرا باید از روایت تصویری استفاده کرد؟

دلایل متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد روایت تصویری روشی قدرتمند برای توانمندی و ترویجگری است:

  • پاداش عکاسی کردن بلافاصله است. دوربین، بخصوص نوع دیجیتالی آن نتایج تقریبا آنی به‌دست می‌دهد و مشارکت کنندگان را به ادامه کار ترغیب می‌کند.

  • عکاسی کار ی مفرح و خلاقانه است. اغلب برای کسانی که در شرایط سخت زندگی می‌کنند، بقا از همه چیز مهم‌تر است. فرصت آفرینش هنری می‌تواند تجربه‌ای قدرتمند و نتیجه بخش باشد و سبب شود فرد خود را از دریچه‌ای متفاوت و مثبت‌تر بنگرد. علاوه بر این در بسیاری از افراد دریچه تازه‌ای به روی یافتن استعدادی تازه می‌گشاید که خود از آن غافل بوده‌اند.

  • عکاسی یا فیلمبرداری از صحنه‌ها یا افراد آشنا می‌تواند برداشت مشارکت کنندگان را درباره محیط اجتماعی و فیزیکی‌شان متحول سازد. هنگامی که مشارکت کنندگان مجبور می‌شوند درباره صحنه‌هایی که ثبت می‌کنند بیاندیشند، چه بسا خود آن صحنه‌ها را به گونه‌ای متفاوت ببینند و از زاویه‌ای تازه به راه‌های چاره فکر کنند.

  • فراگیری مقدمات عکاسی آسان و برای همگان در دسترس است. هر کسی که قادر است ببیند و دوربینی در دست بگیرد، از کودکان چهار یا پنج ساله تا افراد ناتوان یا کهنسال می‌توانند عکاسی کنند. شاید همه نتوانند عکس هنری بگیرند، اما می‌توانند داستانی را تعریف کنند. حتی کسانی که نمی‌توانند ببینند یا دوربین را در دست بگیرند، می‌توانند با کمک کسی که این توانایی را دارد در برنامه مشارکت کنند و صرفا به او بگویند که از چه چیزی می‌خواهند عکس بگیرد.

  • «هر تصویر به اندازه هزار کلمه ارزش دارد.» دیدن چیزی که دیگری می‌بیند تاثیر نیرومندتری از شنیدن راجع به آن دارد. ترویج‌گری اگر تاثیرگذار باشد نیاز به تغییر را منتقل می‌کند و عکس یا فیلم تقریبا همیشه بسیار بهتر از کلمات مفاهیم را انتقال می‌دهند.

  • تصاویر فارغ از زبان، فرهنگ یا سایر عناصر برای همگان قابل درک هستند.

  • وقتی که سیاست‌گذاران با حقیقت رو در رو شوند نمی‌توانند آن را کتمان کنند. اغلب برای سیاست‌گذاران آسان است که تصور (یا ادعا) کنند که نیازمندان در مورد مشکلات خود غلو می‌کنند ، اما هنگامی که عملا تصویر یا فیلمی را از آن شرایط ببینند به‌ناچار واقعیت را خواهند پذیرفت.

  • عکاسی و فیلمبرداری وسیله‌ای برای توانمندسازی ایجاد می‌کند، بدون آن که لازم باشد افراد در میان جمع به پا خیزند و سخنرانی کنند.

برای مثال استفاده از تکنیک "روایت تصویری" در محل کاری که دارای بالاترین میزان جراحت و حادثه بود استفاده شد. این پروژه در چارچوب بهبود شرایط و کاهش خطرات برای نگهبانان دانشگاه مورد استفاده قرار گرفت.

نگهبانان در یک پروژه روایت تصویری شرکت کردند تا خطرات محیط کار را شناسایی و اولویت بندی کنند و ضمن بحث درباره مشکلات، به پیشنهاد راه حل‌های لازم بپردازند. نتایج پروژه برای بحث بیشتر در اختیار مدیران و تمام نگهبانان قرار گرفت. هدایت این تلاش را یک تیم ارزیابی مشارکتی کارگری بر عهده داشت که از حمایت اتحادیه و کمک یک محقق دانشگاهی نیز برخوردار بود.

پیش از آن، نقاشی‌های تصویری درباره وظایف خطرآفرین در درجه اول بر روی تجهیزات نا امن یا نامناسب، فرم نادرست بدن در هنگام کار، خطرات بلندکردن و بالابردن، و نیز خطرات الکتریکی تمرکز داشتند. فرایند عکاسی و ارایه تصاویر، موجب تبادل نظر مستمر کارگران و مدیریت درباره نیاز به اصلاحات شد و در میان کارگران علاقه و تلاش بیشتر در زمینه ایمنی کاری ایجاد کرد. یک سال بعد، در ارزیابی اصلاحات انجام شده روشن شد که تعدادی از خطرات شناسایی شده در پروژه روایت تصویری اصلاح شده اند و نرخ بروز جراحات از تقریبا به نصف کاهش یافته است.

چه وقت باید از روایت تصویری استفاده کرد؟

هنگامی که روایت تصویری می‌تواند عقیده افراد را درباره خودشان و محیط زندگی‌شان تغییر دهد. مشارکت کنندگان شاید بتوانند یا نتوانند بر سیاست‌گذاران تاثیر بگذارند، اما می‌توانند خود را به‌جای اینکه قربانی ببینند، فعال و کنش‌گر ببینند. وقتی که مشارکت کنندگان به جمعیتی تعلق داشته باشند که از قدیم فاقد قدرت بوده‌اند (مانند ساکنان روستاها در برخی مناطق، یا افراد پایین نردبان اجتماعی - اقتصادی)، تجربه روایت تصویری می‌تواند دیدگاه و اهداف آنان را به نحوی متحول سازد که قادر شوند زندگی خود را با کمک سیاست‌گذاران یا بدون آن بهبود بخشند.

  • هر چند شاید روایت تصویری را بتوان در هر زمانی استفاده کرد تا افراد به خودباوری برسند و عقاید خود را ابراز کنند، شرایط خود را بهتر درک کنند، و اعتماد به نفس خود را بالا ببرند، اما زمانی بهترین بهره‌وری را خواهد داشت که کار از ابتدا در جهت اقدام و تغییر هدایت شده باشد. بدین ترتیب بهترین زمان برای توسل به پروژه روایت تصویری هنگامی است که بر مشکلاتی که مشارکت کنندگان در عکس یا فیلم خود بر آن تاکید دارند تاثیر گذاری واقعی داشته باشد.

هنگامی که لازم است شرایط یک گروه از افراد به اطلاع عموم برسد. در اینجا گروه مورد نظر می‌تواند افراد یک اردوگاه پناهندگان در منطقه‌ای جنگ زده از کشورهای در حال توسعه باشد یا بزرگسالان بی‌خانمان در خیابان‌های نیویورک. روایت تصویری به‌ویژه می‌تواند در مورد افرادی کاربرد داشته باشد که مصایب آنان خارج از محدوده زندگیشان به گوش کسی نرسیده است.

هنگامی که لازم است یک مشکل به اطلاع عموم برسد. آلودگی حوزه رودخانه‌ای که زمانی پاک و سالم بوده، جمع شدن زباله در محله‌ای به‌خاطر خدمات نامنظم جمع‌‌آوری زباله، یا خانه‌سازی زیر استاندارد، همه مشکلاتی هستند که ساکنان آن مناطق می‌توانند با کمک تصویربرداری برجسته کنند و به دیگران خبر بدهند.

هنگامی که تغییر ضروری است و با کمک روایت تصویری می‌توان مشکلات را به گوش مسوولان رسانید. عکس‌هایی که کودکان از مدرسه مخروبه خود یا اصلا از فقدان مدرسه مناسب می‌گیرند (مانند وقتی که کلاس‌ها زیر چادر یا در فضای باز برگزار می‌شود، بدون کتاب، قلم یا تخته سیاه) در مقایسه با درخواست‌ معمول والدین آنان برای مدرسه مناسب، بر مسوولان تاثیر بیشتری می‌گذارند.

هنگامی که ارزیابی باهمستان لازم یا در جریان است. اعضای باهمستان که در یک پروژه روایت تصویری شرکت دارند نیازها و نیروهای بالقوه‌ باهمستان را بسیار بهتر از یک فرد خارجی می‌شناسند. عکس یا فیلم‌های آنان می‌تواند شرایط باهمستان را مستند سازد و نقشی عمده در انجام ارزیابی ایفا کند تا نقاط قوت و نیازهای ساکنان آن را بیان نماید.

هنگامی که لازم است فرایند ارزیابی یک مداخله یا برنامه یا روند جمع‌آوری داده‌ها برای آن را مستند کنید. مشارکت کنندگان در روایت تصویری می‌توانند نتایج را به تصویر درآورند، مصاحبه‌ها را ضبط کنند، عقاید خود را درباره مداخله ابراز کنند و غیره.

هنگامی که لازم است سیاست‌گذاران و دیگران را به پاسخگویی وادارید. تصویری قدیمی از یک خیابان با آسفالت ترک خورده و چاله‌هایش که سیاستمداری مدت‌ها قبل وعده تعمیر آن را داده بود، ساختمانی فاقد استاندارد که دادگاه از صاحب ملک خواسته بود مطابق استاندارد مرمت کند و مدت‌ها از ضرب‌الاجل آن گذشته، یا تصاویر کارگاهی با تعداد کارگر بیش از ظرفیت و فاقد تهویه که روزی ۱۲ ساعت یا بیشتر کودکان در آن کار می‌کنند، همگی می‌تواند افراد مسوول را وادار به پاسخگویی کرده موجبات تغییر را فراهم کند.

هنگامی که لازم است چیزی را مستند کنید، مثلا یک محوطه، یک مراسم یا شیوه زندگی را که در معرض تهدید یا نابودی قرار دارد مستند کنید.

از هوتانگ تا آسمان‌خراش نام یک پروژه روایت تصویری است که مقاومت ساکنان محله هوتانگ پکن را در برابر تخریب محله‌شان مستند می‌کند. هوتانگ به خیابان‌هایی نسبتا باریک گفته می‌شود که خانه‌های قدیمی حیاط دار در دو طرف آن قرار دارند و در اصل می‌توان گفت دهکده‌هایی در دل شهر هستند. بعضی از خانواده‌های ساکن در این مناطق تا چندین نسل در خانه خود زندگی کرده‌اند. انتقال آنان به ساختمان‌های بلند چندین طبقه، جایی که در آن همسایگان خود را هم نمی‌شناسند، شبکه اجتماعی و حمایت همسایگان را که موجب غنی شدن زندگی آنان می‌شده از آنان می‌گیرد. آنان در این پروژه شیوه زندگی و محیط خود و نیز تخریب محله‌هایی که عزیز می‌داشتند را مستند کرده‌اند.

چگونه از روایت تصویری استفاده می‌کنید؟

پروژه روایت تصویری می‌تواند شکل‌های بسیار متنوعی داشته و با افرادی با سوابق مختلف و شرایط مختلف کار کند. این نکات راهنمای کلی می‌توانند پروژه‌ها را به موفقیت برسانند:

روایت تصویری از ابتدا باید یک فرایند مشارکتی و گروهی باشد. این بدان معناست که شرکت کنندگان (عکاسان باهمستان) باید هم در مرحله برنامه‌ریزی و هم در اجرای پروژه سهیم باشند.

مشارکت کنندگان و ناظران باید تعلیم ببینند. آنان بسته به این که به کدام طبقه اجتماعی تعلق دارند شاید هرگز قبلا از دوربین استفاده نکرده باشند، در حالی که شماری دیگر با آن بسیار راحت باشند. در هر صورت هر دو گروه باید اصول مقدماتی عکاسی مستند و نحوه استفاده از تجهیزات را بیاموزند. ضمنا باید با مبانی اخلاقی عکاسی آشنا باشند (که چه چیزهایی خصوصی است و قابل عکاسی نیست) و بتوانند هنگام عکاسی از خود نیز مراقبت کنند (و خود را به خطر نیندازند). کارکنان سازمان حامی نیز باید در همان زمینه‌هایی که مشارکت کنندگان تعلیم می‌بینند، آموزش ببینند و برای شرایطی که ممکن است طی کار پیش آید و مواجهه مناسب با آن شرایط آمادگی لازم را داشته باشند. عکس‌ها می‌توانند علاوه بر محتوای عاطفی و مستند زیبا نیز باشند؛ چه برای کسانی که آن عکس‌ها را می‌گیرند و چه برای سایر اعضای گروه. علاوه بر اینها ممکن است عکاس‌ها مورد تهدید یا در معرض بازداشت یا خطر فیزیکی قرار گیرند یا وارد حدودی شوند که از لحاظ اخلاقی سوال برانگیز باشد. کارکنان باید برای مقابله با تمام این احتمالات آمادگی داشته باشند تا هم مراقب سلامت عاطفی و جسمی مشارکت کنندگان باشند و هم انسجام پروژه را حفظ کنند.

مشارکت کنندگان نیاز به حمایت دارند. مشارکت کنندگان باید فرصت داشته باشند تا عکس‌های خود را نشان دهند و در مورد آنها صحبت کنند. آنان به محیطی امن و حمایتگر نیاز دارند تا بتوانند مهارت تازه‌ای را بیاموزند و نسبت به مهارت خود در بیان عقاید و نظریات اطمینان پیدا کنند.

پروژه باید به ترتیبی منجر به اقدام شود. حرکت می‌تواند معانی گسترده‌ای داشته باشد؛ از نمایش دادن عکس‌ها در داخل سازمان گرفته تا ساختن یک فیلم سینمایی مانند «متولد روسپی خانه» یا ملاقات مشارکت کنندگان با مقامات مسوول یا شروع یک حرکت برای حل مشکلاتی که در عکس‌ها و فیلم‌های پروژه مستند شده است. آنان باید ببینند که عکس‌هایشان به شیوه‌ای سازنده و مهم مورد استفاده قرار گرفته است.

جور کردن یک پروژه روایت تصویری

حالا ببینیم یک پروژه روایت تصویری را چگونه باید آماده اجرا کرد؟ یک پروژه نمونه را می‌توان بدین صورت توسعه داد:

۱- مرحله جذب نیرو: مشارکت کنندگان، راهنما/تسهیل‌گر، و کارمندان/داوطلبان

چنانچه با یک گروه قبلی مانند کلاس، گروه نوجوانان، یا گروه حامی دریافت کنندگان وام های کوچک و غیر آنها کار می‌کنید، جذب نیرو می‌تواند صرفا تشریح موقعیت و درمیان گذاردن آن با گروه باشد. مهم این است که اعضای گروه امکان رد مشارکت را داشته باشند.

اگر یک گروه رسمی از پیش تعیین شده موجود نباشد، جذب نیرو می‌تواند فرد به فرد انجام شود. این بستگی دارد به وسعت دسترسی یا تعداد مددکاران برای حضور در خیابان، اعضای تیم کارکنان آژانس یا سازمان غیردولتی (سمن)، و یا میزان استفاده از تبلیغات شفاهی که نخستین نفرات جذب شده انجام می دهند یا تکیه بر شماری از افراد صاحب نفوذ محل مانند رهبران مذهبی، معلمان، دست اندرکاران بهداشت یا کنش‌گران باهمستان. این نیروگیری مستلزم برگزاری جلسات، گردهم‌آیی در منزل مردم یا حضور در جلسات سایر گروه‌هایی است که از پیش فعال‌اند.

هنگام نیروگیری تشریح هدف پروژه اهمیت زیادی دارد و ضمنا باید کاملا روشن کرد که در پایان کار، چنانچه تصمیم بر این باشد، نمایشگاهی از تصاویر برگزار خواهد شد یا نه. (به بخش "نمایشگاه" در زیر مراجعه شود.) شاید خوب باشد از مشارکت کنندگان بخواهید نامه واگذاری آثارشان را امضا کنند با قید این که حق نشر عکس‌ها در اختیار خودشان خواهد بود و این که شرایط پروژه را درک می‌کنند، دوربین‌ها را بازمی‌گردانند و اجازه می‌دهند آثارشان در یک نمایشگاه به معرض نمایش گذاشته شود و اگر نخواهند نامی از آنان برده نخواهد شد.

هر چند حضور یک راهنما یا تسهیل‌گر ضروری نیست (و همین طور لازم نیست حتما راهنما و تسهیل‌گر یک نفر باشند)، اما وجود یک نفر که هم مهارت فنی لازم را داشته باشد و هم مشتاق پرداختن به مشکلات عمومی باهمستان مورد بحث باشد می‌تواند بسیار سودمند باشد. در مورد پروژه ای مربوط به مدرسه این نقش می‌تواند به معلمی داده شود که به عکاسی علاقه مند است؛ در یک سمن، یکی از اعضای تیم می‌تواند این نقش را برعهده گیرد. در بسیاری از موارد نقش راهنما باید به یک عکاس حرفه‌ای داوطلب (یا یک تازه‌کار جدی) محول شود.

نقش راهنما یا تسهیل‌گر کمک به مشارکت کنندگان در امور فنی است، و کمک به آنها تا بیاموزند چگونه خواسته خود را با تصویر بیان کنند، و نیز تسهیل‌گری برای گروه‌ها در زمان نمایش تصاویر و بحث در مورد آنها. ضمنا این فرد پشتیبانی عاطفی را نیز تامین می‌کند و علاوه بر آن اطلاعات عمومی در زمینه عکاسی را در اختیار گروه می‌گذارد و برای کسانی که مایل باشند در این زمینه تعلیمات بیشتری ببینند این امکان را فراهم می کند و مشوق آنان خواهد بود. در برخی از پروژه‌ها یک یا چند نفر از اعضای تیم می‌توانند این نقش را برعهده گیرند و به عنوان دستیار تسهیل‌گر اطلاعات را در اختیار عکاس حرفه‌ای قرار دهند یا به یک عکاس به عنوان مشاور یا فردی که هر از گاهی میهمان گروه است رجوع کنند.

اعضای تیم کارکنان یا داوطلبان یک سازمان، آژانس، یا موسسه می‌توانند به عنوان تسهیل‌گر یا مرجع عمل کنند یا عملا بیشتر جنبه‌های پروژه را هدایت کنند. فارغ از اینکه این افراد داوطلب هستند یا حرفه‌ای، مهم است که صاحب مهارتهای لازم -بین فردی، فنی، اداری، و غیر آن- باشند؛ ضمن این که باید اعتقاد و اشتیاق لازم برای کار کردن در پروژه روایت تصویری را داشته باشند.

۲- مرحله توجیه اهالی : پروژه را با همراهی باهمستان یا گروهی که با آن همکاری می‌کنید برنامه‌ریزی نمایید

گروه برنامه‌ریزی باید حداقل شامل چند نفر از افرادی باشد که در نیروگیری انتخاب کرده‌اید. اگر گروه مشارکت کنندگان نسبتا کوچک باشد و تعداد اعضا یا داوطلبان نیز به همین نحو کوچک است، شاید بهتر باشد برای برنامه‌ریزی از همه استفاده شود. اگر گروه بزرگ باشد و تعداد کارکنان یا داوطلبان زیاد باشد، گروه برنامه‌ریزی باید شامل این افراد باشد: راهنما و تسهیل‌گر (اگر هر دو یکی نیستند)، نمایندگان گروه مشارکت کننده، کارکنان و داوطلبانی که در پروژه کار خواهند کرد، و حداقل یک نفر (شاید بین افرادی باشد که در بالا قید شد) که در مورد بودجه سازمان و نیز منابع موجود و بالقوه پروژه، اطلاعات کافی دارد.

غالبا تعیین این که اول باید نیروگیری کرد یا برنامه‌ریزی کار دشواری است. پروژه می‌تواند با حضور نماینده گروه یا باهمستانی که مشارکت کنندگان به آن تعلق دارند برنامه‌ریزی شود؛ با درک این که ممکن است تعدادی یا همه این افراد و نیز کسانی که بعدا نیروگیری خواهند شد خواهان مشارکت در برنامه‌ریزی باشند. همین امر در مورد اعضای تیم و داوطلبان نیز صادق است. احتمالا تنها استثنا راهنما و تسهیل‌گر است که باید از ابتدا حضور داشته باشند.

ایده‌آل این است که نیروگیری اول انجام شود؛ چرا که فرایند برنامه‌ریزی مشارکتی دقیقا همین طور است. هرچند این کار همیشه امکان پذیر نیست و چگونگی اجرای عملی آن در شرایط معین بستگی دارد به عواملی مانند دسترسی به منابع مالی و برنامه زمانی کسی که راهنمای داوطلبان می شود. به هر تقدیر فرایند برنامه‌ریزی باید تا حد امکان مشارکتی باشد تا مشارکت کنندگان، کارکنان، و داوطلبانی که در پروژه شرکت می‌کنند آن را از خود بدانند و در قبال کار احساس مسئولیت کنند.

ملاحظه دیگر در اینجا آن است که آیا مقامات باهمستان یا سیاستگذاران را (مثلا به عنوان پشتیبان یا حتی نقشی فعالانه‌تر) باید از ابتدا درگیر پروژه کرد یا خیر. در این صورت دقت کنید که امتیازات این کار از عوارض منفی آن بیشتر باشد.

۳- مرحله آموزش: مشارکت کنندگان، کارکنان، و داوطلبان را آموزش دهید

  • آموزش فنی. این بخش باید شامل نحوه استفاده از تجهیزات عکاسی و فن عکاسی باشد؛ از جمله طرز کار با دوربین، ترکیب بندی، نحوه تنظیم نور با استفاده از سرعت فیلم و دیافراگم و سایر تکنیک‌ها، استفاده از فلاش، تدوین (دیجیتالی یا غیره)، نحوه عکاسی از سوژه‌های متحرک و غیر آن. انجام این آموزش بر عهده راهنما و تسهیل‌گر یا شخصی دیگر خواهد بود که اطلاعات کافی در زمینه عکاسی دارد.

  • آموزش در مورد ایمنی و اخلاق عکاسی در شرایط مختلف. هنگام عکاسی در خیابان‌های شهر یا سایر مکان‌ها، که در مورد اکثریت پروژه‌ها صادق است، ممکن است مشارکت کنندگان در موقعیتی قرار گیرند که از سوژه در محیط خصوصی، شرایط آزار دهنده، یا در حین رفتاری غیرقانونی عکس بگیرند. عکاسی در چنین مواقعی در چه شرایطی اخلاقی خواهد بود؟ برای عکاسی چگونه اجازه می‌گیرید؟ آیا باید از سوژه بخواهید موافقت‌نامه‌ای را امضا کند؟ آیا باید یک نسخه از عکس را به او بدهید؟ اگر پاسخ سوژه منفی باشد واکنش شما چه خواهد بود؟ علاوه بر این، در شرایط خطرناک که افراد مشغول قانون شکنی هستند یا واکنش تهاجمی نشان می‌دهند چگونه از خود محافظت خواهید کرد؟ صرف حمل یک دوربین می‌تواند مشارکت کننده را به خطر اندازد. باز هم مهم است که آموزش در این زمینه را یک راهنما یا تسهیل‌گر یا کسی که در عمل تجربه دارد انجام دهد.

  • آموزش کار تیمی یا شکل دهی به گروه و آموزش ضمن کار در گروه. اگر با کودکان یا نوجوانان یا افراد دیگری که تجربه اندکی در زمینه کارهای گروهی یا شرکت در جلسات دارند همکاری می‌کنید، پروژه بسیار بهتر پیش خواهد رفت اگر به آنها در این زمینه ها کمک کنید. تعیین قواعد اصلی، تشریح ضرورت آن قواعد، تاکید بر ماهیت همکاری در فعالیت‌های گروهی، سازماندهی گروه به‌شکلی که اعضای آن یکدیگر را پشتیبانی کنند، و آموزش مهارت در شنیدن، همگی کار با گروه افراد کم‌تجربه را آسانتر می‌کنند.

۴- مرحله اجرا: بیرون بروید و عکاسی کنید

بهترین راه برای یادگیری عکاسی تمرین کردن آن و دریافت بازخورد است. وقتی که مشارکت کنندگان دانش مقدماتی کار را آموختند، قدم بعدی آن است که از هر آنچه موضوع انتخابی آنان را توضیح یا بازتاب می‌دهد، عکاسی کنند.

دو مساله مهم که در خلال برنامه‌ریزی باید مورد نظر قرار گیرند عبارتند از زمان و تجهیزات. بخش مربوط به عکاسی در یک پروژه روایت تصویری می‌تواند یک هفته یا یک سال طول بکشد. تعیین زمان پروژه می‌تواند به عواملی چون منابع، موقعیت مشارکت کنندگان یا سایر نیازهای سازمان و غیر آن بستگی داشته باشد. مساله تجهیزات تا حدودی مالی است. البته این روزها اکثر تفلن‌های همراه دوربین‌های خوبی دارند که قادرند عکس و فیلم‌هایی با کیفیت بالا بگیرند. نحوه استفاده از این تجهیزات نیاز به تنظیم زیادی ندارد و بسیار آسان است.

۵- مرحله تامل: بحث گروهی نقادانه و انتخاب تصویرها

مشارکت کنندگان در خلال مرحله عکاسی باید به‌طور مرتب با یک تسهیل‌گر در یک گروه کوچک جلسه داشته باشند. اگر پروژه کوچک باشد، این گروه می‌تواند شامل همه افراد تیم باشد (حداکثر ۱۲ نفر)، یا با تعداد کمتری از افراد تشکیل شود در صورتی که پروژه بزرگ‌تر باشد.

در این گروه‌ها مشارکت کنندگان عکس‌های خود را نشان می‌دهند و دلیل ثبت آنها را توضیح می‌دهند. شاید به‌خاطر برانگیخته شدن یک احساس درونی عکسی را گرفته باشند و می‌توانند بگویند که انتظار دارند واکنش دیگران از دیدن آن عکس چه باشد. می‌توانند از سایر اعضای گروه بازخورد بگیرند که آیا فکر یا احساسی را در آنان برانگیخته و عکاس تا چه حد توانسته هدف خود را با آن عکس به روشنی بیان کند.

گروه به مشارکت کنندگان کمک می‌کند بر روی آثار خود و دیگران تامل کنند، جنبه زیبایی شناختی و فکری نهفته در آن را ارزیابی کنند و به تفاهمی برسند که مبنای عکس‌های بعدی قرار گیرد (یا در تجربه بعدی در صورتی که مرحله عکاسی تمام شده باشد). تامل غالبا مهم‌ترین بخش رشد فکری و فردی است و اختصاص زمان به این کار مطلقا ضروری است.

علاوه بر این، بحث گروهی فرصتی برای هر یک از مشارکت کنندگان فراهم می‌کند تا از میان عکس‌های خود آنهایی را انتخاب کنند که بیشترین تاثیر را بر سیاست‌گذاران و عموم خواهد داشت. اگر منظور عکاس این بوده باشد که عکس‌هایش تغییری ایجاد کند، باید بتواند بر روی بیننده تاثیر عمیقی بگذارد. گروه و تسهیل‌گر می‌توانند مشارکت کننده را یاری کنند تا دریابد کدام عکس‌ها این تاثیر را خواهد داشت و به چه علت. با پیش رفتن پروژه و بالا رفتن اعتماد به نفس و مهارت مشارکت کنندگان، شاید برخی از عکس‌های انتخاب شده قبلی به نفع عکس‌های جدیدتر که حق مطلب را بهتر بیان می‌کنند کنار گذاشته شوند. هدف آن است که در پایان مرحله عکاسی، تعدادی عکس در اختیار داشته باشید که درباره مشکل یا شرایط مورد نظر قوی‌ترین بیان را دربرداشته باشند.

فرایند انتخاب می‌تواند با افزودن شرحی کوتاه برای عکس‌های برگزیده همراه باشد. عکاسان بسته به سن و درجه معلوماتشان می‌توانند توضیح دهند که چرا سوژه خود و زمینه تصویر را انتخاب کرده اند، منظورشان از آن چه بوده، چه احساسی را در آنان برانگیخته، درجه ارتباط آن با موضوع پروژه چه بوده و غیر اینها. شرح عکس ها برای مرحله بعدی پروژه اهمیت دارند.

۶- مرحله نمایش کار: جلب توجه افکار عمومی، رسانه‌ها و مسئولان

همان طور که در بالا به‌طور مختصر اشاره شد، در پایان پروژه باید آثار تصویری به نمایش برای عموم گذاشته شود. می‌شود برای این کار در محیطی فیزیکی (مدرسه، گالری هنری، تالار اجتماعات و …) نمایشگاه برگزار کرد و یا در محیط آنلاین روی وبسایت یا شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام کارها را منتشر کرد.

به منظور پرهیز از جریحه دار کردن احساسات مشارکت کنندگان و تقدیر از تلاش همه آنان، تعداد آثار به نمایش گذاشته شده آنان باید مساوی باشد. آثار هر یک از مشارکت کنندگان می‌تواند به تنهایی ارایه شود یا بر اساس یکی دیگر از اصول سازماندهی عکس، یعنی مضمون، نمایش داده شود. مشارکت کنندگان باید اختیار ناشناس ماندن را داشته باشند، به‌ویژه اگر به‌سبب کار خود خطر آسیب جسمی یا سایر آسیب‌ها آنان را تهدید می‌کند.

دعوت از مقامات و سیاست‌گذاران و مطبوعات و عموم مردم برای دیدار کارها مهم است. رسانه‌ها می‌توانند گزارشی خبری از نمایشگاه یا پروژه و مشارکت کنندگان تهیه کنند؛ بنابراین بد نیست مشارکت کنندگانی که برای مصاحبه و ارایه شرح حال خود موافقت خویش را اعلام کرده‌اند از پیش برای این کار آماده باشند.

۷- مرحله پیگیری: مطالبات را مدام مطرح کنید

مجریان پروژه روایت تصویری بسته به منابع خود می‌تواند پس از پروژه نیز کماکان به همکاری با مشارکت کنندگان ادامه دهند. علاوه بر این پیگیری پروژه با یک مرحله اقدام و دنبال کردن برنامه‌هایی که پس از پروژه روایت تصویری تدوین شده‌اند، برای دستیابی به بهبود و تغییر پایدار حیاتی است.

نمایش کارها برای عموم چه بسا تنها آغاز کاراصلی برای تلاش جهت تغییر وضعیت نامطلوب باشد. سایر اقداماتی که می‌توان انجام داد عبارتند از:

  • ایجاد یک طرح اقدام با شرکت دادن مشارکت کنندگان و سایر افراد باهمستان که به تغییر اهمیت می‌دهند.
  • ملاقات با قانونگذاران، مقامات اداری، مدیران اجرایی شرکت‌ها، یا دیگر مقاماتی که به نحوی با مشکل مورد بحث مربوط اند.
  • راه اندازی کمپین نامه‌نویسی (نامه‌ها می‌تواند شامل نسخه‌ای از تمام عکس‌ها باشد).
  • راه اندازی کمپین رسانه‌ای شامل تعدادی از مشارکت کنندگان و گزارش زندگی آنان و نیز عکس‌هایشان.

۸- مرحله ارزشیابی: سنجش میزان نیل به اهداف

مانند هر پروژه‌ای نظارت و ارزشیابی فرایند و نتایج پروژه روایت تصویری از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای آن که این کار به درستی انجام شود پرسش‌های مربوط به ارزشیابی باید به روشنی معین شوند. برخی از پرسش‌های ممکن را در اینجا می‌خوانید:

  • موثرترین روش برای جذب مشارکت کنندگان کدام است؟ در مورد کارکنان و داوطلبان چطور؟
  • آیا مشارکت کنندگان مهارت‌های تازه‌ای را آموختند؟
  • آیا روند آموزشی کافی و موثر بود؟
  • آیا تلاش مشارکت کنندگان به فهم بهتر سازمان و/یا باهمستان از مشکل موجود کمک کرده است؟
  • آیا پروژه موجب تلاش مستمر در مورد مشکل مورد نظر شد؟
  • آیا پروژه به تغییر شرایط در باهمستان منجر شد؟
  • آیا پروژه تاثیری بر سیاست‌گذاران در جهت ایجاد تغییر داشته؟
  • آیا پروژه در طول زمان به پایداری رسید؟

مشارکت کنندگان باید در تیم ارزشیابی شرکت داشته باشند و به مشارکت در تدوین پرسش‌های ارزشیابی و نیز تامل در پرسش‌های ارزشیابی برای جهت دادن به تلاش‌هایشان در طول پروژه تشویق شوند. در این صورت ارزشیابی همان طور که باید، به بخشی از خود پروژه مبدل می‌شود. می‌توان با استفاده از نتایج ارزشیابی، شیوه بهره‌گیری سازمان از روایت تصویری و نیز شیوه استفاده از نتایج پروژه برای ایجاد تغییر و تحول را بهبود بخشید.

خلاصه

روایت تصویری تکنیکی است که در آن افراد محروم، نادیده گرفته شده و/یا با تجربه تبعیض از طریق عکاسی یا فیلمبرداری می‌توانند هم خواسته‌های خود را بیان کنند و هم به بلوغ شخصی و فکری برسند. علاوه بر این مشارکت کنندگان در اصل در نقش محققان کنش مشارکتی در می آیند و شرایط و مشکلات را به گونه‌ای مستند می‌کنند که حاصل تلاش آنان می‌تواند ابزاری برای ارزیابی باهمستان و نیز انگیزه‌ای برای سیاست‌گذاران و سایر مقامات رسمی باشد تا ایجاد تغییر را نهادینه کنند.