تقریباً هر باهمستانی، اعم از بزرگ یا کوچک، شهری، حومهی شهری، یا روستایی، باید تا حدی با مصرف الکل، دخانیات و سایر مواد اعتیاد آور مقابله کند. اغلب باهمستانها سعی میکنند با این مشکل مبارزه کنند و برخی به شکلی معقول موفق هستند. گروهی هم با همهی توانی که دارند، هر کاری را که میتوانند انجام میدهند و بهسختی شرایط را به همان صورت حفظ میکنند یا بدتر از آن، شکست میخورند.
گاهی تفاوت در روش برخورد آنان با مسئله است. آن دسته که بیشترین توفیق را دارند، اغلب سعی میکنند از ابتدا مانع بروز مشکل شوند. آنان با برآوردی کلی از باهمستان، تلاش میکنند تا برای کمک به آن دسته از ساکنان باهمستان که بیش از سایرین در معرض خطر هستند (معمولا جوانان)، و پرهیز از رفتارها یا موقعیتهایی که آنان را در معرض آسیب قرار میدهند، راههایی را ابداع کنند. اگرچه باهمستانهای موفق توسل به قانون، مداوا، تغییر سیاستها، آموزش همگانی، یا سایر اقدامات ضروری برای برخورد با مسئله را آنطور که هست نادیده نمیگیرند، ضمناً سعی میکنند تا با اتخاذ اهدافی بلندمدت، مصرف مواد مخدر را برای همیشه کاهش دهند.
چهارچوب پیشگیری راهبردی چیست؟
«چهارچوب پیشگیری راهبردی» فرایندی را ترسیم میکند که یک سازمان، باهمستان، یا استان میتواند از آن در جهت پیشگیری و یا کاهش مصرف الکل، دخانیات و مواد مخدر استفاده کند.
ضمناً این چهارچوب را میتوان در سایر مسایل باهمستان هم به کار برد؛ مانند خشونت، مشکلات مربوط به سلامتی (چاقی مفرط، سلامت قلب و عروق، دیابت، ایدز) و تبعیض. به همین صورت، هر چند «چهارچوب پیشگیری راهبردی» با تاکید بیشتر بر جوانان تدوین شده، اما دلیلی وجود ندارد که نتوان این مدل را به همهی گروههای جمعیتی تعمیم داد.
این چهارچوب به عوامل خطرآفرین و نیز عوامل محافظ میپردازد. عوامل خطرآفرین عناصری در درون یک فرد یا محیط او هستند که وی را برای رفتارها و شرایط خاص منفی مستعدتر میکنند. عوامل محافظ مثبت هستند؛ یعنی عناصری در درون فرد یا محیط، که او را کمتر مستعد آن رفتارها یا شرایط منفی میکنند.
عوامل خطرآفرین و محافظ، بسته به مسئلهای که به آن مربوط هستند، انواع مختلفی دارند. مثلاً برخی از نمونههای عوامل خطرآفرین برای مصرف الکل عبارتند از:
- دسترسی راحت به الکل.پذیرفته شدن و تحمل مصرف الکل در بین جوانان و بزرگسالان به عنوان بخشی از هنجارهای جامعه
پذیرش مصرف الکل میتواند شامل عناصری چون پذیرش زیادهروی در نوشیدن در تعطیلات آخرهفته به عنوان «تسکیندهندهی فشارهای عصبی»، یا میهمانیهایی باشد که به صورت معمول، مقادیر زیادی نوشیدنی الکلی در آنها مصرف میشود.
برخی از نمونههای عوامل محافظ برای همان رفتار عبارتند از:
- روابط نزدیک خانوادگی.
- ارتباط خوب بین فرزندان و والدین.
- حمایت همسنوسالان برای پرهیز از مصرف الکل.
- مؤنث بودن.
- ارزشهای ثابت باهمستانی و خانوادگی که با مصرف الکل مغایرت دارند.
«چهارچوب پیشگیری راهبردی»، عوامل خطرآفرین و محافظ را طی فرایندی پنجمرحلهای هدف میگیرد. ما این فرایند را در اینجا فهرست میکنیم و بعداً در قسمت «چگونگی» این بخش، آنها را بیشتر مورد بحث قرار خواهیم داد.
مهارتهای لازم برای اجرای چهارچوب پیشگیری راهبردی
- برآورد. در ابتدا برای نظرسنجی باهمستان و تعیین مهمترین مسئله که میتوان آن را با توجه به منابع موجود با موفقیت هدف گرفت، یک کارگروه متشکل از نمایندگان همهی گروههای ذینفع تشکیل میشود (کسانی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، تحت تأثیر پروژهی پیشگیری قرار خواهند گرفت). ارزیابی اغلب شامل سه بخش اصلی است:
- شناسایی و درک نیازهای جمعیت.
- تعیین منابع لازم و میزان دسترسی به آنها.
- برآورد آمادگی باهمستان.
- ظرفیتسازی. ایجاد ظرفیت در باهمستان برای مشارکت در برنامهی پیشگیری شامل اقداماتی مانند بسیج منابع انسانی، سازمانی و مالی لازم و سپس ارائهی آموزش و کمک فنی مناسب است. این اقدامات با هدف افزایش دانش و مهارتهای مورد نیاز اعضای باهمستان برای برنامه ریزی و اجرای فعالیتهای مختلف انجام میشود.
- برنامهریزی. در این مرحله، گروهی از ذینفعان، برای پاسخ به نیازهای باهمستان یک برنامه اجرایی تدوین میکنند. این برنامه اصولا شامل هدف کلی، اهداف جزیی و راهبردهای عملی میباشد. گروه در جریان برنامهریزی، یک مدل یا چهارچوب منطقی را برای اقدام به کار میگیرد؛ یعنی از میان تعدادی از «بهترین رویههای» ممکن که مبتنی بر شواهد هستند، یکی را انتخاب میکند و هزینهها و سایر منابع را که برای اجرای موفقیتآمیز برنامه لازم هستند، تعیین میکند.
- اجرا. برنامه به اجرا در میآید.
- ارزشیابی. هر چند این اقدام در آخرین مرحله فهرست شده، ولی عملاً در طول کل فرایند ادامه دارد. در روند ارزشیابی، کل فرایند (حصول اطمینان از انطباق برنامهریزی با شیوه و زمان اجرا)، میزان تاثیر اقدامات (بررسی میزان تاثیر بر خطرات و عوامل محافظ)، و نتیجه نهایی (کیفیت دستیابی به اهداف) مورد بررسی قرار میگیرد. سپس نتایج به دست آمده برای بازبینی برنامه و افزایش تأثیر آن در مراحل بعدی مورد استفاده قرار میگیرد و به همین ترتیب این چرخه از نو آغاز میشود.
چرا از چهارچوب پیشگیری راهبردی استفاده کنیم؟
با توجه به این که تعداد زیادی مدل در اختیار داریم، مزایای استفاده از چهارچوب پیشگیری راهبردی چیست؟
- دربرگیرنده و مشارکتی است. این چهارچوب از ابتدای کار از همهی ذینفعان فرایند از جمله مخاطبان اصلی نمایندگی میکند.
- بر نقش باهمستان در پیشگیری تأکید دارد. بر حسب یکی از اصول فلسفهی چهارچوب، پیشگیری تنها زمانی مؤثر است که کل باهمستان از آن حمایت کند و نیازهای واقعی باهمستان در نظر گرفته شده باشند.
- باز و نامحدود است و باهمستانها را به یافتن راه حلهای خاص خود ترغیب میکند. این چهارچوب در جهت پیشگیری یک سلسله برنامه را توصیه نمیکند، بلکه فقط یک فرایند کلی را در پیش میگیرد.
- هدف آن ایجاد تغییر اجتماعی درازمدت با تمرکز بر عوامل خطرآفرین و محافظ است که میتوانند تحت تأثیر برنامههای کوتاه یا میانمدت قرار گیرند.
- برای باهمستانها مدلهایی بهاثباترسیده و مبتنی بر شواهد را برای انتخاب ارائه میدهد. این چهارچوب به جای تجویز یک برنامهی معین، منابعی را عرضه میکند تا باهمستانها بهترین رویهها را که منطبق با نیازهای آنها باشد، پیدا کنند.
- همراه با کمکهای فنی و تعدادی لینک به سایر کاربرها و برنامهها، عرضه میشود. برای مثال مرکز پیشگیری از مواد مخدر در وبسایت خود، تعداد زیادی منابع آنلاین و متنوع را در اختیار اعضای باهمستان قرار میدهند و آنها را به این ترتیب به برنامههای پیشگیری متصل میکند.
- تمرکز چهارچوب پیشگیری بر عوامل خطرآفرین و محافظ، میتواند سلامت درازمدت باهمستان را افزایش دهد. اکثر عوامل خطرآفرین و محافظ، گذشته از تأثیری که بر مسائل پیش رو دارند، اغلب دارای جنبهای عمومی هم هستند. برای مثال، عوامل محافظ برای جوانان، از قبیل ارتباط والدین و فرزند، وابستگی به باهمستان، عزت نفس، و انتظارات بالا، نه تنها میتوانند به کاهش رفتارهای خطرناک و خودتخریبی منجر شوند، بلکه خود جوانان را به والدین و شهروندان بهتر مبدل کرده و آنان را به الگویی برای نسل آینده تبدیل میکنند.
بین پیشگیری از شرایطی منفی (مانند مصرف مواد مخدر) و تشویق به شرایطی مثبت (مانند سبک زندگی سالم) مرز باریکی وجود دارد. اگر برنامهی پیشگیری بهخوبی اجرا شده و بر زدودن عوامل خطرآفرین و تقویت عوامل محافظ متمرکز باشد، میتواند در ادامه به برنامهای تبلیغی مبدل شود که شهروندان را به برداشتن گامهایی مثبت تشویق میکند تا زندگی خود را به سوی درجهی اعلایی از سلامت و موفقیت ممکن هدایت کنند.
چه زمانی باید از چهارچوب پیشگیری راهبردی استفاده کنید؟
بهترین زمان برای آغاز برنامهی پیشگیری، قبل از بروز یک مشکل جدی است. در حقیقت، چهارچوب پیشگیری با تأکیدی که بر عوامل خطرآفرین و محافظ دارد، بهویژه برای جوانان، میتواند تقریباً برای هر مسئلهی دارای اهمیت و نیز برای ترویج رفتارهای سالم به کار رود. از این نظر، با توسعهی دارایی شباهت دارد.
اما در اکثر باهمستانها واقعیت این است که با توجه به مشکلاتی که از قبل وجود دارند، بیشتر مسائل تا وقتی که به ابعادی بحرانی نرسند، مورد توجه قرار نمیگیرند یا حداقل در مرکز آگاهی عموم واقع نمیشوند. بنابراین شاید بهترین زمان برای راهاندازی ابتکار پیشگیری راهبردی، زمانی باشد که باهمستان آمادهی بذل توجه به آن مسئله شده باشد.
اغلب اوقات شما میتوانید با ارزیابی وضعیت باهمستان و آغاز یک کمپین جهت افزایش آمادگی برای مرحلهی بعد یا هر گامی که برای همسوشدن باهمستان با یک برنامهی پیشگیری لازم است، این فرایند را سرعت ببخشید. در واقع، اولین قسمت ابتکار پیشگیری میتواند تلاشی برای بالابردن میزان آمادگی باهمستان باشد. شاید تا مدتی نتوانید برنامهی پیشگیری را تدوین و اجرا کنید، ولی پیشرفت در آمادگی قسمتی از همان تلاش است.
چه کسی باید از چهارچوب پیشگیری راهبردی استفاده کند؟
همانند بسیاری از پرسشهایی که در جعبهابزار باهمستان با «چه کسی …» آغاز میشوند، این یکی نه تنها بیش از یک جواب دارد، بلکه در حقیقت بیش از یک پرسش را هم متبادر میکند.
- چه کسی میتواند چهارچوب پیشگیری راهبردی را اجرا کند؟ جوابهای چندگانه در اینجا، از نحوهی تخصیص کمک مالی بلاعوض از سوی مرکز پیشگیری از اعتیاد و نیز از این واقعیت نشأت میگیرند که چهارچوب قرار است دربرگیرنده و مشارکتی باشد.
اگر رویکرد باهمستان در مورد پیشگیری را مد نظر قرار دهید، آنگاه ذینفعانی از همهی بخشهای باهمستان در برنامهریزی، اجرا، و ارزشیابی چهارچوب حضور خواهند یافت. از جمله:
- متخصصان درمان مصرفکنندگان الکل و مواد مخدر و نیز محققان این حوزه.
- متخصصان پزشکی، بهویژه آنان که مستقیماً با جمعیتِ درخطر تماس دارند.
- مسئولان دولتی و سیاستگذاران در سطوح مربوطه.
- گروهی که در معرض بیشترین آسیب هستند.
- اعضای علاقمند باهمستان.
- بخش خصوصی و کسبه.
- آموزشدهندگان.
- خانوادهها و …
- چهارچوب باید به چه کسانی کمک کند؟ این سؤال هم اشاره دارد به اینکه اجزای چارچوب چگونه باید تعریف شوند و چه کسانی باید هدف گرفته شوند. مرکز پیشگیری از اعتیاد برنامه را در سه سطح تعریف میکند: همگانی، انتخابی، و مشخص. برنامههای همگانی برای کل باهمستان یا قسمتی از آن طراحی میشوند؛ اگرچه، همهی مخاطبان آن لزوماً در معرض خطر مصرف مواد مخدر نیستند. منظور از برنامههای انتخابی، هدفگرفتن گروههایی است که در معرض خطر هستند؛ مانند ساکنان برخی مناطق، گروههای سنی یا فرهنگهای خاص. برنامههای مشخصشده در خدمت افرادی قرار میگیرند که با ریسک بالا در مصرف مواد شناسایی شدهاند.
چگونه باید از چهارچوب پیشگیری راهبردی استفاده کرد؟
همانطور که در بالا شرح دادیم، چهارچوب پنج مرحله دارد. در اینجا این مراحل را با ذکر جزئیات بیشتر بررسی می کنیم تا با نحوه استفاده از آن بیشتر آشنا شویم:
در این رابطه ادارهی خدمات مرتبط با مصرف مواد و سلامت روانی، مرکز پیشگیری از مصرف مواد مخدر اطلاعات، دستورالعملها، و حمایت فنی را در اختیار افراد قرار میدهد. در وبسایت این سازمان ها اعضای باهمستان میتوانند الگویی برای برنامهریزی خود و نیز اطلاعات مربوط به عناوینی چون عوامل خطرآفرین و محافظ را پیدا کنند.
فاز ۱: برآورد. در مرحلهی برآورد، نیازها و منابع باهمستان را شناسایی نموده و عوامل خطرآفرین و محافظ را تعیین میکنید.
- یک کارگروه همهگیرشناسی تشکیل دهید. و ارزیابی اولیه را به این گروه بسپارید.از آنجا که برنامهی پیشگیری مستلزم جلب نظر باهمستان است، کارگروه باید همهی بخشهای باهمستان از جمله جوانان، سالمندان، زنان، بخش سلامت، نیروی پلیس، موسسات آموزشی، گروههای اقلیت، بخش خصوصی، دوایر دولتی، و … را درگیر کند.
نکتهی متناقض برنامهی پیشگیری این است که اغلب مبتلایان و آسیبدیدگان، یعنی مصرفکنندگان مواد اعتیادآور، افرادی هستند که کمترین تمایل را به مشارکت دارند. شاید بهترین راه برای حل این مشکل، علاوه بر استخدام اعضای کارگروه از میان جمعیتی که در معرض بالاترین خطر است، شرکتدادن کسانی باشد که در مسیر بهبود از وابستگی به الکل و مواد مخدر هستند. آنان فرهنگ مصرف را از درون درک میکنند و در عین حال در مورد نیاز به ممانعت افراد در گرایش به این فرهنگ هم کاملاً توجیه شدهاند.
- نیازها و داراییهای باهمستان را برآورد کنید. وضعیت ایدهآل در اینجا انجام یک برآورد کامل از باهمستان است. اگر حامی مالی این ارزیابی شهرداری باشد (مثلاً دفتر شهردار)، یا یکی از دوایر دولتی، احتمالاً اینها منابع لازم برای این کار را در اختیار دارند. اگر یک سازمان کوچک باهمستانی یا ائتلافی از چنین سازمانهایی باشد، به احتمال زیاد باید به داوطلبان و روشهای کمخرج روی آورد و محدودهی تمرکز خود را محدودتر کند؛ مگر آنکه اعضای کارگروه قادر به تأمین منابع مالی و سایر منابع باشند.
برآورد مصرف مواد در باهمستان را میتوان با استفاده از بعضی یا همهی روشها انجام داد. به طور کلی، هر قدر برای جمعآوری اطلاعات از روشهای بیشتری استفاده کنید، در رابطه با مسائل باهمستان خود تصویر بهتری به دست خواهید آورد. برخی از شیوههای اصلی برای تعیین نیازها و منابع باهمستان عبارتند از:
- نظرسنجی. نظرسنجی را میتوان رودررو، با تلفن، یا با ایمیل انجام داد. میتوان فرمها را بدون ترتیب یا گزینشی (جمعیت، منطقهی جغرافیایی، سن، و غیره) بین گروهها یا افراد پخش کرد. اگر نظرسنجی بهدرستی انجام شود، میتواند عناوین زیادی را پوشش دهد و طیف وسیعی از جوابها را به دست آورد.
- مصاحبه. مصاحبه میتواند فردی یا گروهی، ازپیشتعیینشده، نیمهتعیینشده، یا تعییننشده باشد. میتوانید مصاحبه را به شکل رودررو (اغلب این روش را قابل اعتمادتر میدانند) یا با تلفن انجام دهید (که میتواند افراد بیشتری را در بر بگیرد.)
- گروههای تمرکز. گروه تمرکز عبارت است از نوع خاصی از مباحثهی هدایتشده که هدف از آن کسب اطلاعات در مورد عنوانی معین از گروه است. این روش را میتوان به شکلی مؤثر برای برآورد مورد استفاده قرار داد، اما نیازمند یک تسهیلگر آموزشدیده است تا شرکتکنندگان را از لاک خود بیرون آورده و آنان را بر موضوع متمرکز نگه دارد.
در نظرسنجیها و بهویژه هنگام صحبتکردن با اعضای باهمستان، شاید کسانی باشند که به برقراری ارتباط با آنان علاقهی خاصی دارید، مانند:
- رهبران باهمستان. افرادی در انواع مشاغل که دیگران آنان را به چشم رهبر و راهنما میبینند. ممکن است مدیران دولتی باشند، یا به خاطر موقعیت شغلی یا اجتماعی که جامعه که دارند مورد احترام باشند یا صرفاً کسانی هستند که دیگران آنان را درستکار و عاقل میدانند.
- مخاطبان اصلی یا کسانی که در معرض بیشترین خطر هستند. این دو گروه عموماً یکی هستند، اما همیشه اینطور نیست. مثلاً شاید شما به امید اینکه مصرف مواد مخدر را در آینده مهار کنید، بر جوانان متمرکز شوید در حالیکه ممکن است بدترین مشکلات در میان بزرگسالان مشاهده شود.
- کسانی که با گروه مخاطب برنامه در تماس هستند، مانند کارمندان خدمات درمانی، معلمان، پلیس، مددکاران جوانان، و غیره.
- کسانی که به نوعی با گروه هدف مرتبط هستند، مانند والدین، فامیل، گروه معتادان گمنام.
- سیاستگذاران. قانونگذاران و سایرین که قوانین و مقررات مربوط به مصرف مواد مخدر را تعیین میکنند .
- کسانی که دربارهی این مسئله در باهمستان پژوهش کردهاند؛ که میتوانند دانشگاهی یا تأمینکنندگان خدمات درمانی یا انسانی باشند.
- مشاهده. مشاهده میتواند به طرق مختلف در این نوع از ارزیابی وضعیت باهمستان به کار رود. مشاهده میتواند به شکل قدمزدن در خیابان و توجه به اوضاع باشد با این هدف که برای مثال دیده شود که جوانان از چه کسانی مواد مصرفیشان را دریافت میکنند. یا به خانههایی که در آنها آشکارا مواد مصرف میکنند توجه شود، یا صرفاً تماشای رفتار افراد را در محلات و پارکهای محل. مشاهدهی فعالانه میتواند به این معنی باشد که با یک افسر پلیس همراهی کنید، فروشندگان مواد را شناسایی کنید، یا عملاً مقداری مواد بخرید. دامنهی اینها در اصل به این بستگی دارد که به دنبال چه چیزی باشید و شما یا دیگران که در برآورد مشارکت دارند چه قابلیتهایی دارند.
- بایگانی عمومی. شاید بیشتر کارهای شما توسط ادارات مختلف دولتی انجام شده باشد. سرشماری نفوس و مسکن که هر ده سال یک بار انجام میشود، گنجینهای از دادههای جمعیتی و سایر اطلاعات است. برخی از ادارات دولتی مانند وزارت بهداشت یا سازمان بهزیستی میتوانند اطلاعات جامعی دربارهی مصرف مواد مخدر در باهمستان شما داشته باشند که میتوانید از آنها بخواهید و یا در وبسایتهایی که به همین منظور تهیه شده مراجعه کنید.
- برآورد درستی از میزان آمادگی باهمستان داشته باشید. آمادگی باهمستان عبارت است از میزان آمادهبودن باهمستان برای اقدام در مورد یک مسئله. هنگامی که میزان آمادگی باهمستان خود را دریابید، میتوانید برای شروع برنامهی خود از آن سطح برنامهریزی کنید و باهمستان را به مرحلهی بعدی برسانید و هر بار باهمستان را یک مرحله به پیش ببرید.
مردم کاری را که برایش آمادگی ندارند انجام نمیدهند. تا وقتی که اعضای باهمستان از مسئله آگاه نشده و اهمیت آن را باور نکنند، بعید است که حمایت زیادی را که برای موفقیت برنامهی پیشگیری لازم است، به دست آورید. در این صورت شاید اولین وظیفهی شما رساندن باهمستان به آن نقطه و نیز شرکتدادن آن در برنامهریزی است. وقتی که اعضای محلی باهمستان مفهوم پیشگیری را درک کرده و اهمیت آن را متوجه شوند، به احتمال زیاد از برنامه حمایت کرده و در آن مشارکت خواهند کرد.
ابزاری که ابعاد و سطح آمادگی باهمستان را شناسایی میکنند از قبل آماده شدهاند. ابزار لازم برای تعیین آمادگی باهمستان که به سهولت قابل استفاده و سنجش توسط اعضای باهمستان است، میتواند در بخش آمادگی باهمستان و سایر بخشهای مرتبط در جعبهابزار باهمستان که برای ارتقای آمادگی هستند، یافت شود.
- مهمترین نیاز که برنامهی پیشگیری میتواند بر آن تاثیر داشته باشد را تعیین کنید. شاید حوزههای بسیاری نیازمند پیشگیری باشند؛ نوجوانان، بزرگسالان، افراد زیر خط فقر، و غیره. سؤال اینجاست که تلاش شما در کجا میتواند اثرگذار باشد و برای این کار چه منابعی را در اختیار دارید. مصرف مواد مخدر در جمعیتی معین، شاید ابتدا بیش از ظرفیت شما برای پرداختن به مشکل باشد. شاید لازم باشد تمرکز خود را صرف جمعیتی کنید که بیشتر قابل مدیریت است یا بر روی مسئلهای متفاوت مانند مصرف الکل به جای کراک، که میتوانید در آن موفق شوید متمرکز شوید و در نتیجه ظرفیت خود را بالا ببرید تا با امر دشوارتری دستوپنجه نرم کنید.
فاز ۲: ظرفیت.
نه تنها باهمستان باید برای شروع برنامهی پیشگیری آماده باشد، بلکه باید توان این کار را هم داشته باشد. این شامل آگاهی و دانش مربوط به مصرف مواد مخدر در باهمستان هم هست؛ و نیز درک نحوهی برپایی، اجرا، و پایش یک برنامهی پیشگیری، و سایر منابع باهمستان که میتوانند در خدمت رفع مشکل قرار گیرند، و دیگر حمایت و مشارکت گستردهی باهمستان و تمایل به حفظ تلاش در درازمدت.
این بدان معنا نیست که همهی افراد در باهمستان باید برنامهی پیشگیری را درک، حمایت و در آن مشارکت کنند، هرچند این میتواند ایده آل باشد؛ بلکه به این اشاره دارد که لازم است برای اجرای برنامهای مؤثر، مقدار کافی پشتیبانی و دانش وجود داشته باشد.
برای ساختن ظرفیت باهمستان:
- با حلقهی مرکزی گروه خود شروع کنید. گروهی که ارزیابی باهمستان را انجام داده و سایرین که از ابتدا پیگیر برنامهی پیشگیری بودهاند، حلقهی مرکزی قلمداد میشوند. بیشتر یا اکثریت آنان شاید راغب باشند که در ادامهی برنامهریزی و اجرای آن فعال باقی بمانند. حتی اگر چنین نباشد، آنان میتوانند به استخدام دیگران برای مشارکت در مراحل بعدی کمک کنند.
- یک مدل یا نظریهی منطقی را برای هدایت برنامهی خود برگزینید یا ابداع کنید. داشتن چنین مدلی، به شما کمک میکند کیفیت اجرای برنامه بر اساس چهارچوب پیشگیری را افزایش دهید.
- آنچه را که دربارهی سطح آمادگی باهمستان میدانید، به کار بگیرید و همه را به مشارکت ترغیب کنید. بسته به آنچه که مردم باهمستان از آن آگاهی دارند، بد نیست توجه آنان را به مسئلهی مصرف مواد مخدر جلب کنید. استفاده از سرگذشت آن دسته از اعضای باهمستان که از مصرف مواد مخدر در نقاهت هستند، بهویژه اگر مایل باشند خود سرگذشت خویش را تعریف کنند، روشی قدرتمند برای تأکید بر لزوم پیشگیری است. ضمناً در اینجا انتخاب مناسب رسانهها جهت همکاری با آنها هم مهم است.
در صورتی که باهمستان از قبل نسبت به مشکل کاملاً آگاهی داشته باشد، شاید بتوانید بر جلب حمایت و جذب داوطلب برای شروع برنامهریزی متمرکز شوید. شاید بد نباشد یک هیئت مشاور باهمستان یا گروهی مشابه تشکیل دهید که برنامه را تشریح میکنند.
- شبکهی اعضای علاقمند باهمستان به پیشگیری از مصرف مواد اعتیادآور را گسترش دهید. وقتی باهمستان نسبت به مصرف مواد اعتیاد آور آگاهتر میشود، جذب افراد برای کمک به برنامهی پیشگیری باید آسانتر شود. میتوانید از طریق رسانهها، توزیع بروشور، و نصب تابلوهای اعلانات در مکانهای مناسب، و مؤثرتر از همهی اینها، تماس فردی، به اعضای باهمستان اطلاعرسانی کنید.
افراد را با توجه به مهارت یا علاقهشان انتخاب کنید و از آنان بخواهید تا کارهایی را انجام دهند که در آن مهارت دارند یا آن را جالب میدانند. شاید بتوانید داوطلبانی را پیدا کنید که در تدوین برنامهی آموزشی، روابط عمومی، کار با جوانان، فیلمسازی و سایر حوزههایی که میتوانند به برنامه کمک کنند، تجربه داشته باشند.
فاز ۳: برنامهریزی.
فاز برنامهریزی حداقل از دو لحاظ اهمیتی برابر با سایر مراحل دارد: اول آنکه ماهیت مشارکتی برنامه را نشان میدهد؛ بنابراین اگر بهخوبی انجام شود، هم تنوع افکار و هم استقبال جامعه را میسر میکند. ثانیاً ساختار، سازمان و محتوای برنامهی پیشگیری واقعی را میآفریند که به سبب آن برنامه رشد میکند یا شکست میخورد. در نتیجه، دقت در برنامهریزی اهمیت دارد. صرف زمان بیشتر در این مرحله به معنی دردسر کمتر و موفقیت بیشتر در درازمدت است.
- برای برنامهریزی یک تیم تشکیل دهید. این تیم میتواند همان تیم ارزیابی باشد، میتواند شامل بعضی از اعضای تیم ارزیابی باشد به انضمام تعدادی دیگر، یا میتواند کاملاً متفاوت باشد. اعضای تیم باید از تمام بخشهای باهمستان برگزیده شوند. ترکیب تیم باید تا جایی که ممکن است متنوع و دربرگیرنده باشد و فرای ویژگیهای نژادی، قومی، طبقه، سن، جنسیت، و سایر خطوط باشد تا همه در باهمستان حس کنند که صدایشان شنیده میشود.
- تیم برنامهریزی را آموزش دهید. اگر تیم برنامهریزی شامل طیف متنوعی از افراد است، حداقل بعضی از اعضای آن شاید هرگز تجربهی حضور در جلسات حل مشارکتی مسئله را نداشته باشند، چه رسد به برنامهریزی برای مداخلهی باهمستان. اکثر آنان شاید اطلاعات نسبتاً کمی دربارهی مصرف مواد مخدر و جلوگیری از آن را داشته باشند؛ فارغ ازاینکه قصد دارند مسئلهای محلی را حل کنند. هرچه آموزش مفیدتر باشد، تیم هم بهتر عمل خواهد کرد. بعضی از حوزهها که شاید آموزش مفید باشد عبارتند از:
- تدوین قوانین برگزاری جلسات. نمایندگی از همه، احترام به نظرات دیگران، تشویق افراد خجالتی به مشارکت، توجه به ایدهها به جای شخصیتها، صحبتهای همه را گوش کردن بدون قطع سخنان، داشتن ذهنی پذیرا، آمادگی برای مصالحه، به هیچ کس اجازهی سلطه ندادن، رسیدن به توافق جمعی و غیره.
- مشگلگشایی. راههای برخورد با مسائل در یک گروه، از جمله فنونی مانند هماندیشی، مباحثه در گروههای کوچک، و نقشآفرینی.
- مصرف مواد در باهمستان. این حوزه با اطلاعات مربوط به آثار و پیامدهای مصرف مواد مختلفی که به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند، میزان مشکلآفرینی مواد گوناگون، جمعیتی که بیش از همه در معرض خطر است، و غیره ارتباط دارد. نتایج ارزیابی انجامگرفته توسط باهمستان و آمار بهدستآمده از منابع گوناگون، میتواند دربارهی مصرف مواد، شمایی در اختیار اعضای گروه قرار داده و به سمت و سوی اقدامات مورد نیاز اشارهای داشته باشد.
- عوامل ریسک و حفاظت. اینها چیستند، چگونه کار میکنند، چگونه میتوان از آنها در زمینهی برنامهی پیشگیری استفاده کرد، و تعدادی مثال.
- درنظرداشتن منابع. بسیاری از اعضای تیم شاید در طرحهای خود دربارهی تعیین هزینهی برنامهی پیشگیری فکر نکرده باشند، یا به این فکر نکردهاند که منابع برنامه نه تنها شامل تخصیص مالی است، بلکه وقت داوطلبان، دانش باهمستان دربارهی مسئله، پشتیبانی باهمستان و رسانهها، متخصصان محلی (از حرفهایها، سازمانها، و نهادها)، و تمایل مقامات محلی و باهمستان در مورد تغییر آییننامهها و سیاستها به نفع برنامهی پیشگیری هم باید در نظر گرفته شود.
- برنامههای مبتنی بر شواهد. برنامهی مبتنی بر شواهد به چه معناست، چگونه باید برنامههایی را که میتوان بازتولید کرد، از آنهایی که خاص موقعیتهای معین خود هستند، تفکیک کرد و چگونه میتوان چنین برنامههایی را دستکاری کرد تا برای یک باهمستان معین مناسبتر باشند.
- عوامل خطرآفرین و محافظ را تحلیل کنید. برای این منظور میتوانید یک مشاور استخدام کنید. اگر منابع مالی برای استخدام مشاور را ندارید میتوانید از راهنماهای آموزشی جعبه ابزار باهمستان استفاده کنید.
برخی از سازمانها، عوامل خطرآفرین مصرف (و سایر رفتارهای نامطلوب) مواد از سوی نوجوانان را در چهار گروه طبقهبندی میکنند: باهمستان، خانواده، مدرسه، و فرد یا همسنوسالان. مرکز پیشگیری از اعتیاد یک حوزهی اجتماعی را هم به این چهار گروه میافزاید و نقش رسانههای ملی، اینترنت، و فرهنگ جامعه را در شکلگیری تلقیات و رفتارهای باهمستان و نوجوانان در نظر میگیرد.
منابع و ظرفیتهای موجود برای توسعه باهمستان (مانند عوامل محافظتی) برای کودکان و نوجوانان نیز میتواند به دو گروه خارجی و داخلی تقسیم شوند.
منابع و ظرفیتهای محیطی که خود به چهار گروه تقسیم میشوند:
- حمایت. افرادی که برای نوجوان نقش مهمی دارند، او را تشویق و کمک کرده و به او احترام میگذارند.
- توانمندسازی. نوجوان فرصتی مییابد تا مسئولیتپذیری را تمرین کرده و حس کند کنترل بخشهای مهمی از زندگی خود را در دست دارد.
- حدود و انتظارات. از نوجوان انتظار میرود از قواعدی که کاملاً روشن هستند پیروی کند و به استانداردهای بالا دست یابد.
- استفادهی سازنده از زمان. نوجوان برای شرکت در فعالیتهای معنیدار و سازنده فرصتهایی را در اختیار دارد.
منابع و ظرفیتهای درونی که آنها هم به چهار گروه تقسیم میشوند:
- تعهد به آموختن. نوجوان ارزش آموختن و تحصیل را درک میکند و میتواند خود را وقف مدرسه و سایر حوزههای آموزشی کند.
- ارزشهای مثبت. نوجوان یک مجموعه ارزشی مثبت را ابداع و از آن خود کرده است.
- شایستگیهای اجتماعی. نوجوان برای ادارهی زندگی خود و ایجاد روابط مثبت با دیگران، صاحب مهارتهای فردی و مهارت ارتباط با دیگران است.
- هویت مثبت. نوجوان خود را مثبت میبیند و عزت نفس خوبی دارد.
هدف در اینجا درک طرز کار این عوامل در باهمستان شماست؛ کدامیک بیشتر و کدامیک کمتر اهمیت دارند، چه مواردی بیشترین تاثیر را بر مصرف مواد در بین جمعیتهای در معرض خطر دارند.
- عواملی را که بر آنها تمرکز خواهید کرد، انتخاب کنید. باید تعداد قابل کنترلی از عوامل را انتخاب کنید؛ نمیتوانید همهی آنها را یکجا بررسی کنید: چنین اقدامی به واسطهی فشاری که بر تواناییها و منابع شما وارد میسازد، تقریباً بدون تردید شکست میخورد و تلاشهای شما را در هر زمینهای تحتالشعاع قرار میدهد. ضمناً باید عواملی را انتخاب کنید که واقعاً بتوانید در بازهی زمانی منطقی بر آنها تأثیر بگذارید.
مثلاً، تلاش برای کاهش دسترسی به مواد مخدر، تنها به معنی اعمال زور یا تغییر رفتار در باهمستان نیست. ممکن است مواد مخدر در باهمستان یا محلهی بعدی یا از طریق منابعی غیر از آنهایی که از بین بردهاید، در دسترس باشند. علاوهبراین، شاید منابع جدید در مقایسه با منابع قدیمی، هم از نظر موادی که عرضه میکنند و هم از نظر خشونت بالقوه، برای مصرفکنندگان خطر بیشتری داشته باشند. شاید بتوانید محله یا باهمستان خود را از برخی از مواد پاک کنید، ولی این بدان معنا نیست که دسترسی آنها را از بین برده یا حتی کاهش داده باشید.
- تحقیق کرده و رویکردی را بر اساس شواهد اتخاذ کنید که بتواند در عوامل خطرآفرین و محافظ را که شما پذیرفتهاید، مورد استفاده قرار گیرد. برنامههای مبتنی بر شواهد، آنهایی هستند که به طور رسمی و با استفاده از طرحهای تحقیقاتی با ساختاری دقیق مورد مطالعه قرار گرفته و مشخص شده که در جلوگیری از مصرف مواد در جمعیتهای مورد نظر مؤثر بودهاند. شاید برخی مورد آزمایش قرار گرفته و مشخص شده که در شرایطی دیگر و با گروههای دیگر کارآمد بودهاند و برخی هم شاید مختص یک جمعیت یا موقعیت معین باشند؛ مانند برنامهای که سالخوردگان روستایی یا نوجوانان شهری را هدف قرار میدهد.
نمونههایی که مطالعه میکنید، میتوانند به شکلهای مختلفی در آیند. قبلاً دربارهی برنامههای همگانی (که کل باهمستان را هدف میگیرند)، برگزیده (جمعیتی خاص را هدف میگیرند که در خطر هستند)، و مشخصشده (هدف گیری افرادی که در خطرند یا با مواد سروکار دارند و شناسایی شدهاند) بحث کردیم. به شکل دیگری هم میتوان برنامهها را در نظر گرفت و آن تقسیمبندی فردی و محیطی است.
هدف برنامههای فردی کمک به افراد برای بهبود دانش، گرایشات، و مهارتهایی است که برای تغییر رفتار نامطلوب یا حفظ رفتارهای سالم خود نیاز دارند. برای نمونه، میتوان به مواد درسی دربارهی تأثیرات شیمیایی و بیولوژیکی الکل یا انواع مواد مخدر، برنامههای آموزش والدین، گروههای ترک سیگار، و انواع برنامههای ۱۲ مرحلهای ترک اعتیاد، و مشابه آنها اشاره کرد.
برنامههای محیطی در پی عوضکردن محیط هستند تا تغییر یا حفظ رفتار را برای مردم تسهیل کنند. اینها شامل تغییر سیاست، رسانهها و سایر تلاشها برای آموزش باهمستان دربارهی خطرات مصرف مواد مخدر، و تلاشهای مربوط به تغییر رویکردها و هنجارها در باهمستان هستند.
- برای برنامه طرحی کلی تدوین کنید. این راهبرد نه تنها فرم کلی برنامه، بلکه تعدادی عناصر دیگر را هم در خود دارد، از جمله:
- بیانیههای چشمانداز و مأموریت برنامه.
- نحوهی جمعآوری منابع لازم. چه مقدار منابع مالی نیاز دارید و چگونه آن را تأمین میکنید؟ کارکنان و یا داوطلبان در باهمستان را چگونه استخدام میکنید؟
- زمانبندی و فرایند اجرای برنامه. چه کاری را در چه زمانی انجام خواهید داد؟ مسئولیت چه چیز را چه کسی بر عهده خواهد گرفت؟
- انتظار دارید در کوتاهمدت و درازمدت شاهد چه نتایجی باشید؟
- برنامه را چگونه ارزیابی خواهید کرد؟
- طرح را با باهمستان در میان گذاشته و حمایت اعضای آن را جلب کنید. در اینجا فرض بر آن است که برنامهی پیشگیری برای آنکه موفق شود باید باهمستان را هدف گرفته و مشارکتشان را جلب کند. هرقدر باهمستان نسبت به برنامه حس مالکیت بیشتری داشته باشد، احتمال اینکه برنامه در کل باهمستان به اجرا درآید، بالاتر خواهد بود.
فاز ۴: اجرا.
حالا زمان آن رسیده که برنامهی پیشگیری خود را به اجرا درآورید. این فاز آسان نیست، ولی اگر بهخوبی برنامهریزی کرده و از حمایت باهمستان برخوردار باشید، بسیار آسانتر خواهد بود. همچنین توجه به برخی از جنبههای خاص از برنامه در ابتدا و در خلال فاز اجرایی، کار را تسهیل میکند.
- دائم به منابع توجه داشته باشید. شاید به طور موقت منابع مورد نیاز خود را تأمین کرده باشید، اما این پایان کار نیست. همانطور که خواهیم دید، برنامهی شما برای آنکه موفقیت خود را حفظ کند نیاز به استمرار دارد. تقریباً همهی منابع مالی دارای محدودیت زمانی هستند (اغلب تا یک سال یا حتی کمتر)، بنابراین نیاز به منابع مستمر جدید هرگز واقعاً متوقف نخواهد شد. لازم نیست و نباید مرتب در جستجوی منابع مالی و سایر منابع باشید، اما باید از نیازهای برنامه اطلاع داشته باشید، از فرصتهایی که پیش میآیند آگاه بوده و از آنها استفاده کنید، روابط خود را با منابع مالی فعلی حفظ کنید و روابط تازهای را هم ایجاد نمایید، و همواره اسناد و سایر ملزومات را برای تأمین مالی و سایر درخواستها آماده داشته باشید. درست همانطور که بهترین درمان برای مصرف مواد مخدر، ممانعت از آن در وهلهی اول است، بهترین چاره برای بحران منابع هم پیشگیری از بروز آن است.
- باهمستان را در جریان امور نگاه دارید. میتوانید با انتشار مقالات در روزنامهها و نشریات، اطلاعرسانی شفاهی به گروهها، حضور دائم در مناسبتهای باهمستان و سایر اقدامات، پیشرفتهای برنامه را اعلام کرده و علاقه و حمایت باهمستان را کماکان حفظ نمایید.
فاز ۵: ارزشیابی.
تنها با پایش و ارزشیابی برنامهی خود میتوانید میزان دقیق موفقیت آن را تشخیص داده و و بدانید که چه بخشی از آن را باید تغییر دهید و تقویت کنید. ارزشیابی باید در طی حیات برنامهی پیشگیری ادامه یابد و حداقل سه حوزه را پوشش دهد:
- فرایند را ارزشیابی کنید. آیا کاری را که قصد داشتید انجام دادهاید؟ آیا ضربالعجلهای زمانی را رعایت کردهاید، تعداد مردم و جمعیتی را که قصد داشتید جذب کردهاید، نوع خدمات یا فعالیتهایی را که میخواستید، به همان نحو که قصد داشتید، ارائه دادهاید؟ اگر نه، چرا؟ آیا به موانع غیرمنتظره برخوردید؟
- تأثیر برنامه را ارزشیابی کنید. آیا برنامه تأثیرات مطلوب را بر عوامل خطرآفرین و محافظ که در نظر داشتید دارد؟ شاید دقیقاً همان کاری را میکنید که برای آن برنامهریزی کرده بودید، ولی تأثیر چندانی بر آن دسته از عوامل خطرآفرین و محافظ که برگزیده بودید نداشته یا اصلاً تأثیر نداشته باشد؛ یا شاید تأثیراتی دارد که شما انتظار نداشتید. در اینجا باید راه دیگری را پیدا کنید که بر آن عوامل اثر داشته باشد یا تعیین کنید که آیا برنامه را بهدرستی اجرا کردهاید یا نه.
- نتایج را ارزشیابی کنید. آیا برنامه نتایجی مطلوب داشته است؛ از جمله، نرخ پایینتر مصرف مواد و الکل، تعداد کمتری از تصادفات مربوط به رانندگی در حال مستی، خدمات بهتر به سالخوردگان؟ در اینجا هم شاید برنامهی شما بر عوامل خطرآفرین و محافظ تأثیراتی را داشته که شما انتظار داشتید، ولی ممکن است به نتایجی که مقصود شما بوده نرسیده باشد. در این صورت باید ببینید که آیا عوامل خطرآفرین و محافظ نادرستی را هدف گرفته بودید (و باید کدام عوامل را هدف میگرفتید)، یا آیا برای رسیدن به اهداف، راه دیگری وجود دارد یا خیر؟
باید نتایج ارزشیابی خود را به طور منظم برآورد کنید (معمولاً سالی یک بار)، و از این برآورد برای اصلاح برنامه استفاده کنید تا به تغییر نیازهای باهمستان واکنش نشان دهد یا حوزههایی از آن که در حد انتظار کارآمد نیستند را تغییر داده یا اصلاح کنید. اصلاح برنامه هدف اصلی ارزشیابی است. یافتن راههایی برای تقویت برنامه به معنای پذیرفتن شکست نیست؛ بلکه راهی است برای حفظ پویایی برنامه. هیچ برنامهای بینقص نیست؛ اما همیشه اقداماتی هست که میتوانید برای اصلاح آن انجام دهید. برنامههایی که هرگز اصلاح نمیشوند، میتوانند در طول زمان به دستانداز بیافتند: تغییر باعث تجدید قوای کارمندان و مشارکتکنندگان میشود و برای تجربیات آزمایشی که به اکتشافات تازه منجر میشوند، فرصتی تازه ایجاد میکند.
وقتی که تغییرات عمده ایجاد میکنید، آن را با باهمستان در میان بگذارید و در صورت نیاز تقاضای کمک کنید. شاید اصلاحات به منزلهی نیاز به داوطلبان تازه، تخصیص مالی بیشتر، روشی متفاوت در جلب مردم، یا تغییراتی دیگر باشد که باهمستان قادر باشد کمک کند. ایجاد فرصت برای ارائهی کمک حقیقی، به ایجاد حس مالکیت در باهمستان و جلب حمایت آن منجر خواهد شد.
جعبهابزار باهمستان، ارزشیابی را وجه چنان ارزشمندی از ابتکار میداند که چهار فصل ۳۶ تا ۳۹ را به آن اختصاص داده است. شما میتوانید اطلاعات مربوط به تقریباً همهی جنبههای ارزشیابی را در بیش از ۳۰ بخشی که این فصلها را تشکیل میدهند، پیدا کنید.